حکایت های گلستان سعدی: باب اول، حکایت 32 – انتخاب راى شاه براى دورى از سرزنش او
انوشیروان (یکى از شاهاه معروف ساسانى )چند وزیر داشت، آنها با هم درباره یکى از کارهاى مهم کشور به مشورت پرداختند و هر یک از آنها داراى رایى بود و راءى دیگران را نمى پسندید. بوذرجمهر (وزیر برجسته انوشیروان) راءى انوشیروان را برگزید. وزیران در غیاب شاه به بوذرجمهر گفتند: …
انوشیروان (یکى از شاهاه معروف ساسانى )چند وزیر داشت، آنها با هم درباره یکى از کارهاى مهم کشور به مشورت پرداختند و هر یک از آنها داراى رایى بود و راءى دیگران را نمى پسندید.
بوذرجمهر (وزیر برجسته انوشیروان) راءى انوشیروان را برگزید. وزیران در غیاب شاه به بوذرجمهر گفتند: چرا راءى شاه را برگزیدى؟ راءى او چه امتیازى نسبت به راءى چندین حکیم داشت؟
بوذرجمهر در پاسخ گفت: از آنجا که نتیجه کارها و راءى ها روشن نیست و در مشیت و خواست الهى است و معلوم نیست که آیا نتیجه، خوب است یا بد، بنابراین موافقت با راءى شاه بهتر است، زیرا اگر نتیجه آن بد شد، به خاطر پیروزى از شاه،از سرزنش او ایمن باشم:
به خون خویش باشد دست شستن
اگر خود روز را گوید: شب است این
بباید گفتن، آنک ماه و پروین
پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»