کد خبر : 226274 تاریخ انتشار : سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۴

حکایت های گلستان سعدی: باب دوم، حکایت 20 – ادب را از بى ادبان آموختم

از لقمان حکیم پرسیدند: ادب را از چه کسى آموختى؟ در پاسخ گفت: از بى ادبان. هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از انجام آن پرهیز کردم. نگویند از سر بازیچه حرفى کزان پندى نگیرد صاحب هوش و گر صد باب حکمت پیش نادان بخوانند آیدش بازیچه در گوش …

حکایت های گلستان سعدی: باب دوم، حکایت 20 – ادب را از بى ادبان آموختم

از لقمان حکیم پرسیدند: ادب را از چه کسى آموختى؟ در پاسخ گفت: از بى ادبان.

هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از انجام آن پرهیز کردم.

نگویند از سر بازیچه حرفى

کزان پندى نگیرد صاحب هوش

و گر صد باب حکمت پیش نادان

بخوانند آیدش بازیچه در گوش

(آرى از سخنى هم که به شوخى و طنز گفته شود هوشمند اندرزى مى آموزد، ولى اگر صد فصل از کتاب حکمت را براى نادان بخوانى، همه را بیهوده مى پندارد.)

پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»

2.4/5 - (7 امتیاز)
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، داستان کوتاه و بلند بازدید 1,807 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php