نتايج جستجو مطالب برچسب : باب پنجم، حکایت 7

حکایت های گلستان سعدی: باب پنجم، حکایت 7 – بى اعتنایى یار

دانشمندى را دیدم که به محنت عشق زیبارویى گرفتار گشته بود و راز این عشق فاش شده بود، از این رو بسیار ستم مى کشید و تحمل مى کرد، یکبار از روى مهربانى به او گفتم: بخوبى مى دانم که از تو در رابطه با آن محبوب کار ناپسندى سر نزده و لغزشى ننموده اى، در عین حال براى دانشمندان شایسته نیست که

ادامه مطلب / دانلود
css.php