کد خبر : 175576 تاریخ انتشار : یکشنبه ۳ آبان ۱۳۹۴ - ۱۷:۳۳

روایتی که موجب گریه شدید رهبر انقلاب شد

پایگاه خبری تحلیلی تراز: لقمه حرام از آن جمله اموری است که تأثیر منفی فوق العاده ای روی لوح وجودی انسان می گذارد. تأثیری که هم شدت و حدّتش زیاد است و هم سرعت اثر گذاری اش. ضمن اینکه در غالب اوقات خود انسان اصلا متوجه نیست و گمان می کند …

روایتی که موجب گریه شدید رهبر انقلاب شد

پایگاه خبری تحلیلی تراز: لقمه حرام از آن جمله اموری است که تأثیر منفی فوق العاده ای روی لوح وجودی انسان می گذارد. تأثیری که هم شدت و حدّتش زیاد است و هم سرعت اثر گذاری اش. ضمن اینکه در غالب اوقات خود انسان اصلا متوجه نیست و گمان می کند مسیر درستی را انتخاب کرده اما با کمی دقت متوجه خواهیم شد که بسیاری از کسب ها و درآمدها به دلیل رعایت نکردن مسائل و تقیدات شرعی دچار مشکلاتی هستند و نتیجه آن لقمه ای می شود که برای خانواده خود می بریم، لقمه ای که اگر حرامِ حرام نباشد، لااقل حلالِ حلال هم نیست!
در خصوص میزان و نحوه اثرگذاری لقمه حرام شاید هیچ روایتی مانند کلام حضرت سیدالشهداء (ع) در ظهر عاشورا واضح و قابل فهم نباشد. امام حسین (ع) پیش از ظهر عاشورا در کربلا صحبت‌های زیادی کرد ولی هیچ کدام اثر نمی ‌کرد. در آخر حضرت فرمودند:

«فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ.»
«چون شکم‌های شما از حرام پرشده، حرف‌های من در شما اثر نمی گذارد.» (بحار، ج ۴۵، ص ۸)

***

سه نکته:

* عامل جهنمی شدن شما همین لقمه هاست!
این کلام امام بدین معناست که عامل تیره بختی شما، عامل انحراف از راه حق، عامل ایستادن در برابر نواده رسول اکرم (ص)، عامل جنایت و در نهایت عامل جهنمی شدن شما چیزی نیست جز اموالی که از راه حرام بدست آوردید و آن اموال تبدیل به لقمه هایی شدند و دل های شما را سیاه کردند.

** تأثیر حرام در نسل
لقمه حرام حتی در نسل آدمی تأثیر دارد. در روایت داریم که: «کَسْبُ الْحَرَامِ یَبِینُ فِی الذُّرِّیَّهِ؛ مال حرام در فرزندان آشکار می شود و روی آن‌ها اثر می ‌گذارد.» (کافی، ج ۵، ص ۱۲۴)

*** روایتی که موجب گریه شدید رهبر انقلاب شد
روایتی در کتاب شریف کافی نقل شده که بسیار تکان دهنده است و نشان می دهد ترک مال حرام چقدر می تواند بر خوشبختی انسان موثر باشد. این روایت مقام معظم رهبری در یکی از جلسات درسی قبل از آغاز درس خارج فقه بیان کردند و به قدری منقلب شدند که نتوانستند جلوی گریه خود را بگیرند در انتهای روایت اشک ریختند.
اما روایت: علی بن حمزه ماجرای یکی از کُتّاب و نویسندگان دربار بنی امیه را که با او دوست بوده و اموال نامشروع بسیاری داشته نقل می کند. می گوید یکبار گفت مرا هم نزد رفیقت (امام صادق (ع)) ببر. وقتی خدمت حضرت می رسند گویا این جوان از اصلاح خودش ناامید بوده ولی حضرت یک امیدواری عجیبی به او دادند. فرمودند: «باید از تمام این اموال (ناپاک)، خودت را پاک کنی. صاحب هرکدام را میشناسی به او بدهی و هرکدام را نمی شناسی صدقه بدهی.» سپس فرمودند: «اگر چنین کنی «أضمن لک الجنه» من هم بهشت را برای تو ضمانت می‌کنم.»
جوان برگشت به کوفه و تمام اموال، حتی لباس تنش را صدقه داد و شیعیان برای او مالی اندک را فراهم کرده و لباس خریدند. چند ماه بعد بیمار شد و در بستر مرگ افتاد. علی بن حمزه می گوید به عیادتش رفتم. در حال احتضار بود، چشمش را باز کرد و به من گفت: «یا علی! وفى والله صاحبک» به خدا قسم دوستت (امام صادق (ع)) به وعده‌اش وفا کرد! (یعنی الان دارم دروازه های بهشت را می بینم) و بعد از دنیا رفت.

علی بن حمزه می گوید چند وقت بعد خدمت حضرت رسیدم. تا مرا دیدند فرمودند: «یا علی! وفینا والله لصاحبک‌؛ ای علی، به خدا قسم ما به وعده خود در مورد دوستت وفا کردیم!» یعنی دوستت بهشتی شد. (این بخش از روایت را که رهبری انقلاب بین فرمودند اشک از دیدگانشان جاری شد.)

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، مذهبی بازدید 293 بار
برچسب ها :
دیدگاهتان را بنویسید

css.php