نتايج جستجو مطالب برچسب : اختلافات زندگی زناشویی

من و همسرم عاشقانه با هم ازدواج کردیم ولی سر کوچک ترین مساله ای ناراحتی و دلخوری بسیاری بین ما به وجود می آید. چگونه می توانم مانع این سردی بین رابطه زناشویی مان شوم؟

توصیه هایی برای گرم تر کردن زندگی زناشویی

وجود اختلاف و گاه ناسازگاری در زندگی مشترک بسیار طبیعی و قابل انتظار است. اما اینکه یک مشکل واحد به صورت سریالی دائماً تکرار شود، رابطه زوجین را به شدت تحت تأثیر قرار داده و این امر اصلاً طبیعی نیست و باید چاره ای برای آن اندیشید.

«مدت ۳ سال از ازدواج من و همسرم می گذرد. ما خیلی عاشقانه و پرشور با هم ازدواج کردیم و اکنون هم علاقه فراوانی به هم داریم. از همه لحاظ مورد تایید یکدیگر بوده و از انتخاب خود راضی هستیم اما یک مساله مهم زندگی ما را بشدت تحت تاثیر خود قرار داده است. بر سر کوچکترین مساله، ناراحتی و دلخوری فراوانی میان من و همسرم ایجاد می شود، زیاد بحث می کنیم و نهایتاً کار به قهر می کشد. هر چند این قهرها طولانی نمی شود اما برای هر دو ما بسیار سخت و ملال آور شده است، گاه احساس می کنم رابطه من و همسرم رو به سردی رفته است و روز به روز از هم دورتر می شویم. نگرانم، نگران این همه عشق و تعلق خاطر که به خاطر مشکلات و اختلافات جزیی بشدت تحت تأثیر قرار گرفته و شاید روزی کلا از بین برود.» آیا این مسئله راهکاری هم دارد؟

وقتی اختلافات زناشویی خانه مان سوز می شود،برای ارائه راه حل به این دست مشکلات عمدتاً به زوجین توصیه می شود که به بررسی این مساله بپردازند که چه مدتی است این مشکل زندگی شان را تحت تأثیر قرار داده است؟ آیا اتفاقی خاص در بروز این وضعیت نقش داشته یا دارد؟ ضمن اینکه خود زوجین باید به بررسی این مساله بپردازند که برای رفع این مشکل تا بحال چه اقداماتی انجام داده اند؟ و کدام این راه حل ها موثر و کدام غیرموثر بوده است؟

همچنین توصیه ما به این دست زوجین این است که با خودشان خلوت کنند و ببینند به چه علت یکدیگر را برای همسری برگزیده اند؟ عوامل جذابیت چه بوده است؟ چه کارهای نشاط انگیزی با هم انجام داده اند و کلاً انجام چه اقداماتی روابط آنها را شادتر و موفق تر می کند؟

چرا که وقتی یکی از زوجین رفتار منفی از خود نشان می دهد، به جای اینکه رفتار موثر و قابل برانگیز از خود نشان دهد تا مشکل تعدیل یابد، در مقابل او نیز پاسخی مشابه داده و بدین ترتیب، زنجیره تعامل منفی پیش رونده آغاز شده و ادامه می یابد. زوج هایی از این دست عمدتاً گرفتار «رفتار منفی متقابل» هستند.

به عبارت دیگر وقتی مشکلی (چه کوچک و چه بزرگ) در رابطه زوجین ایجاد می گردد، اغلب زن و شوهر بر نکات منفی زندگی مشترک شان تاکید زیاد کرده و همین مساله باعث ایجاد سردی در روابط زوجین می گردد. حال آنکه با مرور نکات مثبت رابطه زوجین شده و غالباً باعث آرامش، امیدواری و بروز پاسخ نشاط بخش در زوجین می گردد و به ایجاد تغییرات دلگرم و امیدوار می شوند.
با این روش ها زندگی زناشویی تان را گرم کنید
احساسات بیان شود

آنچه که در این مسئله به نظر می رسد این است که این زوج، علی رغم علاقمندی جدی که نسبت به هم دارند، در زمینه مهارت های بیان و دریافت دچار مشکلات جدی هستند. مهارت های بیانی عبارتند از اینکه گوینده ابتدا افکار، احساسات و خواست های خود را تشخیص دهد و بعد آنها را به شیوه ای مشخص و روشن از زبان خود برای شخص مقابل بیان کند. مثلا بگوید: «وقتی تو در مورد خریدهای منزل هیچ کاری نمی کنی، من واقعاً آزرده خاطر می شوم».
صدای زندگی مشترک را خوب گوش کنید

مهارت های دریافت هم عبارتند از گوش دادن و توجه غیرکلامی (تماس چشمی، حرکت دادن سرو…)، باز خورد دادن و سایر روش های خوب گوش دادن و درک کردن. این مهارت های ارتباطی سنگ بنای یک ارتباط موفق است که بسیار بعید بنظر می رسد، افراد این روش ها را رعایت کنند اما باز هم در روابط خود دچار تنش و اختلاف نظر شوند.

بعد از توجه به مهارت های ارتباطی توصیه می شود که زوجین بر روی مهارت مساله گشایی تمرکز کنند. مهارت مساله گشایی شامل دو مرحله است:
گام اول : مسئله را با خود حمل نکنید

این فرآیند دو مرحله ای و توجه به سلسله مراتب آن عمدتاً مانع آن است که زوجین قبل از تعریف مساله به مطرح کردن تغییر بپردازند و نیز به زوجین کمک می کند تا زمانی که برای یک مساله، راه حلی مناسب ارائه نشده است، به تعریف یک مساله جدید پرداخته نشود.
گام دوم : دوای درد مشکل را پیدا کنید

وقتی مساله اصلی توسط زوجین تعریف شد، سپس نوبت حل مساله است، لذا زوجین باید مجموعه ای از راه حل ها را ارائه دهند. البته این راه حل ها باید دارای شرایط و ویژگی هایی خاص باشد تا بتواند کارکرد مناسب داشته و رسالت اصلی خود را در زندگی مشترک نشان دهد برای مثال هر راه حلی که توسط زوجین ارائه می شود، لازم است:

– منطقی و معقولانه باشد.

– به حل مساله کمک کند.

– دلایل موافقت با این راه حل مشخص شود

– دلایل مخالفت با این راه حل هم مشخص شود

موافق نهایی نیز، عمدتاً ترکیبی از مفیدترین راه حل هاست که کمترین پیامد منفی را در برداشته باشد. این توافق درباره تغییر باید شامل یک سری نکات مهم و کلیدی باشد، مثلاً اینکه چه کسی، چه کاری را کجا و چگونه انجام خواهد داد. مثلاً خانمی که از عدم همکاری همسرش برای خریدهای خانه شکایت دارد، در نهایت می تواند با همکاری و هماهنگی همسرش این توافق را نهایی کنند:

خانم با همسرش درباره نگرانی خود در زمینه خریدهای هفته آینده صحبت کند و درباره تغییراتی که مسئولیت هایش را کمتر و تحمل پذیرتر کند، بررسی می نمایند. آقا با توجه به برنامه کاری خود متوجه می شود که دوشنبه می تواند زودتر از محل کار باز گردد تا با وسیله نقلیه شخصی شان به فروشگاه بروند و خریدهای خانه را به اتفاق هم انجام دهند. اگر فشار کاری آقا در طی هفته زیاد بود و امکان تحقق یافتن این برنامه ریزی نبود باید آقا موظف شود که پنجشنبه صبح کمتر بخوابد و به اتفاق همسرش برای خرید همراهی لازم را بنماید.

زن و شوهر حتماً باید این موضوع را دادرسی کنند که آیا قادر به انجام آنچه که به عنوان راه حل به آن دست یافته اند، هستند یا خیر؟ لذا پیشرفت موثر در حل مساله در این است که با مسائل کوچکتری که جنبه عملی دارد آغاز شود و بعد به مسائل کلی و عاطفی تر پرداخته شود.

ادامه مطلب / دانلود
بر آنیم تا در طی چند مقاله ، جهت کاهش اختلافات زناشویی، شما را با تفاوت های موجود درمیان دوجنس آشنا نمائیم. تفاوت هایی درساختارمغز، حرف زدن وگوش کردن، تجسم فضایی، احساسات وادراک، بیوشیمی بدن ونهایتا ، تفاوت درنوع عاشق شدن وازدواج. درهربخش، راه حلهایی برای رویارویی با این تفاوت ها نیز پیشنهاد شده است.

تفاوت‌ها را بشناسیم و بهتر زندگی کنیم (1)

یکی از دلایل اصلی بروز اختلافات زندگی زناشویی، عدم شناخت زن ومرد از یکدیگر است.اگر به دانش بشری رجوع کنیم ، به این نتیجه می رسیم که بسیاری از باورهای ما ، پندارهای استواربرروی آب بوده اند،واگر این گونه پندارهای نادرست، اساس یک ارتباط جدی وسرنوشت سازهمانند زندگی طولانی زناشویی باشند، به تحقیق زندگی ما دستخوش کژی وکاستی خواهد شد وروزی نیز با کمال تاسف به بن بستی تلخ  خواهد رسید.

تفاوت هایی درساختارمغز، حرف زدن وگوش کردن، تجسم فضایی، احساسات وادراک، بیوشیمی بدن ونهایتا ، تفاوت درنوع عاشق شدن وازدواج. درهربخش ، راه حلهایی برای رویارویی با این تفاوت هانیز پیشنهاد شده است.از آنجا که چگونگی ارتباط با جنس مخالف وتشکیل خانواده ، ازدغدغه های اصلی نسل جوان محسوب می شود ،  امیدوارم که این چند مقاله ، بتواند اطلاعات مفیدی را دراختیار شما عزیزان  قرار دهد.

تفاوت، با تساوی حقوق درتضاد نیست. منظوراز تساوی حقوق، آزادی برای انجام کاری است که برای آن ساخته شده ایم ومنظور از تفاوت ، این است که زن و مرد برای کار یکسانی ساخته نشده اند.

این سلسله مقالات ، درصدد تبیین تفاوتهای زیست شناختی واساسی زنان و مردان است وبحثی کاملا منطقی وتحقیقی را مطرح می کند که میانگین زنان ومردان را دربرمی گیرد. یعنی ممکن است کسانی فکرکنند که این تعبیر وتعریف صد در صد بر آنان منطبق نیست . از آنجا که مسائل مطرح شده ، برمبنای دلایل بیولوژیکی انسان است، منطقه جغرافیایی، فرهنگ، نژاد ومذهب هیچ تفاوتی دراصل موضوع ایجاد نمی کند .

شاید به غلط تصور می کنیم ، رفتاری که از همسرمان می بینیم، خاص خود اوست .درحالی که با مطالعه ی این مقاله ، درمی یابیم تا چه حد این رفتارها عمومیت دارد و اشتباه ما ، ناشی از عدم شناخت ما نسبت به این تفاوت هاست .

وقتی شما دلایل شکل گیری بعضی از تفکرات ورفتارهای فرد مقابل را بدانید، می توانید نسبت به او واکنش منطقی و درستی نشان دهید. مثلا وقتی بدانید آقایان به دلیل تفاوت دربینایی نمی توانند به آسانی وسایل خود را درکمد ویا جایی دیگر پیدا کنند ویا خانم ها نمی توانند کم حرف بزنند به خصوص وقتی مشکلی دارند – چرا که یکی از روش های حل مشکلاتشان همین رفتار است –دیگرمثل سابق از یکدیگر خرده نمی گیرید ،  ویا همدیگر را مسخره نخواهید کرد.

اگر انتظار داشته باشیم فردمقابل ما مثل خودمان رفتاری از خود نشان دهد ویا واکنشی داشته باشد،به طورحتم دچار رفتارها وبرخوردهایی خواهیم شد که به ناچار مارا با یاس وناامیدی مواجه خواهد کرد.این نوع تصور وبرخورد ، نه تنها کارساز نخواهد بود بلکه موجب برخورد احساسی فرد مقابل ما خواهد گردید.

اگربه منظور کمک به همسرمان رفتاری را که نسبت به خود مناسب می دانیم،  درارتباط با او به کار گیریم، مسلما  دچار مشکل خواهد شد.شاید با اندیشه اینکه” آنچه برای من خوب است برای او خوب یا بهتر است” چنین رفتاری را پیش می گیریم، اما این تصور درزندگی زناشویی جواب منفی خواهد داد ونتیجه ی معکوسی از آن خواهیم گرفت.

هرزن و مردی باید درک کند و بپذیرد که فرد مقابلش مجبور نیست که مثل او بیندیشد، تصور کند یا دست به عمل بزند.

چرا از درک تفاوت‌ها می‌ترسیم؟

یکی از دلایل مهم در ترس از پذیرشِ وجود تفاوت میان خود ودیگران ، این است که : وقتی به سن بلوغ می رسیم، همیشه واهمه داریم که شاید دیگران مارا قبول نکنند ویا رد نمایند.

هرانسانی از روزی که خود وموقعیت اجتماعی اش را می شناسد، سعی دارد به نحوی نگاه های جامعه را به سوی خود جلب ویا چهره مردمی پیدا کند.

حتی در دوران کودکی نیز همه ما سعی داشته ایم که بیش از دیگران محبوب باشیم و یا درمدرسه وخانواده مطرح گردیم.اگر روزگار با ما یار باشد وحتی به آن موفق گردیم که درجامعه به پیروزی های اجتماعی وشخصیتی نایل آییم وحتی اگر این موفقیتها تا پایان زندگی وسنین پیری نیز ادامه پیدا کند، باز ازاینکه شاید موقعیت خودمان را بادرک اینکه با دیگران متفاوت هستیم، از دست بدهیم ترس و واهمه وجودمان را می گیرد.

بسیاری از انسانها از درک اینکه با دیگران متفاوت هستند احساس ناامنی وناراحتی می کنند، دلیل این ناراحتی ، استنباط شخصی آنهاست که تصور می کنند با درک وقبول تفاوتشان با دیگران به نوعی معترف به نواقص شخصیتی ووجودی خود هستند.البته دراین واهمه حق با ماست ولی باید قبول کرد که ادامه ی این ترس ، به رکود شخصیتی ودیدگاهی ما منجر خواهد شد وخود زیانبار است.ناگفته نماند که انسانهایی که از درک تفاوتهای خودشان می ترسند ، اغلب دارای شخصیتی خودخواه می باشند وهرکاری را بدون اینکه به درستی به آن بیندیشند ویا توجه داشته باشند ویا نظرات دیگران را بپرسند، انجام می دهند.ازاین روست که عدم توجه به تفاوتهای فردی ، بسیار خطرناک ودرعین حال تهدید کننده ی روابط درست اجتماعی است.

تفاوت‌ها، عامل جذب زوجین

همانطور که جنسهای مختلف از بسیاری جهات جاذب یکدیگر هستند، درجهت وجود تفاوتها نیز همدیگر را جذب می نمایند.تفاوتهای میان زنان ومردان دراساس تکامل دهنده وجود هر دوی آنهاست.هرکدام از آنها درنوع خود کامل نیستند وبرای کسب توازن زندگی وزیستی ، باید درکنار هم باشند وبه تکامل  خود بیندیشند.

اگر فرض کنید شما انسانی عصبی باشید و همیشه با تهاجم با دیگران برخورد نمایید، ممکن است باانسانی که درخود وساکت وآرام است جور دربیایید.

در زندگی های بادوام ، همیشه میان زن وشوهر تفاوت هایی بوده که وجود هرکدام ، تکمیل کننده آن تفاوتهاست.همین تفاوتها هستند که انسانها را به یکدیگر جلب می نمایند وزمینه ی سازش آنها را فراهم می آورند. وجود تفاوتها وسحروجادوی آنها ، به روابط دوجانبه معنا وارزش دیگری نیز می بخشد.

تفاوت‌ها را بشناسیم و بهتر زندگی کنیم (1)

زن ومرد با هم تفاوت دارند؛ نه بهترند ونه بدتر، بلکه متفاوتند

با اینکه  زن و مرد ، هر دو به یک گونه از موجودات تعلق دارند، هیچ اشتراک قابل ذکری بین آنها وجود ندارد.

آنان در دو دنیای متفاوت زندگی می کنند، ارزش گذاری متفاوتی دارند واز قوانین متفاوتی تبعیت می کنند.این را همه می دانند، اما افراد کمی به خصوص مردان ، حاضرند آن را بپذیرند. ومشکل درست همین جاست.تمامی زنان ومردان دارای هرفرهنگ، مذهب و نژادی که باشند، روش برخورد، کردار وعقاید همسرانشان را مانعی نفوذناپذیر تصور می کنند.

تفاوت‌ها از کجا شروع شد؟

زنان ومردان در طول تاریخ ، به طرز متفاوتی تکامل یافتند ؛ وگرنه امکان بقا برایشان وجود نداشت.مردان به شکار می رفتند وزنان آذوقه جمع آوری می کردند.مردان محافظت می کردند و زنان غذا آماده می کردند.نتیجه اش این شد که مغز واندام آنان کاملا متفاوت تکامل یافت.

مغز همزمان با بدن که باید برای کارکردهای خاصی شکل می گرفت، تغییر کرد. مردان قوی تر ودرشت تر از اغلب زنان شدند و مغزشان متناسب با وظایفشان رشد کرد.زنان اکثرا از این که مردان بیرون خانه بودند تا غذایی تهیه کنند وخودشان آتش را در غار روشن نگه می داشتند، راضی بو دند.مغز آنان درطول زمان متناسب وظایفشان رشد کرد.

پس از میلیون ها سال، ساختار مغز زنان ومردان به طور متفاوت برنامه ریزی شد. ما در این بین فهمیده ایم هر دو جنس ، اطلاعات را به شکلی متفاوت پردازش می کنند.آنان به شیوه های متفاوتی فکر می کنند واولویت ها، دریافت ها، ورفتارهای متفاوتی دارند.

حال که در این مقاله ، ضرورت شناخت علمی و منطقی تفاوت میان زن و مرد ، برایمان آشکار گردید ، در چندین مقاله ی بعد، به تفاوت های اساسی بین زوجین و دلیل علمی و روان شناختی  آن خواهیم پرداخت .

تفاوت هایی مثل اینکه: “چرا مردان قدرت عینی و زنان  قدرت ذهنی دارند ” و یا اینکه “چرا زنان از حرف زدن دست نمی کشند؟”

ادامه مطلب / دانلود

css.php