کد خبر : 217900 تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۷:۰۵

معنی ضرب المثل قوز بالای قوز

معنی ضرب المثل قوز بالای قوز ضرب المثل‌ها در عین کوتاه بودن گویای داستانی بلندبالا است که یادآور پیشینه فرهنگی و نغز گویی ایرانیان است. در این قسمت از معانی ضرب‌المثل فارسی به ضرب المثل قوز بالا قوز می‌پردازیم. در زمان‌های قدیم، شخصی به دلیل اینکه روی کمرش قوزی داشت، …

معنی ضرب المثل قوز بالای قوز

معنی ضرب المثل قوز بالای قوز

ضرب المثل‌ها در عین کوتاه بودن گویای داستانی بلندبالا است که یادآور پیشینه فرهنگی و نغز گویی ایرانیان است. در این قسمت از معانی ضرب‌المثل فارسی به ضرب المثل قوز بالا قوز می‌پردازیم.

در زمان‌های قدیم، شخصی به دلیل اینکه روی کمرش قوزی داشت، بسیار ناراحت و غمگین بود و همیشه از این بابت رنج می‌برد.

شبی ناگهان بیدار شد و تصور کرد صبح شده است. تصمیم گرفت به حمام برود. سپس وسایلش را جمع و به سمت حمام حرکت کرد. نزدیک حمام که شد صدای آواز به گوشش رسید، اما توجهی نکرد و وارد حمام شد.

صدای آواز خواندن بیشتر و بیشتر شد، اما باز هم اعتنایی نکرد. آن مرد داخل سربینه شد، لباس‌های خود را درآورد و به داخل گرم‌خانه رفت. افرادی را دید که مشغول رقص و آواز هستند. بعد به جمع آن‌ها پیوست به رقصیدن و آواز خواندن پرداخت.

آن مرد در حال رقصیدن بود که یکدفعه متوجه شد پاهای آن‌ افراد سُم دارد. تمام بدنش لرزید و متوجه شد که این افراد جن هستند. در دلش از خداوند خواست که پشت و پناهش باشد و خیلی عادی رفتار کرد.

چند دقیقه بعد جن‌ها دریافتند که آن مرد یک انسان است و چون با آن‌ها صمیمی و دوست شده بود قوز روی کمرش را برداشتند. آن شب مرد بسیار خوشحال شد و از آن‌ها تشکر کرد و به خانه‌اش برگشت.

فردای آن روز هنگامی که برای خرید به بازار رفته بود دوستش او را دید. بسیار تعجب کرد که قوزی روی کمر آن مرد وجود ندارد. نزدیک رفت و سلام کرد. بعد به او گفت: قوزت را چه کردی؟! آن مرد لبخندی زد و جریان شب گذشته را برای او تعریف کرد.

چند شبی گذشت و رفیق آن مرد با خود گفت: امشب به حمام می‌روم و برای همیشه از شر قوزم خلاص می‌شوم. وی وارد حمام شد و همان افرادی را که دوستش تعریف کرده بود آنجا دید و تصور کرد که اگر به جمع آن‌ها بپیوندد قوزش را برمی‌دارند. سپس به جمع آن‌ها پیوست و بلند‌بلند آواز خواند. از شانس بد، جن‌‌ها آن شب حالشان مساعد نبود و هنگامی که آن مرد را دیدند بسیار عصبانی شدند و قوزی روی کمر آن مرد گذاشتند. مرد بیچاره که کاری از دستش بر نمی‌آمد ناله‌اش بلند شد و گفت:

بدبخت شدم، قوزی بالای قوزم شد.

این جمله رفته رفته به صورت ضرب‌المثل در آمد و زمانی به کار می‌رود که برای شخصی مشکلی به‌وجود آید و هنوز آن مشکل حل نشده، به گرفتاری دیگری دچار شود.

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : سرگرمی ، ضرب و المثل بازدید 458 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php