معنی ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله
معنی ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله کاروانی از تجار بعد از خرید مالالتجاره، عازم شهر و دیار خود شد. چند روز بعد کاروان به گردنه خطرناکی رسید. گردنهای که همه تجار از آن وحشت داشتند. چرا که میدانستند آن جا کمین گاه راهزنان است. شبهنگام هرکدام از تجار، …
معنی ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله
کاروانی از تجار بعد از خرید مالالتجاره، عازم شهر و دیار خود شد. چند روز بعد کاروان به گردنه خطرناکی رسید. گردنهای که همه تجار از آن وحشت داشتند. چرا که میدانستند آن جا کمین گاه راهزنان است. شبهنگام هرکدام از تجار، اموال ارزشمند خود را در جایی پنهان کردند. یکی از تجارنزد سایر بازرگانان رفت و مخفیگاه اموال آنها را یاد گرفت. بعد نیمههای شب از قافله جدا شد و به سمت کمینگاه دزدان رفت و مخفیگاه همه اموال کاروان را فاش کرد به شرط آن که دزدان اموال او را غارت نکنند و او را در غارت خود شریک کنند. رئیس دزدان پذیرفت و به کاروان حمله برد و همه اموال را غارت کرد. مرد تاجرنما هم سهم خود را گرفت و جایی پنهان کرد و به همراه تجار به سمت شهر به راه افتاد. بازرگانان مدتی بعد دیدند که همان تاجر همراه خودشان، بخشی از اموال کاروان را در شهر به فروش میرساند. آن جا بود که دانستند این مرد رفیق قافله و شریک دزد بوده و از آن روز بود که این مثل بر زبانها جاری شد.