مطالب دسته بندی : موفقیت

ارتباط برقرار کردن با فردی که دچار ناتوانی فیزیکی، جسمی یا ذهنی است، کمی سخت است زیرا همیشه این بیم و نگرانی وجود دارد که اشتباهی ناخواسته باعث ناراحتی فرد شود.

چگونگی ارتباط با افراد ناتوان در زندگی

برخی افراد دچار آرتریت هستند یا محدودیت فیزیکی دیگری دارند و قادر نیستند از پله ها بالا بروند. برخی مشکل شنوایی دارند و …

باید دانست خطر ناتوانی جسمی و معلولیت همه افراد را تهدید می کند و بدون تردید زمانی می رسد که همه ما به کمک دیگران نیاز پیدا خواهیم کرد. از طرفی همه معلولیت ها قابل رویت نیست از جمله ناشنوایی، مشکل گفتاری و …

خیال نکنید فردی به ظاهر سالم که رو به روی شما ایستاده است، هیچ ناتوانی جسمی ندارد. شاید هم فردی که به نظر شما مشکل معلولیت دارد، سالم باشد و به کمک دیگران نیازی نداشته باشد. بنابراین، خوب است که در این زمینه دقت کنید.

اغلب معلولان به وضعیت خود عادت کرده اند

برخی از معلولیت ها مادرزادی است و برخی به علت تصادف، بیماری و … ایجاد می شود. افراد دچار هر نوع معلولیتی که باشند، یاد می گیرند چگونه با آن کنار بیایند. اغلب آن ها در انجام دادن کارهای روزمره مستقل هستند و به کمک دیگران نیاز چندانی ندارند.
البته افرادی که بر اثر تصادف معلول می شوند نسبت به افرادی که معلولیت مادرزادی دارند، به کمک بیشتری نیاز پیدا می کنند. از این که از یک فرد معلول بخواهید کاری انجام دهد، بیم نداشته باشید، مگر این که کاری باشد که از توانایی او خارج باشد.

خود را به جای او بگذارید

برای چند لحظه خودتان را جای او بگذارید؛ در این شرایط دوست دارید بقیه چه رفتاری با شما داشته باشند؟ با این افراد همانند افراد دیگر سخن بگویید. در محل کار یا کلاس با آغوش باز از آن ها استقبال کنید. به آن ها خیره نشوید. در برابر آن ها فخرفروشی نکنید و درباره معلولیت آن ها کنجکاوی نکنید؛ دانستن مشکل آن ها مهم نیست؛ مهم این است که با آن ها برخورد و رفتار عادی و مناسبی داشته باشید.

در صورت نیاز، درباره معلولیتشان سوال کنید

اگر آگاهی پیدا کردن درباره معلولیت یک فرد، وضعیت را بهتر می کند، می توانید سوال های لازم را بپرسید. به احتمال زیاد، درباره این موضوع هزاران بار از آن ها سوال شده است. در صورتی که این مشکل به علت حادثه تلخی رخ داده باشد، امکان دارد نخواهند درباره آن صحبت کنند.

سن و معلولیت به هم ربط ندارد

درست است که با بالا رفتن سن، قدرت شنوایی، دید و حرکت فرد تحت تأثیر قرار می گیرد اما معلولیت مربوط به سن نیست و بسیاری از جوانان نیز دچار این مشکل می شوند.

برقراری ارتباط مناسب

با افرادی که دچار ناتوانی جسمی هستند، مانند کودک رفتار نکنید، با صدای بلندتر سخن نگویید و … با این کار به آن ها القا می کنید که توانایی لازم را برای انجام کارهایشان ندارند. همچنین هنگام صحبت کردن با آن ها به هیچ وجه از کلمات تحقیرآمیز استفاده نکنید.

مستقیم با خود فرد صحبت کنید نه با پرستار او

یکی از کارهای ناراحت کننده، اهمیت ندادن به شخص معلول و صحبت نکردن مستقیم با وی است. اگر فرد روی صندلی چرخدار باشد، سعی کنید در حالی که نشسته اید و هم سطح او قرار دارید، با وی سخن بگویید.

به فرد معلول احترام بگذارید

شاید لم دادن روی صندلی چرخدار برایتان جالب باشد اما این حرکت برای فردی که روی آن صندلی می نشیند ناراحت کننده است. این امر شامل تمامی وسایلی می شود که این افراد در زندگی روزمره شان از آن استفاده می کنند.

صبور باشید و در صورت نیاز سوال کنید

صحبت کردن فردی که دچار مشکل گفتاری است، شاید وقت گیر باشد اما باید بگذارید با آرامش حرف خود را بزند. اگر متوجه حرف او نشدید، با احترام کامل سوال کنید.

در راه آن ها قرار نگیرید

برای فردی که روی ویلچر نشسته است، راه را باز کنید و از جلوی فرد نابینا کنار بروید و در صورتی که واقعا نیاز به کمک داشت، با احترام کامل از وی اجازه بگیرید و به وی کمک کنید.

ادامه مطلب / دانلود

اگر عادت دارید همیشه پاسخ مثبت بدهید، برایتان نه گفتن ممکن است دشوار باشد اما یادگیری این مهارت بخش مهمی از مدیریت استرس و تسهیل کردن زندگی است. با تمرین متوجه میشوید نه گفتن برایتان آسان تر میشود.

یاد بگیریم چگونه نه بگوییم...

Beauty woman showing her hand palms. Selective focus.

شاید به ظاهر، این که همیشه به همه پاسخ مثبت بدهید راحت تر باشد، اما به چه قیمتی؟ تا به حال فکر کرده اید شاید پاسخ منفی در بسیاری از مواقع گزینه بهتر و مفیدتری برای رهایی از استرسهای زیاد است.
احساس میکنید به خاطر تعهدات و وظایف زیادی که به عهده گرفته اید، ظرفیتتان پر شده است؟ تلاش میکنید با عجله کارهای زیادی را در زمان کوتاه انجام دهید؟ اگر چنین است با یادگیری “نه” گفتن به راحتی میتوانید از این استرسها رها شوید.

چرا باید “نه” بگویم؟

اگر به همین شیوه ادامه دهید بعید است که از تعداد درخواستها و تقاضاها از شما کاسته شود و شما نیز نمیتوانید زمان بیشتری به روز خود اضافه کنید. اگر “نه” گفتن را یاد نگیرید مجبور هستید همیشه زیر بار اینهمه مسئولیت قرار بگیرید و زندگی خود را با استرس زیاد همراه کنید. نه گفتن کار ساده ای نیست اما تنها راه کاهش استرس است. به یاد داشته باشید که سنگینی بار مسئولیت امری فردی است. اگر همکار شما مسئولیتهای زیادی را به عهده میگیرد و به نظر میرسد با آن مشکلی ندارد، به این معنی نیست که این امر در مورد شما نیز صادق است. تنها شما هستید که میدانید چه مقدار مسئولیت برایتان کافی است و نباید بیشتر از آن را قبول کنید.

برای “نه” گفتن به دلایل زیر توجه کنید:

_  نه گفتن به معنی خودخواهی نیست. وقتی وظیفه جدیدی را نمیپذیرید به این معنی است که مسئولیتهایی که در حال حاضر به عهده دارید برایتان اهمیت دارد و نمیخواهید در انجام آنها کوتاهی رخ دهد.

_  نه گفتن به شما اجازه میدهد کارهای جدیدی را امتحان کنید. این که همیشه کاری را انجام میداده اید دلیل نمیشود برای همیشه انجام آن را به عهده بگیرید. با نه گفتن فرصت پیدا میکنید علایق و کارهای جدیدی را دنبال کنید.

_  همیشه پاسخ مثبت به درخواستها خوب نیست. وقتی بیش از حد مسئولیت به عهده میگیرید تحت استرس شدیدی قرار میگیرید و احتمال احساس خستگی و از پا در آمدنتان بیشتر میشود.

_ بله گفتن باعث میشود دیگران از انجام آن کار ناتوان شوند. به عبارت دیگر وقتی “نه” میگویید راه را به روی فرد باز میگذارید تا خود دست به کار شود. ممکن است نتوانند همانند شما عمل کنند اما اشکالی ندارد، در نهایت راه خود را پیدا میکنند.
چه زمانی نه بگوییم
گاهی اوقات به راحتی نمیتوان تصمیم گرفت چه کارهایی ارزش صرف زمان و توجه شما را دارند. با استفاده از راهبردهای زیر تعهدات، فرصتها و مسئولیتهایی را که برایتان پیش می آیند، ارزیابی کنید:

_ بر اساس اولویت بر کارها تمرکز کنید . اولویتها و وظایف خود را پیش از این که مسئولیت جدیدی را بپذیرید، بررسی کنید. از خود بپرسید آیا این مسئولیت جدید برایتان مهم است. اگر کاری برایتان مهم است، مسلما باید آن را بپذیرید و اگر چنین نیست، آن را قبول نکنید.

_ میزان استرس پاسخ مثبت را بسنجید. آیا کار جدیدی که میخواهید قبول کنید، تعهد بلند مدت است یا کوتاه مدت؟ مثلا کمک مالی به مدرسه نسبت به پذیرفتن مسئولیتی مانند تعمیرات مدرسه، زمان خیلی کمتری نیاز دارد. اگر پذیرفتن کاری برایتان ماهها استرس به همراه می آورد آن را نپذیرید به جای آن از راههای دیگری کمک کنید.

_ به خود اجازه احساس گناه ندهید. تقاضایی را که ترجیح میدهید رد کنید، به خاطر احساس گناه یا دِین قبول نکنید . این کار احتمالا منجر به استرس و ناخشنودی بیشتر میشود.

_ پیش از تصمیم گیری فکر کنید. اگر دوستی از شما دعوت کرده به مهمانی یا مراسمی بروید پیش از این که پاسخی به او بدهید، فرصت بخواهید و مدتی به آن فکر کنید و ببینید آیا پیشنهاد یا درخواست او با برنامه شما سازگاری دارد یا نه. اگر نمیتواند مدت زیادی برای پاسخ شما صبر کند، حداقل مدت کوتاهی به آن فکر کنید و سپس پاسخ دهید.

چگونه “نه” بگوییم؟

نه! به همین سادگی بگویید نه تا وظایفی را که نمیتوانید انجام دهید، قبول نکنید. ممکن گاهی پاسخ منفی به همین سادگی نباشد. در اینجا توصیه هایی ارائه شده که هنگام نه گفتن باید به یاد داشته باشید:

_  نه بگویید. از استفاده از واژه نه نترسید. مراقب عبارتهای جایگزینی که دربردارند تردید هستند مانند عبارت “مطمئن نیستم”، “فکر نکنم بتونم” و از این قبیل جملات تردیدی باشید چون به این معنی برداشت میشود که ممکن است بعدا پاسختان مثبت باشد.

_  پاسختان را طولانی نکنید. دلیل خود برای امتناع از پذیرش درخواست را بیان کنید اما آن را زیاد طول ندهید. از توضیح دادن زیاد یا توجیه کردن خودداری کنید.

_ صادق باشید. برای نپذیرفتن مسئولیت، دلیل نسازید. بیان واقعیت همیشه بهترین راه برای نه گفتن به دوستان، عزیزان یا همکاران است.

_ محترمانه برخورد کنید. معمولا دلایل زیادی برای طرف مقابل وجود دارد که میخواهد شما درخواستی را قبول کنید بنابراین در حالی که محترمانه پاسخ منفی میدهید، با تعریف و تایید تلاش فرد، احترام خود به خواسته او را نشان دهید.

_ خود را برای تکرار درخواست آماده کنید. ممکن است تقاضای مورد نظر چندین بار از شما درخواست شود و لازم است چندین بار پاسخ منفی خود را اعلام کنید تا دیگران آن را بپذیرند. در این شرایط فقط با ارامش همان پاسخ خود را (با ذکر دلیل اولیه یا بدون آن) تکرار کنید.

ادامه مطلب / دانلود

برخلاف بسیاری از افرادی که کارهای خود را در نیمه های شب انجام می دهند، برخی از لحاظ بیولوژیکی به گونه ای هستند که صبح زود از بیشترین میزان کارایی برخوردارند. این افراد موفق به انجام کارهای بیشتری در ساعات اولیه روز می شوند.

چرا افراد سحر خیز موفق تر هستند؟

بنابر نتایج بسیاری از تحقیقات ، سرخیزی عامل دستیابی به بسیاری از موفقیت ها محسوب می شود. ۱۱ دلیل علمی برای اثبات این ادعا که افراد صبح خیز از موفقیت بیشتری نسبت به سایرین برخوردارند، وجود دارد:

۱ – ممکن است به طور طبیعی جزء آن دسته افرادی باشید که صبح زود از خواب بیدار می شوید

بنابر نتایج تحقیقات ۱۰ درصد از انسان ها به طور طبیعی صبح زود از خواب بیدار می شوند. اگر شما هم جزء این دسته افراد هستید، سحرخیزی به شما کمک خواهد کرد تا بازدهی خود را افزایش داده و از موفقیت بیشتری برخوردار شوید.

۲ – شما در یک شرکت خوب مشغول به کار خواهید شد

بسیاری از افراد موفق عرصه کسب و کار و تجارت صبح زود از خواب بیدار می شوند. برای مثال ” ایندرا نویی” رییس شرکت پپسی ( ۴ صبح)، “تیم کوک” رییس شرکت اپل (۴:۳۰ صبح) و “ریچارد برانسون” (۵:۴۵) از خواب بیدار می شود.

۳ – شانس بیشتری برای خوردن یک صبحانه عالی خواهید داشت

طبق نتایج تحقیقی از مرکز بهداشت دانشگاه هاروارد، افرادی که صبحانه نمی خورد بیشتر در معرض خطر بیماری های قلبی قرار دارند. اگر صبح زود از خواب بیدار شوید زمان کافی برای خوردن یک صبحانه کامل را خواهید داشت.

۴ – از سلامت بیشتری برخوردار خواهید بود

در مقاله ای از انجمن روانشناسی آمریکا بیان شده است افرادی که صبح زودتر از خواب بیدار می شوند از سلامت جسمی و روحی بیشتری برخوردارند.

۵ – از بازدهی بیشتری برخوردار خواهید بود

افراد سحرخیز هم مانند بقیه بعداز ظهر انرژی خود را از دست می دهند، اما صبح خود را با بازدهی بالاتری آغاز می کنند.

۶ – فعال تر خواهید بود

بنابر نتایج تحقیقات دانشگاه هاروارد، افرادیی که صبح زود از خواب بیدار می شود بازدهی بالاتری دارند و درنتیجه فعالیت بیشتری داشته و از موفقیت بیشتری برخوردار خواهند شد.

۷ – دچار اضافه وزن نمی شوید

نتایج تحقیقات دانشگاه درکسل نشان داد افرادی که صبح زود از خواب بیدار می شوند، نسبت به افرادی که طول شب را بیدارند، از شاخص توده بدنی پایین تری برخوردارند.

۸ – زمان بیشتری را در طول روز در اختیار خواهید داشت

اگر هر روز صبح یک ساعت زودتر از خواب بیدار شوید، در طول سال ۱۵ روز زمان بیشتر در اختیار خواهید داشت که می توانید این زمان اضافی را به ورزش، مدیتیشن و خوردن صبحانه، مطالعه اخبار یا هر کاری که دوست دارید اختصاص دهید.

۹ – عوالی کمتری باعث ایجاد اختلال در تمرکز شما خواهند شد

همانطور که در نیمه های شب تماس های تلفنی، پیام های متنی و افراد کمتری باعث ایجاد اختلال در تمرکز انسان می شوند، صبح زود هم از همین ویژگی برخوردار است و فرد می تواند کل زمان را به خود اختصاص دهد.

۱۰ – شما با روند طبیعی زمین سازگار خواهید شد

بسیاری از حیوانات روند بیولوژیکی بدن خود را با طلوع و غروب خورشید هماهنگ می کنند. افرادی هم که صبح زود از خواب بیدار می شوند با این ریتم طبیعی هماهنگ می شوند.

۱۱ – افراد شادتری خواهید بود

طبق نظر محققان دانشگاه تورنتو، افرادی که صبح زود از خواب بیدار می شوند به نسبت بقیه شادتر هستند.چه کسی دلش نمی خواهد شادتر باشد؟

ادامه مطلب / دانلود

با رعایت و بهره گیری از این روش ها سبک زندگی تان تغییر خواهد کرد و شیوه زندگی روزمره تان دگرگونی اساسی خواهد یافت.

روش های معجزه آسا برای تغییر سبک زندگی

اگر بعضی از عادت ها را کنار بگذاریم زندگی رنگ بهتری به خود خواهد گرفت. البته در اینجا قصد نداریم کارهای خارق العاده ای را انجام دهیم و تنها پنج دقیقه برای این کارها کافی است.
شاید این عادت ها را در طول سال ها انجام داده باشید، ولی حالا زمان آن رسیده که این عادت ها را ترک کنید. هفت عادت بسیار کوچکی که به شما آرامش می بخشد.

زمانی که از خواب بیدار می شوید، تختخوابتان را مرتب کنید

باید این کار را درست و مرتب انجام دهید. این کار دو مزیت اصلی برای شما دارد. اول اینکه بلافاصله پس از بیدار شدن یک کار را درست انجام داده اید و در طول روز نیز تاثیر آن کار را خواهید دید. دومین مزیت آن این است که پس از سپری کردن یک روز پرتلاطم و بازگشت به منزل، تختخواب تمیز و مرتب به شما حس خوبی می دهد. ظاهر مرتب آن شما را یاد موفقیت صبح خواهد انداخت.

هر چیز را سر جای خودش بگذارید

مهم نیست در طول روز از چه چیزهایی استفاده می کنید، مهم این است که همه چیز را سر جای خودش بگذارید. آیا واکس زدن کفش هایتان تمام شده است؟ پس همین حالا واکس و فرچه را سر جای خود بگذارید. ظرف های آشپزخانه را در کابینت مخصوص خود قرار دهید. کتاب ها را نیز سر جای خودشان در قفسه یا کتابخانه قرار دهید. شک نکنید به محض اینکه به این کار عادت کنید، تاثیرات آن را در زندگی عادی خود خواهید دید.
امورات زندگی تان می توانید به راحتی سامان دهی کنید و از طرف دیگر، هر وقت به چیزی احتیاج داشتید دم دست است.

آشغال ها را قبل از خواب جمع کنید

آیا می دانستید که کیسه پلاستیک زباله در سال ۱۹۵۷ ساخته شد؟ آیا می دانستید باید از آن برای جمع کردن زباله ها استفاده کنید؟! این کار ۵ دقیقه هم طول نمی کشد. اغلب ما شب ها خسته ایم و توان انجام کاری را نداریم. ظرف ها در ظرف شویی ریخته شده و لباس ها نیز در کف زمین افتاده است. احتمالا مجله و روزنامه ای که خوانده اید نیز بر روی میز افتاده است. یکی از اتفاقات رایج زندگی اکثر ما همین صحنه است که اغلب آن را به روز بعد موکول می کنیم.
روز بعد هم می آید. صبح زود به جای اینکه برنامه آتی را مرور کنیم، باید ذهن خود را معطوف به انجام کارهای روز قبل کنیم. شاید به همین دلیل همیشه زمان کم می آوریم!

برنامه روزانه خود را یادداشت کنید

برخی افراد فهرست های طولانی از برنامه های آینده خود تهیه می کنند و جوابی هم نمی گیرند. بهتر است فقط برنامه روزانه خود را یادداشت کنید. به یاد داشته باشید که نیازی نیست کارهای جزئی را بر روی آن بنویسید. مسائل مهم تنها بر روی آن نوشته می شوند. حواستان باشد که بیش از سه برنامه را بر روی آن ننویسید، زیرا در این صورت تنها سه کار را باید هر روز انجام دهید.

 خوش بین باشید

بسیاری از افراد همیشه اخمی بر روی چهره و چروک هایی بر روی پیشانی خود دارند. آن ها به همه چیز شک دارند، از جمله به شغل جدید، مسئولیت جدید یا چیز جدیدی که همسرشان به آن ها بگوید.

 با غریبه ها هم مانند دوستان خود رفتار کنید

نیازی نیست برای کسانی را که خیلی نمی شناسید مدام اخم کنید و با آن ها محتاطانه رفتار کنید. اگر با لبخند و بدون غرض یا دیگران صحبت کنید خواهید دید که آن ها جذب شخصیت شما خواهند شد و تصمیم می گیرند که به شما کمک کنند. قرار نیست این کار را با هدف خاصی انجام دهید. چون هم شما و هم دیگران در مسیر سختی به نام زندگی حرکت می کنید و اگر دوستانی را زندگی خود داشته باشید، این مسیر هموارتر خواهد شد.

کمی بهتر لباس بپوشید!

وقتی که می خواهید با دوستانتان به تماشای یک مسابقه بیرون بروید، نیازی نیست شلوار معمولی و تی شرت بپوشید. به عبارت دیگر، از حالت عادی هر چیز، کمی شیک تر لباس بپوشید. این کار باعث می شود خودتان احساس خوبی داشته باشید.
این هفت کار باعث می شود تا شکل و شمایل کلی زندگی تان به طور کلی تغییر کند، زیرا هر تغییر تاثیر فراوانی بر زندگی خواهد گذاشت.

ادامه مطلب / دانلود

ظرف غذا از دست تان سر خورده و در وسط آشپزخانه ریخته است؟ تلفن میز کارتان مرتب زنگ می خورد ودست تان بند است؟ چای روی شلوارتان ریخته، آن را کثیف کرده و جلسه تان ۱۰ دقیقه دیگر شروع می شود و شما هنوز تایپ گزارش تان را هم تمام نکرده اید؟ همه خانه تان به هم ریخته است و مهمان ها تا ۱۰ دقیقه دیگر می رسند؟ اشتباه نکنید حالا وقت آن است که آرامش پیدا کنید!

با این روش ها به آرامش ابدی دست یابید...

سفر به یک جزیره خوش آب و هوا، پیاده روی در جنگل یا لب ساحل در یک آخر هفته رویایی راه حل ایده آلی برای خداحافظی با نگرانی ها و استرس هاست ولی خیلی وقت ها ما فقط ۵ دقیقه یا کمتر وقت داریم تا خودمان را پیدا کنیم و به آرامش برسیم. راهش را بلد نیستید؟ نگران نباشید ما ۸ روش را برای رسیدن به آرامش برای تان پیدا کرده ایم.

۱ – تمرکز :

نیازی نیست به سراغ دشت و کوه بروید! ۵ دقیقه سکوت و آرامش می تواند به شما در انجام بقیه کارهای تان کمک زیادی کند. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد اختصاص دادن یک زمان کوتاه برای آرامش و سکوت در طول روز می تواند افسردگی و استرس را در افراد کاهش دهد. روی تنفس تان، تمرکز و احساس کنید همه اضطراب ها از وجودتان خارج می شود.

۲ – شمارش معکوس :

وقتی نگرانی های تان بیش از حد شد، سعی کنید از یک تا ۱۰ بشمارید و سپس شروع به شمارش معکوس کنید. وقتی مشغول شمردن و تمرکز روی اعداد هستید، فکر مصاحبه های کاری و مشغله های دیگر خانه تان کمرنگ تر می شود.

۳ – بستن چشم ها :

کافی است در شلوغی و هیاهوی روزمره چند دقیقه پلک های تان را روی هم بگذارید. این کار یکی از روش های بسیار آسان برای به دست آوردن آرامش و تمرکز است.

۴ – نفس عمیق کشیدن :

نفس های آرام، شمرده و عمیق به کاهش فشارخون و ضربان قلب کمک می کند. سعی کنید روش های مختلفی را برای عمیق نفس کشیدن امتحان کنید. همچنین شما می توانید سراغ آب خنک هم بروید. وقتی استرس و اضطراب سراغ تان آمد، مقداری آب خنک روی مچ دست تان بریزید و کمی هم به پشت لاله گوش‌تان بزنید. این کار کمک می کند در تمام بدنتان احساس آرامش کنید.

۵ – تنهایی :

بعضی افراد فقط به ۵ دقیقه زمان برای تنها ماندن نیاز دارند تا بتوانند افکارشان را مرتب و آرامش پیدا کنند. یک جای خلوت پیدا کنید و به یک برنامه ریزی مناسب برای انجام کارهای تان فکر کنید.

۶ – تماشای منظره بیرون :

قرار نیست به کوچه یا خیابان بروید تا حال تان را متحول کنید. وقتی اوضاع کمی پیچیده شد، کار را فقط برای ۵ دقیقه رها کنید و از پنجره منزل یا محل کار نگاهی به بیرون بیندازید. نگاه کردن به مناظر طبیعی مانند درخت ها، پارک های عمومی و رفت و آمد مردم خیلی بیشتر از نگاه کردن به تلویزیون می تواند فکر شما را آرام کند و اضطرابتان را کاهش دهد.

۷ – بخندید :

«من؟استرس؟چی می گی؟! ها ها ها» خنده یکی از راه های عالی برای مبارزه با استرس است. یک کتاب پر از لطیفه های خنده دار کنار دست تان داشته باشید یا حتی سری به سایت هایی که کلیپ های خنده دار دارند، بزنید.

۸ – بو کنید :

حتما شما هم موافقید که عصبانی بودن آن هم وقتی مشغول بو کردن گلی هستید، کار خیلی سخت و دشواری است! یک گلدان پر از گل های محبوب تان را نزدیک میز کار قرار دهید و هرگاه احساس خستگی کردید سراغ آن ها بروید و بویشان کنید.

ادامه مطلب / دانلود

محققان با بررسی و مطالعه عوامل شادی در زنان مختلف به این نتیجه رسیده‌اند که:

 چگونه در زندگی زنی شاد باشیم؟

۱ – زنان‌شاد می‌دانند کامل‌گرایی با کمال گرایی متفاوت است، بنابراین به دنبال واقعی نگاه کردن به خود و نقاط ضعف و قوت‌شان هستند و نگاه آرمانی و اید‌ه‌آل‌گرایانه ندارند.

۲ – زنان شاد می‌دانند ارزش‌ آن‌ها بستگی به این ندارد که چه دارند و چگونه به نظر می‌رسند.برای آن‌ها مهم این است که از چه روابط موفق و سلامت احساسی برخوردارند.

۳ – زنان شاد می‌دانند تنها خودشان هستند که می‌توانند کاری برای شادبودن خود انجام دهند و نباید آن را به دیگری واگذار کنند و از دیگران انتظار داشته باشند.

۴ – زنان شاد درک می‌کنند امروز تنها روزی است که می‌توانند از آن مطمئن باشند.آن‌ها می‌دانند که از این روز چگونه بیشترین استفاده را کنند.

۵ – زنان شاد می‌دانند که با «نه گفتن» به دیگران فرصتی را پیدا می‌کنند که به خودشان «آری» بگویند.

۶ – زنان شاد اهمیت داشتن قدرت شخصی را درک می‌کنند و این باور را دارند که زندگی‌شان متعلق به خودشان است نه وابسته به دیگران.

۷ – زنان شاد قدرت انتخاب در زندگی را باور دارند بنابراین به انتخاب‌های زندگی‌شان توجه ویژه‌ای می‌کنند.

۸ – زنان شاد از قدرت بخشش مطلع هستند، چرا که می‌دانند بخشیدن به یک فرد کمک به او نیست بلکه کمک کردن به خودشان است.

۹ – زنان شاد برنامه ویژه‌ای برای وقت گذراندن با خود دارند و برای شاد زیستن برنامه‌ریزی‌ می‌کنند.

۱۰ – زنان شاد هرگز موقعیت‌های بد و اتفاقات ناخوشایند را فراگیر و همیشگی‌ نمی‌دانند و آن را شخصی ارزیابی نمی‌کنند.

۱۱ – زنان شاد می‌دانند که خوشبختی و شادمانی بدون تلاش و زحمت نیست، بنابراین در مواقع بروز مشکلات به دنبال حل مسأله و یافتن راه‌حل‌های منطقی هستند.

۱۲ – زنان شاد می‌دانند که در هرمرحله از زندگی، چیزی را از دست خواهند داد اما در مقابل، چیزی را هم به‌دست می‌آورند.

۱۳ – زنان شاد می‌دانند بخشی از هویت آن‌ها به شغل و کاری که انجام می‌دهند مربوط می‌شود، اما هرگز اجازه نمی‌دهند همه‌ هویت‌شان را کارشان رقم بزند.

۱۴ – زنان شاد می‌دانند که می‌توانند صاحب همه چیز شوند، اما لزوماً همه چیز را در یک زمان به دست نمی‌آورند.

۱۵ – زنان شاد می‌دانند نگرش مثبت، روابط ارزشمند و زندگی پرمعنا اجزای تشکیل‌دهنده‌ شادمانی و خوش‌بختی هستند.

۱۶ – زنان شاد خود را باور دارند، قدر‌شناس و عامل‌ هستند.

۱۷ – زنان شاد مقایسه نمی‌کنند زیرا می‌دانند همیشه کسانی وجود دارند که بیش از آن‌ها دارند.

۱۸ – زنان شاد می‌دانند اعتراف‌‌کردن به مسائلی که وجود دارد نخستین قدم برای تغییر دادن است.

۱۹ – زنان شاد به هر قیمتی وارد یک رابطه عاطفی نمی‌شوند.آنها ترجیح می‌دهند عشق برابر و پایدار و با‌ثبات را تجربه کنند.

۲۰ – زنان شاد به دنبال یادگیری و تغییر هستند و هیچ گاه قدرت خلاقیت خود را دست‌کم نمی‌گیرند.

وقت را تلف نکنید. به این موضوعات فکر کنید و آن‌ها را اجرا کنید. این ۲۰ اصل به عنوان راز‌هایی برای تبدیل شدن به یک زن شاد زندگی شما را دگرگون می‌کند. فراموش‌نکنید که هیچ لوازم آرایشی به‌اندازه‌ «شادی» شما را زیبا نمی‌کند.

ادامه مطلب / دانلود

اگر شما در یک روند یکنواخت و عادی کاری مألوف گیر کنید، هرگز به موفقیت نخواهید رسید.

انکار کردن دروغ های روزمره در زندگی

دیگر به خودتان دروغ نگویید. وقتی ما حقیقت خود را انکار می کنیم، درواقع قابلیت های خود را نیز انکار کرده ایم. بسیاری از ما خود را توجیه می کنیم و گاهی با خودمان روراست نیستیم. همه ما تاحدی این کار را انجام می دهیم که از تلاش و اشک و مشقت احتمالی دوری کنیم. این کار واقعا انتخاب راحت ترین راه است. اما با این کار فرصت کسب شهرت و قدرت واقعی را از خود می گیرم. دروغ گفتن مانعی برای موفقیت و انجام دقیق کار است. پس به ۹ دروغی اشاره می کنیم که احتمالا به خودتان می گویید و در اثر آنها، از موفقیت حقیقی دور می شوید.

۱ – هرگز نباید شکست بخورم

مردم همیشه نگران شکست خوردن هستند. حق هم دارند، زیرا شکست همه چ یز را خراب می کند. شما به خودتان می گویید که نباشد شکست بخورم. واقعیت این است که بهترین موسسان شرکت ها همگی با شکست آشنا هستند و همه آنها تجربه اش کرده اند، هرچند ممکن است خیلی در مورد آن صحبت نکنند، اما آنهایی که در موردش صحبت می کنند همگی یک پیغام مشترک دارند: شکست، یک تجربه آموزنده بوده است.

جی کی رولینگ، نویسنده مجموعه کتاب های هری پاتر، از ترس اینکه نتواند حتی خوراک فرزندانش را تامین کند تا حد خودکشی پیش رفته بود، اما ایستادگی کرد و اکنون با فروختن بیش از ۴۰۰ میلیون جلد از کتابش، دومین زن ثروتمند انگلستان است، پس به هر شکستی به عنوان یک آجر برای بنای موفقیت بنگرید.

۲ – فقط به یک شانس نیاز دارم

به محض آنکه این دروغ را بگویید، موفقیت را فقط تجسم می کنید. مشکل اینجاست که احتمال رخ دادن این موقعیت براساس شانس، برنده شدن در یک قرعه کشی است. یک نکته دیگر نیز در اینجا وجود دارد؛ شما خودتان را با این فکر که همه برنده ها به راحتی برنده شده اند و هیچ تلاشی برای دستیابی به آن نکرده اند، فریب می دهید.

فکر می کنید آنها شانس آورده اند و هرگز مجبور نبوده اند با فقر فلج کننده، رقابت ناعادلانه و کار سخت و کمرشکن دست و پنجه نرم کنند، اما واقعیت کاملا چیز دیگری است. برای موفقیت، صبر و طاقت، اراده، پشتکار و بصیرت لازم است. شاید براساس شانس ممکن باشد یک موقعیت مناسب و قابل توجه برای تان اتفاق بیفتد، اما همین طور نشستن و دست روی دست گذاشتن باعث نمی شود نتیجه ای حاصل شود.

محال است که بدون شکست زندگی کنید، مگر اینکه در زندگی خیلی محتاط باشید، اما درواقع، در این صورت نسبت به آن قوتی که شاید تصادفا شکستی هم متحمل می شدید، اصلا زندگی نکرده اید.

۳ – جرئتش را ندارم

ترس را به ذهن خودتان راه داده اید و نمی توانید یک جهش شجاعانه انجام دهید. شما به دروغ به خودتان می گویید که ترس شما را به عقب می کشد. اگر شما مدیر هستید از مشکلات کارکنان تان دوری می کنید، زیرا شجاعت مواجهه با آن را ندارید، پس ممکن است به کارتان صدمه بزنید یا وقتی که در یک رابطه عاطفی برای ازدواج هستید، ممکن است ترس اجازه ندهد احساس واقعی تان را به طرف مقابل ابراز کنید و همین باعث شود آن فرد را از دست بدهید.

شما در هر تجربه ای که دیگر ترس را در مقابل خود نبینید، قدرت، جرئت و اعتماد را به دست می آورید. شما می توانید به خود بگویید من با وجود این ترس، زندگی کرده ام، پس می توانم بر هر چیز دیگری که پیش بیاید، غلبه کنم.

۴ – باید همه چیز را خودم انجام بدهم

اگر با این سخن خودتان را فریب بدهید، دیگر نمی توانید افراد درجه یک گروه را که واقعا موثر هستند در کنار خود داشته باشید. اگر بر این کار اصرار کنید، در نهایت به دخالت افراطی در امور دیگران محکوم می شوید. شما هیچ گاه بر اهیمت وفاداری، اعتماد و اطمینان آنها غلبه نخواهید کرد. این فقط در مورد افراد گروه تان نیست، بلکه در مورد ارتباطات بیرونی کاری تان نیز صدق می کند. برای اینکه در کارتان موفق باشید باید ارتباط برقرار کنید، همکاری کنید و تقسیم وظایف و کار کرده و بخشی از امور را به دیگران محول کنید.

۵ – باید منتظر بمانم تا بهترین لحظه فرابرسد

تصور می کنید یک موقعیت بسیار عالی وجود خواهد داشت که شما به آن چنگ می زنید و از آن یک موفقیت فوق العاده خواهید ساخت. شما مجبورید که همین طور منتظر بمانید تا آن لحظه موعود فرا برسد. اگر گوتنبرگ بر این نگاه و رویکرد اصرار کرده بود، ما هیچ وقت ماشین چاپ نداشتیم!

به تعویق انداختن امور، به امید یک موقعیت خاص، عادت بسیار بدی است که باعث می شود کاری را که باید پریروز انجام می دادیم، به پس فردا موکول کنیم!

۶ – به اندازه کافی باهوش نیستم

آیا شما فکر می کنید انسان های موفق واقعا باهوش بوده اند؟ شاید تعجب کنید اگر بدانید که فقط ۲۵ درصد موفقیت این افراد به خاطر ضریب هوشی آنها بوده است، ۷۵ درصد بقیه به دلیل خوش بینی، هوش هیجانی و توانایی شان در ارتباط برقرار کردن با افرادی بوده که در حیطه کاری شان موفق محسوب می شدند.

اگر شما هم این دروغ را به خود می گویید، ابتدا سعی کنید توانایی های ارتباطی و هوش هیجانی تان را بسنجید، سپس خود را به خاطر نداشتن هوش و شایستگی های رسمی سرنزش کنید. توانایی کاربردی در روابط اجتماعی باعث موفقیت یک مدیر اجرایی می شود. امیدواری نیز یک استعداد به حساب می آید.

۷ – شخصیت متناسبی ندارم

اگر فکر می کنید شخصیت تا این حد مهم است، دوباره فکر کنید! به بهترین داستان های موفقیت در این سیاره نگاهی بیندازید. نگرش های بسیار جالبی در مورد شخصیت افرادی که موفقیت های فوق العاده داشته اند، وجود دارد. فرقی نمی کند درون گرا هستید یا برون گرا، فقط اعتماد به نفس تان را بسنجید؛ این چیزی است که واقعا اهمیت دارد.

۸ – هرگز پول کافی نداشته ام

شاید شما به خودتان این دروغ را می گویید که همه افراد موفق پول بسیاری برای شروع داشته اند و به همین خاطر انجام دادن و دست یافتن به همه چیز برای شان راحت بوده است، اما پول فراوان نمی تواند باعث موفقیت یک پروژه شود. به جای اینکه از کمبود موجودی مالی تان شکایت کنید، به سایر عواملی فکر کنید که باعث موفقیت یک پروژه می شود. برنامه ریزی، تعیین هدف کردن و تشکیل گروه، بعضی از این عوامل هستند.

۹ – کاری که من انجام می دهم خوب است، پس همین را ادامه می دهم

این استدلال از اساس نادرست است، زیرا می تواند منجر به رکود شود. این هم یک دروغ خطرناک دیگر است. جهان هر لحظه در حال تغییر است و نتایجی را برای رقیبان شما در بازار کارتان به همراه دارد. این امر، درآمد شما را که می تواند نتیجه یک راه حل موثرتر و نوآورانه تر باشد، کاهش می دهد. این پویایی دنیای کسب و کار است.

موفقیت برای افراد خنثی و بی حرکت کمتر رخ می دهد، حتی اگر آنها در خانواده ای ثروتمند متولد شده باشند، بنابراین این مورد هم تضمینی برای موفقیت نیست. تجربه نشان داده اراده، پشتکار، شجاعت و بصیرت، عواملی هستند که واقعا در موفقیت موثرند. زمان آن رسیده که دیگر به خودتان دروغ نگویید. اگر مسیرتان را تغییر ندهید، مدام در همین موقعیتی که هستید، درجا می زنید.

ادامه مطلب / دانلود

هرگز با این جملات موفق نمی شوید!

هرگز با این جملات موفق نمی شوید!

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که چرا بعضی از افراد در اکثر کارهای خود بسیار موفق عمل می‌کنند، اما در حالی که دیگران با شرایط مشابه به آنها با شکست مواجه می‌شوند.

برای دستیابی به موفقیت در هر کاری لازم است مجموعه‌ای از رفتارهای ضروری را برای خلق یک شخصیت موفق رعایت کنید.

در ادامه به جمله‌هایی که برای پیشرفت و موفقیت در کارتان باید آنها را از فهرست مربوط به شغلتان حذف کنید، اشاره شده است.

اگر در کارها و زندگی روزمره خود از این جملات استفاده می‌کنید، می‌توانم به جرأت بگویم که

ادامه مطلب / دانلود

تله های ذهنی که زندگی‌تان را نابود می‌کند

احساس ناامیدی، بی‌مصرفی و ناراحتی می‌کنید. هیچ چیز در زندگی‌تان خوب پیش نمی‌رود. همه از شما بهتر هستند و هیچوقت آن آدم کاملی که دوست دارید نخواهید شد. دوست دارید دیگران دوستتان داشته باشند، اما اینطور نیست. این جملات و احساسات به نظرتان آشنا می‌آید؟

این جملات برای اکثر آدمها آشنا می‌آید. تله‌های ذهنی مثل دندان‌های فرسوده‌ای هستند که چرخه درد و ناامیدی را ادامه می‌دهند. در بسیاری از موارد، این تله‌ها چنان ریشه عمیقی در مغز دارند که قربانی کاملاً ناآگاه از وجودشان به زندگی خود ادامه می‌دهد.

مهمترین چیزی که باید درمورد این اشتباهات شناختی بدانید این است که آنها روش‌هایی نادرست برای کنار آمدن با دنیا و خودتان هستند. زندگی کردن در دنیای تله‌های ذهنی مثل زندگی کردن با یک دروغ است. درک شما آلوده منفی‌گرایی مالیخولیایی شده است که افکاری پوچ، غیرواقعی و نادرست به ذهنتان می‌آورند.

اما برای غلبه بر این، نیاز به توجه آگاهانه و مداوم دارید. برای انجام این کار اول باید بدانیم این تله‌ها چه هستند.

در زیر این ۶ تله ذهنی را معرفی می‌کنیم:

۱. تصورات

تصورات درواقع فرضیات هستند. براساس چیزی که فکر می‌کنید درست است، تصور می‌کنید که چیزی درست است. بدون هیچ سند و مدرکی. تصورات می‌تواند درمورد خودتان و دیگران باشد. بعنوان مثال، «او اینطور با من رفتار می‌کند چون ــــ»، یا «آنها تصور می‌کنند که من اینطور هستم چون ـــــ»، «من همیشه اینکار را می‌کنم چون ـــــ».
چرا زندگی‌تان را نابود می‌کند:

شما دردهای احساسی و فکری بی‌موردی را برای خودتان درست می‌کنید. مخصوصاً اگر همیشه بدترین‌ها را تصور کنید. تصورات باعث می شوند قضاوت‌های نادرستی درمورد بقیه پیدا کنید. این می‌تواند به روابط شما صدمه زده یا آنها را نابود کند.

۲. اعتقادات

منظور از اعتقاد داشتن به چیزی این است که به طور متعصبانه‌ای باور داشته باشید که چیزی درست است؛ حتی بااینکه ممکن است واقعیت این نباشد. باورهای ذهنی در ذات خود بسیار افراطی هستند. مجموعه الفاظ و کلمات ذهن درست مثل اعتقادات بسیار قوی هستند. بعنوان مثال، جملاتی مثل «دیگر هیچوقت نمی‌توانم درست حرف بزنم»، «آنها همیشه خیلی عجیب به من نگاه می‌کنند» و … اعتقادات هم درست مثل همه تله‌های ذهنی به طور ناخودآگاه در شما وجود دارند. ممکن است ریشه بسیار عمیقی در ذهنتان داشته باشند، طوریکه به ذهن هوشیارتان حمله خواهد کرد. مثال، «آدم‌های دیگر می‌خواهند به من صدمه بزنند.» یا «من واقعاً زشتم.»
چرا زندگی‌تان را نابود می‌کند:

اعتقادات ذاتی کورکننده دارند. اگر این اعتقادات اشتباه باشند، می‌توانند تاثیر منفی شدیدی بر شما داشته باشند. این اعتقادات به طرز زننده‌ای ترس در دلتان خواهند انداخت. درنتیجه زندگی شما بسیار محدود شده و ناراحت و افسرده خواهید شد.

۳. مقایسه‌ها

این می‌تواند بین شما و دیگران باشد، مثلاً «او خیلی باهوش‌تر از من است». همچنین مقایسه می‌تواند بین شما و ایدآل‌هایتان باشد، مثلاً «من باید درست مثل فلان موقع، فلان طور شوم». نارضایتی چیزی است که موجب مقایسه کردن شما می‌شود. ما همیشه می‌خواهیم بهتر، کامل‌تر و بالاتر از دیگران باشیم. مقایسه همچنین موجب رقابت می‌شود. ما از آدم‌های دیگر و ایدآل‌هایمان بعنوان مقیاس و معیاری برای موفقیت استفاده می‌کنیم.
چرا زندگی‌تان را نابود می‌کند:

مقایسه کردن موجب حسادت و دشمنی می‌شود. همچنین موجب عصبانیت، درد و کلافگی می‌گردد. این بر روابط شما با دیگران فشار وارد کرده و معمولاً موجب نابود کردن دوستی‌هایتان می‌شود.

۴. آرزوها

آرزو داشتن یعنی خواستن چیزی که ندارید. علت آن این است که ناراضی هستیم و احساس کمبود می‌کنیم. هیچ‌وقت هیچ‌چیز برایمان کافی نیست. خودمان هم کافی نیستیم. مثلاً، «می‌خواهم اینطور باشم ــــــ اما نمی‌توانم.»، «دلم می‌خواهد او این ویژگی را داشته باشد اما اینطور نیست.» و از این قبیل. آرزوها رابطه نزدیکی با مقایسه‌ها دارند. ما خودمان را مقایسه می‌کنیم و نتیجه آن تمایل به داشتن چیزی بزرگتر و بهتر است.
چرا زندگی‌تان را نابود می‌کند:

یک اصل اولیه این است که آرزو مساوی با درد است. گاهی‌اوقات، آرزو منجر به حرص و طمع می‌شود و طمع موجب بت‌سازی و عقده‌های روحی است. نتیجه آن معمولاً درد است. به جنایاتی که در دنیا اتفاق می‌افتد فکر کنید — دزدی‌، قتل‌‌، تجاوز، خیانت، … همه اینها بخاطر تمایلات و آرزوهای بشر است. وقتی چیزی را آرزو می‌کنیم که نداریم، نتیجه آن درد خواهد بود.

۵. انتظارات

انتظار داشتن یعنی داشتن این فکر که چیزی باید اتفاق بیفتد یا اتفاق خواهد افتاد. انتظارات معمولاً توسط ذهنی خشک و سخت ساخته می‌شوند که وقتی به چالش کشیده شود، دچار آشفتگی و پریشانی خواهد شد. مثلاً ناخودآگاه فکر می‌کنید، «با من مودبانه برخورد خواهد کرد» اما این اتفاق نمی‌افتد و شما بلافاصله بخاطر انتظاری که داشته‌اید ناامید می‌شوید. انتظارات درنتیجه قطعیت‌های نادرست ساخته می‌شوند و اینها نشانه‌ رفتارهایی است که به دنبال حفظ امنیت هستند. همچنین ممکن است این انتظارات در قبال خودتان باشد، مثلاً به طور ناخودآگاه تصور می‌کنید «صورتم سرخ شده و به تته پته خواهم افتاد» و بلافاصله این اتفاق خواهد افتاد.

چرا زندگی‌تان را نابود می‌کند:

انتظار رفتارهایی خاص از دیگران داشتن معمولاً منجر به ناامیدی، سردرگمی، کلافگی و عصبانیت خواهد شد. توقعات فشار زیادی بر روابط شما وارد خواهند کرد. از طرف دیگر، انتظار داشتن از خودتان هم مسائل زیادی برایتان ایجاد خواهد کرد. توقعات شما با از پیش تعیین کردن اینکه نتیجه چیزی خوب خواهد شد یا بد، بر نتیجه کار اثر می‌گذارد. مثلاً اگر توقع دارید خسته شوید، در ۹۹.۹ درصد از موارد خسته خواهید شد. این تاثیر شدیداً منفی بر زندگی‌تان خواهد داشت.

۶. ایدآل‌ها

این بهترین نتیجه، موقعیت، آدم یا هر چیز ممکن است که توسط ذهنتان ساخته می‌شود. بعنوان مثال، «من باید اینطور شوم ـــــــ»، «برای اینکه آدم باهوشی باشم باید نتیجه تست IQ من ۱۶۵ شود». ایدآل‌ها نشانه ایدآل‌گرایی هستند. علاوه‌براین، این ایدآل‌ها معمولاً به شکل اهدافی غیرواقعی در ذهن ایجاد می‌شوند که رسیدن به آنها معمولاً غیرممکن است.
چرا زندگی‌تان را نابود می‌کند:

چون دست یافتن به ایدآل‌ها بسیار دشوار است و بخاطر آن دچار خستگی ذهنی و احساسی خواهید شد. ایدآل‌ها باعث می‌شوند تحت فشار شدید زندگی کنید و اضطراب بسیار زیادی برایتان تولید خواهد کرد. وقتی متوجه تفاوت بین ایدآل و واقعیت شوید، نتیجه آن نارضایتی و درد خواهد بود. راضی کردن فرد ایدآل‌گرا معمولاً بسیار دشوار است و زندگی کردن با چنین فردی نیز بسیار سخت خواهد بود. به همین دلیل ایدآل‌ها تاثیری منفی بر روابط شما خواهند داشت.

***

تصورات، اعتقادات، مقایسه‌ها، تمایلات، انتظارات و ایدآل‌ها اگر به چالش کشیده نشده و کنترل نشوند، می‌توانند موجب نابودی زندگیتان شوند. تازمانیکه شروع به کنترل یک‌به‌یک آنها با یک انقلاب درونی نکنید، زندگی خوبی را تجربه نخواهید کرد.

ادامه مطلب / دانلود

5 خصلت آدم های بسیار موفق

یکی از نگرانی های متفکرین غربی٬ کمرنگ شدن اراده و سخت کوشی در نسل جوان است. برای همین موج جدیدی از تحقیقات در باره کلمه پر معنای Grit ( سماجت) در دستور کار و تحقیق روانشناسان٬ فلاسفه و مدیران موسسات آموزشی قرار گرفته است.

یکی از پیشروان و صاحب نظران رفتارشناسی٬ محقق دانشگاه پنسیلوانیا خانم Angela Duckworth که سخنرانی اش در TED از مرز ۵ میلیون بیننده هم گذشته است Grit را: « پشتکارِ مشتاقانه برای دستیابی به اهداف درازمدت» تعریف کرده است.

برای اینکه بتوانیم به درک واضح تری از کلمه کلیدی Grit که بهترینِ بهترین ها در جامعه انسانی از آن برخوردارند برسیم اجازه دهید همراه با خصوصیاتی که خانم Duckworth در نظر گرفته اند و به کارگیری تعاریف سایر محققین٬ ۵ خصلت اصلی Grit را شرح دهم.

روبرو شدن با ترسِ ناشی از شکست خوردن

اندازه گرفتن صفتِ شجاعت شاید امکان ناپذیر باشد ولی این خصوصیت فردی رابطه مستقیمی با مفهوم Grit دارد. افرادی که خطا را بخشی از مسیر دستیابی به هدف می دانند نه تنها واهمه ایی از شکست ندارند بلکه آن را با آغوش باز می پذیرند چون پذیرفتن احتمال شکست٬ اجازه ریسک کردن را به اینگونه افراد می دهد.

همه افراد قادر نیستند به این خصلت دست یابند چون شکست٬ خوردن می تولند باعث ایجادِ احساس ناخوشایند اضطراب و محافظه کاری شود. ترس از شکست٬ اعتقاد به بهترین بودن و جسارتِ برای رسیدن به اهداف بزرگ را در وجودمان سرکوب می کند.

برای همین باید مدام برای افزایش شهامت تلاش کنیم. شجاعت شبیه تمرین بدن سازی است که اگر هر روز تمرین و تکرار نشود بدن را از بهترین حالت بودن دور می سازد. Grit یا پشتکارِ مشتاقانه برای دستیابی به اهداف درازمدت٬ نیاز به جرات دارد.

۲- تشخیصِ انجام یک کار به شکل درست

داشتن یک شعور ذاتی برای انجام کارهای محول شده آن هم به بهترین شکل ممکن یکی دیگر از ۵ خصلت افراد بسیار موفق است٬ خصلتی که با دنباله روی از دیگران فرق دارد.

از دید محقق دانشگاه پنسیلوانیا خانم Angela Duckworth تشخیصِ انجام یک کار به شکل درست٬ شبیه شرکت در یک مسابقه است با نیت گرفتن مدال طلا… برای همین انسان هدفمند به طور خستگی ناپذیر کار می کند و واهمه ای از خطا ندارد در صورتی که آدم دنباله رو با چنگ و دندان سعی می کنند که فقط اشتباه نکند.

۳- پیگیری اهداف درازمدت

دستیابی به یک هدف بدون همت و استعداد میسر نیست. بی شک٬ شانس می تواند نقش کلیدی داشته باشد اما شانس به در خانه خیلی ها می زند. برای سرآمدِ دیگران بودن٬ تلاش و تمرین بدون وقفه و تمرکز بر اهداف درازمدت حرف اصلی را می زند.

تلاش و از خودگذشتگی در صورتی ابعاد وسیع پیدا می کند که افراد بتوانند به یمن داشتن اهداف مشخص٬ برای پشتکار خود معنا و مفهوم بیافرینند. درکِ رابطه بین تلاش و استعداد و درهم آمیزی آنها با یک هدف مشخص٬ ایجاد انگیزه٬ شوق و شجاعت خواهد کرد.

۴- تحمل سختی ها = خوشبینی٬ اعتماد به نفس و خلاقیت

طبیعتا٬ حرکت در مسیر دستیابی به هدف درازمدت مصادف با غفلت ها و اشتباهات ایجاد شده در حین راه خواهد بود. ولی افرادی که از تحمل بالایی برخورداند قادرند از پسِ مشکلات٬ شکست ها و نارسایی ها بر آیند.

تحمل و مدارا توانایی است که به بعضی از افراد اجازه می دهد از موانع بازدارندهِ هدف عبور کنند و سلامت منطقی شان را بعد از هر شوک و حمله پیش بینی نشده حفظ کنند. خوشبینی٬ خلاقیت و اعتماد به نفس بر تحمل دشواری ها خواهد افزود. تحملی که به فراد اجازه می دهند با دلبازی تمام به خودش بقبولاند که: «در پایان همه چیز درست خواهد شد و اگر هنوز درست نشده است پس هنوز به پایان مسیر نرسیده ام»

۵- تفاوت بین بهترین یا بی نقص ترین

به طور عمومی افرادی که gritty هستند به دنبال بی نقص بودن نیستند اما همه تلاش شان را به خرج می دهند که بهترین باشند. بهترین بودن یک خصلت است نه یک هدف و امکان خطار را مد نظر قرار می دهد. اما افراد کمال گرا از قدرت انعطاف لازم برخوردار نمی شوند٬ خطا را غیرقابل گذشت می دانند و با دقتی متعصبانه درگیر جزئیات می گردند.

برای یک ورزشکار یا ژیمناست بی نقص بودن معنی دارد ولی در حالت عمومی٬ کمال مطلوب٬ برداشت و ایده ایی است که از طرف دیگران تعیین می شود و تلاش برای دست یافتن به کمال دیگران نوعی توهم است. به همین خاطر٬ اضطراب٬ عدم اعتماد به نفس٬ خودکم بینی٬ وسواس بیش از حد٬ اعتیاد و افسردگی از مشخصات اصلی کمال گرایان است.

ادامه مطلب / دانلود

قول و قرارهای اول مهری، آغاز سال تحصیلی شروع یک فرآیند یک ساله علیه ناآگاهی و تلاش برای کسب علم و دانش است. اولین تلنگر برای آگاهی و دانستن در مدرسه به دانش آموز زده می‌شود.

قول و قرارهای اول مهریقول و قرارهای اول مهری

دانش آموزان و دانشجویانی که در آستانه شروع سال تحصیلی جدید هستند، با امید زیادی به کسب موفقیت، آماده حضور در سال تحصیلی جدید می‌شوند؛ همچنان که هر انسانی برای داشتن زندگی بهتر نیازمند کسب مهارت‌های زندگی اعم از تصمیم گیری، حل مسئله و کنترل خشم است برای بهتر و موثر‌تر آموختن نیز باید خود را به مهارت‌های مطالعه مفید‌تر مجهز کند؛ چرا که بهترین ساعات زندگی جوانان امروزی، صرف آموختن و یادگیری می‌شود. نکاتی درباره مهارت‌های افزایش انگیزه برای ادامه تحصیل و مهارت‌های مطالعه صحیح را در ادامه بخوانید.

ادامه مطلب / دانلود

اگر همکار حسود دارید بخوانید! موفقیت، موفقیت می آورد و متاسفانه حسادت! خیلی سخت است که وقتی همکارانتان با حسادتشان ناراحتتان می کنند از موفقیتتان لذت ببرید.

اگر شما از آن دسته افرادی هستید که به بیماری حسادت دچار شده اید و برچسب «همکار حسود» روی شما خورده است، بهتر است هرچه زودتر خود را از این حس آزاردهنده رها کنید. چون حسادت باعث تحلیل شما شده و به واسطه آن نمی توانید به خوبی از عهده وظایف خود در محیط کار بر بیایید. این جمله را با خود تکرار کنید: «خدا هرآنچه به دیگران داده، 2 برابرش را به من خواهد داد!» موفقیت ها و شادی های دیگران را با همه وجود بخواهید تا واکنش چنین حس خوبی  همه زندگی تان را غرق شادی و برکت کند.

اگر همکار حسود دارید بخوانید!

اما اگر چنین همکاران حسودی در محیط کارتان دارید، نکات زیر می تواند در برخورد با آنها برایتان مفید باشد:

ادامه مطلب / دانلود

عشق چیست ؟

عشق چیست ؟

گاهی آنقدر کسی را دوست دارید که توانایی ابراز آن را در قالب کلمات ندارید و به اصطلاح زبان شما از بیان عشق‌تان عاجز است. اگر شما هم با این مشکل روبرو شده‌اید، جای نگرانی نیست. خوشبختانه، افراد دیگری در طی تاریخ بوده‌اند که استعداد اینکار را داشته‌اند و موفق شده‌اند ذات این احساسات را بهتر از همۀ ما به نمایش بگذارند.

شما در زیر می‌توانید چند تا از گفتارهای مورد علاقۀ ما در مورد عشق را بخوانید. جملاتی که الهام‌بخش ما بوده‌اند، به ما آرامش بخشیدند و یادآوری کرده‌اند که این احساس کوچک و دیوانه‌وار، یعنی عشق، واقعا چقدر می‌تواند دوست داشتنی باشد. امیدواریم شما نیز مثل ما از این جملات لذت ببرید!

عشق یک رابطۀ دوستی است که آن را به آتش ادغام کرده‌اند.

فکر می‌کنم که رویا می‌بینیم تا برای چنین زمانی طولانی از یکدیگر دور نباشیم. اگر که در رویای یکدیگر باشیم، می‌توانیم همیشه در کنار یکدیگر بمانیم.

عشق همچون باد است، نمی‌توانی آن را ببینی اما می‌توانی آن را احساس کنی.

عمیقاً دوست داشته شدن توسط یک شخص دیگر به شما قدرت می‌دهد، در حالی که عمیقا دوست داشتن یک شخص دیگر به شما جرات می‌دهد.

“من نمی‌خواستم که یک بوسۀ خداحافظی داشته باشم. این مشکل من بود: من می‌خواستم یک بوسۀ شب بخیر داشته باشم. و این دو بسیار متفاوت هستند.

عشق را نیاب، بگذار عشق تو را بیابد. به همین دلیل است که می‌گویند دلش پیش کسی گیر کرده است. زیرا شما خود را مجبور به عشق ورزیدن نمی‌کنید، بلکه ناگهان خود را در این موقعیت می‌یابید.

وقتی بفهمید که می‌خواهید باقی عمر خود را با شخص خاصی بگذرانید، آنوقت می‌خواهید باقی عمرتان هر چه زودتر آغاز گردد.

جای تعجب دارد که به نظر زندگی چقدر راحت و بی‌دردسر است وقتی که یک پتو و دو بازوی عاشق داشته باشید.

وقتی که نمی‌توانید بخوابید متوجه می‌شوید که عاشق شده‌اید. زیرا بالاخره واقعیت بهتر از رویاهای شما است.

من تو را دوست دارم. تو مرا بیشتر از آنچه که به ذهنم می‌رسیده است آزار می‌دهی، اما… من می‌خواهم تمام این لحظات آزاردهنده را با تو بگذرانم.

شاید شما هم در مورد این جملات نظری داشته باشید. خوشحال می‌شوم که نظر شما را نیز در این مورد بدانم.

ادامه مطلب / دانلود

5 کاری که هیچ‌گاه نباید در محیط کارتان انجام دهید

5 کاری که هیچ‌گاه نباید در محیط کارتان انجام دهید

اولین قانون مهم در مورد محل کار این است که هیچ‌وقت نباید بیش از اندازه راحت باشید! خانه‌ی شما، تنها جای خصوصی است که دارید و می‌توانید خود خودتان باشید. این تنها راهی است که می‌توانید در محیط کارتان موفق باشید یا عادی بنظر بیایید. چیزهایی هست که قطعاً نباید در محیط کارتان مرتکب شوید. کارهایی که در محیط کارتان انجام می‌دهید، منعکس کننده‌ی این هستند که شما که هستید، و در مورد آنچه از خودتان نشان می‌دهید باید خیلی محتاط باشید. در این مطلب مواردی را به شما معرفی می‌کنیم که هیچ‌گاه نباید در محیط کار انجام دهید.

۱. بلند صحبت نکنید / در مورد زندگی شخصی با همکارانتان حرف نزنید

ادب محیط کار، باید همیشه حفظ شود، تحت هیچ شرایطی بلند حرف زدن قابل پذیرش نیست. با اینکار فضای شخصی همکارانتان را بهم خواهید ریخت، حقیقتاً هیچ‌کس نمی‌خواهد بداند که در ذهن شما چه می‌گذرد. همچنین هیچ‌گاه در مورد زندگی شخصی، با همکارانتان صحبت نکنید. همیشه باید حریم خصوصی تان را در محیط کار حفظ کنید. هیچ‌وقت زندگی شخصی خود را با زندگی کاری‌تان قاتی نکنید.

۲. با همکارانتان طرح دوستی نریزید، مخصوصاً با مدیرتان

برقراری روابط عاشقانه در محل کار، بسیار پیچیده است و در اکثر موارد به یک رابطه ی نامطبوع تبدیل خواهد شد. به یاد داشته باشید که شما زمان زیادی را درون محل کار و خارج از آنجا باهم می گذرانید، و اگر زمانی با یکدیگر بهم بزنید، آنوقت دیگر همه چیز سخت خواهد شد. همچنین ممکن است دیگر همکارانتان را در شرایط نامطلوبی قرار دهید.

۳. تماس‌های فیزیکی‌تان را به حداقل برسانید

شاید شما یک شخص خیلی فیزیکی باشید، بدین منظور که شاید دست بر شانه‌ی دیگری گذاشتن و لمس او هنگام گفتگو برای شما عادی باشد. لمس کردن، همیشه در محیط کار قابل پذیرش نیست. اگر تلاش کنید تا این اخلاقتان را در محیط کار کنار بگذارید، البته به غیر از دست دادن، از بسیاری از مشکلات جلوگیری خواهید کرد.

4. عکس‌های زننده در اتاقتان نگذارید و جوک‌های غیر اخلاقی نگویید

هرگز جوک‌های غیر اخلاقی نگویید، می‌تواند شما را به دردسر بیندازد. همچنین از جملات یا تصاویری که ممکن است از نظر یکی از همکارانتان بی احترامی تلقی بشود نیز استفاده نکنید. هر چه از تصاویر و علایم و نوشته‌های کمتری استفاده کنید، برای خودتان بهتر است. میز کارتان را شخصی نکنید، آنجا محیط کار شماست و باید با خانه‌ی شما تفاوت داشته باشد!

5. لباس‌های نامرتب نپوشید

یک واقعیت تلخ درباره‌ی زندگی این است که لباس شماست که به شما شخصیت می‌دهد. مردم با توجه به لباسی که به تن دارید در مورد شما قضاوت می‌کنند. همیشه در محیط کارتان مرتب و با کلاس لباس بپوشید. همچنین لباس‌هایی به تن کنید که مناسب محیط کار هستند. هیچ‌وقت لباس‌های لختی نپوشید. به قوانینی که در محیط کارتان برای شما وضع شده است احترام بگذارید.

ادامه مطلب / دانلود

رمز آرامش در اوج مشکلات

من یک زن 35 ساله، متاهل و دارای یک دختر 6ساله هستم. مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته ام و امروز…

رمز آرامش در اوج مشکلات

در کودکی پدر و مادرم متارکه کرده اند و مرا به خانواده ی فقیری سپردند تا در ازای پول از من مراقبت کنند.در هفت سالگی پیش پدر و نامادریم برگشتم.سوای رفتار نامادریم،خواهرم هم بمن حسادت میکرد و حتی خانواده پدرم مرا بعنوان یکی از خودشان قبول نداشتند.سختیهای زیادی کشیدم ولی هیچگاه ناامید نمیشدم متاسفانه مادر خودم هم مدتها سراغی از من نمیگرفت و بعد از ازدواج با اصرار من به خانه مان آمد ولی هیچوقت احساس نمیکردم مادرم مثل مادرهای دیگر تکیه گاهم باشد.

ادامه مطلب / دانلود

یک زندگی هیجان انگیز

درست است که انسان دارای توانایی ذاتی در تفکر خلاقانه است، اما با این وجود نقش محیط در بارورسازی و بروز این توانایی نقشی کلیدی دارد.

یک زندگی هیجان انگیز

در این‌جا به شرایط و فضای حاکم بر خانواده که می‌تواند باعث تقویت خلاقیت شود پرداخته می‌شود.

ادامه مطلب / دانلود

فواید مثبت اندیشی در زندگی

فواید مثبت اندیشی در زندگی

امروزه در دنیایی زندگی می‌کنیم که پر از مشکلات مختلف و افکار منفی است. اگر بخواهید همه چیز زندگی را خیلی جدی بگیرید به زودی خواهید دید که همه چیز از هم می‌پاشد. غم و اندوه، حرص و ترس ما را محاصره کرده‌اند، اما چیزهای مثبت و بسیار خوبی در زندگی وجود دارند که تعادل را در دنیا برقرار می‌کنند. اگر می‌خواهید بر روی جریان مثبت زندگی سوار شوید باید عشق و امید و انگیزه و شادی را در سرتاسر زندگیتان پخش کنید. بعلاوه انسانهای مثبت اندیش لحظات بسیار لذت بخش و احساسات شیرینی را تجربه می‌کنند که انسانهای منفی‌نگر نمی‌توانند آن لحظات را تجربه کنند: این بدان دلیل است که مثبت اندیشی دنیای واقعی شما را رنگارنگ می‌کند، حتی در لحظاتی که زندگی شما را تحت فشار قرار می‌دهد شما باید نگاهتان به زندگی مثبت باشد.

 مشکلات و چالشهای زندگی تنها تجربه‌هایی هستند که به شما آموزش می‌دهند بیشتر منطقی باشید و همچنین چگونه در آینده با مشکلاتتان کنار بیایید. شما باید قدردان تجربه‌هایی باشید که زندگی در اختیار شما قرار می‌دهد زیرا این تجربه‌ها شما را در مراحل مختلف زندگیتان ماهر می‌کنند. در زیر با چند فایده مثبت اندیش بودن در زندگی آشنا شوید.

مثبت اندیشی باعث پیشرفت می شود

مثبت اندیشی همیشه مهمترین عامل پیشرفت مالی و شغلی بوده است. من مطمئن هستم که انسانهای مثبت اندیش همیشه شانس بیشتری برای موفقیت نسبت به انسانهای منفی‌نگر دارند. انسانهای مثبت اندیش معمولا زیاد در مشکلات غرق نمی‌شوند و سعی می‌کنند هر چه سریعتر راهی برای مدیریت موقعیت پیدا کنند. بعلاوه باید اعتقاد داشته باشید که همه مشکلات همه جوره حل خواهند شد، تنها کافیست که اعتماد به نفس داشته باشید و همه تلاشتان را برای حل مشکلات به کار ببرید.

چیزهای زیادی برای لذت بردن وجود دارند

آیا تا به حال به چیزهای ساده اما زیبا در اطرافتان توجه کرده‌اید؟ متاسفانه مردم عادت کرده‌اند که فقط چیزهای منفی را ببینند و آنها را به سمت خود جذب کنند. چشمانتان را باز کنید و اطرافتان را خوب ببینید آنوقت چیزهای شگفت انگیز بسیاری را برای لذت بردن پیدا خواهید کرد. دلخوشی‌های ساده زندگی بسیار با ارزشند زیرا شما هرگز نمی‌توانید لبخندی را که بر روی لبان فرزندتان نقش می‌بندد و یا لحظات شادی را که در کنار دوستانتان می‌گذرانید با پول بخرید.زندگی شگفت انگیز است.

لحظات شاد در زندگی

به اعتقاد من هر شخصی در زندگی چیزی با ارزش و لذت بخش دارد. هنگامی که مجبورید در زندگی بر یک سری موانع جدی غلبه کنید باید دیدگاه مثبتتان را نیز همراه آن تقویت کنید. شما باید به خانواده، دوستان، شغلتان و همه لحظات باشکوه زندگیتان افتخار کنید. یک تکه کاغذ بردارید و همه ویژگیهای خوب و موفقیتهای زندگیتان را بر روی آن بنویسید و آنوقت متوجه خواهید شد هیچ چیز به آن اندازه‌ای که شما فکر می‌کنید بد نیست.

دارویی خوب برای لحظات سخت زندگی است

هر انسان مثبت اندیشی می‌داند که لحظات سخت و شاد زندگی همیشگی نیستند. انسانهای مثبت اندیش همیشه آمادگی لازم برای مقابله با چالشهای مختلف زندگی را دارند. بسیاری از انسانهای مثبت اندیش در لحظه حال زندگی می‌کنند و این راهکار آنها را در مقابل نگرانی و اضطراب گذشته و آینده در امان نگه می‌دارد. صبور باشید و آنگاه به زودی می‌بینید که مثبت اندیش بودن هزینه خود را در زندگی به شما خواهد پرداخت. از نظر یک انسان مثبت اندیش مانعی کوچک در سر راه رسیدن به هدف تتها یک فرصت است نه یک بار سنگین.

زندگی طولانی‌تر

بر اساس تحقیقات گسترده علمی، انسانهای مثبت اندیش بیشتر از دیگران سالم و جوان می‌مانند. افکار و نگرش مثبت باعث افزایش سطح دفاعی بدن می‌شود و بدن را قویتر می‌کند. تعادل روح بهترین دفاع بر ضد افکار منفی و بیماری‌هاست. مثبت اندیشی بهترین راه مبارزه با استرس است. اضطراب و استرس دائمی بسیار برای بدن و ذهن خطرناک است. بنابراین مثبت اندیشی به شما کمک می‌کند که عمر طولانی‌تری داشته باشید و از هر لحظه از زندگیتان لذت ببرید. پس اگر می‌خواهید کیفیت زندگیتان را بالا ببرید مثبت‌اندیشی را جایگزین منفی‌نگری کنید.

قدرت افکار مثبت

بسیاری از انسانهای مثبت اندیش به این نکته پی برده‌اند که افکار مثبت آنها در رسیدن به اهدافشان بسیار موثر است، همچنین مثبت اندیشی به آنها کمک می‌کند که همیشه حالشان خوب باشد. مثبت اندیشی بر روی احساسات شما تاثیر گذاشته و به شما کمک می‌کند که بر روی جنبه‌های مهم زندگیتان تمرکز کنید و در نتیجه این تبدیل به عادتی برای شما می‌شود که به جنبه مثبت هر چیزی فکر کنید. شما یاد خواهید گرفت که به همه چیزهای خوب در اطرافتان دقت کنید. اگر شما خودتان را متقاعد کنید که هر چیزی را می‌خواهید می‌توانید به دست بیاورید پس مطمئن باشید که در به دست آوردن آن موفق خواهید بود.

مثبت اندیشی کلید موفقیت شماست

مثبت اندیشان کسانی هستند که سریع برای هر کاری اقدام می‌کنند و منتظر معجزه نمی‌مانند کسانی که در زندگی قدمهای کوچکی برای زندگی بر می‌دارند شانس موفقیتشان در رسیدن به هدف بیشتر است. شما باید بدانید گریه کردن بر واقعیتهای منفی زندگی نتیجه‌ای را به دنبال نخواهد داشت. حرکت مداوم رو به جلو و مثبت اندیشی، در موفقیت را به روی شما باز خواهد کرد. یک فرد مثبت اندیش به چالشهای زندگی به دیده تجربه می‌نگرد.

بیشتر شبه یک معجزه می‌ماند که در این روزگار سخت کسی باشید که همیشه نیمه پر لیوان را می‌بیند البته این بدان معنا نیست که همیشه شاد باشید. آیا شما فردی مثبت اندیش هستید؟ آیا افکار مثبتتان به شما کمک می‌کنند که با چالشهای زندگی بجنگید؟ تجربه‌های مثبت اندیشی خود را با دیگر کاربران ما در میان بگذارید…

ادامه مطلب / دانلود

مواردی که نباید درباره آن اظهار نظر کنیم

مواردی که نباید درباره آن اظهار نظر کنیم

فراگیری آداب معاشرت یک مهارت است که خیلی ها آن را ندارند و معمولا در زندگی فردی و اجتماعی خود از نبود آن صدمه هم می بینند.

در این نوشتار به یازده نکته که اظهارنظر در مورد آن نشانه بی‌ادبی است ،اشاره می‌کنیم .

1 . وزن افراد

عادت خیلی بدی است که وقتی به هر کس می‌رسیم سریع در مورد وزنش اظهارنظر می‌کنیم. جالب اینجاست که بعضی‌ها اگر دستشان به مانکن‌ها و بازیگران مطرح جهان هم که برسد حتما به آنها می‌گویند وا چقدر لاغر شدی، شدی پوست و استخون! بعد 10 قدم آن طرف تر به دیگری می‌گویند وا چرا خودت رو ول کردی چند وقت دیگه از در تو نمی‌آی! بعضی‌ها هم سعی می‌کنند شیک و مجلسی به وزن دیگران بتازند و مثلا با ایما و اشاره می‌گویند خیلی بدم میاد از این آدمای استخونی که از روی لباس می‌شه دنده هاشون رو شمرد!

وزن یک مساله کاملا شخصی است حق اظهار نظر درخصوص سایز، وزن و اندام دیگران را نداریم مگر این که از ما سوال کنند یا متخصص تغذیه یا مربی بدنسازی باشیم .

2 . سلیقه شخصی

سلیقه واژه‌ای بسیار کلی است، اما دقیقا واژه مناسبی برای این امر است. اگر کاری در فضای عمومی انجام می‌گیرد که به ماهم مربوط می‌شود باید در موردش نظر بدهیم، اما این که مردم در خانه و در حریم خصوصی‌شان موسیقی سنتی دوست دارند یا پاپ، دوست دارند جوراب قرمز را با لباس مشکی بپوشند، غذای فرنگی دوست دارند یا ایرانی، همسرشان را جو جو صدا می‌کنند یا عزیزمو بچه شان را چند بار در هفته به پارک می‌برند به ما ربطی ندارد.

بنابراین نه با خودشان نه دوستانشان و نه حتی دشمنانشان حق نداریم در مورد سلایق دیگران حرف بزنیم، قضاوت کنیم یا اظهارنظر نماییم.

3 . عشق و علاقه‌مندی آدم‌ها

این که چه کسی با چه کسی تناسب دارد یا ندارد، فلانی با کسی همسن مادر بزرگ یا پدر بزرگش قصد ازدواج دارد، تحصیلاتش به چه کسی می‌خورد یا نه، دنبال پول چه کسی است، در زندگی خصوصی شان دعوا دارند یا نه به ما ربطی ندارد.

این که حدس می‌زنید بین دو نفر احساسی به وجود آمده خیلی خوب است که حواستان به دیگران هست، اما نباید در این خصوص با دیگران حرف بزنید یا این که حدس‌تان را قضاوت کنید.

زندگی خصوصی آدم‌ها به خودشان ربط دارد. تا وقتی از ما کمک نخواستند حق دخالت نداریم.

4 . خصوصیات اخلاقی آدم‌ها

این که کسی پرحرف و ناراحت‌کننده است خیلی بد است، اما بهتر است موقعیت ارتباط با او را محدود کنید، مغرور و متکبر است ؟خوب طرفش نروید. نه این که هر جا از زیاد حرف زدن، احساسی بودن و سایر خصوصیات اخلاقی دیگران صحبت کنید.یاد بگیریم بعضی چیزها ربطی به ما ندارد.

5 . دوستان و آشنایان

این که همنشین بد زندگی افراد را به مخاطره می‌اندازد حقیقت انکارناپذیری است، اما این که در مورد دوستان، اقوام و آشنایان دیگران قضاوت کنیم و نقل محافل‌مان باشد کار زشتی است. اگر نگران کسی هستید مستقیما به او هشدار بدهید اگر انقدر صمیمی نیستید که با او حرف بزنید پس حق هم داریم با دیگران درخصوص روابط اطرافیان و آشنایانمان صحبت کنیم.

6 . وضعیت مالی

کنجکاوی و دخالت در وضعیت مالی دیگران بی‌ادبانه و ورود به حریم خصوصی ایشان است ،ما حق این که در مورد این مسائل سوال هم بکنیم نداریم چه برسد که زندگی دیگران را مورد کنجکاوی قرار بدهیم.

7 . جراحی زیبایی

در جهان مردم دو دسته اند: طرفداران عمل زیبایی و مخالفان آن. شما می‌توانید جزء هر کدام از این گروه‌ها باشید در این مورد کاملا آزاد هستید، اما این که در مورد این که سایرین از نظر ما پیروی کنند یا نکنند، عمل زیبایی برایشان خوب بوده یا نه. یا این که باید عمل زیبایی بکنند یا نه ربطی به ما ندارد.

8 . چیدمان منزل

وقتی وارد منزل یا فضایی می‌شوید لازم نیست در مورد سلیقه صاحب خانه تعریف کنید .برخی نشانه ادب می‌دانند که در مورد سلیقه صاحب خانه و زیبایی منزلش صحبت کنند و بعد از خروج از مکان به انتقاد، تمسخر و بدگویی از آنچه دیده اند بپردازند. لطفا به سلیقه هم احترام بگذاریم.خانه محل آرامش و استراحت اعضای یک خانواده است پس اجازه دهیم هر طور دوست دارند در آن زندگی کنند.

9 . آرایش و لباس پوشیدن

شاید شما علاقه‌مند به رنگ‌های شاد باشید، کسی رنگ‌های تیره را دوست دارد، شما کرم ضدآفتاب فاقد رنگدانه استفاده می‌کنید دیگری دوست دارد تیره و به اصطلاح برنزه باشد، هستند افرادی که بشدت علاقه‌مند هستند کفش‌های اسپرت بپوشند ،برخی هم کفش‌های رسمی دوست دارند. عینک آفتابی بعضی‌ها وقتی آفتابی نیست روی سرشان است بعضی آن را به لباسشان آویزان می‌کنند برخی هم آن را داخل پوشش قرار داده و در کیفشان می‌گذارند.این که در این موارد اظهارنظر کنیم و با ورود به هرمهمانی کنفرانسی بدون حضور افراد تشکیل بدهیم و درباره آنچه پوشیده‌اند حرف بزنیم دور از ادب و شخصیت ماست.

10 . عادات غذایی

تصویر ژله بر روی باقلی پلو شاید خیلی هم زیبا و چشم نواز نباشد ولی خوب شاید کسی هم پیدا بشود که از این تست غذا خوشش بیاید. بعضی‌ها دوست دارند شیر سرد بخورند بعضی‌ها در کافی شاپ کیک شکلاتی، بستنی شکلاتی به همراه هات چاکلت سفارش می‌دهند و از این همه شکلات بدشان که نمی‌آید لذت هم می‌برند.

خوش به حال کسی که به سلیقه غذایی افراد احترام بگذارد. نه تمسخر کند و نه بدگویی نماید.

11 . اموال شخصی

شاید کسی دوست داشته باشد مالش را آتش بزند، ببخشد به کسی که برایش مهم است یا این که صرف امور خیریه کند این که ما در این مورد اظهار نظرکنیم منوط به این است که از ما نظر بخواهد در غیر این صورت هرکسی می‌تواند در این موارد خودش تصمیم بگیرد.

با گسترش شبکه‌های اجتماعی و حضور گسترده مردم در فضای مجازی و اینترنت مفهوم حریم خصوصی دستخوش تغییر شده و نیاز به باز تعریف دارد با این وجود این به آن مفهوم که ما می‌توانیم در همه موارد اظهارنظر کنیم نیست.

ادامه مطلب / دانلود

افراد برای مواجهه با مسائل زندگی و اتخاذ تصمیم های اساسی نیازمند مهارت ها و صلاحیت های تفکر انتقادی هستند. برای اینکه فرد بتواند تصمیم مهمی در زندگی بگیرد، می بایست قدرت تجزیه و تحلیل، ارزیابی و قضاوت نسبت به شرایط زندگی خود را داشته باشد.

کلید یک تصمیم گیری موفق

تفکر انتقادی به افراد در حل مسائل، تصمیم‌گیری در موقعیت های زندگی و شکل‌گیری هویت و عادتی با ثبات در شخص کمک می کند. جامعه هر چقدر پویاتر باشد، نیاز به اندیشمندان انتقادی در آن بیشتر احساس می شود.

تفکر انتقادی، از مباحثی است که فلاسفه معاصر پیگیر آن هستند و به نظر آنها می‌تواند نتایج مختلفی از جمله نتیجه فرهنگی فلسفی داشته باشد. به نظر این فلاسفه دنیای مدرن نیاز به تفکر انتقادی دارد، چون برای افرادی که در جامعه مدرن زندگی می‌کنند آرا و نظرات و مدهای مختلفی پیشنهاد می‌شود و این فرد باید از میان آنها یکی را انتخاب کرده و مورد نقد و بررسی قرار دهد و بعضی را کنار بگذارد و آنچه بهترین است را انتخاب کند، این نوع تفکر در سنت اسلامی نیز جایگاه ویژه‌ای دارد.

تاکنون تعریف های زیادی از تفکر انتقادی ارائه شده است که از میان آنها چند تعریف بنیادی تر و قابل توجه تر هستند:

** انیس می گوید: «تفکر انتقادی، تفکری مبتنی بر استدلال است که بر تصمیم درباره انجام کاری یا باور به چیزی تاکید می ورزد».

** نوریسمی گوید: «تفکر انتقادی به معنی تصمیم به قبول یا قطع یک باور است».

** هالپرن تفکر انتقادی را چنین تعریف می کند: «تفکری است با استفاده از راهبردها یا مهارت های شناختی، که احتمال دستیابی به بازده مطلوب را بالا می برد».

** تعریف الدر و پال هم چنین است: «تفکر انتقادی، توانایی پذیرش مسئولیت پیامدهای تفکر خویش است».

** شورای ملی توسعه تفکر انتقادی نیز این گونه تفکر را فرایندی نظامدار و عقلی می داند که طی آن، فرد به طور فعال و متبحرانه به مفهوم سازی، کاربرد، تحلیل، ترکیب و ارزشیابی اطلاعات گرد آوری شده یا تولید شده می پردازد و از طریق مشاهده، تجربه، تامل و استدلال به سمت باور و عمل پیش می رود.

هنگامی که مشغول اندیشیدن هستیم، معمولاً هدف ما فهمیدن چیزی است. می‌کوشیم تا پرسشی را پاسخ گوییم، مسئله‌ای را حل کنیم، نتیجه‌گیریی را اثبات کنیم. می‌خواهیم بدانیم علت جنگ‌های داخلی چه بود، به کدام یک از نامزدها رأی دهیم، یا چگونه به تعطیلات برویم تا به ورشکستگی‌مان نینجامد. در همه این موارد، می‌توان گفت که می‌کوشیم معرفتی کسب کنیم که از پیش نداریم. و در اغلب موارد نمی‌توانیم آن معرفت را با مشاهده مستقیم حاصل کنیم. باید قدری استدلال کنیم، دو دو تا چهار تا کنیم، استنباط کنیم، و از اطلاعات موجود نتیجه‌گیری کنیم.

این شیوه رویکرد به موضوعات را با صفت تحلیلی هم توصیف می‌کنند. تفکر انتقادی تفکر تحلیلی است، یعنی موضوع را می‌شکافد، اجزای آن را دانه‌دانه می‌سنجد و در ادامه شیوه ترکیب آنها را وارسی می‌کند.

پس ما در یک تصمیم گیری موفق، نیاز به یک تفکر خوب داریم. این تفکر تحلیلی نیازمند مهارت ها و توانایی هایی است که آنها را این گونه می توان نام برد:

1- بازشناسی مشکل

2- یافتن ابزارها و وسایل عملی برای برخورد با این مشکل

3- جمع آوری و مرتب کردن اطلاعات مرتبط و مناسب

4- شناسایی فرضیه‌ها و ارزشهای اظهار نشده

5- تفسیر اطلاعات

6- ارزیابی اظهارات مختلف

7- بازشناسی وجود روابط منطقی بین قضایا

8- اجرای آزمون, تعمیمها و نتایج

در حقیقت، افراد برای مواجهه با مسائل زندگی و اتخاذ تصمیم های اساسی نیازمند مهارت ها و صلاحیت های تفکر انتقادی هستند.

برای اینکه فرد بتواند تصمیم مهمی در زندگی بگیرد، می بایست قدرت تجزیه و تحلیل، ارزیابی و قضاوت نسبت به شرایط زندگی خود را داشته باشد. داشتن توانایی و مهارت تفکر انتقادی به اشخاص اجازه می دهد تا بتوانند در زندگی، اطلاعات پیرامون خود را پردازش نمایند، بطور عینی به استدلال و استخراج نتایج از انواع متنوع اطلاعات پرداخته و بطور مۆثر، عینی و ملموس به ارزیابی مشکلات بپردازند و با وجود اطلاعات ناقص، تصمیم‌گیری معقول و مستدلی اتخاذ نمایند. در واقع، خردمند هر کاری را به فرمان خرد و اندیشه می‌کند.

بنابراین تفکر انتقادی, تفکر جوابگو (مسئول) و ماهرانه است که به قضاوت خوب افراد نسبت به خود، دیگران و جامعه در زمان حال منجر می شود.

تفکر انتقادی، تفکر اصلاح‌گراست؛ بطوری که بر کشف نقاط ضعف و اصلاح کاستی های افراد تأثیر می گذارد. بنابرین تفکر انتقادی را بایستی بعنوان یک فرایند درونی دانست که به موجب آن، وضعیت مشکل‌زای زندگی بطور نقادانه مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و راه های برون‌رفت از مشکل، به طور خردمندانه تشخیص داده می شود.

منبع: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، فلسفه و کودک، isedor

ادامه مطلب / دانلود

دنیایی که ما در آن زندگی می‏کنیم همراه با رنج‏ها و زحمت‏ها است و به قول فلاسفه چون مادی است، این رنج‏ها و مصیبت‏ها جزو این زندگی هستند. به هر حال ماهیت این مصیبت‏ها هر چه باشد، ما باید در قبال آنها چه عکس‏العملی نشان بدهیم؟ خودمان را در برابر آنها ببازیم یا با آنها مبارزه کنیم و بر آنها فائق آییم؟

روش صحیح برخورد با مشکلات

 اگر می‏خواهیم با آنها برخوردی داشته باشیم که بر زندگی ما اثرات منفی نگذارد یا حداقل اثرات منفی را از خودمان دور کنیم، چه کار باید بکنیم؟ مقاله حاضر درصدد پاسخگویی این سۆال‏ها از دیدگاه «نهج‏البلاغه» است.

1- شناخت مشکلات

در اولین مرحله ما باید مشکل را بشناسیم تا بتوانیم با آن مبارزه کنیم. وقتی دو ورزشکار می‏خواهند با یکدیگر مبارزه کنند، درباره ویژگی‏های یکدیگر اطلاعاتی به دست می‏آورند و از طریق این اطلاعات خود را برای مقابله با حریف آماده می‏سازند. شناخت مشکلات، نخستین مرحله برخورد است. روش صحیح برخورد با مشکلات

انواع مشکلات و مصیبت‏ها

الف- مصیبت‏هایی که لازمه طبیعت و فطرت انسانی است، مانند مرگ.

ب- مشکلاتی که خدا برای توانا ساختن انسان قرار داده است. بعضی از این مشکلات انسان را از نظر جسمانی محکم می‏سازد و بعضی‏ها از نظر معنوی.

حضرت علی(ع) در نامه معروف خودش به عثمان بن‏حنیف می‏فرماید: آگاه باشید درختان بیابانی، چوب‏شان سخت‏تر و درختان کناره جویبار پوست‏شان نازک‏تر است. درختان بیابانی که با باران سیراب می‏شوند آتش چوبشان شعله‏ورتر و پر دوام‏تر است. مراد امام این است که چون درخت‏های بیابان در شداید و سختی‏ها رشد و نمو می‏کنند، از درختان دیگر سخت‏تر هستند.( نامه 45)

سپس آن حضرت در خطبه 192 خویش در مورد مشکلاتی که انسان را از نظر معنوی مستحکم می‏کند، می فرماید:

خداوند همواره بندگان خود را به انواع شداید مواجه می‏کند و اقسام کوشش‏ها و مجاهدت‏ها را پیش پای آنها می‏گذارد، تکالیفی گوناگون برخلاف طبع آسایش‏طلب آنها بر آنها مقرر می‏دارد تا غرور و تکبر از دلشان بیرون رود، نفوس‏شان به عبودیت خدا رام گردد و این وسیله‏ای است برای اینکه درهای فضل و رحمت پروردگار به روی آنها گشوده شود. روش صحیح برخورد با مشکلات

خداوند برای امتحان و رشد دادن انواع مشکل‏ها را سر راه انسان قرار می‏دهد تا با آنها دست و پنجه نرم کند و رشد نماید.

مشکلات برای انسان‏ها مفید هستند هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی. فایده معنوی این است که انسان به سوی خدا متوجه می‏شود و گناهانش کم می‏گردد و برای توبه و استغفار زمینه می‏یابد.

نکته دیگر اینکه کافی نیست ما مشکلات را بشناسیم بلکه باید حد و اندازه آنها را بسنجیم. بعضی‏ها مشکلات کوچک را خیلی بزرگ می‏شمارند و در مقابل آن خود را می‏بازند و توان تصمیم‏گیری را از دست می‏دهند و به مشکلات بزرگتر گرفتار می‏گردند. امیرالمۆمنین(ع) شاید با توجه به همین نکته می‏فرمایند: «من عظّم صغارالمصائب ابتلاه‏اللّه‏ بکبارها؛(حکمت 448) کسی که مصیبت‏های کوچک را بزرگ شمارد خدا او را به مصیبت‏های بزرگ مبتلا خواهد کرد.» روش صحیح برخورد با مشکلات

2- شناخت خود

انسان، علاوه بر شناخت مشکل، باید خودش را هم بشناسد. استعدادهایی که خدا به او داده شناسایی کند. کسانی که خودشان را نمی‏شناسند مشکلات را خیلی بزرگ تصور می‏کنند و خودشان را هیچ کاره.

امیرمۆمنان می‏فرماید: «هلک امرۆ من لم یعرف قدره؛(حکمت 149) نابود شد کسی که ارزش خود را ندانست.»

وقتی انسان خودش را بشناسد، اعتماد به نفس و استحکام اراده پدید می‏آید.

ممکن است اینجا دو سۆال پیش بیاید:

الف- آیا اعتماد به نفس همان کبر نیست که در آیات و روایات شدیدا مورد نهی واقع شده؟

اعتماد به نفس باور به توانایی‏های واقعی خود است و تکبر خود را بزرگتر پنداشتن است. اعتماد به نفس بر واقعیت استوار است ولی تکبر بر توهم. و بین این دو فاصله از زمین تا آسمان است.

ب- آیا اعتماد به نفس منافی با توکل نیست؟

متفکر شهید استاد مطهری می‏فرماید: «توکل در مقابله جهد و سعی نیست که آیا جهد و سعی کنیم یا توکل؟ توکل یعنی انسان همیشه به آنچه مقتضای حق است عمل کند و در این راه به خدا اعتماد کند که خداوند حامی و پشتیبان کسانی است که حامی و پشتیبان حق می‏باشند.» توکل تضمین الهی است برای کسی که همیشه حامی و پشتیبان حق است.

او با ذکر یک مثال مطلب خودش را توضیح می‏دهد.

«شما می‏روید به مغازه‏ای و متاعی خریداری می‏کنید و صاحب آن مغازه مرغوبیت آن متاع را تضمین می‏کند و به شما اطمینان می‏دهد و شما هم به گفته او اعتماد می‏کنید یعنی مطمئن می‏شوید که متاع مورد نظر همان اندازه مرغوب است که او گفته است. راه حق چیزی است که انبیا از طرف خدا آن را شناسانده و از طرف خدا آن را تضمین کرده‏اند که هر که این راه را برود به نتیجه می‏رسد. خداوند این عالم را طوری ساخته است که همواره از کسانی که حق و حقیقت را حمایت کنند، حمایت می‏کند. حق همواره یک تأیید معنوی با خود دارد.

معنی توکل این نیست که کاری نکنید و قوای وجودی خود را تعطیل کنید و یکجا بنشینید و به خدا اعتماد کنید که او به جای شما وظیفه را انجام می‏دهد. کار نکردن و راه نرفتن که تضمین نمی‏خواهد، سکون و توقف تأیید نمی‏خواهد.»

از تعریف توکل معلوم می‏شود که توکل نه فقط برای مقابله با مشکلات مانع نیست بلکه کسی که توکل می‏کند یقین دارد که اگر او راه حق را بپیماید و سعی و کوشش کند خدا هم او را کمک خواهد کرد.

غیر از این، توکل انسان را از اوهام نجات می‏دهد. خیلی‏ها هستند که به خاطر آینده‏شان بی‏حساب نگران هستند. آنها فکر می‏کنند نکند فردا مشکلی پیش بیاید. اگر چه اکثر این اوهام به حقیقت تبدیل نمی‏شود ولی آنها بخاطر همین اوهام، وقتی که دارند هدر می‏دهند.

روش صحیح برخورد با مشکلات

3- صبر و استقامت

انسان بعد از شناسایی مشکل و شناسایی راه حل، باید با استقامت آن راهکار را اجرا کند وقتی ما زندگی انسان‏های بزرگ را می‏خوانیم می‏بینیم که آنها در نتیجه همین صبر و استقامت بر قله عظمت رسیدند.

حضرت علی(ع) می‏فرماید:«لایعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان(حکمت 153)؛ انسان شکیبا پیروزی را ازدست نمی‏دهد اگر چه زمان آن طولانی باشد.»

قرآن می‏گوید: «والصبر علی ما اصابک؛ مصیبت‏هایی که بر شما می‏آیند، مقابل آنها صبر و مقاومت کنید و در برابر مشکلات تسلیم نشوید.» آل عمران، آیه 146

صبر یعنی تحمل سنگینی مصیبت و از بین بردن آن، نه شکستن و تسلیم شدن و از پا درآمدن.

4- اراده

برای مقابله با مشکلات لازم است که اراده محکم باشد. کسانی که عزم و اراده‏شان سست است، از سختی‏ها فرار می‏کنند ولی کسانی که عزم‏شان محکم است، مشکلات از آنها فرار می‏کند. کسی که اراده‏اش قوی باشد، شداید و گرفتاری‏ها را به فرصت‏ها تبدیل می‏کند و آنها را پله‏ای برای پیشرفت قرار می‏دهد.

امام علی(ع) درباره رسول اکرم(ص) می‏فرماید:«غیر ناکل عن قدم و لا واه فی عزم؛(خطبه 72) حتی یک قدم به عقب برنگشت و اراده او سست نشد.»

5- توجه به مشکلات دیگران

برخی از گرفتاری‏ها را ما نمی‏توانیم از بین ببریم و منظور از مقابله با آنها فقط همین است که از اثرات سوء آنها در امان بمانیم.

در اینگونه مشکلات اگر انسان توجه کند که تنها نیست بلکه همه یا بسیاری از مردم با چنین مشکلی مواجه‏اند آسوده‏خاطر می‏شود و از اثرات منفی مشکل در امان می‏ماند.

امام علی(ع) مردمی را در مرگ یکی از خویشاوندان‏شان چنین تسلیت گفت: «ان هذا الامر لیس لکم بدأ و لا الیکم انتهی؛(حکمت 357) مردن از شما آغاز نشده و به شما نیز پایان نخواهد یافت.»

6- توجه به نتایج مثبت مشکلات

اگر انسان به نتایج مثبت مشکلات توجه داشته باشد می‏تواند از اثرات منفی ذهنی آنها نجات یابد ولی وقتی مشکلات را فقط مصیبت می‏بیند و به نتایج مبارزه با آنها توجهی نمی‏کند، به غم و غصه گرفتار می‏گردد و این غصه و اندوه توان او را از بین برده و به پیری زودرس مبتلا می‏سازد.

امام علی(ع) می‏فرماید: «الهم نصف الهرم؛(حکمت 143) اندوه خوردن نیمی از پیری است.»

اینها برخی از راهکارهای مبارزه با شداید و گرفتاری‏هاست که می‏توانند ما را نجات بدهند و از نتایج منفی و زیانبار آنها محافظت کنند.

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 3 از 5«... قبلی 234 بعدی ...»
css.php