نتايج جستجو مطالب برچسب : مجله خبری

به گزارش میهن فال به نقل از سی ان ان ترک، پس از اینکه یک کودک معلول ذهنی در استان ” کوتاهیا” ترکیه از دردهای شدید شکمی عاجز شد، خانواده او این کودک را به بیمارستان انتقال دادند و در سونوگرافی به عمل آمده مشخص شد اجسامی بزرگ در معده این کودک قرار دارد.

این وسایل از معده یک کودک بیرون آمده است +عکس

پزشکان بیمارستان با انجام یک عمل جراحی 3 ساعته 15 شئی آهنی و چوبی از جمله کارد میوه خوری، قاشق چای خوری، خودکار و چوب بستنی و برخی اشیا پلاستیکی را از معده این کودک بیرون آوردند.

ادامه مطلب / دانلود

رسانه‌های خبری در اروپا طی خبری اعلام کرده‌اند که رؤسای باشگاه پاری‌سن ژرمن رقمی معادل ۴۰۰ میلیون یورو (معادل ۱۶ تریلیارد ریال) برای خرید لیونل مسی پرداخت می‌کنند.

خبری که همه را شوکه می کند!

به گزارش میهن فال به نقل از باشگاه خبرنگاران: روزنامه موندو دپورتیو در اسپانیا اعلام کرده است که ناصر الخلیفه، رئیس باشگاه پاری‌سن ژرمن تصمیم گرفته است تا برای خرید لیونل مسی رقمی معادل چهارصد میلیون یورو پرداخت کند تا نظر مساعد این بازیکن را برای جدایی از بارسا و پیوستن به تیم پاری‌سن ژرمن بطور کلی جلب کند.

گفتنی است، هنوز لیونل مسی در رابطه با انتشار این خبر اظهارنظر دقیق و قطعی نکرده است.

ادامه مطلب / دانلود

بازیکنان جگز در لیگ دسته دو انگیس در یک شرط بندی دوستانه تصمیم گرفتند کسی که کمتر از بقیه تمرین کند با لباس دخترانه در تمرینات تیم حاضر شود.

لباس دخترانه بر تن بازیکن فوتبال! +عکس

این قرعه به نام بازیکن ۱۹ ساله تیم گری فریزر افتاد و او در تمرین روز ۳شنبه تیم با لباس صورتی به تمرین با هم تیمی‌ها پرداخت. این بازیکن تیم بولتون که به صورت قرضی در جگز توپ می‌زند بهای سنگینی بابت کمتر تمرین کردن پرداخته است!

ادامه مطلب / دانلود

اگر علاقه دارید با موی سرتان به wi-fi وصل شوید، حتما اطلاعات خود را در این زمینه ارتقاء دهید و در مورد روش این کار اطمینان حاصل کنید.

با موی سرتان به wi fi وصل شوید!

شرکت سونی قصد طراحی یک رایانه پوشیدنی دارد. این رایانه می‌تواند مانند کلاه گیس (موی مصنوعی) روی سر نصب شود.

این رایانه، مجهز به واحد پردازش تعبیه شده، سنسوری مانند Gps و سیستم wi-fi است. در این کامپیوتر بسیار کوچک یک دوربین کوچک، میکروفن و بلندگوی کوچکی تعبیه شده است.

جالب است که این کامپیوتر جزئی از سر شما می‌شود.

هنگامی که شما از این کامپیوتر خود استفاده می‌کنید، کاملا طبیعی جلوه می‌کند و کسی متوجه آن نمی‌شود.

ادامه مطلب / دانلود

پیرمردی که در دهستان دژگاه از توابع شهرستان فراشبند در استان فارس روزگار می گذراند و به «عمو حاجی» معروف است، از حمام گریزان است و می گوید که اگر تمیز شود، مریض می شود.

مردی که یک قرن حمام نرفته است! +عکس

به گزارش میهن فال به نقل از اصولگرا، عمو حاجی که چهره ای همانند انسان های غارنشین دارد و کهنسال به نظر می رسد که حتی مردم عادی سن او را نزدیک به یک قرن می دانند، رنگ خاکستر گرفته و قشری ضخیم از چرک بر اندام او سنگینی می کند.

چند سال پیش جوانان محل تصمیم گرفتنند عمو حاجی را به رودخانه ببرند تا آبی به بدن این مرد برسد، به همین منظور هنگامی که عموحاجی در خواب بود او را در عقب یک وانت گذاشتند تا او را در رودخانه حمام کنند؛ وقتی به رودخانه رسیدند، دیدند عمو حاجی در عقب وانت نیست. زیرا او پیش از رسیدن، خود را به بیرون از وانت انداخته بود تا مبادا بدنش با آب آشتی کند و عمو حاجی همان جا گفته بود اگر تمیز شوم، مریض می شوم.

براساس این گزارش ،عموحاجی از خوردن هر نوع خوراکی تازه و نوشیدن آب بهداشتی پرهیز می کند به گونه ای که اگر به زورهم به او آب گوارا بنوشانند، عکس العمل منفی نشان می دهد و به شدت ابراز ناراحتی می کند.

لذیذترین غذا به قول خودش، حیوانات مرده و گندیده است و فرقی ندارد که این حیوان حلال و یا حرام گوشت باشد. این سالخورده که گفته می شود به دلیل مشکل عاطفی که در ایام جوانی برای او رخ داده از مردم و اجتماع گریزان و گوشه عزلت و انزوا برگزیده سالیان سال است که در زیر مکانی مسقف ماوا ندارد و در گرما و سرما در هوای آزاد به سر می برد.

برخی از جوانان و نوجوانان دژگاه برای عمو حاجی مرغ، گربه، روباه، خارپشت و حتی مار مرده می برند او این حیوانات را در گودالی در اطراف خود دفن می کند و پس از چند روز با آتشی که در این گودال می افروزد، آن را نیم پز می کند و با ولع خاصی می خورد.

عمو حاجی پس از آن با خوردن آب گندیده که در یک حلب زنگ زده و حشرات مختلف در داخل آن شناور هستند، وعده غذایی را به پایان می برد.

لیوان او یک حلب 4.5 کیلویی روغن است و او با استفاده از این حلب روزانه نزدیک به پنج لیتر آب می نوشد.

لباس پوشیدن این مرد در هستان دژگاه که دارای گرمای نزدیک به 50 درجه سانتی گراد است شگفتی آور است؛ زیرا او تمام لباس هایی را که مردم این منطقه برایش می آورند، پس از بریدن آستین های پیراهن و پاچه های شلوار با دندان، آنها را بر تن می کند.

لوازم زندگی او شامل یک چماق است که پیشتر پلوس وانت بوده است و وزن آن 17 کیلوگرم است، استکان چایخوری این مرد عجیب یک کلاه ایمنی اسقاطی است و چند حلب کهنه روغن نباتی است که بچه های این دهستان با آفتابه در این حلب ها برای او آب می ریزند.

عمو حاجی یک پیپ استثنایی هم دارد که از یک زانوی سه اینچی آب تشکیل شده که او سرگین (فضولات) حیوانات را در آن می ریزد و آتش می زند و به آن پک می زند و با هر مرتبه پک، دود پر حجمی از دهانش خارج می شود.

افزون بر این که شست و شوی بدن، ظرف آب و بهداشت برای او معنا ندارد، خود را با سوزاندن موهای زاید بدن اصلاح می کند. محل زندگی این مرد رویگردان از بهداشت و مردم، محل تجمع سگ، گاو و چارپایان محل است.

ادامه مطلب / دانلود

به گزارش میهن فال به نقل از فردا نیوز، خانم ارینا Ирина که هم اکنون در بیمارستانی در شهر کورسک روسیه Курск از بچه‌هایش نگهداری می‌کند از وضعیت بچه‌های خود بسیار راضی است و حال عمومی وی هم رضایت بخش است.

شوهر این خانم از ترس مخارج فرزندان خود گریخته است و گویا قصد بازگشت به خانواده خود را ندارد.

در پی این رویداد، ولادیمیر پوتین رییس جمهور این کشور تعهد کرده است هزینه نگهداری این نوزادان را بپردازد.

وزن 10 نوزاد در مجموع هنگام تولد 3 کیلو بوده است.

ادامه مطلب / دانلود

وی امیدوار است تا با خالکوبی تبلیغات موسسات بر روی صورت خود، بتواند مبالغ قابل توجهی به دست بیاورد.

مردی که صورتش را حراج کرد! +عکس

محبت افراطی یک جوان آلمانی به سگ‌ها باعث شده که وی به فکر ساختن و راه اندازی یک موزه در مورد سگ‌ها در کشورش باشد اما از آنجا که وی فاقد هزینه کافی برای ساختن این بناست، طی اقدام عجیبی تصمیم گرفته صورت خود را برای تبلیغ شرکت‌ها و موسسات، به آن‌ها اجاره دهد.

وی امیدوار است تا با خالکوبی تبلیغات موسسات بر روی صورت خود، بتواند مبالغ قابل توجهی به دست بیاورد.

مردی که صورتش را حراج کرد! +عکس

این مرد آلمانی حتی با تقسیم صورت خود، هزینه هر قسمت را بنا به اهمیت مشخص کرده به عنوان مثال پیشانی ۵۰ هزار یورو، بینی ۲۰هزار یورو و… و امیدوار است در مجموع بتواند از این کار جمعاً ۱۰۰ هزار یورو کاسب شود.

ادامه مطلب / دانلود

کارآگاهان پلیس‌آگاهی تهران‌بزرگ زنی را که با مسموم‌کردن مالباختگان از آنها سرقت می‌کرد را دستگیر کردند.

به گزارش میهن فال به نقل از ایسنا، در اسفندماه سال 91 مردی با هویت مشخص با مراجعه به کلانتری 140 باغ‌فیض به مأموران اعلام کرد که دو روز پیش خانم حدود 30 ساله‌ برای نظافت به خانه آورده شد اما به بهانه دادن آبمیوه مرا بیهوش کرد و زمانی که به هوش آمدم متوجه شدم که کیف‌دستی حاوی پول و مدارک شناسایی‌ام سرقت شده که با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع “سرقت به شیوه بیهوشی” و به دستور بازپرس شعبه یازدهم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار پایگاه دوم پلیس‌آگاهی تهران‌بزرگ قرار گرفت.

سرقت های زنانه با نام مریم حیدرزاده!

مالباخته پس از حضور در پایگاه دوم پلیس‌آگاهی تهران‌بزرگ، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در ساعت 19:00 بیست و هشتم اسفند سال 91 هنگام برگشت به منزل و مقابل شیرینی‌فروشی در منطقه مرزداران با ماشین ایستاده بودم که خانم حدود 30 ساله‌ای تقاضای کمک کرد و شروع به گریه و زاری کرد و عنوان داشت که بچه یتیم دارد و حاضر است تا در خانه هم کار کند؛ بنده نیز از روی ناآگاهی و دلسوزی ایشان را به خانه بردم، زمانی که به خانه رسیدم، این خانم شروع به کار کرد و من نیز در حال استراحت بودم تا این که پس از گذشت حدود 30 دقیقه، این خانم لیوان آبمیوه‌ای تهیه و برایم آورد که به محض خوردن مقداری از آن بیهوش شدم.

پس از گذشت دو روز زمانی که به هوش آمدم، متوجه شدم که کیف‌دستی حاوی سه میلیون تومان وجه نقد، گوشی تلفن‌همراه و گذرنامه‌ام به سرقت رفته است.

با آغاز تحقیقات، کارآگاهان پایگاه دوم آگاهی با بررسی پرونده‌های مشابه موفق به شناسایی تعداد دیگری از مالباختگان شدند که به همین شیوه و توسط خانم حدود 30 ساله‌ای مورد سرقت قرار گرفته بودند.

یکی از این مالباختگان نیز در اظهارات مشابهی به کارآگاهان گفت: خانم جوانی در چهاردهم تیرماه امسال به بهانه مسیر مستقیم سوار خودروی اینجانب شد و پس از مدت کوتاهی، تمایل به دوستی داشت، پس از مقداری چرخیدن در خیابان‌ها و صحبت‌کردن،این خانم درخواست نوشیدنی کرد و من نیز دو آبمیوه خریدم اما پس از نوشیدن مقداری از آبمیوه، ظرف چند دقیقه بیهوش شدم؛ فردای آن روز زمانی که بیدار شدم، متوجه شدم که چند سکه طلا و سرویس طلای خواهرم به ارزش تقریبی 20 میلیون تومان سرقت شده و توسط مردم به بیمارستان منتقل شده‌ام.

مأموران کلانتری 140 باغ‌فیض 14 شهریورماه امسال در ساعت 22:00 حین گشت‌زنی در بلوار میرزایی متوجه تجمع تعدادی از شهروندان شدند که قصد داشتند تا مانع از فرار خانم جوانی شوند که بنا به گفته یکی از همسایگان، این زن از منزلش سرقت کرده بود. با حضور مأموران، زن جوان که قصد فرار داشت، دستگیر و به کلانتری منتقل شد.

در بازرسی از اموال همراه متهمه، مأموران کلانتری 140 موفق به کشف تعدادی مدارک شناسایی متعلق به افراد غیر از جمله یک گذرنامه شدند که با بررسی سوابق موجود در سیستم پلیس مشخص شد که گذرنامه دارای سابقه سرقت بوده و پرونده سرقت آن در پایگاه دوم آگاهی در حال رسیدگی است.

متهمه که خود را به نام “مریم حیدرزاده” معرفی کرده بود، منکر هرگونه سرقت شد و مدعی شد که گذرنامه متعلق به فردی است که تا چندی پیش با وی ارتباط دوستانه داشته و مدارکش به صورت امانت نزد او باقی مانده است.

با انتقال متهم به پایگاه دوم‌آگاهی، کارآگاهان موفق به شناسایی هویت واقعی متهمه به نام “زهرا . ح” شدند که دارای سوابق متعدد دستگیری است. همزمان با شناسایی هویت واقعی متهمه، از مالباختگانی که به شیوه بیهوشی مورد سرقت قرار گرفته بودند نیز برای شناسایی متهم دعوت شد و آنها نیز بلافاصله پس از مواجهه حضوری با متهمه، وی را به عنوان سارق اموال خود مورد شناسایی قرار دادند.

“زهرا” که پس از شناسایی هویت واقعی و مالباختگان چاره‌ای جز اعتراف نداشت، به ناچار لب به اعتراف گشود و در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: ” حدود 9 سال پیش توسط همسرم به مصرف هروئین اعتیاد پیدا کردم، از آن زمان و با وجود متارکه از همسرم، همچنان به مصرف مواد اعتیاد دارم و تمامی پول و طلاهای بدست آمده در سرقت‌ها را نیز صرف خرید موادمخدر کرده‌ام.

سرهنگ کارآگاه میرزکی، رییس پایگاه دوم پلیس‌آگاهی تهران‌بزرگ، با اعلام این خبر گفت: در حال حاضر رسیدگی به پرونده در مراحل اولیه است و متهمه برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار پایگاه دوم پلیس‌آگاهی تهران‌بزرگ قرار گرفته است.

وی از کلیه شکات و مالباختگانی که بدین شیوه و شگرد مورد سرقت قرار گرفته‌اند خواست تا برای شناسایی متهمه و پیگیری شکایات خود به پایگاه دوم پلیس‌آگاهی تهران‌بزرگ واقع در خیابان آزادی – خیابان زنجان شمالی مراجعه کنند.

ادامه مطلب / دانلود

دختری که سال‌های پیش مورد سوء استفاده قرار گرفته بود، ماجرا تلخ زندگیش را برای اینکه سرمشقی باشد برای سایر جوانان شرح داد.

تجاوز به دختر تهرانی در سالن بازیگری
به گزارش میهن فال به نقل از  تعامل، گوشه‌ای از اتاق کز کرده بود و گاهی عین خل‌ها مادرزاد، بی‌خودی می‌خندید و دوباره چهره‌اش در هم فرو می‌رفت و گریه می‌کرد.

فکرش هم نمی‌کرد یک کتک جانانه از پدرش بخورد و آنقدر جیغ بکشید که صدایش بگیرد.

24 ساعتی لب به غذا نمی‌زد و غذایش شده بود آب و غصه…..

تقصیرش خودش بود. حالا چه ایرادی داشت که مریم برود دنبال عشقش، چه ایرادی داشت که مریم یک بازیگر شود، ولی همیشه پدر نه گفتن بی‌دلیلش که هیچ وقت هم علتش را نگفت تکرار می‌شد.

مریم تو رویاهایش، خود را هنر پیشه‌ای می‌دید که او را می‌شناسند و خیلی ها از او خواهش می‌کنند که به آنها امضاء بدهد و با آن ها عکس بیندازد.

بعد آن قدر رویاهایش را ادامه می‌داد که از زندگی در خانه‌ای اعیانی با اتومبیل آخرین مدل و بهترین وسایل زندگی سر در می آورد . بعد به خودش می‌آمد، حالتی مجهول بین بغض و گریه و لبخند و نیشخند روی چهره‌اش نمایان می‌شد و یکباره می‌زد زیر گریه.

یک روز صبح، تصمیم خودش را گرفت. از مدت‌ها پیش می خواست راهی را که انتخاب کرده است برود و به هدفش برسد. به دلش می‌گفت: پدر هرچقدر هم مخالفت کند باید راهم را ادامه دهم .

دوستان و دختر خاله‌هایش هم به اوگفته بودند که استعداد زیادی برای هنرپیشه شدن دارد.

حتی چند بار هم سر لوکشن و سکانس های فیلم رفته بود.

آنقدر پاپیچ بود و پیگیر که بالاخره دستیار کارگردان و کارگردان را دیده بود بعد به آن ها گفته بود که می‌خواهد بازیگر شود و آن‌ها جواب دادند که برای این فیلم بازیگران انتخاب شده‌اند و ان شاالله برای کارهای بعدی .

مریم از تک تا نیافتاده بود و با هرقیمتی نشانی لوکیشن فیلم‌های مختلف را پیدا می کرد و می رفت سراغ سازندگان فیلم. آن روز صبح هم نشانی یک از دفترهایی را که در روزنامه آگهی داده بود بازیگر و هنرپیشه استخدام می کند یادداشت کرده بود و ساعت 9 و 30 دقیقه صبح راهی دفتر فیلمسازی شد.

عصر روز گذشته همین طور که لابه لای آگهی روزنامه ها به دنبال شغل مناسبی می گشت؛ یک باکس آگهی را دید که نوشته بود “قرداد با هنرپیشه آماتور با حقوق مکفی برای بازی در سریال و فیلم سینمایی” با شوق شماره را یادداشت کرد و بدون اینکه به پدر و ماردش چیزی بگوید سریع رفت سراغ تلفن و شماره گرفت . بعد نشانی دفتر را گرفت. فردا صبح وقتی سوار تاکسی شد ، دوباره رویاهایش را مرور کرد، آن قدر در خیال و رویا بود که نفهمید چطور مسیر یک ساعته و پرترافیک طی کرد.

دفتر فیلمسازی درکوچه ای باریک بود در یکی از خیابان‌های منتهی به خیابان گاندی . بر سر در باریک و سبز رنگی که پایه هایش زنگ زده بود پلاک 34 نوشته شده بود و هیچ نشانه ای از تابلوی شرکت فیلمسازی نبود .

مریم زنگ زد و بعد بلافاصله رفت داخل . طبق اول ، سرسرایی بود تاریک که روی دیوارهایش پوستر بازیگران و فیلم سازان ایرانی و خارجی چشبانده بودند.

به محض ورود جوانی 21 – 22 ساله که شلواری جین به پا داشت سلام داد و مریم با لبخند گفت: برای تست بازیگری آمدم.تو روزنامه آگهی داده بودید.

جوان سرتکان داد: بله ، خواهش می‌کنم ، تشریف داشته باشید، الان آقای امیری می‌آید خدمتتان.

چند دقیقه طول کشید آقای امیری که جوانی بود نهایتا 20 ساله آمد. سلام و علیک کرد و مریم برای تست بازیگری به اتاق مجاور که شیشه هایش از داخل با روزنامه پوشانده شده بود و نوری از بیرون به داخل اتاق نمی‌آمد دعوت کرد.

مریم وارد اتاق شد و امیری گفت: من منصور امیری هستم کارگردان سریال های تلویزیونی، شما؟
مریم جواب داد: من رضوی ام.

تا حالا در سریالی سابقه بازیگری داشته اید؟

مریم جواب داد: نه، اما درمدرسه و دبیرستان در گروه تئاتر بودم.

منصور گفت: چهره‌تان که مناسب است برای بازیگر شدن، به نظر خودتان موفق می‌شوید؟

مریم نفس عمیقی کشید گفت: حتما موفق می‌شوم البته به لطف شما هم بستگی دارد.

می‌دانید من عاشق هنر پیشه شدم هستم.

منصور گفت: ببینم از پدرو مادرت رضایت نامه دارید؟

مریم مضطرب شد و گفت:

مگر لازم است؟

منصور که متوجه اضطراب مریم شده بود زیر لب گفت:

خودشه…..!!!!!

منصور به خود آمد، گفت:

چیری نیست حتما مانند بقیه هنرپیشه‌های معروف پدر و مادرتان از پیشرفت شما ناراحت می‌شوند.

با این حرف ها مریم دیگر در پوست خود نمی‌گنجید.

مریم گفت: پس دوربینتان کو ؟ من شنیدم برای تست باید جلوی دوربین رفت.

منصور خنده خنده گفت:

چشم های من خودش نقش دوربین را ایفا می‌کند .شما نگران دوربین نباش.

بعد پرسید کدام بازیگر را دوست دارید و از مریم خواست تا نقشش را در یکی از فیلم هایی که از او دیده بازی کند.

مریم شروع کرد و منصور چشم از او بر نمی‌داشت.

منصور گفت: بازی شما معرکه است ساعت 18 بیایید تا کارگردان سریال هم از شما تست بگیرد.

مریم که از خوشحالی بال درآورده بود و پس از کلی تشکر خداحافظی کرد و رفت.

مریم عصر ساعت 6 خود را به شرکت رساند.زنگ زد و وارد شد.

پسری که هامون نام داشت روی صندلی منظر مریم نشسته بود. با دیدن مریم بلند شد و دست دراز کرد و مریم هم با اکراه به او دست داد.

سپس منصور وارد شرکت شد و آرام آرام به مریم نزدیک شد و آهسته گفت: اینجا می‌توانی راحت باشی و دست به سمت مریم دراز کرد.

همین که مریم جبغ کشید تا فرار کند دو پسر درشت هیکلی دیگر وارد شرکت شده و مانع از خروج مریم شدند.

مادر مریم که از نگرانی دلش شور می‌زد، بدون آنکه بداند بر سر دخترش چه اتفاقی افتاده است مداوم به گوشیش زنگ می‌زد ولی دختر‌ نمی‌توانست جواب دهد.

منصور امیری به مریم گفت: اگر می‌خواهی بروی خانه‌یتان برو ولی نه به پدرت و مادرت چیزی می‌گویی نه به پلیس ، چونکه اگر این کار را بکنی مطمئا باش فیلمت را که ضبط شده پخش می‌کنیم.

مریم می‌خواست بمیرد ولی آن فیلم را نمی‌دید. موقع رفتن هم منصور یکی از النگوهای دختر ار گرفت. هرچه مریم التماس کرد فایده نداشت . شب وقتی به خانه رسید پدرش از سرکار آمد و به بی‌مقدمه مریم به باد کتک گرفت که چرا تلفنت را جواب ندادی؛ تا این موقعه شب کجا بودی. مریم هم که ترسیده بود هیچ نگفت و بدون آنکه شام بخورد خوابید.

فردا روز بازهم منصور به مریم زنگ و با تهدید فیلم از او اخاذی کرد و این ماجرا تا جایی ادامه داشت که مریم تمام النگو و پولهایش را برای حفظ آبرویش داد و در نهایت زمانی که منصور مبلغ 500 هزار تومان از مریم خواست و دختر نیز دیگر پولی نداشت، مجبور شد سر جیب پدرش برود که ناگهان پدر متوجه شد و مریم را دوباره زیر باد کتک گرفت و این بار مریم طاقت نیاورد و تمام ماجرا را برای پدرش تعریف کرد.

پدر با عصابیت به همراه دخترش پیش پلیس رفتند و ماموران توانستند با یک قرار صوری منصور را به همراه دو همدستش دستگیر کنند.

در نهایت این متهمان به اخاذی و سوء استفاده از هفده‌ دختر جوان اعتراف کردند.

ادامه مطلب / دانلود

مشکلات روانی و منزوی‌شدن،‌ تنها مشکل مهرزاد نبود و وی علاوه بر آن دچار مشکلات جسمی و پزشکی نیز شده بود تا جایی که به خاطر فشارخون بالا که خودش عدد آن را 20 اعلام می‌کند از سربازی معاف شده و چند روزی را هم در بیمارستان سپری کرد.

“با باسکول میدان تره‌بار وزنم را می‌کشیدم و به حدی افسرده شده بودم که حتی فکر خودکشی هم به سرم زد” این جملات شرح وضعیت جوان 24 ساله سنندجی از زمانی است که وزنی قریب به 200 کیلوگرم داشت و امروز پس از کم‌کردن 117 کیلوگرم از وزن خود می‌خواهد رکوردش را در ایران و جهان ثبت کند.

مهرزاد فتحی جوان 24 ساله‌ای است که از دوم مهرماه پارسال در حالی که باسکول میدان تره‌بار عدد 196 را برای وزنش ثبت کرده بود، تصمیم به کاهش وزن یا به عبارتی لاغرشدن گرفت.

مهرزاد در شرح وضعیت جسمی و روحی خود در آن زمان می‌گوید: زمانی که متولد شدم حدود شش کیلوگرم وزن داشتم و پس از آن تا زمانی که تصمیم به لاغرشدن گرفتم همواره اضافه وزن داشتم تا اینکه این اواخر ترازو نیز وزنم را نمی‌کشید و برای اطلاع از وزنم به میدان میوه و تره‌بار سنندج می‌رفتم و آخرین باری که خودم را وزن کردم، 196 کیلوگرم بود.

این جوان سنندجی درباره مشکلات و فشارهای ناشی از وزن زیادش نیز می‌گوید: وضع روحی خوبی نداشتم و کاملا منزوی شده بودم، به طوری که حتی چند بار هم فکر خودکشی به سرم زد، چرا که به دلیل اضافه وزن زیاد، بازخوردهای خوبی از جامعه دریافت نمی‌کردم و علاوه بر این که همواره مورد تمسخر برخی در اماکن عمومی قرار می‌گرفتم، حتی برای تاکسی سوارشدن، خرید لباس و انجام کارهای روزمره هم مشکل داشتم تاجایی‌که علی‌رغم علاقه‌ زیادی که به درس خواندن داشتم، انگیزه حضورم در دانشگاه را هم از دست داده بودم.

مشکلات روانی و منزوی‌شدن،‌ تنها مشکل مهرزاد نبود و وی علاوه بر آن دچار مشکلات جسمی و پزشکی نیز شده بود تا جایی که به خاطر فشارخون بالا که خودش عدد آن را 20 اعلام می‌کند از سربازی معاف شده و چند روزی را هم در بیمارستان سپری کرد.

کبد چرب گرید2، هم بیماری دیگریست که مهرزاد در ایام چاقی که خود آن را سرطان می‌نامد به آن مبتلا بوده و درباره آن به ایسنا می‌گوید: به تشخیص پزشک متوجه شدم که به بیماری کبدچرب هم مبتلا شده‌ام و واقعیت آن‌ است که چون احساس می‌کردم ممکن است به بیماری‌های دیگری نیز به علت چاقی مبتلا شده باشم، از انجام چکاب و مراجعه به پزشک واهمه داشتم.

وی که سرانجام پس از کش و قوس‌های فراوان در رشته مهندسی مکانیک سیالات فارغ‌التحصیل شده، درباره تصمیمی که برای کاهش وزنش گرفته، توضیح می‌دهد: دوم مهرماه سال 91، به کارشناس تغذیه مراجعه کرده و مشکلم را با او در میان گذاشتم و پس از آن بود که برنامه‌های من برای لاغرشدن آغاز شد.

مهرزاد ادامه داد: پس از آن گرچه امید چندانی به کاهش وزن نداشتم اما رژیم غذایی‌ام را در کنار پیاده‌روی ادامه دادم تا این که پس از 2.5 ماه حدود 30 کیلوگرم وزن کم کردم اما همچنان با ترازوی معمولی نمی‌توانستم وزنم را بکشم و پس از آن بود که تمرینات ورزشی‌ام را با تردمیل در سه نوبت روزانه ادامه دادم و هر چهل روز هم برنامه‌ام را تغییر می‌دادم.

مهرزاد، حدود 6 ماه پس از آغاز تمرین و رژیم
کاهش وزن 117 کیلوگرمی جوان سنندجی

این جوان سنندجی با بیان اینکه رژیم‌غذایی و ورزشی با تردمیل را تا وزن 140 کیلوگرم ادامه داده و پس از آن کوهنوردی را نیز به برنامه‌اش اضافه کرده است، می‌افزاید: کوهنوردی را از کوه‌های «آبیدر» و هفته‌ای دو بار آغاز کردم و از فروردین‌ماه که وزنم به 130 رسید، هر روز به کوهنوردی می‌رفتم و ارتفاع 2300 متری قله آبیدر را می‌پیمودم و همزمان با آن نیز روزانه 14 کیلومتر تردمیل می‌رفتم و هر شب هم پیاده‌روی می‌کردم.
کاهش وزن 117 کیلوگرمی جوان سنندجی

مهرزاد با بیان اینکه سرانجام پس از هشت ماه و 20 روز به وزن 81 کیلوگرم رسیدم می‌گوید: در حال حاضر نیز با گذشت حدود 10 ماه از آغاز رژیم غذایی و تمرینات ورزشی با 187 سانتی‌متر قد، به وزن 78 کیلوگرم رسیدم و تحت نظر کارشناس تغذیه و برنامه‌های ورزشی که از یکی از اقوام می‌گیرم، فعالیتم را ادامه می‌دهم.

رکورد دنیا را جابه‌جا کردم، اما مسئولان کمک نکردند
مهرزاد همچنین معتقد است: رکورد دنیا را از نظر کاهش وزن در طول مدت معین جابجا کرده و با گله از مسئولانی که در این زمینه کمکی به وی نکرده‌اند، به ایسنا می‌گوید: برابر اطلاعاتی که من دارم، یک جوان آمریکایی 111 کیلوگرم را در طول یکسال و یک جوان ایرانی نیز 120 کیلوگرم را در طول یک سال و دو ماه کم کرده و این در حالی است که رکورد کاهش وزن من 117 کیلوگرم در طول هشت ماه و 20 روز بود.

به گفته وی، در حال حاضر به دنبال کمک مسئولان و پیداکردن راهی است تا بتواند رکوردش را در کشور و جهان به ثبت برساند.

کاهش وزن 117 کیلوگرمی جوان سنندجی

وی که این روزها به دنبال شغلی مناسب نیز هست، درباره عوارضی که پس از کاهش وزن دچار آن شده نیز می‌گوید: تنها مشکلی که دارم،‌ مشکل پوست بدنم است که با توجه به لاغر شدنم، کمی آویزان شده و برای رفع آن باید جراحی پلاستیک انجام دهم.

ادامه مطلب / دانلود

جای رژ لب روی یقه ی رئیس جمهور + عکس
شبکه مردمی اطلاع رسانی: رئیس جمهور مجبور شد جلوی همه این را توضیح دهد تا بعد از آن با همسرش دچار مشکل نشود.

روزنامه دیلی میل در خبر جالبی نوشت: همسر رئیس جمهور در مورد اینکه روی یقه اوباما جای رژ لب بود چه فکری خواهد کرد. اوباما مجبور شد سه شنبه شب در میهمانی که برای آسیایی آمریکایی ها ترتیب داده بود به خاطر جای رژ لب روی یقه لباس خود جلوی صدها نفر این موضوع را در همان میهمانی توضیح دهد.
جای رژ لب روی یقه ی رئیس جمهور + عکس
دیلی میل نوشت: اوباما جای رژ لب را به کسی دیگری غیر از همسر خود نسبت داد و تقصیر ها را گردن او انداخت.
او جای رژ لب را به جسیکا سانچز خواننده آمریکایی که در میان حضار بود نسبت داد و گفت این کار اوست و اوباما در میان جمعیت گفت من می خواهم همین جا این موضوع را توضیح بدهم و مشخص شود که کار جسیکا بوده است تا بعد از این با همسرم میشل دچار مشکل نشوم و من این را علنا می گویم که این جای رژ لب ناخواسته روی یقه من افتاده است.
جای رژ لب روی یقه ی رئیس جمهور + عکس

.

ادامه مطلب / دانلود

راز جنایت خفاش شب و همسرش

شکایت همزمان دو دختر جوان در اداره آگاهی، راز جنایت‌های هولناک خفاش‌شب جوانرود و همسرش را فاش کرد.

به گزارش مهر، سرهنگ عظیمی، رئیس پلیس آگاهی استان مازندران درباره اقدامات مجرمانه خفاش‌شب جوانرود و همسرش گفت: پانزدهم فروردین امسال دو شکایت مشابه در اداره آگاهی مطرح و در بررسی آنها مشخص شد زن و مردی به بهانه خواستگاری، دختران را فریب داده و با انتقال به باغ‌های اطراف جوانرود، در این محل مرد تبهکار قربانیان را مورد آزار و اذیت قرار داده و پس از سرقت طلاهایشان، از محل گریخته‌اند.

وی افزود: با توجه به حساسیت موضوع، تیمی از ماموران رسیدگی به پرونده را در دستور کار قرار دادند. بررسی کارآگاهان نشان داد، متهمان زن و شوهر بوده و با پرسه زدن در شهر، طعمه‌های خود را از میان زنان و دختران جوان انتخاب می‌کنند.

سرهنگ عظیمی ادامه داد: ماموران با جستجوی گسترده، مخفیگاه متهمان را در ساری شناسایی و هر دو را در عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند. در بازرسی از خانه آنها نیز بخشی از طلاهای سرقتی قربانیان کشف شد. متهمان به نام‌های سعید بیست و هفت‌ساله و ماندانا بیست و پنج‌ساله با قرار قانونی روانه زندان شدند.

براساس این گزارش، بررسی شکایت مالباختگان نشان می‌دهد متهمان علاوه بر پوشش خواستگار، در قالب مسافرکشی هم اقدام به این کار می‌کردند.

ملااکبری، دادستان جوانرود در این رابطه گفت: شکایتی نیز از سوی زنی مطرح شد که براساس آن وی مدعی بود شخصی به بهانه مسافرکشی، من و فرزندم را سوار خودرو کرد و با تهدید و زور ما را به باغی منتقل و طلا و جواهراتم را سرقت کرد. متهمان با فریب زنان و دختران، آنها را سوار خودروی پژو آر دی سبز کرده و با انتقال به باغی در کوی رسول‌آباد میاندرود، طلا، جواهرات و پولشان را سرقت می‌کردند و مرد متهم نیز آنها را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد.

عظیمی افزود: در محل حادثه تعدادی کیف، کفش و لباس زنانه پیدا شد و بررسی‌های اولیه نشان داد تعداد افرادی که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند ده نفر هستند که تحقیقات ادامه دارد.

 

ادامه مطلب / دانلود

خانواده عسل بدیعی دوباره داغدار شد

رضا داودنژاد بازیگر سینما و تلویزیون با حضور در برنامه سینمایی «هفت» نحوه درگذشت عسل بدیعی بازیگر جوان را شرح و به برخی شایعات پاسخ داد.

در ابتدای این برنامه رضا داودنژاد بازیگر سینما و تلویزیون و همسر خواهر عسل بدیعی بازیگر سینما و تلویزیون که اخیرا درگذشت، گفت: «من سه تسلیت باید بگویم. یکی به جانیار عزیر فرزند عسل بدیعی، دیگری به خانواده بدیعی و تسلیت بعدی به شاهرخ بدیعی پدر عسل که بعد از درگذشت دخترش، برادرش را هم از دست داد و در حال حاضر برای مراسم درگذشت برادرش به مشهد سفر کرده است.» او با اشاره به اینکه روزهای نوروز را کنار عسل بدیعی گذراندند، ادامه داد: «به خاطر عملی که سال گذشته داشتم، من و همسرم نوروز را در خانه ماندیم. عسل هم به خاطر ما به سفر نرفت و با ما بود. او روز هفتم عید به همسرم پیشنهاد داد به دیدن سیاوش (یکی از بازیگران فیلم «بچه‌های بد») بروند. سیاوش که به مدت ۱۱ سال بیمار است، با وجود بیماری بعد از درگذشت عسل برای مراسم یادبود او به مسجد آمد.»

داودنژاد درباره شروع سردردهای عسل بدیعی توضیح داد: «چند روزی بود که او به همسرم غزل می گفت سردرد دارد. بالاخره این سردردهای آن‌قدر به او فشار آورد که یک روز به غزل زنگ زد و او هم خیلی زود به خانه عسل رفت. سردردها تا شب شدت بیشتری گرفت تا اینکه همسرم به من زنگ زد و من هم به خانه عسل رفتم. شرایط به نحوی بود که مجبور شدیم با اورژانس تماس بگیریم.»

این بازیگر سینما همچنین افزود: «ما عسل را به بیمارستان بهمن رساندیم و خیلی زود او را به اتاق احیا بردند، اما اصلا متوجه نشدیم چه اتفاقی افتاد و هیچ کس هم توضیحی به ما نمی‌داد. فقط به ما گفتند دچار ایست تنفسی شده است. مدام ما را از اتاق بیرون می‌کردند و به جای توضیح دادن و آرام کردن می‌گفتند، داخل اتاق نرویم.»

او درباره صحت مسمومیت دارویی بدیعی گفت: «از آنجایی که این اتفاق به خاطر مسمومیت برای من هم افتاده بود، فکر کردم ممکن است به خاطر مسمومیت باشد. من به کسی نگفتم مشکل عسل مسمومیت دارویی است، گفتم شاید مسموم شده باشد. برخی از دوستان هم در این فاصله خودشان را به بیمارستان رساندند و در بیمارستان تنها چیزی که به ما می‌گفتند این بود که باید چهار میلیون تومان پول بدهید تا به بیمارستان لقمان منتقل شود. تکرار این مساله من را عصبانی کرد که همین جابه خاطر همین عصبانیت عذرخواهی می‌کنم.»

در ادامه با توضیح اینکه بیمارستان باید تغییر می‌کرد، اظهار داشت: «از بیمارستان بهمن به همه بیمارستان‌ها زنگ زدند و قرار شد عسل را به بخش آی سی یو بیمارستان لقمان منتقل کنند، اما از آنجا که آی سی یو بیمارستان لقمان جا نداشت، به بیمارستان کیان منتقل شد. آنجا به ما گفتند که ممکن است تشنج کرده باشد و سطح هوشیاری‌اش پایین آمده است.»

او ادامه داد: «پدر و مادر عسل مشهد بودند و من تلفنی به آقای بدیعی گفتم عسل دچار مسمومیت شده و چون در بخش زنان بستری است من نمی‌توانم تلفن را دست او بدهم. می‌خواستم آن‌ها خودشان را به تهران برسانند. از آنجایی که آقای بدیعی زمان بیماری من با بیمارستان تماس می‌گرفت و ممکن بود برای پیگیری حال عسل با بیمارستان تماس بگیرد، به مسئول بخش سپردم که اگر کسی تماس گرفت بگویید مشکل عسل مسمومیت دارویی است. از همان جا این مسمومیت دارویی پیچید و در رسانه‌ها هم منتشر شد.»

همسر خواهر زنده‌یاد عسل بدیعی در ادامه گفت: «در نهایت خون عسل را برای آزمایش به بیمارستان لقمان فرستادیم و دکتر همان جا گفت به احتمال زیاد آسیب مغزی دیده است. آقای بدیعی هم خودش را رساند و در نهایت هوشیاری پایین آمد و مرگ مغزی تایید شد. در این اتفاق دو روایت وجود دارد. یکی روایت علمی و پزشکی و دیگری روایت من و همسرم که از نزدیک شاهد ماجرا بودیم. در نهایت در این روزها اتفاقاتی که افتاد و حمایت مردم و مسئولان این داغ را برای خانواده و ما کمتر کرد.»

رضا داودنژاد در خصوص نحوه اهداء اعضای عسل بدیعی عنوان کرد: «اهداء عضو عسل هم سبب شد کمی آرام شویم. او سال ۷۶ به همراه تمام خانواده بدیعی اعضای بدن خود را اهدا کرده بودند. سال گذشته در جریان پیوند کبد من هم عسل دوباره اعضای خود را اهدا کرد. با اینکه برای خانواده خیلی سخت بود در نهایت به این کار رضایت دادند و هفت عضو بدن او به بیماران نیازمند اهدا شد. در سایت اهدا عضو روزانه ۳۰۰ نفر فرم اهداء اعضای را پر می‌کنند، اما بعد از درگذشت عسل بدیعی در سه روز این آمار به ۱۶ هزار نفر افزایش پیدا کرد.»

او تاکید کرد که تمامی اعضا بدن بدیعی سالم بوده است و اگر اعضای بدن او سالم نبود اصلا عمل پیوند انجام نمی‌شد. داودنژاد از پشتیبانی مردم و مسئولان فرهنگی تشکر کرد و گفت: این آخرین گفت‌وگویی است که درباره مرگ عسل بدیعی انجام می‌دهم، چون بیش از این برای من و خانواده عسل خوشایند نیست. دیگر نمی‌خواهم به خاطر این مساله تیتر خبری شوم.

 

ادامه مطلب / دانلود

شکست عشقی دختر جوان را بی آبرو کرد!

رییس پلیس فتای استان اردبیل از شناسایی فردی که با ایجاد صفحه ای جعلی در اینترنت اقدام به هتک حرمت دختری جوان کرده بود، خبرداد و گفت : متهم اعتراف کرد برای انتقام جویی دست به این کار زده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران سرهنگ امینی گفت: پیرو شکایت خانمی مبنی بر هتک حرمت وی در فضای مجازی، ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند.
رییس پلیس فتا استان اردبیل ادامه داد: بنابر اظهارات شاکیه و بررسی های اولیه معلوم شد فردی ناشناس صفحه ای جعلی با نام و مشخصات شاکیه در یکی از شبکه های اجتماعی ایجاد و با انتشار تصاویر شخصی و درج مطالب ناروا علیه او و نیز قرار دادن شماره تماس وی موجب هتک حرمت و مزاحمت این خانم را فراهم کرده است.
سرهنگ امینی افزود: طی بررسی و تحقیقات فنی متهم با هویت معلوم و ساکن اردبیل شناسایی و با دستور مرجع قضایی به این یگان دلالت داده شد، وی به جرم خود اعتراف و اظهار داشت : از زمان دانشجویی با شاکیه آشنا شدم و طی چندین مرحله از او خواستگاری ولی پاسخ منفی شنیدم ، وی هدف خود از این جرم را انتقام گیری از این خانم عنوان کرد.
وی ضمن هشدار داد: مواظب روابط دوستانه خود باشید و از دادن اطلاعات و عکس های شخصی به دوستان اجتناب کنید چرا که کوچکترین آسیبی در روابط دوستی می تواند انگیزه انتقام جویی و موارد مشابه را در پی داشته باشد.

 

ادامه مطلب / دانلود

قیمت بنزین یارانه ای از 400 تومان به...

در حالی که بعید به نظر می‌رسد مجلس با اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها در سال جدید موافقت کند اما طرح افزایش قیمت بنزین سهمیه‌ای از 400 به 700 تومان و بنزین آزاد از 700به 900 تومان در کمیسیون تلفیق مجلس مطرح شد.

مهم‌ترین نتیجه و خروجی 2 جلسه از برگزاری کمیسیون تلفیق مجلس پیشنهاد افزایش 300 تومانی قیمت بنزین بود. سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه 92 این خبر را اعلام کرد. به گزارش ایسنا، جعفر قادری با بیان اینکه بعید است مجلس با اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها در سال 92 موافقت کند، گفت: در جلسات مشترک مجلس و دولت جمع‌بندی ما این بود که با نرخ تورم فعلی تحریم‌ها و محدودیت‌های کشور شرایط برای اجرای مرحله دوم مساعد نیست، چرا که این اقدام یک موج تورمی را به دنبال خواهد داشت. وی در ادامه از پیشنهادی که در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس عنوان شده بود خبر داد و گفت: پیشنهادی در کمیسیون برنامه و بودجه مطرح شد که اگر مرحله دوم اجرا نشود در بحث اقلام حامل‌های انرژی تغییر قیمت داده شود. به‌عنوان مثال پیشنهاد این است که قیمت بنزین سهمیه‌ای از 400 به 700 تومان و قیمت بنزین آزاد از 700 به 900 افزایش یابد. وی افزود: البته ممکن است در جریان بررسی لایحه بودجه پیشنهادات دیگری هم مطرح شود. اما گویا طرح پیشنهادی افزایش قیمت حامل‌های انرژی تنها به بنزین محدود نشده و گاز سی‌ان‌جی را هم در بر بگیرد. قادری در این خصوص گفت: ممکن است گاز سی‌ان‌جی هم تغییرات متناسبی داشته باشد البته ممکن است کمیسیون‌های اقتصادی، انرژی یا نمایندگان هم پیشنهاداتی در این رابطه داشته باشند اکنون کمیسیون برنامه و بودجه درباره سایر اقلام انرژی پیشنهادی ندارد اما ممکن است سایر کمیسیون‌ها یا کمیسیون تلفیق پیشنهادی ارائه دهد.

هدفمندی یارانه‌ها در انتظار متمم دولت جدید
اصرار دولت بر اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها در سال جدید و انکار مجلس هم موضوعی است که از ماه‌ها پیش در جریان است و در حالی که دولتی‌ها اصرار شدیدی بر اجرای فاز دوم با اتکا به تبعات مثبت آن دارند اما مجلس شرایط کشور را برای ورود به این فاز مساعد نمی‌داند. اکنون هم نمایندگان مجلس اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها را در انتظار لایحه متمم دولت جدید می‌دانند. رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با اعلام این خبر گفت: قرار شده دولت آینده لایحه‌ای به مجلس ارائه کند و بر اساس آن مجلس درخصوص قانون هدفمندی یارانه‌ها تصمیم بگیرد تا حرف و حدیث‌های موجود در تصویب این قانون در بودجه برای دولت بعدی ایجاد نشود. ارسلان فتحی‌پور در گفت‌و‌گو با ایلنا در رابطه با گزارش کمیسیون اقتصادی مجلس به کمیسیون تلفیق در راستای لایحه بودجه کل کشور گفت: اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس در راستای بودجه برخی از موضوعات را اصلاح کرده‌اند و در بخش‌هایی هم که نیاز به افزایش بودجه دیده‌ایم، افزایش هزینه‌ها را پیشنهاد داده‌ایم. جعفر قادری هم به‌عنوان سخنگوی کمیسیون تلفیق بار دیگر بر نامساعد بودن شرایط و احتمال بسیار ضعیف اجرای این قانون تاکید کرد. وی با اشاره به آمار و ارقام موجود گفت: دولت برای هدفمندی یارانه‌ها در مرحله دوم 120 هزار میلیارد تومان پیش‌بینی کرده است تا 10 هزار میلیارد آن به بخش عمرانی و 5 هزار میلیارد به بودجه جاری تزریق شود اما به نظر می‌رسد دولت با این پیشنهاد موافقت نخواهد کرد. طبق پیش‌بینی دولت 108 هزار میلیارد تومان از این رقم از محل افزایش قیمت حامل‌های انرژی است. در بحث مصارف آن نیز 92 هزار میلیارد تومان برای کمک به خانوار‌ها در نظر گرفته شده، 15 هزار میلیارد تومان بودجه دولت و مابقی برای حمایت از تولید که البته بعید است مرحله دوم هدفمندی اجرا شود. به نظر می‌رسد برخی مجلسی‌ها معتقد هستند در حالی که دولت همچنان با کسری بودجه دور اول اجرای این قانون مواجه‌ است، نباید بحث اجرای فاز دوم را مطرح کرد. قادری در این خصوص گفت: ما در مرحله اول اجرای هدفمندی همچنان با کسری بودجه مواجه هستیم و از 42 هزار میلیارد تومانی که توزیع شده 28 هزار میلیارد تومان از درآمد هدفمندی و افزایش قیمت حامل‌های انرژی بوده و 14 هزار از طریق بودجه تامین شده است البته طبق اطلاعاتی که به دست ما رسیده است دولت در پایان سال از درآمد دستگاه‌ها تحت عنوان یارانه گرفته است اما به دستگاه‌ها پرداخت نکرده و بخشی از بودجه هدفمندی را از این طریق تامین کرده است بنابراین بعید می‌دانیم هدفمندی مرحله دوم اجرایی شود. آنچه هم در جلسات مشترک دولت و مجلس در اسفندماه بررسی شد همین بود. نمایندگان مجلس با اتکا به نرخ بالای تورم، تحریم‌ها و شرایط اقتصادی کشور شرایط اجرای مرحله دوم را مناسب نمی‌دانستند، چون معتقد بودند ضرر آن متوجه تولید می‌شود و نتیجه‌اش جز افزایش قیمت‌ها نخواهد بود. اما دولتی‌ها هم دلایل خاص خودشان را دارند. آنان در تحلیلی که ارائه می‌دهند معتقد هستند اجرای مرحله دوم با اعداد و ارقام مد نظر دولت نرخ تورم تنها 12 تا 13‌درصد اضافه خواهد شد و با توجه به اینکه نرخ تورم فعلی بالای 30‌درصد است این نرخ به 40 تا 50‌درصد می‌رسد.

بهمنی آمار 3 ماه قبل را داد
وزیر اقتصاد، رئیس کل بانک مرکزی و معاون برنامه‌ریزی و راهبردی ریاست‌جمهوری روز یکشنبه در کمیسیون تلفیق حاضر شدند؛ حضوری که انتقاداتی را به همراه داشت. به گزارش مهر، قادری با اشاره به جلسه کمیسیون تلفیق مجلس اظهار کرد: ایرادی که نمایندگان به وزیر اقتصاد داشتند این بود که گزارش خود را مکتوب ارائه نکرده بود و همچنین گزارش آقای بهمنی برای 3 ماه قبل بود و به روز نبود، قرار شد جلسات بعدی حتماً پیگیری کنیم که اطلاعات کامل و مکتوب در اختیار نمایندگان قرار داده شود. روز گذشته هم بنا بر اظهارات سخنگوی کمیسیون تلفیق قرار بود وزیر نفت، وزیر صنعت، معدن و تجارت، رئیس سازمان خصوصی و آقای فرزین، رئیس کارگروه طرح تحول اقتصادی به کمیسیون تلفیق بیایند. وی درخصوص احتمال حضور جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در کمیسیون تلفیق نیز گفت: هنوز حضور وی قطعی نشده است و قرار است رئیس کمیسیون تلفیق هماهنگی‌هایی برای حضور انجام دهد، هر چند که به نظر می‌رسد وضعیت مذاکرات قابل پیش‌بینی است، اگر گشایشی در مذاکرات انجام شود می‌توان در آینده بودجه را اصلاح کرد.

کاهش ذخیره بنزین 400 تومانی کارت‌ها
مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی با اشاره به کاهش 650‌میلیون لیتری ذخیره بنزین 400‌تومانی کارت‌های سوخت خودروهای شخصی در ایام نوروز اعلام کرد: فروش سوخت به مراکز بانکرینگ به‌جای دلار 1226 تومان با دلار مرکز مبادلاتی صورت می‌گیرد. به گزارش مهر، مصطفی کشکولی با اشاره به افزایش قیمت گازوئیل در بازارچه‌ها و مبادی مرزی کشور از احتمال این افزایش قیمت برای مقابله با قاچاق سوخت تا 2 ماه آینده خبر داد و گفت: با مصوبه دولت قیمت گازوئیل در مبادی مرزی به‌صورت قیمت تعادلی و شناور متناسب با فوب خلیج فارس عرضه می‌شود. کشکولی با اعلام اینکه با ایجاد کارگروهی در دولت با مشارکت وزارت نفت و چندین وزارتخانه دیگر دولت تصریح کرد: براساس مصوبه جدید این کارگروه قیمت گازوئیل در بازارچه‌ها و مبادی مرزی کشور افزایش می‌یابد. این مقام مسئول در تشریح فرمول جدید افزایش قیمت گازوئیل در مبادی ارزی اظهار کرد: قیمت‌ها تا 2 ماه آینده با نرخ‌های تعادلی و شناوری محاسبه می‌شود. وی همچنین با تاکید بر اینکه قیمت فوب خلیج فارس معیار اصلی تعیین قیمت گازوئیل در بازارچه‌های مرزی خواهد بود، یادآور شد: پیش‌بینی می‌شود درصورت اصلاح قیمت میزان قاچاق سوخت به کشورهای همسایه و به‌ویژه کشورهای شرق ایران با کاهش قابل توجهی همراه شود.

ادامه مطلب / دانلود

خرم سلطان زنده است!

خبر مرگ خرم سلطان در رسانه های فارسی، دروغ اول آوریل مطبوعات ترکیه بود

“مریم اوزرلی”، بازیگر نقش “خرم سلطان” در سریال بسیار پر طرفدار “محتشم یوزییل” که در ایران، با نام سریال “حریم سلطان” از کانالهای فارسی زبان پخش می شود و تقریبا یکی از پربیننده ترین سریالهای تاریخ این کشور محسوب میگردد، در صحت و سلامت کامل به سر میبرد.
در واقع از هفته پیش شایعاتی در خصوص مرگ این ستاره سینمای ترک در رسانه های فارسی زبان منتشر شده که به هیچ وجه صحت ندارد. این رسانه ها با انتشار خبری مبنی بر تصادف شدید رانندگی خرم سلطان مدعی شدند که خانم مریم اوزرلی به همراه نامزدش آقای “جان آتش” به شدت مصدوم شده اند و در وضعیت وخیمی به سر میبرند. حال اینکه خبر مربوط به این تصادف، صرفا دروغ اول آوریل ترکیه و به روایتی دروغ سیزده ایران بوده است.

خاطر نشان میشود که خرم سلطان و نامزدش، همان روز در رستورانی در حال صرف صبحانه، مشاهده شده اند و روز بسیار خوبی را سپری کرده اند.

ادامه مطلب / دانلود

خیار گلخانه ای نگیرید!

مثل آن که دیگر بدن‌مان به خوردن انواع سموم در آب، غذا و هوا عادت کرده است و گویا اصلاً برای‌مان اهمیتی ندارد که خیارهای وطنی خودمان دیرزمانی است که با پوست و گوشت‌شان سمومی را به خوردمان می‌دهند.
اگر برخی از اروپایی‌ها با خوردن خیارهای آلوده به ای‌کولای به یک باره دچار بیماری و مرگ شده‌اند، ما آرام‌آرام و به تدریج در اثر خوردن خیارهای سمی مسموم می‌شویم و می‌میریم.

مشکل اساسی ما در کشت خیار چیست؟اصلی‌ترین مشکل، سم‌هایی است که به بوته‌های خیار زده می‌شود. متأسفانه خیارهای تولیدی کشور ما به خصوص خیارهای گلخانه‌ای که معمولاً در فصول پاییز و زمستان کشت می‌شوند، به بسیاری از آفات و بیماری‌ها حساس هستند. درست است که بوته‌های خیارهای گلخانه‌ای پربارند و محصول بیشتری نسبت به بوته‌های مزرعه‌ای دارند، اما حساسیت این بوته‌ها نسبت به آفات و بیماری‌ها کم است. به همین دلیل کشاورز مجبور می‌شود برای این که محصولش در اثر آفت از بین نرود، قوی‌ترین سم‌های موجود در بازار ایران را که مصرف آن‌ها در بسیاری از کشورهای دنیا ممنوع شده است، به کار ببرد.

چرا این خطر در مورد خیارهای گلخانه‌ای بیشتر است؟

چون محیط گلخانه، بسته است، به همین دلیل وقتی سم‌پاشی با سمی قوی انجام می‌شود، سم وارد شیره گیاه و حتی گوشت میوه خواهد شد. از طرفی سم‌هایی که به بوته‌ها زده می‌شوند، دوره‌ای به نام “کارنس” دارند.

دوره کارنس مدت زمان بین مصرف سم تا زمانی است که اثر سم از گیاه خارج می‌شود. سم‌های قوی معمولاً دوره کارنس 3 هفته‌ای یا 21 روزه دارند. در حالی که زمان ظهور خیار روی بوته تا زمان برداشت آن بیشتر از 10 تا 12 روز طول نمی‌کشد. خیار درختی و گوجه‌فرنگی گلخانه‌ای 20 تا 30 برابر استاندارد دارای سموم است به طوری که مصرف این محصول میزان سرطان را در کشور دو برابر می‌کند.

یعنی عملاً باقیمانده سم در میوه‌ای است که چیده و وارد بازار می‌شود و ما به راحتی آن‌ها را می‌خوریم و سم‌های باقیمانده در خیار را وارد بدنمان می‌کنیم البته فرد بلافاصله پس از خوردن خیار دچار بیماری و مسمومیت نمی‌شود بلکه این سم‌ها به تدریج در بدن جمع می‌شوند و در نهایت به حدی می‌رسند که بدن نسبت به آن‌ها واکنش نشان می‌دهد و انواع و اقسام مسمومیت‌ها و مشکلات را برای مصرف‌کننده ایجاد می‌کند.

این تجمع سم داخل بدن، خود را با چه علایمی نشان می‌دهد؟ معمولاً فرد دچار حالت تهوع، سرگیجه، افزایش ضربان قبل و اختلال در سیستم گردش خون می‌شود تا جایی که حتی در نهایت ممکن است بستری شود. البته این علایم در بسیاری از بیماری‌های دیگر نیز دیده می‌شود بنابراین تشخیص این که بیمار دچار مسمومیت با سم ناشی از خوردن محصولات کشاورزی شده یا نه مشکل است. ولی اگر فرد سالم باشد و سابقه بیماری نداشته باشد، تشخیص راحت‌تر است و می‌توان با کمک آزمایشگاه‌های سم‌شناسی به آن پی برد

سموم خیار درختی و گوجه گلخانه ای ابتلا به سرطان را دو برابر می‌کند

سموم خیارهای درختی 21 روز ماندگاری دارد! و با اشاره به این که سموم خیار درختی‌های موجود در بازار حتی با شستن و پوست کندن میوه نیز از بین نمی‌رود، اظهار داشت: سمومی که در حال حاضر برای خیارهای درختی استفاده می‌شود، به مدت 21 روز ماندگاری دارد.

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 5 از 5«... قبلی 345
css.php