نتايج جستجو مطالب برچسب : همسر خسیس

چگونه با افراد خسیس زندگی کنیم؟

به تازگی نامزد کرده اید، منتظرید نامزدتان با یک تیپ حسابی وشیک دنبال تان بیاید، البته هنوز به خاطردسته گل بی رمقش در شب خواستگاری دلخورید اما با خودتان می گویید دسته گل مهم نیست، مهم این است که دوستم دارد. می آید، اما باز همان شلوار رنگ و رو رفته عهد بوق و همان کت چهارخانه را که از روز اول تا شب خواستگاری هربار تنش بود، پوشیده است. راه می افتید. اولین گردش دو نفری تان در دوران نامزدی است اما به بد ترین خاطره عمرتان تبدیل می شود.

وقتی به خانه برمی گردید، هم خسته و کوفته اید، هم گرسنه وعصبانی. همان روز است که درکمال تعجب می فهمید دست نامزدتان، سخت به جیبش می رود. تاکسی نمی گیرد. می گوید: «پیاده برویم هوا بخوریم.» آخر شب هم درحالی که هردوگرسنه اید می گوید: «می ریم خونه یه چیزی می خوریم.» آن اوایل دل تان نمی آید بگویید خسیس است اما تکرار رفتارهای عجیبش کلافه تان می کند. ازدواج با آدم خسیس یعنی سوءتغذیه، گرفتاری در کشمکش مداوم به خاطر پول، انزوای اجتماعی و خیلی موارد آزار دهنده دیگر. پس می ارزد به جای اینکه خودتان را به آن راه بزنید، شش دانگ حواس تان را جمع کنید تابه یک عمر عذاب، بله نگویید.

این درد بی درمان است. . .
اجازه بدهید همین اول داستان، آخرش را بگوییم وآن هم اینکه خساست درمان ندارد یعنی نمی شود فردی را که خسیس است، با روان درمانی و حتی قرص و دارو به فردی دست و دلباز تبدیل کرد. بنابراین تشخیص این ویژگی آن هم در زمان درست خودش می تواند در روند تصمیم گیری برای ازدواج و چه بسا سرنوشت شما، بسیار موثر باشد.

باید بدانید آدم خسیس همان کسی است که یک عمرزندگی خود و دیگران را قربانی روزمبادا می کند. برای او فرقی ندارد که چقدر پول پس انداز کرده است چون هر چه پس انداز کرده باشد، باز قصد خرج کردنش را ندارد. او به طور افراطی و بیمارگونه ای صرفه جوست و می خواهد تا جای ممکن ازهزینه های لازم و غیر ضروری کم کند که این کم کردن دائم از هزینه ها در زندگی مشترک می تواند منجر به سوء تغذیه در فرزندان، تنش های مداوم بین زن و شوهر و حتی آبروریزی و انگشت نما شدن در میان فامیل و آشنایان شود. پس برای کشف خسیس بودن یا نبودن نامزدتان کاملا جدی باشید.

مسابقات ملی چشم و همچشمی با حضور اسکروچ؟!
لازم است همین ابتدا اشاره کنیم که یک مرز باریک اما محسوس، بین مدیریت پول و خساست وجود دارد و نباید این موارد را باهم اشتباه گرفت. کسی که هر دو سال یا حتی سه سال یکبار هم مبلمان منزلش رابه درخواست همسرش عوض نمی کند، خسیس نیست. کسی که از همسرش می خواهد به جای سفر به خارج از کشور به دلیل کمبود بودجه، راهی نمک آبرود شوند هم خسیس نیست چون برای اکثر افراد طبقه متوسط اجتماع به طور مداوم خرید کردن یا به سفرهای خارجی رفتن عملا ممکن نیست. پس لطفا مخالفت نامزدتان با خرج کردن بیش از حد یا بریز و بپاش به دلیل شرکت در مسابقات ملی چشم و همچشمی را خساست تعریف نکنید.

خسیس کسی است که پول دارد اما نمی خواهد به پول هایش دست بزند. این فرد اگر صدها میلیون تومان هم در حسابش پول باشد ممکن است بر سریک ۵۰۰ تومانی زمین را به آسمان بدوزد. اوحتی در سیرکردن شکم فرزندش تردید دارد و ممکن است بخواهد از غذای کودکش بزند تا بتواند بیشتر صرفه جویی کند. پس خست یک رفتار بیمارگونه است که با سختگیری بیش از حد و آزاردهنده همراه است. توجه داشته باشیم اینکه باتوجه به شرایط اقتصادی امروز افراد سعی می کنند از هزینه های زندگی تا جای ممکن کم کنند نشانه خست نیست بلکه خست وقتی خودش را به صورت گل درشت نمایش می دهد که فرد مورد نظر پول کافی دارد اما خرج کردن برایش سخت و گاهی غیرممکن است.

نگهبان بانک اشیا!
فرد خسیس به نگهداری همه چیز علاقه مند است؛ از جوراب کهنه ای که سوراخش را بار ها دوخته اند تا قوطی رب، سطل ماست و ته مانده های مدادرنگی دوران دبستانش. ترس از آینده، فقر و مشکلات مالی باعث می شود که این افراد هرگز نتوانند یک زندگی عادی و به دور از نگرانی را تجربه کنند. نکته ای که وجود دارد این است که معمولا خسیس ها مثل وسواسی ها عمل می کنند و بسیاری از افراد وسواسی، خسیس هم هستند. این افراد از هر شی با ارزش و بی ارزشی مثل یک نگهبان شبانه روزی با حواس جمع، سال ها نگهداری می کنند.

  یکی از نشانه های افراد خسیس در دوران نامزدی ، خست در نوع کادو خریدن شان است

کادو نخر است!
یکی از بارز ترین نشانه هایی که افراد خسیس در دوران نامزدی از خودشان نشان می دهند، خست در نوع کادو خریدن شان است. فرد مورد نظر تا جای ممکن از هدیه خریدن طفره می رود اما اگر هدیه ای هم بخرد هدیه اش کم ارزش و نامرسوم است ضمن اینکه اغلب چیزهایی می خرد که یک عمر کار کند و ماندگاری اش بالا باشد. با این اوصاف اگر به خسیس بودن نامزدتان شک دارید و می خواهید بفهمید خسیس هست یا نه باید بیشتر از دوستان و نزدیکانش پرس وجو کنید و با خودش درباره خرید کردن یا مسافرت کردن صحبت کنید و روی عقایدش دقیق شوید.

نشانه دیگر اینکه وقتی با فرد خسیس به گردش می روید یا در رفت و آمدهای دوران نامزدی هستید، او معمولا کم هزینه ترین محل ها را انتخاب می کند و سعی دارد قانع تان کند که این صرفه جویی لازم است. اگر بخواهید نوشیدنی بخورید خیلی سخت به کافی شاپ رفتن راضی می شود و فکر می کند همان کنار خیابان می شود سروته قصه را هم آورد. او رستوران ها را نمی شناسد و توجیهات عقلانی زیادی را برای تان ردیف می کند تا خسیس بودنش را توجیه کند.

روابط اجتماعی؟ نفرمایید. . .
فرد خسیس از آنجا که بدون محاسبه هزینه ها قدم از قدم برنمی دارد، رفت و آمدهای فامیلی و خانوادگی را دوست ندارد. این افراد دوستان محدودی دارند و از همان دوستان محدود هم ترجیحا با تلفن احوال پرسی کرده و میلی به رفت و آمد با آنان ندارند بنابراین اگر شما دارای روابط اجتماعی زیاد و خواستار یک زندگی با روابط گسترده فامیلی و دوستانه هستید با هیچ معجزه ای نمی توانید در کنار فرد خسیس دوام بیاورید. به فرض محال کسی مهمان خانه تان شود از همان لحظه که بخواهید میوه بخرید تا آنجا که برنج پیمانه کنید اعصاب خردی ها آغاز می شود و تا لحظه رفتن شان و غر زدن از حیف شدن باقیمانده غذا ها ادامه دارد.

آموزش ممنوع
فرد خسیس هیچ نوع سرمایه گذاری مالی با زمان بازده طولانی را نمی تواند بپذیرد بنابراین اگر فرد پدرخانواده باشد، به طور مثال با صرف هزینه برای دانشگاه های غیردولتی آن هم به مدت چهار سال از اساس مخالف است. یکی از مهم ترین مشکلات در زمان زندگی مشترک با این افراد، مربوط به فرزندان آنهاست چون این روز ها کسب هر آموزش و مهارتی به هزینه نیاز دارد و این هزینه همان چیزی است که اوقات فرد خسیس را تلخ کرده و باعث درگیری های فرساینده بین او و فرزندانش می شود. پس در مورد ازدواج با مرد خسیس آینده نگر باشید.

خرید با اعمال شاقه
اگر بخواهید با فرد خسیس راهی خرید شوید باید باید توانایی گذر از هفت خوان رستم را داشته باشید. اولین مرحله سختی که پیش رو دارید قانع کردن فرد موردنظر به لزوم این خرید است که دیگر بستگی به هنر خودتان دارد که چطور بتوانید از خریدتان دفاع کنید و پشت این اقدام چقدر منطق نهفته باشد؟! مرحله بعد هم این است که از کجا خرید کنید که به اندازه کافی ارزان باشد. او حتی از نگاه کردن به پاساژهای شیک و دیدن ویترین های شان می ترسد اما از همه اینها سخت تر خوان آخر است یعنی همان خوان بی سروته چانه زنی.

در این خوان که اغلب خیلی هم طول می کشد و اعصاب بسیار قوی برای تحملش نیاز هست، همسر محترم دقایق طولانی به بحث با فروشنده درباره کیفیت جنس مورد نظر و تمام جوانب دیده و نادیده اش می پردازد. روی پایین آوردن قیمت تمام تلاش و همتش را می گذارد و در نهایت هم اصلا بعید نیست شما را دست خالی از مغازه برگرداند؛ بنابراین اگر از آن دسته افرادی هستید که به خرید به عنوان یک لذت بی رقیب نگاه می کنند، فکرش را هم نکنید که با شخصی که حتی دارای رگه های خساست است، ازدواج کنید.

اعتراف بدون مشکل؟
گفت وگو درباره مسائل مالی با فرد خسیس اغلب یک چالش بی نتیجه است. اگر بخواهید با این افراد درباره توقعات مالی تان حرف بزنید علائم استرس در آنها پدیدار می شود و چه بسا معمولی ترین گفت وگو های تان درباره موضوعات مالی به دعوا و جاروجنجال بکشد. خلاصه بازجوهای خبره هم نمی توانند از این افراد در مورد توان مالی شان حرف راست را بیرون بکشند. البته یک دلیل واضح برای این طفره رفتن ها ، ترس از نقشه ای است که ممکن است بخواهید برای پول هایش بکشید. تعطیلی بهداشت و درمان یکی از معضلات زندگی با فرد خسیس عدم تمایل به هزینه کردن در بخش سلامت و درمان است. این افراد علاوه براینکه حاضر نیستند برای سرووضع ظاهری خود و همسرشان هزینه کنند، برای سلامت و درمان هم به سختی هزینه می کنند. بسیاری از این افراد مراجعه به دندانپزشک، مشاور و روانشناس را ولخرجی می دانند. استفاده از داروهای تقویتی از نظر فرد خسیس توجیه منطقی ندارد و اگر بخواهید به این دلیل از آنها پول بگیرید، باز هم با وضعیت بغرنجی مواجه خواهید شد.

ناخن خشکی در احساسات؟
فرد خسیس درصورتی که وسواسی هم باشد، اصولا آدمی خشک و بی انعطاف است، به زمان اهمیت می دهد و بسیار مقرراتی است. معمولا اگر هدف تان از ازدواج تجربه روابط گرم عاطفی است، باید از ازدواج با فرد خسیس صرفنظر کنید. کسی که تمام حواس و حساسیت هایش روی مسائل مالی متمرکز شده و در این مورد به خودش و شما سخت می گیرد، نمی تواند روابط عاطفی گرمی داشته باشد، ضمن اینکه پیش آمدن دلخوری های مداوم در زندگی با این افراد، ردخور ندارد.

پول شمردن و حساب و کتاب کردن از معدود تفریحات افراد خسیس است. آنها از این کار لذت می برند همان طور که وسواسی ها هم به شمارش علاقه مندند و این کار را به تناوب تکرار می کنند.

وقتی بخواهید از میزان درآمد نامزدتان پرس وجو کنید، او هیچ رغبتی به جواب دادن نشان نمی دهد، لحن صدایش آرام شده و دست و پایش شل می شود.

افراد خسیس همان طور که در بذل و بخشش پول های شان به قول معروف ناخن خشکند، در زمینه ابراز احساسات هم دست و دلباز نبوده و در محبت کردن هم صرفه جویی می کنند. اگر دیدید نامزدتان زیادی حساب و کتاب می کند و وقت زیادی را به این کار اختصاص می دهد، می توانید با حساسیت بیشتری رفتار هایش را درمورد مسائل مالی دنبال کنید چون شاید خسیس باشد.

حرف آخر. . .
از مجموع آنچه گفته شد چنین برمی آید که زندگی با فرد خسیس زندگی شاد و آرامی نیست. شاید بتوان گفت افراد خسیس نزدیک ترین روحیه را به افراد وسواسی دارند و از این لحاظ همراهی شان در طول زندگی مشترک نیاز به صبر و انعطاف زیادی دارد. با همه اینها اگر به هر دلیلی در دوران نامزدی به خست همسرتان پی بردید اما باز هم به ازدواج با او مصر بودید، می توانید با کمک گرفتن از روانشناسان و دفا تر مشاوره این وجه شخصیتی همسرتان را تا حدودی تعدیل کنید اما همان طور که گفتیم باید بدانید خساست درمان قطعی ندارد.

ادامه مطلب / دانلود

بروز عواطف مثبت در روابط زناشویی، اساس پایداری محبت و عشق زن و مرد به یکدیگر است. اما متاسفانه برخی از مردان از این امر دوری می کنند و عشق فی مابین خود و همسرشان را نادیده گرفته و در جهت فراموشی این گوهره ناب زندگی پیش می روند.

انواع مردها از نظر خانم ها

چند دسته از همسران هستند که بنا به ساختار شخصیتی و خانوادگی و خواستگاه اجتماعی‌شان ،متاسفانه عشق را در زندگی مشترک ناخواسته از بین می‌برند.

انواع مردها از نظر خانم ها

شوهرهایی که تعصب بی‌جا را با غیرت اشتباه گرفته‌اند

خانمش را چون یک شی می‌پندارد. به نام دوستی و عشق، او را با توهمات خود زندانی کرده و قوانین ممنوعیت را برای همسر خود وضع می‌کند. مثلا: جواب دادن به تلفن ممنوع، رفتن به خانه پدر و مادر و دوستان ممنوع، درس خواندن ممنوع، داشتن شغل ممنوع، مسافرت ممنوع، استفاده از رایانه ممنوع، خندیدن با صدای بلند در محیط خانواده و محارم ممنوع، تعریف و توضیح در مورد آقایان ممنوع، بیرون رفتن از منزل ممنوع.

شوهران سلطه‌جو، زورگو و کنترل‌کننده

چنین شوهرانی حق انتخاب را به کلی از همسرشان می‌گیرند و این حق انتخاب را فقط برای خود به رسمیت می‌شناسند. از تصمیم‌های مهم و کلی تا جزئی‌ترین مسائل باید زیر نظر آنها و به فرمان آنها باشد.

به عنوان مثال بعضی از اعمال و مستبدانه این آقایان عبارتست از: تصمیم در انتخاب محل زندگی به تنهایی؛ تصمیم‌گیری در مورد فرزند داشتن؛ تصمیم در مورد رفت و آمد و میهمانی رفتن، تصمیم در ارتباط یا قطع رابطه ؛ تصمیم‌گیری در مورد شغل خانم، تصمیم‌گیری در مورد رشته تحصیلی و محل تحصیل همسرشان بدون توجه به نظر او؛ دستور به خانمشان در مورد چگونه فکر کردن، چگونه حرف زدن، چگونه احساس کردن و چگونه رفتار کردن؛ انتخاب و تماشای برنامه‌های دلپسند خود از تلویزیون بدون توجه به خانواده و همسرشان؛ انتخاب نوع و رنگ لباس داخل منزل خانمشان.

شوهران بی‌مسئولیت

این شوهران فراموش کرده‌اند که مراحل نوزادی، نوباوگی، کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشته و فرد بالغی شده‌اند و ازدواج کرده‌اند. خانواده تشکیل داده‌اند و صاحب فرزند شده‌اند. لذا در تصمیم‌گیری ، اجرا، و پاسخگویی نسبت به وظایف و مسئولیت‌های منزل خود را عقب کشیده‌اند و چون حبابی خود را رها کرده‌اند. هنوز در پی لذت‌طلبی انفرادی خود هستند. اینها برنامه‌ها و دل‌مشغولی‌های خود را بدون توجه به خانواده و همسرشان دنبال می‌کنند. بدون توجه به به مسئولیت‌هایی که باید بپذیرند و نیازهایی که خانواده به آنها دارد، به دنبال پارتی‌ها، تفریحات، مسافرت‌ها، کوهنوردی، فوتبال، استراحت، خواب، تلویزیون و فیلم و سینما، موسیقی و دوستان و کارهای انفرادی مربوط به خود هستند. آنها همیشه چون میهمانی بر سر سفره آمده منزلشان اگر وقت کنند حضور می‌یابند و رنج‌هایشان را به خانواده می‌ریزند و لذت‌هایشان را بیرون از خانواده تقسیم می‌کنند. این افراد گاهی تصور می‌کنند با دادن پول زیاد به خانواده می‌توانند، آنها را رها کنند. با یک پلی‌استیشن ، با یک رایانه و اینترنت و …، سعی می‌کنند همسر و فرزندان خود را به خودشان وابگذارند. و نسبت به مسئولیت در قبال همسر و تربیت فرزندان شانه خالی می‌کنند.

شوهران بی‌احساس و سخت کوش

برای این شوهران زندگی یعنی کار، کار یعنی زندگی و اینها همه یعنی پول. این شوهران خلاء وجودی خود را فقط با پول و کار پر می‌کنند. به بهانه‌های مختلف مثل داشتن اقساط، تعویض منزل یا خودرو، فراهم آوردن رفاه ، تامین آینده زندگی، مسئولیت کاری ، و …، اکثر اوقات خود را از صبح تا آخر شب و حتی تعطیلات، به دنبال کار و اضافه‌کاری و تجارت و مدیریت و … هستند. گاهی بهانه‌های انسان‌دوستانه و خدمت به خلق را پیش می‌کشند و گاهی تعهدات کاری را دستاویز قرار می‌دهند. اینها از منزل ، همسر و فرزندان خود، ابتدا به صورت فیزیکی دور می‌شوند و کم کم از نظر احساسی و عاطفی و ذهنی فاصله می‌گیرند. این آقایان به همه مردم خدمت می‌رسانند و با آنها هستند به غیر از همسر و خانواده.

مردان دیگری را نیز می‌توان در این طبقه قرار داد. آنهایی که شاید این همه مشغله نداشته یا از محیط خانواده دور نیستند، ولی از نظر عاطفی ، احساسی و ذهنی فاصله زیادی از جو خانواده پیدا کرده‌اند. آنها هم احساسی ، همدلی ، همدردی با همسر را نیاموخته‌اند. حرف زدن برای آنها سخت‌تر از بلند کردن خودرو توسط قویترین مردان است. برای پاسخ یک کلمه‌ای به یک سئوال ، خانمشان باید کلی به به آنها التماس کند، وقتی آنها یک جمله ۳ کلمه‌ای به زبان می‌آورند، همسر آنها، به شدت ذوق زده شده و آن روز را همه سال جشن می‌گیرند و سالگرد زبان گشایی آقا را غنیمت می‌شمارند.

اگر خانمشان با آنها صحبت کند، در حال دیدن تلویزیون هستند، یا در حال تعمیر وسایل منزل می‌باشند، و حتی زحمت تغییر جهت نگاهشان را به طرف خانمشان، نمی‌کشند. گوش شنیدن ندارند، و این کار هم برای آنها مثل شکافتن اتم و آزادسازی انرژی هسته‌ای هست. ولی متاسفانه این انرژی آزاد کردن را حق خود نمی‌دانند تا این اتم را بشکافند و گوش شنوا برای حرف‌ها و احساسات خانمشان داشته باشند. این مردان مهارت‌های گوش دادن، مهارت‌های ارتباطی، مهارت‌های هم حسی یاد نگرفته‌اند یا تمرین نکرده‌اند و یا انگیزه‌ای برای انجامش ندارند. برای این آقایان، سخن محبت‌آمیز و عاشقانه، نوازش محبوبانه و نگاه دلبرانه به خانمشان، افسانه‌ای خیالی و بی‌فایده است. همسر این آقایان با حسرت به زوج‌هایی که در پارکی نشسته‌اند و در گوش هم نجوا می‌کنند می‌نگرند.

یک تلفن از محل کار به خانم، یک دسته گل، یک نامه عاشقانه، یک نوازش، و یک همدلی و هم حسی به گاه نگرانی و بیماری؛ از آرزوهای هرگز برآورده نشده ، خانم این دسته از آقایان است.

شوهران وابسته و غیر مستقل

این آقایان به علت اینکه از بچگی تحت چتر حمایتی شدید پدر و مادر خود قرار داشته‌اند و همیشه والدینشان برای آنها تصمیم گرفته‌اند، وابسته، ترسو و دمدمی مزاج و بچه صفت تربیت شده‌اند. آنها همین طور که بزرگ شده‌اند به جای اینکه روز‌به‌روز مستقل‌تر شوند، روزبه‌روز وابسته‌تر شده‌اند. هنگام ازدواج نیز نمی‌خواهند در این وضعیت تغییری ایجاد کنند. هنوز هم دستورات و تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی زناشویی را از والدین خود اخذ می‌کنند. معمولا پدر و مادر این آقایان سخت‌گیر و مقرراتی هستند و شاید کمک مالی زیادی هم به زندگی اینها کرده باشند. مرزهای خانواده توسط این شوهران گسسته شده و مسائل محرمانه و خصوصی خانواده به راحتی به بیرون از خانواده منتقل می‌شود و افراد دیگر هم به خود اجازه می‌دهند در مسائل خانوادگی این گونه شوهران دخالت کنند.

شوهران کمالگرا و خسیس

این آقایان شخصیت وسواسی دارند. معیارهای نانوشته‌ای در ذهن خود ترسیم می‌کنند و آن را وحی منزل و تخلف‌ناپذیر تصور می‌کنند. به جزئیات زندگی زیاد کار دارند و گیر می‌دهند. برای هر چیز کوچکی در خانواده نظر می‌دهند. همیشه ترس از آینده دارند، اعتماد به نفس پائین ، و ایده‌آل‌خواهی از مشخصات دیگر اینهاست. با خسیس بودن و پس‌انداز افراطی سعی در آرامش خاطر خود دارند. همواره امروز را فدای فردا می‌کنند. و فردای آنها که باعث نگرانی‌شان بود، هرگز نمی‌آید. حسرت تفریح، مسافرت، لباس نو، میهمانی را به سادگی و با بهانه‌های مختلف، بردل زن و بچه خود می‌گذارند. توقع زیادی از همسرشان دارند ، انتظار بی‌عیب و نقص بودن خانم خود را داشته و نقاط مثبت همسرشان را نمی‌بینند.

ادامه مطلب / دانلود
css.php