مطالب دسته بندی : سبک زندگی

بسیاری از ازدواج‌ها پیامد آشنایی دختر و پسر در محیط کاری است، در شرایطی بر حسب اصل مجاورت و همکاری زن و مرد به یکدیگر علاقمند شده و در نهایت تصمیم به ازدواج می‌گیرند یکی از مزایای این روش این است که دو طرف بر اساس یک نقطه مشترک یا همان شغل‌شان به یکدیگر علاقمند می‌شوند و گاهی این آشنایی‌ها و به دلیل رفتارهای ناشیانه خدشه‌دار شده و سر انجامی نخواهد داشت و ممکن است دو طرف در صورت رعایت نکردن برخی اصول، شرایط نامساعدی را برای یکدیگر فراهم نمایند.

آشنایی و ازدواج با همکار، آری یا خیر؟

در صورت علاقمند شدن به یک همکار رعایت نکاتی برای جلوگیری از هرگونه سوتفاهم ضروری به نظر می‌رسد:

اولین قدم

اولین قدم نشان دادن حسن نیت از ایجاد رابطه است منطقی است که بنا به دلایل متفاوت دختران و پسران به راحتی به ابراز علاقه دیگران امیدوار نشوند. گاهی احساسات زودگذر سبب آسیب وجهه شغلی و اجتماعی دو طرف می‌شود. اطمینان خاطر دادن به طرف مقابل و نشان دادن حسن نیت اساس شروع یک رابطه سالم است.

بهتر است قبل از اطمینان از استمرار رابطه هیچ یک از همکاران دیگر از علاقمندی دو نفر به یکدیگر با خبر نشوند در این صورت ممکن است با سخنان و شایعات روند آشنایی دچار مشکل شود گاهی اطرافیان آگاهانه و ناآگاهانه با سخنان و شایعه پراکنی ممکن است به روابط صدمه بزنند.

تحقیق کنید

قبل از هر چیز نیاز است دو نفر در مورد هم تحقیق کنند و از حسن نیت یکدیگر با خبر شوند. بهترین راه برای تحقیق بررسی‌های محل زندگی است. دوستان و رقیب‌های کاری منبع خوبی نیستند. ممکن است رقیبان بر نقطه ضعف‌های شخص تاکید کنند یا دوستان صمیمی بر نقاط قوتش بهترین گزینه همکارهای نزدیکی که بسیار صمیمی نیستند می‌باشند. در واقع آدم‌های خنثی بهترین منبع هستند. البته نباید فراموش کرد افرادی برای پرس و جو انتخاب شوند که سخنان و گفتگو‌ها را در میان بقیه همکاران فاش نسازند.

همدیگر را بشناسید

برای شکل گرفتن هر رابطه‌ای نیاز به آشنایی و شناخت بیشتر است پس از اطمینان از حسن نیت طرف مقابل باید دو طرف جلساتی جهت آشنایی بیشتر داشته باشند چهارچوب‌ها نباید فراموش شود ممکن است جواب یکی از دو طرف منفی باشد باید رابطه به گونه‌ای باشد که پس از بیان جواب منفی امکان ادامه همکاری وجود داشته باشد و دختر و پسر دچار ناراحتی در محل کار نشوند. متاسفانه برخی نیاموخته‌اند چگونه با حقایق کنار بیایند.

جوابتان منفی است؟

در مرحله بعد باید در صورت عدم پذیرش درخواست شرایطی برای دادن جواب منفی فراهم شود. طبیعتاً اگر فرد درخواست‌کننده در سمت بالاتری قرار داشته باشد شرایط پیچیده‌تر خواهد شد و زمانی شرایط دشوارتر می‌شود که دو طرف به قصد آشنایی بیرون رفته و صحبت کرده باشند.نه گفتن در چنین روابطی باید با صراحت کامل انجام شود. نباید برای جواب منفی دادن وجهه فرد را زیر سوال برد و یا تحقیر کرد و ضعف‌هایش را دلیل این جواب به شمار آورد. در این زمان باید ویژگی‌های مثبت فرد ذکر و گفته شود با وجود تمامی این خوبی‌ها، احساس می‌شود دو طرف نتوانند خواسته‌های یکدیگر را برآورند و دلایل به صورت واضح و شفاف ذکر گردد و تاکید شود از روزهای بعد تمایل بر این است که رابطه در حد همکار باقی بماند آنچه زنان و مردان در این مواقع باید بدان توجه فراوانی کنند این است که چنان که جواب منفی است از هر گونه دلسوزی پرهیز کنند.

عواقب دلسوزی

مسلماً پس از رد درخواست ازدواج طرف مقابل ناراحت شده و ممکن است رفتارهایی از خود بروز دهد که بدان وسیله ناراحتی خود را ابراز نماید. به عنوان مثال ممکن است شخص شاهد رفتارهای گوشه‌گیرانه، غیبت از کار و بی‌قراری باشد. متاسفانه در این مواقع اکثر افراد برای کاهش ناراحتی طرف مقابل سعی می‌کنند به نحوی از وی طلب بخشش کنند و در ذهن دچار احساس گناه می‌شوند.

آشنایی و ازدواج با همکار، آری یا خیر؟

در این حالت برای از بین بردن احساس گناه سعی می‌شود بیشتر جویای احوالش شوند و یا کارهایش را تسهیل کنند فارغ از اینکه این رفتار سبب دلگرمی مجدد طرف مقابل می‌شود و او را وارد بازی احساسی می‌کند. هر چند که شاید فقط این رفتارها برای آرام کردن باشد ولی می‌توان از آن بر داشت‌های متفاوتی کرد. برای جلوگیری از هر سوتفاهم بهتر است فرد گفتار و اعمالش را هماهنگ سازد و چنانچه محیط کاری آزارش می‌دهد سعی در جابه جایی و تغییر محل کاری خود داشته باشد.

 داخل نکردن مسائل عاطفی و کاری

از سوی دیگر ممکن است این علاقمندی به ازدواج منتهی شود در این صورت زوجین ویژگی‌های مثبتی در رابطه‌شان خواهند داشت. به عنوان مثال از شرایط کاری هم باخبر بوده و به خوبی یکدیگر را درک می‌کنند و با توجه به این که رفتارهای اجتماعی شریک زندگی را دیده اعتماد و اطمینان بیشتری خواهد داشت. در کنار تمامی مزایا باید مراقب بود که مسائل کاری وارد حریم خانه نشده و زندگی خصوصی را تحت تاثیر قرار ندهد.متاسفانه برخی نیاموخته‌اند روابط کاری و عاطفی را از هم منفک کنند زوجین بسیاری هستند که حتی در محیط منزل همچنان کشمکش‌ها و مسائل کاری را مطرح و رابطه خصوصی خود را پر تنش می‌سازند.

ادامه مطلب / دانلود

سکه دوزی‌ یکی از هنرهای دستی بلوچستان است‌ که‌ عموما خانواده‌های بلوچ از آن جهت‌تزئین رویه‌ ی رختخواب یا زینت گردن‌ شتر در موقع‌ عروسی‌ استفاده‌ می‌کنند و اغلب جهت‌زینت اطاق نیز به‌ دیوار می‌آویزند.

آشنایی با سکه دوزی

هنر سکه دوزی‌ در بلوچستان مانند سوزندوزی‌ دارای‌سابقه یی‌ طولانی‌ است‌ و تقریبا در تمامی‌ مناطق روستائی‌ استان رایج‌ می‌باشد و تولید و‌عرضه‌ ی آن جنبه محلی دارد و اگر داد و ستدی در این‌ خصوص صورت‌ بگیرد بیشتر در بین‌خود اهالی‌ است‌. مرغوبیت محصولات سکه دوزی‌ شده بستگی زیادی‌ به‌ مواد اولیه مرغوب‌دارد. مهمترین‌ موادی‌ که‌ در ساخت‌ محصولات سکه دوزی‌ شده بکار می‌رود عبارت‌ است‌ از‌ پارچه‌ هائی‌ که‌ دارای برق و جلا می‌باشد (مانند جرسه‌)، دکمه،، آینه، پولک‌، خرمهره و امثال‌آن.

در گذشته به‌ دلیل هم‌ مرز بودن‌ منطقه با کشورهای هند و پاکستان، اهالی‌ بلوچستان‌ این‌ نوع مواد اولیه را ابتدا از هندوستان و سپس از پاکستان وارد می‌کردند و به‌ همین‌جهت در مورد اصالت‌ این‌ هنر بومی‌ استان شبه و شک‌ فراوانی‌ وجود داشت‌ به‌ طوری‌ که‌‌بعضی از محققین و کارشناسان این‌ رشته آن را نشات گرفته از هنرهای دستی هند عنوان‌کرده‌اند در حالیکه به‌ هیچ وجه‌ چنین نیست و سکه دوزی‌ هنری صد در صد بلوچی‌ است‌ و‌دارای اصالت‌ بومی‌ بوده‌ و مختص منطقه ی بلوچستان می‌باشد و اگر مشابهت هائی‌ بین این‌‌هنر و انواع آن در کشورهای همجوار دیده می‌شود فقط به‌ جهت وجوه اشتراک فراوانی‌ است‌ ‌که اهالی‌ بلوچستان ایران با اقوام ساکن‌ در کشورهای مجاور از نظ‌ر قومیت، نژاد، زبان و‌فرهنگ دارند و لذا وجود این‌ تشابهات در هنر دستی ساکنین این‌ مناطق امری طبیعی است‌.‌

 آشنایی با سکه دوزی

 سکه دوزی‌ها، دو نوع است‌ یکی آنها که‌ برای آویختن ساخته می‌شوند و اغلب مجموعه‌ یی‌ از‌اشکال لوزی‌، مربع‌ و مثلث دارند که‌ برای این‌ کار پارچه‌ را به‌ شکلهای مورد نظ‌ر انتخاب کرده‌ ‌بنا به‌ سلیقه ی خود به‌ طرز بسیار زیبایی‌ روی‌ آن دکمه های سفید می‌دوزند و در لابلای‌دکمه های دوخته شده آینه های کوچک‌ و بزرگ‌ و پولک‌ قرار می‌دهند. و شکل بدیع‌ بوجود ‌میآورند.

محصولات تولیدی همان گونه‌ که‌ گفته شد بسیار جالب‌ بوده‌ و دارای اصالت‌‌میباشد و این‌ همان نوع سکه دوزی‌ هایی‌ است‌ که‌ هم‌ اکنون در اغلب فروشگاههای سازمان ‌صنایع‌ دستی ایران عرضه‌ شده و به‌ فروش‌ می‌رسد. اگر چه‌ در حال حاضر قسمت اعظ‌م‌ مواد ‌اولیه ی مورد نیاز این‌ نوع تولید از داخل‌ کشور تامین می‌گردد، ولی‌ هنوز قسمتی از مواد‌مورد نیاز این‌ صنعت مانند آینه های بزرگ‌ و کوچک‌ و برخی‌ از انواع پولک‌ها به‌ دلیل عدم‌تولید آنها در داخل‌، و فراوانی‌ و ارزانی‌ آن در پاکستان به‌ صورت‌ قاچاق از آن کشور وارد‌میشود.

در سالهای اخیر، سازمان صنایع‌ دستی ایران به‌ دلیل نقش این‌ صنعت در اقتصاد‌ منطقه و قابلیتهای آن در جهت ایجاد درآمد برای زنان و دختران روستائی‌ به‌ آن اهمیت‌ بیشتری داده‌ و جهت تشویق‌ روستائیان بلوچ به‌ فعالیت بیشتر‌ در این‌ رشته، اقدام به‌ خرید تولیدات سکه دوزی‌ شده ی صنعتگران استان نموده‌ است‌.‌

 آشنایی با سکه دوزی

مهمترین‌ مراکز تولید و عرضه‌ سکه دوزی‌، روستاهای اسکپه، پیپ، فنوج، چانف‌ و آهوران از ‌توابع‌ شهرستان ایرانشهر است‌ و سازمان صنایع‌ دستی ایران در عین حال بر حسب امکانات‌اقدام به‌ خرید تولیدات صنعتگران این‌ رشته از دیگر نقاط بلوچستان نیز می‌کند. در حال‌حاضر مدیریت‌ صنایع‌ دستی سیستان و بلوچستان در یک‌ کارگاه در اردوگاه افاغنه ی زاهدان ‌با تامین مواد اولیه مورد نیاز صنعتگران، راسا دست‌ به‌ تولید این‌ نوع کالا زده‌ و با نظ‌ارت‌‌مستمر سعی در بالا بردن‌ کیفیت و ایجاد تنوع در طرحها، با حفظ اصالت‌های بومی‌ و فرهنگی‌منطقه دارد. ‌

نوع دیگر سکه دوزی‌ که‌ تولید آن جهت ارائه‌ به‌ بازار فروش‌ چندان مقرون‌ به‌ صرفه‌ نیست‌ و معمولا جز در منازل‌ خود اهالی‌ در جائی‌ دیگر یافت‌ نمیشود، نوعی‌ است‌ که‌ بیشتر روی‌‌ رختخواب می‌اندازند و ساخت‌ آن شکل بخصوصی دارد که‌ بر روی‌ قطعه یی‌ بافته شده از‌پشم به‌ طول تقریبی ۳ متر و عرض ۵۰ سانت‌ در متن طرح مورد نظ‌ر دکمه می‌دوزند، در‌لابه‌لای دکمه های خر مهره و آینه های ریز و درشت‌ را جا داده‌ اطراف آن را می‌پوشانند. و از‌یک طرف سراسر طول محصول را با منگوله‌ هایی‌ از پشم زینت می‌دهند. این‌ سکه دوزی‌ها‌سنتی بوده‌ و تهیه ی آن برای خانواده‌های بلوچ هزینه ی بسیاری‌ در بر دارد زیرا مواد زینتی‌آن نسبت به‌ آویزهای دیواری‌ خیلی بیشتر است‌ و گرانتر هم‌ تمام می‌شود.

مرغوبیت این نوع سکه دوزی‌ها بستگی مستقیم با وضع‌ مالی‌ خانواده‌ ی تولید کننده و سلیقه ی سازنده‌دارد و از طرفی‌ دارا بودن‌ تعداد بیشتر سکه در منزل هر فرد نیز معرف وضع‌ مالی‌ خوب آن ‌شخص می‌باشد.‌

ادامه مطلب / دانلود

بادهای سرد پاییزی و آلودگی هوا دست به دست هم می‌دهند تا تمام رطوبت پوست را بیرون بکشند و پوستی خشک و چروکیده بر جای بگذارند. لب‌ها هم به عنوان یکی از حساس‌ترین قسمت‌های بدن بی‌نصیب نیستند زیرا بیشتر از هر موقع سال پوست‌پوست و خشک می‌شوند البته در خشکی لب‌ها خود ما هم بی‌تقصیر نیستیم چرا که بسیاری از عادت‌های ما علت خشکی، سوزش و حتی دردناکی لب‌هاست.

اصول مراقبت و زیبایی لب ها

با شناسایی این عادت‌ها می‌توانید تا حد زیادی از این خشکی بیش از اندازه جلوگیری کنید، از طرف دیگر درمان‌هایی وجود دارد که می‌تواند این خشکی را کاهش دهد. در اینجا سعی کرده‌ایم تمام علت‌ها و درمان‌ها را یک‌جا برای شما جمع کنیم تا بتوانید بر این مشکل آزاردهنده غلبه کنید.

به لب‌ها زبان نزنید

وقتی با زبان‌تان لب‌های‌تان را مرطوب می‌کنید در همان موقع احساس خوشایندی برای‌تان به وجود می‌آید و احساس خنکی و رهایی از خشکی می‌کنید اما این کار مشکل شما را حادتر می‌کند چون بزاق روی لب‌ها به سرعت تبخیر می‌شود و در نتیجه آن، لب‌های‌تان خشک‌تر از قبل می‌شوند. علاوه بر اینها بزاق شما دارای آنزیم‌های مهمی است که کارکرد آنها تمیز کردن دهان و هضم غذاهاست و این آنزیم‌ها می‌توانند برای لب‌ها مضر باشند.

پماد مناسب لب چگونه است؟

اگر هنوز یک پماد مناسب لب (بالم لب) ندارید به دنبال خرید پمادی بروید که درون آن موادی چون موم، وازلین (petroleum jelly) و پارافین وجود داشته باشد. این مواد به خوبی رطوبت را درون خود نگه می‌دارند و مثل بالم‌‌های سبک و نازک نیستند که رطوبت از میان آنها به سرعت تبخیر ‌شود. اگر احساس می‌کنید که لب‌های‌تان خیلی ملتهب و خشک و دارای سوزش هستند، آلو‌ورا می‌تواند به شما کمک زیادی کند. این گیاه دارای خواص التیام‌دهنده زیادی است که می‌تواند بسیاری از التهابات خفیف و از جمله آفتاب سوختگی را درمان کند. هم به صورت موضعی می‌توانید از آن استفاده کنید و هم به صورت خوراکی.

البته توجه کنید استفاده از کرم ضدآفتاب روی لب‌ها نیز بسیار ضروری است حتی اگر زمستان باشد. باید توجه کنید که بالم‌هایی(پماد لب) وجود دارد که ظاهری فریبنده دارند اما مواد درون آنها لب‌های شما را خشک‌تر می‌کنند. اسید سالیسیلیک که درمان خیلی خوبی برای آکنه است، می‌تواند لب‌های شما را به شدت خشک کند، درون کرم‌های ضدآکنه موادی است که جوش‌ها را خشک می‌کند در نتیجه این کرم‌ها دقیقا همین تاثیر را روی لب‌های شما می‌گذارند و آنها را خشک می‌کنند بنابراین مواظب باشید با لب‌های‌تان تماس پیدا نکنند. کرم‌هایی که دارای منتول(نعناع) و کافور هستند با اینکه خواص التیام‌دهنده‌ای دارند ولی می‌توانند باعث به وجود آمدن مشکلاتی شوند. از هر کرمی که دارای مواد عطری یا سیلیکونی است هم اجتناب کنید چون این مواد رطوبت لب‌های شما را می‌گیرند.

چـرا لـب ها حـساس ترند؟

پوست بدن به طور کل از 3 لایه تشکیل شده است؛ اپیدرم یا لایه بالایی پوست، درم یا لایه میانی پوست و هیپودرم یا لایه پایینی پوست. ضخامت لایه بالایی یا اپیدرم در ناحیه ی لب‌ها بسیار کم و نازک بوده و در برخی اشخاص نیز کلا این لایه وجود ندارد. به همین دلیل لب‌ها مستعد آسیب دیدن و از دست دادن حرارت سطحی هستند. رنگ سرخ لب‌ها مربوط به شبکه عروقی گسترده‌ای است که در این ناحیه وجود دارد. لب‌ها فاقد رنگدانه ملانین هستند که به طور طبیعی در پوست سایر مناطق بدن وجود دارد و به همین دلیل در قبال تماس با نور خورشید و آسیب‌های ناشی از اشعه ماورای‌بنفش موجود در آن بسیار بی‌دفاع و حساس هستند و به سادگی می‌سوزند.

چرا لب ها خشک می‌شوند؟

یکی از شایع‌ترین مشکلات لب‌ها خشکی و ترک‌خوردگی آنهاست که گاهی چنان شدید می‌شود که در زندگی روزمره اختلال ایجاد می‌کند.

از علل مهم خشکی لب‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

افرادی که به دلیل پولیپ یا انحراف تیغه میانی بینی یا سایر علل انسدادی بینی ناچار به تنفس از راه دهان هستند، زندگی یا سفر به نواحی خشک و کم رطوبت، روزه‌داری و کاهش مصرف آب به‌خصوص در فصول گرم سال، مصرف داروی ایزوترتینوئین یا سایر مشتقات ویتامین A خوراکی، استفاده از دخانیات به‌خصوص سیگار کشیدن، تماس با مواد خوراکی حساسیت‌آور و سوزاننده با پوست لب‌ها، تماس مکرر و طولانی‌مدت با نور خورشید یا وزش باد و کسانی که به شکل وسواسی عادت به زبان زدن لب‌ها یا کندن پوسته لب‌های‌شان دارند.

کدام کرم‌ها برای لب مفید است؟

استفاده از کرم‌های مرطوب‌کننده لب‌ها که ترجیحا حاوی ضدآفتاب با فاکتور محافظتی برابر یا بیش از 15 باشند می‌تواند در کنترل خشکی و پوسته‌پوسته شدن لب‌ها تاثیر بسزایی داشته باشد. این ترکیبات اغلب حاوی سرامیدها، مشتقات پارافین و اوسرین، کره کاکائو یا عصاره آلوورا هستند که به بازسازی پوست آسیب‌دیده کمک کرده و ظاهر خشک و ترک‌خورده لب‌ها را بهبود می‌بخشند.

رژلب‌های فاقد رنگ یا رنگی نیز جزو درمان‌های موثر در از بین بردن خشکی لب‌ها محسوب می‌شوند و استفاده از آنها به شرطی که در مصرف آنها زیاده‌روی نشود و از مکیده شدن یا خوردن این رژلب‌ها خودداری شود، مفید است. شایان ذکر است که رژلب‌های حاوی ترکیبات مرطوب‌کننده و ضدآفتاب و دارای خاصیت چرب‌کنندگی بر رژلب‌های عادی ارجحیت دارند و باعث نگهداری رطوبت لب‌ها و ممانعت از تبخیر می‌شوند.

این عادت‌ها را کنار بگذارید

مهم‌ترین اصل در از بین بردن خشکی پوست لب‌ها در ابتدا شناسایی علت ایجاد خشکی است. اگر علت خشکی لب‌ها، تنفس دهانی به یکی از دلایلی باشد که در بالا ذکر شده‌ است، باید با جراحی یا دارودرمانی در رفع انسداد بینی کوشید. مصرف سیگار و سایر دخانیات باید به حداقل رسیده و ترجیحا قطع شود. هر نوع دارویی باید با نظر و اجازه پزشک صورت پذیرد به‌خصوص داروی ایزوترتینوئین و مشتقات ویتامین A که شدیدا پوست را خشک می‌کنند. به کودکان یا افرادی که عادت به زبان زدن لب‌ها و مرطوب کردن آنها دارند، باید توصیه کرد این عادت را کنار بگذارند.

لازم به یادآوری است ذرات بزاق خاصیت جذب و انعکاس اشعه ماورای‌بنفش را داشته و می‌توانند شدت آسیب به پوست لب را افزایش دهند. خودداری از تماس با مواد غذایی محرک و شست‌وشوی مرتب لب‌ها و خشک کردن آنها با دستمال کاغذی لطیف می‌تواند اثرات تحریکی خوراکی‌ها را کاهش دهد.

آیا لب‌ها به لایه برداری احتیاج دارند؟

لب‌های شما نیز همچون پوست‌تان نیاز دارند به صورت روزانه از شر سلول‌های مرده خلاص شوند. راه‌های زیادی برای این کار وجود دارد، شاید بتوان گفت یکی از ارزان‌ترین و تاثیرگذارترین راه‌ها استفاده از شکر است، البته نمک نیز همان کار را می‌کند به شرط اینکه جراحت خاصی روی لب‌های‌تان نباشد. ابتدا لب‌های‌تان را با وازلین یا روغن زیتون چرب کنید، سپس با انگشت حلقه خود مقداری شکر را آرام روی لب‌های‌تان بمالید تا ذرات ریز شکر روی لب‌ها حرکت کنند، سلول‌های پوستی شکلی شبیه الماس دارند بنابراین اگر فقط مقداری شکر روی لب‌ها بگذارید و لب‌ها را به هم بمالید هیچ فایده‌ای ندارد. یک راه دیگر هم این است که کمی وازلین را با شکر مخلوط کنید و با مسواک روی لب‌های‌تان بمالید.

چه زمانی به پزشک مراجعه کنید

نکته‌ای که گفتن آن ضروری به نظر می‌رسد این است که گاهی خشکی لب‌ها به خودی خود می‌تواند علامتی از بیماری‌های جدی و گسترده پوستی از قبیل پسوریازیس یا لیکن پلان یا اگزما یا علامتی از بیماری‌های داخلی مانند کم‌کاری تیروئید یا کمبود ویتامین‌ها یا کلسیم باشد و در صورتی که این حالت با استفاده از مرطوب‌کننده‌ها و ضدآفتاب‌ها برطرف نشد، بهتر است با پزشک متخصص پوست در مورد رویکرد صحیح تشخیصی و درمانی مشاوره شود. یک‌روش دیگر این است که خیلی آرام بنشینید، دهان‌تان را باز کنید و لب‌ها را به سمت بیرون جمع کنید، بعد سعی کنید لب بالایی را به بینی‌تان برسانید، حالا تا 10 بشمارید و سپس استراحت کنید. ‌این کار را 5 بار انجام دهید.

از حجم دهنده ها استفاده نکنید

استفاده مکرر از صابون و مواد شیمیایی دیگر مثل محصولات آرایشی غیر استاندارد و رژلب‌ می‌تواند موجب حساسیت پوست لب ‌شود. البته پوسته شدن لب در بیماری‌هایی مانند حساسیت و اگزما شایع‌تر است و می‌تواند حتی به علت تماس موادی نظیر لیموترش و پرتقال به وجود آید. بهتر است مراقب حجم‌دهنده‌های لب باشید چون در آنها اغلب موادی به‌کار رفته که عمدا باعث تحریک و التهاب لب شده و آن ‌را بزرگ‌تر و پرتر نشان می‌دهد. از طرف دیگر برخی متخصصان معتقدند تماس لب با خمیردندان و استفاده از پروتزهای دندان هم می‌تواند باعث خشکی‌های شدید و خارش لب ‌شود بنابراین سعی کنید مارک‌های مختلف خمیر دندان را امتحان کنید. شاید به خمیر دندان خود حساسیت داشته باشید.

قارچ ها هم مقصرند

اگر خشکی‌ای در گوشه‌های لب باشد و سبب ترک خوردن، قرمز شدن و سوزش شدید شود ناشی از عفونت‌های قارچی است و در برخی مواقع نیز ترک‌خوردگی‌های مزمن در خط میانی لب تحتانی به وجود می‌آید که در کودکان شایع‌تر است و با چرب کردن برطرف نمی‌شود؛ یعنی باید از پمادهای آنتی‌بیوتیک استفاده شود.

ادامه مطلب / دانلود

همیشه مردها، ماهها، و حتی سالها زمان صرف می کنند تا شخص مورد نظر خودشان را پیدا کنند. اما ممکن است که نظرشان برگردد و منصرف شوند و حتی با شخص جدیدی آشنا شوند. فاکتورهایی که برای ازدواج وجود دارند مانند معماهای حل نشده هستند.


ویژگی های مهم دختران پرخواستگار

فهمیدن این فاکتورها برای خانم ها کمی سخت است اما مردها همیشه به دنبال آنها هستند.

در زیر ما 4 رفتار کلیدی که پسرها را به ازدواج با دخترها ترغیب می کند آورده ایم:

1- پرانرژی‌ها و بانشاط‌ها

دخترانی که شخص مقابلشان را به هیجان می آورند همیشه محبوب هستند. یک دختر با نشاط، با غافلگیر کردن و انجام دادن کارهای غیر منتظره می تواند طرف مقابلش را به هیجان بیاورد. همیشه علایق جدید از خودتان نشان دهید و خودتان را به شکل های مختلف به او بشناسانید. هرگز نگذارید زندگی تان راکد و ساکن پیش رود. ریسک پذیر باشید و همیشه از تجربه های جدید استقبال کنید. اشتیاق و هیجاناتتان را بروز دهید و سعی کنید او را به وجد بیاورید. در یک کلام، خسته کننده نباشید.

2- مستقل‌ها و مغرورها

منظورمان از غرور، خودپسندی و کله شقی و خودبرتر بینی نیست. غروری که عزت نفس را در پی داشته باشد، همیشه مطلوب است و به شما شخصیت می دهد. دخترهایی که استقلال و عزت نفسشان را نگه می دارند حتی وقتی رابطه شان با تغییرات جدی مواجه می شود، برای پسرها کشش و جاذبه بیشتری برای ازدواج دارند. مردها از خانم هایی که به آنها وابسته هستند، می ترسند. یک مرده ایده آل رابطه ای را بین خود و همسرش دوست دارد که ثابت و پابرجا و بدون وابستگی باشد. برای خودتان، زندگی شخصی تان، تحصیل، دوستان و علایق تان وقت بگذارید. البته مراقب باشید که این وقت گذاشتن منجر به کم گذاشتن در زندگی تان نشود. به این ترتیب شما می توانید هم زندگی فردی تان را حفظ کنید و هم زندگی مشترکتان را.

3- زنان خانواده

بین وابسته نبودن و کناره گیری خط و مرزی وجود دارد. مردها با زن‌هایی که مرتبا به آنها نشان می دهند که در کنار آنها هستند سازگاری دارند. مردها کسی را می خواهند که همیشه درکنارشان باشد. البته این به این معنی نیست که زنها برای شوهرانشان مادری کنند یا در تمام جزئیات زندگی از آنها حمایت کنند. بلکه بیشتر باید به او ثابت کنید که در کنارش هستید و با او همکاری می کنید. مردها دنبال زنی هستند که نشان دهد زن خانواده است. برای پدر و مادر و روابط فامیلی ارزش قایل است و خودش هم می تواند در عین همسر خوب بودن، مادر خوب و مهربانی باشد.

4- بلندپروازها

مردها دوست ندارند که همسرشان مانند سرباز و فرمانده باشند و مدام از همسرشان دستور بشنوند. مثل کمک به رسیدن به اهدافشان به صورت مستقیم و حتی به اجبار. مردها دوست دارند در هر تلاشی که می کنند پیروز شوند و خانم ها هم به آنها اجازه دهند و از اعتراض به آنها دوری کنند. یک مرد خانمی که او را در کارها و اهدافش تشویق می کند تا به علایقش برسد و بهترین باشد، تحسین می کند. این به معنی کمک کردن و همکاری با همسرانتان است. اهداف بلند و دست یافتنی برای زندگی تان داشته باشید و هیچ وقت اجازه ندهید زندگی تان از هدف خالی شود.

ادامه مطلب / دانلود
هر چند که انسانها در طول تاریخ اشتباهات کوچک و بزرگ زیادی را در راه رسیدن به موفقیت مرتکب شده‌اند، اما چیزی که مایه تعجب و شگفتی است این است که این اشتباهات به کرات در حال تکرار بوده، هستند و شاید در آینده‌ای نه چندان دور دوباره توسط نسل بعدی انسانها تکرار شوند! با کمی مطالعه و تحقیق در مورد این اشتباهات به این نتیجه می‌رسیم که متأسفانه به جای اینکه میزان اشتباهات با افزایش درک و آگاهی انسانها کاهش پیدا کند، روز به روز در حال افزایش است. هر چند که انسان در حال حاضر در حال گذران عمر خود در عصری است که به نام عصر فضا نام گرفته است.

ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺎﺕ ﺗﻜﺮﺍﺭی ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ما!

ندیدن عواقب و پیامدها

اغلب اعمال انسانی به صورت مقطعی و بدون فکر به آینده صورت می گیرد. انسان های بیشماری وجود دارند که بدون تفکر و پیش بینی عواقب احتمالی اعمال خود تصمیم به کاری می گیرند و در آخر هنگامی که شکست به سراغ آنان می آید انگشت اتهام خود را به سوی دیگران نشانه می روند. متأسفانه هنگامی که انگشت اتهام خود را به سمت دیگران نشانه می گیرم و آنان را به عنوان عاملان اصلی شکست هایمان معرفی می کنیم فراموش می کنیم که یک انگشت به سوی آنها و سه انگشت به سوی خود ما اشاره می کند، اما ما فقط آن یک انگشت را می بینیم!

در اندیشه گذشته

می گویند گذشته چراغ راه آینده است، اما این به این معنی نیست که اگر گذشته موفقی نداشته اید در آینده نیز بدبخت خواهید بود. به جای اینکه بیشتر زمان خود را صرف فکر کردن به گذشته کنید خود را ترغیب کنید که به آینده مثبتی فکر کنید. گذشته همان طور که از اسم آن پیداست گذشته و به تاریخ پیوسته است. به جای فکر کردن به ناکامی های گذشته برای آینده خود برنامه ریزی کنید، اما فراموش نکنید که نباید تار و پود آن از جنس گذشته باشد. برنامه ای می تواند شما را به خوشبختی برساند که تار و پود آن از جنس آینده و امید به موفقیت باشد. هنگامی که برای خود برنامه ریزی می کنید به یاد داشته باشید که خود شما مسئول تک تک اعمالتان هستید، پس هنگام تصمیم گیری یک چشمتان را هم به آینده بدوزید.

سطحی نگری یکی از بزرگترین دلایل شکست انسان این است که معمولا از روی ظاهر رقبای خویش در مورد توانایی آنان قضاوت می‌کند. هیچ کسی را در هیچ مقام و شأنی نباید دست کم گرفت. فراموش نکنید که ذهنیت منفی نسبت به دیگران هرگز نمی‌تواند باعث موفقیت شما گردد. در هر کجای این دنیا که زندگی می‌کنید، درسی از ایمان برای شما در نظر گرفته شده، فقط باید چشم‌هایتان را باز کنید و با تأمل به آنها نگاه کنید. از مناظر زیبای طبیعت گرفته تا کوچک‌ترین ماهی دنیا که در اعماق اقیانوسی تاریک زندگی می‌کند، هر کدام درسی از ایمان را در خود پنهان کرده‌اند. تنها چیزی که انسان به آن نیاز دارد، اطاعت است. خداوند به تعداد تک تک انسانها راهی برای رسیدن به موفقیت ترسیم کرده است.

هر کسی فقط باید به دنبال راه خودش باشد. تنها در صورتی می‌توانید راه حقیقی‌تان را در زندگی پیدا کنید که قبل از اینکه به سهم مادی خود از دنیا بیندیشید به این فکر کنید که هستید و هدف از خلقت شما در این دنیا چه بوده است. باید به پاسخ این سۆال برسید که خلق این همه زیبایی برای چه بوده و در عوض خداوند از شما چه انتظاری دارد؟ علت اینکه بیشتر انسانها در زندگی شکست می خورند این است که قبل از اینکه به این موضوع بیندیشد که کیستند و برای چه آمدند به دنبال سهم مادی خویش از دنیا می‌گردند و زمانی متوجه اشتباه خویش می‌گردند که دیگر زمانی برای جبران باقی نمانده است.

عبرت نگرفتن از شکست

برای رسیدن به موفقیت باید به مطالعه شکست ها پرداخت. باید همانند کیمیاگران قدیم که در جست وجوی راهی برای تبدیل فلزات به طلا بودند در جست وجوی هنری بود که بتوان به کمک آن از شکست هایمان برای موفقیت های حتمی آینده مان پله بسازیم. نام اشخاصی مثل بتهوون و هلن کلر و…. تا دنیا باقیست بر زبانها خواهد ماند، زیرا آنها در ذهن خود رویایی دیدند و برای تبدیل آن به واقعیت از هیچ تلاشی کوتاهی نکردند .

محدود دیدن

هیچ وقت فکر نکنید که به انتهای خط رسیده‌اید و دیگر کاری نمانده که شما انجام نداده‌اید. تا انسان انسان است و دنیا دنیاست همیشه فرصت برای انجام کارهای خاص وجود دارد. هیچ مرزی و مانعی برای انسانهای بااراده وجود ندارد. و با تمام کردن تحصیلات آکادمیک دست از تحصیل و پرورش ذهن خود برنمی‌دارند. متأسفانه چنین قبول کرده‌ایم که خواندن و مطالعه کردن فقط به منظور قبولی در امتحان و کسب مدرک بالاتر است و هنگامی که مدرک می‌گیریم نیاز به مطالعه تمام می‌شود! چنین تفکری نشانه سقوط شما در آینده‌ای نه چندان دور است.

اهداف شما قربانی افکار دیگران

تاریخ نشان داده است که انسان های موفق کسانی بوده اند که حاضر نشده اند افکار خود را به هیچ قیمتی به دیگران بفروشند. افراد موفق تاریخ همواره از میان انسان هایی برخاسته اند که افکار متفاوت و درستی را برای خود برگزیده اند و برای اثبات صحت و درستی آنها واقعاً تلاش کرده اند. انسانها اکثراً خود را قربانی افکار منفی دیگران می کنند. نتیجه چنین اقدامی این است که دیگران به راحتی می توانند افکار خود را به شما تحمیل کنند.هیچ کس مایل نیست که به او امر و نهی کنند و به او بگویند که باید چگونه زندگی کند. یکی از علائم اختصاصی افراد اهل عمل این است که آنها هیچ علاقه ای به کنترل دیگران ندارند. شما باید این حقیقت را همواره به خاطر داشته باشید که خودتان باید باغبان زندگی تان باشید. هرگز سعی نکنید که سبک زندگی خود را به دیگران تحمیل کنید، حتی اگر شما خوشبخت ترین انسان روی زمین هستید هیچ وقت آنها را وادار نکنید که مانند شما زندگی کنند. خودتان را از این افکار زائد که دیگران چه باید بکنند یا نکنند خلاص کنید. زمانتان را صرف اجرای طرح های زندگی خودتان کنید و کمتر دیگران را به پیروی از نحوه زندگی خود مجبور کنید.

ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺎﺕ ﺗﻜﺮﺍﺭی ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ما!

فکر کردن به محدودیت‌ها قبل از اقدام به عمل

یکی از نوابغ تاریخ با عمل خود این تفکر زائد را بی‌اعتبار کرد که برای رسیدن به موفقیت باید از امکانات برخوردار بود. گاندی با ایمانی که به موفقیت داشت توانست کاری انجام دهد که برای همیشه نام او را در تاریخ بشر زنده نگاه خواهد داشت. او در مقایسه با همه هم عصران خود از قدرت بالقوه بیشتری برخوردار بود و این در حالی بود که او از مبانی ظاهری قدرت مانند پول ، ابزار جنگی ، سرباز و… هیچ بهره‌ای نداشت. او توانست بذر ایمان را در ذهن 200 میلیون انسان بکارد و آنها را علیه دشمن بسیج کند و باعث استقلال کشورش گردد. او فراموش نکرده بود که لزوما همیشه قوی‌ترین‌ها یا ثروتمندترین‌ها ، پیروز نمی‌شوند. پیروز کسی است که فکر می‌کند می‌تواند پیروز شود.

باز کردن ذهن به روی هر نوع فکر

ذهن انسان مانند کندوی زنبور است. هیچ زنبور آلوده ای حق ورود به کندو را ندارد و هنگام ورود توسط نگهبانان کندو کشته می شود. اگر شما هم می خواهید طعم ثروت و موفقیت را بچشید باید کندوی مغز خود را با افکار شاد و سالم پر کنید تا بتوانید احساس نشاط و شادابی را از آن به درون زندگی تان منتقل کنید. متأسفانه کندوی مغز انسان هیچ نگهبانی ندارد که مانع از ورود افکار آلوده به ذهن شوند. شما برای انتخاب افکارتان حق انتخاب دارید ولی فراموش نکنید که ضمیر ناخودآگاه انسان تفاوتی میان اندیشه های مخرب و سازنده قایل نیست. هرچه به او بدهید با آن تغذیه می شود. همه چیز به این بستگی دارد که به چه افکاری اجازه ورود به ذهن می دهید. زمان آن رسیده است که ویزای اقامت افکار منفی را در ذهنتان باطل کنید و آنها را از ذهن خود خارج کنید به یاد داشته باشید که افکار انسان قدرتی معادل نیروی برق دارند. اگر از نیروی برق درست استفاده کنید می توانید باعث پیشرفت صنعت گردد در حالی که در صورت کاربرد غلط می تواند جانتان را از شما بگیرد.

حرف آخر چند هزار سال قبل پیشینیان برجسته ما روی همان خاکی راه می‌رفتند که ما امروزه راه می‌رویم، از همان هوایی تنفس می‌کردند که ما امروز تنفس می‌کنیم (آلودگی را فراموش کنید)، و از گرمای همان خورشیدی برای رشد محصولاتشان استفاده می‌کردند که امروز ما استفاده می‌کنیم. برای رسیدن به موفقیت باید به مطالعه تاریخ پرداخت و اسرار پیروزی بزرگان تاریخ را لابه لای صفحات پر گرد و غبار آن خارج کرد. هدف از مطالعه تاریخ باید رسیدن به این فهم باشد که این متفکرین می‌خواستند که ما با چه چیزهایی آشنا شویم و از چه مسائلی برای رسیدن به موفقیت فاصله بگیریم.

این ضرب‌المثل فرانسوی را به یاد داشته باشید که: غیرممکن غیرممکن است. شما می‌توانید افکار منفی که همانند خاری هستند از مغزتان خارج کرده و به جای آن گل سرخ بکارید. در زمان چیدن خارها ممکن است سختی‌های زیادی را تحمل کنید، اما به این موضوع ایمان داشته باشید که اگر بتوانید سختی این کار را تحمل کنید، به زودی صاحب باغی می‌شوید که بوی خوش گلهای آن تمام زندگی شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

ادامه مطلب / دانلود
وقتی کوچکتر بودیم همیشه مراقب وسایل واسباب بازی هایمان بودیم تا مبادا کسی به آن دست بزند و یا خراب شود هرچقدر بزرگتر شدیم یادگرفتیم که از آن چیزهایی که دوست داریم به دقت و هوشیاری مراقبت کنیم.

زن خانه دار بهتر است یا شاغل؟

وقتی کوچک تر بودیم چیزهایی برایمان مهم بود که با بزرگ شدنمان کم کم برایمان بی اهمیت شدند ویا درجه کمتری از اهمیت را برایمان داشتند چرا که ارزش ها و بهترین ها را شناختیم و حاضر نبودیم برای چیزهای کم ارزش مراقبه ای در نظر بگیریم، این موضوع در زندگی ما انسان ها ادامه پیدا کرد تا زمانی که نقش همسر بودن را در زندگی پذیرفتیم و این پذیرش برای ما ارزش های عالی ومقدسی را در پی داشت.  معمولا وقتی دخترها یاد گرفتند که بزرگ شوند و از علاقه خود به عروسک واسباب بازی های زیبایشان مسئولیت همسر بودن را بپذیرند، بزرگ ترها مخصوصا پدربزرگ ها و مادربزرگ ها همیشه این نصیحت را به آنها گوش زد می کردند که مراقب مردانتان باشید تا همیشه برای شما باشند. مبادا غم و غصه و دردهایشان را به بیرون خانه ببرند که در این صورت شما به زودی رقیبی را خواهید داشت که ممکن است زندگی زناشویی چند ساله تان را ویران کند همیشه همراه وهمدم مردانتان باشید تا مردتان به غیر از شما به  دیگری فکر نکنند.

شاید آن روزها باید زنان بیشتر باید مراقب از دست دادن مردانشان می بودند و مردان ترسی برای از دست دادن همسرشان نداشتند که البته این به شیوه زندگی در گذشته بر می گردد.

شرایطی که پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و حتی پدر و مادرانمان زندگی می  کردند مثل امروز نبوده است، امروزه پیشرفت تکنولوژی و فناوری اگر چه بشریت را خوشحال کرد اما زندگی او را دچار طوفان و ناهمواری هایی کرد که مسیر صحیح و طبیعی زندگی را دگرگون ساخت.

تنوع در ساختار زندگی، تبلیغات سمعی و بصری دراین راستا به همراه حضور مجازی خانواده ها در آداب رسوم ملل و کشورهای مختلف و الگو پذیری از فرهنگ های مختلف گاها برداشت ناصحیح و غیر اختیاری اعضای خانواده از شیوه های زندگی در دیگر کشورها روند زندگی خانواده های ایرانی را دست خوش تحول و تغییر نسبت به گذشته کرده است.

در گذشته  مردان  خانواده ایرانی برای امور خارج از منزل تعریف شده بودند وزنان برای خانه وخانواده لذا دختری که آشپزی و خیاطی و گلدوزی وبافتنی و… بلد بود همان دختری بود که از هر انگشتش یک هنر می ریخت و دختران آن دوره برای این امتیاز از هم پیشی می گرفتند .

یکی از گزینش ها برای انتخاب همسر از سوی خانواده ها، مخصوصا خانواده های صاحب امتیاز از لحاظ مادی و شهرت و مقام، دختری با چنین امتیاز و کمالات بود نقش کلیدی و مه بانوان در گذشته تا آن حد بود که حساسیت نسبت به از دست دادن آنها کمتر از مردان بود که این موضوع را به راحتی در نصایح بزرگ تر ها می شد فهمید لذا  اگر کمی به زندگی گذشتگانمان برگردیم خواهیم دید که پزشکان موفق، تجار با نام ومردان بزرگ تاریخ ایران زنانی هنرمند در اداره زندگی زناشویی و همسرانی همراه داشتند . دکتر قریب، دکتر حسابی و دکتر جلال احمد از جمله این نمونه ها هستند.

به هر حال  زمانه تغییر کرد و خواه ناخواه فرهنگ بیگانه وارد زندگی مردمانی آرام ،دیندار و مهربان شد فرهنگ اسلامی و سنت دیرینه زندگی ایرانی کم کم رنگ عوض کرد و امروزه فرهنگ حضور زنان در بیرون از محیط خانواده ،تحصیلات عالیه برای بانوان وامکان دست یافتن آنها  به مشاغلی سنگین برای جامعه و خانواده ها امتیازی بود که غیر از آن را محدودیت برای زن و سرخوردگی وحتی پایین آوردن شان و منزلت زن می دانست.

این موضوع گرچه در ابتدای امر اثرات مخرب و ناگوار خود را نشان نداد اما به مرور زمان زندگی زناشویی و بنیان زندگی را دچار تزلزل وآسیب هایی کرد. بعضی معتقد هستند حضور زنان در جامعه صحیح نبوده واساس خانواده امروزه مانند گذشته پایدار نیست واز آسیب در امان نیست.

سوال مهم و اساسی آن است که چرا آسیب پذیری خانواده امروزه بیشتر از گذشته شده است آیا ورود زن به عرصه های مختلف اجتماعی علت آسیب پذیری خانواده و در راستای آن جامعه شده است؟

منتظر نظرات‌تان هستیم…..

ادامه مطلب / دانلود

فرهنگ سنتی ایران می گوید بزرگتر بودن مرد در ازدواج یک ارزش است و حتی در محافل و مناطق روستایی هم، شعرهایی در این خصوص سروده اند، بنابراین این گونه به نظر می رسد که اگر این ازدواج ها محکم نباشد، در مدت کوتاهی با شکست مواجه می شود.جامعه شناسان دلایل گوناگونی را در این خصوص برمی شمارند.

چرا باید مرد از زن بزرگتر باشد؟!

آنان معتقدند رشد علمی و فرهنگی زنان و به دست گرفتن بازار کار و کسب و دیگر موفقیت های اجتماعی در رشد آنان و تمایل مردهای جوان برای ازدواج با آنان نقش داشته است، اما از سوی دیگر، افزایش سن ازدواج و بعد اقتصادی، از مهمترین عوامل چنین پیوندهای زناشویی است.

ازدواج زن با مردی که از خودش کوچکتر است، از دید جامعه شناسان غیر از بُعد اقتصادی، به مسائل عاطفی و احساسی مربوط است. برخی جوانان با توجه به بالا بودن هوشی که زن در برخی موارد دارد، ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند و ترجیح بدهند با زنی ازدواج کنند که حتی تا 10 سال از خودشان بزرگتر است. بخصوص که در یک سن خاص زن خیلی بهتر می تواند مرد را رام کند. اگر آن زن از موقعیت اجتماعی و اقتصادی خوبی هم برخوردار باشد که این کار آسان تر انجام می گیرد، زیرا پسرانی که حداقل لوازم زندگی را دارند برای فرار از به دست آوردن این امکانات، ترجیح می دهند چنین ازدواج هایی داشته باشند.

در ازدواجی که مرد بر پایه عشق و یا ثروت خود را راضی کرده است که با زنی بزرگتر از خود ازدواج کند دو حالت پیش می آید: یا زن حاکم خانواده می شود و یا این مرد است که از قدرت برخوردار است. زیرا مردی که با توجه به شرایط اقتصادی زن ازدواج کرده است، برنامه ریزی می کند که چگونه از آن استفاده کند. در چنین شرایطی معمولاً جوان بودن خود را بهانه ای برای اخاذی قرار می دهد و زن نیز کوتاه می آید.

دردسرهای ازدواج با فاصله سنی معکوس

از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است،بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند. حال اگر زنی چند سالی بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد، برای همین زمانی که انتظارش برآورده نمی شود، این تصور تداعی می شود که مرد نسبت به خانه و خانواده بی مسئولیت است و در نهایت تنش فضای خانواده را پر می کند. از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگتر از خودش ازدواج می کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با فرسوده شدن جسم زن، احساس ضرر کند.

به همه این موارد سال های محدود فرزند آوری در زنان و نامحدود مردان را از نظر نباید دور داشت. در مواردی که زن اختلاف سنی زیادی با شوهرش دارد، ممکن است باروری اش به دلایل مختلف به تاخیر افتد و برای همیشه امکان مادر شدن را از دست بدهد. در شرایطی که شوهرش همچنان نخواهد و یا نتواند امکان پدر شدن خود را از دست بدهد و این موضوع خود عامل تنش های همیشگی این دسته از همسران خواهد شد.

نکته دیگری که در ازدواج‌های با بیشتر بودن سن دختر از پسر مطرح است، عدم تقاضا در روابط عاطفی و هیجانی بویژه روابط جنسی در بین زوجین خواهد بود چرا که اصولا مردان در میانسالی از انرژی بالایی به ویژه در مسائل جنسی برخوردارند و زنان در سنین بالاتر پاسخگوی تمام نیاز مردان نخواهند بود و این تعارضات زناشویی و سرخوردگی در روابط اتفاق می افتد که نتایج آن می تواند باعث شکست در ازدواج، طلاق، ازدواج مجدد یا بدتر از آن باعث روابط خارج از محیط زناشویی شود.

از دیگر مشکلات این گونه ازدواج‌ها عدم پذیرش اقتدار و مدیریت مرد است. در این ازدواج ها به نوعی جابجایی نقش ها اتفاق می افتد. معمولا زنان در این ازدواج‌ها خواسته و یا ناخواسته به دلایل سن بالاتر و داشتن تحصیلات بالاتر نقش مادرانه، توصیه گرانه و نصیحت گرانه پیدا می کنند و این از نظر روانشناختی مخل یک زندگی خوب و خوشبخت خواهد بود.

بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج این است که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد، یا حداقل مساوی باشند به عنوان مثال اختلاف سنی یک تا پنج سال باشد و این موضوع دلایل مهمی دارد. این در حالی است که ظاهراً در سال‌های اخیر الگوی اختلاف سنی میان زوج و زوجه تغییر کرده است و به تدریج شاهد ازدواج‌هایی هستیم که زن بزرگ تر از مرد است و این اختلاف سنی به یک تا 3 سال و در مواردی به بیش از این و حتی تا 10 سال هم می‌رسد.

البته یک نکته مهم این است که اگر ازدواج سنجیده و آگاهانه باشد و مولفه‌های دیگری مانند تحصیلات بالا، شغل خوب، خانواده اصیل و معتبر، زیبایی و… وجود داشته باشد که بتواند بالاتر بودن سن دختر را بپوشاند، تا دو سال بزرگتر بودن دختر نسبت به پسر مشکل چندانی پیش نمی‌آورد.
شرایط فیزیکی و فیزیولوژی مرد و زن باید در نظر گرفته شود که در افراد مختلف، متفاوت است. همچنین شرایط خانواده‌ها، میزان نفوذ و احاطه خانواده بر فرزند نیز می تواند در این موضوع تاثیر داشته باشد.

در پایان به یاد داشته باشید ازدواج زن با فرد سن پایین تر به معنای بدبخت شدن نیست چرا که در مواردی خانواده‌های خوشبخت نیز در میانشان دیده می شود و در مجموع تاکید می شود سن آقا از خانم بیشتر باشد اما اگر نهایتا سایر شاخصه‌ها خوب باشد همسان بودن سن در مواردی اشکال ندارد و در موارد کمتر معمولی که سن خانم بالاتر باشد توصیه می‌شود حتماً از این نوع ازدواج پرهیز شود.

ادامه مطلب / دانلود

حجاب یا پوشش یکی از احکام اسلامی است که برای پوشش زنان و مردان وضع شده‌است و اصطلاحاً عبارت است از پوشاندن ضروری مو و سایر اعضای بدن به جز صورت و دو دست (و گاهی دو پا) توسط زنان مسلمان، در برابر مردانی است که طبق شریعت اسلامی نامحرم شمرده می‌شوند.

قرآن مجید در آیه 59 سوره مبارک احزاب خطاب به پیامبرش فرموده است: به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو که: خویشتن را با «جلباب» بپوشند که این کار براى این است که به عفت شناخته ‏شوند و از تعرض محفوظ ‏بمانند، براى آنان بهتر است.

امروزه حجاب در کاربرد عام به پوشش ضروری زنان اطلاق می‌شود و به یکی از نمادهای بسیاری از جوامع اسلامی تبدیل شده و در برخی کشورها از جمله ایران رعایت آن در مکان‌های عمومی برای همه، زنان (با هر اعتقاد دینی) اجباری است. با وجود این، گروهی از نواندیشان دینی شیعه و سنی وجوب حجاب در اسلام را زیر سوال برده‌اند.

چادر کامل‌ترین حجاب اسلامی

چادر ریشه در سیره زنان اهل بیت بویژه حضرت فاطمه‏ زهرا(س) دارد. پیامبر اکرم(ص) چادر را به عنوان یکی از اقلام نوزده گانه ضروری جهیزیه برای دخترش حضرت فاطمه‏زهرا(س) قرار داد. چادر مشکی بهترین و سالم‏ترین پوشش زن مسلمان است که سراسر حجم بدن او را می‏پوشاند و به او وقار و متانتی خاص می‏بخشد. از این رو چادر حجاب برتر و کامل‏ترین نوع پوشش زن مسلمان است.

فراوانی منفعت حجاب در مقابل سختی‌ها

اساساً همه قوانین ریز تا درشت یک گوشه‌ای از راحتی آدم را می‌گیرند و محدودیت ایجاد می‌کنند ولی قانون آمده تا نظم ایجاد کند و الا بشر برای رعایت قوانین دلیلی ندارد. این بحث که برخی می‌گویند ما با مدل‌ها و پوشش‌های راحت‌تریم حرف غلطی است چون اینها یا معنای راحتی را نفهمیده‌اند و یا راحتی آنی خود را بر آسایش جمعی و نظم همگانی ترجیح می‌دهند.

حجاب زیبا فقط به چادر و گرفتن سفت و سخت روی خود نیست تا جایی که حضرت امام خمینی(ره) پوششی مانند مانتوی ساده، بلند و گشاد را چون دارای مفسده نیست را نیز تائید می کند زیرا دلیل حفظ پوشش از نامحرمان این است که مصونیت زن برابر طمع ورزی هوس بازان حفظ و همچنین خنثی کننده تحرکات جنسی خارج از عرف دینی و اجتماعی در جامعه است.

اما در این بین برخی از بانوان جوان کشورمان با الگو برداری غلط از فرهنگ غرب بدون در نظر گرفتن آداب دین خود که نه، بلکه عرف جامعه را با پوشیدن برخی پوشش ها زیر سوال برده اند و به نوعی خود را تبدیل به مانکن های خیابانی کرده اند.

این خانم های محترم بدون در نظر گرفتن عقبه خود و با نگاهی اجمالی به وضعیت مادران خود و یا خواسته یا ناخواسته در دام اینگونه تهاجمات فرهنگی قرار گرفته اند که جای بسی تاسف است.

کشف حجاب اصلی ترین هدف در شبیخون فرهنگی دشمن علیه آرمانهای اسلامی مان به شمار می رود. از میان برداشتن حجاب به صورت دفعی و آنی امکان پذیر نبود. این امر می بایست همچون تمام کارهای فرهنگی قدم به قدم و به صورت نرم اتفاق می افتاد. سوق دادن دختران جوان به نمایش زیباییهای ظاهری، در ابتدا با حذف چادر در حال اتفاق است.

رواج چادرهای فشن برای تخریب حجاب +عکس

چادر های فشن

اما نکته قابل تامل در مدلینگ شدن چادر است که این روزها در حال خود نمایی است به گونه ای چادر هم مانند هر مدلی دارای تاریخ مصرف شده است.

در برخورد با بعضی از این خانم های جوان آنان شکاف نسلی بین خود و مادران را دلیلی برای این نوع پوشش خود می دانند ولی آیا واقعا این دلیل محکمه پسندی برای ایجاد این فاصله استفاده از چادر است.

متاسفانه به علت نداشتن نظارت سنتی در برخی استان ها مانند تهران، و پس از اجرای طرح گشت ارشاد اکنون شاهدیم این دختران رو به چادرهای فشن آورده اند و می گویند این دیگر چادر است و در حال انتشار به سایر شهر ها نیز می باشد.

ولی آیا واقعا این همان چادر مصون کننده زنان از گزند تیرهای زهر آلود شیطان و نگاه های هوس بازان برخی مردان است؟

در این میان هستند کسانی که دلیل این مدلینگ شدن چادر را فرا طبقاتی و فرا سیاسی می دانند که جای بسی تعجب است زیرا حتما این عزیزان ماهیت چادر را درک نکرده اند.

ادامه مطلب / دانلود
افراد از نظر فرهنگی، اجتماعی، تحصیلی، اقتصادی، مذهبی و اخلاقی بسیار با هم متفاوت هستند، اما گاهی دختران و پسران بدون در نظر گرفتن این تفاوت‌ها به سمت زندگی مشترکی می‌روند که هیچ‌گونه وجه اشتراکی در آن وجود ندارد.

مهم‌ ترین شاخص های ازدواج‌ موفق

متاسفانه در نظر نگرفتن این تفاوت‌ها و نبود تفاهم و تناسب، مشکلات عدیده‌ای به بار می‌آورد. و گاهی همین عدم‌تناسب ابزاری برای تحقیر و سرزنش دختر یا پسری می‌شود که نسبت به همسر خود در سطح پایین‌تری قرار دارد. و عباراتی هم‌چون «این چه رفتاری بود از خود نشان دادی؟»، «می‌دانی چقدر جلوی خانواده‌ام تحقیر شدم؟»، «آبرویم جلوی دیگران حسابی رفت!» بین‌شان ردوبدل می‌شود. جملاتی از این قبیل به‌تدریج باعث کم‌رنگ شدن مهر و محبت و دور شدن آن‌ها از یکدیگر می‌گردد. و به جایی می‌رسند که می‌گویند همدیگر را درک نمی‌کنیم و یا با هم تفاهم نداریم. بررسی‌های انجام شده بر روی دلایل طلاق نشان می‌دهد بسیاری از جدایی‌ها به دلیل عدم‌تناسب و کفویت دو طرف و گاهی خانواده‌های آن‌ها می‌باشد.

کارشناسان معتقدند تناسب و کفویت باید به‌طور نسبی در زمینه‌های اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی، فرهنگی، تحصیلی، اخلاقی، مذهبی و غیره وجود داشته باشد. هرچه این تناسبات بیش‌تر باشد، طرفین به درک بهتری از یکدیگر می‌رسند و در نتیجه این درک و تفاهم باعث کاهش اختلافات و افزایش مهر و محبت بین آن‌ها می‌شود. «هم‌کفو بودن به معنی مثل و شبیه هم بودن نیست بلکه به معنی متناسب بودن است که ممکن است گاهی این تناسب در شبیه بودن باشد یا گاهی در هم جهت بودن و یا گاهی نیز در مکمل بودن نهفته باشد».

حال برای درک لزوم این تناسبات به توضیح چند نمونه از آن‌ها می‌پردازیم؛

تناسب مذهبی و عقیدتی

نوع نگرش افراد به دین و احکام اسلامی در زندگی مشترک بسیار حائز اهمیت است. مثلا ممکن است در خانواده‌ای معاشرت کردن، گپ‌و‌گفت، رعایت نکردن حجاب و از این قبیل مسائل در مقابل دیگر اعضای فامیل، مسئله‌ی آنچنان بغرنجی نباشد. حال اینکه ممکن است در خانواده‌ای دیگر تمام این مسائل نکوهیده شمرده شود. آیا دختر و پسری از دو خانواده با چنین تفاوتهایی می‌توانند با این امید که قادر خواهند بود روی یکدیگر تاثیر بگذارند با هم ازدواج کنند؟

تناسب فرهنگی

در هر فرهنگی نوع ارتباط افراد با یکدیگر متفاوت است. بنابر‌این نوع رفتارها، ابراز عواطف و احساسات نیز ممکن است متفاوت باشد. مثلاً نوع خاصی از رفتار ممکن است در فرهنگی نشانه دوستی و محبت تلقی گردد در صورتی که همان رفتار در فرهنگی دیگر توهین‌آمیز و زننده به حساب آید. و این مسئله که در بسیاری از روابط و رفتار‌ها می‌تواند وجود داشته باشد، زندگی کردن در زیر یک سقف را برای هر دو طرف کاری بس دشوار می‌نمایاند. گاهی مدت زمان زیادی می‌طلبد که زن و شوهر بتوانند این تفاوت‌ها را درک کنند و گاهی اصلا به درک این موضوع نمی‌رسند.

مهم‌ ترین شاخص های ازدواج‌ موفق

تناسب اقتصادی

یکی دیگر از تناسباتی است که باید مد‌نظر گرفته شود، مخصوصا اگر تفاوت بین طرفین زیاد باشد. به‌عنوان مثال دختری که تمام عمر در رفاه بوده و به اصطلاح لای پر قو بزرگ شده است، نمی‌تواند با پسری که زندگی خود را در فقر و تنگ‌دستی گذرانده زندگی آرامی داشته باشد. مسلما آسایش و رفاهی که در خانواده خود داشته در خانواده همسرش نخواهد یافت. و نتیجه این کار تحقیر و سرزنش پسر خواهد بود. و حتی گاهی سوء‌تفاهماتی از قبیل «چشم تو به دنبال پول پدرم بود»، «تو به خاطر پول با من ازدواج کردی و …» را نیز به دنبال خواهد داشت.

تناسب تحصیلی

برخلاف بسیاری از افراد که معتقدند هر چه سطح سواد فرد بالاتر باشد سطح فرهنگی و هوش او نیز بالاتر است، عده‌ای بر این باورند که سواد با فرهنگ رابطه‌ای ندارد. مثلا شخصی که سواد بالا دارد، ممکن است فرهنگ شهروندی یا آپارتمان‌نشینی نداشته باشد؛ در عوض فرد کم‌سوادی به خوبی قوانین را رعایت کند. تحصیل می‌تواند نوع نگرش افراد را در زندگی تغییر دهد. دو نفر که هر دو در یک محیط تحصیلی رشد کرده‌اند‌، چه هر دو تحصیل‌کرده باشند و چه کم سواد، مسلما می‌توانند به درک بهتری از هم برسند.

هدف از ازدواج و زندگی مشترک رسیدن به آرامش در کنار یکدیگر است. که این آرامش به دست نمی‌آید مگر با رعایت کردن تناسباتی از این قبیل و با داشتن دقت و آگاهی کافی در هنگام انتخاب همسر.

اصلی‌ترین مسئله در ازدواج رسیدن به آرامش است. برای رسیدن به این آرامش نیز بحث کفویت یا همتایی مطرح است. یعنی اگر در زندگی شما، مسائل مادی مهم است باید حتما به کفویت اقتصادی دو خانواده توجه کنید. وگرنه شما با تنش‌ها و مشکلات متعددی مواجه می‌شوید. گاهی خانواده‌های مۆمنی را می‌بینیم که در حد معمولی ایمان دارند و به معنای متعارف مۆمن هستند. البته نه به آن معنای حقیقی ایمان و پس از ازدواج با مشکلاتی مواجه می‌شوند و آن ازدواج با شکست روبرو می‌شود و تنها علت این عدم موفقیت، اختلاف طبقاتی یا اختلاف اقتصادی و یا اختلاف فرهنگی است پیامبر می‌فرمایند: به همگنان زن دهید و از همگنان خود زن بگیرید، پس می‌توان گفت کفویت مهم‌ترین شاخص ازدواج‌های موفق است.

وقتی به معنای واژه «همسر» می‌نگریم درمی‌یابیم که همسری فقط به معنی زن و شوهر نیست، بلکه معنای وسیع‌تری در خود نهفته دارد که همان «هم سر» بودن است، یعنی یکی بودن، مثل هم بودن و تناسب داشتن از هر لحاظ. و این‌گونه است که زن و شوهر می‌توانند به آرامش دست یابند.

ادامه مطلب / دانلود
عجیب نیست اگر روزهای قبل از جشن عروسی و نخستین روزهای وارد شدن به خانه مشترک، پرتنش‌ترین لحظات زندگی شما باشد. شمایی که در همین چند روز، با دنیای مجردی و خانه پدری خداحافظی کرده‌اید و وارد چرخه روابط و مسئولیت‌هایی شده‌اید که گاهی نگران‌کننده به نظر می‌رسند.

نگرانی‌های اصلی عروس خانم‌ها

اما نگران پیچیدگی این روزها نباشید! کافی است یک نفس عمیق بکشید و یک‌بار اتفاقاتی که تاکنون افتاده و آنچه انتظار رخ دادنش را دارید را مرور کنید. اگر کنترل ذهن‌تان را به دست بیاورید، دیگر کنار آمدن با انتظارات سنتی خانواده‌ها و راضی کردن رویاهای مدرن خودتان کار پیچیده‌ای نیست.

اینقدر اضطراب نداشته باشید

مدت‌هاست که برای درست برگزار شدن مراسم عروسی نقشه می‌کشید و هر روز که به روز جشن نزدیک‌تر می‌شوید، ترس از اتفاق‌های ناخوانده اضطراب‌تان را بیشتر می‌کند. خود را سرزنش نکنید. کمی نگرانی، جزء جدا نشدنی این روزهاست. شما منتظر برگزار شدن یکی از مهم‌ترین مراسم‌ زندگی‌تان هستید و طبیعی است که اشتیاق‌تان گاهی با دلشوره همراه شود. اما باید مراقب باشید که گرفتار «خطاهای شناختی» نشوید.

یکی از رایج‌ترین این خطاها در نوعروس‌ها، ذهن‌خوانی است. یعنی دائم به این فکر کنید که دیگران درمورد شما و مراسم‌تان چه فکری می‌کنند. از طرف دیگر، اگر فردی کمالگرا باشید، می‌خواهید مراسم به بهترین شکل اجرا شود و هر ایراد ساده‌ای شما را به‌شدت مضطرب می‌کند. بپذیرید و باور کنید همه چیز خوب پیش خواهد رفت و برای اطمینان بیشتر، برخی از کارها را به افراد باتجربه و کسانی که موقعیت مشابهی را تجربه کرده‌اند، بسپارید. همه هندوانه‌ها را با یک دست برندارید، چراکه خستگی و ترس از ناتوانی، شما را نگران‌تر خواهد کرد. به خودتان بگویید که امشب، با وجود تمام کاستی‌هایی که ممکن است داشته باشد، زیباترین شب زندگی من خواهد بود و با وجود هر اتفاقی لبخند از لبانم محو نخواهد شد.

مسئولیت‌تان بیشتر نمی‌شود تقسیم می‌شود

کمی نگرانی به دلیل خداحافظی از یک مرحله زندگی و ورود به مرحله‌ای دیگر طبیعی است اما به یاد داشته باشید زندگی مشترک و ازدواج قرار نیست ما را از همه فعالیت‌های دوران  مجردی دور کند، تنها پس از پذیرش مسئولیتی به‌نام ازدواج شکل برخی از فعالیت‌های دوران مجردی یا کمیت آنها دچار تغییراتی می‌شود. حق شما و همسرتان است که بعد از ازدواج هم گاهی با دوستان‌تان تنها باشید و با حفظ اصول وفاداری و تعهد محدوده شخصی روابط‌تان را هم حفظ کنید. پیش از ازدواج می‌توانید این موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و حتی با صحبت کردن در مورد آن، محدوده‌هایش را بیشتر مشخص کنید. یادتان نرود که ازدواج به معنای افزایش طاقت‌فرسای مسئولیت‌ها نیست، بلکه این رابطه، به شما امکان تقسیم مسئولیت‌ها و به اشتراک گذاشتن نگرانی‌های‌تان را می‌دهد.

با خانواده همسرتان وارد جنگ نشوید

پیشگیری همیشه بهتر از درمان است. از یاد نبرید که نگاه و باور زن و مرد در رابطه با موضوعی به نام «مراسم» بسیار متفاوت است و طبیعی است که در موضوع مهمی چون «مراسم عروسی» همسرتان تنها تصمیم‌گیرنده نباشد و اطرافیانش هم حق اظهارنظر را به خود بدهند. آگاه باشید که در این روزها احتمال اصطکاک بین شما زیاد است اما قرار نیست اختلاف سلیقه شما را از تیم بودن خارج کند. در این شرایط اگر احساس کنید شما و همسرتان یک تیم خوب و متحد هستید، تنش‌ها کمتر شده و مدیریت‌شان برای شما آسان‌تر خواهد شد. این اصل را فراموش نکنید؛ عروسی مراسمی است که شما رسما کنار یکدیگر بودن و شادی ناشی از آن را با دیگران تقسیم می‌کنید، پس نه شادی این روز را از خود بگیرید و نه دیگران را از شاد بودن محروم کنید.

دوست ندارید جهازتان را نمایش دهید؟

از فامیل‌های خودتان گرفته تا آشنایان داماد، همه منتظر دیدن خانه شما هستند و روزهای قبل از عروسی، به شما برای دیدن چیدمان خانه‌تان اصرار می‌کنند. بعضی‌های‌شان می‌خواهند در کابینت‌ها را باز کنند و بعضی‌ها دوست دارند سر از کمد لباس‌های‌تان دربیاورند. برخی عروس‌ها هم می‌خواهند نتیجه زحمات خانواده‌شان را در این روزهای گرانی با اشتیاق به نمایش بگذارند و برخی دیگر اما موضوع را شخصی تلقی می‌کنند و میلی به اجرای این رسم قدیمی ندارند. اگر شما از دسته دوم هستید چطور باید با سیل تقاضای اطرافیان‌تان برخورد کنید؟ به شما پیشنهاد می‌کنیم در نخستین قدم، حساسیت خود را کم کنید. از یاد نبرید در شرایط زمانی ویژه‌ای قرار دارید. شاید نتوانید همه چیز را مدیریت کنید و با آسان گذشتن از برخی موارد، آرامش خود را در روزهای قبل از عروسی بیشتر کنید. اما اگر این موضوع جزء خط قرمزهای شماست و حاضر نیستید کسی را به طرف کمدهای‌تان راه دهید، تنها یک راه پیش‌رو دارید؛ برخورد قاطعانه! مراقب باشید که کلام شما پرخاشگرانه و توهین‌آمیز نباشد و با آرامش به دیگران توضیح دهید که میلی به این کار ندارید و بعد از سر و سامان گرفتن در خانه‌تان، از تک‌تک آنها برای دور هم بودن دعوت خواهید کرد.

نگرانید از شما برنجند؟

در روزهای قبل از مراسم بدون نگرانی و پرداختن زیاد به این موضوع، فقط یک‌بار آن را مرور کنید و برای هر چیزی که ممکن است پیش بیاید خود را آماده کنید؛ «ممکن است یکی از اطرفیان همسرتان یا حتی خود شما به هر دلیلی برخورد مناسبی نداشته باشد.» قبل از روبه‌رو شدن با چنین تصویری، بپذیرید که ما نمی‌توانیم دیگران را مجاب به رفتارهایی کنیم  که به نظر ما مناسب است یا بهتر بگویم ما نمی‌توانیم دیگران را کنترل کنیم اما می‌توانیم خود را مدیریت و کنترل کنیم.

تجربه نشان داده که رنجیدن از خانواده همسر، تنها دلیل بحث‌های روز عروسی نیست، بلکه منتقل کردن آنها به داماد و انتظار نشان دادن واکنش‌های هیجانی و برخورد با خانواده، یکی از بزرگ‌ترین دلایل بحث‌های روز عروسی است. به یاد داشته باشید که همسرتان مسئول رفتار خانواده‌اش نیست. بد نیست با هم یک قرارداد دو نفره را امضا کنید «هیچ کدام از ما برای اشتباهات اطرافیان‌مان مقصر نیستیم و نباید به دلیل نظر یا حرف‌های آنها، دیگری را سرزنش کنیم!» انتظار نداشته باشید همسرتان کسی که شما را آزار داده را سرجایش بنشاند. یادتان نرود که از این روز به بعد، یک طرف زندگی همسرتان شما هستید و یک طرف خانواده‌اش و فراموش نکنید که خانواده او، با تمام اشتباهات‌شان، عزیزترین افراد زندگی‌اش هستند، پس از او انتظار نداشته باشید به دلیل شادی شما عزیزانش را برنجاند.

می‌خواهید تا یک ماه مهمان دیگران باشید؟

شاید بد نباشد یکی، دو روز بعد از عروسی-نه بیشتر- کمی استراحت کنید و با خانواده‌ها وقت بگذرانید. این ملاقات‌ها هم زحمت شما برای غذا درست کردن و رسیدگی به کارهای خانه را کم می‌کند و هم به اطرافیان‌تان کمک می‌کند که با نبود شما در خانه پدری‌تان راحت‌تر کنار بیایند اما مراقب باشید که روزهای استراحت شما طولانی نشود. بد نیست از همان ابتدا برای خود و دیگران روشن کنید که زندگی مشترک و مستقلی دارید.

می‌خواهید تنش‌ها را کم کنید؟

در کنار هم بودن در این زمان خاص را باید مدیریت کنید؛ به این معنا که هم کنار هم باشید و هم نباشید. باتوجه به استرسی که هر کدام از شما دارید، مدام در کنار هم بودن‌تان می‌تواند زمینه‌ساز تنش و دعوا شود، بنابراین گاهی در کنار هم باشید و به خودتان و فرد مقابل‌تان حق دهید که گاهی تنها باشد. خودتان هم در لحظات تنهایی او، می‌توانید به کارهای شخصی‌تان بپردازید. در زمان‌هایی که کنار یکدیگر هستید برای دادن انرژی مثبت به همسرتان تلاش کنید. یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات زن و شوهرها در روزهای قبل از عروسی، تکرار حرف‌های دیگران و بحث در مورد آنهاست. در لحظات با هم بودن‌تان، پای دیگران را به میان نکشید و آرامش‌تان را قربانی نظرات متناقض اطرافیان نکنید.

ادامه مطلب / دانلود
سعی کنید بهترین همسر دنیا را انتخاب کنید،خوش تیپ بودن،ظاهر خوب داشتن،درآمد خوب داشتن نمی تواند پایه های یک زندگی را پایه ریزی کند. ویژگی های مثبت یک همسر می تواند چارچوب زندگی را تحت تاثیر قرار  دهد و شادی، نشاط و سلامت زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد.

خصوصیات یک همسر ایده آل

در حالی که انسانها با منش ها و اخلاقیات متفاوت رشد می کنند و حتی اگر در یک خانواده باشند ویژگی هایی اخلاقی خاص خود را دارند،مطمئنا همسر شما از یک خانواده و فرهنگ دیگر ویژگیهای رفتاری خاص خود را دارد،گاهی این ویژگی ها آنقدر برای شما جدید و غیرقابل تحمل است که احساس می کنید از درک شما خارج است. پس لازم است فردی را که زیر یک سقف با شما زندگی می کند، درست انتخاب کنید.

این نکته را باید مدنظر داشته باشید که هیچ کس و هیچ چیز واقعا بی عیب و نقص نیست و شما می توانید با رفتار درست و احترام متقابل پله های یک شراکت خوب را طی کنید.

گفت و گویی لذت بخش

مهارت های ارتباطی قوی، یکی از بهترین ویژگی های یک زن و شوهر است. اگر هریک از شما به خوبی با دیگران برخورد کنید و از داشته های کلامی و غیر کلامی خود در ارتباطات به خوبی استفاده کنید مطمئنا در زندگی به مشکل حاد برنمی خورید چرا که می توانید با گفت وگوهای سازنده مسائل را حل کنید. اگر شوهر شما اهل گفت و گو باشد،برای تک تک مسائل زندگی راه حل مشترک پیدا خواهد کرد.

یکرنگ و یکدل باشید

دروغ نگویید. جمله کوتاهی است اما تمام زندگی افراد را تحت الشعاع قرار می دهد. علی الخصوص اگر عمر زندگی کوتاه باشد. با صداقت رفتار کنید. صداقت یکی از خصوصیات و صفات مهم درهمسر است.زندگی بدون اعتماد، فراز و نشیب های فراوانی دارد، روابط دیگر زیبا نیست و چهره دیگری به خود می گیرد. گاهی فکر می کنیم دروغ گفتن در مورد اتفاقی موانع کمتری دارد به خاطر همین از راست گفتن پرهیز می کنیم. گاهی احساس می کنیم صداقت داشتن، زحمت زیادی دارد. یادمان می رود بدون صداقت نمی توانیم عشق تازه متولد شده مان را پرورش دهیم.اگر فقط یک بار از همسرتان دروغ بشنوید مطمئنا باردیگر به او اعتماد نخواهید کرد. پس از مرحله خواستگاری تا آخرین مرحله زندگی صداقت داشته باشید.

با یکدیگر هم عقیده باشید

یکی از نکات کلیدی برای همسر شما، این است که او مکمل شما باشد.سعی کنید،کسی را که انتخاب می کنید با معیارهای شما همخوانی داشته باشد. به نوعی می توان گفت ارزشها،اخلاق و هدفهای او در زندگی با شما منطبق باشد. یادتان باشد که قرار نیست بعد از ازدواج، اخلاق و رفتار کسی را تغییر دهید پس از همان لحظه اول آنچه را که با خصوصیات شما متفاوت است،بررسی کنید. نکته حائز اهمیت این است که، لازم نیست شما درهرموردمشابه هم باشید، سعی کنید شخصیت تان مکمل یکدیگر باشد.یکسان بودن سبک زندگی شما و خانواده تان کمک خواهد کرد تا لحظات شاد و بدون دغدغه ای را در کنار هم سپری کنید.

یک تکیه گاه خوب

معمولا در زندگی افراد به دنبال یک تکیه گاه مناسب می گردد. اما نکته حائز اهمیت در خصوص یک مرد مناسب برای زندگی این است که او تکیه گاه خوب و مناسبی باشد. هر چقدر مرد زندگی شما پرتلاش و زحمتکش باشد، امکان برنده شدن شما بیشتر خواهد بود. به این نکته توجه داشته باشید که منظور درآمد بالای همسر شما نیست. همسر شما ضرورت دارد؛در مقابل زندگی کم نیاورد.این امر لازمه اش مدبر و مدیر بودن همسر شماست. شاید شما تمام این ویژگی ها را داشته باشید و بتوانید کاستی های زندگی را درکنار یکدیگر به خوبی حل کنید.

ادامه مطلب / دانلود

کشیدن خط چشم هم مهارت هایی دارد. اگر می خواهید این مهارت ها را بدانید این مطلب را از دست ندهید.

نکات مهم در کشیدن خط چشم

1- سوزش چشم

اگر شما از آن دسته خانم هایی هستید که مدام دستتان به چشم تان است و آن را می خارانید ، با بکار بردن یک خط چشم یکبار مصرف جرم های اطراف آن را از آن دور نگاه دارید.خط چشم تان را به طور کلی هر سه ماه یکبار عوض کنید. همچنین نباید آن را با دوستانتان شریکی استفاده کنید.

2- نتیجه ماندگار

اگر می خواهید خط چشم تان اثر ماندگارتری روی چشمان تان داشته باشد با یک مداد چشم اول زیر چشم تان را خط بکشید اجازه دهید رنگ آن تا خط مژگان تان پیش برود و سپس روی آن کمی سایه پودری به همان رنگ بزنید تا خط چشم تاثیرگذارتری داشته باشید.

3- خط چشم جسورانه ای داشته باشید

از بکار بردن خط چشم هایی با رنگ های روشن و متفاوت خجالت نکشید. برای داشتن یک چهره متفاوت در یک مهمانی بالا و پایین مژه ها را با دو رنگ کاملا متفاوت خط چشم بکشید (مانند صورتی و سبز یا قرمز و آبی).

4- آن را یخ زده کنید

اگر خط چشم مدادی شما فرو میریزد و به اصطلاح پس می دهد آن را به مدت 15 دقیقه قبل از استفاده داخل یخچال قرار دهید تا سفت شود و سپس به آهستگی روی خطوط چشم تان بمالید.

ادامه مطلب / دانلود
عشق و گرایش های عاطفی، از یک شروع خبر می دهد. شروعی برای داشتن حال و آینده مشترک. دختر و پسری دچار وابستگی عاطفی می‌شوند که به دلیلی به یک رابطه آمده‌اند. گاهی اوقات محیط کاری، محیط تحصیلی و یا مکان خاص باعث می‌شود دو نفر با یکدیگر در ارتباط باشند و آغاز یک رابطه باشد. آغازی که گاهی محاسباتتان درست از آب در نمی آید و به هر دلیلی، قبل از آن که زیر یک سقف بروید به پایان می رسد.

حال و روز عاشقان شکست خورده

روزهای اول رابطه وقتی شما کششی نسبت به فردی در خود می‌بینید دنبال بهانه می‌گردید و به عنوان پیش مقدمه طوری رفتار می‌کنید که ببینید آیا او هم‌چنین حسی دارد؟ با او بیشتر تماس می‌گیرید و این بهانه‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود و شما و طرف مقابل به یکدیگر نشان می‌دهید علاقه‌مندی به وجود آمده است.

حالا که دست ‌دل‌تان برای همدیگر رو شده و فهمیده‌اید شما دو نفر حس مشترکی به هم دارید، رابطه‌تان وارد فاز عاطفی می‌شود. در این مرحله بهترین کلمات رد و بدل ‌شود. همه‌چیز به نظر آن دو عالی و لذت‌بخش است. سطح نوراپی‌نفرین و دوپامین خون ما در این فاز اول رابطه بالاست و حالت کاملا سرخوشی و نشئگی داریم و تغییر رفتار می‌دهیم. تا دیروز خیلی جدی بودیم و حالا شوخ‌طبع می‌شویم و شعر می‌گوییم. قبلا خیلی کم‌رو بودیم اما حالا حاضرجوابی می‌کنیم و خلاصه یک تغییر رفتار واضح خواهیم داشت.

حس ما فوق‌العاده است و به خاطر سطح هورمون‌های بدن‌مان همه‌چیز را زیبا می‌بینیم (در روان‌شناسی به نوراپی‌نفرین و دوپامین هورمون‌ عشق می‌گویند) و حتی کارهای بد و رفتارهای دور از ادب را به خودمانی بودن و یا تعابیر زیبا برداشت می‌کنیم (این نکته را به خاطر بسپارید.)

در این مرحله، بی‌اختیار به یکدیگر وابسته می‌شوید چون مدام به مغزتان این برنامه را می‌دهید که می‌خواهم هر لحظه با تو باشم. این برنامه‌ای که به مغز داده می‌شود، چنین حسی را تقویت می‌کند که قرار است همه زندگی‌ام با تو باشد و می‌خواهم با تو ازدواج کنم. این در حالی است که شما گاهی چنین قراری را نداشتید و فقط درگیر عاطفی یکدیگر شده‌اید.

مدت‌زمان بودن در فاز عاطفی برای افراد متفاوت است. بعضی‌ها در مدت سه هفته به این حس می‌رسند. بعضی‌ها در مدت دو ماه و بعضی‌ هم بودن در این فاز را تا 6، 7 ماه یا بیشتر تجربه می‌کنند و ادامه می‌دهند. بسته به طول مدت زمانی که در این فاز وابستگی عاطفی بوده‌اید، پس از قطع ارتباط، حالات عاطفی‌روانی و هیجانی که خواهید داشت، متفاوت خواهد بود.

چقدر سوگواری کنیم؟

به طور کلی، دوره طبیعی سوگ برای هر فردی حداکثر 6ماه برآورد می شود اما این زمان برای کسی که یک آشنایی، خواستگاری یا نامزدی کوتاه مثلا 1ماهه داشته، دیگر 6ماه نخواهد بود. اگر شما سه هفته در این فاز بوده‌اید، طبیعی است که تا سه، چهار روز پس از پایان رابطه حال‌تان خوب نباشد. به هر حال مغز شما مدت 20روز در این برنامه ذهنی بوده است که صبح با صدای تلفن و پیام محبت‌آمیز همسر احتمالی آینده تان بیدار شود. در طول روز بارها با او در ارتباط باشد و حالا چنین منبع تغذیه عاطفی ناگهان قطع شود و انگار این گمشده، سیستم ذهنی شما را بر هم زده است و حال‌تان خوب نیست.

اما اگر این حالت ناخوشی بیش از این ادامه داشته باشد و شما تا ماه‌ها حال‌تان بد باشد، طبیعی نیستید و باید حتما بررسی شوید. یعنی ما انتظار داریم حتی اگر آدم احساسی‌عاطفی هستید، بتوانید بر اوضاع مسلط شوید و ظرف یک هفته تا 10 روز خودتان را جمع و جور کنید.

در نامزدی‌ها و روابطی که ماه‌ها طول می‌کشد طبیعی است به زمان بیشتری برای مسلط شدن بر اوضاع روانی‌مان پس از قطع ارتباط نیاز داشته باشیم. افت عملکرد، گریه کردن، حوصله کاری را نداشتن و کلافه بودن از نشانه‌های طبیعی این وابستگی عاطفی است که باید بشناسید و به خودتان کمک کنید تا آنها را مدیریت نمایید. طول مدت سوگواری عشق باید منطقی باشد و در تناسب یا طول مدت فاز عاطفی باشد.

آیا باید درمان شوید؟

واکنش ها به سوگ اگرچه در مجموع غیرقابل پیش بینی است و بسته به سلامت روانی افراد، شیوه برخورد اطرافیان، میزان تاثیرگذاری و عمق و مدت زمان رابطه بر زندگی شما متفاوت است. اما ویژگی مشترک همه افرادی که شکست عشقی می خورند، افسردگی، خلق تنگ و احساس نامطلوب بودن است. خشم، گریه و زاری، ناامیدی، غم، ترس از آینده و در نهایت پذیرش، مراحلی هستند که همه کما بیش تجربه می کنند. علایمی مانند افسردگی خفیف و اضطراب کم در دوره حدود 1 ماه تا 40 روزه سوگ، نیاز به درمان خاصی ندارد.

برخی علایم جسمی که در واقع علایم روانی هستند از دیگر علایم احتمالی این دوره است که نیاز به درمان خاصی نداشته و دوره آن همچون دیگر علایم ذکر شده در همین مدت زمان حدود 30 تا 40 روز به پایان می رسد. تنها باید به خاطر داشته باشید، مهم ترین کار در این دوره این است که از یک شکست عاطفی، به یک رابطه موقت تسکین دهنده پناه نبرید. در زمانی که شما سوگوار رابطه تان هستید، خیلی احتمال دارد که به دنبال جایگزین بگردید و به اولین فردی که توجهتان را جلب کرد، تکیه کنید و روی او سرمایه گذاری عاطفی انجام دهید. این مهم ترین خط قرمز شما در طول دوران سوگواری است که حکم از چاله درآمدن و در چاه افتادن را دارد. بنابراین به خودتان اجازه دهید دوره سوگ را بگذرانید و بعد برای روابط بعدی تان برنامه ریزی کنید.

ادامه مطلب / دانلود
قبل از ازدواج شاید فکر کنید مواردی وجود دارد که باید با طرف مقابل در میان بگذارید. حتی شاید مواردی باشد که دوست داشته باشید از او پنهان کنید. به هر حال هر کدام از ما خطاها، نقاط ضعف یا مشکلاتی داریم که از وجود آنها ممکن است شرمگین باشیم و درمیان گذاشتن آنها بسیار دشوار خواهد بود.

چه رازهایی را می‌توان در خواستگاری پنهان کرد؟

اما واقعا کدام موارد را باید با همسر آینده تان در میان بگذارید؟ گناهانتان را؟ اشتباهات شغلی؟ رابطه های عاطفی؟ نواقص و مشکلات خانوادگی؟ بیماری ها؟ کدام یک را می توان پنهان کرد؟

گناهان

ممکن است بخش پنهان کردنی شما، گناهانی فردی باشد که دیگر ادامه پیدا نکرده و خداوند با لطف خود آنها را پوشانده است. مانند لغزش‌های جنسی که یا در خلوت انجام شده یا تنها یکی دو نفر از آن اطلاع دارند که آنها هم انگیزه و مدرکی برای افشای آن مسائل ندارند.

جایز نیست نسبت به مشکلات دسته اول اعتراف کنید بلکه باید با انجام توبه‌ای خالصانه امیدوار و مطمئن به ستار بودن خداوند باشید و با پیش گرفتن راهی درست و روشن، نگرانی و اندوهی به خود راه ندهید.

از امام صادق(ع) نقل شده است: «امیر مۆمنان علی(ع) در میان گروهى از اصحاب بود که مردى خدمت حضرت رسید و اقرار به انجام عمل لواط کرد. حضرت ابتدا از او نپذیرفت و فرمود شاید بیمار هستی که این سخن را می گویی.» در واقع ائمه اطهار(ع) هم درباره گناهان فردی که نادم است و خداوند هم با دیده لطف گناه آنها را پوشانده، تاکید بر پنهان کردن و اکتفا به توبه و خودداری از بازگو کردن آنها دارند.

بیماری های جسمی و روحی

ممکن است مشکل شما همچنان در زمان حال پابرجا باشد. مثلا به یک بیماری مثل مشکلات قلبی، ام اس یا صرع مبتلا باشید که طرف مقابل شما نتایج آن را در زندگی مشترک تان ببیند. این بیماری شاید متوقف شده باشد و شاید هنوز به طور حاد شما را درگیر کند. در هر صورت شما باید طرف مقابل تان را در جریان آن قرار دهید. انواع نارسایی و سوختگی های بدن، بیماری ادامه‌دار، بیماری های روانی و… هم از این دسته هستند. البته اگر شما در دوره ای به افسردگی مبتلا بوده اید و به طور کامل درمان شده اید، یا اگر در دوره ای به دلیل اضطراب دارو مصرف کرده اید و الان کاملا بهبود یافته اید، نیازی نیست در جلسات خواستگاری این موارد را بیان کنید. اما اگر پای بیماری های دیگری مثل اختلال شخصیت، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی و… درمیان است، باید آنها را با طرف مقابل درمیان بگذارید. حتی اگر در حال حاضر کنترل شده باشند. چون این بیماری ها می توانند دوباره عود کنند.

طلاق و ازدواج

بدهی مالی، مشکل یکی از اعضای خانواده (ازدواج مجدد، طلاق، بیماری، عقب‌ماندگی…)، سابقه عقد، ازدواج، زندانی بودن، ترک تحصیل و… خود شما، مواردی هستند که باید در خلال جلسات خواستگاری عنوان شوند. اگر این موارد را پنهان کنید، همیشه نسبت به برملا شدن رازتان ناآرام و مضطرب خواهید بود و ثانیا در صورت آشکار شدن اعتماد طرف مقابل را از دست می‌دهید. چرا که صداقت با اعتماد رابطه‌ای دوسویه دارد. اگر ثابت شود کسی به عمد مسئله‌ای را پنهان کرده و دروغ گفته است، اعتماد که سنگ بنای دوام زندگی است سست می‌شود و از بین می‌رود.

روابط قبلی

اگر روابط آشنایی یا خواستگاری های به سرانجام نرسیده ای داشته اید که طرف مقابل حضور پررنگی در زندگی شما نداشته است، می توانید آن را پنهان کنید. اما اگر یک رابطه عمیق، رسمی، نیمه رسمی یا جدی بوده است باید حتما آن را به طرف مقابل اطلاغ دهید.

مشکلات خانوادگی

مشکلات خانوادگی دو جور هستند. یا مشکلاتی که امروز با آنها درگیر هستید، مثل اختلافات فامیلی، درگیری های بین پدر و مادر با یکی از والدین یا دعواها و قهرها و کشمکش های درون مرز خانواده که ارتباطی با دیگران ندارد و شما باید اجازه دهید در حریم خانواده تان بماند.

اما بخش دیگری از مشکلات، ممکن است دامن زندگی مشترک شما را هم بگیرد. مثلا عقب ماندگی یکی از اعضای خانواده که ممکن است از نظر ژنتیکی روی آینده فرزند شما هم سایه بیندازد. یا بیماری و از کار افتادگی پدر و مادر که نیازمند مراقبت بچه ها و از جمله شما است. در این صورت باید این موارد را با همسر آینده تان در میان بگذارید.

البته یک بخش دیگر از مشکلات هم هستند که گفتنش لازم است اما نه به این زودی ها. مثلا این که برادر شما به دلیل یک بدهی مالی، مدتی در زندان بوده. یا خاله شما از همسرش جدا شده و با پدر بزرگ و مادربزرگ تان زندگی می کند. این موارد، مسائلی نیستند که روی زندگی مشترک شما تاثیری داشته باشد اما همسر آینده شما برای آن که به ذهنیت کامل تری درباره کلیت خانواده شما برسد، حق دارد از آنها مطلع باشد.

ادامه مطلب / دانلود
از نظر برخی از جوانان امروز، این دیگران هستند که باید شرایط، محیط و فضای اجتماعی مناسبی را مهیّا کنند تا او به موفقیت برسد.

اسرار و نکات ریز موفقیت

هر یک از ما به قصد تشکیل یک خانواده ی موفق اقدام به ازدواج کرده ایم. اما چرا برخی در این مهمترین مرحله زندگی موفق می شوند و برخی شکست می خورند؟ خانواده موفق ، محصول جامعه پیشرفته است  و یا سنتی؟ والدین چه تاثیری در نگاه جوانان، به این امر دارند؟ امروزه اساساً خیلی از تردیدها و تأخیرهای جوانان در امر ازدواج، به دلیل نداشتن حس موفقیت درباره ی خانواده و والدین شان است. به همین دلیل جوان، پیوسته در تردید و تأمل می ماند که با چگونه ازدواجی به موفقیت دست پیدا می کند؟! به ویژه این که اقتضای فرهنگی جامعه ی ما نسبت به ازدواج، به گونه ای است که غالباً سعی و خطایی هم در آن پذیرفته نمی شود. در واقع فرهنگ و سنّت ما با تأکید بر یک انتخاب، حساسیت و لزوم یک انتخاب شایسته را برای جوان دو چندان می کند.

متاسفانه نگاه غالب جوان های امروز نسبت به موفقیت، نگاهی مصرفی است. از نظر جوان امروز، این دیگران هستند که باید شرایط، محیط و فضای اجتماعی مناسبی را مهیّا کنند تا او به موفقیت برسد. مثلاً اگر از او درباره ی شغل آینده اش سوال شود، پاسخ می دهد: «یک مغازه ی سه نبش برایم تهیه کنید، فلان مبلغ سرمایه نیز در اختیارم بگذارید تا ثابت کنم که می توانم بسیار در کسب و کار موفق باشم!» یا درباره ی ازدواج می گوید: «همسری خوب و بساز با خانواده ای فهیم برایم پیدا کنید، آن وقت موفقیتم را در زندگی به شما ثابت خواهم کرد!»

چنین جوانی به موفقیت نرسیده؛ بلکه تنها آن را مصرف کرده است. در مورد مسائل مادی به عنوان مثال، اگر خانواده ای استطاعت حمایت مالی جوانش را نداشته باشد ، او به دیگر دوستان خود با چشم حسرت نگاه می کند و والدینش را به دلیل عدم این حمایت سرزنش می کند.البته با توجه به مسائل امروز، در صورت امکان، بهتر است خانواده ها جوانشان را حمایت مالی کنند، اما در اینجا منظور نوع نگاه ما به موفقیت است.

ساختاری که خداوند برای دنیا نهاده است، اصلاً چنین ساختاری نیست. ما باید تولید کننده ی موفقیت باشیم نه مصرف کننده ی آن. باید خود سفره ی موفقیت را با تمام ملزومات آن پهن کنیم؛ نه این که چنین سفره ای از قبل پهن شده باشد و ما فقط زحمت نشستن بر سر آن را بکشیم.

جالب است بدانید بیشتر ثروتمندان جهان ، ثروتشان را به دست آورده اند و ارثی به آنها نرسیده است.همه دانشمندان جهان خودشان به علم و دانش رسیده اند و استاد شده اند، نه اینکه والدینشان دست آنها را گرفته اند و بر روی صندلی موفقیت نشانده باشند.

موفقیت اکتسابی است، چیزی است که باید تلاش کرد و ایجادش کرد. البته یک سوی آن توفیق الهی است؛ که صد البته خداوند هیچ منعی برای توفیق بندگان خود قرار نداده است. خداوند در قرار دادن تقدیر ابایی ندارد. او می خواهد که همه ی ما موفق باشیم. اصلاً او ما را برای موفق بودن خلق کرده است. تمام آنچه که ما را به موفقیت با شکست می رساند، در دستان خود ماست. داشتن چنین باوری، پیش نیازی مهم برای رسیدن به موفقیت است.

«امیرالمومنین (علیه السلام) توفیق را رحمت و عنایت خدای مهربان و از کشش های پروردگار دانسته، ایشان توفیق را اساس کامیابی و خوشبختی و کلید نرمی و مدارا می داند.»

پس به خاطر داشته باشیم که داشتن خانواده ی موفق، تابع برخورد پدر و یا مادرمان نیست. تابع شرایط اقتصادی جامعه نیست. حتی پایین یا بالا بودن قیمت مسکن نیز دلیل بر موفقیت و با شکست ما نیست. نگوییم: «اگر می خواهید خانواده ای موفق داشته باشیم، قیمت مسکن را پایین بیاورید، اشتغال ایجاد کنید، سطح رفاه عمومی را بالا ببرید.» البته این ها عوامل کمک کننده است اما هرگز کافی نیست، چنانچه کشور های پیشرفته و توسعه یافته ، آمار بالای طلاق و افسردگی دارند.

اساساً باید نگاه خود را عوض کنیم. اگر باور کنیم که عامل موفقیت هر فردی، در وجود خودش است، نیمی از مسیر موفقیت را پیموده ایم. اگر بالاترین نعمت های دنیا را نزد خود فرض کنیم، باز هم نمی توانند عامل موفقیت ما باشند. این سعی و تلاش ماست که به زندگیمان ارزش و اعتبار می دهد.

یک خانم نباید بگوید «موفقیت در این است که بهترین شوهر دنیا نصیبم شود؛» چون بهترین شوهر عالم نصیب زنانی همچون همسر نوح و لوط (علهیم السلام) و امام حسن مجتبی (علیه السلام) شد، اما آن ها نتوانستند موفق باشند.

اسرار و نکات ریز موفقیت

یک آقا نباید بگوید: «موفقیت در این است که زن خوبی نصیبم شود». آیا همه ی همسران پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) خوب بودند؟ با این وجود چه کسی تردید دارد که پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) بهترین الگوی همسر موفق است؟ آیا فرعون که همسری شایسته مانند آسیه داشت، موفق بود؟

خداوند کلید موفقیت هر انسانی را به دست خود او داده است. و می فرماید: «ان الله لا یغیر ما یقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» «خدا سرنوشت هیچ قومی را تغیر نمی دهد تا آنکه خودشان تغییر کنند.» همه چیز دست اوست. عزّت و ذلّت، خوشبختی و بدبختی در دستان اوست. اما خود گفته است آنچه به دست من است را به دست شما داده ام. شما تغییر دهید تا من هم تغییر دهم؛ شما موفّق شوید تا من هم موفّقتان کنم.

موفقیت در زندگی خانوادگی، تابع اموری اکتسابی است؛ که عزم، اراده و مسئولیت پذیری فرد را طلب می کند.

پس یادمان باشد ، زندگی را باید ساخت، اگر در مرحله ای لرزید، نترسید با قدرت و اراده جلو بروید و بازسازیش کنید، آن وقت است که طعم شیرین زندگی موفق را خواهید چشید.

ادامه مطلب / دانلود
درست است که شما والدین همسرتان را انتخاب نمی کنید ولی باید با آنها رابطه دوستانه ای داشته باشید. آیا والدین همسرتان کاری کرده اند که شما احساس ناخوشایندی دارید؟ شما در این زمینه تنها نیستید!

عروس خانم‌ها و آقا دامادها بخوانند!

درواقع تنش میان زوجین و والدین همسرشان یکی از عوامل اصلی بروز اختلاف در ازدواج ها محسوب می شود.

برای اینکه رابطه بهتری با والدین همسرتان داشته باشید به موارد زیر توجه کنید:

جلوی زبانتان را بگیرید!: اگر مادرزن یا مادرشوهرتان از مسائلی مثل ظاهر، دکوراسیون منزل و یا آشپزی شما ایراد گرفت مخالفتی نکنید و از وی راهنمایی بخواهید. البته این کار آسان نیست ولی باعث می شود والدین همسرتان نرم تر شده و روحیه پرخاشگرانه خودرا کنار بگذارند. البته لازم نیست شما به تمام توصیه های آنها عمل کنید!

هرگز از همسر خود انتقاد نکنید: هرگونه انتقاد از همسرتان باعث می شود پدر و مادر او در مقابل شما جبهه گیری کنند. یادتان باشد اعضای یک خانواده در برابر تهدیدات خارجی متحدتر می شوند. هرگز مقابل والدین همسرتان با او مشاجره نکنید.

تماس تلفنی را از یاد نبرید: هفته ای یک بار ترجیحاً در یک روز مشخص به والدین همسرتان تلفن بزنید. این کار فقط پنج دقیقه از وقت شما را می گیرد. فراموش نکنید در این تماس ها راجع به مسائل مورد علاقه آنها صحبت کنید.

از والدین همسرتان برای تربیت نوه های شان کمک بخواهید: والدین همسر شما به خصوص اگر بازنشسته باشند فرصت کافی برای نوه های خود در اختیار دارند و سهیم شدن در تربیت کودکان آنها را خوشحال می کند. مادربزرگ ها و پدربزرگ ها علاقه زیادی به نوه های خود دارند ولی از یاد نبرید که یک زن 60ساله نمی تواند تمام روز مراقب یک کودک دو ساله باشد.

در حضور والدین همسرتان به تمجید از والدین خودتان نپردازید: کاملاً روشن است که والدین تان برای شما در اولویت قرار دارند ولی شما نباید این مسأله را به رخ دیگران بکشید! یادتان باشد همسر شما هم درمورد والدین خود احساسی همانند شما دارد بنابراین در توجه کردن به والدین خود و همسرتان انصاف را رعایت کنید.

خود را درگیر مسائل مالی نکنید: بهتر است ازوالدین همسرتان پول قرض نگیرید. گاهی این کار اجتناب ناپذیر است ولی شما باید قبلاً از وجود برنامه ای برای بازپرداخت قروض مطمئن شوید. تا حد امکان از شریک شدن با والدین همسرتان خودداری کنید زیرا این کار مشاجرات بی پایانی را به دنبال دارد.

هر از گاهی با والدین همسرتان بیرون بروید: اگر زمانی را به والدین همسرتان اختصاص دهید آنها کمتر شما را تحت فشار قرار می دهند و در عوض برای رسیدن آن روز لحظه شماری می کنند! در پختن غذا از مادر همسر خود راهنمایی بخواهید. در این صورت او کمتر از شما ایراد می گیرد!

برای جلب توجه همسرتان با والدین او رقابت نکنید: شما باید والدین همسرتان را به متحد خود تبدیل کنید. اگر همسرتان را مجبور کنید میان شما و والدین اش یکی را انتخاب کند ضرر خواهید کرد. سعی کنید رفتار مودبانه ای با والدین همسرتان داشته باشید.

به والدین همسرتان کمک کنید: منظور ما از کمک کردن این نیست که مدام در خدمت والدین همسرتان باشید ولی چه اشکالی دارد قبل از رفتن به خرید از آنها بپرسید که آیا به چیزی احتیاج دارند یا خیر. این کار زحمتی برای شما ندارد. شما می توانید به طرق مختلف به والدین همسرتان کمک کرده و در دل آنها جا بازکنید!

فاصله ها را حفظ کنید: اگر والدین همسرتان بسیار غیرقابل تحمل هستند و در زندگی شما دخالت می کنند بهتر است از آنها فاصله بگیرید. البته قبل از این کار حتماً از حمایت همسرتان مطمئن شوید. اگر کنترل اوضاع از دست شما خارج شده با یک مشاور تماس بگیرید. شاید لازم باشد که رابطه ها را به حداقل برسانید و یا درصورت لزوم قطع رابطه کنید.

والدین عروس و داماد بخوانند!

والدین خوبی برای عرو س و دامادها باشید: همه می‌دانند شما بسیار زحمت کشیده‌ و جور زمانه برده‌اید تا فرزندتان را بزرگ کنید. فرقی نمی‌کند شما مادرزن و مادرشوهر باشید یا پدرزن و پدرشوهر، هرکدام که هستید جایتان باید در خانواده محفوظ باشد و احترامتان واجب است، اما این بدان معنا نیست که به دنبال بهانه جویی از عروس و داماد خانواده یا والدین آنها باشید.

عروس خانم‌ها و آقا دامادها بخوانند!

شما وقتی والدین خوبی هستید که به سعادت فرزندتان اولویت دهید نه برتری جویی خود. در این صورت باید در نظر بگیرید که خانواده عضو جدیدی که به فرزندتان ملحق شده به اندازه خود شما محترم است و حق دارد.

پس اگر می خواهید فرزندتان در خانه جدید خود آرامش داشته باشد هوشمندانه رفتار کنید و همسر او را به رسمیت بشناسید. در مراسم خانوادگی به شخص او هم زنگ بزنید و او را دعوت کنید، هر وقت می خواهید کاری را به او ارجاع دهید، مستقیم به خودش بگویید و بعد از انجامش از او تشکر کنید. نه این که از فرزندتان بخواهید همسرش برایتان کاری را انجام دهد و دست آخر از فرزندتان تشکر کنید. این کار باعث رنجش عروس و دامادتان می شود و کاهش رابطه دو خانواده را سبب خواهد شد.

به جای این که به موبایل فرزندتان زنگ بزنید که مبادا عروس یا داماد با شما هم کلام شود، به تلفن خانه زنگ بزنید و حتی اگر عروس و دامادتان گوشی را بر نداشتند از فرزند خود بخواهید که او را صدا کند تا با او نیز احوالپرسی کنید. این ادب، احترام چند برابری را به شما باز خواهد گرداند، اما نادیده گرفتن دیگران، نادیده گرفتن شما را سبب خواهد شد.

در فضاهایی مثل مهمانی ها، به حریم خصوصی عروس و داماد خود احترام بگذارید و به خاطر شلوغی مهمانی بهانه شنیدن حرف های خصوصی که به هم می زنند را فراهم نکنید و وارد حرف های آنها نشوید.

تا می توانید یکی را در غیاب دیگری به خانه دعوت نکنید و وقتی می دانید عروس شما غذا مهیا کرده است از فرزند خود نخواهید اول به شما سر بزند و ناهار را دوتایی صرف کنید.

ممکن است گاهی فرزند شما برنامه ریزی کند که یک دیدار دو نفره داشته باشید، اما این زمان قطعا نباید وقتی باشد که همسرش منتظر است.

از هدایایی که به شما داده می شود استقبال کنید و حتی اگر برایتان هدیه مفیدی نیست به روی خود نیاورید و قدردان باشید.

اگر می خواهید رعایت بزرگی شما را بکنند، در صورتی که والدین عروس یا دامادتان از شما بزرگ ترند، شما هم رعایت بزرگی شان را بکنید و در اعیاد برای تبریک گفتن و تماس تلفنی پیش قدم شوید. مطمئن باشید عروس و دامادتان نیز این ادب را می آموزند و قدرشناسی خود را در رفتار توأم با احترام خود نشان می دهند.

ادامه مطلب / دانلود

والدین برای اینکه بتوانند رابطه بهتری با فرزندان خود داشته باشند در انجام شیوه های فرزندپروری خود از سه قانون پیروی کنند: قانون اول: دادن پاداش به رفتار خوب فرزندان. قانون دوم : تشویق نکردن رفتار نامطلوب فرزندان.  قانون سوم: تنبیه برخی از رفتارهای بد فرزندان با شیوه های ملایم.


نکاتی چند در مورد تربیت فرزندان

فرزند پروری از دشوارترین تکلیفی است که والدین در زندگی با آن روبرو هستند. تربیت فرزندان کار بسیار دشواری است با اینحال تعداد کمی از ما والدین برای این مسئولیت مهم آمادگی لازم را داریم. والدین اکثر اطلاعات خودشان را از تجربه بدست می آورند. فرزندپروری موثر به شما کمک می کند تا پدر و مادر موفق تری باشید و رابطه بهتری با فرزند خودتان برقرار کنید و با داشتن نظم و انظباط کودکان رفتار و عزت نفس بهتری داشته باشند.

سه قانون برای فرزندپروی لازم داریم:

قانون اول: دادن پاداش به رفتار خوب فرزندان.

قانون دوم: تشویق نکردن رفتار نامطلوب فرزندان.

قانون سوم: تنبیه برخی از رفتارهای بد فرزندان با شیوه های ملایم.

قانون اول: تشویق کردن رفتارهای خوب:  وقتی فرزند شما کاری انجام می دهد که شما را خرسند می کند و رفتاری که دوست دارید در آینده بیشتر تکرار شود حتما سعی کنید این رفتار را با ارائه پاداش تقویت کنید. پاداشها را بلافاصله بعد از رفتار خوب کودک بکار ببرید. بخاطر داشته باشید شما مهمترین منبع پاداش برای فرزندانتان هستید.

پاداشها انواع مختلفی دارند:

پاداشهای اجتماعی: توجه کردن، لبخند زدن، در آغوش گرفتن جزء پاداشهای اجتماعی است.

پاداشهای فعالیتی یا امتیازی: مثل بازی کردن با مادر، پارک رفتن است. یعنی شما در ازای رفتار خوب کودک فعالیتی انجام می دهید. حتما در کنار پاداش فعالیتی، تحسین هم وجود داشته باشد.

پاداشهای مادی: مانند توپ، بادکنک، یا وسیله دیگر.

قانون دوم: تشویق نکردن رفتار نامطلوب فرزندان: ممکن است کودک شما رفتارهای نامناسب مثل تهدید کردن، ناله کردن یا کج خلقی نشان می دهد و در مقابل از شما چیزی بخواهد. دقت کنید با تسلیم شدن در مقابل رفتار بد، او را تشویقش نکنید. اگر به رفتار بد پاداش بدهید نیرومندتر می شود و بیشتر و بیشتر تکرار خواهد شد.

 راه دیگر برای دوری کردن از دادن پاداشهای تصادفی به رفتارهای بد ” نادیده گرفتن فعال”  است. البته رفتارهای بدی وجود دارد که صرفا نمی توان نادیده گرفت برای چنین رفتارهای از قانون سوم استفاده کنید.

قانون سوم: تنبیه برخی از رفتارهای بد فرزندان با شیوه ملایم: کودک خود را تنبیه کنید ولی از تنبیه سخت استفاده نکنید. این ممکن است از نظر احساسی و بدنی به او صدمه وارد کند. اگر برای تنبیه کردن کودک تان،  از روشهای نامناسب استفاده کنید.  در آینده به او می آموزید،  در مقابل دیگران پرخاشگر باشند تا به چیزهای که می خواهند برسند.

روش های جهت تنبیه ملایم فرزندان وجود دارد که والدین می توانند از آنها استفاده کنند. محروم سازی، عواقب منطقی رفتار، مجازاتهای رفتاری.

محروم سازی: چنانچه بدرستی استفاده شود تاثیر بسزایی دارد. محروم سازی قرار گرفتن کودک در محیطی است که حوصله اش را سر ببرد. و باید بلافاصله بعد از عمل بدی که از او سرزده است،  محروم سازی انجام گیرد. دقت کنید به ازای هرسن کودک یک دقیقه محرومیت انجام می شود باید حتما با روشی پایان محروم سازی را تعیین کنید. مثل ساعت.

عواقب منطقی رفتار: یک پیامد منطقی برای یک رفتار خاص، یک تنیبه منطقی است.  تنبیه باید متناسب با عمل انجام شده توسط کودک باشد.

نکاتی چند در مورد تربیت فرزندان

مجازات رفتاری: مجازات رفتار مانند جریمه رفتاری، هنگامی اتفاق می افتد که والدین کودک را بدلیل رفتار نامطلوب جریمه می کنند. این جریمه پس گرفتن امتیاز است. اگر می خواهید از جریمه رفتاری استفاده کنید باید شرط انجام شدن جریمه را قبل از انجام شدن رفتار نامطلوب به کودکتان اعلام کنید.

اگرچه تنبیه به تنهایی نمی تواند باعث افزایش رفتار های مطلوب شود تنها راه موجود برای افزایش رفتار خوب این است که کودک را هنگام انجام دادن رفتار های مناسب، غافلگیر کنید و به آنها پاداش دهید. یعنی از طریق تشویق آنها به رفتارهای خوب، رفتارهای مطلوب در آنها را افزایش بدهید. بهتر است با ارائه الگوهای مناسب و تشویقهای  به موقع و بازخورد مناسب او را در جهت رفتارهای درست هدایت کنید.

ادامه مطلب / دانلود
این که فکر کنید هر مردی سلیقه خاص خودش را دارد و ممکن است بر اساس معیارهای فردی همسر آینده اش را انتخاب کند کاملا درست است اما در کنار آن باید به یاد داشته باشید که مردها، هر چه باشند مرد هستند و خصوصیات کم و بیش یکسانی دارند. بر همین اساس هم خصوصیات زنی که برای زندگی آینده شان می پسندند، در برخی موارد مشابه است.

همسر مورد علاقه آقایان

حتما شنیده اید که مردها هر قدر هم امروزی باشند باز وقت ازدواج که می رسد سراغ زنی می روند که اصطلاحا «زن زندگی» باشد. خب، حالا این زن زندگی چه کسی است و چه ویژگی هایی دارد؟

من را به رسمیت بشناس

در دوره و زمانه فعلی که جایگاه مردها نسبت به وضعیت سنتی تغییر کرده، مردها دنبال زنی هستند که اگرچه امروزی و توانمند است اما وقتی در کنار آنها قرار می گیرد، به قدرتمند بودن مردها اعتراف کند.

مردها همان قدر که از زنان وابسته گریزان هستند، از زنان زیادی مستقل که با قدرتمندی شان روی مردانگی مردها سایه می اندازند، فرار می کنند. بنابراین باید باهوش باشید و بتوانید با وجود توانایی های بسیاری که دارید، وقتی در کنار همسرتان قرار می گیرید به احساس قدرت و غرور مرد احترام بگذارید.

اسطوره مهربانی

مردها قبل از هر چیز به این نگاه می کنند که زن زندگی شان چقدر مهربان است. برگ برنده در دست زنی است که لقب مهربان ترین را بگیرد. زن مظهر محبت و نرمی است و این چیزی است که مردها از قدیم تا امروز به عنوان اولین شرط انتخاب همسر در نظر داشته اند. یک رابطه کامل رابطه ای است که در آن هم محبت کنید و هم محبت ببینید. هم دوست داشته باشید و هم مورد دوست داشتن قرار بگیرید. بنابراین هر قدر در یک رابطه، به لحاظ عاطفی بیشتر مایه بگذارید، رابطه قوی تر می شود.

جذاب و زنانه

قبل از آن که طرف مقابل شما را بشناسد، ظاهرتان را می بیند و قضاوت می کند. بنابراین ظاهر شما باید مطلوب باشد. دقت کنید، نمی گوییم ایده آل یا بی نقص. فقط مطلوب و خوشایند. برای داشتن یک ظاهر خوشایند باید هم به سر و وضع تان در حد معمول برسید و هم رفتار مناسبی داشته باشید. رفتار مناسب برای یک زن، وقار، برخورد محترمانه و اجتماعی، اعتماد به نفس و کمی غرور و جدیت است. بعضی از مردها شاید در تعاملات روزمره با زنانی که بی پرواتر و شوخ طبع تر هستند گرم بگیرند اما این یک اصل است که مردها، زنی را آماده ازدواج می دانند که رفتاری متین و موقر، سنجیده و بالغانه داشته باشد. هیچ مردی یک دختر زیادی شاد، زیادی سرخوش و بی حواس را به عنوان زن زندگی اش انتخاب نخواهد کرد. پس خوش برخورد، جدی و معتمد به نفس باشید و در همه این موارد ظرافت و متانت زنانه تان را حفظ کنید. با این حال یک نکته را خیلی جدی باید بدانید و آن این که هیچگاه، هیچگاه، هیچگاه از ویژگی های زنانه، ظرافت ها و جذابیت های زنانه تان برای پیشبرد اهداف یا خودنمایی استفاده نکنید.

به من اعتماد کن

مردها برای زندگی مشترک به خانم هایی تمایل نشان می دهند که به آنها اعتماد و تکیه کند. آنها را وفادار بداند و با شکاکی هایش حوصله مرد را سر نبرد. البته که این ویژگی باید متقابل باشد. زن ها هم تمایلی به مردهای بدبین و شکاک ندارند. مردها زنی را می پسندند که آنها را به پیشرفت تشویق کند و در برنامه هایی که برای آینده دارند، پشتوانه آنها باشد. مردها میلی به زنان غرغرو، سختگیر و عصبانی ندارند. شاید به نظر خودتان کمی کمال گرا به نظر برسید اما واقعیت این است که این ویژگی می تواند قاتل زندگی مشترک شما باشد. چون مردها از زن های ایرادگیر و مضطرب واقعا فرار می کنند. پسران امروزی هم مثل اجدادشان زن را مظهر آرامش و منبعی برای قدرت گرفتن از او می دانند. پس شما هم به شیوه غریزی و نهادی آفرینشتان این آرامش را به او تزریق کنید.

قابل اعتماد باشید

مردها زنانی را برای زندگی انتخاب می کنند که در مواقع بحران بتوانند بخشی از مسئولیت زندگی را به آنها بسپارند و از بابت همه چیز خیالشان جمع باشد. بدون شک چنین زنی باید با تدبیر، بالغ و قابل اعتماد باشد. زنی که بتوان گاهی به او  تکیه کرد، به تعهد و وفاداری اش ایمان داشت و از روابط اجتماعی اش، خیال راحت داشت.

مادر و همسر به تمام معنا

از همه این ها که بگذریم، مردها، حتی امروزی ترین شان هم هنوز در اعماق وجودشان زنی را تحسین می کنند که روحیات مادرانه داشته باشد. زنی که مراقب و حمایتگر باشد و دوست داشته باشد بچه دار شود و فرزندانش را با عشق تربیت کند. زنانی که در عین امروزی بودن و استقلال و قدرت روحیات زنانه شان را فراموش نکرده اند، مادری بالقوه هستند، به کدبانوگری علاقمندند و ذوق و شوق زنانه شان را خرج خانه و زندگی شان می کنند مطلوب همه مردها در همه اعصار بوده و هستند.

ادامه مطلب / دانلود
انتخاب همسر پیچیدگی های زیادی دارد. در مطلب قبلی  گفتیم که چطور اولین فیلتر را در آشنایی و جلسات اول خواستگاری لحاظ کنید. در اولین برخورد شما باید کلیات طرف مقابل را بسنجید و بپسندید و اگر از این مرحله گذر کردید، وارد جزئیات شوید. در این مرحله شما را با این فیلتر آشنا می کنیم.

راه کارهایی برای انتخاب همسر مناسب (2)

فیلتر دوم انتخاب همسر مهارت‌هایی هم‌چون: هوش هیجانی، مهارت تصمیم‌گیری، دقت و اندکی صبر را شامل می‌شود. با فیلتر دوم زمانی مواجه می‌شویم که تقریبا نظر مساعد و مثبت را نسبت به طرف مقابل داشته باشیم و بنابراین بخواهیم این شناخت را کامل‌تر نماییم. در این مرحله رفت‌و‌آمد خانواده‌ها با هم شروع می‌شود، ممکن است به مشاوره پیش از ازدواج بروند، خانواده‌ها درباره‌ی هم تحقیق نمایند، دختر و پسر از انتظارات و مسایل شخصی خود صحبت نمایند و …

البته این خیلی مهم است که خانواده‌ها و خود دختر و پسر وارد شدن در این فیلتر را به منزله پاسخ قطعی طرف مقابل ندانند و به عبارت دیگر تعهدی مبنی بر ازدواج نداشته باشند. به عنوان مثال، صرف رفت‌و‌آمد به جلسات مشاوره پیش از ازدواج باعث نشود خانواده آقا انتظار شنیدن پاسخ «نه» را نداشته باشند.

از آن‌جا که رسیدن به شناخت دقیق و تصمیم‌گیری نهایی مستلزم نداشتن استرس و فوریت زمانی است بهتر است در این مرحله دقت و در عین حال وسواسی نبودن در انتخاب را مراعات نماییم. شخصی که در مرحله اول به خوبی به ملاک‌ها و معیارهای خود در زندگی و ازدواج واقف شده است اکنون می‌تواند آن‌ها را به میزان دقیق‌تری در همسر آینده خود بررسی نماید.

معیارها را کوچک‌تر کنید

در این مرحله لازم است لیستی مفصل از هر یک از ملاک‌ها تهیه کنیم و به عبارت دیگر هرکدام از ملاک‌ها را جزیی‌تر کنیم. به عنوان مثال اگر ملاک دوم فردی شخصیت طرف مقابل باشد، باید آن را به اجزای کوچک‌تر تقسیم نماییم. حتی برای یک روانشناس هم غیر‌ممکن است که به عنوان مثال از یک تا بیست به شخصیت کسی نمره بدهد. اما اگر اجزای مهم آن را مشخص نماییم کار ارزیابی ساده‌تر است. مثلا ممکن است برای همان فرد ویژگی‌های شخصیتی زیر در ازدواج اهمیت داشته باشد:

کنترل خشم، معاشرتی بودن، کنترل استرس، ریسک‌پذیری، سلطه‌پذیر نبودن همسر آینده، علاقه‌مندی به تفریحات، علاقه‌مندی به بحث‌های فلسفی و …

ملاحظه می‌کنید که هرچه شناخت ما از خودمان و نیازهای‌مان بیش‌تر باشد این فهرست را نیز بیش‌تر می‌توان ادامه داد. اگر این فرد چنین فهرستی را برای خود تهیه نماید دیگر نیازی به پرسیدن سوالات بسته پاسخ ندارد، وی می‌داند برای هرکدام از اجزای لیست چه روشی را باید استفاده کند و در انتخاب همسر آینده خود و حتی در انتخاب گزینه‌هایی که برای رفتن به خواستگاری به وی پیشنهاد می‌دهند منطقی و عاقلانه عمل می‌نماید.

ملاک‌های دیگر را نیز به همین ترتیب می‌توان تفکیک کرد:

ایمان: صداقت، تعهد، چشم پاکی، به جا آوردن واجبات، به جا آوردن مستحبات و …

خانواده: تعداد افراد خانواده، هم‌کفو بودن از نظر فرهنگی، تحصیلات والدین و …

ظاهر: قد، جذابیت، رنگ پوست و …

نکات مهم

برخی دختران و پسران جوان، رازهایی دارند که ترجیح می‌دهند قبل از ازدواج آن‌ها را با طرف مقابل در میان بگذارند. دختر خانمی که در سن ازدواج بود همیشه تردید داشت که آیا باید به هر خواستگاری بگویم که پدرم قبلا معتاد بوده است، و یا آقایی را می‌شناختم که می‌خواست بداند چه زمان بهتر است راجع به نامزدی قبلی‌اش که به هم خورده بود در جلسه خواستگاری صحبت نماید. توصیه‌ای که به این عزیزان می‌شود این است که این‌گونه مسایل را ترجیحا در اوایل مرحله دوم مطرح نمایند چرا که خیلی از مواقع پیش می‌آید خواستگاری به دلایل دیگر به هم بخورد، آن‌گاه بی‌خود و بی‌جهت زندگی شخصی خود را برای دیگران برملا کردیم.

در این مرحله، طرفین باید همانند یک روانشناس عمل نمایند و به قولی مو را از ماست بیرون بکشند. لازم است در مورد ملاک‌های مهم و با اولویت خود طرف مقابل را محک بزنند.

از آن‌جا که ممکن است هیچ فردی پیدا نشود که تمام ملاک‌های ما را به طور صد‌در‌صد داشته باشد اولویت با کسی است که ملاک‌های حیاتی‌تر و یا تعداد بیش‌تری از ملاک‌های ازدواج ما را برآورده نماید.

یکی از روش‌هایی که می‌تواند به شناخت بیش‌تر طرف مقابل در این مرحله کمک نماید، دید و بازدید‌های خانوادگی است. در ازدواج‌های فوق‌العاده سنتی، اگر از طرف مقابل بپرسید چقدر به چشم‌پاکی اعتقاد دارید به احتمال زیاد پاسخی جز کاملا، صد‌در‌صد، آخرشم و … نمی‌شنوید و البته طبیعی هم است. اما در دید و بازدید‌های خانوادگی و یا رفت‌و‌آمد تحت‌نظر خانواده‌ها، همه سوالات خود را می‌توانید به صورت غیر‌مستقیم مشاهده نمایید.

ادامه مطلب / دانلود
خواستگاری و ازدواج، یک راه و یک شیوه ندارد. این اتفاق غافلگیرکننده، ممکن است برای هر‌کدام از شما به‌شکلی خودش را نشان دهد. اما در شکل رسمی آن وقتی قرار است در منزل تان از شما خواستگاری شود و در مورد آینده مشترک صحبت کنید، باید نکاتی را بدانید تا این جلسه مهم را به خوبی پشت سر گذارید.

راه کارهایی برای انتخاب همسر مناسب

مرحله انتخاب همسر و خواستگاری حداقل فرصت آشنایی نسبت به طرف مقابل را به ما می‌دهد. آشنایی با فرهنگ، خانواده، دیدگاه‌ها، عقاید، برنامه‌ها و آرمان‌های زندگی از این دسته‌اند و طبیعی است که هر چه این مرحله اصولی و با طول مدت مناسب‌تری باشد اطلاعات ما را درباره هرکدام از مسایل ذکر شده بیش‌تر می‌کند.

خیلی از خانواده‌ها و یا جوانان به اشتباه اولین جلسه خواستگاری را به منزله تایید نهایی در نظر می‌گیرند و حتی در همان جلسه اول یعنی زمانی که مسلماً هیچ‌کدام از طرفین به شناخت کافی از هم نرسیده‌اند از دختر و پسر می‌خواهند حرف‌های‌شان را در اتاق بزنند و البته با تصمیم قطعی از اتاق بیرون بیایند. روشن است چنین شناختی از پایه بی‌اساس و فاقد اعتبار است.

جمع‌آوری اطلاعات

اگر یکی از آشنایان یا دوستان‌تان خواستگار را به شما معرفی کرده یا این‌که به واسطه‌ای، خودتان هم تاحدودی می‌شناسیدش، بهتر است با اطلاعات قبلی وارد این قرار شوید. از فرد واسطه در مورد شخصیت خواستگارتان سوالاتی بپرسید و از این‌که چه مسائلی برایش بیشترین اهمیت را دارد هم باخبر شوید. اطلاعات کمی هم در مورد وضعیت خانوادگی‌اش به دست بیاورید تا با پیش فرض‌های مناسب در اولین جلسه حاضر شوید.

فیلتر اول: کلیات

در همان جلسه اول خیلی خودمانی نشوید و خیلی هم رسمی نباشید. فضا را طوری فراهم کنید که طرف مقابل هم راحت باشد و بتواند رفتار واقعی خود را نشان دهد. در این جلسه باید کلیات طرف مقابل را بشناسید و بپسندید.

در این مرحله که از دوران آمادگی برای ازدواج تا جلسه اول و دوم خواستگاری به طول می‌انجامد دختر و پسر باید شناخت و ارزیابی دقیقی از معیارهای خود برای ازدواج داشته باشند. به عنوان دیگر، فردی که ادعا می‌کند آمادگی ازدواج دارد و به خواستگاری می‌رود و یا خواستگار می‌بیند حتما باید به مهارت خود‌آگاهی دست یافته باشد. اهمیت این مبحث به‌قدری زیاد است که منابع دینی و ائمه‌اطهار نیز بالاترین حد انسانیت را «شناخت» از خود مطرح نموده و خودشناسی را زیربنای خداشناسی دانسته‌اند. به عنوان مثال اگر دختر خانمی هدف اساسی خود از زندگی را نداند و بین به کمال رسیدن، تفریح و خوش‌گذرانی، فرزندآوری، اهمیت دادن تنها به نیازهای خود و نه دیگران، کار، تحصیل و … نداند کدام مسیر برای وی اصلی است و کدام فرعی چگونه فرد دیگری که قصد ازدواج با وی را دارد، می‌تواند او را بشناسد؟

چنین فردی مسلما هنوز گرفتار بحران‌های هویتی است. یک روز به کمال در ازدواج معتقد می‌شود و شدیدا از این نظر که باید زن و شوهر همدیگر را به کمال برسانند پیروی می‌کند. روز دیگر ظاهر و تحصیلات و دارایی همسر برایش ملاک اصلی می‌شود. بنابراین لازم است دختر و پسر زمانی که خود را از نظر بلوغ جنسی، اجتماعی و … آماده ازدواج می‌دانند، بلوغ شناختی را نیز مد‌نظر داشته باشند. این‌که واقعا چه هدفی از ازدواج دارند و بنابراین چه فردی می‌تواند رسیدن به این اهداف را برای فرد تسهیل نماید.

اولویت‌های انتخاب

در مرحله بعد بهتر است فرد به این اهداف خود اولویت بدهد. به عنوان مثال فردی اولویت‌های ازدواج را برای خودش این‌گونه تقسیم‌بندی می‌نماید: 1- ایمان2- شخصیت3- خانواده4- ظاهر5- تحصیلات

البته موارد دیگری مثل کار، به دل نشستن و … نیز وجود دارد. اما چیزی که واضح است این است که اهداف اساسی که این فرد از ازدواج دارد مرتبط با رشد و کمال شخصی و دینی وی است و البته ظاهر و تحصیلات و وجهه همسر نیز برایش مهم هستند اما اولویت‌های بعدی را دارند.

این‌گونه موارد را در دیدار‌های خانوادگی، تماس‌های قبل از خواستگاری که بین خانواده‌ها انجام می‌گیرد و حتی جلسات اول و دوم می‌توان به صورت کلی محک زده و ارزیابی نمود.

راه کارهایی برای انتخاب همسر مناسب

نکات مهم

به خداوند توکل کنید و سعی کنید آرام و موقر باشید اما در همه حال شبیه همیشه خود رفتار کنید.

وضودار بودن، تجربه آرامشی معنوی را به شما هدیه خواهد داد.

گفت و گو باید خونسردانه و با آمادگى قبلى و در فضایى آرام و بدون خوف و فشار از طرف دیگران صورت گیرد.

در این مرحله عجله، پر‌خطرترین کار است. بهتر است خانواده‌ها، دختر و پسر را مجبور به تصمیم‌گیری سریع و عجولانه نکنند.

دختر و پسر، حتما لیستی از معیارها و ملاک‌های خود در ازدواج به ترتیب اولویت داشته باشند، تا بتوانند به ترتیب همان لیست فرد مقابل را ارزیابی نمایند.

در جلسات اولیه بهتر است جلسه خواستگاری را با حضور اقوام درجه دو و دیگران شلوغ نکنیم تا بتوانیم ارزیابی دقیقی از شرایط داشته باشیم. البته حضور یک یا دو نفر فرد با تجربه می‌تواند کمک موثری باشد اما برخی اوقات خانواده‌ها، بی‌جهت با دعوت از حضور چند عمه، دایی و … زمان جلسه را محدود می‌نمایند. در این‌گونه موارد صحبت از گرانی گوشت و مرغ، یارانه‌ها و… بحث داغ مجلس شده و هدف اصلی فراموش می‌شود.

نگاه مثبت همراه با دقت داشته باشید.

شیک، تمیز و معطر باشید.

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 100 از 153«...708090 قبلی 99100101 بعدی 110120130...»
css.php