کد خبر : 11965 تاریخ انتشار : پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۱ - ۲۱:۵۷

جملات زیبا و قصار از ویکتور هوگو

زیباترین جملات قصار از ویکتور هوگو فکر کردن، شغل ذهن است، خواب دیدن، تفریح آن. ویکتور هوگو — فلسفه، میکروسکوپ افکار است. ویکتور هوگو — گاهی کار فقر و بیچارگی به جائی می رسد که رشته ها و پیوندها را می گسلد، این مرحله ای است که تیره بختان و …

زیباترین جملات قصار از ویکتور هوگو

جملات زیبا و قصار از ویکتور هوگو

فکر کردن، شغل ذهن است، خواب دیدن، تفریح آن. ویکتور هوگو

فلسفه، میکروسکوپ افکار است. ویکتور هوگو

گاهی کار فقر و بیچارگی به جائی می رسد که رشته ها و پیوندها را می گسلد، این مرحله ای است که تیره بختان و سیاه کاران چون بدانجا رسند درهم آمیخته و در یک کلمه که “شومی” است شریک می شوند، این کلمه بینوایان است. ویکتور هوگو

وقتی نتیجه انتخابات اعلام شد، یعنی رأی بالاترین مرجع اعلام شده است. ویکتور هوگو

همه جا شادمانی قشر نازکی است که روی رنج و بیچارگی کشیده اند. ویکتور هوگو

هیچ چیز مثل بدبختی کودکان را ساکت نمی کند. ویکتور هوگو

آنانکه نمی توانند خود را اداره کنند، ناچار از اطاعت دیگرانند. ویکتور هوگو

آینده کودکان بسته به تربیت پدر و مادر است. ویکتور هوگو

ادبیات، راز پنهانی تمدن است، شعر، سرّ مکتوم آمال است. ویکتور هوگو

از آن در شگفتم که در سینه دلی دارند و می پندارند که آسایش و سعادت بشر جز مهر و صفا راه دیگری دارد. ویکتور هوگو

از کوچکی میل داشتم بزرگ باشم. ویکتور هوگو

امید در زندگانی بشر آنقدر اهمیت دارد که بال برای پرندگان. ویکتور هوگو

انسان در این عالم چون شبح سرگردانی است که هنگام عبور از این راه، حتی سایه ای از خود به یادگار نمی گذارد. ویکتور هوگو

باید درهای علم به روی همه باز باشد، هرجا مزرعه هست، هرجا آدم هست، آنجا کتاب هم باید باشد. ویکتور هوگو

بدتر از مرگ چیست؟ آنچه بعد از آمدنش مرگ را می طلبی. ویکتور هوگو

برایت آرزو مى کنم که عاشق شوى، و اگر هستى، کسى هم به تو عشق بورزد، و اگر اینگونه نیست، تنهاییت کوتاه باشد، و پس از تنهاییت، نفرت از کسى نیابى، آرزومندم که اینگونه پیش نیاید … ویکتور هوگو

من نمیگویم هرگز نباید در نگاه اول عاشق شد اما اعتقاد دارم باید بار دوم هم نگاه کرد. ویکتور هوگو

در زندگی یک مرد ۲ روز ارزش دارد: روزی که با زنی آشنا میشود و روزی که او را به خاک می سپارد. ویکتور هوگو

خوشبخت کسی است که به یکی از دو چیز دسترسی دارد: یا کتابهای خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند. ویکتور هوگو

هرگز در میان موجودات مخلوقی که برای کبوتر شدن آفریده شده کرکس نمیشود. این خصلت در میان هیچ یک از مخلوقات نیست جز آدمیان. ویکتور هوگو

تمام جهنم در یک کلمه وجود دارد: تنهایی. ویکتور هوگو

خداوندا! اگر بخواهم آنچه در ذهن دارم با تو بگویم، هزاران جلد کتاب می شود ولی آنچه در دل دارم یک جمله بیش نیست. ویکتور هوگو

کینه و تنفر را به کسانی واگذار کنید که نمی توانند دوست بدارند. ویکتور هوگو

انسان، انسان است چون که می گرید، ولی به حال کسی که هرگز نمی گرید باید گریست. ویکتور هوگو

هستی جز احساس پایان قریب الوقوع، و هم گاهی کیفیت بودن با نبودن، رفتن در بوته آزمایش، و خطر دائمی لغزش احتمالی چیزی نیست. ویکتور هوگو

بدیهای اجتماع به دست ما ساخته شده است و به جای ناله جای آن دارد که درصدد رفع آن برآئیم. ویکتور هوگو

عشق عبارت است از وجود یک روح در دو کالبد. عاملیست که دو تن را مبدل به فرشته ی واحدی می کند. ویکتور هوگو

آزادی ما از نقطه ای شروع می شود که آزادی دیگران پایان می یابد. ویکتور هوگو

بدبختی، مربی استعداد است. ویکتور هوگو

به مرگ راضی شدن، به فتح نائل شدن است. ویکتور هوگو

تعارف و خوش آمدگوئی، چیزی مانند بوسیدن از روی چادر است. ویکتور هوگو

جسد دشمنی را که تشییع میکنی سنگین نیست. ویکتور هوگو

خدا فقط آب را آفرید، انسان شراب را. ویکتور هوگو

در بینوائی همچنان که در سرما نیز دیده می شود، آحاد به یکدیگر فشرده می گردند. ویکتور هوگو

شاید بتوان از هجوم سیل آسای یک ارتش ممانعت کرد، اما از هجوم افکار و عقاید نمی توان جلوگیری نمود. ویکتور هوگو

فقر و مسکنت، مردان را به جنایت و زنان را به فحشاء سوق می دهد. ویکتور هوگو

بهترین دوستان من کسانی هستند که پیشانی و ابروهای آنها باز است. ویکتور هوگو

خدمت به وطن نیمی از وظیفه است و خدمت به انسانیت، نیم دیگر آن. ویکتور هوگو

به کسی عشق بورز که لایق عشق تو باشد نه تشنه عشق … چون تشنه عشق روزی سیراب می شود. ویکتور هوگو

مانند پرنده باش که روی شاخه سست و ضعیف لحظه ای می نشینید و آواز میخواند و احساس میکند که شاخه می لرزد،اما به آواز خواندن خود ادامه می دهد زیرا مطمئن است که بال و پر دارد. ویکتور هوگو

بیش از آنکه خزان از راه برسد، از هر بهار بهره مند شو. ویکتور هوگو

زندگی شما از زمانی آغاز میشود که افسار سرنوشت خویش را در دست گیرید. ویکتور هوگو

چقدر باشکوه است که دوستت بدارند و به مراتب باشکوه تر است که دوست بداری!ویکتور هوگو

بدون دادگری هیچگونه پیش داوری درست نیست. ویکتور هوگو

در نوشتن از آنچه دیگران نوشته اند، نباید یاری خواست،بلکه از جان و دل خویشتن است که باید یاری جست. ویکتور هوگو

اگر انسان بتواند رنج را نیز به مانند شهری ترک گوید،می تواند خوشبختی را از سر گیرد. ویکتور هوگو

ازدواج چیز شگفت آوری است،گاه شیران را روباه و گاه روبهان را شیر میکند. ویکتور هوگو

جان آدمی چه اندوهگین است،هنگامی که اندوهش از عشق است. ویکتور هوگو

عشق، زیبا و زشت نمیشناسد. ویکتور هوگو

هر زن پاکدامنی،زیبا و دلپسند است. ویکتور هوگو

زندگانی گل است و عشق، عسل آن. ویکتور هوگو

هر کس ارزش خود را خود تعیین میکند. ویکتور هوگو

یک پرنده کوچک که زیر برگها آواز میخواند برای اثبات خدا کافی است. ویکتور هوگو

عذاب وجدان، بدتر از مرگ در بیابان سوزان است. ویکتور هوگو

هر چه از کوه بالاتر می رویم، چشم انداز گسترده تری می بینیم. ویکتور هوگو

لطف زن مانند ماسه خطرناک است. ویکتور هوگو

چقدر عاقلند آنهایی که در عشق احمق اند. ویکتور هوگو

اگر چشم و هم چشمی در زندگی بشر نبود،نه نوآوری میشد نه کشفی. ویکتور هوگو

از لابه لای شدیدترین تاریکی ها، نور راستی برافروخته می شود. ویکتور هوگو

آنچه میگویی بکن و آنچه میکنی بگو! ویکتور هوگو

لغزش انسان تدریجی است. بدیها در وجود ما،پای حاضر و آماده و نامرئی دارند.حتی کسانی که از ما با ظاهر پاک و آراسته، چنین ویژگیهایی دارند. ویکتور هوگو

اگر نمیخواهی تو را بیازمایند، کار خود را درست انجام بده. ویکتور هوگو

بزرگترین آزمون گیرنده، خداست و کوچکترین آزمون دهنده، بنده ی خدا. ویکتور هوگو

روزی جهانیان،همه دست برادری به یکدیگر خواهند داد و آن روزی است که بدبختی و تیره روزی در گستره جهان یافت نخواهد شد. ویکتور هوگو

هرچه خدایی نیست، فرو ریختنی است. ویکتور هوگو

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، جملات زیبا بازدید 478 بار
دیدگاهتان را بنویسید

fariba در تاریخ 21 اسفند 1391 گفته : پاسخ دهید

khaste nabashid.

css.php