۵ غریزه که باید به آنها اعتماد کنید!

۱. “این خطرناک به نظر می‌رسد…”

ندای درونی ما تمایل دارد وقتی مشکلی در کمین است، ما را آگاه کند، و عاقلانه است که به آن گوش کنیم. حس دورن‌تان همه‌ی درس‌هایی را که در این زندگی گرفته‌اید با صدای بلند به شما اعلام می‌کند و کمک‌تان می‌کند تصمیمی آگاهانه بگیرید. اگر چیزی ایمن به نظر نمی‌رسد، اگر حس می‌کنید ممکن است منجر به خطر شود، انجام‌اش ندهید.
۲. “انگار درست است! “

شما این را بارها در زندگی‌تان تجربه خواهیدکرد. این احساس را هنگام قرار آشنایی، خرید ماشین، خرید خانه، پرداختن به شغلی جدید ح خواهیدداشت. شکی در آن نیست. اگر به نظر درست است، ادامه بدهید! به ندای درون‌تان گوش کنید.
۳. “من در این کار استعداد ذاتی دارم”

من بار اولی را که قلم‌مو به‌دست گرفتن به یاد دارم. ۱۰ سال داشتم و در کلاس هنر بودم. من و معلم‌ام هر دو فورا متوجه شدیم استعداد نقاشی دارم. من هنرمند به دنیا آمده بودم! این استعداد واقعا فطری بود. یکی از بزرگ‌ترین افسوس‌های‌ام این است که به دانشکده‌ی هنر نرفتم. این یک غریزه‌ی درونی است که آن را دنبال نکردم. از اشتباه من درس بگیرید.
۴. “باید بایستم و به این فرد کمک کنم…”

شاید زمانی فردی را ببینید که به کمک نیاز دارد، و با این‌که هیچ نفعی برای‌تان نخواهدداشت، می‌دانید به کمک نیاز دارد. شاید فردی باشد که در تکالیف خانه مشکل دارد، یا کسی که تصادف کرده‌است. اگر ندای درون‌تان به شما می‌گوید، بدون تردید بایستید و کمک کنید.
۵. “حس خوبی ندارم.”

اکر حس می‌کنید تهی شده‌اید، افسرده، خسته، و بیمار هستید، این احساس را نادیده نگیرید. وقتی جسم‌تان اوضاع خوبی ندارد، به روش‌های مختلف این را به شما می‌گوید و نیاز دارید به پزشک مراجعه کنید. اگر غریزه‌تان می‌گوید به پزشک مراجعه کنید، بهتر است این کار را بکنید.