کد خبر : 123513 تاریخ انتشار : شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۲۲:۵۶

این افراد گرفتار وسوسه های شیطانی اند!

وقتی می‌گوید: به دلم نمی‌چسبد، یعنی پیغمبر و خدا شما دروغ می‌گویید، پاک نشد.. قرآن راجع به وسواسی حرف‌های زیادی زده است. این افراد گرفتار وسوسه های شیطانی اند! بحث صرفه‌ جویی بر اساس یک عقایدی است که قرآن می‌فرماید: «بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ» (آل‌عمران/195) یعنی من از شما هستم و …

وقتی می‌گوید: به دلم نمی‌چسبد، یعنی پیغمبر و خدا شما دروغ می‌گویید، پاک نشد.. قرآن راجع به وسواسی حرف‌های زیادی زده است.

این افراد گرفتار وسوسه های شیطانی اند!این افراد گرفتار وسوسه های شیطانی اند!

بحث صرفه‌ جویی بر اساس یک عقایدی است که قرآن می‌فرماید: «بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ» (آل‌عمران/195) یعنی من از شما هستم و شما از من هستید. اگر به این آیه عمل کنیم حاضر نیستیم، هرچه دلمان می‌خواهد از چاه آب بکشیم و بگوییم: زمین خودم است.

جلوگیری از اسراف، وظیفه همگانی

ما باید همگی یک شهردار باشیم، اگر یک پوست خیار دیدیم، کنار بزنیم که یک نفر زمین نخورد. نگوییم وظیفه من نیست، به من ابلاغ نشده! ابلاغ نشده معنی ندارد. مومن ابلاغ نمی‌خواهد. مومن یک چیزی را که دید، خودش احساس وظیفه می‌کند. «بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ»

اگر دیدیم کسی کار خطایی می کند، بیت المالی را از بین می برد باید تذکر دهیم، و او هم حق ندارد بگوید به شما ربطی ندارد چرا که به فرمایش قرآن هر کدام از ما بر یکدیگر ولایت داریم: «وَ الْمُوْمِنُونَ وَ الْمُوْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْض‏» (توبه/71) من بر شما ولایت دارم، شما هم بر من ولایت دارید.

فضولی نکن، این فضولی هاش به شما نیامده در دین نداریم: «یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوف‏» فضولی نکن معنی ندارد. آب برای همه است. هوای تاکسی برای همه است. مگر کسی می‌تواند در تاکسی سیگار بکشد؟ اینجا بحث اکثریت هم نیست، مثل انتخابات نیست. اگر در یک اتاقی نه نفر سیگار بکشند، یک نفر سیگار نکشد، نه نفر باید بیرون بروند. نباید بگویند: تو یک نفر هستی و ما نه نفر. من یک نفر هستم ولی حق با من است. من حق دارم هوای سالم بخورم. شما نه نفر حق ندارید هوای مرا دودی کنید.

قرآن می‌گوید: «بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ» همه از همدیگر هستیم. وقتی آب کم می‌شود باید کشاورز هم فکر کند من چه بکارم مصرف آب کم شود.

بیش از نود درصد آب‌ها برای کشاورزی است. در کشاورزی چه کشتی بکارم که آب کمتری مصرف کنم؟ اگر کشاورز یک چنین دغدغه ای داشته باشد، خدا به کشاورزی‌اش برکت  می‌دهد.

مقدم داشتن مصلحت جامعه بر منافع فردی

خدا به موسی گفت: می‌دانی چرا تو را پیغمبر کردم؟ در تو سوزی بود که در دیگران نبود. ممکن است یک کشاورزی سود بیشتری داشته باشد. بگوید: من اگر این کار را کنم، سود من بیشتر است. اما چون مصرف آب زیادتر است و امسال هم ممکن است آب کم باشد، من کشاورزی‌ام را عوض می کنم. اگر خدا این نیت پاک را از این کشاورز ببیند، ببینید امدادهای خدا  چه می کند.

در هر صنف و کاری این قانون برقرار است، این ها را دست کم نگیریم. جدی روی این ها فکر کنیم.

باور قلبی به دستورات الهی

ما در قرآن دو دخول داریم. یک دخول داریم که مردم داخل دین می‌شوند. «یَدْخُلُونَ فی‏ دینِ اللَّهِ أَفْواجاً» (نصر/2) فوج فوج می‌آیند.

یک آیه داریم می‌گوید: شما هنوز باورتان نشده است. «وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُم‏» (حجرات/14) نزد پیغمبر آمدند گفتند: ما مومن هستیم. فرمود: نگویید: مومن هستیم، بگویید: مسلمان هستیم. هنوز اسلام در دل شما نرفته که مومن شوید. شما داغ شدید، اما پخته نشدید. هر داغی سرد می‌شود، ولی هیچ پخته‌ای خام نمی‌شود.

باورمان شود که این برق برای همه است. باورمان شود ایران برای همه است. آب و برق و آسفالت و وسایل نقلیه عمومی، شهر، هوا و … برای همه است.

این افراد گرفتار وسوسه های شیطانی اند!

وسواسی، گرفتار وسوسه‌های شیطانی

بیشترین آبی که مصرف می‌شود توسط وسواسی‌ها هم هست.

اول می‌گوییم: خداوند، بعد می‌گوییم: پیامبران، بعد می‌گوییم امامان، بعد می‌گوییم: مراجع تقلید. بعد می‌گوییم: همه دروغ می‌گویند، دروغ دروغ دروغ! چرا؟ برای اینکه خدا می‌گوید: پاک شد، وسواسی می‌گوید: پاک نشد. یعنی خدایا دروغ می‌گویی. پیغمبر می‌گوید: پاک شد، وسواسی می‌گوید: پاک نشد. یعنی دروغ می‌گویی. امام و مراجع می‌گویند: پاک شد، وسواسی می‌گوید: دروغ می‌گویی. لازم نیست به زبان بگوید: دروغ می‌گویی. وقتی می‌گوید: به دلم نمی‌چسبد، یعنی پیغمبر و خدا و شما دروغ می‌گویید، پاک نشد.

اسراف، مصرف نابجای امکانات

حدیث داریم «مَنْ أَعْطَى فِی غَیْرِ حَقٍّ فَقَدْ أَسْرَفَ» (بحارالانوار/ج16/ص261) هر پولی که در غیر حق مصرف کنید، اسراف است.

حضرت امیر می‌فرماید: نوک قلمت را تیز کن، کلمات را کنار هم بچسبان که زیاد کاغذ مصرف نکنی.

اگر کسی با لباس مهمانی در خانه زندگی کند، این اسراف است. حدیث داریم «إِنَّمَا السَّرَفُ أَنْ تَجْعَلَ ثَوْبَ صَوْنِکَ ثَوْبَ بِذْلَتِکَ» (کافی/ج6/ص441)

راحت ترین اسراف‌ها این است که آب را دور بریزیم.

اسراف این است که هرچه دوست داری بخوری. اگر چیزی برای بدن مفید است، اسراف نیست. «لَیْسَ فِیمَا أَصْلَحَ الْبَدَنَ إِسْرَاف‏» (کافی/ج4/ص53) یک نفر گردو می‌خورد، گران است. مغز پسته می‌خورد، گران است ولی اگر چیزی صرف بدنت شد، که برای بدن مصلحت است، این اسراف نیست.

اسراف در مراسم عروسی و عزا

گاهی مرده‌ها اسراف می کنند. تا زنده بود اسراف کرده است، حالا هم که می‌میرد می‌گوید: مرا کجا خاک کنید. تو عمل صالح انجام بده، هرجا هستی با اهل‌بیت محشور می‌شوی.

عمل صالح هم این است که چهار خانه برای آدم بی‌خانه بگیری. وام بدهی، برای استخوان پوسیده برای چه وصیت می‌کنیم؟ خرید مقبره، برای کسی که دور تا دورش فقیر هستند. در فامیلش ده ها جوان بی‌مسکن است. این برای استخوان‌های پوسیده خودش مقبره گران می‌خرد. دسته گل هایی که برای مرده‌ها می‌بریم!

عروسی ها را که دیگر چه بگوییم؟ در عزاداری که چه بگوییم؟ در مصرف عمر چه بگوییم؟

امام زین العابدین می‌گوید: خدایا «وَ حَصِّنْ رِزْقِی مِنَ التَّلَف‏» (صحیفه/ص98) خدایا رزق مرا از اینکه هدر برود، مراقبت کن، یعنی خدایا یادم بده کجا پول خرج کنم.

«وَ اَصِب بِی» به من اصابت کن «سَبِیلَ الْهِدَایَهِ لِلْبِرِّ فِیمَا أُنْفِقُ مِنْهُ» یادم بده کجا پول خرج کنم.

ضامن بودن اسرافکار در برابر محرومان

قرآن به فرعون مسرف گفته است. «مِنَ الْمُسْرِفین‏» (دخان/31) کسی که اسراف کند رگ فرعون در بدنش است. «إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ» (اعراف/31)

مسرف محبوب خدا نیست. «وَ أَهْلَکْنَا الْمُسْرِفینَ» (انبیاء/9)، «وَ أَنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ» (غافر/43)

منبع: بیانات حجت الاسلام قرائتی

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : ادبیات و مذهب بازدید 524 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php