حکایت های گلستان سعدی: باب هفتم – حکایت 8: مکافات عمل
در کتابهاى تالیف حکیمان نقل شده: زاییدن کژدم با سایر جانواران فرق دارد. کژدم هنگامى که در شکم مادرش قرار مى گیرد، آنچه در درون شکم مادر است مى خورد و سپس شکمش را مى درد و بیرون آمده در دشت به راه مى افتد و آن پوستها که در …
در کتابهاى تالیف حکیمان نقل شده: زاییدن کژدم با سایر جانواران فرق دارد. کژدم هنگامى که در شکم مادرش قرار مى گیرد، آنچه در درون شکم مادر است مى خورد و سپس شکمش را مى درد و بیرون آمده در دشت به راه مى افتد و آن پوستها که در خانه کژدم است از آثار دریدگى شکم مادر است. من این موضوع را نزد یکى از بزرگان گفتم. او گفت: دل من به درستى این سخن گواهى مى دهد و مطالب همین گونه است، زیرا کژدم در آن هنگام که در رحم مادرش بود چون با او چنین رفتار کرده در بزرگى شوربخت و مورد نفرت مى باشد.
کاى جوان بخت، یادگیر این پند
نشود دوست روى و دولتمند (1)
به عقربی گفتند چرا در زمستان ها دیده نمی شوی در پاسخ گفت اگر در تابستان با من خوش رفتاری می کردند در زمستان نیز می آمدم.
1- یعنى: هر کس با کسان خود پیمان محبت به سر نبرد، محبوب و مورد پذیرش مردم نخواهد شد، بلکه مکافات عملش او را مورد نفرت مردم قرار می دهد.
پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»