اگر دلسرد هستید این مطلب را بخوانید
اگر دلسرد هستید این مطلب را بخوانید ۱- یادتان باشد تسلیم نشوید همه‌ی ما در زندگی با مشکلات دست و پنجه نرم کرده‌ایم- رویارویی با مشکلات غیرقابل اجتناب است. تصور کنید که زندگی بدون چالش چه‌قدر نامطلوب است. ما بدون عبور از لحظات سخت رشد نمی‌کنیم و درس نمی‌گیریم؛ فقط …
اگر دلسرد هستید این مطلب را بخوانید
همه‌ی ما در زندگی با مشکلات دست و پنجه نرم کرده‌ایم- رویارویی با مشکلات غیرقابل اجتناب است. تصور کنید که زندگی بدون چالش چه‌قدر نامطلوب است. ما بدون عبور از لحظات سخت رشد نمی‌کنیم و درس نمی‌گیریم؛ فقط هیمن‌طور بدون هدف جلو خواهیم رفت و احساس دلزدگی و رکود خواهیم داشت. مشکلات کمک میکنند همه‌ی تمرکز و توجه‌مان را روی کاری که می‌خواهیم انجام دهیم بگذاریم، ما را تشویق میکنند که تغییر کنیم، به شکستن موانع پیش رو ادامه دهیم و در دام راحتی و بی‌خیالی نیفتیم. اینکه درحال‌حاضر دوران سختی را سپری می‌کنیم، به این معنا نیست که همیشه اوضاع همین‌طور خواهدبود. فقط نگاه‌تان به خورشید باشد، و نهایتا متوجه خواهیدشد که سایه‌ها، پشت سرتان ناپدید خواهندشد.
۲- یادتان باشد که پذیرای تغییر باشید
بسیاری از اوقات، با مقاومت در برابر تغییر زندگی را پیچیده می‌کنیم. در حالی که، تغییر ما را محکم و استوار نگه می‌دارد، به ما کمک می‌کند که رشد کنیم، و تضمین می‌کند که تکامل یافتن و یاد‌گرفتن را ادامه دهیم. هیچ کس نمی‌گوید که تغییر راحت است، اما اگر راحت باشد، واقعا ارزش‌اش را دارد؟ شاید تا به حال دقت نکرده‌اید، اما بهترین چیزها در زندگی زمانی رخ می‌دهند که به یک چندراهی برسیم، زمانی که زندگی تیره و تار به نظر می‌رسد و بهتر شدن شرایط در تصورمان نمی‌گنجد. معمولا، زمانی که به پایان خود رسیده‌اید و حتی تصور نمی‌کنید که بتوانید ادامه بدهید، خشم و یاس به شما مسیر درستی را که باید انتخاب کنید، نشان خواهد داد. هیچ چیز خوبی در زندگی به راحتی به‌دست نمی‌آید، و اگر چیزی را بدون زحمت و تلاش به‌دست بیاورید، چندان برای‌تان مطلوب نخواهد بود.
۳- یادتان باشد که این شما هستید که انتخاب می‌کنید
شما در هر برهه از زمان، قدرت کنترل زندگی خودتان را دارید- هیچ نیرویی از بیرون تصمیم نمی‌گیرد که چه شغلی انتخاب خواهیدکرد، کجا زندگی خواهیدکرد یا چه نگرشی خواهیدداشت. همه چیز در دستان شما است، بنابراین به جای اینکه بترسید یا این مسئولیت را انکار کنید، آن را با آغوش باز بپذیرید.
شما مجبور نیستید مشغول به کاری باشید که از آن نفرت دارید، یا در جایی زندگی کنید که قلب‌تان را خشنود نمی‌کند، یا در رابطه‌ای بمانید فقط به این دلیل که به شما احساس امنیت می‌دهد. در لحظه‌ای که متوجه شدید عشق خود را نسبت به زندگی از دست داده‌اید، باید به عقب برشد و دوباره تصمیماتی را که تا این‌جا اتخاذ کرده‌اید، ارزشیابی کنید.
یادتان باشد، دلسردی فقط به این معنا است که ما باید انتخاب‌های بهتری برای خودمان داشته باشیم، بنابراین به خودتان فرصت این کار را بدهید. شما استحقاق شاد بودن را دارید، اما گاهی اوقات، برای رسیدن به آن باید حسابی زحمت بکشید و یک تحول کلی در زندگی‌تان ایجاد کنید.
۴- به یاد داشته باشید که درد و رنج همیشگی نیست
درد و رنج تا ابد طول نمی‌کشد، اگر قرار بود همیشگی باشد که حتی نمی‌دانستیم خوشبختی چه طعمی دارد. درست همان‌طوری که قبلا گفتیم، زندگی در دنیایی از دوگانگی پیش می‌رود- شاید خیلی ناامیدکننده به نظر برسد، اما برای شناختن خوشی، باید اندوه و ناامیدی را نیز مزه کنیم.
یادتان باشد که مشکلی نیست اگر احساس ناراحتی داشته باشید- به جای مبارزه با این احساسات، اجازه بدهید که از شما عبور کنند. مقاومت در برابر آنها، سمج‌ترشان می‌کند، بنابراین هر چه‌قدر بیش‌تر به جنگ احساسات درونی‌تان بروید، بیش‌تر با شما خواهند ماند. درد و رنج را بپذیرید، از آن درس بگیرید و رشد کنید، و به خاطر آموزه‌های ارزشمندی که برای‌تان دارد، سپاسگذارش باشید. درد و رنج می‌تواند مانند یک آموزگار پربها عمل کند، اگر آن را بپذیریم به جای اینکه محکوم‌اش کنیم و آرزو کنیم که تنهای‌مان بگذارد.
۵- یادتان باشد که در زندگی روی خوبی‌ها تمرکز کنید
اغلب اوقات زمانی که دلسرد هستیم، غالبا به جای توجه روی چیزهایی که خوب پیش می‌روند، روی چیزهای ناجور زندگی‌مان تمرکز می‌کنیم. حتی اگر فقط به این خاطر که امروز صبح از خواب بیدار شدید سپاسگزار باشید، همین قدردانی در برابر زندگی کمک می‌کند که خوبی‌‌های بیشتری در مسیرتان جاری شوند.
اگر تمرکزتان را بگذارید روی چیزهایی که بد پیش می‌روند، حدس بزنید که چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ فقط بیش‌تر آنها را جذب خواهید کرد. مطالعات بی‌شماری قدردانی را با روابط بهتر، سلامتی بیش‌تر، نگرشی خوشبینانه‌تر درمورد زندگی و بسیاری از چیزهای دیگر مرتبط می‌دانند.
انسانهایی که در زندگیشان، هیچ دغدغه ای برای خانه، خرج خانه، اجاره خانه، وسیله ایاب و ذهاب، پس دادن قروض عقب افتاده! و… این انسان به نظرتون چه حقی برای دلسردشدن از زندگی داره!؟ واقعا این انسان نبایستی یک حیف به خودش بگه که انسان آفریده شده!
ولی انسانهای زیادی هستند که با سختی های مالی دست و پنجه نرم کنند تا زندگی عادیشان حرکت کند.
انسانهایی نیز هستند که فقط پول رو روی پول می‌آورند و به قول خودشان با پول کار میکنند، نه برای پول!
خدایــــــــــــــــــــــا!!
اینا دارن پول رو جایی خرج میکنند که سود بیشتری نصیبشون بشه نه اینکه به پول اهمیتی نمیدن، فقط دارن با کلمات، بازی میکنند.
خلاصه کلام عدالت در این عرصه گم شده، واقعا بعضی ها از خوشی دارند بالا می‌آورند، و برخی دیگر، از سختی‌های زندگی و نگاه به این و آن، که تقصیر خودشان هست و تقصیر دیگران نیز، زجر زیادی میکشند، آه از این بی‌عدالتی که انسان عصر حاضر برای خود درست کرده. انسانهای زیادی که میتوانند زندگی راحتی داشته باشند، ولی به خاطر پولخواری و هدف انتخاب کردن پول، زندگی انسانهای زیادی رو تباه کردند. امثال رانت خواریهای بزرگ، وام گرفتنهای بزرگ با پارتی و… اختلاسهای چند ده رقمی و…
نمیخام سیاه نمایی کنم، ولی حقیقت و عدالت در گفتار، بسیار سخت هست و خواهد بود. اما اگر عادل بودیم و فهمیدیم که زیردستمان کسانی هستند که به شغلی عادی با حقوقی عادی راضی هستند، نه اینکه آن کارفرما بایستی کارکنان، کارگران و کارمندان را اخراج کند، چون سود خودش کم شده! و او مسئولیت سنگینی رو هم این دنیا و هم آن دنیا به دوش کشیده و سخت جوابگو هست. خیلی سخت. ای کاش ایمانمان اجازه میداد که کمی فکر کنیم.
اما افسوس از ایمان کم و کم عمقی در راههای زندگی.