گویند: عابدى یک شب ده من غذا خورد و تا سحر یک ختم قرآن در نماز قرائت نمود. صاحبدلى این حکایت را شنید و
ادامه مطلب / دانلودگویند: عابدى یک شب ده من غذا خورد و تا سحر یک ختم قرآن در نماز قرائت نمود. صاحبدلى این حکایت را شنید و
ادامه مطلب / دانلوداز لقمان حکیم پرسیدند: ادب را از چه کسى آموختى؟ در پاسخ گفت: از بى ادبان.
هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از انجام
ادامه مطلب / دانلودسعدى مدتى در مدرسه مستنصریه بغداد در نزد شیخ اجل، ابوالفرج بن جوزى (وفات یافته در سال 636 ه. ق) درس خوانده بود و از موعظه هاى او بهره مند شده بود. در این رابطه سعدى مى گوید.
هر قدر که مرشد بزرگ ابوالفرج بن جوزى، در پند و اندرز خود مرا از رفتن به بزمهاى آواز و رقص و
ادامه مطلب / دانلودکاروانى تجارتى از سرزمین یونان عبور مى کرد و همراهشان کالاهاى گرانبها و بسیارى بود. رهزنان غارتگر به آنها حمله کردند و همه اموال کاروانیان را غارت نمودند. بازرگانان به گریه و زارى افتادند و خدا و پیامبرش را واسطه قرار دادند تا رهزنان به آنها رحم کنند، ولى رهزنان به گریه و زارى آنها اعتنا ننمودند.
چه غم دارد از گریه کاروان
لقمان حکیم در میان آن کاروان بود. یکى از افراد کاروان به او گفت: (این رهزنان را موعظه و نصیحت کن، بلکه مقدارى از اموال ما را به ما پس دهند، زیرا حیف است که
ادامه مطلب / دانلود