نتايج جستجو مطالب برچسب : افسوس شاه از عمر بر باد رفته

حکایت های گلستان سعدی: باب اول، حکایت 10 – نتیجه مهر و نامهری حاکم به ملت

حکایت های گلستان سعدی: باب اول، حکایت 10 – نتیجه مهر و نامهری حاکم به ملت

در مسجد جمعه شهر دمشق، در کنار مرقد مطهر حضرت یحیى پیغمبر(ع) به عبادت و راز و نیاز مشغول بودم، ناگاه دیدم یکى از شاهان عرب که به ظلم و ستم شهرت داشت براى زیارت قبر یحیی (ع) به آنجا آمد و دست به دعا برداشت و حاجت خود را از خدا خواست.

درویش و غنى بنده این خاک و درند

آنان که غنى ترن محتاج ترند

پس از دعا به من رو کرد و گفت: از آنجا که فیض همت درویشان (مستمندان) عمومى است و آنها رفتار درست و نیک دارند، تقاضا دارم عنایت و

ادامه مطلب / دانلود

حکایت های گلستان سعدی: باب اول، حکایت 9 – افسوس شاه از عمر بر باد رفته

حکایت های گلستان سعدی: باب اول، حکایت 9 – افسوس شاه از عمر بر باد رفته

یکى از شاهان عجم، بسیار پیر، فرتوت و رنجور شده بود، به طورى که دیگر امید به ادامه زندگى نداشت. در این هنگام سوارى نزد او آمد و گفت: (مژده باد بر شما، فلان قلعه را فتح کردیم و

ادامه مطلب / دانلود
css.php