کد خبر : 40164 تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۲ - ۱:۴۱

شعری زیبا از مریم حیدرزاده، وقتی رفتم…

هیچکی از رفتن من غصه نخورد هیچکی با موندن من شاد نشد وقتیرفتم کسی قلبش نگرفت بغض هیچ آدمی فریاد نشد وقتی رفتم کسی گریش نگرفت اشکشو کسی نریخت پشت سرم راستی که بی کسی درد بدیه منم انگار همیشه تو سفرم وقتی رفتم کسی غصش نگرفت وقتی رفتم کسی …

شعری زیبا از مریم حیدرزاده، وقتی رفتم...هیچکی از رفتن من غصه نخورد

هیچکی با موندن من شاد نشد

وقتیرفتم کسی قلبش نگرفت

بغض هیچ آدمی فریاد نشد

وقتی رفتم کسی گریش نگرفت

اشکشو کسی نریخت پشت سرم

راستی که بی کسی درد بدیه

منم انگار همیشه تو سفرم

وقتی رفتم کسی غصش نگرفت

وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد

دل من می خواس تلافی بکنه

پس چش هیچ کسی عاشقم نکرد

وقتی رفتم، نه که بارون نگرفت

هوا صاف و خیلیم آفتابی بود

اگه شب می رفتم و

خورشید نبود

آسمون خوب می دونم، مهتابی بود

چشمی با رفتن من خیره نموند

به در و به آسمونو پنجره

می دونم، خیلیا گفتن چیزی نیس

ماتم نداره، بذار بره

وقتی رفتم کسی اشکش نیومد

نیمود هیچ جا صدای گریه ای

توی این دنیای بد، هیچکی نداشت

از سفر

رفتن من، گلایه ای

هیچ کسی نگاش برام ابری نشد

زلزله، هیچ دلی رو تکون نداد

راس راسی، واسه کسی مهم نبود

نه که فک کنی بود و نشون نداد

چهره ی هیچ کسی پژمرده نبود

گلا اما همه پژمرده بودن

کسایی که واسشون مهم بودم

همه شاید یه جوری مرده

بودن

کی می رم کجا می رم، میام یا نه

کسی لااقل اینو سوال نکرد

انگاری می خوام برم خرید کنم

هیچ کسی چیزی نگفت، حلال نکرد

دم رفتن کسی حرفی نمی زد

همه ساکت بودن و بی سر و صدا

یه نگهبان که ما رو نگا می کرد

زیر لب گفت، به سلامتی کجا؟

اشک و

خندم دو تایی کنار هم

با یه لحن مهربون جواب دادن

انگاری یه عالمه کوهای سخت

از رو شهر شونه ی من، افتادن

این سوال مهربونو، بی ریا

پرسش ساده ی یه غریبه بود

کسی که اسم منم نمی دونست

زیر چشماش غمی بود، داغ و کبود

شعرمو باید یه جور عوض کنم

یا

بذارمش همینجور بمونه

ته قلبم می خوام این حقیقتو

هر کسی دوس داره شعرو، بخونه

دم رفتن کسی گفت سفر به خیر

که واسم غریب و ناشناخته بود

اما اون وقتی رسید که قلب من

همه ی آرزوهاشو باخته بود

بهتره اهالی رویامونو

بدون توقعی، جواب کنیم

نباید حتی رو بهترین

کسا

توی بدترین جاها، حساب کنیم

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : ادبیات و مذهب بازدید 758 بار
دیدگاهتان را بنویسید

سارا در تاریخ 13 تیر 1394 گفته : پاسخ دهید

ببخشید شما خودتون این مطالب رو میخونید یا همینطوری کپی میکنید؟ میشه بفرمایید سن خانم حیدرزاده چنده؟ اخه این شعر وقتی رفتم ایشون را سالها پیش خواننده معروف و محبوب هایده خانم خوندن؟ فکر نکنم اونوقت یه بچه بتونه شعر بگه؟؟؟ لطفا جواب بدین

GHAZAL در تاریخ 3 مهر 1392 گفته : پاسخ دهید

شعر به این قشنگی نیاز به تعریف داره؟؟!

$farima$ در تاریخ 27 شهریور 1392 گفته : پاسخ دهید

مثل همیشه عالیه☺

shadi در تاریخ 24 شهریور 1392 گفته : پاسخ دهید

ali bud ……slm negar jun azizam una famile ma nisan azizam 10 sal pish ba una ashna shodim ……..vaghan korda kheili mardome khob o mehrabun o ghayuran………….vaghan…………..tu 10 sal ma az una badi nadidim say kardim unam az ma nabinan…….khili rafighe khubi hassan…khosh halam ke dobare ye rafigh kord mesle to peida kardam

نگار در تاریخ 24 شهریور 1392 گفته : پاسخ دهید

فدات عزیزم ممنون

css.php