نتايج جستجو مطالب برچسب : غمگین

چرا مادران باردار غمگین و ناراحت می شوند؟

خانم های باردار اغلب از مصرف داروهای ضد افسردگی که به آنها وابستگی پیدا کرده اند در دوران بارداری می ترسند اما نباید درمان بیماری روحی خودشان را تنها تحت این عنوان که خطرناک است ، رها کنند.

در دو دهه قبل، روانپزشکان و روان شناسان پذیرفته بودند که افسردگی پس از زایمان مادران را تحریک پذیر و کج خلق می سازد و بسیار خطرناک است و در بسیاری کشورها اقدامات علمی و آزمایشگاهی برای شناخت و درمان آن داشتند. اما افسردگی قبل از تولد نوزاد و افسردگی در دوران بارداری که به مراتب کمتر مورد توجه قرار می گرفتند نیز موقعیت هایی به همان اندازه مشکل آفرین بودند. هر دوی این افسردگی ها اثری بیش از ۱۵ درصد بر زنان داشتند. بعضی خانم ها برای سال ها از افسردگی رنج می بردند و در آن باقی می‌ماندند ، بعضی هم که قبل از بارداری از افسردگی رنج می بردند و آنرا با داروها درمان می‌کردند ؛ در هنگام بارداری از خوردن دارو امتناع می کردند و حال روحی شان وخیم می شد .

برخی هرگز تا هنگام بارداری افسردگی نداشتند و بارداری به منزله محرکی برای افسردگی آنها بود و در واقع یک نسل مبتلا به بیماری های روحی بوده اند. افسردگی های قبل از تولد و در حین بارداری ضربه ای برای مادر و فرزند است. برای بیش از نیمی از زنانی که افسردگی قبل از تولد در آنها پیشرفت می کند؛ این افسردگی سبب تشدید افسردگی شده که آنها قبل از بارداری داشتند. در واقع ریشه مشکلات افسردگی در دوران بارداری را بهتر می توان در مشکلات روحی دوران قبل از بارداری یافت. زنانی که در دوران بارداری خود آسیب روحی دیده اند و سپس بهبود یافتند، از اینکه تجربه زندگی به شدت متفاوتی در این دوران داشتند شگفت زده شده اند، زیرا تنها برخی از زنان بهترین احساس را در دوران بارداری دارند باقی بدترین دوران را دارند . بنابراین نیمی از بانوان اظهار می کنند که تاثیر قابل ملاحظه ای بر سلامت روحی خود در دوران بارداری مشاهده نکرده اند اما باقی تجربه های ویژه و شخصی از این دوران دارند که آنها را به سادگی فاش نمی کنند .

زنان دارای برخی هورمون ها هستند که در هنگام بلوغ ، استفاده از داروهای باروری ، بارداری ، زایمان و … آنها را حساس و به ابتلا به افسردگی و اضطراب نزدیک می کنند .آنها در هر یک از این زمان ها و دیگر دوره های زندگی هم مستعد افسردگی هستند.

اما آسیب پذیری در ابتلا به افسردگی در طول دوران زایمان دلیلی کافی و لازم برای پیشرفت افسردگی در دوران های دیگر زندگی نیست؛ زیرا بعضی بانوان در دوران بارداری افسرده اند اما بعد از طی این درمان می شوند. پس دلایل ابتلا به افسردگی ثباتی ندارند و همیشه یکسان نیستند .

اگرچه افسردگی دوران بارداری و قبل از تولد به هم مرتبط اند اما افسردگی در دوران بارداری مهجور و کمی ناشناخته باقی مانده است ولی بسیاری از نشانه های افسردگی مادران در دوران بارداری یا بعد از آن در زنانی بروز می کند که در ایجاد احساس شادی در خود ناکام اند . اغلب اظهار می شود این بانوان در دوران افسردگی بی عاطفه می شوند ، اما این چنین نیست زیرا چگونه زنی می تواند لحظه های مختلف زایش کودک خود را از ذهنش پاک کند ؛ زمان هایی که به زندگی مادر هدف داده است؟

موارد حساسیت برانگیزی در مادران باردار وجود دارد که ممکن است سبب افسردگی آنها شود ، مانند ناراحتی های فیزیکی که مادران باردار تجربه می کنند و هنگامیکه این مشکل با علاقه فراوان مادر به تغذیه بیشتر همراه می شود، ناخود آگاه وزن بدن را بسیار زیاد می کند و مشکلات فراوانی را سبب می شود. هنوز پاسخ علمی مشخصی وجود ندارد که چطور بارداری سبب اضطراب می گردد. اما این اضطراب با ضربه ای که مادر در اثر تغییر در هویت شخصی اش می خورد همراه می شود . بدین گونه است که مادر نگران وظایف زیاد مادری در آینده خود می شود. روشن است که افسردگی در حین بارداری وجود دارد ولی هنوز روشن نیست چه کاری باید برای آن انجام داد .

خیلی کم درباره این افسردگی می دانیم و هیچکدام از روش ها و دستورالعمل ها به طور کامل کارآمد نیست.اما دانستن بعضی از پیچیدگی های رفتاری و شخصیتی ، به میلیون ها زنی که با این موقعیت مواجه اند کمک می کند؛ که آنها کمتر احساس تنهایی کنند و تصمیم های آگاهانه برای بهبود بیماری خود بگیرند. بیشتر زنان باردار احساس می کرده اند که تلاش های شان در امور فردی و خانوادگی در این دوران نادیده گرفته شده و دوران بارداری محزون کننده شان عجیب و غریب بوده است . بسیاری از آنها در هنگام صحبت از مشکلات خود با همسران و دکترها یا مادرشان بسیار شرمنده شده بودند و وقتی با من درباره آنچه که از آن دوران یادآوری می شد صحبت می کردند آشکارا درد می کشیدند.

افسردگی دوران بارداری و قبل از تولد به هم مرتبط اند

به نیکی یاد کردن تجربه ای که از یک درد پنهان شروع شده کار آسانی نیست و مادرانی که افسردگی در دوران بارداری داشتند تعریف کردند که چطور مشکلات افسردگی ، مانند تار عنکبوتی دورتادور آنها تنیده شده است. فکر ما نسبت به چگونگی احساسات زنان باردار تنزل یافته و ما نیاز داریم در تفکر خود نه تنها درباره زنان افسرده بلکه در مورد همه زنان تجدید نظر کنیم. اغلب از بارداری به عنوان زمان از خود بی خودی و تکامل نام می برند. در واقع بارداری تغییری اساسی در درک هویت کلی و جدید فرد ایجاد می کند که می تواند منجر به افسردگی یا اضطراب شود. تغییر- حتی تغییر مثبت هم در این دوران استرس زا است و برای مادر ، بارداری به عنوان یک تغییر تا حدودی آسیب زننده شناخته می شود.

در واقع در هر فرد نفس پرستی، به عنوان تحولی نازل ؛ به طور ناگهانی نمود پیدا نمی کند و زنان باردار هم از این قاعده مستثنی نیستند. درواقع زنان باردار ، مدت ها احساس ناباوری نسبت به خود دارند و ممکن است توانایی نگهداری از کودک را در خود باور نداشته باشند. هنگامیکه با یک زن درباره تجربیاتش در این دوران صحبت کردم ، وی گفت:«در این دوران چیزی که مادران را شاد می سازد آنها را وحشت زده نیز می کند.» به نظرم ایده های بسیاری از طرز تفکر مادران در این دوران وجود دارد ، ظرفیت های رفتاری مادران باردار، گستره وسیعی از حالات و تلاش ها را در بر می گیرد. رزسیکا پارکر روانشناس بریتانیایی عنوان می کند: مادران شایسته به دو انگیزه هشدار دهنده و ناگهانی نیاز دارند؛ انگیزه تربیت فرزند از یک سو و آوردن او در دنیا از سوی دیگر. وی اضافه می کند: دلسردی ناگهانی مادران به دنبال تلاش هایی است که مادر برای تحقق بخشیدن به این اهداف در او حالتی متضاد ایجاد می کنند.

اما جامعه مدرن نیز در تحت فشار قرار دادن مادر در این دوران مهم است. بدینگونه که ما واقعیت های روانی مادر در این دوران را نادیده گرفته ایم و سبب شده ایم که مادران از دیدن تغییرات خودشان دلسرد شوند و حتی فکرهای دلسرد کننده و بد ، به میزان بسیار زیادی در سر داشته باشند. اغلب مادران در ابراز احساسات خود نظیر احساس محافظت از آنها ، ستایش احساساتشان و احساساتی مانند ناراحتی و خشم و زودرنجی در این دوران اغراق می کنند و این موضوع را به عنوان ضعف خود قبول ندارند. موارد زیادی به زنان افسرده کمک می کند: عشق و همراهی شریک زندگی و دوستانشان ، البته همه اینها به همراه تصدیق بیماری و دسترسی آسان آنها به درمان های تاثیر گذار کارآمد است. اغلب کسانیکه با افسردگی های پس از زایمان یا در دوران بارداری مبارزه می کنند نسبت به فرزندانشان متعهد ومسئول هستند و در حال تلاش برای اینکه نسبت به هویت مادری خود متعهد و مسئول باشند. برای بیشتر مادران در انتظار فرزند و والدین جدید، عشق به فرزند به نظر ناخود آگاه است ،این عشق آنها را به سطح جدیدی از خود آگاهی سوق می دهد. آنها شیب تندی را در راه رسیدن به خود آگاهی و مسئولیت بالا می روند .

در واقع تمرین مسئولیت پذیری است که ذهن والدین را سازماندهی می کند اما بعضی زنان کاملا از مدیریت اهداف بارداری خود برنمی آیند و در نهایت انجام امور مربوط به فرزند برایشان کسل کننده می شود. منشاء افسردگی در هر زن متفاوت است، عواملی نظیر : (تلاش برای ایجاد صمیمیت، همزمان با حس ناامیدی معمول در روحیات مادر ، انتظار دوران بارداری مادر، برای لمس و دوست داشته شدن بچه که اصلا شبیه ابراز محبت به بچه در زمان بعد از تولد نیست) را می توان نام برد . اما هرگز نباید از یاد برد که حتی در دوران بارداری تمایل زیادی در دوست داشتن فرزند در مادر وجود دارد .

ادامه مطلب / دانلود

دلنوشته غمگین قرار نبوده…

دلنوشته غمگین قرار نبوده...

قرار نبوده تا نم باران زد

دستپاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر بگیریم

که مبادا مثل کلوخ آب شویم

قرار نبوده این همه

در محاصره سیمان و آهن طبقه روی طبقه برویم بالا …

تا به حال بیل زده اید؟

باغچه هرس کرده اید؟

آلبالو و انار چیده اید؟

کلاً خسته از یک روز کار یَدی به رختخواب رفته اید؟

آخ که با هیچ خواب دیگری قابل مقایسه نیست …

این چشم ها برای نور مهتاب یا نور ستارگان کویر،

برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان،

برای خیره شدن به جاریِ آب شاید

اما برای ساعت پشت ساعت، روز پشت روز،

شب پشت شب خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشده اند …

قرار نبوده خروس ها دیگر به هیچ کار نیایند

و ساعت های دیجیتال به جایشان صبح خوانی کنند …

آواز جیرجیرک های شب نشین حکمتی داشته حتماً،

که شاید لالایی طبیعت باشد برای به خواب رفتن ما

تا قرص خواب لازم نشویم

و این طور شب تا صبح پرپر زدن اپیدمی نشود …

من فکر می کنم قرار نبوده کار کردن، جز بر طرف کردن غم نان،

بشود همه دار و ندار زندگی مان، همه دغدغه زنده بودن مان …

قرار نبوده این طور از آسمان دور باشیم

و سی سال بگذرد از عمرمان

و یک شب هم زیر طاق ستاره ها نخوابیده باشیم …

قرار نبوده کرِم ضد آفتاب بسازیم

تا بر علیه خورشید عالم تاب و گرما و محبتش، زره بگیریم و جنگ کنیم …

قرار نبوده چهل سال از زندگی رد کنیم

اما کف پایمان یک بار هم بی واسطه کفش لاستیکی یا چرمی

یک مسافت صد متری را با زمین معاشرت نکرده باشد …

قرار نبوده من از اینجا و شما از آنجا،

صورتک زرد به نشانه دوست داشتن برای هم بفرستیم …

چیز زیادی از زندگی نمی دانم،

اما همین قدر می دانم که این همه قرار نبوده ای که برخلافشان اتفاق افتاده،

همگی مان را آشفته و سردرگم کرده!

آنقدر که فقط می دانیم خوب نیستیم

اما سر در نمی آوریم چرا …

قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی

ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی،خنده های مصنوعی

آواز های مصنوعی، دغدغه های مصنوعی …

هر چه فکر می کنم می بینم

قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم

تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم

قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم

از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم

بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود

باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند

دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند

ادامه مطلب / دانلود
اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

مات شدم از رفتنت
هیچ میز شطرنجی هم در میان نبود
این وسط فقط یک دل بود که دیگر نیست


اس ام اس غمگین و دلشکسته


چقدر باورش سخت است
باوراین که روزهای من بدون مواظب خودت باش های تو
شب میشود
چه کسی میداند عمق این فاجعه را؟


گاهی باید یک نفر دست به صورتت بزند
و نقاب خنده ات را بیندازد
آن وقت در آغوشت بگیرد یک دل سیر گریه کنی
گریه ات که تمام شد در گوشت زمزمه کند :
دیوونه من باهاتم دیگه هیچوقت گریه نکن


بیا جایمان را عوض کنیم
دلم تنگ شده برای اینکه کسی عاشقم باشد


من ازت خاطره دارم
چجوری یادت بیارم
ما روزای خوبی داشتیم
همشون رو جا گذاشتیم
چند روز میشه که نیستی اما انگاری یه ساله
بیشتر از این نمیتونم بی تو خوشبختی محاله


به حریم من که پا میگذاری
کفشهایت را در بیاور
اینجا مطهر است
اینجا انسانیت حکم فرماست
پا به حریم من که میگذاری مرد باش
منظورم نر نیست
منظورم مرداست
زن قداست دارد
برای بودن با او باید مرد باشی نه
نر


ارام بگیر دلم
تنگ نشو برایش
مگر نشنیدی جمله ی اخرش را
چیزی بینمان نبوده

لبخند بزن
عکاس مدام این جمله را تکرار می کند
اصلا برایش مهم نیستکه در وجودت
حتی یک بهانه برای لبخند نیست


بگو از کدام راه برخواهی گشت ؟ می خواهم گل بگیرمش آسوده از انتظار دست در جیب و سوت زنان به زندگیم برگردم


توی خواب و خیالم
هنوز دستاتو میگیرم
میدونم که نمیای
ولی من برات میمیرم


اس ام اس غمگین و دلشکسته


اس ام اس غمگین93

شبیه مه شده بودی
نه میشد در آغوشت گرفت
ونه آنسوی تو را دید
تنها میشد در تو گم شد
که شدم



یک شب آنقدر با خودکار ودفترم کلنجار رفتم
که خودکار دیگر نای نوشتن نداشت
ودفتر جای نوشتن
ومن هنوز نتوانستم با چه زبانی بنویسم که تنهایم


دلی که شکسته شد رو گچ چاره نکردگل گرفتمش


دوست عزیزم
گاهی هیچ کس را نداشته باشی بهتر است
داشتن بعضی ها تنها ترت می کند


اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

اخرش خاطره هاجداییه
نفرین بی گناهی وفریادبی صداییه
نفرین به من که عشقت ازیادم نمیره
کاشکی بی تابت نبودم
کاشکی احساسم بمیره


درد من تنهاییم نیست
درد من این است
که هرروز از خودم میپرسم
مگر خودش مرا انتخاب نکرد؟



اس ام اس غمگین


هرآمدنی رفتنی داردقبول
آمدنت قشنگ بوداماچراانقدربیرحمانه رفتی


گاهی چقدردلت
برای یک خیال راحت تنگ میشود


سخت نیست پیشش باشی و بدونی که هیچوقت و تحت هیچ شرایطی بهش نمیرستی؟؟؟
این بدترین درد دنیاس

یه وقتایی که یه جور دیگه ای دوست دارم
وقتایی که لج می کنی و می خوای یه چیزی رو به زور ثابت کنی
خود به خود یه تای ابروم بالا می ره و زل می زنم به چشای وحشیت
نمی دونی اذیت کردنت توی این مواقع چه حالی می ده که به دو ساعت منت کشی بعدش می ارزه


لالا لالا نخواب دنیا خسیسه
واسه کمتر کسی خوب می نویسه
یکی لبهاش همیشه غرق خندست
یکی پلکاش تو خوابم خیسه خیسه



روز

تو راحت فراموش می کنی

باز دل می بری ، باز دل می بازی

و من به خط کشیدن روی دیوارها ادامه می دهم !



فرو می ریزد عاقبت

سقف خانه ای

که جای خالی ات ستون های آن باشد !



یکی بود ، یکی نبود

من موندم و اون نموند

من دیدم و اون ندید

من خواستم و اون نخواست

من التماس کردم و اون نشنید

من هستم و اون رفته !

من خستم و اون…



راستش را بخواهی امروز هیچ اتفاق خاصی رخ نداد

فقط حدود ظهر باران کوتاهی بارید اما زار زار



خدایا حالم خوب نیست

یک مسکن قوی می خواهم بدون تجویز روزگار هم

“مرگ” میدهی ؟؟؟

 

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس غمگین و دلشکسته اردیبهشت ۹۳

در کنار ساحل دریای غم

قایقی میسازم از دلواپسی

بر دو سوی پرچمش خواهم نوشت

یک مسافر از دیار بی کسی



کدام خیابان را بگردم؟ کدام کوچه را؟

بر کوبه ی کدام در بکوبم تا بر چارچوبش ظاهر شوی تو؟

و بازم بشناسی مرا از من به آغوشم بگیری و نپرسی هرگز که

چه به روزگارم آورده است روزگار بی تو ماندن های بسیار!



امشب شب تولدم من است

ولی چیزی برای ترکاندن ندارم جز بغض!


اس ام اس غمگین و دلشکسته اردیبهشت ۹۳



به مرگ گرفتی مرا تا به تبی راضی شوم

کاش “میفهمیدی” به مرگ راضی بودم وقتی که تب می کردم از ندیدنت!



به من شلیک کن

قبل از آنکه به دیگری بگویی: دوستت دارم!



قلبی خاکی داشتم، آدما خیسش کردند

گِل شد، بازی کردند، خشک شد، خسته شدند

زدند شکستند، خاک شد، پا رویش گذاشتند، رد شدند…


اس ام اس غمگین و دلشکسته اردیبهشت ۹۳



سخت است بغض داشته باشی

و بغضت را هیچ آهنگی نشکند جز صدای کسی که دیگر نیست!



من نمی دانستم معنیِ هرگز را…

تو چرا بازنگشتی دیگر؟


اس ام اس غمگین



درخت احساسم سالهاست خشکیده است

دیگر تشنه ی هیچ محبتی نیست!



من سرم درد میکند برای “دعواهایی” که با هم “نکردیم”

لعنتی، چقدر مهربان رفتی!



دریا را بی خیال

زمین جواب نمی دهد

دیگر دل به آسمان زده ام!



هرگاه خبر مرگم را شنیدی

در پی مزاری باش که بر سنگش نوشته:

ساده بودم، باختم!


اس ام اس غمگین 93



انگشتان من به گره خوردن با انگشتان تو عادت داشته اند!

نیستی و حالا این قاتلان زنجیره ای شده اند

بختک جان دیوارهای این شهر


اس ام اس غمگین جدید 93



سخت است تحمل ثانیه هایی که نمیگذرند

سخت است تحمل شب هایی که صبح نمیشوند

سخت است تحمل زخم زبان هایی که هر روز تلخ تر میشوند

سخت است تحمل آدم هایی که هر روز از خدا دور تر میشوند!


اس ام اس دلشکسته



بودنم در حسرت خواستنت تمام شد…



جای خالی نبودنت میکوبـد بر دلم

اگر نیایی همین روزها ویرانه میشوم!


اس ام اس غمگین اردیبهشت 93



درد دارد به خاطر کسی که با نسیمی میرود

خودت را به طوفان بزنی!


اس ام اس غمگین اردیبهشت 1393



این روزها مانند گلی شده ام که هر پروانه ای روییش می نشیند

و می رود بی آنکه قصه “عادت” را بفهمد!


پیامک غمگین



ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻧﺖ مثل ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺑﺎﺷﺪ

ﺑـــــــــﯽ ﺧـــــــــﺒـــــــــﺮ!



نگران نباش، حال من خوب است، بزرگ شده ام

دیگر آنقدر کوچک نیستم که در دلتنگی هایم گم شوم

آموخته ام که این فاصله ی کوتاهِ بین لبخند و اشک نامش زندگیست

آموخته ام که دیگر دلم برای نبودنت تنگ نشود

راستی، بهتر از قبل دروغ می گویم…

“حال من خوب است”، خوبِ خوب…



تمام فنجان های قهوه دروغ می گفتند

تو بر نمی گردی!



خیلی بده وقتی داری تایپ میکنی

از کلید های خیس کیبورد بفهمی داری گریه میکنی!


پیامک غمگین 93



یه آهنگ خاص

یه خاطره ناب

یه یاد کهنه

یه نفر تنها

یه عاشق

یه عکس یادگاری

یه عطر مشترک

یه حس ساده

چه معجونی میشود برای گریه امشب؟!



ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ… ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ… ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ…

ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ!

ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ هیچکس ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺪﺍﺭﯼ…


پیامک غمگین اردیبهشت 93



و سکوت چه زیباست

وقتی میدانی همه دروغ می گویند…



هنوز کمی عشق در من مانده است

آنرا به کسی میدهم که دوستم داشته باشد

هنوز کمی دلتنگی در من مانده است

آنرا به کسی میدهم که دوستش داشته باشم

هنوز کمی اندوه در من مانده است

آنرا برای خود نگه میدارم…



شبی دست از سرم بردار

و سر بر شانه ام بگذار لطفا!



عشق کوتاه است

و فراموشی چـــــــــــــــــــقدر طـــــــــــــــــــولانی؟!



من آدمِ نرفتنم

آدمِ دوست موندن

یا اصلا آدمِ دیر رفتنم ولی خیلی دیر!

اما وقتی برم

دیگه آدمِ برگشتن نیستم

آدمِ مثل قبل شدن نیستم

باور کن!



تو رفتى

اما همه چیز را در آغوش من جا گذاشتى

ادامه مطلب / دانلود

 اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93

چنان ﭼﻮﺑﯽ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﯿﻨﻢ ﮐﺮﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ

که ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺳﮑﻮﺕ ﺗﻠﺦ ﻣﺘﺮﺳﮏ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ…



هر صبح که سپیده سلام می دهد

یا کریم ها به پنجره ی اتاقم سر می زنند

چه مانوس شده ایم ما

من منتظر صدای بالشان، آنها مشتاق سفره ی نانشان

حیران مانده ام

کجا بالهایت بسته شد

که دیگر به انتظار دلم مشتاقانه سر نزدی؟



کسی چه می داند؟

شاید روزی بیاید که حال من هم خوب شود

هوا خوب شود، عشق خوب شود و تو خوب من شوی



کاش میدانستی هوایت که به سرم می زند

دیگر در هیچ هوایی نمی توانم نفس بکشم

عجب نفسگیر است هوای بی تو؟



نگاه تو تلخ

اشک های من شور

یادت شیرین

زندگی بامزه ای دارم


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



برای من همانقدر که خواستنی هستی

دست نیافتنی هم هستی



بی خیال خیالت میشوم

همان خیالی که هیچوقت سهم من نبود



سخته واسه خوشبخت شدن کسی دعا کنی

که یه روز واسه خوشبخت کردنت قسم میخورد



گفتند فراموشت کنم

اما به یاد آوردنت هر روز

درد آورترین شکل فراموشیست



در تمام داروخانه ها موجود است

نرم کننده موی سر

نرم کننده پوست دست

کاش میشد برای نرم کردن دل تو هم نسخه ای گرفت



حالا ما که هیچ

اما امیدوارم عکس های شما

توی سال جدید ۲نفره باشه


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



صدایت در گوشم زمزمه می شود

نگاهت در ذهنم مجسم

ولی من تو را می خواهم نه خیالت را



رو به رویم سراب

پشت سر خاطرات

نازنینم، کدامین طرف سوی توست؟



هیچوقت بی خداحافظ کسی را ترک نکن

نمیدانی چه درد بدی است

پیر شدن در خم کوچه های انتظار…



جانم باش تا به لبم برسی

می خواهم همه ببیند

با تو جان به لب شدم لعنتیِ دوست داشتنی



یادت را از من نگیر

بگذار من هم مثل سهراب بگویم

دلخوشی ها کم نیست



روزی که این عکس ۲نفره را گرفتیم

نمیدانستیم کدامیک از ما

آن را با چشم های خیس تماشا میکند



پشت پلک کدام قصه به خواب رفته ای

که هر شب قصه ی آمدنت را می گویم

و نمی آیی!؟



امشب یک جمله ی تلخ مهمان من باش
بگذار یادم نرود

که مرا در شبی رو به انتهای زمستان

به هیچ خدایی نسپردی و رفتی



میگویند زمان طلاست اما من چشیدم

دروغ میگویند، زمان آتش است

ثانیه به ثانیه اش میسوزاند

و تا به شعله ات نکشد نمیگذرد


یکی بود، یکی نبود

من موندم و اون نموند

من دیدم و اون ندید

من خواستم و اون نخواست

من التماس کردم و اون نشنید

من هستم و اون رفته

من خستم و اون



چه جمله ی غریبی است“فراموشت می کنم”

وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی



روزها بی تو می گذرند

و شب ها با تو نمی گذرند

تمام درد من این است


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



روزچون تیر و کمان اگرچه نزدیک

ولی پیوستن ما نهایتش فاصله بود

من کاناپه ای پوسیده در باران

تو سربازی دورافتاده با گلوله ای در پهلو

چقدر دیر همدیگر را پیدا کردیم



راستش را بخواهی امروز هیچ اتفاق خاصی رخ نداد

فقط حدود ظهر باران کوتاهی بارید اما زار زار



تو راحت فراموش می کنی

باز دل می بری، باز دل می بازی

و من به خط کشیدن روی دیوارها ادامه می دهم



فرو می ریزد عاقبت

سقف خانه ای

که جای خالی ات ستون های آن باشد



اگر خبری از من نشد نگران نشو

یک فاتحه بخوان



از روزی که تصمیم به رفتن گرفته ای

بلاتکلیفی بین ما موج میزند

مثلا همین دل من

نمیداند با تو بیاید؟ یا پیش من بماند؟



پشت این عکس نمی تواند دیوار باشد

من پشت این عکس با تو قدم زده ام


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



دیروز دستش تو دستت بود

امروز بغضش تو گلوت



گاهی اوقات حسرتِ تکرارِ یک لحظه

دیوانه کننده ترین حس دنیاست



تداعی نشو اینقدر در این همه خیابان

در این همه آدم



خدایا حالم خوب نیست

یک مسکن قوی می خواهم بدون تجویز روزگار هم

“مرگ”میدهی؟



روزهایم با یاد تو

و شب هایم با خواب تو سر میشوند



پای رفته را میتوان برگرداند اما دل رفته را هرگز



ﮐﺎﺵ ﻣﯽﺷﺪ ﺁﺩﻡ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻤﯿﺮﺩ

و ﺑﻌﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﺩ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺧﺎﮐﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺘﮑﺎﻧﺪ

و ﮔﺮﺩﻫﺎﯾﺶ ﺑﻤﺎﻧﺪ

ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺶ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ ﺑﻪ زندگی

ﺩﻟﺶ ﻧﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ



هیچ اتفاقی نیفتاده

ستون حوادث هنوز خالیست

زنده ام بی تو! باورت میشود؟

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس تنهایی فروردین 93

احمقانه تر از دوست داشتن های یک نفرِه

تنهایی های دو نفره است



دلم خوش نیست غمگینم…

کسی شاید نمیفهمد کسی شاید نمیداند…

کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی

تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی:

عجب احساس زیبایی…! تو هم شاید نمیدانی…!



فصل ها پشت سر هم می آیند می روند و تمام می شوند

اما تمام شدنی نیست فصلِ رفتن تو و تنهاییِ من…



چه کسی گفته که من تنهایم؟

من، سکـوت، خاطرات، بغض و اشک همیشه با همیم…

بگذار تنهایی از حسودی بمیرد!


اس ام اس تنهایی فروردین 93



تاکنون دوستی را پیدا نکرده ام

که به اندازه ” تنهایی ” شایسته رفاقت باشد…



تنهایی یعنی آرزوی مرگ کنی

تا حتی شده برای تشییع جنازت یه عده دورت جمع بشن…



دستای من سرده یعنی که من تنهام

یعنی ازت دورم , یعنی تو رو میخوام…



تکان می دهد خانه را سالی که می آید…

سرگرمیِ خوبی ست:

تو عکسِ قابت را و من قاب عکست را عوض می کنم

و آغاز می شود سال تنهایی…



من زیر ِ باران!

تو دور میشوی، من خیس!

این دِلبری های ِ بهار است،

نیامده دیوانه می کند

کوچه را از تنهایی…



تـَـنــهــایـــے خـــوبــه…

ولــے ۲ نــَـفـَـرش…!



حالا همین تنهایی بى رحم

با من رفیقى دل وفاداره

نون و نمک خوردیم، یه جورى که

دست از سر من بر نمى داره



نشستم، خسته شدم؛ دیگر قایق نمیسازم…

پشت دریاها هر خبری که میخواهد باشد باشد؛

وقتی از تو خبری نیست قایق میخواهم چکار؟

مرا همین جزیره کوچک تنهایی هایم بس است!


اس ام اس تنهایی فروردین 93



تنهایی، شاخه ی درختی ست پشت پنجره ام

گاهی لباسِ برگ میپوشد و گاهی لباسِ برف اما همیشه هست



زندگی چه اتفاق غم انگیزیست،

وقتی تنهاییت سالها از تو بزرگتر باشد…



تنهایی

تنها سهمی بود که از من دریغ نشد…



من از این تنهایی

از این که دیر می آیی

از این که روزی به من بگویی

تو به من نمی آیی می ترسم…

چرا نمی دانی تو چگونه بی تو زمان میگذرد

بارها این را از خودم می پرسم

من می ترسم…می ترسم…



گاهی “تنهایی” یعنی خیلیا در “حدت” نیستن!



برای دل خودم می‌نویسم…

برای دلتنگی‌هایم

برای دغدغه‌های خودم

برای شانه ای که تکیه گاهم نیست!

برای دلی که دلتنگم نیست…

برای دستی که نوازشگر زخم‌هایم نیست…

برای خودم می‌نویسم!

بمیرم برای خودم که اینقدر تنهاست!


اس ام اس تنهایی فروردین 93



من تنهـــــــایی را دوســــت دارم…

تنها کِ باشی ۱۰۰ سال یه بار موبایلت رو می زنی تو شارژ…

تنهآ کِ بآشی قهوه ات هرگز سرد نمی شود…

تنهآ کِ بآشی نور زیآد است…

تنهآ کِ بآشی دیرتر شب می شَود…

تنهآ کِ بآشی همه خُوشحآلنَد…

تنهآ کِ بآشی موهایَت رآ مُرتب نمی کنی…

تنهآ کِ بآشی شیشه عَطرِت پربآقی می ماند ..

تنهآ کِ بآشی بهمن هم مارلبروست…

تنهآ کِ بآشی هیچ چیز خنده دآر نیست…!

تنهایی خوبـــــــــــه…

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های غمگین فروردین 1393

شب هایم بروز شده اند

دردهایم آنلاین

به مغزم کلیک که می کنم بالا نمی آید!



می خواهم نباشم

کاش سرم را بردارم و برای یک هفته

در گنجه ای بگذارم و قفل کنم!

در تاریکی یک گنجه خالی

و روی شانه هایم در جای خالی سرم چناری بکارم

و برای یک هفته در سایه اش آرام بگیرم



ﮔـﺎﻫـی ﺍﻳـﻨـﮑـﻪ ﺻـﺒـﺢ ﻫـﺎ

ﺩﻟـﺖ ﻧـﻤـﻲ ﺧـﻮﺍﺩ ﺑـﻴـﺪﺍﺭ ﺑـﺸـﻲ

ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻧـﺸـﻮﻧـﻪ ی ﺗـﻨـﺒـﻠـی ﻧـﻴـﺴـﺖ!

خسته ﺍی ﺍﺯ ﺯﻧـﺪﮔـی…!

ﻧـﻤـی ﺧـﻮﺍی ﻗـﺒـﻮﻝ ﮐـﻨـی ﮐـﻪ ﻳـﮏ ﺭﻭﺯِ ﺩﻳـﮕـﻪ ﺷـﺮﻭﻉ ﺷـﺪﻩ…



در زندگی من اتفاق هایی همیشه می افتند

حتی وقتی دستشان را میگیرم

دلت برای من نسوزد ؛

من عادت کرده ام که همیشه

دستی چوب لای چرخ آرزوهایم بگذارد



دل استــ دیگر خسته میشود…

بی حوصله میشــود…

از روزگار از آدمـــــــها از خــودشـــــ

از این قابــها , از اثباتــ , از تـــــوضیــح

از کلماتــــی که رابـــطه ها را به گند میکشـــد


اس ام اس غمگین فروردین 93



آخرین بار ڪه من از تهِ دل خندیدم

علتش پـول نبود

انعڪاسِ جُوڪ هر روز نبود

علتش، چهره‌یِ ژولیده‌یِ یڪ دلقڪ,

یا زمین خوردن یڪ ڪور نبود…

من بهِ « من » خندیدم!

ڪه چو یڪ دلقڪ ِگیج

نقش یڪ خنده به صورت دارم و دلم میـــگرید…!



نمیدانم چه کسی

دست اتفاق های خوب زندگی ام را گرفته است

که دیگر نمی افتد!



این روزها، تلخم

دست برداشته‌ام از توجهِ بی‌ وقفه به حضور آدم ها

پرهیز می‌‌کنم از ثبتِ

وجود‌هایی‌ که ماندگاری ندارند…

این روزها، تلخ تر از همیشه

از همه ی آدم‌ها بریده ام!



گذاشتــم به دارم بکشنــد . . .

بــی گنــاه بـــودم اما،

حوصلـــه اثبـــاتش را نـــداشتم . .!



لعنت به این روزها!

این روزها که اسم دارند، شماره دارند، تعطیلی دارند،

هفته و ماه و سال دارند اما افسوس که روح ندارند…



خــستــہ امـ…

از صبورے خــستـــہ ام…

از فــَریــــادهایے که در گـــلویـــم خفـہ مانـد…

از اشـــــــک هایــی که قـاه قـاه خنــــده شـב…

و از حــــرف هایے که زنـــده بہ گـــور گــَشت در گــورستاטּِ دلـــــم

آســــاטּ نیست در پــَس خـــنـده هاے مصــنوعے گریــہ هاے دلت را،

در بــی پنـــاهیت در پشت هـــــزاراטּ دروغ پنهـــاטּ کنے…

ایــــטּ روزهــا معنے را از زنـدگـــے حذف کــرבه امـ…

بدون تو برایـــم فرق نمــےکــُنـد روزهایـــم را چگونــہ قربانـے کنمـ



کاش زندگی من هم

مثل دوست داشتنهای تو کوتاه بود . . .



سخت است اتفاقی را انتظار بکشی

که خودت هم بدانی در راه نیست!



خوابهایم گاهی زیباتر از زندگیم می شوند

کاش گاهی برای همیشه خواب می ماندم



خسته اونــے نیســتــ ڪہ خـوابــیــده ‬

اونـــیـــه ڪہ نـمـیـتـونـه بـخــوابــه …!



زنـدگــی انـگــار تـمــام ِ صـبــرش را بـخـشـیـده اسـت بـه مـن!

هـرچــه مـن صـبــوری میکـنـم او بــا بـی صـبـری ِ تـمــام هـول میزنــد

بـــرای ضـربــه بـعــد…!

کـمـی خـسـتــگـی در کــن، لـعـنـتـــی…

خـیــالـت راحـت!

خـسـتـگــی ِ مــن بـه ایـن زودی هــا دَر نـمـی شـود…


اس ام اس غمگین فروردین 93



دیگر حوصله ای نمانده است!

راستی، مگر حوصله هم جزء آن چیزهایی بود

که تو آورده بودی که موقع رفتنت همه اش را بردی؟



کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت

نوبت به ما که رسید قلم افتاد…

دیگر هیچ ننوشت خط تیره گذاشت و گفت: تو باش اسیر سرنوشت…



کم سرمایه ای نیست؛

داشتن آدمهایی که حالت رابپرسند!

ولی از آن بهتر داشتن آدمهاییست که وقتی حالت را میپرسند؛

بتوانی بگویی: خوب نیستم…!



به آیینه نگاه میکنم…

لبخند میزنم…

لبخند نمیزند…



خدا را چه دیدی شاید دوام آوردم!

هر تمام شدنی که مرگ نیست!؟

گاهی میتوان کنارِ یک پنجره سیگار به دست و منتظر “پوسید”…



دیگر هیچ چیز “شیرین” نیست

جز خوردن یک قهوه “تلخ” با تــــو . . .

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های غمگین اسفند 1392

چه جمله ی غریبی است فراموشت می کنم

وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی!



جواب یه حرفایی فقط یه نفس عمیقه …

الان چند وقته همه فکر می کنن مشکل قلبی دارم!



چه رسم بدیست در عاشقی

فرهاد به خاطر عشقش کوه کند

ولی من به خاطر عشقم باید دل بکنم!



از یه جایی به بعد

توی هیجان انگیز ترین لحظه ها هم فقط نگاه می کنی!



روزهایی که تو رو کم دارم ، ابرها بیشترند!



هرچه احساس داشتم

نرسیده به مقصد ، بینِ فاصله ها مُرد!



مثل برف که لکنت زمستان این سالهاست

من انگار لکنت فصلِ بودنم!



سکوت توی گوشی تلفن سنگینترین سکوتهاست

نه از دستها کاری ساخته است نه از چشمها …



یک برو بر زبانم آمد به خاطر تو

و هزار هزار “بمان” که در دلم ماند که ماند که ماند …



نمی دونم چرا هرجا میرم

“فکرت” منو پیدا میکنه؟!!!



بی آغوش برای کسی مرگ پیش نمی آید

اما زندگی هم پیش نمی رود!



نبودنت را باور کرده است قلب تنهایم

اما گونه هایم رد نبودنت را حس میکند …

بازگـــــــــــــــرد!



خسته ام ، نه از راهی که آمده ام یا انتظاری که گاه امانم را میبرد!

خسته ام از تکرار ندیدنت …



گاهی اسم یه خواننده رو میبینی بعد یاد یه آهنگش میفتی

بعد یاد یه خاطره میفتی بعد یاد یه شخص میفتی و بعد آروم میمیری

به همین سادگی!



باز هم مثل همیشه که تنها میشوم ، دیوار اتاق پناهم میدهد

بى پناه که باشى قدر دیوار را خوب میدانی!



تو رفته ای اما یادت هنوز چه پابرجاست اینجا!



در قحطی تو چه دل خوشی دارند!

بیهوده می آیند و می روند این نفسهای من …



آدم فقط در مورد بقیه خیلى راحت میتونه بگه:

فراموشش کن!



تعطیل است مثل جمعه ها

تمام حوصله ی من!



من بازمانده یک قصه ام

همان “یکی” که نبود …



خدایا ببخش ، امانت دار خوبی نبودم

دلی که داده بودی شکست!



آنکه جان داد مرا عشقت بود

آنچه لرزاند مرا هجرت بود …



آدم گاهی میخواهد حرف بزند اما نمیداند با چه کسی

پس لال می شود، خفه می شود

وقتی که هرکه هست نمیفهمدت و هرکه “میفهمدت” نیست!



از جان دادن هم سخت تر است

این خنده های مصنوعی!



چه فرقی می کند بهشت یا جهنم؟ شاد یا غمگین؟

دنیای بی تو سراسر جهنمی غمگین است!



تو هنوز با تمام نبودنت ، تمام بودن منی!

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های عاشقانه و احساسی آبان ماه 92 (2)

خدا تو را برای عاشقانه زیستن به من نداد

برای شاعرانه زیستن ز من گرفت

عشق یعنی وقتی هزار دلیل برای رفتـن هست

هنوز دنبال یه بهــــونه ای که بمـونـی !

عبور تو از حوالی چشم های من

تنها اتفاق غیر منتظره ی زندگیم بود

چرا که من  همیشه منتظر نیامدنت بودم

هم آشوبگری و هم خاموش

کولی وار می توان دوستت داشت

همین که باد را به آغوش می کشی

دگر حس شقایق را نداری

هوای قلب عاشق را نداری از آن

چشمان خون سرد تو پیداست

که قلب تنگ سابق را نداری

دلتنگى حس نبودن کسی است که

تمام وجودت یکباره تمنای بودنش را می کند

فاصله خط عابر پیاده ندارد

دست مرا بگیر و از آن رد کن

قرار دیدار ما هر نیمه شب

خیالت که نمی گذارد بخوابم

از ساعت متنفرم !

این اختراع غریب بشر که مدام

جای خالی حضورت را به رخ دلتنگی یادم می کشد!

در شب آسایش ماه

کنج پستوی خیس از عطر شب بوها

پشت نقاب غبار آلود خاطره ها

تصویری از درنگ را نقاشی می کنیم

تو را طلب نمی کنم

نه اینکه بی نیازم

صبورم…

 

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های عاشقانه و احساسی آبان ماه 1392

تو تک ستاره منی منم اسیر بودنت

از ته دل داد میزنم می میرم از نبودنت

می نالم از جدایی، ای نازنین کجایی؟

سوزم ز درد هجرت، ای بهترین کجایی؟

در باغ آرزوها دیگر گلی نمانده

در حسرت گل هستم بهار من کجایی؟

چه کردی با دل من نازنینم

که هر شام و سحر اندوهگینم

مرا دعوت بکن در باغ چشمت

که از باغ دلت چند گل بچینیم

بهترینم

در دنیای کوچک اندیشه هایم کلامی را که شایسته ی توست نمی یابم

جز آنکه بگویم در قلب کوچکم به اندازه وسعت آسمان جای داری

توی برگ برگ وجودم  همش از تو مینویسم

تا جدا نشی ز قلبم من بدون تو میمیرم

تمام می شود زندگی ام

آن روز که قاب چشمانت بر دیوار دل دیگری باشد

بهانه های دنیا

تو را ازیادم نخواهد برد

من تورا درقلبم دارم.نه در دنیا

زندگى با تو برایم بوى ریحان میدهد

بى تو اما بوى ریحان بوى زندان میدهد

نم نم عشقت را

با دریای محبت دیگران عوض نمیکنم

حتی اگر در طوفان غمت بمیرم

در تقویم دوستی این را به ذهنت بسپار

روزی به نام فراموشی وجود ندارد

اگر دیدی دنیا برات مفهومی نداره

تحمل کن  شاید خودت دنیای کسی باشی

درخت هم که باشی

من دارکوبی می شوم که

هفتاد و سه بار در دقیقه تو را می بوسد

قلب کال من در فصل دست های تو می رسد

فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها

قسم به تین و عنکبوت

به مرغ باغ ملکوت

از ته دل بهت میگم

دنیا فدای تار موت

شب را دوست دارم

چرا که در تاریکی چهره ها مشخص نیست

و هر لحظه این امید در درونم ریشه می زند

که آمده ای ولی من ندیده ام

هیچ بارانی جای پای دوست را

از کوچه خاطره ها نخواهد شست

دستم را بگیر و مرا به دور دست هایی ببر که

در دسترس هیچ دستی نباشم

بعد رفتنت ، من که هیچ

این همه دیواری که به عکست تکیه دادند ، ویرانه شدند

 

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های غمگین و پرمعنی آبان ماه 1392

غربت آن نیست که تنها باشی

فارغ از فتنه فردا باشی

غربت آن است که چون قطره ی آب در پی دریا باشی

غربت آن است که مثل من و دل در میان همه کس یکه و تنها باشی

گر بدانم نیستی غمی نیست ز تنهایی

اینکه هستی و تنهایم غم دارم

باتو بودن همیشه پرمعناست

بی تو روحم گرفته و تنهاست

باتو یک کاسه آب یک دریاست

بی تو دردم به وسعت صحراست

دلی بستم به آن عهدی که بستی

تو آخر هردو را باهم شکستی

اگه یه وقت توپت افتاد خونه همسایه اونم پارش کرد

اصلا ناراحت نباش چون هنوز یه رفیق داری

که حاضره دلشو بندازه زیرپات تا باهاش بازی کنی

دلم تنگه برای گریه کردن، کجاست مادر کجاست گهواره من؟

نگو بزرگ شدم نگو گریه به من نمیاد!

بیا نوازشم کن دلم آغوش بی دغدغه می خواد

کجاست مریم ناجی اون مریم پاک؟

چرا به یاد این شکسته دل نیست؟

به حق اون خداوندی که یکتاست

وجودش باعث گرمی دل هاست

دلم در عاشقی به قد دریاست

ولیکن مثل دریا تک و تنهاست

نگران نبودنت نباش نفرینت نمی کنم!

همین که دیگر جایت در دعاهایم خالیست برایم کافیست!

ای که از اول جاده به سکوت شدی گرفتار

منو از خاطره کم کن خدانگهدار

می روم شاید کمی حال شما بهتر شود

می گذارم با خیالت روزگارم سر شود

گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی

دیگر نفسی برای ماندن درکنار او باقی نخوهد ماند

وقتی کسی دیربه دیر ازم یاد می کنه

نگرانش نمی شم حتما شاد بوده از یادش رفتم!

چوپان قصه ی ما دروغگو نبود

او تنها بود و از فرط تنهایی فریاد گرگ سر می داد

افسوس که کسی تنهایی اش را درک نکرد

و در پی گرگ بودند و در این میان فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‎کند

بلبل شوقم هوای نغمه‎خوانی می‎کند

همتم تا می‎رود ساز غزل گیرد به دست

طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می‎کند

شمع، این مساله را بر همه کَس روشن کرد

که توان تا به سحر، گریه ی بی شیون کرد

من همان برگم که بر روی درخت

لرزم از برد چنین پاییز سخت

در نهایت باید افتاد و گریست

به درخت گفت خداحافظ و رفت

من از اعدام نمی ترسم

نه از چوبش نه از دارش

من از پایان بی دیدار می ترسم

۴تا دوست صمیمی دارم

حسرت، غم، ماتم، تنهایی

بهشون سفارش کردم تحویلت نگیرند

هیچوقت نفهمیدم که چرا درست همان کسی که فکر می کنی

باهمه فرق داره یک روز مثل همه تنهات می زاره!

نیمکت باهم بودن من تنهاست

من دل نشستن ندارم تو دلیل نشستن باش

چه عاشقانه نوشت دکترشریعتی

که من تو را دوست دارم

تودیگری را،دیگری دیگری را و دراین میان همه تنهاییم

فراموش نکنیم که اگر دلی را بردیم شکستیم، گذشتیم و رفتیم …

روزگار حافظه خوبی دارد، هرگز فراموش نمی کند!

ﮔﺎﻫﯽ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺧﻨﺪﺍﻥ

ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ!

کسانی که از خود می رنجانیم

مثل ساعت هایی می مانند که صبح دلسوزانه زنگ می زنند

و در میان خواب و بیداری بر سرشان می کوبیم بعد می فهمیم که خیلی دیر شده

هیچوقت حال اونی که هست

رو به خاطرِ اونی که نیست نگیرید…

پدر پشت در نقاب خنده هایش را می زند

و غم هایش را در جیبش می ریزد و وارد خانه می شود

پدر ناراحتی هایش را پشت روزنامه پنهان می کند

پدر در تمام آینه ها فریاد می زند: حال من خوب است

پدر دوستت دارم ها را با چشمانش می گوید چون عشق پدر همیشگی است

پدر، سایبان لحظه های بارانی

چشمان پدر، شعری است مردانه

پدر سرباز کهنه کار جبهه های روزگار

پدر برای من همیشه پدر خواهد ماند

آنقدر مشغول بزرگ شدن هستیم که گاهی

فراموش می کنیم پدر و مادرمان در حال پیر شدن هستند!

مادربزرگ می گفت: دل هر آدمی دری دارد

می گفت: باید باز کنی در دلت را روی لبخند آدم ها

می گفت: هر کدام از این درها یک کلید بیشتر ندارند

می گفت: کلید دل آدم دست خود آدم نیست

می گفت: انگاری کلیدها را دم خلقت پخش کرده اند

بین آدم ها و هر کسی یکی برداشته برای خودش

می گفت بلند شو برو بگرد

بگرد ببین کلید قلب کیست توی دست هایت؟

ببین کلید قلبت کجاست؟

همیشه میشه تموم کرد

فقط بعضی اوقات دیگه نمیشه دوباره شروع کرد…

مواظب همدیگه باشیم !

اکبر عبدی می گوید: یک روز سر سریال بودیم

و هوا هم خیلی سرد بود، حسین از ماشین پیاده شد بدون کاپشن!

گفتم: حسین این جوری اومدی از خونه بیرون؟

نگفتی سرما می خوری؟ کاپشن خوشگلت کو؟

گفت : کاپشن قشنگی بود ، نه ؟

گفتم: آره!

گفت: من هم خیلی دوسش داشتم

ولی سر راه یکی رو دیدم که اون هم دوسش داشت

و هم احتیاجش داشت ولی من فقط دوسش داشتم!

گفت: اگه این یکی هم دختر بشه دستاشو قطع می کنم

خدا بهشان پسری داد که دست نداشت…

سه زﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻨﻨﺪ:

ﻣﺎﺩﺭﻡ، ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﺗﺼﻮﯾﺮﺵ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﻪ ﻭ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﺵ!

به بابام میگم پدر موجودیست که جونشو واسه بچش میده اما ماشینشو نه؛

امیدوارم بودم تحت تاثیر قرار بگیره

که گفت: آخه ماشینش جون بچشو می گیره!

حواستون به بعضی حرف ها و بعضی کارا باشه

چون خیلی وقتا ببخشید کار چسب زخمو نمی کنه!

یادش بخیر یه کوچه ۸متری

۴تا آجر، یه توپ پلاستیکی ۲ لایه…

دلخوشیامون خیلی ساده بود!

و انسان موجودیست که زیاد موجود نیست!

کبریت های سوخته هم روزی درخت های شادابی بوده اند

مثل ما که روزگاری می خندیدیم قبل از اینکه عشق روشنمان کند!

پای معرفت میاد وسط

دست خیلیا کوتاه میشه…

دل یک زن تمای دنیای اوست…

شاه دنیایش باش ای مرد نه سردار سپاهی

که احساسش را در هم می شکند!

دلم را به روی عالم و آدم بسته ام…

مگر دلبستگی همین نیست؟

آنانی که تو را به خاطرِ هیچ خواسته ای دوست دارند به خاطر بسپار …

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس دلشکسته و بسیار زیبای تنهایی شهریور 1392

تنهایی بدترین دردهاست
باعث میشود به هر بی سروپایی ابراز محبت کنی!
.
.
.
خودت را در آغوش بگیر و بخــــــــواب!
هیچ کس آشفتگی ات را شانـــــه نخواهد زد!
این جمع پر از تنــــهاییست…
.
.
.
به سلامتی تنهاییم که هروقت بهش خیانت کردم بازم اومد سراغم!
.
.
.
وقتی همه را شبیه او می بینی؛ عاشق هستی
وقتی که او را شبیه همه می بینی؛ تنها هستی!
.
.
.
میدانی روزه تنهایی چیست؟
دل من
چشمان تو
و دستانی که برای سلامتی ات رو به آسمان است
.
.
.
ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﮐﻪ بعضی ﺁﺩﻣﺎﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺖ ﺩﻟﭽﺴﺐ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻪ …
.
.
.
اگه باتری موبایلت خوب شارژ نگه میداره،
به جای اینکه به جون کارخونه سازنده دعا کنی
یه فکری به حال تنهاییت بکن!
.
.
.
کنج تنهایی من قشنگ تر از بودن با کسی ست که،
هر بار دلش به هوای دیگری می پرد!
.
.
.
تنهایی یعنی بین آدمایی باشی که میگن دوستت دارن
ولی کنار دلتنگیات نیستن!
.
.
.
شب ها پرنده هایش می روند
روزها ستاره هایش
ببین، آسمان هم که باشی، باز تنهایی …
.
.
.
اینجا فقط واژه می فروشم و سکوت میخرم
چه تجارت دردناکی ست تنهایی!
.
.
.
زندگی چه اتفاق غم انگیزی است
وقتی تنهایی ات سالها از تو بزرگتر باشد
.
.
.
حتما نباید مدت ها دور از تو باشم تا تنها شوم
یک روز من بی تو، یک عمر تنهاییست!
.
.
.
هر طور که بچینم کنار هم این حروف الفبا را
جز “تنهایی” معنی دیگری نمیدهند!
.
.
.
وقتی حالت بده روحت بی پناهه
میبینی هر کاری کردی اشتباهه
وقتی به جز شب هیچ رنگی توی نگات نیست
وقتی کسی اندازه تنهاییات تنها نیست
.
.
.
تنهایی آنجایی ست که نبودنت آه هیچکس را بلند نکند!
.
.
.
ترسناکند رابطه هایی که به خاطر فرار از تنهایی شکل میگیرند
رابطه هایی که آخرش چیزی نمی ماند،
به جز تنهایی عمیقتر و یک مشت حس آزار دهنده تر از قبل در درون آدمها!
.
.
.
دست به صورتم نزن!
می ترسم بیفتد . . .
نقاب خندانی که بر چهره دارم! و بعد . . .
سیل اشک هایم تو را با خود ببرد . . .
و باز من بمانم و تنهایی . . .
.
.
.
آدما نباس دوست پیدا کنن
چون وقتی میرن
وقتی دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی
وقتی نمیتونی درد و دل کنی
یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی
و همه دوستی خلاصه میشه تو عکسهات و خاطراتت
هی بغض تو گلوت گیر میکنه
خفه ات میکنه
آدما باس همیشه تنها بمونن…!
.
.
.
یه دریا اشک برای ریختن دارم
یه دل گرفته
یه زندگی پر از خالی
من سرشارم از تنهایی…
.
.
.
شبها وقتی می خوای بخوابی میبینی
کسی رو نداری که بهت فکر کنه!
اینجاست که میفهمی برخلاف شلوغیه درونت، چقدر تنهایی . . .
.
.
.
آهای سهراب!!
قایق دیگر جوابگو نیست …
کشتی باید ساخت
اینجا مثل من تنها زیاد است!!
.
.
.
دلم خوش نیست
غمگینم
کسی شاید نمیفهمد
کسی شاید نمیداند
کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی
تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی
عجب احساس زیبایی
تو هم شاید نمیدانی…
.

.
.
تاریکی ام شبیه شبی که سحر نداشت
تنهایی ام شبیه کلاغی که پر نداشت
تلخم شبیه دورترین قهوه خانه ای
که بر لبان قهوه چی اش هم شکر نداشت
.
.
.
خوش ب اون روزایی ک فکر میکردم،
تنهایی یعنی وقتی که فقط کسی خونه نیست…!
.
.
.
ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ
ﯾﮏ ﺩﻝ ﻏﻤﮕﯿﻦ
یه تن رنجور از زخم
یه ذهن خسته ﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﺩ ﺑﯽ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ
ﺑﺎ ﺗﻮ ﻗﺴﻤﺖ ﮐﻨﻢ ﯾﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑِﮑِﺸﻢ ؟
.
.
.
تنهایی بد است،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان،
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد…
.
.
.
هرچقد تنهــاتر میشی احتمال شروع یه رابطه احمقــانه بیشتر میشه!
.
.
.
وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشه بیشتر تنهاست
چون به هیچکس جز همان آدم فکر نمی کنه!

ادامه مطلب / دانلود

چگونه غم عشق را فراموش کنیم؟

در زندگی هر کسی ممکن است یک بار شکست عشقی رخ دهد یا شخصی عشقش را به کسی نگفته باشد و شاهد از دست دادن آن باشد یا بعد از مدتی ناچار به جدایی از عشق خود شود. اگر شما هم درگیر چنین مسئله‌ای هستید ما به کمک‌تان آمده‌ایم.

ایجاد ارتباط عاطفی خیلی آسان است، اما بیرون آمدن از آن رابطه و التیام یافتن در آن خیلی سخت است. به نظر می‌رسد به هر جا که نگاه می‌کنید، ازدواج‌های بسیار بـادوامــی را می‌بینید که در حال فروپاشی است. در واقع می‌توان گفت قطع رابطه کردن به راستی یکی از کارهای دشوار و دردناک است. هر اندازه هم که به عقیده شما صـحـیح و روا باشد، باز سخت است به خصوص اگر به او دلبستگی عاطفی پیدا کرده‌اید، شاید حتی بتوان گفت چنین کاری یعنی دل‌کندن از کسی که دوستش دارید سخت‌ترین کار دنیاست، اما کار نشد ندارد، اگر در چنین مرحله‌ای هستید شاید توصیه‌های ما به کارتان بیاید.

1. همه چیز را به خاطر بیاورید

به همه چیز کامل فکر کنید البته نه خیلی با وسواس. اولین روزهای آشنایی و ازدواج‌تان را به یاد بیاورید و تمام ناآرامی‌ها و تنش‌هایی که برایتان به وجود می‌آورد را به خاطر بیاورید. سعی کنید بفهمید چرا شما 2 نفر مجبور شدید که ازدواج‌تان را قطع کنید، علت‌ها را پیدا کرده، با خود فکر کنید درست است که با هم خاطرات خوش فراوانی داشتید اما در نهایت دیر یا زود این جدایی اتفاق می‌افتاد. وقتی روی دلایل جدایی تمرکز کنید می‌توانید اشتباه‌های خود و همسرتان را متوجه شوید تا در آینده و در رابطه‌های دیگر، چنین مشکلاتی پیش نیاید.

2.وقتی تمام شد تمام شده

دائم به تصمیمی که گرفته‌اید فکر نکنید، اگر تصمیم به قطع این ازدواج یا نامزدی گرفته‌اید به یاد داشته ‌باشید که فکر کردن به خاطرات خوب می‌تواند تمام دلایل منطقی را از ذهن شما پاک کند و در نتیجه دوباره به همان رابطه مسموم بازگردید. خیلی طبیعی است که مغزتان شروع به خیالبافی کند و شما را قانع کند که این رابطه آنقدرها هم که فکر می‌کردید بد نبوده ‌است یا حتی خیالاتی به ذهن‌تان بیاید که زندگی بدون نامزد قبلی‌تان ممکن نخواهد بود اما باید به مغزتان فرمان توقف بدهید، حتی هستند کسانی که درصدد برمی‌آیند احساسات خود را با نامزدشان در میان بگذارند تا شاید او را تحت تاثیر قرار داده و مجبور به بازگشت کنند، اما این راهش نیست، موقعیت را بپذیرید و سعی کنید به سمت آینده حرکت کنید نه گذشته.

3. به این مکان‌ها نروید

از تمام محیط‌هایی که ممکن است شما را به یاد نامزدتان بیندازند پرهیز کنید. حتی اگر دوستان مشترکی داشتید برای مدتی از آنها دوری کنید، به هیچ وجه به اعضای خانواده او نزدیک نشوید حتی سعی کنید با ای‌میل یا تلفن هم با او تماس نگیرید و برایش پیامک نفرستید، به هیچ وجه به محیط‌هایی که احتمال حضور او وجود دارد، نروید. اگر او تلاش می‌کند که با شما صحبت کند قبل از صحبت با او به نتیجه این صحبت خوب فکر کنید. اگر برای برگرداندن کادوها یا امانت‌ها مجبورید همدیگر را ببینید در فضای کاملا رسمی و کوتاه همه چیز را تمام کنید. در این روزها باید بیش از هر زمان روی خودتان کار کنید.

4. مسئولیت تصمیم خود را بپذیرید

سعی کنید با درد ناشی از جدایی کنار بیایید، طبیعی است که بعد از جدایی احساس خلأ و گیجی کنید اما باید مسئولیت تصمیم و اشتباه‌ خود را بپذیرید و امید داشته ‌باشید که تندرستی به زودی به شما بازخواهد گشت. از طرف دیگر فراموش نکنید که شما در این ازدواج نهایت تلاش خود را کردید و تنها کسی نبوده‌اید که در این ازدواج مرتکب اشتباه شده‌است. البته حواستان باشد که مرحله انکار بعد از همه قطع رابطه‌ها حتما پیش می‌آید و تنها راه پذیرش موقعیت فعلی و استقامت روی تصمیمی است که گرفته‌اید.

5. نگذارید نفرت جای عشق بنشیند

بعد از مدت کوتاهی وارد مرحله نفرت می‌شوید و فقط دوست دارید فریاد بزنید تا احساسات خود را خالی کنید، به شدت از همه چیز خشمگین هستید و هرقدر فرایند جدایی بیشتر طول بکشد این خشم بیشتر خواهد شد. هم از خودتان عصبانی هستید هم از نامزد قبلی‌تان اما بعد از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که این جدایی اجتناب‌ناپذیر بوده ‌است. در واقع این خشم و غلیان احساسات خیلی طولانی نخواهد بود، سعی کنید کارهای مثبت انجام دهیدتا از آنها انرژی بگیرید، سعی نکنید نفرت را جایگزین عشق به نامزد قبلی‌تان کنید، چون خود همین نفرت در شما احساسات متناقضی را به وجود می‌آورد که می‌تواند برایتان دردسر ساز شود.

6. یک شبکه بسازید

بعد از یک جدایی سخت شما به کسانی نیاز دارید که دوست‌تان داشته‌ باشند و شما را درک کنند، چنین افرادی می‌توانند به شما احساسات خوبی تزریق کنند. سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان باشید، آنها به شما کمک می‌کنند خود را یک فرد ارزشمند بدانید و بتوانید زودتر خودتان را پیدا کنید و روی پای خود بایستید، یک شبکه آرام‌بخش از دوستان بیش از هر چیز می‌تواند از دردها و آلام شما کم کند.

7. شما می‌توانید نویسنده شوید

سعی کنید آنچه درون‌تان وجود دارد را روی کاغذ پیاده کنید، البته حواستان باشد که باید کاملا با خود صادق باشید و خودتان را سانسور نکنید. یکی از مهم‌ترین فواید نوشتن این است که شما وقتی قلم به دست بگیرید ناگهان احساساتی روی کاغذ می‌آید که خودتان از دیدن آنها شگفت‌زده شده و در نتیجه به یک بینش و شناخت عمیق‌تر از خود می‌رسید و همین شناخت عمیق باعث می‌شود که رابطه‌های بعدی خود را بهتر مدیریت کنید تا دیگر مجبور به جدایی نشوید. علاوه بر همه اینها نوشتن از بار غم‌ها کم می‌کند و دیگر احساس خفگی نخواهید کرد چون احساس می‌کنید مغزتان خالی شده‌است.

8. تابلوهای یادآور نصب کنید

یکی از بهترین راه‌ها برای فراموش کردن نامزد قبلی‌تان این است که فهرستی از تمام دلایلی تهیه کنید که می‌گویند چرا او برای شما فرد مناسبی نبوده ‌است. ظالم و صریح تمام دلایل را بنویسید، اینجا جایی نیست که بخواهید چیزی را ببخشید. از تمام وقایعی بدی که بین شما اتفاق افتاده احتمالا نشانه‌ای دارید، آن نشانه را به همراه احساسی که در آن لحظه داشتید کنار هم بگذارید و زیر آن یادداشت کنید که دیگر نمی‌خواهید آن احساسات را تجربه کنید، حالا این تصاویر و یادداشت‌ها را در جایی بچسبانید که هر روز بتوانید ببینید. به خصوص اگر زمانی دلتان هوای نامزد قبلی را کرد سراغ این یادآوری‌کننده‌ها بروید و با خود بگویید حقیقت ماجرای ما چنین بود، چرا من می‌خواهم به عقب برگردم و دوباره خود را شکنجه کنم؟! اگر هم جزو کسانی هستید که اعتمادبه‌نفس کمی دارید و گمان می‌کنید همه چیز تقصیر خودتان است، خودتان را جای یکی از دوستانتان بگذارید و به خود بگویید: از این رابطه دور باش، زیرا نمی‌تواند برای تو خوب باشد.

9. چیزهای جدید پیدا کنید

یک جدایی می‌تواند شروع یک زندگی دوباره باشد، به همین دلیل پیشنهاد می‌کنیم دکور اتاقتان را تغییر دهید، وسایل شخصی‌تان را دوباره سامان دهید و کمی جا برای چیزهای نو باز کنید؛ حتی سعی کنید احساسات‌تان را هم تازه کنید. آشفتگی و کهنگی می‌تواند شما را افسرده کند و فقط استرس‌ها و اضطراب‌های شما را افزایش دهد. وقتی سعی کنید همه چیز را دوباره سامان دهید و مرتب کنید، مغزتان این آمادگی را پیدا می‌کند که خود را از درد جدا کند، کارهایی انجام دهید که ذهنتان را مشغول می‌کنند و به شما انرژی می‌دهند. اتاقتان را تمیز کنید، چند تا پوستر جدید به دیوارها بزنید، فایل‌های اضافه کامپیوترتان را پاک کنید، حتی موسیقی‌های آرامش‌بخش را هم جایگزین آهنگ‌های غمگین قبلی کنید.

10. چیزهایی که باید دور بریزید

تمام چیزهایی که ممکن است شما را به یاد نامزد یا همسر قبلی‌تان بیندازد را دور بریزید، مثل‌ آهنگ‌ها، بوها، صداها، وسیله‌ها و… در این زمان که درگیر قطع رابطه عاطفی هستید باید از هر چیزی که برایتان یادآور خاطره‌ای است دوری کنید، حتی چیزهایی وجود دارند که به طور ناخودآگاه وقایع گذشته را به شما یادآوری می‌کنند، باید حواستان به آنها هم باشد. یک جعبه دستتان بگیرید و در اتاق بچرخید و هر چه را احتمال می‌دهید شما را به یاد او بیندازد در آن بگذارید حتی اگر خیلی کوچک باشد. بعد این جعبه را تا جایی که می‌توانید از خود دور کنید، بهترین راه این است که آن را دور بیندازید اما اگر چیزهایی دارید که نمی‌خواهید بیرون ریخته شوند، پیشنهاد می‌کنیم در انباری خانه یا در جایی قرار دهید که به راحتی در دسترس نباشد.

11. خوشبختی را در جاهای دیگر پیدا کنید

شاد و خوشبخت بودن را تجربه کنید یعنی سعی کنید همراه با دوستان و اقوام‌تان زمان بیشتری به تفریح بپردازید، حتما در کلاس‌های آموزشی که همیشه آرزوی رفتن به آنها را داشتید ثبت‌نام کنید یا اینکه یک کتاب داستان خیلی خوب بگیرید. با خود فکر کنید که رابطه تنها یک بخش از زندگی شما بوده‌است و اگر تنها باشید زندگی باز هم جنبه‌های زیادی برای لذت بردن دارد و شما می‌توانید به تنهایی برای خود تفریحات لذتبخش پیدا کنید. تا جایی که می‌توانید در شاد بودن افراط کنید. یادتان باشد بهترین انتقامی که می‌توانید از نامزد قبلی خود بگیرید این است که خوب زندگی کنید.

12. تا می‌توانید ورزش کنید

تا جایی که می‌توانید سراغ ورزش و فعالیت‌های بدنی بروید چرا که حال شما را عوض می‌کند و افسردگی را از بین می‌برد. علاوه بر اینها ورزش ذهن شما را از موقعیت فعلی‌تان دور می‌کند، صبح‌ها پیاده‌‌روی کنید، به باشگاه ورزشی بروید یا حتی با دوست خود پیاده‌روی کنید. با خود قرار بگذارید که با هر قدم احساسات بد را دور بریزید. ورزش کردن را واقعا جدی بگیرید چون در این حالت جسمتان نیز به کمک ذهنتان می‌آید تا بتوانید بر درد‌های خود غلبه کنید و دوباره به زندگی سالم بازگردید.

13. این بار حق دارید به منفی‌ها فکر کنید

به هر صورت فردی که شما از او بریده‌‌اید خصوصیات منفی‌ هم داشته که ازدواج یا نامزدی شما را خراب کرده‌است؛ وقتی به یاد او افتادید ویژگی‌های منفی‌اش را نیز به یاد بیاورید مثلا اینکه دلنشینی کافی نداشته‌است یا اخلاقش تند بوده‌است یا غرور زیادی داشته‌است. وقتی او به یادتان می‌آید به جای اینکه سعی کنید از او احساس نفرت کنید ویژگی‌های بدش را به یاد بیاورید.

14. این منفی‌ها را دور بریزید

باید بدانید که احساسات بد و افسوس هیچ دردی را دوا نمی‌کند، اینکه در وجودتان احساس حسرت و نفرت کنید هیچ سودی ندارد.

به یاد داشته ‌باشید که این روزها طی می‌شوند، اگر رابطه شما با نامزد قبلی‌تان خیلی ویژه بوده‌است ولی باید قبول کنید که همه چیز تمام شده‌است. شما باید به خود تبریک بگویید که این شجاعت را داشتید که رابطه را قطع و بر احساسات خود غلبه کنید، به قلب خود گوشزد کنید که هرچند ممکن است هنوز عشقی وجود داشته‌ باشد اما در این زمان دیگر عشق نمی‌تواند مشکلات را حل کند و آینده را تغییر دهد.

ادامه مطلب / دانلود

آیا عشقتون یک طرفه شده؟!

 

آنقدر دوستش دارید که دل کندن از این رابطه برای تان اگر محال نباشد، لااقل زیادی سخت است؟ از همان روز که به خواستگاری تان آمده و رسما نامزد شما شده، برای ساختن این رابطه هر کاری کرده اید اما باز هم همه چیز آنطور که می خواهید پیش نمی رود؟

احساس می کنید با وجود تمام علاقه ای که به او دارید، چندان دوست تان ندارد یا این که سرنوشت این رابطه برایش آنقدرها هم مهم نیست و گاهی به خودتان می گویید شاید همین روزها از ازدواج با شما منصرف شود؟ یادتان نرود برای شما که آینده تان را در گرو زندگی مشترک با او قرار داده اید، مورد توجه قرار گرفتن و دوست داشته شدن یک حق طبیعی است. برای این که او را هم درگیر یک عشق واقعی کنید و برای نشان دادن حس واقعی آماده اش کنید، راه های زیادی وجود دارد؛ بهتر است قبل از ناامید شدن این راه ها را امتحان کنید و بعد در مورد او و ارتباط تان قضاوت کنید.

● با هم بخندید

نامزدتان را در تفریحات و فعالیت های تان دخیل کنید و اگر هم موفق نمی شوید، خودتان زحمت وارد شدن به تفریحات او را بکشید. مثلا از او بپرسید که امروز دوست دارد وقتش را چطور بگذراند؟ اگر می خواهد یک مسابقه مهم فوتبال را ببیند با او همراه شوید یا اگر هوس دیدن یک فیلم را کرده با هم به سینما بروید. اگر بخواهید خودتان مشغول کارهای تان باشید و او هم درگیر کارهای خودش، فاصله شما از این چیزی که هست بیشتر خواهد شد. سعی کنید علائق مشترک تان را پررنگ تر کنید. اگر شما ۲ آدم کاملا متفاوت با علائق و فعالیت های متفاوت باشید، هرگز نمی توانید آنطور که می خواهید به دنیای یکدیگر وارد شوید.

● خودتان را قربانی نکنید

به این بهانه که می خواهید یک رابطه دوطرفه بسازید خود را بنده نامزدتان نکنید. فکر نکنید با امتیاز دادن های بی وقفه، او به این رابطه تکیه خواهد کرد و شما همه کس او خواهید شد. شما قرار است شریک زندگی او باشید نه کسی که همه مشکلاتش را تحمل می کند و شکایتی هم نمی کند. شخصیت و استقلال خودتان را حفظ کنید. هیچ مردی از این که وقتش را با یک زن منفعل بگذراند احساس خوشبختی نمی کند. پس سعی کنید واقعا یک رابطه دو طرفه بسازید نه این که با چشم گفتن همیشگی بخواهید دل او را به دست بیاورید. سعی کنید تا آنجا که می توانید در دسترش باشید اما این حق شماست که چنین انتظاری را از او هم داشته باشید. اگر می بینید که او تمایلی به این موضوع نشان نمی دهد، یکدفعه همه چیز را به هم نریزید بلکه سعی کنید با زیرکی تعادلی در این بده بستان ها به وجود بیاورید البته یادتان نرود که قبل از قضاوت کردن باید نگاهی به شرایط او هم بیندازید. ممکن است این که او وقت زیادی را برای بیرون رفتن با شما اختصاص نمی دهد برای تان نشانه بی علاقگی اش به شما باشد اما شاید هم شرایط کاری او در این روزها به شکلی است که واقعا نمی تواند بیشتر از این شما را ببیند.

● به اطرافیانش گره بخورید

سعی کنید در دوره نامزدی بیشتر به زندگی خصوصی اش وارد شوید. اینکه هنوز رسما ازدواج نکرده اید را بهانه نکنید چراکه نامزدی باید زمان تکمیل شناخت شما باشد. دوستانش را ببینید و تلاش کنید که به جمع شان وارد شوید. هر چه بیشتر خودتان را در زندگی او جا دهید، نزدیکی شما به یکدیگر بیشتر خواهد شد. گاهی هم او را به جمع دوستان تان بیاورید یا وقتی که می خواهید با خواهرتان و همسرش برای شام بیرون بروید او و یکی از اعضای خانواده یا دوست صمیمی اش را هم با خود همراه کنید. اجازه دهید که بخشی از زندگی روزانه او باشید اما طوری رفتار نکنید که از اصرارهای شما خسته و عصبی شود. در ضمن شما باید در مورد خاطره های تلخ و شیرینش، آدم هایی که دوست شان دارد یا از آن ها بیزار است و… هم اطلاعات دقیقی داشته باشید تا بتوانید در موقعیت های مختلف واکنش هایش را حدس بزنید و خودتان هم بهترین همراه برای هر حال و هوایش بشوید.

● به خاطراتش وارد شوید

سعی کنید، تجربه های مشترکی داشته باشید. به یک محل جدید بروید و یک پیک نیک خوب را تجربه کنید. یک ورزش ۲ نفره انتخاب کنید یا این که قرار یک پیاده روی هر روزه را با هم بگذارید. سعی کنید بخشی از حافظه او شوید و برایش تداعی کننده شرایط یا مکان هایی باشید که همیشه با هم تجربه شان می کنید. با هم به کنسرت های موسیقی بروید و آلبوم های جدید را تجربه کنید. با این کار شما کم کم بخشی از خاطره شنیداری او هم می شوید. شاید ابتدا او شما را درگیر همه قرارها و تفریحاتش نکند اما به مرور میل او به حضور شما بیشتر خواهد شد و زمانی که لذت واقعی این تجربه های مشترک را حس کرد، بودن با شما برایش ارزش بیشتری خواهد داشت.

● هفته ای فقط یک تغییر

به نامزدتان در این رابطه مسئولیت هایی بدهید. همانطور که خودتان همه هوش و حواس تان به او و آرامشش است، باید انتظارهایی هم داشته باشید. اگر ازدواج کرده اید او را در مسئولیت های خانه سهیم کرده و سعی کنید در مورد تصمیم گیری های اقتصادی و برنامه ریزی های آینده، خودتان را وارد میدان تصمیم گیری اش بکنید. اگر هم نامزد هستید و می بینید که مرد آینده تان زیاده از حد از شما فاصله می گیرد، از او بخواهید که گاهی دنبال تان بیاید، در مورد بعضی کارها و موضوعات برای تان تحقیق کند یا نظرش را در مورد کارهایی که می خواهید انجام دهید بپرسید و وادارش کنید که فکرش درگیر فعالیت های شما و آینده تان شود. باز هم باید تاکید کنیم که در سهیم کردن او اغراق نکرده و فکر نکنید یک روزه باید همه چیز تغییر کند. اگر شما هر هفته یک تغییر کوچک هم در این رابطه به وجود بیاورید یک برنده واقعی هستید. به او بگویید که چه انتظاراتی از او و این رابطه دارید. سعی کنید بدون دعوا و گلایه های همیشگی، خودتان را به او بشناسانید. هیچ وقت محبتش را رد نکنید. اگر پیشنهاد یک شام بیرون را می دهد نه نگویید و نخواهید با مراعات کردن های بیهوده فاصله خودتان با او را بیشتر کنید. از او بخواهید که مثل شما به فکر برنامه ریزی های مشترک تان باشد یا این که گاهی به شیوه ای که دوست دارید و برایش توضیح داده اید به شما محبت کند.

● با دنیای هم آشنا شوید

دوره های مشاوره ۲ نفره را تجربه کنید. با مطرح کردن خواسته ها و احساسات تان در کنار هم و در مقابل یک متخصص بی طرف هم یکدیگر را بیشتر بشناسید و هم با دنیای واقعی زنان و مردان هم آشنا شوید. شاید بد نباشد گاهی در کلاس ها و همایش های رایگانی که برای زوج درمانی برگزار می شود هم شرکت کنید و با یاد گرفتن فوت و فن گفت وگو با همسر یا نامزدتان، از این فاصله ای که میان شما ایجاد شده کم کنید.

● یا رومی روم؛ یا زنگی زنگ

نامزدی یک مرحله حساس از زندگی شماست. مرحله ای که در آن نمی توانید به بهانه های کوچک همه چیز را از بین ببرید و نباید هم دلایل بزرگی که به شما خطر یک زندگی ناموفق را گوشزد می کنند نادیده بگیرید. اگر برای ترک کردن این رابطه آماده نیستید پس باید راهی برای درست کردنش پیدا کنید. به نامزدتان بگویید که چه رفتارهایی باعث آزرده شدن تان می شود، چه انتظاراتی از او دارید و حتی اگر واقعا از این فاصله نگران هستید، نگرانی تان را با او درمان بگذارید و بگویید که نمی توانید آنطور که می خواهید به سرنوشت این رابطه امیدوار باشید. شاید همسر یا نامزدتان نداند که چطور می تواند به شما نزدیک تر شود، پس با گفت وگو دوستی میان تان را عمیق تر کنید اما شاید او واقعا میلی به بهتر کردن این رابطه نداشته باشد. اگر شفاف با هم در مورد آینده و احساس تان حرف بزنید شاید بتوانید تصمیم منطقی تری بگیرید و بدانید که شکاف میان شما ۲ نفر پر شدنی است یا این که بیش از آنچه فکر می کنید رابطه تان از دست رفته است.

 

ادامه مطلب / دانلود

تنهایی یعنی...

 

تنهایی یعنی اینکه تو بزرگسالی دلت بغل بخواد.حتی بیشتر از وقتی که بچه بودی…

تنهایی یعنی زل بزنی به آی دی روشن طرف و هی بگی لعنتی پی ام بده… بعد یارو آف می شه…!

تنهایی یعنی هر روز توی چشمای خودت جای خالی انعکاس چهره ی کسی که دوست داری رو ببینی…

تنهایی یعنی اینکه شبا گوشیت رو رو سایلنت نذاری

تنهایی یعنی شبا با هندزفری تو جات آهنگ گوش کنی تا گوشات و بالشتت خیس بشه….

تنهایی یعنی تو این هوای دو نفره دلت بخواد با یکی بری قدم بزنی اما هر چی فکر می کنی کسی رو پیدا نکنی…

تنهایی یعنی شارژ گوشیت تو ۲۴ ساعت یه خطش هم کم نشه…

تنهایی یعنی اینکه صمیمی ترین دوستت وقتی عاشق شد دیگه جواب اس ام استم نده…

تنهایی یعنی وقتی با دوستات توو یه جمعی هستی و اونا میخندن تو تو فکر فرو بری و بهاونی که پیشت نیست فکر کنی!

تنهایی یعنی این که کسی رو نداشته باشی که منتظرت باشه کسی که به خاطرش بخوای پیشرفت کنی،تنهایی یعنی این،یعنی تو چش باشی و هیچوقت دیده نشی!

تنهایی یعنی لحظه ای که حتی خدا هم فراموش میشه!!!…لحظه ای که فکر میکنیم اون داره میخنده و ما گریه … و خدا هم فقط نگاه میکنه …
چقدر سخت هست تنهایی ای که خدا توش نیست !!!

تنهایی یعنی هزاران سه نقطه ای که در حضورت میگذارم و هیچ کدامش را نمیفهمی…!!

تنهایی یعنی یه آدم با یه عالمه سوال بی جواب. یعنی یه دنیا حرف. یعنی چشم انتظاری. یعنی گریه کنی و تو آینه بگی چرا؟!!

تنهایی یعنی : من ، تو ; ما
یادت هست ؟
تمام شد …
حالا : تو ، او ; شما
من هم به سلامت . . .

ادامه مطلب / دانلود
css.php