نتايج جستجو مطالب برچسب : خانواده همسر

اگه تازه ازدواج کردید از این خطاها پرهیز کنید

اگه تازه ازدواج کردید از این خطاها پرهیز کنید

زوج ‏های جوان شباهت زیادی به دانشجوهای سال اول دانشگاه دارند. آنها تازه مشغول یادگیری خم وچم زندگی مشترک.اند. آگاهی از اشتباهات معمول در اوایل ازدواج می‏تواند کمک کند که مانع بروز آنها شویم. در پیچ و خم دل.دادگی و حرف.های نگفته جوانی، واقعیت.های یک عمر زندگی در کنار یکدیگر و تجربه حوادث تلخ و شیرین و مهارت.های لازم برای شناخت و تجزیه و تحلیل مشکلات زندگی فراموش می.شود. یادآوری چند نکته به همه ما کمک می.کند تا مسافتی دورتر از شروع زندگی مشترک و رویاپردازی.های عاشقانه را مشاهده کنیم…

فکر نکردن به فردای ازدواج

بعضی از همسران جوان آنچنان سرگرم جشن ازدواج می.شوند که نمی.دانند درگیر چه مسایلی شده.اند. شما متاهل شده.اید. جشن ازدواج شاید سرگرم کننده باشد اما فقط یک روز است. اکنون شما ناچارید با یکدیگر زندگی کنید، با هم کنار بیایید و خانواده خودتان را تشکیل دهید. از برنامه.های جشن و

ادامه مطلب / دانلود

9 توصیه طلایی در مورد نحوه برخورد با دخالت خانواده همسر

9 توصیه طلایی در مورد نحوه برخورد با دخالت خانواده همسر

تصور دخالت خانواده همسر در زندگی مشترک، موضوعی کلافه‌کننده است، به‌ویژه اگر احساس کنید همسرتان در این شرایط بحرانی از شما حمایتی نکرده و دیدگاهی متفاوت با شما دارد؛ اما چه‌طور می‌توانیم در چنین شرایطی با همسرمان در یک جبهه باقی‌مانده و مانع تبدیل این موضوع به موضوعی تفرقه‌برانگیز و البته بحرانی حل‌نشدنی در رابطهٔ دونفرهٔ خود شویم.

یکی از نکات مهم در زمان مواجه‌شدن با دخالت خانوادهٔ همسر در زندگی مشترک، مدیریت احساسات و هیجانات ناخوشایند است، چراکه اگر نتوانید مدیریت خوبی بر احساسات خود داشته باشید، احتمال برخوردهای نپخته نیز زیاد می‌شود؛ پس پیش از انجام هر اقدام دیگری سعی کنید روشی مناسب برای مدیریت احساسات خود بیابید تا به‌این‌ترتیب مانع فوران احساسات ناخوشایند و برخوردهای نادرست شوید. یادتان باشد هر چه‌قدر بتوانید احساسات خود را بهتر مدیریت کنید، بهتر می‌توانید از پس مدیریت کلی ماجرا برآمده و رابطهٔ خود و همسرتان را نیز از تأثیرات سو این ماجرا دور کنید. اما برای مدیریت بهتر احساسات در چنین شرایطی به چه نکاتی باید توجه داشته باشیم؟

۱- احساسات خود را به درستی بشناسید

شناسایی احساسات ناخوشایند در این شرایط، قدم اول برای مدیریت آن‌هاست. گاهی افراد نمی‌توانند عصبانیت خود را به‌خوبی شناسایی کرده و درنتیجه واکنش درستی نیز نسبت به آن ندارند؛ به عنوان مثال خانمی می‌گفت بعد از هر بار تماس تلفنی مادرشوهر یا آمدن مادر شوهر به خانهٔ آن‌ها، او با فرزندش دچار مشکل شده و

ادامه مطلب / دانلود

چگونه مادر شوهر مان را عاشق خودمان کنیم؟

دلبری و نظر مثبت مادرشوهر و پدرشوهر را به خود جلب کردن مثل تمام مهارت های زندگی نیازمند کسب مهارت و بینش است.
خانم ها زمانی که دختر کوچک خانه پدری هستند، دوست دارند، خودشان را در دل پدر و مادرشان جا کنند و به اصطلاح لوس کنند. وقتی که به سن ازدواج می رسند و راهی خانه بخت می شوند، برای دلبری کردن از همسرشان حاضرند تمام مهارت های لازم را فرا بگیرند. اما در کنار تمام این آموزش ها بدشان نمی آید که یک عروس به تمام معنا برای خانواده همسرشان باشند و به نوعی برای خانواده شوهر دلبری کنند. اما این دلبری و نظر مثبت مادرشوهر و پدرشوهر را به خود جلب کردن مثل تمام مهارت های زندگی نیازمند کسب مهارت و بینش است.
 برخی بانوان جوان و نوعروس ها زمانی که پایشان را خانه شوهر می گذارند می بینند تازه فصل آغاز بحث و جنگ و جدل بین خانواده شوهر و عروس است. در این بین هر کس می خواهد حرف خود را به کرسی بنشاند. متأسفانه از همان دوران کودکی، بحث ها، حرف ها، تصویرهای ذهنی و مثل های غلطی از خانواده همسر و مخصوصا مادر شوهر در ذهن دختران و پسران ما جا خوش کرده است و همین پیش ذهنیت ها باعث ایجاد تصورات نادرستی از خانواده همسر در ذهن آن ها شده است. بنابراین بعید به نظر نمی رسد که نوعروس ها با ذهنی پر از پیش فرض های نادرست پا به خانه بخت بگذارد و شروع به قضاوت و داوری از مادر شوهر و خواهر شوهرش کند. نتیجه چنین تصوراتی چیزی جز شعله ور شدن فضای کینه و کدورت بین عروس و خانواده شوهر نخواهد بود. اما در این جا اگر تنها به چند نکته ساده توجه نشان دهید، خواهید دید دلبری هم زیاد سخت نیست. فقط کافی است ذهنمان را از تفسیرهای غلط پاک و برای یادگیری مهارت های جدید خود را آماده کنیم
اول نقاط ضعف شخصیت خودتان بعد دیگران
از نکته های مهم ایجاد یک رابطه دوستانه و گرم بین خود و خانواده همسرمان این است که تا حد امکان نقاط ضعف خود را شناسایی و در جهت برطرف کردن آن ها تلاش کنیم. دختر خانمی که در خانواده پدری خودفردی عصبی، پرخاشگر یا زود رنج بوده مسلما وقتی پا به خانه بخت می گذارد، این اخلاق نادرست خود را یدک می کشد. پس نمی توان انتظار داشت وی بدون اینکه کنترلی بر روی رفتار و اخلاق خود داشته باشد از مادر شوهر خود دلبری کند. چنین فردی با کوچکترین ناراحتی و مسئله ای که برخلاف میل و خواسته خود باشد سریع از کوره در رفته که نتیجه آن چیزی جز جنگ و جدل بین او و طرف مقابلش نخواهد بود. پس اولین قدم آن است که واقع بینانه شخصیت خود را ارزیابی کرده و آن رفتاری را که می تواند برای زندگی مان آسیب زننده باشد شناسایی و در جهت کنترل آن اقدام کنیم
قانون “آنچه برای خود می پسندی” دلخوری ها را می شوید
برخی از نوعروسان وقتی وارد جمع خانواده شوهر می شوند از این که همسرشان با خواهر و مادر و پدرش گرم می گیرد و بگو و بخند می کند، ناراحت می شوند. شاید با خود این گونه احساس کند که من فردی غریبه برای این جمع محسوب می شوم یا اینکه دوست ندارم شوهرم بیش از اندازه با مادرشوهرم گرم بگیرید. بنابراین وقتی به خانه بر می گردیم، تازه آغاز یک دعوای حسابی بین زن و شوهر است؛ این که تو اصلا مرا تحویل نمی گیری، نمی بینی مرا و فقط به فکر شادی خودت و خانواده ات هستی. اما اگر نوعروسان بپذیرند همانطور که ما دوست داریم با خانواده خود راحت باشیم و بگو بخند کنیم، همسرمان هم چنین تمایلی دارد در آن صورت بسیاری از آن دلخوری ها مرتفع خواهد شد.
وقتی خانواده ها دخالت می کنند چه کنیم؟
متأسفانه با تمام تأکید هایی که روانشناسان حوزه خانواده در رابطه با منع دخالت خانواده شوهر و زن در زندگی تازه عروس و داماد دارند اما باز هم شاهد دخالت ها ی نابجای آن ها در زندگی زوج جوان هستیم و همین امر باعث دلخوری و گاهی تنش های عمیق در ارتباط زوجین می شود. اما برخی نوعروسان خواستار آنند که مهارت های برخورد با این نوع دخالت ها را یاد گرفته تا بدون اصطحکاک های ذهنی و روانی، رابطه صمیمانه بین عروس و خانواده همسرش پا برجا باشد. در چنین شرایطی با خویشتنداری و بدون تحکم و داد و بیداد به آن ها بگویید که در رابطه با گفته های آن ها فکر خواهید کرد. در ادامه دیگر نیازی نیست چیزی به آن ها بگویید. چنانچه موضوع به همین جا ختم نشد و باز هم شاهد اظهار نظرات نابجای آن ها شدید یادآوری کنید که در موقعیت مناسب با همسرتان مشورت کرده و تصمیم می گیرید. به یاد داشته باشید اغلب خانواده ها واقعا می خواهند در حق فرزندان خود دلسوزی کنند اما گاهی شیوه مناسبی برای این کار انتخاب نمی کنند، پس به آن ها به چشم توطئه گرهای خبیث نگاه نکنید.
چشم پوشیدن هایی که آرامش روحی می آورد
با تمام مراقبت هایی که در جهت دلبری کردن از خانواده همسر به وجود می آوریم، باز هم شرایطی پیش می آید که ما در آن شرایط دچار مشکل می شویم. در این شرایط اول بهتر است مسئله را به روشنی برای خود باز کنیم. به شکل کاملا منطقی ببینیم که مشکل اصلی من با آن ها در چیست. سپس به جای اینکه مشکل را فقط از زاویه دید خود ببینیم از نگاه مادرشوهر یا خواهرشوهر به آن بیندیشیم. هم اکنون موضوع را دوباره بررسی می کنیم. ببینیم مسئله چقدر برایمان مهم است. گاهی اوقات نیاز است از برخی مشکلات و ناراحتی های عبور کرد. چشم پوشی از خطاهای دیگران، آرامش روحی و ذهنی زیادی را برای ما به ارمغان می آورد. اما اگر مشکل را واقعا جدی تلقی می کنید بهتر است آن را با همسرتان در میان گذاشته و راه حل های مختلفی را برای برطرف کردن آن در نظر بگیرید.
تا کجا با مادرشوهرم همراهی کنم؟
از مهم ترین رکن های رفتاری که لازم است هر دختر و پسر جوان به آن واقف باشد حفظ ادب و احترام نسبت به بزرگتر ها است. هرگز با الفاظ ناخوشایند و نازل و دور از شأن یک انسان باوقار با خانواده همسرتان صحبت نکنید. اگر مادر شوهرتان دوست دارد که گاهی او را برای خرید و آشپزی و نظافت همراهی اش کنید، حتما این کار را بکنید چرا که صمیمیت و مهر بین شما و او را دو چندان می کند. اما یادتان باشد این کار را به برنامه همیشگی و روزانه خود تبدیل نکنید چرا که به دنبال آن شاید شاهد انتظارات نامعقول باشید، البته شناخت ظرفیت ها به شما کمک می کند برنامه ریزی بهتری در این باره داشته باشید.
در جنگ های خانواده همسر چه موضعی بگیرم؟
شناخت حریم هر خانواده و احترام به آن یکی از نکات بسیار مهم برای داشتن یک زندگی توأم با آرامش است. خانواده همسر شما هم از این قاعده مستثنی نیستند، بنابراین در جدل های خانوادگی شرکت نکنید یا رفتار محتاطانه تری داشته باشید و از اظهار نظر کردن در برنامه های شخصی و خانوادگی آن ها بپرهیزید. در صورتی که بین شما و خانواده همسرتان اختلافی بوجود می آید قضاوت را برعهده همسرتان بگذارید، این کار حس اعتماد شما را به همسرتان نشان خواهد داد.
ادامه مطلب / دانلود

دوران عقد زیربنای یک عمر زندگی مشترک

دوران عقد زیربنای یک عمر زندگی مشترک

دوران عقد زیربنای یک عمر زندگی مشترک زوجین در این دوران به دلیل عدم تعهد نسبت به یکدیگر و قرارگیری در موقعیت عاطفی جدید دوران خوشایندی را تجربه می‌‌کنند و به دلیل عدم وجود تعارضات دوران عقد و ازدواج در‌ دوران نامزدی، در این دوران بدون مشکل باهم ارتباط برقرار می‌‌کنند.به اختصار چند ویژگی مهم دوران نامزدی را در اینجا برایتان می گوییم. نکته هایی که شاید در مقدمه زندگی مشترک، حکم نکات کنکور زندگی تان را داشته باشند!دوران نامزدی زوجین به موجب یک قرارداد به توافق می‌رسند که در آینده با یکدیگر ازدواج کنند.دوران نامزدی باید با نظارت خانواده‌‌ها و در چارچوب شرعی باشد و از مسائلی که زن و شوهر محرم دارند، اجتناب شود. در این دوران دختر و پسر در راستای شناخت برای ازدواج با حفظ موازین شرعی حق صحبت کردن، مسافرت کردن را دارند.

دوران آشنایی بهتر است حداقل سه ماه و حداکثر 4 یا 5 ماه ‌باشد و در این دوران نباید هیچ گونه وابستگی به وجود آید و هر لحظه آماده شنیدن پاسخ منفی ‌یا مثبت باشد. افراد درون فامیل یا آشنا به اندازه غریبه ها نیازی به دوران نامزدی ندارند چون شناخت آنها درباره خانواده و کلیات روحیه فرد مقابل شان بیشتر از غریبه ها است. بنابراین شناخت و نامزدی در میان این جوانان می تواند در یکی دو ماه حاصل شود. افرادی که از مناطق گوناگون هستند، می توانند برای شناخت بیشتر مدتی طولانی‌تر با یکدیگر نامزد باشند.والدین در دوران نامزدی باید با ایجاد فرصتی برای ملاقات‌‌های متعدد، رفت و آمد‌های خانوادگی، کمک به تصمیم گیری عاقلانه و آگاهانه و حمایت از انتخاب نهایی فرزندان خود به آنها کمک کنند.

در دوران نامزدی افراد باید دقت، حساسیت و هوشیاری بالایی را برای تصمیم‌گیری قطعی داشته باشند.اشتباهات خطرناک دوره نامزدی این ها هستند: عدم توجه به ویژگی‌‌های منفی و علائم هشدار دهنده طرف مقابل، چشم پوشی از ارزش‌ها و باور‌های درست خود، تسلیم در برابر خواسته‌‌های جنسی طرف مقابل. این مشکلات باعث وجود معضلات بعدی در زندگی زوجین می‌شود.

این دوران بهترین موقعیت برای محک زدن معیارهای افراد برای ازدواج و انتخاب همسر، شناخت ویژگی‌‌های شخصیتی خودشان، همچنین انتخاب منطقی و عاقلانه و در نهایت ازدواجی آگاهانه است.از بهترین شیوه‌ها برای شناخت فرد مشاهده‌ نحوه تعامل وی با خانواده ‌است. نحوه‌ برخورد فرد با اعضای خانواده و پدر و مادر، شاخصی از رفتار آینده او در یک ارتباط صمیمانه است.

در دوران آشنایی، فرد باید بر اساس شناخت خود از زندگی و آینده نگری و تصمیم برای انتخاب همسر و شریک زندگی به دنبال کسب اطلاعات لازم و کافی باشد. فرد در این دوران باید از خانواده همسر، جایگاه وی در خانواده و خصوصیات شخصی‌اش اطلاعاتی را کسب کند. اطلاعات خانوادگی، تحقیق و تفحص در محل کار، زندگی، تحصیل و استفاده از راهنمایی‌های مشاور از جمله منابع اطلاعاتی برای آشنایی بهتر در دوران آشنایی است.

برای تصمیم گیری بهتر برای ازدواج در این دوران نباید هیچ گونه وابستگی بین طرفین به وجود آید.این دوران فرصتی برای آشنایی بیشتر خانواده‌ها، فامیل و دوستان، آمادگی برای زندگی مشترک، آشنایی عمیق زوجین با یکدیگر، پذیرش نامزد به عنوان همسر آینده، قطعیت در تصمیم گیری برای انتخاب همسر و قبول تعهد برای زندگی مشترک است. قبل از عقد دوران نامزدی برای استحکام زندگی زوجین باید مورد توجه قرار گیرد.

افراط و تفریط در دوران نامزدی، وجود انتظارات بیش از حد طرفین از یکدیگر و عدم رعایت حد و مرزها از مشکلات دوران نامزدی است.حدود ارتباطات در دوران نامزدی باید در حد شناخت، تعیین ‌اهداف و برنامه‌های آینده زندگی زوجین باشد. وجود ارتباطات جسمی و جنسی برزندگی مشترک زوجین اثرات نامطلوبی خواهد گذاشت مادر همیشه می‌گفت: «دوران عقد مثل لبه تیغ می‌مونه، اگر صادقانه و با محبت قلبی و دلسوزانه باشه. اگر مودبانه و از راه درستش رفتار بشه. حتی اگه همه اینها باشه ولی با ظرافت خودش انجام نشه درست برعکسش نتیجه می‌ده و می‌شه…»

مادر همیشه می‌گفت: «دوران عقد مثل لبه تیغ می‌مونه، اگر صادقانه و با محبت قلبی و دلسوزانه باشه. اگر مودبانه و از راه درستش رفتار بشه. حتی اگه همه اینها باشه ولی با ظرافت خودش انجام نشه درست برعکسش نتیجه می‌ده و می‌شه…»محترم همیشه می‌گفت خانواده همسرش بی‌دلیل حسادت می‌کنند و باعث ناراحتی می‌شوند. همسرش هیچ‌وقت از حق او دفاع نمی‌کرد. مدام حرفهای مادرش را تکرار می‌کرد و از او می‌خواست بهش حق بدهد. از انتخاب لباس گرفته تا خرید وسایل. مدام می‌گفت نظر مادر را پرسیدی؟انگار که مادرش مثل آنتن به او وصل بود. وقتی به شوهرش می‌گفت بچه ننه، ناراحت می‌شد!

رابطه تازه عروس و دامادها با خانواده‌های طرف مقابل از عوامل مهم در استحکام رابطه همسران است.با توجه به اینکه خانواده اولین و تاثیرگذارترین نهادی است که فرد در آن رشد کرده، والدین قابلیت دخالت مثبت و منفی را در همه مراحل زندگی فرزندان حتی زمانی که آنها مستقل شده‌اند را دارند و البته شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه نیز به این مسئله دامن می‌زند که متاسفانه دخالت های نابجا و نادرست والدین از حیطه‌های مشکل‌زا برای زوج‌های تازه شکل گرفته تا آنجا که آمار بالایی در زمینه طلاق را به خود اختصاص داده است.

بی تجربگی و عدم مدیریت

روانشناسان به این اعتقادند که دوران عقد می‌تواند برای خیلی از زوجین دوران سختی باشد. چرا که آنها به دلیل بی‌تجربه‌گی قادر به مدیریت درست مسائل نیستند. برای اینکه از استرس‌ها و درگیریهای احتمالی کاسته شود، افراد باید از همان روزی که تصمیم به ازدواج می‌گیرند درست رفتار کردن، مدیریت برنامه‌ها و آینده‌نگری را نیز از اصول اولیه یک ازدواج موفق بدانند و در جهت آن گام بردارند.

وابستگیهای بیش از اندازه پسر به خانواده نشانه وجود آسیب روانی و وجود اختلال عاطفی در مرد می‌باشد که جز با روان‌درمانی نمی‌توان از عوارض این آسیب در امان ماند. اما پس از روان‌درمانی با توجه به میزان این وابستگی می‌‌توان راه‌کارهایی را اجراء نمود از قبیل صحبت کردن با خانواده پسر و درخواست عدم دخالت خانواده. دادن مسئولیتهای بیشتر و پر کردن خلاء عاطفی به شکل صحبتهای سالم و روابط سالم از طرف همسر.

وابستگی بیش از حد

نرگس و رضا هر دو شاکی بودند. رضا می‌گفت نرگس بیش از اندازه حساس و وابسته به مادرش است. هر خریدی که انجام می‌دهیم باید طوری باشد که مادرش هم خوشش بیاید و آبرویش جلو خانواده‌اش نرود. نرگس هم می‌گفت رضا می‌خواهد طوری رفتار کنم که خوشایند خانواده‌اش باشم. باید هر جشنی می‌خواهیم برویم و هرکاری می‌خواهیم بکنیم، با خانواده‌اش باشیم. دیگر خسته شده‌ام! مهمترین اختلالات در دوران عقد،

ناشی از وابستگی است و از جمله آسیبهایی که به وجود می‌آورد، شکستن اقتدار مرد در تصور زن و حساس شدن مرد به رفتارهای همسر و اطرافیانش است. ناپخته بودن شخصیت زن و مرد سبب عدم انتقال حس حمایت از سوی مرد به زن و زن به مرد می‌شود. عدم قدرت تصمیم‌گیری در مورد مسائل مهم زندگی و اختلاف بین روابط زن و شوهر باعث آسیبهای عاطفی عمیق می‌شود. در واقع این آسیبها کاملا به شرایط تربیتی و نحوه تربیت زوجین بستگی دارد و شکل بروز این آسیبها کاملا متفاوت است.

هنوز بچه هستید!

به واقعیتی فکر می‌کند که این روزها تبدیل به رویا شده است. می‌خواهند خانواده شوند با چهارچوب‌هایی که بنا می‌کنند. ولی کسی آنها را باور نمی‌کند. می‌گویند: «هنوز بچه هستید.» می‌خواهند چهارچوب‌های زندگی خودشان را به او و همسرش دیکته کنند. می‌گوید: «شاید چهارچوب‌هایمان هنوز ضعیف است ولی کم‌کم قوی می‌شود.» با ناراحتی می‌گویند: «این حرفها هنوز برایتان زود است. حتما می‌خواهید ما را کنار بگذارید، چون فکر می‌کنید بزرگ شده‌اید.» به اینجا که می‌رسد می‌خواهد بگوید: «مگر می‌شود آدم از ریشه‌اش جدا شود؟ فقط می‌خواهیم تجربه کنیم تا بزرگ شویم. تا کودک نمانیم.» اما اینها را توی دلش می‌گوید.

فرق میان نصیحت و دخالت

برای تمایز و تشخیص بین پند و نصیحت‌های والدین و دخالت باید گفت که رابطه محترمانه‌ای که در آن مرزها رعایت شود، تعیین‌کننده است. اگر در ابتدا روابط بین زوج‌ها و خانواده‌ها محترمانه باشد آن وقت دختر و پسر تلاش والدین برای حل مسئله را به‌عنوان نصیحت و ارائه راهکار می‌پذیرند اما اگر این ارتباط محترمانه نباشد، مسلما آن را دخالت می‌بینند. یکی از نیازهایی که زوجین دارند این است که در سال‌های اولیه تشکیل زندگی می‌خواهند با والدین طرف مقابلشان صمیمی شوند و بیش از اندازه به معاشرت کردن روی می‌آورند یا در هر کاری از آنها مشورت می‌گیرند و در واقع خود زوج‌ها هستند که این اجازه را می‌دهند که رابطه از حالت احترام خارج شود و این را باید دانست که صمیمیت‌های زیاد درگیری و تنش ایجاد می‌کند.

قطع ارتباط با خانواده

زهرا چند ماهی که از عقدش گذشته و ارتباطش را با خانواده همسرش قطع کرده است. نمی‌خواسته دخالتی در زندگیش باشد. خواسته است مستقل باشند. حالا همسرش مدتی است که می‌خواهد با خانواده‌اش ارتباط داشته باشد ولی او این را به حساب بی‌ارادگی همسرش می‌گذارد.روان شناسان می گویند: در باب معاشرت و رفت‌و‌‌آمد زوج‌ها با خانواده‌های طرف مقابل نمی‌توان نسخه خاصی پیچید و این مسئله براساس انتظارات زوج‌ها پایه‌گذاری می‌شود. بهترین نوع حالت دیدارها و رفت‌وآمدها این است که باعث به هم خوردن خلوت‌های دو نفره زن و شوهر نشود.

اما به هیچ عنوان قطع ارتباط کردن با خانواده درست نمی‌باشد. زیرا خانواده و روابط بین فردی موجود در خانواده زمینه‌ساز استقلال فرد در دورانهای بعدی رشد است. در این دوران والدین با بحران روحی دیگری مواجه می‌شوند و آن ترس از دست دادن فرزندشان است. آنان از اینکه فرزندشان جذب خانواده همسرش شود وحشت دارند و کشاکشی بین والدین به وجود می‌آید که برای زوجین نیز ایجاد مشکل می‌کند. زوجهای جوان باید بدون قطع ارتباط و بصورتی آگاهانه ارتباطی درست و سالم داشته باشند.

استقلال،  گوی همیشه گمشده

دوست دارد روی پای خودش بایستد. از این وضع خسته شده است! فکر می‌کند داشتن استقلال خیلی سخت است. آن هم بعد از ازدواج. اصلا فکر می‌کند این کار نشدنی است!کارشناسان می‌گویند: «خیلی از خانواده‌ها می‌خواهند مثلا به فرزند خود کمک کنند تا گره‌ای از مشکلات را باز کنند ولی متاسفانه با دخالتهای بی‌جا باعث کور شدن آن گره می‌شوند. زوجهای جوان خیلی راحت و با نهایت احترام می‌توانند خود مانع دخالتها شوند.»

می‌خواست تعادل بین ارتباط خانواده و استقلال همسرش وجود داشته باشد. دوست داشت همه‌چیز به جا و در کنار هم باشد. می‌ترسید پازلها درست کنار هم چیده نشوند. ولی نمی‌دانست همیشه راههایی وجود دارد که این پازلها به درستی کنار هم قرار بگیرند.اولین راهکار، آگاهی خانواده‌ها در زمینه اهمیت استقلال در زوجین و عوارض مخرب ناشی از عدم تعادل است. دوم عدم دخالت والدین در تصمیم‌گیریهای زوجین و هدایت نامحسوس آنها در مواردی که تصمیمهای نا‌درست گرفته می‌شود.

حضورهای همیشه پررنگ  و نا به جا

با وجود داشتن مشکلات مالی همسرش و کمکهایی که از طرف خانواده‌اش در دوران عقد می‌شد روز به روز حضورشان پررنگ‌تر می‌شد. به طوری که احساس می‌کرد دیگر نقشی در زندگی ندارد. وقتی دلایل نگرانیش را به همسرش می‌گفت جواب می‌شنید چاره‌ای نیست.مشاوران  می‌گویند: «گاهی مدیریت نادرست خانواده باعث می‌شود، زوج جوان با مشکلات جدیدی مواجه شوند. در این دوران همسران جوان عمدتا هنوز با خانواده خود زندگی می‌کنند.

به دلیل اینکه هنوز وابستگی اقتصادی به خانواده وجود دارد و این می‌تواند مشکلاتی برای زوجین ایجاد کند.‌ راه‌کاری که در این شرایط می‌توان ارائه داد در درجه اول مستقل شدن مالی پسر از خانواده خود است استغناء روانی مرد و نحوه مدیریت مالی وکسب و کار و مرزبندی در مسائل اقتصادی بین او و خانواده‌اش می‌تواند مثمر ثمر باشد. و در صورت دخالت های بیش از اندازه از حد و عدم توانایی در مدیریت، جدا شدن کسب و کار از والدین شاید بتواند به این وضعیت پایان دهد.

ادامه مطلب / دانلود

خیلی از ما وقتی ازدواج می کنیم، توجه نمی کنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کرده ایم. ممکن است این خانواده رسم و رسوم، رفتارها، و عادتهایی برخلاف ما داشته باشند. زمانی که این اختلاف نظرها یا اختلاف در زمینه رسم و رسوم و غیره وارد خانواده شما شد، کشمکش و درگیری شروع می شود.

با خانواده همسر چگونه برخورد کنیم؟

چرا گاهی برقراری ارتباط با خانواده همسر به معضلی میان همسران جوان تبدیل می شود؟ بسیاری از همسران جوان به خصوص در دوران آشنایی و نامزدی عمدتا یا سهوا فراموش می کنند که شریک آینده زندگی خود را با واقعیت ها و بالا و پایین های زندگی خود و خانواده شان آشنا کنند.دلیل دیگر شاید قوانین نانوشته بسیاری است که در همه خانواده ها وجود داشته و از خانه ای به خانه دیگر متفاوت است و همین تفاوت باعث اختلاف سلیقه می شود.

ادامه مطلب / دانلود
ما توجه نمی کنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کرده ایم. ممکن است این خانواده رسم و رسوم، رفتارها، و عادتهایی برخلاف ما داشته باشند. زمانی که این اختلاف نظرها یا اختلاف در زمینه رسم و رسوم و غیره وارد خانواده شما شد، کشمکش و درگیری شروع می شود. بنابراین چقدر درگیری قابل تحمل و پذیرفتنی است؟ این موضوع بستگی به افرادی دارد که وارد بحث می شوند. بنابراین یک قاعده کلی درمورد خانواده شوهر این است که از احساساتتان به عنوان یک راهنما کمک بگیرید.

اسرار ارتباط با خانواده همسر

اگر می خواهید رابطه تان بحرانی نشود،به نکات زیر توجه کنید:

خودتان را با شرایط وفق دهید: زوج‌ها در اوایل ازدواج اغلب تصور می‌کنند که رابطه شان با خانواده همسر باید یکی از بهترین رابطه‌ها باشد.اما وقتی بچه دار می‌شوند، ناچارا درگیر کارها و وظایف بیشتری می‌شوند و نوع رابطه شان تغییر می‌یابد. در این بین مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها و همچنین دیگر بستگان سعی می‌کنند که بفهمند چگونه می‌توانند خودشان را با این وضعیت وفق دهند.اگر زمانی تعارضی بوجود آمد ، هیچ وقت نگذارید همسرتان احساس کند که باید بین شما و خانواده اش یکی را انتخاب کند.

رازهای خانه را برملا نکنید!: با همسرتان توافق کنید که چه چیزهایی را نباید به خانواده همسرتان بگویید. یادتان باشد که هر خانواده جدیدی رازهای خودش را دارد و برملا شدن این رازها هم استقلال خانواده جدید را زیر سوال می برد و هم راه را برای دخالت خانواده ها باز می کند.

هرگز نباید مسائل مالی تان را با خانواده همسر در میان بگذارید: زمانی که خانواده همسر سعی می کنند زوج را از لحاظ مالی حمایت کنند یا اهداف مالی در سر دارند، عاقلانه آن است که موضوع را عوض کنیم. مطمئنا در بیشتر موارد خانواده همسر سعی می کنند که به فرزند و یا عروس و دامادشان کمک کنند اما اگر آنها این قصد را داشته باشند که روش زندگی خودشان را بر زندگی فرزندشان پیاده کنند، نشان می دهد که آنها قصد دخالت و فضولی در زندگی شما را دارند. دلیلی ندارد که خانواده ها از فرزندانشان به خاطر نحوه خرج کردن پولشان، یا پس انداز کردن آن یا حتی مقدار درآمد ماهیانه شان عیبجویی کنند. اگر نیاز مبرمی به پول پیدا کردید عاقلانه تر آن است که از افراد دیگری پول قرض بگیرید. بهترین راه این است که برخی مسائل زندگیتان را بین خودتان خصوصی و شخصی کنید و در خانواده های همسرتان نفوذ نکند.

نظرخواهی نکنید، اگر…: ببینید، والدین همسر یا والدین خودتان چه طور شخصیتی دارند. اگر جنبه این را دارند که فقط در مقام مشورت با آن ها حرف بزنید، خب حرف بزنید اما اگر حس می کنید نظرخواهی کردن مساوی است با در منگنه قرار گرفتن و آن ها نظر رابا دستور اشتباه می گیرند، در کل نظرخواهی نکنید.

دخالت نکنید!: بله! درست خواندید! بعضی ها درباره مسائل خانواده همسر در ظاهر و باطن دخالت می کنند و بعد راه را برای دخالت متقابل باز نگه می دارند. مثلا می گویند نظرت در مورد این خواستگار جدید چیست؟ این جور وقت ها وسوسه نشوید و بگویید: «هر جور که خودتان صلاح می دانید».

مراقبت از بچه هایتان را به خانواده همسرتان نسپارید: شاید سخت ترین مورد بین همسر و خانواده همسر بچه ها هستند. نگهداری فرزندتان توسط خانواده همسر یک اشتباه بزرگ است.

حتی اگر آنها صلاحیت و توانایی این کار را داشته باشند اما نگهداری فرزندتان توسط آنها می تواند به یک موضوع ناراحت کننده بین شما تبدیل شود. خانواده همسر پدربزرگ و مادربزرگ هستند نه یک مراقب. اگر پدربزرگ و مادربزرگ ها در نقش یک مراقب باشند آنها می توانند تمام رفتارهای شخصی خودشان را وارد تربیت بچه شما بکنند. در این صورت بچه ها دو سری پدر و مادر خواهند داشت و خانواده همسر هم حق دخالت بیشتری در تربیت و شکل گیری شخصیت فرزند شما دارند.

نگرانی های خانواده همسر را به مهربانی پاسخ دهید: برای بیشتر افراد، ارتباط برقرار کردن با خواهرشوهر و مادرشوهر بسیار سخت است. حتی اگر مادرشوهرشان را به عنوان بهترین دوستشان بدانند. موارد بسیاری وجود دارد که زن ها توسط مادرشوهرانشان احساس تحقیر و سرزنش می کنند. تنها علت قابل قبول آن حس حسادتی است که در این رابطه وجود دارد.

بسیاری از مادرشوهرها نگران نحوه رفتار کردن عروسشان با پسرشان هستند. حتی اگر رابطه عروس و مادرشوهری بسیار دوستانه باشد، مادرشوهر هر شب با عروس تماس می گیرد تا ببیند عروسش برای دردانه اش بعد از پشت سر گذاشتن یک روز سخت کاری چه غذایی درست کرده است. زیرا او نمی تواند تحمل کند که پسرش بعد از یک روز سخت کاری یک غذای آماده و سطحی بخورد.

درچنین مواردی بهترین طرز برخورد با مادرشوهر، تشکر کردن از اوست. اجازه دهید هرآنچه که می خواهد انجام دهد، و به یاد داشته باشید که این شما هستید که هر شب همسرتان را در خانه می بینید. اگر او فکر می کند شما تنبلید پس چه کسی کارهای خانه پسرش را انجام می دهد؟ او همسر و فرزند شما را دوست دارد و می خواهد بهترین کارها را برای آنها انجام دهد.

اسرار ارتباط با خانواده همسر

بدگویی همسرتان را نزد خانواده اش نکنید: قانون بعدی با فامیل شوهر این است که آنها هرگز نباید از رفتارهای همسرمان که برای ما ناخوشایند است آگاه شوند. هرگز.

پدر و مادرها عیوب فرزندانشان را خوب می دانند، و نیازی به یادآوری آنها نیست. انجام دادن این کار مشکلات عدیده ای را سبب می شود. اگر همسرتان مشکلاتی دارد با دوستانتان در میان بگذارید نه با مادرشوهرتان. زیرا زمانی که مشکلتان با شوهرتان حل شد، هرآنچه که شما درمورد همسرتان با مادرشوهرتان مطرح کردید به خاطرش می ماند. بهترین راه این است که مشکلات زناشویی تان را با دوستانتان و یا غریبه ها مطرح کنید یا در دفتر خاطراتتان یادداشت کنید.

با خانواده  شوهرتان صمیمی شوید: سعی کنید با مادرشوهرتان رابطه مخصوصی ایجاد کنید. زمانی را با همدیگر بگذرانید. اجازه دهید او بفهمد که شما چقدر به نظرات و عقایدش احترام می‌گذارید. مطمئن باشید به حمایت‌های وی نیاز پیدا خواهید کرد.

خواهر شوهر شما وضعیت خاصی دارد. کسانی که احساس کمبود محبت و توجه می‌کنند معمولا از خودشان مطمئن نیستند. زمانیکه وی راجع به موضوعی حرف می‌زند که شما را ناراحت می‌کند، – سخت است – اما دندان‌هایتان را بهم فشار دهید، لبخند بزنید، و موضوع را عوض کنید.

به این راه فکر کنید: داشتن یک رابطه خوب با خانواده همسرتان نعمتی است که در آینده فرزندانتان به شما هم خواهند داد.

ادامه مطلب / دانلود

عجیب نیست اگر روزهای قبل از جشن عروسی و نخستین روزهای وارد شدن به خانه مشترک، پرتنش ترین لحظات زندگی شما باشد.

عروس خانم ها بخوانند

شمایی که در همین چند روز، با دنیای مجردی و خانه پدری خداحافظی کرده‌اید و وارد چرخه روابط و مسئولیت‌هایی شده‌اید که گاهی نگران‌کننده به نظر می‌رسند. اما نگران پیچیدگی این روزها نباشید! کافی است یک نفس عمیق بکشید و یک‌بار اتفاقاتی که تاکنون افتاده و آنچه انتظار رخ دادنش را دارید را مرور کنید. اگر کنترل ذهن‌تان را به دست بیاورید، دیگر کنار آمدن با انتظارات سنتی خانواده‌ها و راضی کردن رویاهای مدرن خودتان کار پیچیده‌ای نیست.

اینقدر اضطراب نداشته باشید

مدت‌هاست که برای درست برگزار شدن مراسم عروسی نقشه می‌کشید و هر روز که به روز جشن نزدیک‌تر می‌شوید، ترس از اتفاق‌های ناخوانده اضطراب‌تان را بیشتر می‌کند. خود را سرزنش نکنید. کمی نگرانی، جزء جدا نشدنی این روزهاست. شما منتظر برگزار شدن یکی از مهم‌ترین مراسم‌ زندگی‌تان هستید و طبیعی است که اشتیاق‌تان گاهی با دلشوره همراه شود. اما باید مراقب باشید که گرفتار «خطاهای شناختی» نشوید. یکی از رایج‌ترین این خطاها در نوعروس‌ها، ذهن‌خوانی است.

یعنی دائم به این فکر کنید که دیگران درمورد شما و مراسم‌تان چه فکری می‌کنند. از طرف دیگر، اگر فردی کمالگرا باشید، می‌خواهید مراسم به بهترین شکل اجرا شود و هر ایراد ساده‌ای شما را به‌شدت مضطرب می‌کند. بپذیرید و باور کنید همه چیز خوب پیش خواهد رفت و برای اطمینان بیشتر، برخی از کارها را به افراد باتجربه و کسانی که موقعیت مشابهی را تجربه کرده‌اند، بسپارید.

همه هندوانه‌ها را با یک دست برندارید، چراکه خستگی و ترس از ناتوانی، شما را نگران‌تر خواهد کرد. به خودتان بگویید که امشب، با وجود تمام کاستی‌هایی که ممکن است داشته باشد، زیباترین شب زندگی من خواهد بود و با وجود هر اتفاقی لبخند از لبانم محو نخواهد شد.

مسئولیت تان بیشتر نمی‌شود تقسیم می‌شود

کمی نگرانی به دلیل خداحافظی از یک مرحله زندگی و ورود به مرحله‌ای دیگر طبیعی است اما به یاد داشته باشید زندگی مشترک و ازدواج قرار نیست ما را از همه فعالیت‌های دوران مجردی دور کند، تنها پس از پذیرش مسئولیتی به‌نام ازدواج شکل برخی از فعالیت‌های دوران مجردی یا کمیت آنها دچار تغییراتی می‌شود. حق شما و همسرتان است که بعد از ازدواج هم گاهی با دوستان‌تان تنها باشید و با حفظ اصول وفاداری و تعهد محدوده شخصی روابط‌تان را هم حفظ کنید. پیش از ازدواج می‌توانید این موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و حتی با صحبت کردن در مورد آن، محدوده‌هایش را بیشتر مشخص کنید. یادتان نرود که ازدواج به معنای افزایش طاقت‌فرسای مسئولیت‌ها نیست، بلکه این رابطه، به شما امکان تقسیم مسئولیت‌ها و به اشتراک گذاشتن نگرانی‌های‌تان را می‌دهد.

با خانواده همسرتان وارد جنگ نشوید

پیشگیری همیشه بهتر از درمان است. از یاد نبرید که نگاه و باور زن و مرد در رابطه با موضوعی به نام «مراسم» بسیار متفاوت است و طبیعی است که در موضوع مهمی چون «مراسم عروسی» همسرتان تنها تصمیم‌گیرنده نباشد و اطرافیانش هم حق اظهارنظر را به خود بدهند. آگاه باشید که در این روزها احتمال اصطکاک بین شما زیاد است اما قرار نیست اختلاف سلیقه شما را از تیم بودن خارج کند. در این شرایط اگر احساس کنید شما و همسرتان یک تیم خوب و متحد هستید، تنش‌ها کمتر شده و مدیریت‌شان برای شما آسان‌تر خواهد شد. این اصل را فراموش نکنید؛ عروسی مراسمی است که شما رسما کنار یکدیگر بودن و شادی ناشی از آن را با دیگران تقسیم می‌کنید، پس نه شادی این روز را از خود بگیرید و نه دیگران را از شاد بودن محروم کنید.

دوست ندارید جهازتان را نمایش دهید؟

از فامیل‌های خودتان گرفته تا آشنایان داماد، همه منتظر دیدن خانه شما هستند و روزهای قبل از عروسی، به شما برای دیدن چیدمان خانه‌تان اصرار می‌کنند. بعضی‌های‌شان می‌خواهند در کابینت‌ها را باز کنند و بعضی‌ها دوست دارند سر از کمد لباس‌های‌تان دربیاورند. برخی عروس‌ها هم می‌خواهند نتیجه زحمات خانواده‌شان را در این روزهای گرانی با اشتیاق به نمایش بگذارند و برخی دیگر اما موضوع را شخصی تلقی می‌کنند و میلی به اجرای این رسم قدیمی ندارند. اگر شما از دسته دوم هستید چطور باید با سیل تقاضای اطرافیان‌تان برخورد کنید؟

به شما پیشنهاد می‌کنیم در نخستین قدم، حساسیت خود را کم کنید. از یاد نبرید در شرایط زمانی ویژه‌ای قرار دارید. شاید نتوانید همه چیز را مدیریت کنید و با آسان گذشتن از برخی موارد، آرامش خود را در روزهای قبل از عروسی بیشتر کنید. اما اگر این موضوع جزء خط قرمزهای شماست و حاضر نیستید کسی را به طرف کمدهای‌تان راه دهید، تنها یک راه پیش‌رو دارید؛ برخورد قاطعانه! مراقب باشید که کلام شما پرخاشگرانه و توهین‌آمیز نباشد و با آرامش به دیگران توضیح دهید که میلی به این کار ندارید و بعد از سر و سامان گرفتن در خانه‌تان، از تک‌تک آنها برای دور هم بودن دعوت خواهید کرد.

نگرانید از شما برنجند؟

در روزهای قبل از مراسم بدون نگرانی و پرداختن زیاد به این موضوع، فقط یک‌بار آن را مرور کنید و برای هر چیزی که ممکن است پیش بیاید خود را آماده کنید؛ «ممکن است یکی از اطرفیان همسرتان یا حتی خود شما به هر دلیلی برخورد مناسبی نداشته باشد.» قبل از روبه‌رو شدن با چنین تصویری، بپذیرید که ما نمی‌توانیم دیگران را مجاب به رفتارهایی کنیم که به نظر ما مناسب است یا بهتر بگویم ما نمی‌توانیم دیگران را کنترل کنیم اما می‌توانیم خود را مدیریت و کنترل کنیم.

تجربه نشان داده که رنجیدن از خانواده همسر، تنها دلیل بحث‌های روز عروسی نیست، بلکه منتقل کردن آنها به داماد و انتظار نشان دادن واکنش‌های هیجانی و برخورد با خانواده، یکی از بزرگ‌ترین دلایل بحث‌های روز عروسی است.

به یاد داشته باشید که همسرتان مسئول رفتار خانواده‌اش نیست. بد نیست با هم یک قرارداد دو نفره را امضا کنید «هیچ کدام از ما برای اشتباهات اطرافیان‌مان مقصر نیستیم و نباید به دلیل نظر یا حرف‌های آنها، دیگری را سرزنش کنیم!» انتظار نداشته باشید همسرتان کسی که شما را آزار داده را سرجایش بنشاند. یادتان نرود که از این روز به بعد، یک طرف زندگی همسرتان شما هستید و یک طرف خانواده‌اش و فراموش نکنید که خانواده او، با تمام اشتباهات‌شان، عزیزترین افراد زندگی‌اش هستند، پس از او انتظار نداشته باشید به دلیل شادی شما عزیزانش را برنجاند.

می‌خواهید تا یک ماه مهمان دیگران باشید؟

شاید بد نباشد یکی، دو روز بعد از عروسی-نه بیشتر- کمی استراحت کنید و با خانواده‌ها وقت بگذرانید. این ملاقات‌ها هم زحمت شما برای غذا درست کردن و رسیدگی به کارهای خانه را کم می‌کند و هم به اطرافیان‌تان کمک می‌کند که با نبود شما در خانه پدری‌تان راحت‌تر کنار بیایند اما مراقب باشید که روزهای استراحت شما طولانی نشود. بد نیست از همان ابتدا برای خود و دیگران روشن کنید که زندگی مشترک و مستقلی دارید .

می‌خواهید تنش‌ها را کم کنید؟

در کنار هم بودن در این زمان خاص را باید مدیریت کنید؛ به این معنا که هم کنار هم باشید و هم نباشید. باتوجه به استرسی که هر کدام از شما دارید، مدام در کنار هم بودن‌تان می‌تواند زمینه‌ساز تنش و دعوا شود، بنابراین گاهی در کنار هم باشید و به خودتان و فرد مقابل‌تان حق دهید که گاهی تنها باشد.

خودتان هم در لحظات تنهایی او، می‌توانید به کارهای شخصی‌تان بپردازید. در زمان‌هایی که کنار یکدیگر هستید برای دادن انرژی مثبت به همسرتان تلاش کنید. یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات زن و شوهرها در روزهای قبل از عروسی، تکرار حرف‌های دیگران و بحث در مورد آنهاست. در لحظات با هم بودن‌تان، پای دیگران را به میان نکشید و آرامش‌تان را قربانی نظرات متناقض اطرافیان نکنید.

نگرانید زیبا نشوید؟

زیبا نشدن در روز عروسی، یکی از نگرانی‌های همه عروس‌ها و البته موضوعی است که باید خود را برای آن آماده کنید. اگر کسی که قرار است ظاهر شما را آماده کند را با بررسی دقیق انتخاب کرده‌اید و به کارش اعتماد دارید، آرامش خود را حفظ کنید و با انرژی مثبت و اطمینان به نظر او منتظر پایان کار بنشینید.

یادتان نرود که مدیریت ذهن، بیشتر از هر راهی می‌تواند شما را به نتیجه‌ای که می‌خواهید، برساند. از سوی دیگر، بیشتر از آنچه در توان دارید از خود انتظار نداشته باشید و خود را با عروس‌های دیگر مقایسه نکنید.

ادامه مطلب / دانلود
عجیب نیست اگر روزهای قبل از جشن عروسی و نخستین روزهای وارد شدن به خانه مشترک، پرتنش‌ترین لحظات زندگی شما باشد. شمایی که در همین چند روز، با دنیای مجردی و خانه پدری خداحافظی کرده‌اید و وارد چرخه روابط و مسئولیت‌هایی شده‌اید که گاهی نگران‌کننده به نظر می‌رسند.

نگرانی‌های اصلی عروس خانم‌ها

اما نگران پیچیدگی این روزها نباشید! کافی است یک نفس عمیق بکشید و یک‌بار اتفاقاتی که تاکنون افتاده و آنچه انتظار رخ دادنش را دارید را مرور کنید. اگر کنترل ذهن‌تان را به دست بیاورید، دیگر کنار آمدن با انتظارات سنتی خانواده‌ها و راضی کردن رویاهای مدرن خودتان کار پیچیده‌ای نیست.

اینقدر اضطراب نداشته باشید

مدت‌هاست که برای درست برگزار شدن مراسم عروسی نقشه می‌کشید و هر روز که به روز جشن نزدیک‌تر می‌شوید، ترس از اتفاق‌های ناخوانده اضطراب‌تان را بیشتر می‌کند. خود را سرزنش نکنید. کمی نگرانی، جزء جدا نشدنی این روزهاست. شما منتظر برگزار شدن یکی از مهم‌ترین مراسم‌ زندگی‌تان هستید و طبیعی است که اشتیاق‌تان گاهی با دلشوره همراه شود. اما باید مراقب باشید که گرفتار «خطاهای شناختی» نشوید.

یکی از رایج‌ترین این خطاها در نوعروس‌ها، ذهن‌خوانی است. یعنی دائم به این فکر کنید که دیگران درمورد شما و مراسم‌تان چه فکری می‌کنند. از طرف دیگر، اگر فردی کمالگرا باشید، می‌خواهید مراسم به بهترین شکل اجرا شود و هر ایراد ساده‌ای شما را به‌شدت مضطرب می‌کند. بپذیرید و باور کنید همه چیز خوب پیش خواهد رفت و برای اطمینان بیشتر، برخی از کارها را به افراد باتجربه و کسانی که موقعیت مشابهی را تجربه کرده‌اند، بسپارید. همه هندوانه‌ها را با یک دست برندارید، چراکه خستگی و ترس از ناتوانی، شما را نگران‌تر خواهد کرد. به خودتان بگویید که امشب، با وجود تمام کاستی‌هایی که ممکن است داشته باشد، زیباترین شب زندگی من خواهد بود و با وجود هر اتفاقی لبخند از لبانم محو نخواهد شد.

مسئولیت‌تان بیشتر نمی‌شود تقسیم می‌شود

کمی نگرانی به دلیل خداحافظی از یک مرحله زندگی و ورود به مرحله‌ای دیگر طبیعی است اما به یاد داشته باشید زندگی مشترک و ازدواج قرار نیست ما را از همه فعالیت‌های دوران  مجردی دور کند، تنها پس از پذیرش مسئولیتی به‌نام ازدواج شکل برخی از فعالیت‌های دوران مجردی یا کمیت آنها دچار تغییراتی می‌شود. حق شما و همسرتان است که بعد از ازدواج هم گاهی با دوستان‌تان تنها باشید و با حفظ اصول وفاداری و تعهد محدوده شخصی روابط‌تان را هم حفظ کنید. پیش از ازدواج می‌توانید این موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و حتی با صحبت کردن در مورد آن، محدوده‌هایش را بیشتر مشخص کنید. یادتان نرود که ازدواج به معنای افزایش طاقت‌فرسای مسئولیت‌ها نیست، بلکه این رابطه، به شما امکان تقسیم مسئولیت‌ها و به اشتراک گذاشتن نگرانی‌های‌تان را می‌دهد.

با خانواده همسرتان وارد جنگ نشوید

پیشگیری همیشه بهتر از درمان است. از یاد نبرید که نگاه و باور زن و مرد در رابطه با موضوعی به نام «مراسم» بسیار متفاوت است و طبیعی است که در موضوع مهمی چون «مراسم عروسی» همسرتان تنها تصمیم‌گیرنده نباشد و اطرافیانش هم حق اظهارنظر را به خود بدهند. آگاه باشید که در این روزها احتمال اصطکاک بین شما زیاد است اما قرار نیست اختلاف سلیقه شما را از تیم بودن خارج کند. در این شرایط اگر احساس کنید شما و همسرتان یک تیم خوب و متحد هستید، تنش‌ها کمتر شده و مدیریت‌شان برای شما آسان‌تر خواهد شد. این اصل را فراموش نکنید؛ عروسی مراسمی است که شما رسما کنار یکدیگر بودن و شادی ناشی از آن را با دیگران تقسیم می‌کنید، پس نه شادی این روز را از خود بگیرید و نه دیگران را از شاد بودن محروم کنید.

دوست ندارید جهازتان را نمایش دهید؟

از فامیل‌های خودتان گرفته تا آشنایان داماد، همه منتظر دیدن خانه شما هستند و روزهای قبل از عروسی، به شما برای دیدن چیدمان خانه‌تان اصرار می‌کنند. بعضی‌های‌شان می‌خواهند در کابینت‌ها را باز کنند و بعضی‌ها دوست دارند سر از کمد لباس‌های‌تان دربیاورند. برخی عروس‌ها هم می‌خواهند نتیجه زحمات خانواده‌شان را در این روزهای گرانی با اشتیاق به نمایش بگذارند و برخی دیگر اما موضوع را شخصی تلقی می‌کنند و میلی به اجرای این رسم قدیمی ندارند. اگر شما از دسته دوم هستید چطور باید با سیل تقاضای اطرافیان‌تان برخورد کنید؟ به شما پیشنهاد می‌کنیم در نخستین قدم، حساسیت خود را کم کنید. از یاد نبرید در شرایط زمانی ویژه‌ای قرار دارید. شاید نتوانید همه چیز را مدیریت کنید و با آسان گذشتن از برخی موارد، آرامش خود را در روزهای قبل از عروسی بیشتر کنید. اما اگر این موضوع جزء خط قرمزهای شماست و حاضر نیستید کسی را به طرف کمدهای‌تان راه دهید، تنها یک راه پیش‌رو دارید؛ برخورد قاطعانه! مراقب باشید که کلام شما پرخاشگرانه و توهین‌آمیز نباشد و با آرامش به دیگران توضیح دهید که میلی به این کار ندارید و بعد از سر و سامان گرفتن در خانه‌تان، از تک‌تک آنها برای دور هم بودن دعوت خواهید کرد.

نگرانید از شما برنجند؟

در روزهای قبل از مراسم بدون نگرانی و پرداختن زیاد به این موضوع، فقط یک‌بار آن را مرور کنید و برای هر چیزی که ممکن است پیش بیاید خود را آماده کنید؛ «ممکن است یکی از اطرفیان همسرتان یا حتی خود شما به هر دلیلی برخورد مناسبی نداشته باشد.» قبل از روبه‌رو شدن با چنین تصویری، بپذیرید که ما نمی‌توانیم دیگران را مجاب به رفتارهایی کنیم  که به نظر ما مناسب است یا بهتر بگویم ما نمی‌توانیم دیگران را کنترل کنیم اما می‌توانیم خود را مدیریت و کنترل کنیم.

تجربه نشان داده که رنجیدن از خانواده همسر، تنها دلیل بحث‌های روز عروسی نیست، بلکه منتقل کردن آنها به داماد و انتظار نشان دادن واکنش‌های هیجانی و برخورد با خانواده، یکی از بزرگ‌ترین دلایل بحث‌های روز عروسی است. به یاد داشته باشید که همسرتان مسئول رفتار خانواده‌اش نیست. بد نیست با هم یک قرارداد دو نفره را امضا کنید «هیچ کدام از ما برای اشتباهات اطرافیان‌مان مقصر نیستیم و نباید به دلیل نظر یا حرف‌های آنها، دیگری را سرزنش کنیم!» انتظار نداشته باشید همسرتان کسی که شما را آزار داده را سرجایش بنشاند. یادتان نرود که از این روز به بعد، یک طرف زندگی همسرتان شما هستید و یک طرف خانواده‌اش و فراموش نکنید که خانواده او، با تمام اشتباهات‌شان، عزیزترین افراد زندگی‌اش هستند، پس از او انتظار نداشته باشید به دلیل شادی شما عزیزانش را برنجاند.

می‌خواهید تا یک ماه مهمان دیگران باشید؟

شاید بد نباشد یکی، دو روز بعد از عروسی-نه بیشتر- کمی استراحت کنید و با خانواده‌ها وقت بگذرانید. این ملاقات‌ها هم زحمت شما برای غذا درست کردن و رسیدگی به کارهای خانه را کم می‌کند و هم به اطرافیان‌تان کمک می‌کند که با نبود شما در خانه پدری‌تان راحت‌تر کنار بیایند اما مراقب باشید که روزهای استراحت شما طولانی نشود. بد نیست از همان ابتدا برای خود و دیگران روشن کنید که زندگی مشترک و مستقلی دارید.

می‌خواهید تنش‌ها را کم کنید؟

در کنار هم بودن در این زمان خاص را باید مدیریت کنید؛ به این معنا که هم کنار هم باشید و هم نباشید. باتوجه به استرسی که هر کدام از شما دارید، مدام در کنار هم بودن‌تان می‌تواند زمینه‌ساز تنش و دعوا شود، بنابراین گاهی در کنار هم باشید و به خودتان و فرد مقابل‌تان حق دهید که گاهی تنها باشد. خودتان هم در لحظات تنهایی او، می‌توانید به کارهای شخصی‌تان بپردازید. در زمان‌هایی که کنار یکدیگر هستید برای دادن انرژی مثبت به همسرتان تلاش کنید. یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات زن و شوهرها در روزهای قبل از عروسی، تکرار حرف‌های دیگران و بحث در مورد آنهاست. در لحظات با هم بودن‌تان، پای دیگران را به میان نکشید و آرامش‌تان را قربانی نظرات متناقض اطرافیان نکنید.

ادامه مطلب / دانلود
تحت تأثیر نوع و شیوه زندگی والدینم به خصوص مادرم که مطلقاً تمایلی به رفت و آمد با اقوام پدرم نداشت، روش زندگی خانوادگی ام را انتخاب کردم.

برخورد مناسب و پاستوریزه با قوم همسر!

من و برادرم هر دو در این خانواده بزرگ شدیم و شخصیتمان شکل گرفت. اصولاً با هیچ کس حتی دوستان نزدیکمان هم رفت و آمد نمی کردیم و کاملاً منزوی بودیم. اگر کسی هم قصد ارتباط و رفت و آمد با ما را داشت، چنان بلایی بر سر او می آوردیم که از این رفت و آمد پشیمان شود. پس از ازدواج هم این رویه را در پیش گرفتم، ولی همسرم و خانواده اش چنین رفتاری را نمی پسندیدند. آنها خانواده گرم و پرمحبتی بودند که حاضر بودند جان خود را برای بقیه فدا کنند و ارتباط نزدیکی بین خواهرها و برادرها حتی جاری ها و باجناق ها برقرار بود. عدم رفت و آمد با آنها از همان اول زندگی باعث درگیری بین من و شوهرم شد و من برای اینکه این مشکلات و سر و صداها را بخوابانم، به ظاهر خود را متمایل به برقراری ارتباط با آنها نشان دادم، اما تصمیم گرفتم به نحوی زیرکانه روابط بین آنها را خراب کرده و با ایجاد بدبینی در همسرم ارتباط او را با اعضای خانواده و پدر و مادرش قطع کنم.

این بود که هر از گاهی با یکی از آنها گرم می گرفتم و در عالم دوستی، ضربات جبران ناپذیری به آنها وارد می کرد. دیری نگذشت که انجام این کارها برای من به صورت بازی شطرنج درآمد و با آن تفریح می کردم. شاید باورتان نشود، ولی در عرض 2، 3 سال همه آنها را تبدیل به دشمنان خونی هم کردم. در پایان هم با اسناد و مدارک به اصطلاح معتبر خودم به همسرم ثابت کردم که خانواده اش به خون او تشنه هستند، به طوری که همسرم حتی حاضر نبود به دیدن مادرش که به علت ابتلا به سرطان پیشرفته در بیمارستان بستری بود، برود و تنها پس از مرگ او بود که برای خاکسپاری به بهشت زهرا رفت. کاملاً در محیط بهشت زهرا مشخص بود که کینه و کدورت عمیق درونی بین آنها وجود دارد. پدرشوهرم در آن لحظه و در حالی که معلوم بود از این وضعیت چندان راضی نیست، حرفی زد که تا مغز استخوانم نفوذ کرد. او گفت که خداوند باعث و بانی این همه تفرقه و نفاق را به بدبختی و عذاب دنیوی و اخروی دچار کند. من که می دانستم همه این مسائل ناشی از رفتارهای من بوده است، از شنیدن این حرف تنم لرزید؛ اما به مرور زمان آن را به فراموشی سپردم. یک سال بعد از فوت مادرشوهرم کوچک ترین برادرشوهرم ازدواج کرد. برخلاف انتظارم ما هم به عروسی دعوت شده بودیم. همسر بیچاره ام نیز قصد شرکت در عروسی را داشت، اما من مقابلش ایستادم و تهدید کردم که اگر این کار را انجام بدهد، به خانه پدرم می روم و دوباره شروع به تعریف مسائلی در مورد خانواده اش کردم که زاییده ذهن بیمار خودم بود. کوچک ترین جاری ام، سمیه نام داشت و برخلاف من پس از ورود به خانواده شوهرش نه فقط ارتباط خوبی با همه آنها برقرار کرد، بلکه باعث شد که روابط تیره و تار بقیه نیز بهبود یابد. او حتی دوست داشت با من هم رفت و آمد کند، اما چنان پایش را از خانه ام بردیم که دیگر جرأت نکرد به من نزدیک شود. دورادور می شنیدم، که آنها روابط بسیار خوبی با همدیگر برقرار کرده اند، تا جایی که می توانند با همدیگر رفت و آمد می کنند، به یکدیگر کمک می کنند و نه فقط در شادی ها بلکه در غم های یکدیگر نیز شریک هستند. همه اینها ناشی از رفتارهای سمیه بود. شوهرم نیز چندان بی میل نبود تا به جمع آنها ملحق شود، اما من هر بار با تهدید به جدایی او را منصرف می کردم. همسرم نیز به خاطر تنها دخترمان که به او بسیار وابسته بود، قبول می کرد.

هرچه دخترم، ویدا بزرگ تر می شد، بیشتر احساس تنهایی می کرد. پدر و مادرم وقتی او 5 ساله بود در یک سانحه رانندگی فوت کردند. تنها برادرم هم پس از جدایی از همسرش به کانادا رفت و من هر چند سال یک بار او را می بینم. دخترم در سنی که باید با بچه های فامیل رفت و آمد کند، بسیار تنهاست. احساس می کنم که تا حدودی دچار افسردگی شده است. هر سال عید که می شود، همه به دیدن اقوام و دوستانشان می روند، اما ما سه نفر تنها در خانه می مانیم و کسی را نداریم که به دیدنش برویم یا به دیدارمان بیاید.

به نکات روان شناسانه ی این داستان توجه کنید:

شاید دوست نداشته باشیم که به خاطر تاثیر مثبت گذاشتن بر خانواده همسر، چهره مثبت‌تری از خود نشان بدهیم ولی چه بخواهیم چه نخواهیم آنها بخش مهمی از زندگی مشترک ما خواهند بود.

برخورد صحیح با همسر را بیاموزید: برخورد صحیح با همسر نخستین و مهم‌ترین گام به سوی برخورد صحیح با خانواده اوست. سعی کنید پیوند میان او و خانواده‌اش را درک کنید و از او بخواهید در این پیوند پایدار باشد. یادتان باشد خانواده همسرتان برای او مانند خانواده شما برای خودتان است.

نیش و کنایه را با لبخند پاسخ دهید: کمی طنز داشتن برای بهتر شدن رابطه با خانواده همسر می‌تواند خیلی موثر باشد. اگر کنایه‌ای به شما می زنند سعی کنید با کمی لبخند و طنز آن را با شوخی رد کنید. عصبانیت اوضاع را بدتر می‌کند. لبخند زدن در جواب کنایه‌هایی که می‌شنوید باعث می‌شود کنایه‌ها کمتر می‌کند.

به خانواده همسرتان احترام بگذارید: به خانواده همسرتان به چشم کسانی بنگرید که می‌توانند دوست شما باشند. حتی اگر زیاد شما را دوست ندارند کاری نکنید که ارتباط‌تان بدتر شود.هرگز با آنها با لحن بد صحبت و به آنها توهین نکنید. به آنها علاقه نشان بدهید و به حرف‌شان گوش کنید. ناراحتی‌ها آرام آرام از بین می‌روند.

حرف تان را روشن و واضح بزنید: اگر می‌بینید خانواده همسر با شما مشکل دارند و به شما اجحاف می‌کنند رو در رو مشکل‌تان را به آنها بگویید. سعی نکنید حرف‌تان را از طریق شخص دیگری به گوش آنها برسانید. بکوشید پیش از این که دیر بشود مشکل را رک و راست به آنها بگویید.

بین همسر و فرزندان و خانواده همسر فاصله نیندازید: بین همسر و فرزندان‌تان از یک سو و خانواده همسرتان از سوی دیگر فاصله نیاندازید. بگذارید آزادانه با یک‌دیگر رفت و آمد کنند. اگر رابطه خوبی با خانواده همسرتان ندارید این شکاف تنها شرایط را بدتر می‌کند.

برخورد مناسب و پاستوریزه با قوم همسر!

مهربانی و محبت از هر چیزی موثرتر است: با مهربانی سخت‌ترین دل‌ها هم نرم می‌شوند. از هر موقعیتی برای نشان دادن محبت‌تان به خانواده همسرتان استفاده کنید. به آنها نشان بدهید که شما هم مانند فرزندشان نگران آنها هستید. هرگاه توانستید به آنها کمک کنید. اگر بیمار هستند از آنها نگه‌داری کنید و اگر در مسافرت‌هستند از خانه شان مواظبت کنید. کم کم محبت در وجود هر دو طرف جوانه خواهد زد.

خودتان باشید: تا آنجا که می‌توانید به خانواده همسرتان محبت کنید و به آنها احترام بگذارید ولی به خاطر آنها خودتان را عوض نکنید. همیشه الویت‌های‌تان را حفظ کنید. یادتان باشد مجبور نیستید به خاطر خانواده همسرتان خودتان را عوض کنید مگر این که برای شما فایده‌ای داشته باشد. اگر به خودتان و تصمیم‌های‌تان احترام بگذارید مردم به شما احترام خواهند گذاشت.

با تجربه و بالغ باشید: ساختن با خانواده همسر به بلوغ فراوانی نیاز دارد. باید بپذیرید آنها پدر و مادر شما نیستند پس همیشه کمی فاصله بین شما وجود خواهد داشت. هنگام برخورد با خانواده همسرتان سعی کنید خودتان را به جای ‌انها بگذارید. به جای شکایت از این که چرا به شما تبعیض می شود از غریزه‌‌تان کمک بگیرید و هوشمندانه رفتار کنید.

در پی درمان باشید: اگر مشکلی دارید که ناشی از روابط خانوادگی( پیش از ازدواج) است آن را حل کنید تا در زندگی مشترک با همسرتان به مشکل کمتری برخورد کنید.

ادامه مطلب / دانلود
css.php