مطالب دسته بندی : زناشویی

اکثر دختر خانمهای جوان ممکن است هنگام ازدواج تحت تاثیر احساسات خود و بدون توجه به موضوعات جدی که پس از ازدواج با آن روبرو خواهند شد، تن به ازدواجی دهند که نهایتا موجب پشیمانی آنها در آینده خواهد شد. در این مطلب شما با 7 اشتباه رایج تفکرات دختران در این زمینه آشنا خواهید شد.

7 اشتباه رایج دختر خانم ها در ازدواج1- پس از ازدواج برای همیشه زندگی خوشی خواهند داشت

زنان از همان روز اول زندگی، آرمان‌های عاشقانه دارند. کتاب‌ها و فیلم‌هایی که هدفشان جلب‌توجه دختران است، تصور عروسی مجلل و مرد کامل را در ذهن آنها ایجاد می‌‌کند. بنابراین تعجب‌آور نیست که زنان پیش از ازدواج بیشتر به مسائل عاشقانه و مراسم عروسی توجه دارند تا 50 سالی که پس از آن باید با همسرانشان بگذرانند. حقیقیت این است که ازدواج، کار مشکلی است. یک دیدگاه واقع‌گرایانه‌ این است که ازدواج شامل حدود 20 درصد خوشی و شادی، 30 درصد رضایت و 50 درصد کار سخت است. ازدواج با نگرشی واقع‌گرایانه از بروز بسیاری ناامیدی‌ها جلوگیری می‌کند.

2- می‌توانند شوهر آینده‌شان را تغییر دهند

زنان تمایل دارند خصوصیات ناخوشایند فرد مورد علاقه‌شان را نادیده بگیرند و خودشان را قانع کنند که در آینده می‌توانند آنها را تغییر دهند اما حقیقت این است که چنین آرزویی معمولا محال است و نمی‌توان به زور کسی را تغییر داد. تازه اگر زن با فشار بتواند مرد را به تغییری وادارد، ممکن است باعث آسیب روابط شود. در این موارد یا باید تفاوتها را بپذیرید و از آنها لذت ببرید یا باید محیطی ایجاد کنید که همسرتان تشویق شود به خاطر شما خودش تغییر مورد نظر را بپذیرد.

3- دوران عاشقانه نامزدی پس از ازدواج همچنان ادامه خواهد یافت

بیشـتر زنان انتظارات بسیار غیرواقع‌گرایانه‌ای بر اساس نحوه رفتار همسر آینده‌شان در طول دوران نامزدی پیدا می‌کنند. متاسفانه اغلب مردان پس از اتمام این دوران و رسمی‌شدن ازدواج، نفس راحتی می‌کشند زیرا فکر می‌کنند اکنون می‌‌توانند با خیالی آسوده توجه به همه «آرزوهای دخترانه» همسرشان را کنار بگذارند. البته این به معنی آن نیست که شوهرتان شما را دوست ندارد، بلکه دیگر نباید انتظار داشته باشید هر روز با ژستی عاشقانه نقش یک مرد عاشق پیشه را ایفا کند.

4- مشکل حفظ هویت

مشکل رایج دیگر یک زن جوان پیش از ازدواج، عواطف شدیدی است که در دوران نامزدی پیش از آنکه درک روشنی از هویت خود داشته باشد، او را در برمی‌گیرد. زنان در این دوره بدون اینکه درک واضحی از هویت خود داشته باشند به نحوی آشکار با نامزدشان همانندسازی می‌کنند بنابراین توجه و دفاع از خود و نیازهای‌شان برایشان مشکل می‌شود. زنی که حسی قوی از هویت خودش داشته باشد، یک همسر جالب‌توجه‌ و متعادل‌تر است.

5- رهاکردن دوستان و علایق قبلی

عشقی که زنان را در دوره ازدواج فرامی‌گیرد، ممکن است باعث شود دوستان، خانواده، سرگرمی‌ها و ورزش‌های مورد علاقه‌شان را کنار بگذارند. این کار یک اشتباه اساسی است، به این علت که زنان به شبکه‌های حمایتی در سراسر زندگی‌شان نیاز دارند و فقط همسرشان نمی‌تواند همه مشکلات آنها را حل کند. داشتن چنین تقاضایی از همسر بیش از حد توان آنهاست. مهم است که در این مورد تعادل را در زندگیتان برقرار کنید.

6- عجله برای ازدواج

بسیاری از زنان جوان در سنین پایین برای ازدواج عجله می‌کنند، گویی ازدواج مسابقه‌ای است که خط پایان آن عروسی است. ازدواج ممکن است سال‌ها طول بکشد ولی 30-20 سالگی شما فقط یک دهه به طول می‌انجامد. اینکه کسی که فکر می‌کند مردی را یافته‌ است که می‌تواند بقیه زندگی‌اش را با او به سر برد، به این معنا نیست که باید به فوریت با او ازدواج کند. عجله‌ در ازدواج ممکن است باعث پشیمانی بعدی شود.

7- صحبت‌نکردن درباره موضوعات جدی

لازم است با همسر آینده درباره نظرات خود در مورد مسایلی که ممکن است باعث اختلاف در زندگی مشترک شود، صحبت کنید. درباره تعداد بچه‌هایی که می‌خواهید داشته باشید، در مورد اینکه برای بزرگ‌کردن آنها حاضرید کارتان را رها کنید و در خانه بمانید یا نه، درباره اولویت‌های‌ زندگی، نحوه هزینه‌کردن درآمدها در زندگی، آرزوها و اهداف، اینکه 20 سال بعد می‌‌خواهید در چه موقعیتی قرار داشته باشید، سبک‌های تربیت بچه‌ها، سهیم شدن در مسوولیت‌ها و… از قبل باید دانست آیا عقاید همسران شبیه هم هست یا نه. به توافق رسیدن درباره این موضوعات می‌تواند تعیین‌کننده ازدواجی شادمان یا پر از مشاجره در آینده باشد.

ادامه مطلب / دانلود

این پسران هرگز با شما ازدواج نمی کنند !

عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود.

ازدواج های امروزی، فرد محور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند این آشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. این آشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه!

تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوایل جوانی به جشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف است. دختران معمولا تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط دراز مدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج را ندارند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه با یک یا چند دختر پر کنند و برای این کار از دادن قول ازدواج ابایی ندارند.

عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. در این شرایط، طولانی شدن دوستی، عمق گرفتن آن و نزدیک شدن بسیار زیاد دختر و پسر به هم، برای دختران معنای قطعی شدن ازدواج را دارد.

 

این پسران هرگز با شما ازدواج نمی کنند !

مثلا دختر خانمی فکر می کند حالا که ۶ سال با یک نفر دوست بوده، امکان ندارد بتواند بدون او زندگی کند و بی شک طرف مقابل هم او را برای ازدواج در نظر دارد. این در حالی است که از نگاه پسرها ( اگر نگوییم همه، باید بگوییم اکثریت قریب به اتفاق آنها ) طولانی شدن یک رابطه دوستی که خانواده ها از آن اطلاع ندارند، به معنی گذرا بودن آن رابطه است و به محض فراهم شدن شرایط ازدواجشان، یا به محض آنکه با فردی موجه تر و مناسب تر از شما رو به رو شوند، رابطه دوستی شان را خاتمه می دهند.

این پسران هرگز با شما ازدواج نمی کنند !

راه چاره چیست؟

۱ – بدون پنهان کاری و وعده و وعید باید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید.

۲ – بهتر است علنی شدن رابطه در روزهای اول آشنایی باشد در غیر این صورت حداقل یک ماه بعد از آشنایی و کسب شناخت مقدماتی از همدیگر موضوع را به خانواده ها اطلاع داده و بقیه شناخت تان را به دوران نامزدی رسمی یا غیر رسمی واگذار کنید.

۳ – اگر شرایط یکی از طرفین برای ازدواج یا رسمی شدن نامزدی آماده نیست، از همان ابتدا موعدی را برای علنی کردن رابطه مشخص کنید. مثلا دو ماه، سه ماه یا ۶ ماه بعد. متناسب با این موعدی که در نظر گرفته اید، شدت و عمق رابطه یا میزان دیدارها و صحبت ها را تنظیم کنید تا رابطه تان همیشه تحت کنترلتان باشد و زیادی عمیق نشود.

به این مردان اعتماد نکنید

کسانی که از دوران آشنایی چنین رفتارهایی دارند، نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه شما را برای ازدواج هم در نظر ندارند:

۱ – به جای شناخت منطقی شما، سراغ جنبه های احساسی رابطه می رود.

۲ – از آشنایی با خانواده شما طفره می رود.

۳ – عفت را زیر پا می گذارد، درخواست های نامشروع دارد یا درباره مسائل جنسی، تحریک کننده و نا متعارف با شما صحبت می کند.

۴ – مایل است آشنایی تان طولانی شود و برای آن زمان مشخصی را اعلام نمی کند.

۵ – به شما می گوید که درگیر یک رابطه اجباری شده و خانواده اش دختر دیگری را برای او در نظر گرفته اند اما او مایل است از او فرار کند و شما را به همسری برگزیند.

۶ – هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و…

ادامه مطلب / دانلود

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

چطور خواستگار را رد کنید

اگر تصمیم تان را گرفته اید و می خواهید به خواستگارتان جواب رد بدهید، باید بدانید که این جواب دادن ، خودش اصول و قاعده ای دارد که باید رعایت کنید. در غیر این صورت جواب رد شما ممکن است باعث دلخوری یا حتی کینه هایی شود که پاک کردن اثرات آن تا مدت ها زمان می برد. به خصوص اگر پای خواستگاری های فامیلی یا همکاری در میان باشد!

 

راستش را بگویید

اگر بعد از بررسی تمام موارد و درست تحلیل کردن شرایط‌تان، باز هم فکر می‌کنید برای هم ساخته نشده‌اید، باید هرچه زودتر حرف‌ دل‌تان را به او هم بگویید. حستان را در دلتان نگه ندارید و سعی نکنید با تحقیر و کم‌محلی، به او پاسخ منفی‌تان را نشان‌دهید. دلایل‌تان را بیان کنید و مقابلش اعتراف کنید که علاقه‌ای به او ندارید. از شکستن دلش نترسید و نگذارید که بیشتر از این امیدوار باشد و در دلش برای ازدواج کردن با شما برنامه بریزد.

پرده‌پوشی را کنار بگذارید. اگر قرار بود منظور شما را به زبان بی‌زبانی بفهمد تا حالا فهمیده بود، پس وقت آن است که با صراحت تمام و بدون ترس، تکلیف را روشن کنید. ممکن است حرف شما دلش را بشکند. اشکالی ندارد. اگر بدون توهین و او نشانه گرفتن نقاط ضعفش، تنها واقعیت را روشن کنید، دیگر مسئولیتی متوجه شما نخواهد بود، پس کاملا منطقی و بدون اینکه هیجان بی‌موردی به این روند تزریق کنید، بگویید که برای خودتان و او آینده خوبی نمی‌بینید یا اینکه احساسی که به او دارید از این جنس نیست و هیچ‌وقت هم نخواهد بود.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

چشم در چشم حرف بزنید

اگر هنوز جواب منفی‌تان را قاطعانه به او نداده‌اید، بجنبید. در نخستین فرصت یک قرار دونفره با او بگذارید و بدون گوشه و کنایه یا در لفافه حرف‌زدن، برایش همه چیز را توضیح دهید. احترام گذاشتن به او پذیرش این موضوع را برایش آسان‌تر می‌کند و تنظیم کردن چنین قراری یکی از نشانه‌های این احترام است.

قرار نیست این ملاقات را دوباره تکرار و ده‌ها بار موضعتان را بیان کنید. چه قانع شود و چه نه، شما تنها باید یک‌بار و برای همیشه تکلیف این ماجرا را روشن کنید.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

غرورش را نشکنید

هیچ وقت او را به‌دلیل علاقه‌ای که به شما دارد، تحقیر نکنید. شما هر راهی را برای رد کردن درخواستش می‌توانید بروید؛ اما حق ندارید به او حمله و توهین کنید یا به‌دلیل حسی که دارد او را سرزنش کنید. اگر او با درخواست‌های مکررش شما را آزار می‌دهد، تنها جریان ارتباط‌تان را قطع کرده و تلاش کنید تاجایی که می‌توانید از او فاصله بگیرید.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

مراقب واژه‌ها باشید

موضعتان را طوری بیان کنید که امکان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهم‌تر اینکه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل «فعلا قصد ازدواج ندارم»، «بگذار بازهم فکر کنم»، «به‌دلیل مخالفت خانواده‌ام نمی‌توانم» و… نه تنها کمکی به پیشبرد این ماجرا نمی‌کند بلکه او را هم معلق و بلاتکلیف گذاشته و آینده‌اش را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. به‌دلیل ناتوانی در نه گفتن، با او بازی نکنید.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

علمی تصمیم بگیرید، نه احساسی

قبل از آنکه موضوع را علنی کنید، باید یک قدم دیگر هم بردارید. یک روانشناس خبره پیدا کنید و برای مشاوره و البته دادن یک تست از او وقت بگیرید. تست‌های شخصیت که از هر دو شما گرفته می‌شوند، می‌توانند تاحدودی آینده ازدواج‌تان را پیش‌بینی کنند. مشاور با تحلیل تستی که از شما می‌گیرد، می‌تواند بگوید که چقدر با هم تفاهم دارید و در چه مواردی ممکن است دچار مشکل شوید.

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

بگذارید از احساسش حرف بزند

متکلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید که حرف‌هایش را بزند و از خودش دفاع کند. بدون آنکه حرفش را قطع کنید یا با لحنی تند و شتاب‌زده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی کند. او به‌عنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بکند و هر راهی که گمان می‌کند برای رسیدن به شما منتهی می‌شود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولی‌تان پافشاری کنید.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

چطور جواب رد دهیم؟

با اقتدار حرف بزنید

اینجا هم اعتماد به نفس حرف اول را می‌زند مثل آدم‌های ضعیف رفتار نکنید و با اعتماد به‌نفس حرف دلتان را بزنید. این حق شماست که تنها با کسی که دوستش دارید زیر یک سقف زندگی کنید و علاقه فرد دیگری به شما، نمی‌تواند این حق را از بین ببرد. هر کسی مسئول احساسات خودش است و اگر شما کاری نکرده‌اید که به او آسیب بزند، پس دیگر نباید نگران چیزی باشید. او باید آنقدر منطقی باشد که بتواند با این موضوع کنار بیاید و اگر در این مورد ناتوان است، شما نمی‌توانید کمکی به او بکنید.

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

بگویید با دیگران خوشبخت می شود اما با شما نه!

اگر می‌خواهید یک پایان‌بندی خوب ایجاد کنید، کمی او را تحسین کنید. در ذهن‌تان فهرستی از نقاط قوت او را بچینید و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برایش توضیح دهید که باز هم می‌تواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد. فقط برایش توضیح دهید که او را به چشم مرد زندگی‌تان ببینید و این به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

رابطه را کش ندهید

اگر پیشنهاد ازدواجش را رد کرده‌اید، باید تا آب‌ها از آسیاب نیفتاده از او فاصله بگیرید. به خصوص در رابطه های همکاری، دانشگاهی یا فامیلی. به هیچ بهانه‌ای به او زنگ نزنید. شاید برای شما که به او احساسی ندارید، این اتفاق کاملا عادی به‌نظر برسد و بخواهید کاملا دوستانه با او حرف بزنید یا ببینیدش، اما اشتباه می‌کنید، حتی باوجود پایان گرفتن این ارتباط، ماجرا در او تمام نشده، پس آتشی که سعی کردید خاموشش کنید را دوباره روشن نکنید.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

وقت مشاوره

اگر می‌بینید که بعد از گفتن حرف دلتان، شرایط زندگی برای او روز به روز سخت‌تر می‌شود یا اینکه با نپذیرفتن حرف شما، همچنان برای برقراری این ارتباط تلاش می‌کند، یک راه دیگر را امتحان کنید. با او به جلسه‌های مشاوره بروید و حل کردن این ماجرا را به علم روانشناسی بسپارید. به او نگویید که برای قانع کردنش نیاز به کمک روانشناس دارید، بلکه موضوع مشاوره پیش از ازدواج را مطرح کنید و بگویید اگر واقعا با شما بودن را می‌خواهد، باید این شرط، یعنی شرکت در جلسات مشاوره را بپذیرد. شاید او در کنترل و شناخت احساساتش دچار مشکل شده و نیاز به کمک‌های یک متخصص داشته باشد.

هرگز به‌دلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید به‌دلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعده‌ای بدهید که در مورد ادامه‌ دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترک‌تان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

بازندگی‌تان بازی نکنید

هرگز به‌دلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید به‌دلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعده‌ای بدهید که در مورد ادامه‌ دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترک‌تان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید. شما نمی‌توانید یک عمر با ترحم زندگی کنید، پس با کش دادن این ماجرا با احساسات و آینده او بازی نکنید و خودتان را هم به بازی نگیرید.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

تصمیم‌تان را بگیرید، می‌خواهیدش یا نه؟

قبل از آنکه حجت را برای این خواستگار‌تان تمام کنید، به پیشنهاد خواستگار دیگری فکر نکنید. درست است که رابطه‌ای میان شما و هیچ کدام از آنها نیست اما تا زمانی‌که پاسخ قطعی‌تان را نداده‌اید، در قبال فکری که این خواستگار در مورد آینده مشترک‌تان می‌کند، مسئولید، پس با گفتن جواب‌تان به این مسئولیت پایان دهید. شاید هم پاسخ ندادن شما به‌دلیل تردید باشد، اما اگر فکر می‌کنید که اول باید موقعیت بهتری پیدا کنید و بعد باید به این خواستگار جواب منفی بدهید در اشتباه هستید. شما حق ندارید به‌دلیل منافع خودتان، دیگران را معلق نگه‌ دارید.

ادامه مطلب / دانلود

مردی که به او دلبسته اید، حرفی از ازدواج نمی زند و با بهانه های مختلف خواستگاری را عقب می اندازد؟ باید با او چطور رفتار کرد؟ گاهی دچار تعارض می شوید که آیا به رابطه عاطفی که مدت زیادی درگیرش هستید بدون آنکه صحبتی از ازدواج در میان بوده یا اقدامی جدی از سوی نامزدتان صورت گرفته باشد، ادامه دهید یا خیر؟

به کدام مرد ها نباید دل بست؟

در این صورت شما مدام منتظرید تا اتفاق خوشایندی پیش بیاید و بحث ازدواج جدی تر شود غافل از اینکه فرصت ها و موقعیت های مناسب دیگر ازدواج را نادیده می گیرد و همچنان منتظر پیشنهاد از طرف کسی می مانید که هنوز تصمیمی در این مورد نگرفته است. اگر درگیر چنین رابطه ای هستید، باید واقع بین تر از این باشید زیرا فرصت هایی که از دست می دهید، تکرار نشدنی هستند.

در اصل اگر مردی واقعا خواستار این رابطه باشد بدون تعلل و بهانه های نابجا، آن را به سمت ازدواج پیش می برد و در صورت فراهم بودن همه شرایط، آن را به تاخیر نمی اندازد.

با زبان بی زبانی می گوید نه؟

شما پیوسته از مرد مورد علاقه تان درخواست تعیین نمودن تاریخ ازدواج می کنید تا هر چه زودتر با شما ازدواج کند. وقتی مردی برای سال های طولانی با شما رابطه دارد و از شما تقاضای ازدواج نکرده است و به تقاضاهای شما با پاسخ های مبهمی که نمی توانید از آنها برداشت مثبتی کنید بی توجه است، پس این مرد اهل ازدواج نیست.

شاید مردی که به ازدواج با شما تمایل دارد خیلی زود این پیشنهاد را مطرح نکند، اما لااقل پاسخ منفی قاطعی به شما نمی دهد و در گفتگوهای جدی، می گوید که از شما فرصتی برای بررسی این موضوع می خواهد. البته در صورت چنین جمله ای ماجرا را تمام شده ندانید و از او در مورد زمانی که برای بررسی کردن نیاز دارد سوال کنید.

شما را منتظر نگه می دارد؟

عجیب نیست که مردی از شما بخواهد تا محقق شدن اهدافی که می توانند زندگی آرامتری را برای هر دوی شما بسازندگ، صبر کنید اما اگر هدف هایی که خواستگار شما تعریف می کند هیچ گاه تمامی ندارند، کمی مراقب باشید.

اگر با وجود محقق شدن اهدافی که گفته بود، هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز فردا می کند، می توانید متوجه شوید که این اتفاق هیچ گاه رخ نخواهد داد. اگر حتی سال های طولانی است که نامزد مانده اید و او از تعیین کردن تاریخ معین برای ازدواج سر باز می زند، این مرد اهل ازدواج نیست.

با فداکاری رهایتان می کند؟

گرچه در موردی که مطرح کردید، این علامت مشاهده نمی شود اما به دلیل اهمیت و شیوع آن، لازم می دانم که این نشانه را هم ذکر کنم. یکی از ترفندهای مردان در روابطی که پایان مشخصی ندارد، این است که به دختر طرف مقابلشان اظهار می کنند: «من لیاقت تو را ندارم و تو خواستگاران بسیار بهتر از من، خواهی داشت.»

اما واقعیت این است که زمانی که یک مرد به ازدواج با دختری تمایل دارد، به جای فرار با چنین بهانه هایی، برای رسیدن به جایگاهی قابل قبول تلاش می کندو به هیچ وجه حاضر نمی شود مرد دیگری به راحتی پا به این میدان بگذارد. پس به جای به دست آوردن دل او بعد از بیان این جمله و ابراز حس همدردی و ترحم، واقعیتی را که پشت این حرف پنهان شده ببینید.

شما را نادیده می گیرد؟

برخی از مردها با بی تفاوتی سعی می کنند دختر را دل آزرده کنند تا خودش رابطه را پایان دهد. چنین مردهایی حتی آنقدر برای طرف مقابلشان ارزش قائل نیستند که با او برای پایان گرفتن رابطه گفتگو کنند. برای آنها فرقی نمی کند که این دختر در زندگی شان ماندگار شود یا نه اما حاضر نیستند سهم بزرگی از زندگی، وقت و احساساتشان را به او اختصاص دهند.

اگر احساس می کنید طرف مقابلتان برخورد سردی دارد، از او در این مورد سوال کنید و در صورتی که بعد از گفتگو هم به نتیجه مطلوب نرسیدید، می توانید حس واقعی تان را بیان کنید و مدتی از او فاصله بگیرد. اگر سردی او به دلیل مشکلات شخصی اش بود و ارتباطی به این رابطه نداشت، بعد از برطرف شدن این مشکلات سراغتان می آید اما درصورتی که از این پیشنهاد استقبال کرد وبرای ادامه رابطه تلاشی نکرد، می توانید به هدف اصلی اش پی ببرید.

تکلیف خود را نمی دانید؟

هنگامی که با مردی وارد رابطه عاطفی می شوید، باید از ابتدا هدف چنین رابطه ای را مشخص کنید. مردانی که نیت ازدواج ندارند، با پیشنهاد ازدواج جلو نمی آیند و از شما می خواهند بدون اطلاع خانواده ها، بدون ذکر مدت معینی همدیگر را بشناسید.

پس اگر رابطه شما با پیشنهاد ازدواج شروع نشود، لازم است ظرف مدت کوتاهی بعد از شروع رابطه از او بپرسید که برای آینده اش چه برنامه ای دارد. فکر می کند آینده رابطه شما به کجا می رسد و اگر پاسخ او چیزی جز ازدواج بود، بدانید که این رابطه نافرجام است.

اما ممکن است طرف مقابل شما، پاسخی دوپهلو بدهد و تصمیم گیری را برای شما دشوار کند؛ مثلا بگوید دوست دارم با تو ازدواج کنم اما شرایطش را ندارم. در این صورت، باید بپرسید چه شرایطی نیاز دارد و فکر می کند این شرایط فراهم شدنی است یا نه؟

یا بگویید برای تحقق این شرایط چه کارهایی انجام داده یا قرار است انجام دهد؟ اگر برنامه روشنی نداشت، باز هم باید بدانید که این رابطه سرانجامی ندارد. قبل از آنکه وابسته همدیگر شوید، به او اعلام کنید که تا زمان فراهم شدن شرایط، بهتر است از همدیگر جدا شوید و در تصیمم خود قاطعیت داشته باشید.

در این صورت او، به فکر می افتد و اگر واقعا خواهان ازدواج با شما باشد، برای حفظ شما و مهیا کردنش رایط تلاشش را می کند و در غیر این صورت، همچنان رویه سابقش را ادامه می دهد. پس صرفا مطرح کردن پیشنهاد ازدواج به معنی واقعی بودن قصد یک مرد در ازدواج با شما نیست.

شما را به خانواده اش معرفی نمی کند؟

اگر او بعد از گذشت چند ماه از رابطه تان و شناخت نسبی از هم، درباره شما به خانواده اش اطلاع نمی دهد، بدانید که قصد ازدواج با شما را ندارد. شاید او در ماه های اول به شما پیشنهاد ازدواج ندهد و در انتظار شناخت دقیق تر و واقعی تری باشد اما اگر در ذهن خود احتمال چنین اتفاقی را بررسی کند، بدون شک با دوستان و خانواده اش در این مورد صحبت می کند.

اگر او شما را از جمع های دوستانه پنهان می کند و معتقد است هیچ کس در اطراف شما و او نباید از این ارتباط باخبر شود، باید با احتیاط بیشتری انگیزه و هدف او را بررسی کنید.

می ترسید، دیگر عاشق نشوید؟

هنگامی که شما درگیر یک رابطه عاطفی باشید، احساس تعهد می کنید و در نتیجه به خواستگارانتان جواب رد می دهید زیرا مدام لحظات عاشقانه با طرف مقابل را با زندگی معمولی با خواستگارتان مقایسه می کنید.

واقعیت این است که این مقایسه غلط است چون مردی که به مرحله ازدواج رسیده و به خواستگاری شما آمده است، اعلام مسوولیت پذیری کرده و حداقل چیزی که بیشتر از فرد مورد علاقه شما دارد، این است که تصمیم جدی به داشتن یک زندگی جدید دارد.

بهتر است بدانید، مرد ایده آل لزوما مردی نیست که با او بتوان اوقات خوشی داشت! بسیاری از مردان گرچه جذاب، خوش مشرب و سرشار از قابلیت هستند اما مناسب ازدواج نیستند. تنها به درد تفریح، وقت گذرانی و هیجانات زودگذر می خورند.

آنها مسوولیت پذیری طولانی مدت ندارند و در زندگی پشتیبان و قوت قلبی برای شما نخواهند بود. پس زمانی که به تصمیمی فکر می کنید که قرار است تا پایان عمر همراهتان باشد، همه جوانب ماجرا را در نظر بگیرید و تسلیم احساسات و هیجانانتان نشوید.

قبل از آنکه به احساساتتان اجازه بدهید به شما غلبه کند، این نکته ها یادتان باشد:

1- خواستگار شما در چه شرایط سنی، شغلی، تحصیلی و اجتماعی قرار دارد؟ در حال حاضر پسرها در سن 20 تا 25 سالگی اغلب آمادگی ازدواج را ندارند.

2- پسری که شاغل نبوده و هیچ برنامه ریزی شغلی برای خود ندارد نمی تواند از پس مسوولیت ها و دشواری های این راه بربیاید.

3- مهمترین ویژگی کسی که به شما پیشنهاد ازدواج می دهد، داشتن شرایط ازدواج است. مردی که آمادگی و موقعیت ازدواج ندارد، حتی اگر برای تشکیل زندگی به شما اصرار هم بکند باید به صلاحیت او شک کنید.

ادامه مطلب / دانلود

شب خواستگاری کم از صبح پادشاهی نیست! خواستگاری، نقطه مهم‌ترین تغییر در مسیر زندگی است؛ مسیری که می‌تواند همراه خوشبختی باشد یا نباشد. معلوم است که نمی‌توان انتظار داشت دو طرف در این شب به شناختی دقیق و کافی از هم برسند.

نکاتی مهم قبل از خواستگاری

گاهی اشتباه‌های ناخواسته در شب خواستگاری می‌تواند سرنوشت دختر و پسری را تغییر دهد. توصیه‌های کارشناسان ما را در مورد سوال‌هایی که باید بپرسید یا نپرسید، رفتارهایی که باید انجام دهید یا ندهید و حرف‌هایی که باید بزنید یا نزنید بخوانید.

قبل از خواستگاری تکلیف‌تان را با این 6موضوع روشن کنید:

شباهت اقتصادی و فرهنگی

هر دو خانواده باید از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در یک رده باشند؛ برای مثال طبقه آنها از نظر اقتصادی متوسط محسوب شود. اگر تفاوت فاحشی بین دو خانواده وجود داشته باشد، حتی اگر عضو یک خانواده یا یک قوم باشند، بهتر است با هم ازدواج نکنند.

در این راستا پرسش‌ها و نکته‌های متداولی وجود دارند که دو خانواده می‌توانند از یکدیگر بپرسند یا به آنها توجه کنند؛ برای مثال شغل پدر و حدود درآمد او، شغل پسر و درآمد احتمالی او، محل قرار گرفتن خانه‌ دو طرف، وضعیت ظاهری خانه دختر و‌.

همچنین یکی از راه‌هایی که در تشخیص تناسب فرهنگی دو خانواده به دختر و پسر کمک می‌کند این است که به نوع رابطه اعضای خانواده طرف مقابل با یکدیگر و نوع واکنش‌های آنها در برابر مسائل مختلف دقت کنند

زیبایی ظاهری

توصیه می‌شود دختر و پسر از نظر ظاهری تاحدودی در یک سطح باشند؛ به این معنا که یکی از آنها خیلی زیبا و دیگری زشت یا یکی خیلی چاق و درشت هیکل و دیگری ضعیف و کوچک نباشد. البته مهم این است که دو طرف همدیگر را بپسندند و نظر دیگران در این میان مطرح نیست.

گاهی دختر و پسر از نظر ظاهری با هم تفاوتی دارند که در عرف چندان پسندیده نیست؛ برای مثال قد دختر از قد پسر بلندتر است. در این شرایط هم خواست و تمایل دو طرف مهم است. دختر و پسر در مورد بحث مقبولیت ظاهری، باید به یک نکته توجه کنند؛

در شش ماه تا حداکثر یک سال نخست ازدواج افزایش فعالیت هورمون‌های جنسی باعث جذابیت طرف مقابل می‌شود ولی با گذشت زمان فعالیت این هورمون‌ها کاهش می‌یابد و زن و شوهر باید در زمینه‌های دیگر برای هم جذابیت داشته باشند. در این شرایط جاذبه ظاهری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

سلامت و بلوغ عاطفی

دختر و پسر باید به بلوغ روانی و پختگی عاطفی رسیده باشند. آنها باید از نظر روانی برای ازدواج آماده باشند. در این صورت دعوا، درگیری و قهر کمتری بین همسران رخ می‌دهد. در صورت بروز اختلاف‌نظر نیز با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند.

یکی از مواردی که می‌تواند از درگیری بی‌دلیل بین همسران جلوگیری کند این است که از حساسیت‌های همدیگر آگاه باشند؛ برای مثال دختر و پسر می‌توانند از یکدیگر بپرسند: «چقدر برای تو مهم است روزهای خاص مانند تولد و سالگرد ازدواج را به یاد داشته باشم؟»، «اگر زمانی یادم نبود یا دیر به یادش افتادم خیلی ناراحت می‌شوی؟

عکس‌العمل تو چه خواهد بود؟» آنها می‌توانند از همدیگر درباره حساسیت‌ها و علاقه‌ها (مواردی که آنها را خوشحال یا عصبانی می‌کند)، میزان روابط اجتماعی، نوع رابطه با خانواده، علاقه به رفت‌وآمد با دوستان و اقوام و مواردی از این دست بپرسند. دو طرف باید از نظر روانی و عاطفی سالم باشند؛ البته در جلسه نخست نمی‌توان در این مورد مطمئن شد و شناخت کاملی از طرف مقابل به دست آورد. با این وجود دختر و پسر می‌توانند از همدیگر در مورد سلامتی هم سوال کنند.

تشابه ارزش‌های اخلاقی و مذهبی

ارزش‌های اخلاقی و مذهبی دختر و پسری که می‌خواهند ازدواج کنند باید مشابه باشد. هر دوی آنها باید به ارزش‌هایی مانند راستگویی یا ظلم نکردن به دیگران، به یک ‌اندازه اعتقاد داشته باشند. چهارچوب اعتقادی و ایدئولوژیک آنها نیز باید مشابه باشد. در این راستا دختر و پسر می‌توانند از یکدیگر مثلا درباره نوع پوشش خانم بپرسند؛ خانم تمایل دارد چه پوششی داشته باشد و آقا به چه پوششی اعتقاد دارد. چنین مسائلی باید از همان ابتدای آشنایی مشخص شود.

افراد زیادی هستند که پیش از ازدواج درباره اعتقادات و حساسیت‌های این چنینی با هم گفت‌وگو نکرده‌اند و با خود گفته‌اند: «بعد از ازدواج اصلاحش می‌کنم» یا «او را تغییر می‌دهم». ولی بعد از ازدواج قرار نیست هیچ‌ یک از دو طرف تغییر کند. دختر و پسر هر انتظاری که از یکدیگر دارند باید قبل از ازدواج با هم در میان بگذارند.

اشتغال خانم

در صورتی که دختر تصمیم دارد پس از ازدواج به کار و اشتغال خود ادامه دهد، باید از همان ابتدا در این مورد با آقای خواستگار صحبت کند. پسر هم باید نظر خود را در این مورد با صداقت و دقیق بیان کند؛ آیا به طور کلی با کار کردن زن مخالف است و ترجیح می‌دهد همسر آینده‌اش خانه‌دار باشد؟ آیا با کارکردن او در بعضی محیط‌های کاری یا به صورت پاره‌وقت موافق است؟ یا به طور کلی با اشتغال همسرش مشکلی ندارد؟

تناسب سطح تحصیلی

سطح تحصیلی دختر و پسر باید تناسب داشته باشد. اگر فاصله بین مدرک تحصیلی آنها زیاد باشد احتمال اینکه دچار مشکل شوند و همدیگر را درک نکنند، وجود دارد. ضمن اینکه اگر سطح تحصیلات دختر بالاتر باشد، ممکن است مرد احساس حقارت کند.

ادامه مطلب / دانلود

مطالعات جدید دانشمندان نشان می دهد زنان و مردان گاهی باید بعضی مسائل را از طرف مقابلشان مخفی کنند.

چه رازهایی را به همسرمان بگوییم؟

به زبان آوردن جزئیات، اتفاقات و وقایعی که در گذشته برایتان رخ داده است را برای همسرتان بازگو نکنید زیرا طرف مقابلتتان نکته بین و ریز سنج می شود و این برای خود شما تا حدودی آزاردهنده خواهد شد.

گفتنی است بر ملا کردن تمام رویدادها و رخدادهایی که در خانواده ی شما می گذرد برای طرف مقابلتان سزاوار نیست زیرا مطالعات روان شناسی نشان می دهد این روند باعث افزایش تداخل در رفتارهای خانوادگی دو طرف می شود.

گفتنی است هیچ گاه نباید تصور کنید اگر چیزی را از طرف مقابلتان مخفی کرده اید وفاداری رابطه تان را خدشه دار کرده اید گاهی اوقات با تغییر برخی رفتارها می توان یک رابطه را بهبود بخشید و به نفع زندگی عمل کرد.

ادامه مطلب / دانلود

معشوق‌ یابی تنها مشکل جوان‌ها نیست. حق طبیعی همه انسان‌های مجرد است. در هر سنی «چنان که افتد و دانی» ممکن است پیش آید. باید برایش آماده بود. در اینجا انسان‌ها با دو پرسش روبرو می‌شوند؛ معیار‌های من برای انتخاب یک عشق راستین چیست؟ چگونه باید با او آشنا شوم؟

رازهای جذابیت در عشق

ما بدون اینکه آگاه باشیم در انتخاب همسر تا حد زیادی دنباله‌رو معیارهای فرهنگی‌مان هستیم. فرهنگ ما آنقدر در رگ و پی ما ریشه دوانده است که حتی اگر به آن انتقاد هم داشته باشیم، نمی‌توانیم تاثیر آن را در انتخاب‌هایمان نادیده بگیریم. بیشتر ما در جستجوی معشوقی هستیم که سنش به ما نزدیک باشد؛ از نظر زیبایی، تحصیلات، سطح اقتصادی- اجتماعی و مذهبی شبیه خودمان باشد و در ضمن خیلی هم کوتاه‌تر یا بلندتر از ما نباشد!

همین معیار‌های اولیه تعداد زیادی از افراد را از دایره انتخاب ما خارج می‌کند. هر چند بیشتر ما انتظاری بیش از این داریم؛ می‌خواهیم طرفمان در عین حال زیبا، گرم و اجتماعی و باهوش هم باشد، شبیه ما فکر کند و گاهی هم بیشتر از اینها.

این آرزوها و خیال‌پردازی‌ها هرچه که باشد، سرانجام قسمت ما آنهایی می‌شوند که بیشتر شبیه ما هستند و در عمل جذب آنهایی می‌شویم که در بیشتر ویژگی‌ها از ما نه کمترند، نه بیشتر. ما درواقع در جستجوی شباهت‌ها هستیم. این شباهت‌جویی حتی در اختلال‌های روانی و جسمی ‌هم نمود دارد.

مثلا افسرده‌ها گرایش بیشتری به افسرده‌ها دارند. یکی از بیمارانم که افسردگی داشت، عاشق دختری شده بود و می‌گفت علت اینکه عاشق او شدم این است که بیشتر از هر کسی مرا می‌فهمد، تمام حالت‌های من برایش آشنا و قابل درک است. در جلسه‌ای که با معشوقش آمده بود متوجه شدم که هر دو از افسردگی رنج می‌برند. این اتفاق در مورد بیماری‌های جسمی ‌هم پیش می‌آید. بیشترین مطالعه روی عشق ناشنوایان انجام شده که بیشتر عاشق ناشنوایان می‌شوند. این شباهت‌جویی همیشه یک فرایند اصیل ذهنی نیست.

دو عامل مخدوش‌کننده مهم روی آن تاثیر دارند؛ اولی محدودیت اجتماعی است. ما چه بخواهیم چه نخواهیم، در جامعه محدود به معاشرت با افرادی هستیم که از نظر سطح اقتصادی– اجتماعی، تحصیلات، محل زندگی و شغل شبیه ما هستند. عامل دوم ترس از برقراری ارتباط با افرادی است که با ما تفاوت دارند. خیلی وقت‌ها علت گرایشمان به افراد شبیه خود، نه برآمده از یک میل اصیل درونی بلکه ترسمان از ناشناخته‌هاست. آنهایی که امنیت روانی خوبی دارند و این اعتماد‌به‌نفس را دارند که در هر حال دوست‌داشتنی هستند، بیشتر توانایی شروع رابطه با فردی متفاوت را دارند.

اگر احترام متقابل باشد، این تفاوت‌ها جذابیت بیشتری به معشوق می‌دهد. باید یاد بگیریم علاقه‌های طرف مقابل برایمان مهم بشوند، در موردشان بیشتر بدانیم و به او نشان دهیم علاقه‌ها و دغدغه‌های ذهنی‌اش برایمان مهم است. این رفتار رابطه را رشد می‌دهد. رابطه عاشقانه باید به اندازه همنوازی دو ساز، ‌هارمونیک و هماهنگ باشد، نه اینکه هر دو طرف دقیقا یک قطعه را بنوازند. آنها باید پا‌به‌پای هم پیش بروند و یک سوال و جواب موسیقایی ‌هارمونیک و کامل‌کننده را خلق کنند.

ادامه مطلب / دانلود

9 رفتار غلط خانم ها که روی اعصاب مردان است
درباره این رفتارها مردها بیشتر می‌توانند حرف بزنند؛ به همین دلیل سراغ مردان رفتیم و از آنها پرسیدیم بیشتر از همه کدام رفتارهای همسرشان برای‌شان غیر قابل تحمل است. این رفتارهای روی اعصاب عبارتند ا ز :
شما به عنوان یک زن می‌دانید چه چیزهایی بیشتر از همه یک مرد را آزار می‌دهد؟ تا به حال شده با خود فکر کنید که شاید بعضی رفتارهای زنانه شما به‌ شدت شوهر یا نامزدتان را آزرده خاطر کند و حتی موجب دور شدن او از شما شود؟ درباره این رفتارها مردها بیشتر می‌توانند حرف بزنند؛ به همین دلیل سراغ مردان رفتیم و از آنها پرسیدیم بیشتر از همه کدام رفتارهای همسرشان برای‌شان غیر قابل تحمل است. همچنین گشتی هم در سایت‌ها، فروم‌ها و شبکه‌های اجتماعی زدیم تا بتوانیم با شکایت‌های رایج آقایان از خانم‌ها بیشتر آشنا شویم و در نهایت از همه این گفته‌ها و شنیده‌ها و شکایت‌ها پرتکرارترین‌شان را انتخاب کردیم.

تمام وقت آزاد او برای شما نیست
این کاملا درست است که یک زن دوست دارد تا‌ حد‌ ممکن به همسر و عشق زندگی‌اش نزدیک شود و نگذارد او هیچ وقت احساس تنهایی کند؛ مردها تا اینجا هیچ مشکلی ندارند اما گله آنها از آنجا آغاز می‌شود که می‌گویند:«ما هم دوست داریم که همسرمان همیشه و در همه لحظات خوب و بد زندگی همراه‌مان باشد اما خانم‌‌ها فکر می‌کنند تمام وقت آزاد مردشان تنها باید به آنها اختصاص داشته‌باشد نه هیچ‌چیز دیگر .
این دقیقا جایی است که می‌تواند برای ما آزاردهنده باشد.»مردی می‌تواند عاشق همسرش باشد ولی دوست داشته‌باشد گاهی زمانی را به خودش اختصاص دهد و به دنبال کارها و تفریحاتی برود که به تنهایی از آنها لذت می‌برد؛ نباید تصور کرد این کار یک دیوار دفاعی است؛ مردی که برای خودش نه علاقه‌ای داشته‌ باشد، نه یک فعالیت مثلا ورزشی یا… دیگر چه چیز از او باقی می‌ماند. وقتی هم زن و هم شوهر علایق‌شان را بشناسند و برای خودشان به تنهایی وقت بگذارند، در وقت‌های با هم بودن زمینه‌های بیشتری برای صحبت‌کردن و تحسین یکدیگر خواهند داشت، همه آدم‌ها به زمانی نیاز دارند که تنها بوده و فرصت نفس‌کشیدن داشته‌ باشند.

شکستن ناخن دلیل خوبی برای گریه نیست
مردها به‌راحتی با ابراز احساسات شدید زن‌‌ها معذب و آزرده خاطر می‌شوند. شکستن ناخن یا پاشنه کفش یا خرد‌شدن شیشه عطر یا… هیچ‌کدام دلیل نمی‌شود که بخواهید مقابل همسرتان شروع به گریه کنید. ابراز احساسات زیاد برای موضوعات کوچک شاید برای زنان امری عادی باشد اما مردها بیشتر آن را یک نمایش بیش از اندازه می‌دانند؛ سعی کنید در مورد چیزهایی که چندان مهم نیستند احساسات کمتری به خرج دهید؛ شاید لازم باشد وقتی اتفاق می‌‌افتد چند لحظه فکر کنید و ببینید آیا فردا یا هفته آینده هم به خاطراین موضوع ناراحت خواهید بود؛ اگر جواب شما نه است پس این موضوع ارزش فکرکردن و احساساتی شدن بیش از اندازه را ندارد.

وقتی مدام به او زنگ می‌زنید
مردانی هستند که می‌گویند از اینکه همسرشان هر 10 دقیقه یک‌بار تلفن می‌زند و مدام پیامک‌های بی‌معنی می‌فرستد کلافه شده‌اند؛ از اینکه در تمام طول روز همسرشان زنگ می‌زند و مکان آنها را چک می‌کند اذیت می‌شوند، از اینکه باید برای هر چیز کوچکی جواب پس بدهند احساس ناامنی می‌کنند. قبل از اینکه بخواهید برای چندمین بار در طول روز به همسرتان زنگ بزنید کمی فکر کنید که آیا کار شما آنقدر مهم هست که بخواهید سر کار با او صحبت کنید و وقتش را بگیرید و ذهنش را از مسائل کاری منحرف کنید. مردها وقتی مشغول کاری هستند توجه بیش از اندازه را دوست ندارند. ممکن است در ابتدا درباره تماس‌ها و توجهات بیش از اندازه همسرشان اعتراضی نکنند ولی به مرور کلافه می‌شوند و حتی گاهی با روش‌های متفاوت سعی می‌کنند از جواب‌دادن طفره بروند. یادتان باشد لازم نیست شما به عنوان یک زن هر چیز کوچک و هر حرکتی که می‌کنید را به همسرتان گزارش دهید و بالطبع او هم دوست ندارد همه چیز را به شما گزارش دهد؛ اینکه کجا هست الان به چه چیزی فکر می‌کند. به او زمان بدهید که گاهی شما را نداشته ‌باشد و دلش برای‌تان تنگ شود.

جیغ بنفش ممنوع!
با خنده‌ و صدای بلند حرف‌زدن و مدام با نفس‌ بریده‌ بریده‌ ( بر اثرخنده‌ ) ماجراهای نه چندان جالب را تعریف‌کردن همیشه خوشایند نیست. بیشتر مردها در این زمان مدام در این فکر هستند که چه زمان این صحبت‌های آزاردهنده تمام می‌شود؛ شاید خودتان هم دیده باشید که گاهی اوقات مردها خودشان دور هم جمع هستند با هم می‌گویند:«فلانی چطور زنش را با آن همه سر و صدا تحمل می‌کند؟» چرا باید فضای آرام خانه با حرف‌های بیهوده و بلند و جیغ‌های بنفش آلوده شود. برای موضوعی که مهم نیست نباید خیلی شلوغ کنید. در حقیقت صدای بلند و زیاد حرف‌زدن در مورد چیزهای بی‌معنی برای همه آزاردهنده است و چندان زن و مرد نمی‌شناسد.

چرا در کارهای خانه کمک نمی‌کنی؟
به نظر خودتان آیا واقعا لازم است که مدام به همسرتان غر بزنید که چرا در کارهای خانه کمک نمی‌کند در حالی که خودش می‌گوید نهایت تلاشش را برای کمک به شما می‌کند. اگر می‌خواهید از او ایراد بگیرید دنبال یک بهانه تازه بگردید که به اندازه کافی قانع‌کننده باشد. فکر نمی‌کنید او از حرف‌های یکنواخت شما خسته‌ می‌شود اینکه مدام بگویید: چرا ظرف‌ها را نشسته؟ چرا خانه را جمع و جور نمی‌کنی؟ چرا در جاروکردن کمک نمی‌کنی؟ و… در این موارد او به دلیل محبتی که به شما دارد کمک نمی‌کند بلکه کمک می‌کند تا از غرزدن‌های شما خلاص شود. یاد بگیرید از شوهرتان برای کمک‌هایی که به شما می‌کند تشکر کنید؛ خودتان می‌بینید که وقتی او متوجه می‌شود از رفتارش قدردانی می‌شود به طور قابل ملاحظه‌ای سعی می‌کند همان فردی شود که شما دوست دارید پس لطفا کمتر غر بزنید و بیشتر قدرشناس باشید.

شما یک جاسوس نیستید
یکی از اتفاقات بدی که می‌تواند برای یک مرد بیفتد این است که ناگهان ببیند همسرش در حال جست‌وجو در وسایل شخصی مثل کیف و موبایل است و در میان ای‌میل‌ها و شبکه‌های اجتماعی گردش می‌کند.چه کسی به شما این اجازه را داده که می‌توانید وارد حریم شخصی همسرتان شوید و همه وسایل شخصی او را زیر و رو کنید؟ چرا فکر نمی‌کنید این یک رفتار کاملا غیراخلاقی است. به یاد داشته باشید که چنین رفتارهایی نه تنها او را پنهان‌کارتر می‌کند بلکه کم کم چیزهایی را هم که به شما می‌گفت دیگر نمی‌گوید چرا که به شما اعتماد ندارد و دیگر احساس امنیت نمی‌کند. یادتان باشد او باشماست، دوست‌تان دارد اما به حریم شخصی خودش نیاز دارد و شما باید به او احترام بگذارید.

در مقابل جمع از او بد نگویید
مردها دوست ندارند جلوی جمع از آنها بد بگویید به‌خصوص در میان اعضای خانواده و دوستان خودشان. اگر شما شروع کنید در مقابل دیگران از همسر یا نامزدتان بد بگویید اولین چیزی که به ذهن آنها می‌رسد این است که شما چقدر نادانید که با مردی زندگی می‌کنید که رفتارهایش را نمی‌پسندید. یادتان باشد تنها چیزی که دیگران باید از شما و زندگی شخصی‌تان بشنوند این است که چقدر همسر خوبی دارید و در کنار هم خوشبختید. مردتان را تحسین کنید و مطمئن باشید که او همیشه قدردان خواهد بود.

اگر بیش از حد آرایش می‌کنید
بیشتر مردها دوست ندارند که همسرشان ناخن‌های بسیار بلند داشته‌باشد یا موهای مصنوعی و اکستنشن بگذارد یا بیش از اندازه آرایش کند. آنها چهره طبیعی زنانه شما را بیش از هر چیزی دوست دارند.یک چهره طبیعی بیشتر از هرچیزی برای مرد جذابیت دارد و چیزهای بیشتری را به او می‌گوید. شاید بگویید همه مردان به یک زن عمل کرده و آرایش کرده بیشتر توجه می‌کنند اما باور کنید آنها چهره زنانه شما را بیشتر دوست دارند در غیر این صورت با شما ازدواج نمی‌کردند.

الان به چه فکر می‌کنی؟
الان به چه فکر می‌کنی؟ این جمله‌ای است که خیلی از خانم‌ها از شوهران‌شان می‌پرسند؛ اما واقعا چرا مهم است که او در فلان لحظه خاص چه فکری در ذهن دارد و به چه می‌اندیشد، اگر کمی واقع‌بینانه نگاه کنید متوجه می‌شوید که این سؤال چقدر احمقانه است و می‌تواند برای شخص مقابل آزاردهنده باشد و او را از دنیای آرام خودش بیرون می‌کشد.

ادامه مطلب / دانلود

تحقیق سنتی پیش از ازدواج به شکل یک رسم درآمده. رسمی که دیگر نه درست انجام می‌شود نه روش جایگزین برای آن پیدا می‌شود. معمولا برادر یا پدر دختر با قرار قبلی به محل کار داماد سر می‌زنند و می‌پرسند او چطور آدمی است و طبیعی است که جوابی نمی‌شنود جز آنکه «خوب است.» با تغییر شکل آشنایی دختر و پسر در جامعه امروز، شکل این تحقیقات هم باید عوض شود.

بهترین راه و روش تحقیق قبل از ازدواج

به گزارش میهن فال به نقل از مجله زندگی ایده آل؛ تحقیقی که نه فقط خانواده دختر از پسر، بلکه خانواده پسر هم از دختر باید انجام دهند. سؤالات مقدماتی مثل سن و شغل و فرهنگ خانواده در جلسات اول آشنایی پرسیده می‌شود اما تحقیق اصلی که بعد از آن آغاز می‌شود، سرنوشت یک عمر زندگی را رقم می‌زند و باید جامع و کامل باشد و بیشترین شناخت را از همسر آینده به دست بدهد. هرچند که همیشه وجهه ناشناخته‌ای باقی می‌ماند که فقط با زندگی زیر یک سقف معلوم می‌شود. نظرات حسن عسگری‌فر، روانشناس و مشاور خانواده درباره درست تحقیق کردن به شما کمک خواهد کرد.

حرف‌های اول آشنایی موثق است!

همه در شروع ارتباط ناخودآگاه خود را طوری نشان می‌دهند که برای طرف مقابل جذاب‌تر به نظر برسند اما در عمل چیز دیگری هستند. شناخت افراد از هم در دوره آشنایی خیلی گنگ است چون معمولا روابط منقطع است. یعنی طرفین هفته‌ای یک یا دو بار همدیگر را می‌بینند و در این زمان کوتاه طبیعی است که فقط حرف‌های شیرین به هم می‌زنند اما در رابطه تنگاتنگ در زندگی زناشویی همه چیز فرق می‌کند. ما در زندگی از هم طلبکاریم و برای اینکه احساس آرامش و امنیت کنیم از یکدیگر سهم می‌خواهیم. اگر قرار باشد همسرمان ساعت 6 از سر کار برگردد ما وقت عصر او را برای خودمان می‌خواهیم اما حالا اگر او عصرها را برای دوستان یا خانواده خودش اختصاص دهد، بحران تازه شروع می‌شود.

دخالت خانواده چقدر موثر است؟

در دنیای امروز در بسیاری موارد دختر و پسر با هم از قبل آشنا شده‌اند و بعد خانواده را در جریان می‌گذارند. در آشنایی‌هایی که به شکل سنتی انجام نشده و خانواده حضور پررنگی در آن نداشته ‌است، معضلات خودشان را دیر نشان می‌دهند اما خانواده در این مرحله می‌تواند تحقیقات میدانی کند که البته باید بدانیم در آن خیلی از مسائل مثل بعضی بیماری‌های روحی- روانی، ناکامی‌ها و ویژگی‌هایی که در موقعیت‌های بحران‌زا خودش را نشان می‌دهد جزء مسائل پنهان خانواده‌ها باقی می‌ماند. برای مثال افرادی هستند که ما به آنها می‌گوییم انفعالی انفجاری. این افراد فشار را تحمل می‌کنند و در یک نقطه منفجر می‌شوند. اگر شما حس کنید طرف مقابل همیشه منفعل است و یکدفعه با رفتار انفجاری روبه‌رو شوید، به شدت دچار هراس و ترس می‌شوید.

دوستان و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند منبع تحقیق باشند؟

دوستان نمی‌توانند به اندازه‌ خانواده قابل استناد باشند. بهتر است برای شناخت به ستون‌های سفت و واقعیت‌ها تکیه کنیم. وقتی در جایگاه تحقیق هستید احساس امنیت در کسب اطلاعات کنید. ممکن است دوست بخواهد شما را خراب کند یا بیش ‌از حد بالا ببرد. شبکه‌های اجتماعی هم نمی‌توانند معیار شناخت باشند چون افراد می‌توانند با هویت غیر واقعی در شبکه‌های اجتماعی حضور پیدا کنند.

به کدام ویژگی‌ها دقت کنیم؟

بعضی از اطلاعات کلی که در چارچوب و نگاه خانواده مشخص می‌شود می‌تواند دلگرم کننده باشد. اینکه خواستگار معتاد نیست، در کار فعال هست یا نه، اگر 10 سال کار کرده چه پس‌اندازی دارد، مدبر است یا نه، ماشینش را خودش خریده یا از حمایت خانواده استفاده کرده، جایگاه کاری و خانوادگی‌اش چگونه است و چیزهایی از این دست می‌توانند باعث شناخت شوند. جایگاه فرد در خانواده یکی از مهم‌ترین نکاتی است که خانواده می‌تواند رویش دست بگذارد. هرقدر فرد قابلیت‌های تعهدی‌اش رادر خانواده بیشتر نشان دهد در زندگی آینده هم متعهدتر خواهد بود. در مقابل رفتارهای لاابالی‌گری منیت و خودخواهی‌ در زندگی مشترک مشهود و غیر قابل انکار است و جز در دراز مدت نمی‌توان چیزی را تغییر داد.

تحقیقات محلی مفید است؟

تحقیقات محلی می‌تواند تا حدی دل خانواده‌ها را قرص کند. ممکن است با آنها به شناخت تمام و کمال نرسیم اما بخشی از ویژگی‌ها قابل دسترسی است. با این تحقیقات لااقل می‌توان فهمید که اجازه ادامه رابطه را به دختر و پسر بدهیم یا نه. اما خانواده ملاک ارجح‌تری از تحقیق در محل کار و بین همسایه‌هاست. وقتی خانواده ها با هم در ارتباط هستند پدرها و مادرها یکدیگر و جایگاه و رفتار خانواده را با هم می‌بینند. در این ارتباط رازهای پنهان می‌توانند کشف شوند. به خصوص در ارتباط مکرر با همدیگر.

حرفه‌ای عمل کنید

کاری که در مراکز مشاوره پیش از ازدواج درباره کسانی که می‌خواهند با هم ازدواج کنند انجام می‌شود با چیزی که در تحقیقات میدانی و محیطی درباره فرد انجام می‌شود متفاوت است. در این مشاوره‌ها یکسری فاکتورهای معمول روانشناسان بررسی می‌شود که بررسی آنها از سوی خانواده‌ها ممکن نیست. بسیار اتفاق می‌افتد که دختر یا پسر چیزی نباشند که در ابتدای آشنایی نشان داده‌اند. دو آدم با دو نگاه، طبقه اجتماعی، ایدئولوژی و تربیت متفاوت قرار است در زندگی همسو با هم قرار بگیرند. در مراکز مشاوره برای اینکه این چالش‌ها را حل کنند سعی می‌کنند در ابتدا اطلاعات مقدماتی را از دختر و پسر بگیرند. اطلاعاتی مثل اینکه طرفین چند خواهر و برادر دارند، فرزند چندم خانواده هستند، شغل پدر و مادرشان چیست، چند وقت است که کار می‌کنند، کجا آشنا شده‌اند، آشنایی‌شان چقدر طول کشیده، چه انتظاراتی از هم دارند و چرا.اما در مراحل بعدی مشاور باید چالش‌هایی ایجاد کند که دو نفر به عنوان زوج مجبور شوند درگیر معضلات و تفاوت‌های‌شان شوند و با این روش اختلافاتی که درباره خواسته‌های‌شان از هم دارند مشخص شود.

معمولا زوج‌ها در ابتدا فکر می‌کنند تمام خواسته‌های‌شان مشترک است و توقعی خاص از هم و اختلاف‌نظری با هم ندارند. اما در حقیقت اینطور نیست. وقتی فرد با رابطه طرف مقابلش با خانواده و توقعات و وظایف متقابل روبه‌رو می‌شود، مشکلات تازه‌ای مشخص می‌شود. چیزهایی مثل اینکه چقدر از طرف مقابل توقع سهم دارد. اینکه آیا سهمی از او را برای خانواده خودش قبول دارد یا نه. اگر به مشکل بخورد دوست دارد مشکل با کدام خانواده مطرح شود یا چیزهایی مثل این. در مجموع این جزئیات هستند که می‌توانند باعث شناخت دو فرد به طور کامل برای یکدیگر شوند. بعد از آن به جای اینکه درباره موفقیت یا موفق نبودن ازدواج نظر داده شود دو طرف در جریان مشکلات و بحران‌هایی که ممکن است در زندگی با آنها روبه‌رو شوند قرار می‌گیرند و مهارت‌های ارتباط با همسر، تشخیص بحران‌ها و کنترل زندگی را یاد می‌گیرند.

حرف‌های دختر و پسر قابل استناد است؟

بیشتر سؤال‌هایی که دختر و پسر در دوره آشنایی از هم می‌پرسند حول برنامه‌های‌شان برای آینده می‌چرخد که معمولا به جواب‌های قابل استنادی نمی‌رسد. در واقع آنها فقط درباره آرزوهای‌شان حرف می‌زنند، مخصوصا اگر جوان باشند. این محاورات بین دختر و پسر فقط می‌تواند برای این باشد که آنها کمی به هم نزدیک شوند و توافقات نمی‌تواند قطعیت داشته باشد اما وقتی دو نفر در سن بالا به هم تعهد می‌دهند وضعیت فرق می‌کند. جایگاه اجتماعی آنها در آن وضعیت تثبیت شده‌است. آنها برای خود کار و موقعیت، قواعد و هنجارهایی دارند که به آن باور دارند و براساس آن حرف می‌زنند.

برای تحقیق چقدر زمان بگذاریم؟

ملاک مشخصی برای زمان تحقیق وجود ندارد اما مشخص است که نمی‌توان به زمان رابطه دختر و پسر تکیه کرد. رابطه‌های معمولی که بین همشاگردی‌ها و همکاران به وجود می‌آید شناخت چندانی به دست نمی‌دهد چون منقطع است اما وقتی مراودات خانواده شروع می‌شود اگر 6 ماه تا یک سال زمان بگذاریم معقول‌تر است. البته فراموش نکنید این به معنای افزایش دوره عقد نیست. زمانی که ذکر شد برای دوره قبل از عقد است. در دوره نامزدی دختر و پسر تعهد اخلاقی به هم دارند اما تعهد قانونی ندارند و اگر در دوره نامزدی به توافق نرسیم و جداشویم ضرر کمتری متحمل می‌شویم اما آ‌نها وقتی عقد می‌کنند زندگی زناشویی را با شکلی غیر از زناشویی شروع می‌کنند. دختر وقتی عقد می‌شود حمایت مکرر شوهر را لازم دارد. درحالی‌که وقتی قبل از ازدواج عقد می‌کند نیازهای عاطفی را هفته‌ای یکی دو بار می‌تواند از همسر بگیرد و برای او مشکل ایجاد می‌شود.

ادامه مطلب / دانلود

عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود.

فریب این پسران را نخورید!

مرد

ازدواج های امروزی، فرد محور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند این آشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. این آشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه!

تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوایل جوانی به چشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف است.

دختران معمولا تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط دراز مدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج را ندارند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه با یک یا چند دختر پر کنند و برای این کار از دادن قول ازدواج ابایی ندارند.

عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. در این شرایط، طولانی شدن دوستی، عمق گرفتن آن و نزدیک شدن بسیار زیاد دختر و پسر به هم، برای دختران معنای قطعی شدن ازدواج را دارد. مثلا دختر خانمی فکر می کند حالا که 6 سال با یک نفر دوست بوده، امکان ندارد بتواند بدون او زندگی کند و بی شک طرف مقابل هم او را برای ازدواج در نظر دارد. این در حالی است که از نگاه پسرها ( اگر نگوییم همه، باید بگوییم اکثریت قریب به اتفاق آنها ) طولانی شدن یک رابطه دوستی که خانواده ها از آن اطلاع ندارند، به معنی گذرا بودن آن رابطه است و به محض فراهم شدن شرایط ازدواجشان، یا به محض آنکه با فردی موجه تر و مناسب تر از شما رو به رو شوند، رابطه دوستی شان را خاتمه می دهند.

دوستی هایی برای پر کردن اوقات فراغت

دوستی هایی که بنا به گفته دختران و پسران جوان بابت آشنایی بیشترشان با جنس مخالف و پر کردن اوقات فراغت به نحوی شادمانه !! صورت می گیرد و گاهی برای توجیه عملکرد خود دم از شناخت برای ازدواج می زنند . دوستی هایی که شروع آن ساده اما عواقب آن سخت جبران نا پذیر است . بخصوص برای دختران که در این گونه دوستی ها بیشترین ضرر را در قالب شکست عاطفی تا هتک حرمت های اخلاقی باید متحمل شوند .

دوستی های خیابانی، برای دختران نوجوان و جوان به نظر راه شادی است که آن ها را به سرمنزل مقصود می رساند! اما در واقع بیراهی است که ره به ترکستان دارد و جز گرفتار شدن در فحشا چیز دیگری عاید آنها نمی کند. این روش گذران اوقات فراغت در واقع ویروسی خطرناک است که به جان اندیشه ها و اخلاقیات دختران نوجوان می افتد و آن تفکر ساده خوش گذرانی در اوقات فراغت را تبدیل به عادتی بیمارگونه در ارتباط گیری های نامعقول می کند . منجلاب این گونه گرفتاری ها و عادات غیر اخلاقی که زاییده دوستی های خیابانی است می تواند انسان را تا مرحله بدنامی و فحشا فرو ببرد.

این پسرها هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و…

راه چاره چیست؟

** بدون پنهان کاری و وعده و وعید باید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید.

** بهتر است علنی شدن رابطه در روزهای اول آشنایی باشد در غیر این صورت حداقل یک ماه بعد از آشنایی و کسب شناخت مقدماتی از همدیگر موضوع را به خانواده ها اطلاع داده و بقیه شناخت تان را به دوران نامزدی رسمی یا غیر رسمی واگذار کنید.

** اگر شرایط یکی از طرفین برای ازدواج یا رسمی شدن نامزدی آماده نیست، از همان ابتدا موعدی را برای علنی کردن رابطه مشخص کنید. مثلا دو ماه، سه ماه یا 6 ماه بعد. متناسب با این موعدی که در نظر گرفته اید، شدت و عمق رابطه یا میزان دیدارها و صحبت ها را تنظیم کنید تا رابطه تان همیشه تحت کنترلتان باشد و زیادی عمیق نشود.

به این مردان اعتماد نکنید

کسانی که از دوران آشنایی چنین رفتارهایی دارند، نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه شما را برای ازدواج هم در نظر ندارند:

** به جای شناخت منطقی شما، سراغ جنبه های احساسی رابطه می رود.

** از آشنایی با خانواده شما طفره می رود.

** عفت را زیر پا می گذارد، درخواست های نامشروع دارد یا درباره مسائل جنسی، تحریک کننده و نا متعارف با شما صحبت می کند.

** مایل است آشنایی تان طولانی شود و برای آن زمان مشخصی را اعلام نمی کند.

** به شما می گوید که درگیر یک رابطه اجباری شده و خانواده اش دختر دیگری را برای او در نظر گرفته اند اما او مایل است از او فرار کند و شما را به همسری برگزیند.

دروغ گفتن

** هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و…

نقش والدین در پیشگیری

در این میان والدین نقش مهمی در پیشگیری دارند. آنها باید در صورت روبرو شدن با چنین مواردی با یک مشاور مجرب صحبت کنند. چرا که آگاهی، آشنایی و داشتن علم نوین تربیتی برای هدایت فرزندان امری ضروری است. بنابراین آنچه تأثیرگذار و پاسخگو است شیوه های صحیح برخورد است. مطمئن هم باشیم خشونت و رفتار تند والدین نه تنها مۆثر نیست بلکه فرزندان را از خانواده جدا می کند. در کنار خانواده ها، مدارس و صدا و سیما و رسانه ها نیز باید با ارائه برنامه های آموزشی صحیح و کارشناسی روابط پسران و دختران را در حد قانون و شرع به فرزندان آموزش دهند و عواقب سوء روابط پنهانی و بدون آشنائی را از طریق بررسیهای علمی همواره به آنها گوشزد کنند.

ادامه مطلب / دانلود

روابط دختر و پسر

روابط دختر و پسر

روابط دختر و پسر قبل از ازدواج،درست یا نادرست؟

بالاخره روابط دختر و پسر چگونه باید باشد؟ برخی می گویند اصلا چه لزومی دارد روابط داشته باشیم؟ و برخی دیگر روابط کاملا آزاد را تجویز می کنند… نظر شما چیست؟

اگر کسی به شما بگوید کلاً رابطه بین دو جنس ممنوع است نه تنها مسلمان نیست بلکه به عقلش هم شک کنید!!! در دین مبین اسلام ، که برای همه شئون بشر برنامه جامع دارد برای روابط بین دو جنس بشر نیز حساسیت به خرج داده شده است و برای آن ضوابطی تعیین شده از جمله:

شناخت واقعیت های جنس مخالف

اول باید بدانیم که او نیز انسانی چون ماست که دارای ویژگیهای مثبت و منفی ، توانایی و ضعف و خصوصیات اخلاقی مثبت و منفی است. نباید ناراحتی ما از اعضای خانواده منجر به تصوری ایده آل و غیرواقعی از جنس مخالف شود.

شاهزاده ی رؤیایی!

خیالبافی افراطی درباره جنس مخالف به واقع بینی شما لطمه می زند. حواستان باشد آنقدر درباره اش رویاپردازی نکنید که کم کم خودتان هم خیالات خودتان را واقعیت بپندارید!

ترس؟هیجان؟خصومت؟ هیچکدام!! باور کنید جنس مخالف شما نه دیوه نه فرشته! نه به آن شوری که تمام افراد غیر همجنس تان را وحشی و سوء استفاده گر بدانید نه به این بی نمکی که یکطرفه و در ذهنتان او را فرشته و عالیترین انسان بدانید.

کنترل خونسردی و صلابت شخصیت در مقابل او

تو یک انسانی و محترم، او نیز یک انسان است و دارای ارزش و احترام. پس وقتی با هم روبرو می شوید مثل دو انسان محترم ارزشمند رفتار کنید بدون اینکه هیجان زده شوی و دستپاچه از اینکه با جنس مخالفت روبرو شدی ، یا از آن طرف خیلی خودت را دست بالا بگیری که انگار فقط خودت محترمی!

دینت کجای این روابطه؟

حدود شرعی که درباره محرم و نامحرم در اسلام وارد شده است برخلاف نظر بعضیها، به حفظ احترام متقابل کمک می کند. می پرسید چگونه؟ وقتی شما بر اساس الگوی دینت ، چارچوب رفتاری را تعیین می کنی درواقع به طرف مقابلت می گویی من با تو مثل یک انسان رفتار می کنم و روابط ما نیز انسانی است نه بر اساس شهوت و جنسیت. خود شما می پسندید که به چشم یک انسان نگریسته شوید یا یک شئ جنسی؟

روابط پنهان؟

اگر قصد، ازدواج است چرا نباید خانواده ها در جریان قرار گیرند؟ فقط یک درصد احتمال بدهید که این آشنایی منجر به ازدواج نشود آنگاه تکلیف نامه ها، عکس ها و …. چه می شود؟ یا از کجا مطمئنید که شما اولین و آخرین نفر در زندگی این فردی هستید که با شما روابط پنهانی دارد؟ از کجا از روابط پنهانی او با دیگران – چه قبلاً چه در آینده و چه حتی همزمان با خودتان – خبر دارید؟

 روابط دختر و پسر

روابط دختر و پسر

روابط صمیمانه قبل از عقد؛ نظر شما چیست؟

آشنایی و شناخت قبل از ازدواج، هم ازنظر عقل و هم از نظر شرع مقدس اسلام نه تنها جایز بلکه بسیار لازم است. اما این شناخت باید تحت نظر خانواده و بر اساس موازین اسلام باشد. و آنگاه پس از انتخاب بر اساس شناخت است که مهر و صمیمیت بین زوجین پس از عقد روز به روز بیشتر می شود وگرنه صمیمیتی که از شناخت متقابل سرچشمه نگرفته باشد ، بیشتر احساس و شوری ناشی از غلیان شهوت است که زود هم به سردی می گراید.

از همین رو پیامبر اکرم(ص) ارتباط زن و مرد نامحرم را نهی کردند و فرمودند: «هر مرد ی که با زن نامحرمی دست دهد ، دچار غضب الهی شود و هر کس با زن نامحرمی همراه شود و در جای خلوتی قرار گیرد ، در زنجیری از آتش قرار خواهد گرفت»

نداشتن روابط سبک، خودنمایی، و جلب توجه جنس مخالف در مجامع مختلف

در روانشناسی، اینگونه رفتارها نشانه عدم رشد کافی شخصیت در انسان است. انسانی که به لحاظ شخصیتی به سطوح بالاتر دسترسی پیدا می کند، بر اساس اصول و ضوابط عقلانی و انسانی عمل می کند نه برای جلب توجه دیگران.

خانواده از ازدواج زن و مرد به وجود می آید . و به دنبال این ارتباط است که بقای نسل حاصل می شود. اما اگر این روابط دختر و پسر شکل و قانون مناسبی نداشته باشد صرفاً بستری برای ارضای شهوت می باشد و آرامش و انسجام خانواده را متزلزل می کند.

 پیامدهای روابط دختر و پسر

پیامدهای روابط دختر و پسر-یکی از پیش نیازها و کلیدهای موفقیت و آرامش در زندگی، آشنایی با روانشناسی ارتباطات و آگاهی از فنون و تکنیک های ارتباطی با گروههای مختلف اجتماعی بویژه گروه غیر همجنس می باشد.عدم تعریف روابط سالم و هدفمند بین گروههای غیر همجنس با تأکید بر رویکرد دینی و فرهنگ بومی و ملی، موجب تنش ها و تلخی های آزاردهنده بین اعضای خانواده بخصوص بین والدین و فرزندان نوجوان و جوان و نیز بروز آسیب‌هایی نظیر فرار دختران و پسران از خانه، ازدواج های ناموفق، دوستی های ناسالم دختران و پسران، احساس شکست و ناکامی در فرآیند این نوع دوستی ها و بدنبال آن گسترش اعتیاد، خودکشی، افسردگی، افت تحصیلی و دهها معضل و مشکل دیگر در بین لایه های مختلف اجتماع گردیده است.

بنابراین بازکاوی و تبین روابط دختر و پسر یکی از ضروریات بسیار مهم جامعه امروز ما به شمار می آید.

سه نوع روابط بین دختر و پسر وجود دارد

در یک تقسیم بندی کلا سه نوع رابطه در جامعه امروز مابین گروههای غیر همجنس مشاهده می شود

1-اولین گروه از روابط دختر و پسر، گروهی که بدون شناخت از مهارتهای ارتباطی و صرفاً با انگیزه های عاطفی، احساسی و البته با هدف ازدواج وارد عرصه روابط با جنس مخالف شده و با انگیزه‌ی شناخت بیشتر و آمادگی بهتر برای زندگی برتر! بر گستره و گرمی روابط می افزایند. و در این مسیر دیدارهای روزانه، گفتگوی تلفنی شبانه، پیامک‌های مستمر عاشقانه! و آرزوها و رؤیاهای کودکانه همه ذهن و زندگی دو طرف بخصوص، دختران را که عاطفی‌تر و زود باورترند را در برگرفته و در توهماتی افسانه ای فرو می غلتند. اما دیری نمی پاید که واقعیت ها چهره خشن خود را نمایان ساخته و واقعه تلخ مذکور بارها و بارها تکرار می شود.

فرایند معیوب مذکور زمانی رخ می دهد که دختر و پسر می توانند بدون طی کردن راههای پرخطر، بعد از تحصیل شرایط ازدواج، از طریق یک رابط واسط مجرب و متعهد که ازدواج کرده و در روابط زناشویی، فردی موفق و خوشبخت می باشد استفاده کرده و به راحتی می توانند فرد را هم تا حدّ هشتاد درصد شناسایی کنند. بدون اینکه دامنه حرارت علاقه و شور و هیجان ارتباط بین آنها گسترش یافته و دلبستگی موجب به حاشیه رانده شدن عقل در تصمیم گیریها شود؛ همسر آینده خود را بهتر و دقیق مورد شناسایی قرار دهند. البته بعد از شناخت کلیات و تأیید رابط و واسط و خانواده شان، در نشست ها و روابط سالم و آشکار (و نه پنهان) در منزل و منظر والدین دختر، جزئیات هم روشن شده و گام های محکم و مطمئن خود را به سوی ازدواجی پایدار و ماندگار و عشقی مبتنی بر عقل (و نه احساسی ناپایدار و کودکانه) بر می دارند.

2- گروه دوم روابط دختر و پسر، دختران و پسرانی هستند که نه برای ازدواج که صرفاً برای به اصطلاح دوستی و گذران اوقات فراغت و ارضاء نیازهای عاطفی خود و کسب تجربیاتی نو و تزریق شور و نشاط و هیجان به زندگی تکراری، به طرح دوستی و رابطه می پردازند.

روابط دختر و پسر

روابط دختر و پسر

این گروه ممکن است روزهای آغازین نسبتاً خوشی را با هم سپری کنند. اما وابستگی و علاقه ی توأم با تماسهای تلفنی، پیامک های مهیج و گفتگوها و دیدارهای پرخاطره تبادل هدایا و احساسات، این دوران را به فرآیندی غیرقابل بازگشت تبدیل نموده و دختر و پسر بدون تماس با یکدیگر (به شکل‌های مختلف) دچار نوعی احساس کمبود، کلافگی، بی حوصله شده و استرس و اضطراب و نگرانی، خوراک روزانه شان می شود.

برای مثال، پسر جوانی بعد از مواجه شدن با مخالفت والدین دوست دخترش برای ادامه ارتباط و انجام ازدواج با پاشیدن اسید به روی دختر ساده لوح (که او را عاشق خود می دانست) زندگی و زیبایی او را لگدمال کرد.

این گروه بدلیل غیر همجنس بودن نمی توانند برای همیشه دوستی خود را ادامه بدهند. چرا که بعد از ازدواج پسر یا دختر با فرد دیگری، قطع رابطه قطعی شده و طرفی که شاهد این ازدواج است، دنیایی پر از درد و حسرت و اندوه و احساس حقارت خواهد داشت. و آنکه ازدواج می کند، گاهی همسرش را با دوست غیرهمجنس خود مقایسه نموده، بین آن رؤیاهای شیرین و این واقعیت های نسبتاً تلخ و گزنده، گرفتار شده و زندگی را بر خود و همسرش تیره و تاریک نموده و با مرگ عاطفی(طلاق غیررسمی) هم آغوش می شوند.

هر چه دوستی ها و روابط دختر و  پسر قبل از ازدواج بیشتر و گسترده تر، درگیریها و تنش های بعد از ازدواج بیشتر، پس هیچ آدم عاقل و دوراندیشی به دوستی ها و در واقع دشمنی های قبل از ازدواج تن نمی دهند.در این گروه از روابط دختر و پسر،نیز همچون گروه اول افراد از نظر فعالیت های درسی دچار افت تحصیلی شده و به لحاظ روحی و روانی از بی ثباتی و ناآرامی و افسردگی رنج می برند.در این نوع از روابط دختر و پسر خوشی های کودکانه ی خیابانی. و تلفنی و … به سرعت به پایان می رسد و زمستانی سرد و پر درد و حسرت فرا می رسد. از نظر اجتماعی نیز بین دوستان، آشنایان و خویشان، شکست سختی را متحمل شده و نگاه دیگران به این گروه، نگاهی توأم با بی اعتمادی و بدبینی خواهد بود.

به لحاظ اخلاقی بی مبالات و نیز در بعد اعتقادی دچار تردید و دودلی در انجام فرایض دینی می شوند. چرا که همواره احساس گناه (رابطه عاطفی، شخصی، تحریک آمیز با نامحرم از نظر شرعی حرام و از نظر روانشناختی باعث خود کم بینی و بی ثباتی و استرس می شود) نموده و خود را در انجام تکالیف شرعی، سست و شکست خورده تلقی می کنند.

3- گروه سوم از روابط دختر و پسر، دختران و پسرانی هستند که دوران خوش دوستی های قبل از ازدواجشان بسیار وحشتناک‌تر و سیاه‌تر به پایان می رسد. که در این اجمال (به جای نقل دهها حادثه و رویداد واقعی که در آرشیو نگارنده پرونده پر حجم و سنگینی را تشکیل داده است) پیامدهای شوم و ناگوار این نوع دوستی ها را با تأکید بر خلاصه چند نمونه حادثه مرور می کنیم.

* دختری بعد از افشا شدن اهداف پلید دوست پسرش! تصمیم به قطع رابطه می گیرد. اما پسر با تهدید، خواهان ادامه روابط می شود. دختر امتناع می کند. پس با همدستی دوستانش، دوست دخترش را ربوده و یک هفته در زیر زمین منزلی مورد آزار و اذیت قرار داده و رهایش می کنند و از تمامی صحنه ها عکس و فیلم گرفته و دخترک را تهدید می کنند که اگر ماجرا را با کسی یا کسانی در میان بگذارند و دردسر ایجاد کند، با تکثیر و توزیع تصاویر مذکور در سطح محله و شهر، آینده اش را به تباهی می کشند. این، همان کسی بود که روز و شبی را بدون ارسال پیامهای عاشقانه و دیدارهای عاشقانه! با دوست دخترش سپری نمی کرد. قلب های تیرخورده و هدایای گاهی گرانقیمت و گردش ها و تفریح های پر از احساس و هیجان را از اصلی ترین برنامه های زندگی خود می دانست.

* سرقت از اموال والدین و خویشان برای تأمین مخارج دوستی های خیابانی و پنهانی، بازی کردن با احساسات دختران ساده لوح و خوش باور با وعده ازدواج (پسر جوانی به 5 دختر وعده ازدواج داده و از هر 5 نفر مبالغی را به سرقت برده و صدمات حیثیتی به آنان وارد ساخته)، قتل های خانوادگی از دیگر عوارض و پیامدهای تلخ و ناگوار روابط دختر و پسر و دوستی های قبل از ازدواج است که همه روزه در جامعه روی می دهد.

* دختر جوانی، بعد از مطمئن شدن از اینکه دوست پسرش با دختر دیگری طرح دوستی ریخته. در پی تعقیب برآمد،  آنان را در پارکی در حال قدم زدن دیده به خانه بازگشت درِ اطاقش را از داخل قفل کرد و گاز شهری را باز کرد و …

* خانم جوانی با نگارنده (به عنوان مشاور خانواده) تماس گرفت و گفت: بر اساس توصیه ها و گفته های شما و معیارهایی که برای انتخاب همسر به من داده بودید. با جوانی با فرهنگ و با اصالت ازدواج کردم دو سالی است که با هم زندگی می کنیم. زندگی خوب و خوشی داریم. امّا چند روزی است که زندگی آرام و شیرینم در گرداب ناآرامی و تلخی فرو افتاده است. سر و کلّه دوست پسری که قبل از ازدواج با او مدتی رابطه عاطفی و کلامی داشتم، پیدا شده و با تهدید و ارعاب می گوید اگر با من نباشی تمامی خاطرات و با هم بودن هایمان را به همسرت خواهم گفت، چه کنم؟

این دوستی ها چه به ازدواج منجر شود و چه به جدایی ختم شود در هر دو صورت آثار و عوارض تلخ و گزنده و سیاهی را در بر دارد. لذا هیچ آدم عاقلی به صرف گذران چند روز به اصطلاح خوش امروز، فرداهای خود را تیره و تباه نمی کند…

ادامه مطلب / دانلود

ام گری نیومن به عنوان یک روان درمانگر که برای نوشتن کتابش در مورد عشق با بیش از ۵۰۰ نفر افراد با وفا و خیانتکار مصاحبه کرده است، جوابش به این پرسش مثبت است. افرادی که کمترین میزان انحراف را داشتند این چهار اصل را رعایت می کردند:

 خداحافظی با خیانت در روابط زناشویی

روزانه حداقل نیم ساعت را با همسر خود می گذراندند. نیومن میگوید: ممکن است که این کار فقط کنار هم نشستن روی مبل و تماشای تلویزیون باشد. این حداقل زمانی است که شادترین زوج ها با هم می گذرانند.

نقش مشوق را ایفا می کنند. مردان خیانتکار مکررا گفته بودند که فکر می کردند که هرگز نمی توانند موفق شوند. بنابراین وقتی شریک شما کار اشتباهی می کند داد و بیداد راه نیندازید. به خاطر چیزهای کوچک از او تشکر کنید درنتیجه او حس خواهد کرد که قهرمان زندگی شماست.

خود را مجبور به شنیدن کنید. شکایت اصلی زنان بی وفا این بود که شوهرانشان به آنها گوش نمی دهند. مردان مهارت کمی در گوش دادن دارند . بنابراین این به شوهر خود بگویید: من فقط به پنج دقیقه زمان برای حرف زدن نیاز دارم و نه به نصیحت شنیدن. بنابراین او فقط روی شنیدن تمرکز می کند و نه حل مشکل.

واقعا به عصبانیت تان توجه کنید. نا موفق ترین زوج ها اغلب آنقدر بحث می کنند تا انرژی شان تمام می شود و سپس همان موضوعات بعد از گذشت دو هفته دوباره باعث جنجال می شود. البته موفق ترین زوج ها هم بحث می کنند اما سعی میکنند روش درستی پیدا کنند که در آینده از بحث در مورد آن موضوع دوری کنند.

ادامه مطلب / دانلود

تئودر هزبرگ میگوید: مهم ترین کاری که یک پدر برای فرزندانش می تواند انجام دهد این است که مادرشان را دوست داشته باشد.

حفظ روابط بلند مدت مانند هر کار دیگری در زندگی نیازمند تلاش است. این کارها می تواند مفرح و سرگرم کننده باشد مانند سر به سر یکدیگر گذاشتن یا گذاشتن قرارهای شبانه و میتواند خطرناک باشد مانند رویارویی با یک چیز ترسناک یا مواجهه با یک مشکل. اما تلاش برای حفظ رابطه ، مانند تلاش برای کار یا سلامتی، بی اندازه لذت بخش است.

۵ تکنیک بهبود زندگی روابط زناشویی

اما چه چیز باعث پیشرفت در یک رابطه می شود؟ در ادامه مقاله چند ایده مطرح شده است . شما هم ممکن است ایده های خود را داشته باشید، آنها را با ما در میان بگذارید.

۱- صحبت کنید

ناراحتی هایتان را پیش خودتان نگه ندارید و یا فکر نکنید که همسرشما می داند چه چیز باعث ناراحتی شما می شود. اگر شما در رابطه تان مشکلی دارید روی احساسات خود و آنچه می خواهید اتفاق بیفتد تمرکز کنید و نه آنچه شما را آزار می دهد. اگر مشکل خارج از رابطه بین شما است به کمک همسرتان در حل مشکل، اعتماد کنید.

۲- مراسم عاشقانه ترتیب بدهید

صبح و شب یکدیگر را ببوسید. وقتی از سر کار به خانه می آیید ، برای ۳۰ ثانیه همسرتان را به مهم ترین چیز در زندگی تان تبدیل کنید. آیا فرزندانی دارید که در پی جلب توجه شما هستند؟ اگر آنها بیش از دو سال سن داشته باشند می فهمند و یاد می گیرند که به خاطر تبادل عشق میان والدین شان برای نیم دقیقه صبر کنند و سپس توجه ویژه شما را به خود جلب کنند.

۳- نزد مشاور بروید

آیا مشکلات بزرگتر در رابطه تان وجود دارند یا مسائل حل نشده از گذشته دارید که روابط کنونی شما را تحت تاثیر قرار میدهد؟ نزد کسی بروید که به طور واقعی در دسته بندی آنها به شما کمک کند. اگر در رفتن نزد مشاور تردید دارید به یاد داشته باشید که در هر کتاب فروشی بخش بزرگی وجود دارد که به ارائه کتاب هایی برای مشاوره می پردازد. شما تنها کسی نیستید که به دنبال راه حلی برای مشکلات خود، می گردد.

۴- قرار ملاقات شبانه بگذارید

با همسرتان قرار بگذارید. ممکن است او را هر روز ببینید اما اگر این دیدار و گفتگو در زمان چک کردن ایمیل ها، شستن ظرف ها و یا خواباندن بچه ها صورت می گیرد، شما نیاز دارید که زمانی را با حواس جمع و بدون مزاحمت برای صحبت اختصاص دهید. مرتب بیرون بروید. به خود قول دهید که به صورت هفتگی یا ماهانه این کار را انجام دهید و این قرار ها را به تقویم خود اضافه کنید.

شما با مطالعه در مورد تناسب اندام وزن کم نمی کنید . تعهد و عمل به ورزش کردن است که بدنتان را سالم نگه می دارد. وقتی رابطه شما سالم تر می شود که به آن وقت اختصاص دهید.

۵- یادآوری کنید

ازدواج کرده اید؟ عکس عروسی تان را آویزان کنید. آیا پیمان خود را به خاطر می آورید؟ آنها را هم قاب کنید. هنوز ازدواج نکرده اید؟ دیوار کوب هایی پیدا کنید که از احساس شما می گوید. من به تازگی یکی پیدا کرده ام که نوشته ” دوستت دارم نه فقط به خاطر آنچه که هستی بلکه به این خاطر که من با تو هستم”(الیزابت بارت بوئینگ) یا یکی را پیدا کنید که فقط نوشته “عشق”. مانند یادداشت هایی که در قسمت های مهم می چسبانید، اینها به شما در یادآوری اولویت هایتان در زندگی کمک می کند.

ادامه مطلب / دانلود

طرح شما برای اولین جلسه خواستگاری چیست؟ می خواهیم از مرحله بسیار شیرین و هیجان انگیز اولین جلسه خواستگاری صحبت کنیم. خواستگاری رفتن در هر گوشه از کشور راه و رسم خودش را دارد. حتی در هر خانواده ای رسم و رسوم و آداب این کار متفاوت است اما معمولا استانداردهایی برای این کار در نظر گرفته می شود که در این مطلب با آن آشنا می شوید.

اول از آقا پسرها شروع می کنیم

قبل از خواستگاری حتما بخوانید!

زمان خواستگاری از قبل تعیین شود

خانواده پسر باید قبل از حضور در خانه دختر، زمان و ساعت خواستگاری را با خانواده دختر هماهنگ کنند. تا خانواده دختر بتوانند شرایط خواستگاری و خانه را برای حضور خواستگاران مهیا کنند؛ ولی اگر بدون هماهنگی وارد خانه دختر شوند، شاید خانواده دختر و وضعیت خانه به طوری باشد که پذیرش مهمان‌ها کمی به تاخیر بیانجامد و باعث سوء تفاهم و حس بی‌احترامی به خانواده پسر دست بدهد که اصلا خوشایند نیست. زمان خواستگاری بعد از ظهر( ۷-۴ بعد از ظهر) و یا ساعات اولیه شب باشد؛ زیرا در این موقع از روز معمولا تمام عضو خانواده و افراد تاثیرگذار دختر و پسر در خانه حضور داشته و می‌توانند در خواستگاری شرکت کنند.

افراد زیادی همراه پسر به خواستگاری نروند

خاله بیاید یا عمه؟ کدام خواهرتان در مراسم حضور پیدا کند؟ تکلیف مادربزرگ چیست؟ اگر همسر برادر بزرگ تر بیاید، همسر برادر کوچک تر شاید ناراحت بشود و …

کاملا درکتان می کنیم، ولی دقت کنید که حتما تصمیم عاقلانه ای بگیرید چون رفتارها و کیفیت حضور در اولین جلسه خواستگاری بسیار مهم است. در کشور ما رسم است در نوبت اول، خانم ها که معمولا مادر پسر عضو اصلی آن هاست همراه با یک یا دو دخترش، خاله داماد یا یکی از خانم هایی که احتمالا بزرگ تر فامیل است در مجلس خواستگاری حاضر می شوند. بیشتر باید سعی کنند که تعداد افراد کم و انگشت شمار باشد. بهتر است یک نفر بزرگ‌تر، دانا و دارای قدرت بیان صحبت کند. اگرتمام مسئولیت را به بزرگتری که تحصیل کرده و دارای قدرت بیان است، بدهند، معمولا حرف‌ها منسجم‌تر خواهد بود و مقصود آن رسا‌تر است؛ ولی اگر چند نفر با هم صحبت کنند، کسی متوجه حرف آن‌ها نمی‌شود. لازم است خواستگاری برای بار اول رسمی و سنگین اجرا شود و شوخی کردن بپرهیزند.

پسر چند شاخه گل به همراه داشته باشد خانواده پسر با توجه به شناختی که از شرایط فرهنگی و اجتماعی خانواده دختر دارند ممکن است در جلسه اول خواستگاری با خود گل ببرند یا نبرند. اگر خانواده پسر نمی دانند که در جلسه اول باید گل ببرند یا نه، بهتر است این کار را به دو دلیل انجام دهند:

اول این که اگر خانواده دختر انتظار آوردن گل را داشته باشند ولی چنین کاری انجام نشود ممکن است آن را به حساب بی احترامی یا دست کم گرفتن خود بگذارند.

دوم این که در هر شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اگر در اولین جلسه گل برده شود اثر روانی خوبی روی خانواده دختر خواهد داشت. (حتی اگر خواستگاری به سرانجام نرسد.)

گل، چه رنگش خوبه؟

وقتی تصمیم گرفتید از حجم جیب، کیف یا حساب بانکی تان کم بکنید و از گل فروش محله تان یا محله دخترخانم گل بخرید؛ هر گلی با هر رنگی که دوست داشتید، نخرید. بهتر است گل صورتی رنگ (علامت حیات و زندگی)، از یک نوع و به تعداد فرد باشد تا دسته گل زیباتری درست شود.

خوب است خانواده عروس وقتی گل را دریافت می کنند آن را در یک گلدان بگذارند و در همان اتاقی که خانواده پسر پذیرایی می شوند، در معرض دید آنان قرار دهند.

و اما عروس خانم ها….

قبل از خواستگاری حتما بخوانید!

بزرگترها حاضر باشند

پدر و مادر یا جانشینان آنها حتماً باید در منزل باشند و عدم شرکت آنها علامت نوعی مقاومت است. حضور بچه ها کلاً ممنوع است. برای پذیرایی از میوه‌ها و شیرینی‌های ساده استفاده کند نباید از شیرینی‌های بزرگ خامه‌ای و یا ترد و شکننده برای پذیرایی استفاده کرد، یک بشقاب کوچک شیرینی خشک نقلی روی میز یا محل پذیرایی بهترین است. یک ظرف میوه قابل خوردن، به نحوی که بدون آب ریزی، کثیف شدن سر و صورت باشد نظیر نارنگی، کیوی، گیلاس، آلبالو، زردآلو و … و نه میوه هایی نظیر انار، هندوانه، خربزه، پرتقال، گریپ فروت، آناناس و یک نوشیدنی مناسب فصل و فرهنگ نظیر چای، قهوه، شیر قهوه، نسکافه، آب میوه مثل آب پرتقال یا شربت معمولی نیز باید برای پذیرایی آماده باشد. دستمال برای تمیز کردن سر و صورت و دست ها، سطل زباله، وسایل قابل دسترس، نزدیک و جای راحت برای شستن لازم است.

نوع لباس‌ دختر ساده و ملایم باشد

لباس دختر باید مطابق با فرهنگ ایرانی و اسلامی و متناسب با چهره شاخص فرهنگی و مذهبی باشد. بهتر است لباس عروس خانم بسیار ساده و بلند، پوشیده و راحت باشد زیرا باعث قضاوت بد خانواده پسر می‌شود و سوء تفاهم پیش می‌آید و خانواده پسر چنین برداشتی از دختر دارند که می‌خواهد خودش را تحمیل کند؛ از سوی دیگر باید توجه داشت مردان ایرانی لباس‌های پوشیده را بیشتر می‌پسندند.

پذیرایی را از بزرگتر‌ها شروع کنید بهتر است دختر و یا خانواده او در مراسم خواستگاری با تعارف کردن چای به سمت بزرگ‌تر، احترامشان را نسبت به بزرگ‌تر ابراز کرده و باعث جلب رضایت بزرگتر‌ها می‌شوند.

چند توصیه مهم

**وقت جلسه اول خواستگاری محدود است. از ۴۵ دقیقه تا یک ساعت. معمولا کمتر و بیشتر از آن نتیجه بخش نیست. همواره صحبت های مهم در فرصت نه خیلی کوتاه و نه زیاد ارائه می شود.

**خانواده دختر و پسر، واقعیت‌ها را عنوان کنند . مقدار تحصیل، سن، بیماری و… در مراسم خواستگاری مطرح شود؛ زیرا بعد‌ها خانواده‌ها به خاطر مخفی‌کاری و یا دروغ همدیگر را سرزنش می‌کنند.

**در جلسه اول خواستگاری درباره عقد، مهریه، مسائل اقتصادی و مادی هیچ صحبتی نمی شود و بسیار خوب است که محیط شاد و صمیمانه باشد.

**خانواده‌ها سعی کنند که در  و به هنگام خداحافظی و ترک کردن مجلس خاطرات خوشی بجا بگذارند و با روی خوش و روبوسی خداحافظی کرده تا پل‌های پشت سر خود را خراب نکنند، حتی اگر جواب خانواده دختر منفی باشد؛ چون امکان دارد این خواستگاری بار‌ها ادامه داشته باشد و خاطرات بد بجای بماند.

ادامه مطلب / دانلود

ممکن است برای هر دختر و پسری اتفاق بیفتد که در دوران آشنایی یا نامزدی با شکست عاطفی مواجه شود. اتفاقی که می تواند پیش زمینه یک ازدواج موفق یا ناموفق در آینده شود. اگر در چنین شرایطی قرار گرفته اید، ممکن است بازخوردهای متفاوتی از اطرافیان تان ببینید. با پرهیز از موارد زیر سعی کنید به خودتان کمک کنید.

توصیه های اشتباه پس از شکست عشقی!

نصیحت و سرزنش

به طور کلی، اطرافیان در تمام این مراحل که نباید از 6 ماه بیشتر طول بکشد، تنها کاری که باید انجام دهند، «حمایت» است ولی خیلی‌‌ها آن را با «نصیحت» اشتباه می‌گیرند یا با بیان جمله‌هایی مثل «تقصیر خودت بوده»، «چرا این کار را کردی؟» فرد را سرزنش می‌کنند اما کسی که دچار شکست عشقی شده، مخصوصا در دوران افسردگی و خشم، به کسی نیاز دارد که بتواند با او صحبت کند و خیالش راحت باشد در موردش قضاوت نمی‌کند، تقصیرها را گردنش نمی‌اندازد یا حرف‌هایش را علیه خودش به کار نمی‌برد. حتی بیان جمله‌هایی مانند تو حیف بودی و او لیاقت تو را نداشت، باعث آزردگی‌اش می‌شود چون می‌فهمد اغراق است و دیگران برای اینکه دل او را خوش کنند، این حرف‌ها را می‌زنند. در این شرایط، فقط یک شنونده خوب نیاز است، کسی که نخواهد راه‌حل بدهد؛ وقتی رابطه‌ای تمام شده، اصولا راه‌حلی وجود ندارد که بخواهد ارائه شود.

توصیه به ترک رابطه

متاسفانه گاهی به شخصی که شکست عشقی داشته توصیه می‌شود دیگر هرگز رابطه‌ای را شروع نکند و حتی قید ازدواج را هم بزند در حالی که درست این است که فرد دوره سوگواری را با حمایت اطرافیان بگذراند و بعد خود در مورد اینکه می‌خواهد رابطه‌ای را شروع کند یا نه، تصمیم بگیرد و هیچ‌کس، حتی مشاور، نباید و نمی‌تواند به او بگوید چه کند یا نکند. البته اگر شدت اختلال در فرد به حدی باشد که دچار پرخاشگری، اضطراب یا افسردگی شدید شود، گاهی به درمان‌های دارویی، حمایتی و مشاوره هم نیاز است تا فرد صحبت کند، تخلیه شود، خودش به اشتباه‌هایش اعتراف کند و بدون قضاوت، حرف‌هایش شنیده شود.

امر و نهی

هرکس براساس تجربه‌های خود، دیگران را راهنمایی می‌کند. گاهی رابطه تمام‌شده ولی فرد اصلا علت آن را نمی‌داند بنابراین اشکالی ندارد اگر برای برقراری دوباره آن تلاش کند یا اگر اشتباهی مرتکب‌شده، برای عذرخواهی پا پیش بگذارد و اطرافیان نباید مانع او شوند. در این موارد معمولا خواهش‌های بیش از حد فایده‌ای ندارد و اگر هم داشته باشد، موقتی است و دوباره امکان گسستن روابط وجود دارد ولی خواهش و تمنا در صورتی که آگاهی کامل در مورد رابطه باشد، فرد را کوچک نمی‌کند. در غیر این صورت، علاوه بر فشار ناشی از قطع رابطه، این ناراحتی که چرا خودش را کوچک کرده، به مشکلاتش افزوده می‌شود. در چنین شرایطی توصیه‌هایی مثل خودت را کنترل کن و پیامک نده، تماس نگیر و حتی توصیه برای رفتن به مسافرت برای دور شدن از محیط و فراموش‌کردن اتفاق‌ها نیز تاثیر چندانی ندارد چون شخص آنقدر به هم ریخته است که نمی‌تواند به آنها عمل کند. فقط حضور یک دوست در کنارش می‌‌تواند تاثیر مثبتی داشته باشد تا هر وقت احساس کرد می‌خواهد با طرف مقابلش تماس بگیرد، اول با او صحبت کند؛ به شرط اینکه این دوست دخالت نکند یا پیشنهادهای نادرست مثل شروع رابطه با دیگری ندهد. حتی اگر شخص با طرف مقابل تماس گرفت، اطرافیان نباید او را سرزنش کنند چون کاری است که انجام شده و در شرایطی قرارداشته که این کار را انجام داده است. فقط می‌توان گفت اگر این کار را انجام دهی، ممکن است طرف برخورد درستی نداشته باشد و نباید ناراحت شوی و احساس کوچک شدن کنی.

واسطه شدن

اینکه اطرافیان بپذیرند به‌عنوان واسطه عمل کنند، غیر از موارد خاص که سوءتفاهم ایجاد شده‌باشد، اصلا توصیه نمی‌شود بنابراین نه خود آنها باید چنین پیشنهادی را مطرح کنند و نه بپذیرند چنین کاری را انجام دهند.

توصیه بدتر از بد

بدتر از همه اینها، توصیه برخی افراد است که به شخص دچار شکست عشقی می‌گویند اگر می‌خواهی رابطه‌ات را قطع کنی و آسیب نبینی، اول یک نفر دیگر را پیدا کن و بعد رابطه‌ات را قطع کن. این بدتر از آن است که در دوره سوگ کسی را برای فرد پیدا می‌کنند. متاسفانه خیلی وقت‌ها فرد با پشت‌گرمی کسی که پیدا کرده، رابطه‌ قبلی‌اش را تمام می‌کند و طرف مقابل هم به هر دلیلی رابطه را به هم می‌زند و اینجاست که دوطرفه احساس شکست خواهد کرد و بیشتر صدمه می‌بیند.

ادامه مطلب / دانلود

به میمنت و مبارکی عروسی در پیش دارید و خودتان را برای جشن پیوند آسمانی‌تان آماده می‌کنید. شکی نیست که می‌خواهید همه چیز عالی و بی‌نقص باشد. اما لازمه‌ی این کار این است که قبل از هر چیزی خودتان سرحال و سالم باشید. برای همین لازم است مراقب تغذیه‌تان باشید.

شب قبل از عروسیتان از خوردن این غذاها جدا خودداری فرمایید!

خیلی از عروس و دامادها قبل و روز عروسی‌شان آن قدر مشغول کارهای مختلف هستند که حتی غذا خوردن را فراموش می‌کنند و البته عده ای‌ هم چیزهایی می‌خورند که مناسب نیست.

در این مقاله چند نمونه از خوردنی‌هایی را ذکر می‌کنیم که قبل از شب عروسی نباید میل کنید. لطفاً با ما همراه باشید.

کافئین

اولین چیزی که باید یادتان باشد این است که کافئین روی بدن تأثیر می‌گذارد. دقیق تر بگوییم کافئین برخی افراد را عصبی می‌کند. حتماً شما هم دوست ندارید روز عروسی‌تان بی‌تاب و عصبی باشید برای همین هم یادتان باشد قهوه و یا نوشیدنی‌های کافئین دار ننوشید. اگر یکی از آن افرادی هستید که به مصرف قهوه عادت دارید سعی کنید از چند هفته قبل از جشن عروسی‌تان مصرف آن را کم کنید و شب مراسمتان از مصرف آن بپرهیزید. اگر بخواهید به یک باره مصرف قهوه را قطع کنید بدون شک دچار سردرد و خستگی خواهید شد. بهترین نوشیدنی در روزهای قبل از عروسی آب است. نوشیدن آب باعث می‌شود که بدنتان به میزان کافی آب داشته باشد به خاطر اینکه حتی دهیدراته شدن بدن(یعنی کمبود آب بدن) هم باعث می‌شود که کم انرژی باشید و احساس خستگی بکنید.

مواد غذایی که باعث نفخ معده می‌شوند

قبل از جشن عروسی‌تان لازم است که کلاً از مصرف برخی از خوردنی‌ها که باعث نفخ و گاز معده می‌شوند بپرهیزید. یعنی اینکه دوروبر نخود، لوبیا، بروکلی، انواع کلم و کلم بروکسل خط قرمز بکشید. نفخ معده بدون شک شما را در لباس عروس یا کت و شلوار دامادی‌تان ناراحت و معذب خواهد کرد.

مواد غذایی چرب

زمانی که مواد غذایی چرب مانند لبنیات پرچرب، گوشت، مواد غذایی سرخ کردنی و پنیر میل کنید هضم غذا به کندی انجام می‌شود و برای همین هم احساس سنگینی خواهید کرد. پس لازم است به هیچ‌وجه دوروبر مواد غذایی چرب نروید. توصیه می‌کنیم مواد غذایی کم چرب اما سرشار از پروتئین مانند توفو یا ماهی میل کنید.

آدامس

خیلی‌ها آدامس می‌جوند تا دهانشان خوشبو شود. البته لازم است که در طول مراسم نفس خوشبویی داشته باشید اما آدامس جویدن راه حل مناسبی نیست. به خاطر این که با جویدن آدامس، باد زیادی وارد معده‌تان می‌شود و همین مسئله هم باعث نفخ معده و گاز می‌شود.

روز ازدواجتان چه بخورید بهتر است؟

آقای داماد باید ماشین گل بزند، عروس خانم سخت در آرایشگاه مشغول است. بعدش هم که باید کلی ژست بگیرید و جلوی دوربین بروید، دیگر با این همه کار کی وقت می‌کنید چیزی میل کنید. اصلاً بعضی‌ها آن قدر هیجان دارند که به کل اشتهایشان را از دست می‌دهند. ما هم به شما حق می‌دهیم اما بدنتان نیاز به انرژی دارد. باک بنزین ماشین هم که خالی می‌شود راه نمی‌رود شما که جای خود دارید. بدانید که اگر انرژی کم بیاورید عصبی و کم طاقت خواهید شد. برای همین لازم است که روز عروسی‌تان با دقت بیشتری غذا بخورید. بهترین کاری که می‌توانید بکنید این است: برای اینکه هم وقتتان تلف نشود و هم با انرژی و قبراق باشید از مواد غذایی انرژی‌زا استفاده کنید. به عنوان مثال برای صبحانه غلات کامل و میوه میل کنید. نان سبوس‌دار با پنیر کم چرب و گردو و همچنین یک عدد موز برای صبحانه خوب است. برای ناهار یک بشقاب سالاد سبزیجات با یک غذای پروتئینی مانند ماهی میل کنید. قبل از شام با تمام کارهایی که انجام داده‌اید به یک میان‌وعده نیاز دارید. یک تکه نان با کره‌ی بادام‌زمینی فوق‌العاده است.

ادامه مطلب / دانلود

همیشه نگه داشتن هر چیزی سخت تر از ازدست دادن آن است، یا به قول معروف خراب کردن از آباد کردن راحت تر، در مورد زندگی زناشویی نیز مورد ذکر شده صدق می کند، چرا که برای استحکام و تداوم، زندگی نیاز به تدابیری دارد که اگر کوتاهی شود لطمات جبران ناپذری بر جای خواهد گذاشت، در این گزارش برای داشتن زندگی شیرین تر با مجله پزشکی مادر همراه شوید؛ تا بیشتر مورد توجه همسرتان باشید.

با این تکنیک ها برای شوهرتان جذاب ترین زن شوید!

لذت آرامش… پیشرفت را در زندگی ایجاد کنید

اکثر مردان جذب زنی خواهند شد که با او سه چیز بدست آورند، در درجه اول لذت، دوم آرامش و مقوله سومی به نام پیشرفت است. ممکن است جذابیت مهم باشد اما کافی نیست اگر چه ظاهر برای مردها بی اندازه مهم است و آنها با چشمشان عاشق می شوند اما کافی نیست، به او احترام بگذارید.متفاوت باشید. یک کار غافلگیر کننده انجام دهید کارهایی که دور از انتظار شوهرتان است را انجام دهید.

صداقت

جوهر روابط سالم میان زن و شوهر صداقت است در روابط زناشویی خود صادق باشید.

بشنوید

بیشتر مردان دارای این تصور غلط می باشند که زنان زیاد حرف می زنند. شما باید اطمینان یابید که به اندازه کافی گوش می دهید.

مثبت اندیش

فرد دلپذیری باشید، از سخنان منفی به هر شکل جدا خودداری کنید.

انعطاف پذیر

همیشه خوب و مهربان نباشید.متفاوت باشید سعی نکنید همیشه یکنواخت و کسالت آور باشید با رفتار نو، پوشش جدید، طرح نو، طرز تفکر خلاق، کردار قابل توجه متفاوت شوید.

صبور

از بحث و مجادله دوری کنید. نظرات و عقاید هر کس محترم است و هیچ دلیلی ندارد که شما تلاش کنید تا عقاید دیگران را تغییر دهید.

آراسته

مردان زیاد موجودات احساساتی نبوده و بیشتر به قوه بینایی خود متکی هستند بنابراین بهتر است خود را برای شوهرتان بیارایید.

با لبخند

یک لبخند ساده تاثیر فوق العاده ای روی مردان دارد. بسیاری از زنان اشتباه می کنند و دوست دارند همواره جدی به نظر برسند. سعی کنید همیشه یک لبخند کوچک به لبان خود داشته باشید.

دست نیافتنی

مردم خواهان چیزهایی هستند که براحتی نمیتوانند داشته باشند و دسترسی ساده و راحت به شما سبب کاهش ارزش و شان شما می گردد. هیچوقت همه خودتان را به او نشان ندهید. گاهی سرکش و دست نیافتنی و گاهی قابل انعطاف و تسلیم باشید.

غافلگیر کردن

توجه به نیازهای احساسی و منطقی او را فراموش نکنید. رنگ ها، فیلم ها، کتاب ها و غذاهای موردعلاقه اش را در دسترس او دهید. با هدیه دادن چیزهایی که دوست دارد او را غافلگیر کنید. دستورالعمل غذای موردعلاقه اش را پیدا کرده و برایش درست کنید و وقتی از سر کار برگشت او را مبهوت کنید. فکرش را بخوانید و خودتان را وارد روح و روانش کنید.

غیرمنتظره بودن

غیرمنتظره بودن ابزاری بسیار قدرتمند برای مجذوب نگه داشتن شوهرتان است.

ادامه مطلب / دانلود

افرادی که باید از آنها اجتناب کنیم، آدم‌های عجیب و غریبی نیستند و ممکن است هرمشخصاتی داشته باشند. تنها باید یاد بگیرید چگونه بسرعت آنها را بشناسید و به صورت موثری با آنها برخورد کنید.

از این افراد دوری کنید

به گزارش میهن فال به نقل از جام جم؛ به گفته روان‌شناسان، صرف زمان با این افراد، به بی‌احساسی، انرژی پایین، خودارزشی پایین و حتی مشکلات جسمی همچون حالت تهوع، سردرد، یا تنش ماهیچه‌ای منجر می‌شود. در اینجا چکیده‌ای از ویژگی‌های این افراد ارائه می‌شود.

قلدرهای ارباب‌منش

قلدرهای ارباب‌منش اشخاصی متخاصم، قوی، عصبانی و جدلی هستند که خودشان را عالم به همه چیز می‌دانند. این اشخاص سمی، به افراد پیرامونشان مدام دستور می‌دهند و اشتباه‌های کوچک آنها را نمی‌بخشند یا فراموش نمی‌کنند. این گروه از افراد نیاز دارند دیگران را تحت کنترل خود درآورند و اغلب، گرایش‌ها و تمایلات بی‌رحمانه و ظالمانه‌ای از خود نشان می‌دهند. آنها به این دلیل سمی هستند که دیگران را تحت فشار قرار می‌دهند، می‌ترسانند و به آنها احترام نمی‌گذارند.

افراد افسرده و عبوس و منفی‌نگر

این افراد، ناراحت، منفی‌نگر، لجوج، مشکوک به دیگران، و اغلب افسرده‌اند. آنها همیشه اندوهگین هستند و مدام از ناعادلانه بودن زندگی شکایت دارند. برای مثال، احساس می‌کنند همیشه زمان بدی را در یک مهمانی می‌گذرانند و تمایل ندارند در کاری که از آنها خواسته شده است، مشغول شوند. این افراد به این دلیل سمی هستند که افسردگی و منفی‌گرایی‌شان را به هر فردی که با آنها دیدار می‌کند، پخش می‌کنند. آنها انرژی افراد را کاهش می‌دهند و به دیگران احساس به دوش داشتن بار سنگین مسئولیت و درماندگی و ناامیدی می‌دهند.

افراد فضول

فرد فضول، مهاجم، گستاخ، خرده‌گیر، معتقد به عادل بودن خود، سخن‌چین، دارای شامه تیز و جسور است. مشکل این افراد سمی تنها ارتباط برقرارکردن با آنها نیست، بلکه آنها تمایل دارند زندگی تیره‌ای را برای دیگران ایجاد کنند. از آنجا که معمولا زندگی آنها دلچسب نیست، بنابراین در زندگی افراد دیگر مشکل ایجاد می‌کنند. آنها به زندگی فعال، مهیج و پربار دیگران حسادت می‌کند. افراد فضول از این نظر افرادی سمی هستند که می‌توانند موجب مشکلات شدید مالی، شغلی و شخصی در زندگی دیگران شوند.

خسیس‌ها

این افراد، خودخواه، انعطاف‌ناپذیر، ناایمن و عصبانی هستند. خسیس‌ها اغلب تصویر بزرگی از جهان ندارند و به جای آن بر پول‌هایی با رقم‌های پایین در زندگی تمرکز می‌کنند. این افراد شخصیت مادی خاصی دارند؛ برای آنها عشق و عاطفه همانند پول است. آنها به این دلیل سمی هستند که دیگران را هم از نظر اقتصادی و هم از لحاظ مسائل دیگر، مورد سوءاستفاده قرار می‌دهند.

خودشیفته‌ها

«برای من»، «خودم» و «من» جملاتی است که خودشیفته‌ها بر آنها متمرکز هستند. آنها افرادی خودخواه، خودپرداز، سطحی، خودبین، بی‌ملاحظه و از لحاظ اجتماعی فاقد شایستگی هستند. فرد خودشیفته عاشق این است که در آینه به خود نگاه کند و صدای صحبت کردن خود را بشنود. آنها واژه‌های «من»، «برای من» و «خودم» را بیش از هر واژه دیگری می‌گویند و اغلب به جای گفت‌وگوی دوطرفه با دیگران و شنیدن صحبت‌های آنها تنها خود صحبت می‌کنند و اجازه صحبت به فرد دیگری را نمی‌دهند. به نظر روان‌شناسان، خودشیفته‌ها سمی هستند زیرا به دیگران این امکان را نمی‌دهند که در یک بحث یا یک رابطه سالم شرکت کنند و سهیم باشند.

ادامه مطلب / دانلود
امروزه خیلی از جوانان می‌گویند نمی‌خواهند چشم بسته ازدواج کنند و معمولا یکی از دغدغه‌های آنها، پیدا کردن مشخصه‌هایی است که آنها را در پیش‌بینی ازدواجی موفق یاری ‌کند. خوشبختانه بیشتر صاحبنظران معتقدند با این همه دستاورد علمی که در زمینه فرایندهای ارتباطی زوج و عوامل موثر بر سلامت یا عدم سلامت رابطه زوج وجود دارد، تا حد زیادی می‌توان یک ازدواج موفق یا ناموفق را پیش‌بینی کرد…

ازدواج هندوانه سربسته نیست!

خصوصیت‌های رفتاری و شخصیتی می‌تواند تضمین‌کننده یک ازدواج موفق باشد

شاخص ارزشمندی که می‌توان بر اساس آن آینده یک ازدواج را پیش‌بینی کرد، کیفیت ارتباط پیش از ازدواج است. مشاهده رفتار دو نفر پیش از ازدواج، شاخص خوبی است که براساس آن پیش‌بینی کنیم بعد از ازدواج چگونه با هم برخورد خواهند کرد. سوال اساسی‌ای که این دو نفر می‌توانند از خود بپرسند این است: «در این مدت که همدیگر را می‌شناسیم، چه نسبتی از زمان با هم بودن را صرف رابطه مثبت و آرامش‌بخش و چه مدت را صرف رابطه منفی و تنش‌زا کرده‌ایم؟»

البته مدت زمان آشنایی و نوع رابطه تا حدودی تعیین‌کننده میزان درستی اطلاعات است؛ مثلا دختر و پسری که مدت کمی از زمان شروع آشنایی آنها می‌گذرد، فرصت زیادی برای شناخت همدیگر ندارند. علاوه بر این، آنهایی هم که در فضای عاشقانه و رومانتیک با هم ارتباط برقرار کرده‌اند، بهتر است زیاد به اطلاعاتی که در مورد همدیگر دارند، اعتماد نکنند.

پژوهش گاتمن

یکی از تاثیرگذارترین پژوهش‌ها در این زمینه، پژوهش‌های انجام گرفته به‌وسیله گاتمن است. گاتمن پس از انجام پژوهش‌های آزمایشگاهی، از طریق مشاهده رفتار 130 زوج که پذیرفته بودند زندگی زناشویی خود را زیر ذره‌بین بگذارند، به این نتیجه رسید که برخی از رفتارها و خصوصیات شخصیت زوج، به‌خصوص در ابعاد کلامی، عاطفی و جنسی، تا حد زیادی با رضایت زناشویی آنها مرتبط است و می‌تواند تضمین‌کننده زندگی مشترک طولانی‌مدت باشد.

گاتمن می‌گوید: «با مشاهده شکل گفت‌وگو و مشاجره زن و شوهر، می‌توان احتمال زندگی موفق یا طلاق گرفتن آنها را پیش‌بینی کرد.» وی به 4 خصیصه رفتاری، تحت عنوان «چهار اسب سوار که زندگی مشترک را به سرعت به سمت نابودی و طلاق پیش می‌برند» اشاره می‌کند:

انتقاد، سرزنش، جبهه‌گیری و سکوت. به عقیده او، در تمام ازدواج‌ها به نوعی شاهد 4 ویژگی فوق هستیم اما زمانی که این 4 سوار دائم در زندگی زناشویی حضور داشته باشند، رابطه زوج با مشکل جدی روبرو می‌شود. در نهایت، زن و شوهر بعد از تلاش‌های زیاد برای حل این مشکلات، امید خود را از دست می‌دهند، از همدیگر فاصله می‌گیرند، دچار احساس تنهایی می‌شوند و اگر به آنها کمک نشود، زندگی مشترکشان به پایان می‌رسد. وجود این 4 اسب سوار در زندگی، وقوع طلاق را پیش‌بینی می‌کند و در صورتی که اقدام‌ها و تلاش‌های زن و شوهر به نتیجه نرسد، درصد درستی این پیش‌بینی، از 90 درصد هم بالاتر می‌رود.

خصوصیات زوج‌های خوشبخت

ازدواج هندوانه سربسته نیست!

محققان دیگری هم از طریق پژوهش‌های خود به این نتیجه رسیده‌اند که زوج‌های خوشبخت کسانی هستند که

1- انتظارهای واقع‌بینانه‌ای از یکدیگر دارند و متوجه هستند که «ارتباط» همیشه بی‌دردسر نخواهد بود.

2- آنها در برقراری ارتباط کلامی، عاطفی و زناشویی مهارت خوبی دارند.

3- در حل مشکلات و تعارض‌ها مهارت خوبی دارند. البته همسران باید این مهارت‌ها را بیاموزند و در بهبود مشکلات تلاش کنند.

4- همسرشان را صادقانه و صمیمانه دوست ‌دارند و روابط آنها مانند دو دوست است. درخصوص مسایل و ارزش‌های اخلاقی، مذهبی و اجتماعی با یکدیگر توافق دارند.

در مجموع، در پاسخ به این سوال که کدام‌یک از خصایص فردی، خانوادگی و محیطی افراد، تضمین‌کننده ازدواج موفق است، باید گفت ترکیبی از خصوصیت‌های رفتاری و شخصیتی می‌تواند به احتمال زیاد تضمین‌کننده ازدواج موفق باشد. از جمله این خصوصیات، به‌طور خلاصه می‌توان به شباهت‌ها (در ابعاد فرهنگی، خانوادگی، سنی، تحصیلی، جسمانی و…)، ویژگی‌های شخصیتی، سلامت روان، علاقه و مهارت در برقراری روابط عاطفی و زناشویی، جذابیت جسمانی، میل و مهارت در رابطه زناشویی، مهارت‌های حل مساله و تعارض و حمایت خانواده دو طرف اشاره کرد.

ادامه مطلب / دانلود

«آرام باش» این عبارت دو کلمه ای به هیچ عنوان کارساز نیست و به مردها توصیه می کنیم تاحد امکان از آن استفاده نکنند. شاید تصور کنید این دو کلمه هیچ گونه بار منفی ندارد اما این دیدگاه شماست و خانم ها اینگونه فکر نمی کنند.

هرگز این کلمات را به یک خانم نگویید!

آنها با شنیدن این جمله خشمشان بیشتر می شود. دلیل آن نیز این است که خانم ها تصور می کنند مردها می خواهند در هر شرایطی از موضع بالا بر اتفاق ها کنترل داشته باشند و با گفتن عبارت «آرام باش» می خواهند او را آرام کنند و اهمیتی به بد بودن شرایط نمی دهند. بنابراین، توصیه اکید می شود که آقایان تا حد امکان از این دو کلمه کوچک در برابر خانم ها استفاده نکنند.

• بار تحقیرآمیز دارد

به طور مثال، با نامزد یا همسر خود قرار است برای صرف شام بیرون بروید شما تصور می کنید در این موقعیت می توانید در مورد روابط یا مشکلات با هم صحبت کنید اما متوجه می شوید او دوست خود (که شما به هیچ عنوان از او خوشتان نمی آید) را نیز دعوت کرده است. او به شما می گوید: «آرام باش». اما چیزی که شما می شنوید این است: «تو کاملا بی منطق شده ای». این کاملا درست است: بیشتر زنان با شنیدن این عبارت با خود فکر می کنند احساسات آنها هیچ ارزشی ندارد و به همین دلیل، برافراوخته و عصبانی می شوند.

• به هیچ عنوان کمک کننده نیست

درست است، شما عصبانی هستید. اما بیان عبارت کوتاهی که بیان کننده عصبانیت شما است، برای حل مساله هیچ کمکی نمی کند. بیشتر مردم دوست ندارند احساساتشان به آنها دیکته شود. عبارت «آرام باش» به هیچ عنوان دوستانه نیست بلکه کاملا هم غیرصمیمانه و ناراحت کننده است. مردها با بیان این دو کلمه به ظاهر ساده، آتش دعوا را بیشتر می کنند. پس تصور نکنید با گفتن این عبارت نابودکننده می توانید باعث بهتر شدن اوضاع بشوید.

• غیر منصفانه است

برخی از مردها بدون هیچ قصد و غرضی این دو کلمه را استفاده می کنند و همه تلاش آن آرام کردن شرایط است. اما برخی از مردها هنگامی که احساس ضعف می کنند از این کلمات سوءاستفاده می کنند و باعث ناراحتی طرف مقابل خود می شوند. هنگامی که مردی خودش عصبانی است و کنترلش را از دست داده است به زن می گوید که آرام باشد و رفتار خود را کنترل کند.

آنها به خوبی می دانند این جملات باعث عصبانیت زن می شود و به این ترتیب، با این ترفند خیلی راحت، عصبانیت و رفتار بد خود را توجیه می کنند. این یک درماندگی واقعی است و به هیچ عنوان منصفانه نیست. اصولا مردهایی که از این ترفند نابخردانه استفاده می کنند از رفتارهای والدین خود یا اطرافیان الگو گرفته اند و تصور می کنند زنان قدرت کنترل عصبانیت خود را ندارند. اما این مساله صحت ندارد.

اما ما برای خانم ها توصیه ای داریم. اگر مرد شما در مواقع حساس از این دو کلمه سوءاستفاده کرد، خیلی راحت با او موافقت کنید. با آرامش کامل به او بگویید: « بله. من ناراحت و عصبانی هستم و احساسات من ارزشمند هستند.» سپس سعی کنید برای تخلیه احساسات بد خود با دوستی تماس بگیرید یا بیرون بروید و در هوای آزاد کمی پیاده روی کنید. و مراقب باشید دفعه بعد که دوباره با هم یکی به دو کردید، برای تلافی، از این دو کلمه آزار دهنده سوء استفاده نکنید.

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 29 از 38«...1020 قبلی 282930 بعدی ...»
css.php