کد خبر : 42671 تاریخ انتشار : پنجشنبه ۴ مهر ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۱

نحوه ازدواج فرزندان آدم و حوا

آدم(ع) و حوا به فرمان خداوند سبحان با هم ازدواج کرده دارای فرزند شدند و در تواریخ و اخبار عدد فرزندان آنها را چهل فرزند و در پاره ای از روایات صد و حتی بیشتر ذکر کرده اند، که از آن جمله است پسران: هابیل، قابیل و شیث، دختران: عناق، …

آدم(ع) و حوا به فرمان خداوند سبحان با هم ازدواج کرده دارای فرزند شدند و در تواریخ و اخبار عدد فرزندان آنها را چهل فرزند و در پاره ای از روایات صد و حتی بیشتر ذکر کرده اند، که از آن جمله است پسران: هابیل، قابیل و شیث، دختران: عناق، اقلیما و لوزا.

نحوه ازدواج فرزندان آدم و حوا

در روایت دیگری از شیخ صدوق است که حوا پانصد شکم فرزند آورد و در هر شکم پسری و دختری که مجموعاً صاحب هزار اولاد گردید.(تاریخ انبیاء تألیف حسین عمادزاده، ج1، ص118)

به عبارتی حوا در ابتدا هابیل و خواهرش اقلیما را زائید و در شکم دوم قابیل و خواهرش لوزا متولد شدند و به روایتی دیگر آدم(ع) پس از قتل هابیل مدتی گریست و به حوا نزدیک نشد تا پس از سالیان دراز شیث به تنهایی متولد گردید که او را هبه الله نامیدند.

اما درباره کیفیت ازدواج فرزندان آدم(ع) و ازدیاد نسل آدم(ع) در زمین در روایات اختلاف است. قرآن در مورد ازدواج فرزندان آدم(ع) چیزی بیان نکرده و تنها روایات اسلامی است که ازدواج آنها را بطور کلی به دو گونه نقل کرده اند:

صورت اول آنکه حوا در هر نوبت بارداری دو فرزند یکی پسر و یکی دختر به دنیا می آورد و وقتی که آنها به سن بلوغ رسیدند، پسری که از نوبت اول بود با دختری که از نوبت دوم بود و پسر نوبت دوم با دختر نوبت اول ازدواج کردند و این گروه در جواب حرمت ازدواج با محارم می گویند چون در آن زمان چاره ای نبود خداوند اینگونه ازدواج را بطور موقت اجازه داد و سپس برای همیشه ممنوع گردانید.

صورت دوم آنکه خداوند برای پسران آدم(ع) همسرانی از حوریان و جنیان بصورت بشر فرستاد.(دوره کامل قصه های قرآن، تألیف سید محمد صحفی، ص24) به نقلی دیگر خداوند برای هابیل همسری بصورت فرشته و برای قابیل زنی بصورت جن خلق کرد.(حیاه القلوب، تألیف علامه مجلسی، ج1، ص196) و نسل بعد که دخترها و پسرها عموزاده بودند، با یکدیگر ازدواج نمودند و بدین ترتیب نسل بشر در روی زمین فزونی گرفت.

برای شیث نیز حوریه ای خلق شد مانند حوا که برای آدم(ع) خلق گردید و شیث از او صاحب دختری شد که نامش را حوره گذاردند.(بحارالانوار، تألیف علامه مجلسی، ج11،ص277و288)

عمر آدم و حوا و محل دفن آن دو

پس از آنکه شیث بزرگ شد، به فرمان خداوند، آدم(ع) او را وصی خود گردانید و اسرار نبوت را به وی سپرد و مختصات نبوت را نزد او گذاشت و درباره دفن و کفن خود به او سفارش کرده گفت: چون من از دنیا رفتم، مرا غسل بده و کفن کن و بر من نماز بگزار و بدنم را در تابوتی بگذا و تو نیز هنگان مرگت آنچه به تو آموختم و نزدت گذارده ام به بهترین فرزندانت بسپار…

پس از آنکه نهصد و سی سال از عمر آدم(ع) گذشت خدای تعالی او را از این جهان برد و عمر او به سر آمد.(ناسخ التواریخ، تألیف لسان الملک میرزا محمد تقی سپهر، ج1، ص103) البته عمر آدم(ع) را ، نهصد و سی،همینطور هزاو چهل سال هم ذکر کرده اند.

پس از اینکه آدم(ع) از دنیا رفت، بدن او را در تابوتی گذارده درغار کوه ابوقبیس دفن کردند تا وقتی که حضرت نوح(ع) در زمان وقوع طوفان، آن تابوت را در کشتی نهاد و با خود به کوفه برد و د رغری که همان نجف کنونی است به خاک سپرد.(قصص قرآن یا تاریخ انبیاء، تألیف سید هاشم رسولی محلاتی،ج1،ص28و 29)

چنانچه در زیارت نامه امیر المؤمنین(ع) نیز آمده است: السّلامُ عَلَیکَ وَ عَلی ضَجیعکَ آدَمَ و نوحَ :یعنی سلام بر تو ای امیر مؤمنان و بر آدم و نوح که در کنار تو خفته و قبرشان در کنار قبر تو است.

درباره حوا نیز نوشته اند که پس از وفات آدم(ع) یک سال بیشتر زنده نبود و پانزده روز بیمار شد و از دنیا رفت و در کنار جایگاه آدم(ع) او را به خاک سپردند، ولی آنچه معروف است اینکه حوا در جده مدفون می باشد و به همین جهت جده نام گرفته است.

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، مذهبی بازدید 690 بار
دیدگاهتان را بنویسید

الینا در تاریخ 7 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

راستش به پسرا نمیشه اعتماد کرد ولی ما هم گروهیم مگه نه پس شکی ندارم اگه از دستم ناراحت شدید
لطفا ببخشید.

مهدی در تاریخ 7 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

نه بابا این چه حرفیه ما جنبمون بالاس راحت باش.

الینا در تاریخ 8 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

ممنون

تینا در تاریخ 5 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

خوششششششششششششششششششگل اونجا دیگه همه حوریا خوشگلن مث خودتن پس تو اونجا دیگه نمیتونستی اینقدر پز بدی و قیف و قپی بیای!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! 😀

نیلو در تاریخ 6 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

خوشگل مهدیه واسه اینکه رد گم کنه خودشو مونث نشون میده….!برو…..برو دستت رو شده مهدی….

مهدی در تاریخ 6 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

به جون خودم من اونکه با اسم خوشگل نظر میده نیستم اگه بودم انقد جرات داشتم که بگم ولی واقعا من نیستم.

الینا در تاریخ 6 مهر 1392 گفته :

یعنی راست میگی آقا مهدی

مهدی در تاریخ 7 مهر 1392 گفته :

یعنی شک داری الینا خانوم؟!!!!!!!!!!!!!!

نیلو در تاریخ 7 مهر 1392 گفته :

بس ببخشید عسیسم….اخه مثله تو کامنت مینویسه دقت کن….!

خوشگل در تاریخ 5 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

اگه تو بهشت میموندیم من قطعا خوشگلترین حوری بهشتی بودم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
کی از همه خوشگلتره؟ من من من من

گربه کشون انیشتن تا جوانی ظریف | کرمانشاه پست در تاریخ 5 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

[…] بیشتر […]

تینا در تاریخ 5 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

آآآآآآآآآخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ گفتییییییییییییییییییییییییییییی!!!!!!
آخه یکی نبود بگه یه سیب واقعا ایییییییییییییییینقدر می ارزید؟؟؟؟!!!!! واقعا به خاطر یه سییییییییییییییییییییییییییییییییب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!! 🙁
خخخخخخخخخخخخخخخخخ 😀

احسان در تاریخ 5 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

هرچی میکشیم از این دوتاست و الا الان بهشت عشق و حالمونو میکردیم

یگانه در تاریخ 5 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

همین و بگو تورو خدا

نیلو در تاریخ 4 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

من تو قصص الانبیا خوندم که هابیل با قل قابیل ازدواج کرد وقابیل هم با قل هابیل…..خواهر قابیل زیبا بوده وقابیل از ازدواج هابیل با اون حسادت میکرده…..و این باعث کینه میشه و از همون موقع با هابیل بد میشه و خدا برای همین ازدواج با محارم رو حرام میکنه….حالا من نفهمیدم هابیل با بیل قابیل و کشت یا قابیل بابیل هابیل و کشت؟!!!!!

مهدی در تاریخ 4 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

آخی زیادم به خودت فشار نیار مغزت خسته میشه.

نیلو در تاریخ 5 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

تجربه بدی داشتی از فشار اومدن به مخت؟ نه داداش واسه ما مثله مغز تو محدود نیست…..!

مهدی در تاریخ 5 مهر 1392 گفته :

آخی بازم که سوتی دادی!!!!!!!!!!!!!!!!مجید جان اودن نه اومدن.3-1 به نفع من.

نیلو در تاریخ 6 مهر 1392 گفته :

باز که سوتی دادی…. درس نوشتم درس بخون….تازه 6-1 بودیم شدیم 7-1 به نفع من…..درود برمن….و اینکه خودتم سوتی دادی منظورت اوردن بود؟8-1به نفع من….

یگانه در تاریخ 4 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

نیلو جون عزیزم منم مطالبی و که گفتی خوندم دقیقا درست گفتی!!!
اما قابیل برادرش هابیل را کشت !!!!!!!

نیلو در تاریخ 5 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

میدونم عقشم….تو مطلبمم معلومه کی کشته ولی از این جمله خوشم میاد توهم توهمه….

css.php