مطالب دسته بندی : بیوگرافی

مهدی جهانی خواننده ، آهنگساز ، ترانه سرا سبک پاپ ایرانی است که تا کنون آهنگ های متفاوت با سبک های غمگین و شاد و لایت بسیار زیادی منتشر کرده است .

معروف ترین آهنگ های مهدی جهانی میتوان به آهنگ ” مدیونم به تو ” و ” عشقت که باشه ” این دو ترانه پر طرفدار ترین آهنگ های مهدی جهانی هستند و از این آهنگ ها به بعد این خواننده بر سر زبان ها افتاد و بسیار به محبوبیت رسید .

این خواننده کنسرت های متعددی در برج میلاد سالن همایش های بین المللی تهران و سایر شهر ها و شهرستان های ایران برگزار کرده است و با استقبال بسیار زیاد هواداران مواجه شده است .

زندگینامه شخصی مهدی جهانی + عکس ها و هواداران

زندگینامه شخصی مهدی جهانی

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی راغب ( زندگینامه مصطفی راغب ) خواننده نسل جوان

بیوگرافی راغب

میهن فال: با مطالعه بیوگرافی راغب می توانید این خواننده جوان رو بیشتر بشناسید.
مصطفی راغب ( با نام هنری راغب – Ragheb ) در سال 1368 در تهران متولد شده است،
وی بزرگ شده شهر تاریخی یزد خواننده جوان و خوش صدای پاپ ایرانی می باشد.
از ۶ سالگی با خوانندگی و نقاشی و بازیگری وارد دنیای هنرشد.
راغب در جشنواره های مختلفی موفق به کسب بیش از بیست عنوان برتر در زمینه های مختلف شده است.
تمامی حقوق مرتبط و فعالیت های هنری راغب متعلق به موسسه ی فرهنگی هنری آوازی نو می باشد.

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی شاهین بنان + ویدیو و عکس هایش

بیوگرافی شاهین بنان

بیوگرافی شاهین بنان رو ببنید …

شاهین بنان (Shahin Banan) خواننده ای جدید با صدایی جدید که معروفیت بسیاری در بین خوانندگان ایرانی پیدا کرده است.
آهنگ های صداش کنی ، عاشق نشدی و صدایی کن گاهی که این خواننده رو معروف کردند.

شاهین بنان تخت نظارت ایران گام کار های خود پخش میکند و کنسرت های ایشان نیز تحت نظر این شرکت می باشد.

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی ماهور افشار { زندگی نامه ماهور افشار }

بیوگرافی ماهور افشار

{ زندگی نامه ماهور افشار }

به تازگی نامی جدید در صنعت موسیقی ایرانی شنیده می شود.
این نام ماهور افشار نام دارد که با اولین آهنگ خود با نام دریا مشهود شد.
نام دومین قطعه ایشان هوایی می باشد که با مجوز رسمی از سازمان ارشاد اسلامی منتشر می شود.

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی مهراد جم و زندگی شخصی

بیوگرافی مهراد جم

امروز همراهتان هستیم با معرفی آرتیست جوان کشور در این مطلب که این روزها نزد طرفداران بسیار محبوب میباشد.

آقای مهراد جم در زمان کوتاهی توانسته در کنار بهترین تنظیم کننده موسیقی ایران آقای مسعود جهانی طرفداران بسیاری را به خود علاقه مند سازد و با آهنگ های خاطره انگیز لحظات زیبایی را برای مخاطبان فراهم آورده.

مهراد جم خوانند ه ای خوش ذوق ،خوش صدا و شیک پوش

ادامه مطلب / دانلود

سپیده سو باهر در برنامه ترکیه ای کیست ؟ ( برنامه دویا دویا مدار )

سپیده سو باهر در برنامه ترکیه ای کیست ؟

( برنامه دویا دویا مدار )

سپیده باهر یک ایرانی اهل تبریز مقیم ترکیه می باشد
که در برنامه دویا دویا مدا کانال 8 کشور ترکیه شرکت کرده است
و به عنوان مدل این این مسابقه به چالش می پردازد

به گفته خود ایشان پدرش از شهرداری بازنشته شده است.
و سپیده هم اکنون در ترکیه به سر می برد.

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی و معرفی کسری زاهدی

یکی از بروز ترین و جدیدترین و موفق ترین خواننده های جوانی که پا به عرصه موسیقی کشورمان گذاشته آقای کسری زاهدی است که توانسته با موزیکهای زیبای خود در مدت فوق العاده کم طرفداران بسیاری را بدست آورد و با صدای خوش خود بسیاری را مجذوب خود کند.
او متولد تهران و در حال حاضر مجرد است و خوانندگی و ترانه نویسی و آهنگ سازی را از اوایل دهه ۹۰ شروع کرده است.
کسری زاهدی علاوه بر خوانندگی یک شاعر موفق هم هست که یکی از شنیدنی ترین ترانه های او را میتوانید در تیتراژ سریال ممنوعه و با صدای خواننده محبوب آقای رضا بهرام به اسم مو به مو گوش کنید و لذت ببرید.

بیوگرافی و معرفی کسری زاهدی

ادامه مطلب / دانلود

آبه شینزو کیست؟ بیوگرافی آبه شینزو

آبه شینزو کیست؟

بیوگرافی آبه شینزو

شینزو آبه متولد ۲۱ سپتامبر ۱۹۵۴ نخست‌وزیر ژاپن از دسامبر ۲۰۱۲ است.
او همچنین رهبر حزب لیبرال دموکرات است.
او در بین نخست وزیران پس از جنگ جهانی دوم ژاپن سومین دوره طولانی تصدی را دارا بوده‌است.
او سابقاً با کسب اکثریت آرا در دو مجلس نمایندگان ژاپن
و مجلس مشاوران (مجلس اعلای دیت ژاپن) در روز سه‌شنبه ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۶ به این سمت برگزیده شد.

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی پویان مختاری و همسرش نیلی افشار

بیوگرافی پویان مختاری و همسرش نیلی افشار

پویان مختاری متولد ۸ مهر ۱۳۶۹ در ایذه، خواننده رپ فارسی است.
پویان فارغ التحصیل فوق دیپلم نقشه کشی صنعتی از دانشگاه اهواز است،
مختاری بختیاری هفت لنگ و سرقلی می باشد مدتی در اصفهان زندگی می کرد و الان ساکن ترکیه می باشد.

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی آرزو نیک بین + عکس

زندگینامه هنرمند محبوب آرزو نیکبین

آرزو نیک بین در سن ۱ سالگی از کابل به هالند رفت آرزو نیکبین تک دختر است و یک برادر دارد وی از سن ۷ سالگی آواز میخواند آرزو نیکبین در خوانوده هنرمند بدنیا آمده و از پدر خود آواز خوانی را آموخته است.
اولین آهنگ آرزو نیکبین در بزرگ سالی بنام دختر پدر است که با پدرش خواننده است او درین آواخر از کارهایی هنرمند محبوب کشور استاد بزرگ امیرجان صبوری را میخواند و آهنگ هایش بیننده های بی شمار داشته است.

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی مهلا مومن زاده تکواندو کار

مهلا مومن زاده قهرمانی تیم ملی تکواندو بانوان در فینال جهان

مهلا مومن زاده ورزشکار ایرانی در رشته تکوادو متولد سال ۱۳۸۱ وست ، او توانست در وزن ۴۶- کیلوگرم تیم ملی تکواندو بانوان ایران در نخستین تجربه جهانی خودبا شکست تمامی رقبایش مدال طلای مسابقات جهانی منچستر را کسب کند.

 

ادامه مطلب / دانلود

زیبا بروفه از هنرمندان خوب کشورمان است که در عرصه سینما و تلویزیون مشغول به فعالیت است و همه بازی او در سریال مجید دلبندم را به خاطر دارند. در این مطلب از سایت میهن فال با توجه به انتشار فیلم عروسی این هنرمند در فضای مجازی  ناگفته زیبا بروفه در مورد انتشار فیلم عروسی اش را برای شما در نظر گرفته ایم. با ما همراه باشید.

ناگفته زیبا بروفه در مورد انتشار فیلم عروسی اش

زیبا بروفه چهره ای آشنا برای سینما و تلویزیون ایران است.او که حرفه بازیگری را با فیلم شب روباه به کارگردانی همایون اسعدیان آغاز کرد و با سریال مجید دلبندم معروف شد، فارغ‌التحصیل حقوق قضایی است.این بازیگر سینما و تلویزیون مدت ها است که کمرنگ شده و به همین دلیل به گفت و گویی با او نشستیم که به شرح زیر است:

 زیبا بروفه از جمله بازیگران سینما و تلویزیون است که چند وقتی است نسبت به قبل کم کار تر شده و کمتر در محافل هنری حاضر می شود دلیل آن چیست؟ چرا خانم بروفه را در محافل عمومی نمی بینیم؟
واقعا بود و نبود من در چنین مراسمی زیاد اهمیت ندارد .بازیگر نفسش دیده شدن است اما اگر قرار باشد با حضور در فرش قرمز یا اکران خصوصی دیده شوم این چنین دیده شدنی را دوست ندارم و نمی پسندم .

شما زمانی ستاره سینما و به ویژه تلویزیون بودید اما در حال حاضر شکل کار کردن شما به گونه ای است که انگار کارهای دیگرتان را به این حرفه ترجیح می دهید؟
نه اگر در این زمان من کم کار هستم واقعا شرایط کاری مهیا نبوده است.

پس شما هم حرف صدف طاهریان را تایید می کند؟

کدام حرف !؟

ایشان گفتند سینمای ایران کثیف است؟

نه اصلا من چنین چیزی را قبول ندارم ، شما در هر محیطی با یک سری مشکلات و معضلات مواجه هستید اما این نحوه برخورد شماست که به دیگران اجازه می دهد با شما چه گونه برخورد کنند و چه قدر وارد فضای شخصی زندگی ات بشوند .

شما چرا بعد از ازدواج کم کار شدید؟

من زمانی که وارد سینما و تلویزیون شدم ، درست بعد از اتمام اولین کارم بود که متاهل شدم و این کم کاری چند وقت اخیر دلایل مختلفی دارد که می توان نبود پیشنهاد خوب و  فیلم نامه خوب را نام برد. هر چند در چند اثر به صورت رفاقتی و دوستانه حضور داشتم و آنقدر هم کم کار نبودم.

انتشار فیلم عروسی شما در فضای عمومی چه تاثیر در زندگی هنری شما داشت؟

انتشار فیلم خصوصی زندگی ام لطمه بزرگی از لحاظ روانی و کاری به من زد، من برای شروع دوباره کارم باید از یک نقش کوچک شروع می کردم و این موضوع برای من که در اولین کارم نقش اصلی داشتم واقعا آزار دهنده بود .

فیلم عروسی شما به چه صورت منتشر شد؟

این فیلم را ظاهرا آتلیه برای نمونه کار به یک فرد دیگری داده بود که آن فرد هم بر خلاف اخلاق حرفه ای فیلم را منتشر کرد البته این قضیه با پیگیری ها قانونی و قضایی پایان گرفت ولی متاسفانه کار از کار گذشته بود .

شما با فیلم پر پرواز با بازی در کنار شادمهر عقیلی خاطره سازی کردید ،براساس شایعات چه قدر احتمال می دهید این خواننده به کشور برگرد؟

واقعا این مسئله چه اشکالی دارد یک هنرمند به زادگاهش برگرد شادمهر روحیه حساس و لطیفی داشت و به شدت به خانوده اش وابسته بود اگر شرایط مهیا باشد و بدون مشکل بتواند به ایران بیاید قطعا این کار را می کند .

ادامه مطلب / دانلود

علاقه مندان به دنیای بازیگری با این مطلب از سایت میهن فال همراه باشید چرا که لیست هنرمندان و بازیگران ایرانی متولد ماه آبان را برای شما در نظر گرفته ایم. با ما همراه باشید.

لیست هنرمندان و بازیگران ایرانی متولد ماه آبان

نیکی کریمی

سینمای ضد ستاره دهه ی شصت تمام شد که نیکی کریمی و بعدتر هدیه تهرانی آمدند، «عروس» خوش سیمای فیلم افخمی چهره ی معصوم و دلربایی داشت، سینماها هم تشنه ی سوپراستار بودند و اگر این تصویر با ستمدیدگی در «دوزن» همراه میشد، که چه بهتر! شد و نیکی کریمی چند بار تحت ستم قرار گرفت، سناریوها این را می خواست و این در راستای چهره ی نیکی کریمی قرار داشت.

چند تجربه ی روشنفکر پسند با مهرجویی فلسفه باز انگار در وجود کریمی تاثیر زیادی گذاشت، او این روزها به مانند خیلی ها ی دیگر محبوبیت سالهای قبلش را شخم می زند؛ می نویسد، ترجمه می کند، داوری می کند، عکاسی، شعر و فیلمسازی. سر خانم بازیگر شلوغ است، اما نمی داند که آنچه از او در ذهن ها مانده، هنوز همان نقش های رنگارنگ دهه ی هفتاد است. باور نقشی که جامعه از هنرمند می خواهد، گویی برای جماعت بازیگر دشوار شده، به هر دری می زنند تا آنی که هستند نباشند؛ غافل از اینکه محبوبیت است که به حراج می گذارند.
حامد بهداد

برنامه ای گفت و گو محور بود در مورد سینما، در شبکه ی سه؛ بازیگری نه چندان شناخته شده رو به دوربین نشسته بود از عشق می گفت، از ریشه گیاه عشقه؛ عجیب بود جنون داشت، جنون نیاز به یک جرقه دارد تا به آتش بکشد؛ قیاس های مبالغه آمیز کار خودش را کرد، مارلون براندو این بار از مشهد آمده بود و خودش را بر نقش غالب می کرد؛ حرص می خورد، دندان هایش را فشار می داد عاصی بود، انگار همه ی فشار های زندگی سخت دهه ی هشتاد استاری عصبی می پسندید.

سینما بازتاب واقعیت است، واقعیت دهه ی هفتاد اگر استاری چهره می پسندید، این بار سینما شمایل عصبی را رویا می کرد و به مردم می فروخت. خودزنی، فریاد، حرکات خارج از قاعده… حالا که روزگار آرام تر شده خیلی خریداری ندارد، حامد خان تحولی باید…
احسان خواجه امیری

از بازی های زمانه است که محبوب ترین بخش کنسرت های احسان خواجه امیری مربوط به آن بخشی است که ترانه ی پدر را آواز می کند، هر چقدر تکلیف پدر مشخص بود و گونه ای از موسیقی عامه پسند و در پیوند با سینما را رهبری می کرد، پسر اما بلاتکلیف و سردر گم در فضای موسیقی ادامه می دهد.

چه بسی اگر نبود ترانه های افرادی مثل: افشین یداالهی، حالا خواجه امیری همین جایگاه را هم نداشت، شهیر ترین خواننده ی آبانی، تحریر های سنتی را روی موسیقی های یونانی و استانبولی سوار می کند نتیجه اش می شود موسیقی تیتراژ پسند از صدای آماده ی پسر ایرج بیش از اینها انتظار می رئد او البته درخشش داشته و نشان داده که می تواند بالاتر از اینها باشد. در قطعاتی مثل: سلام آخر اما هنوز جریان ساز نشده است، شاید تا تولد بعدی حال آوازه خوان آبانی بهتر شده باشد.
فاطمه معتمد آریا

بازیگرانی که نبودشان اندازه ی بودشان تاثیر گذار و خبر ساز است انگشت شمارند، او بازیگری است که در مورد آب معدنی هم که مصاخبه می کند خبرساز می شود، خبرسازی نه به هر قدر و قیمتی ، هیچ وقت از اصولش عدول نکرده است.

سال ها نقش آفرینی در رنگارنگ ترین شکل ممکن، جایگاه او را به جایی رسانده که اگر همین امروز هم بازیگری را کنار بگذارد؛ تثبیت شده و رفیع است. هویت مستقل معتمد آریا وقتی با کیفیت بازیگری اش همراه می شود؛ آن هم بدون هیچ خودنمایی و بدون هیچ ضرب و زور جعلی، آن گاه موقعیتی می آفریند که ورای نقش هایش از دختر شیرینی فروش و گل پامچال تا عینک دودی و همنشینی با عروسک های دوست داشتنی همیه قابل ستایش است، سیمین بانو زادروزتان فرخنده باد…

ادامه مطلب / دانلود

هدیه تهرانی از هنرمندان مطرح کشورمان بوده و هست البته چند سالی است که بازی چندانی از ایشان نمیبینیم اما کماکان این بازیگر خوب کشورمان مرکز توجه است. در این مطلب از سایت میهن فال شایعات خواندنی زندگی شخصی هدیه تهرانی  را برای شما در نظر گرفته ایم. با جزئیات این خبر همراه ما باشید.

شایعات خواندنی زندگی شخصی هدیه تهرانی

وقتی فیلم «سلطان» در سینما آزادی روی پرده رفت، تنها یک نفر در سالن قدیمی این سینما حضور داشت که دلش می‌خواست از زور خجالت برود زیر صندلی که رویش نشسته و تا پایان فیلم و خالی شدن سالن از زیر صندلی بیرون نیاید.

همه در سالن سینما محو دلدادگی سلطان بودند، اما هدیه تهرانی خیلی از آنچه که روی پرده سینما می‌دید خوشش نیامده بود. این‌ها را البته چند سال بعد به زبان آورد، آن هم در گفت‌وگو با نیما حسنی‌نسب. سال ۱۳۸۳ در نظرخواهی مجله فیلم هدیه تهرانی به عنوان یکی از پنج بازیگر برتر سینمای ایران انتخاب شده بود، آن موقع از حضورش در سینمای ایران تنها هشت سال گذشته بود و در این هشت سال او ۱۷ فیلم سینمایی بازی کرده بود، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، فریدون جیرانی، بهروز افخمی، بهمن فرمان‌آرا، احمدرضا درویش و … کارگردان‌های مطرحی بودند که در همین فاصله کوتاه تهرانی مقابل دوربین‌شان به ایفای نقش پرداخته بود.

نخستین سیمرغش را هم به خاطر بازی در فیلم «قرمز» آن هم درست یک سال پس از آغاز دوران بازیگری‌اش (سومین فیلم کارنامه کاری‌اش) گرفته بود. او در اوج محبوبیت بود، هم در سینما و هم بین مردم. پیشنهادهای بازیگری زیادی داشت، اما سخت می‌گرفت و کم بازی می‌کرد و گاهی حتی ترجیح می‌داد سرش را با کارهای دیگری گرم کند.

ماجرای بازیگر شدن هدیه تهرانی

نخستین فیلمی که هدیه تهرانی در آن به ایفای نقش پرداخت، فیلم «سلطان» بود که سال ۱۳۷۵ ساخته شد. آن موقع هدیه تهرانی ۲۴ سال سن داشت، اما اگر همه چیز آن طور که باید پیش می‌رفت احتمالا نخستین فیلم کارنامه این بازیگر می‌شد، فیلم «چای تلخ» که اتفاقا هیچ واسطه‌ای هم این وسط نبود که او را به ناصر تقوایی معرفی کند. هدیه تهرنی به گفته خودش با تقوایی و اکبر عالمی فامیل و آشنا بوده و به همین خاطر در ۲۰ سالگی ناصر تقوایی به او پیشنهاد بازی در «چای تلخ» را می‌دهد، اتفاقی که نمی‌افتد.

تهرانی در این فاصله کارهای مختلفی انجام می داده و از این شاخه به آن شاخه می‌‌پریده، یک روز سرگرم واردات و صادارت می‌شده و یک روز مربیگری شنا را تجربه کرده است.دکوراسیون داخلی هم برایش جذابیت‌های خاص خودش را داشته و حتی یک زمانی تصمیم گرفته که برای یاد گرفتن کامل این حرفه راهی آلمان شود و در این کشور طراح داخلی بخواند، اما همه چیز دست به دست هم داده تا او بالاخره بازی در سینما را تجربه کند.

دیدارش با محمدرضا شریفی‌نیا و آزیتا حاجیان خیلی تصادفی رقم می‌خورد، در فروشگاه باغ با دستی شکسته همراه دوستش و مادرش می‌چرخیده که متوجه نگاه آزیتا حاجیان و شریفی‌نیا می‌شود. حدس هم می‌زند (بر اساس تجربه‌هایش) که چند دقیقه بعد یکی از این دو نفر به او پیشنهاد بازیگر شدن می‌دهند، چند دقیقه بعد همین اتفاق می‌افتد، حاجیان از همسرش جدا می‌شود، به سراغ او می‌آید و می‌پرسد: «دوست داری بازیگر شوی؟» تهرانی جواب می‌دهد، نه.

شریفی‌نیا شماره مادر دوست تهرانی را می‌گیرد و بعد از آن روز تماس‌ها شروع می‌شود، نتیجه این تماس‌ها معرفی به دفتر «هدایت فیلم» مرتضی شایسته است و پیشنهاد بازی در فیلم «روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی.

او زیر دست عبدالله اسکندری گریم می‌شود، عکس می‌گیرد و یک متن را هم برای تست صدا و بازی می‌خواند، اما همان موقع از این نقش خوشش نمی‌آید، دلیلش هم کوتاهی نقش و دیالوگ‌های کم آن بوده.

هدیه تهرانی آنقدر باهوش بوده که می‌دانسته برای حضور در پرده سینما و ادامه آن برای نقش اول به چیزی بیشتر از چند دقیقه حضور و چند دیالوگ احتیاج دارد.

رقم دستمزدی که برای روز واقعه به او پیشنهاد می‌شود ۱۰۰ هزار تومان است. رقمی که قید گرفتن آن را می‌زند و نقش را قبول نمی‌کند. با این حال اما عکس‌ها و فیلم تست‌هایش در دفتر هدایت فیلم باقی می‌ماند.

در این فاصله یک اتفاق عجیب برایش می‌افتد. او در یک تصادف آسیب می‌بیند و چند دقیقه هم می‌میرد، این را بعدها که به هوش می‌آید همراهان و کادر پزشکی به او می گویند.

تصادف آنقدر سنگین بوده که ماه‌ها او را بستری می کند. بعد هم کارش به راه رفتن با واکر می‌رسد، در این مدت مهرجویی سرگرم انتخاب بازیگران فیلم «لیلا» بوده که آن موقع «یک داستان واقعی» نام داشته. دست بر قضا هم مدرسه‌ای هدیه تهرانی در شهرک اکباتان، آناهیتا همتی، گذرش به دفتر مهرجویی می‌افتد.

در فرم ثبت نام مقابل آدرس می‌نویسد، اکباتان و همان جا از او می‌پرسند کسی به اسم هدیه تهرانی را در اکباتان می‌شناسد و او هم پاسخ مثبت می‌دهد.

تماس‌ها دوباره شروع می‌شود. او چند روز بعد به دفتر مهرجویی می‌رود، فیلمنامه را مهرجویی برایش تعریف می‌کند و چند عکس هم از او می‌گیرد.

مهرجویی از او می‌پرسد که چرا اینقدر چاق شده و تهرانی می‌گوید که داروی کورتن در زمان بهبودی مصرف می‌کرده و همین باعث شده ۱۵کیلو اضافه وزن پیدا کند.

از دفتر که بیرون می‌آید قید بازی در این فیلم را هم می‌زند، چون برایش قابل هضم نبوده که یک مرد زن‌دار به خاطر نازا بودن همسرش به فکر ازدواج دوباره بیفتد، خودش بعدها گفته اگر موقعیت‌سنجی داشته حتما باید این نقش را قبول می‌کرد، اما آن موقع قبول نمی‌کند. ولی وزنش را کم می‌کند.

پس از این ماجرا یک روز دستیار مسعود کیمیایی با او تماس می‌گیرد. سامان مقدم پس از یک صحبت کوتاه گوشی را به مسعود کیمیایی می‌دهد و کیمایی با هدیه تهرانی صحبت می‌کند، قرار می‌گذارد و او هم بالاخره این فیلمنامه را می‌پذیرد. سال ۱۳۷۵ برای نخستین بار در یک فیلم آن هم در نقش اول ظاهر می‌شود. نتیجه برای خودش دلچسب نیست، اما سکوی پرش خوبی برای آینده او می‌شود. بلافاصله موج پیشنهادها آغاز می‌شود. سال بعد (۱۳۷۶) او در سه فیلم باز می‌کند و در این بین برای بازی در «قرمز» فریدون جیرانی نخستین سیمرغ دوران بازیگری‌اش را به دست می‌آورد.

سال ۱۳۷۷ بهروز افخمی به سراغ ساخت فیلمی می‌رود که حالا از آن به عنوان یک تابوشکنی در سینما نام برده می‌شود. برای ایفای نقش اول زن افخمی هدیه تهرانی را انتخاب می‌کند و هدیه تهرانی هم به این پیشنهاد جواب مثبت می‌دهد تا نقش یک زن مستقل را در فیلم «شوکران» ایفا کند، «شوکران» بلافاصله بعد از اکران به نقطه عطف کارنامه بازیگری او تبدیل می‌شود.

در همین سال او در فیلم دیگری هم بازی می‌کند. «سیاوش» به کارگردانی سامان مقدم و «دست‌های آلوده» کار سیروس الوند.

حاشیه های هدیه تهرانی در رسانه های زرد

هر چقدر کار تهرانی روی پرده سینما می‌گیرد، حاشیه‌هایش هم زیاد می‌شود. نشریات به دنبال کردن خبرهای او علاقه نشان می‌دهند، او تمایلی به مصاحبه نشان نمی‌دهد. کار خبرسازی در مورد او به جایی می‌رسد که ظرف یک سال ۸ بار خبر ازدواج و طلاق او با افراد مختلف منتشر می‌شود.

سال‌ها بعد تهرانی درباره این ماجراها به مجله فیلم می‌گوید اگر من در عالم واقعیت بخواهم ظرف یک سال چند ازدواج داشته باشم چطور می‌توانم با ۱۰ نفر در یک سال ازدواج کنم و بعد طلاق بگیرم. اصلا از لحاظ زمانی امکان پذیر نیست که من از یک نفر طلاق بگیرم  زمان شرعی «عده» را بگذرانم  بعد دوباره ازدواج کنم؟ آن هم ۱۰ بار در یک سال (نقل به مضمون)

در این مدت تا دلتان بخواهد هدیه تهرانی به نوشته نشریات زرد، زن این و ان شد، یکی از این شوهر ها علی انصاریان مدافع وقت تیم فوتبال پرسپولیس بود. تهرانی حتی حوصله  تکذیب این خبرها را هم نداشت ، خودش می گفت، تکذینب کنم که چه بشود؟ فردا بردارند تیتر بزنند هدیه تهرانی خبر ازدواجش را تکذیب کرد.(نقل به مضمون)

در این دوره حاشیه‌ها دست از سر او برنمی‌دارند، اما گاهی خودش هم برای خودش حسابی حاشیه می‌سازد. روی کار آمدن دولت نهم و حضور اسفندیار رحیم‌مشایی در راس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، بزرگترین حاشیه عمر این بازیگر را رقم می‌زند.

او تصمیم می‌گیرد نمایشگاه عکسی با موضوع آب برپا کند و رحیم مشایی هم قول می‌دهد که اسپانسر این نمایشگاه باشد.

نمایشگاه برگزار می‌شود ، روز اول افتتاحیه حضور مردم برای دیدن هدیه تهرانی رکوردشکن می‌شود و در نهایت او می‌ماند و بدهی‌های نمایشگاه، رحیم مشایی قولش را عملی نمی‌کند و هدیه تهرانی ‌می‌ماند و طلبکارها. کار به شکایت و دادگاه و حتی بازداشت موقت هم می‌کشد و حاشیه‌های این اتفاق دامن او را می‌گیرد.

ورزشکار شدن هدیه تهرانی

هدیه تهرانی به ورزش علاقه زیادی دارد. روزی که شریفی‌نیا او را در فروشگاه باغ می‌بیند، او با دستی شکسته در فروشگاه حضور داشته، دلیل آن هم ورزش و مربیگری شنا بوده اما از مقطعی به بعد ورزش رزمی «تای چی» را جدی می‌گیرد، حسابی تمرین می‌کند و چهره بودنش باعث می‌شود در این رشته هم زود به مقام و پست دست پیدا کند.

در فدراسیون ووشو، تهرانی به عنوان نایب رییس سبک تای چی منصوب می‌شود. این اتفاق‌ها هم حاشیه‌های زیادی برای او رقم می‌زند، اما او همچنان این رشته ورزشی را ادامه می‌دهد و حتی برای پیشرفت و آموزش در این رشته به کشورهای خارجی هم سفر می‌کند.

در این بین اما اتفاقات عجیب و غریب دیرگی هم برایش رخ می‌دهد، مثلا او به یاد دارد که زمانی یک مرد با او تماس گرفته و می‌گفته تهرانی همسر اوست و از او چند بچه هم دارد.

یک بار هم چنین ماجرایی برای یک دختر اتفاق می‌افتد، کسی که بعد از فوت مادرش فکر می کند که تهرانی مادر اوست. این ماجرا آنقدر برای دختر واقعی می‌شود که حتی خانه تهرانی را پیدا می‌کند و یک روز که تهرانی از سفر به خانه برمی گردد می‌بیند که او روی تختش خوابیده است.

دوران کم کاری هدیه تهرانی

هدیه تهرانی از سال ۱۳۹۰ تا به حال در ۴ پروژه حضور داشته است. او که تا به حال در سریال‌های تلویزیونی بازی نکرده است در این سال در سریال «قلب یخی» ساخته سامان مقدم به ایفای نقش می‌پردازد. این سریال برای شبکه نمایش خانگی تولید می‌شود و پایان هم نمی‌یابد. «پل چوبی» ساخته مهدی کرم‌پور، «یک روز دیگر» ساخته حسن فتحی دو فیلم دیگر او در سال ۹۰ هستند. در سال ۱۳۹۱ او تنها دری ک فیلم به ایفای نقش می‌پردازد که توقیف می‌شود: «آشغال‌های دوست‌داشتنی»

از سال ۹۱ تا امروز هم خبری از او نیست. فیلم «روز مبادا» در گروه هنر و تجربه یکی دیگر از فیلم‌های اوست که در این سال‌ها هدیه تهرانی در آن به ایفای نقش پرداخته. او در سکانس پایانی این فیلم نقش خودش را بازی می‌کند. زنی که سوپراستار سینماست.

سال ۹۴ اما برای او سال بازگشت به سینماست، او حالا دوباره به متن سینما برگشته و می‌خواهد روی پرده باز هم دنیاهای تازه‌ای را بسازد، «می‌تواند یا نه؟» پرسشی است که برای یافتن پاسخش باید منتظر ماند.

ادامه مطلب / دانلود

همه شما عزیزان حتما سریال جذاب پایتخت را دیده اید. در قسمت اخیر این سریال شاهد حضور خاله نقی معمولی بودیم. در این مطلب از سایت میهن فال مصاحبه با سکینه شفافی / خاله نقی معمولی را برای شما در نظر گرفته ایم. در ادامه با ما همراه باشید.

مصاحبه با سکینه شفافی / خاله نقی معمولی

«عسل خاله، عسل گیسو، عسل چشم و…» این عبارت را محسن تنابنده با عشق برای سکینه شفافی می‌خواند که در پایتخت۴ به «عسل خاله» معروف شده بود. سکینه شفافی از حضور کم و موثرش در سریال پایتخت می گوید.

سکینه شفافی گرمای مهربانی مادربزرگ‌ها را داشت. او نماینده جزیی‌نگری‌ها و جزئیات‌پردازی سیروس مقدم و محسن تنابنده هستند. اگر سکینه شفافی را از نزدیک ببینید، متوجه می‌شوید عوامل پایتخت چقدر هوشمندانه بازیگران را انتخاب می‌کنند؛ هرچند که نقش‌ها کوتاه باشد.

 عسل خاله! پایتخت ۴ اولین کار شما بود؟

بله. اولین کارم بود.

 چه کسی از شما برای کار در پایتخت دعوت کرد؟

آقای تنابنده و آقای مقدم افتخار دادند که من در سریال بازی کنم. من اهل شیرگاهم. یک روز برای خرید داشتم می‌رفتم بازار شیرگاه که آقای تنابنده و مقدم سر فیلمبرداری بودند و مرا دیدند و خواستند در سریال بازی کنم.

 چه شد که از شما خوش‌شان آمد؟

صدای من چون مثل جیغ جیغوها و نوع حرف زدنم سریع است از من خوش‌شان آمد. می‌گفتند برای بازی کردن توی فیلم چهره بانمکی دارم؛ مثلا من اگر بین ۱۰۰نفر صلوات بفرستم قشنگ صدایم معلوم می‌شود. همه صدای مرا می‌فهمند.

 یعنی اصلا قبلش از شما هیچ تستی برای بازی نگرفتند؟

من قبلا خیلی کم توی پایتختی که خروس‌بازی داشت، بازی کردم. سرایدار همان خانمی بودم که به نقی گفت برود خانه‌شان برای نصیحت پسرش.
 چند سال‌تونه؟

۷۵ سال.

 عسل خاله شما بچه هم دارید؟

بله. سه تا پسر و سه تا دختر. شش تا نوه دارم و هفت تا نتیجه. پسر کوچکم کمک دستم است. تازه زنش دادم. ارسطو هم مثل پسرم بود. برای همین دوست داشتم زنش بدهم. همه پسرهای شیرگاه از من می‌خواهند برای‌شان زن بگیرم. (خنده)

 بچه‌ها مخالف کار شما نبودند؟

نه. اتفاقا خوشحال هم شدند. وقتی مردم جمع می‌شدند تا فیلمبرداری را نگاه کنند به مردم می‌گفتند که مادرشان در فیلم بازی می‌کند و پز مرا می‌دادند.

همسر شما در قید حیات هستند؟

نه. کارمند راه‌آهن بود. ۲۵ سال پیش بیمار شد و فوت کرد. دو سال بیمار بود.

 در غیاب همسر چطور زندگی و بچه‌ها را جمع و جور کردید؟

خیلی سخت بود. آشپزی می‌کردم برای مردم. توی شیرگاه دستپختم معروف است. می‌رفتم عروسی‌ها و عزاداری‌ها آشپزی می‌کردم تا خرج بچه‌ها را دربیاورم. شوهرم هم ۸۰۰ هزار تومان مستمری دارد که زندگی را با آن می‌چرخانم.

 از بازی و کار کردن در گرما خسته نمی‌شدید؟

نه. آقای مقدم از ۹ شب تا ۶ صبح فیلمبرداری می‌کردند تا گرما کسی را اذیت نکند. وقتی هم تو خرابه (ساختمان نیمه‌کاره) بودیم من در ماشین می‌نشستم تا خنک شوم و اذیت نشوم. آقای تنابنده و مقدم خیلی هوای مرا داشتند.

 عسل خاله شما در داستان خیلی شیطون بودید. در زندگی واقعی‌تان هم همین‌جوری هستید؟

نه. من خیلی آرام هستم اما آقای مقدم، تنابنده و ارسطو خیلی از دست من می‌خندیدند. می‌نشستم جای آقای مقدم و می‌گفتم صدا، دوربین، حرکت. همه می‌خندیدند. شادی بچه‌ها را دوست داشتم.

 هیچ‌وقت آقای تنابنده از دست‌تان ناراحت و عصبانی نمی‌شدند؟

نه. من هروقت بازی می‌کردم بعدش آقای تنابنده و مقدم من را تشویق می کردند و می‌گفتند تو برکت این کاری.

 خانم رامین‌فر یا همان هماخانوم گفته بود شما واقعا نقش ایشان را باور کرده بودید و فکر می‌کردید مادر دوقلوهاست؟

آره. آن موقع باور کرده بودم. ساده دلم دیگر. اما الان می‌دانم که دوقلوها سوئد زندگی می‌کنند.

 چیزی هم از خودتان میان دیالوگ‌ها اضافه می‌کردید؟

نه. من اصلا سواد ندارم به همین خاطر آقای تنابنده برایم نوشته‌ها را می‌خواند تا حفظ کنم. من هم سریع حفظ می‌کردم؛ همان دفعه اول. حتی وقتی بقیه تمرین می‌کردند من تمرین نمی‌کردم. آنقدر هم کارم خوب بود که وقتی کارم تمام می‌شد، آقای مقدم و تنابنده برایم دست می‌زدند.

 شایعه شده بود شما واقعا خاله آقای تنابنده هستید.  این درست است؟

نه نیستم. وقتی سر ساختمان بودیم یک تخته گذاشته بودند که بچه‌ها از روی چاله جلوی ساختمان رفت و آمد کنند. بچه‌ها ماشالا جوان بودند و سریع راه می‌رفتند. من چون قبلا پایم شکسته بود نمی‌توانستم سریع راه بروم و ممکن بود بیفتم زمین. به همین خاطر آقای تنابنده برای راه رفتن روی تخته کمکم می کرد. آقای تنابنده مثل پسرم می‌ماند.

 بابت این سریال چقدر به شما دستمزد دادند؟

اول گفتند تو را به سفر زیارتی می‌فرستیم که بروی کربلا و سوریه. گفتم من شش‌بار سوریه رفتم و چهار بار کربلا. برای کاروان‌ها آشپزی می‌کردم و یک قران هم نمی‌گرفتم و عوض آشپز با خودشان مرا می‌بردند زیارت هم می‌کردم. خانم غفوری هم دو میلیون تومان فعلا دادند. گفتند بیشتر هم می‌دهند.

 عسل خاله از شهرت اذیت نمی‌شوید؟

چرا بعضی وقت‌ها اذیت می‌شوم. دیگر نمی‌توانم راحت بروم بازار. همه می‌خواهند با من عکس بگیرند. مسافرانی که می‌آیند شیرگاه و مردم به آنها خانه اجاره می‌دهند مدام سراغ مرا می‌گیرند.

 گویا شما قبل از سریال دچار افسردگی شده بودید؟

بله. من چند سال پیش تصادف کردم و پایم شکست. چهار سال است از آشپزی و خیاطی افتاده‌ام. قلبم را عمل کرده‌ام. همیشه از مرگ حرف می‌زدم. وصیتنامه نوشته و همیشه ناراحت بودم. چشم‌هایم خیلی خوب نمی‌بیند. وقتی بازی کردم و بیشتر به من توجه شد، حالم خیلی بهتر از قبل شده و اصلا خوب شده ام.

سینما هم رفته ای عسل خاله؟

قائمشهر که بودم سینما می‌رفتم.

 از چه بازیگری خوش‌تان می‌آمد؟

ناصر ملک‌مطیعی چون نقش آدم‌های جوانمرد را بازی می‌کرد.

  عسل خاله پیشنهاد تازه‌ای هم گرفته‌اید؟

بله. یک پیشنهاد از ماهشهر داشتم. از «رسوایی۲» هم تماس گرفتند. پسرم پیگیر کار من است.

ادامه مطلب / دانلود

ناگفته های زندگی حبیب خواننده پس از بازگشت به ایران عنوان این مطلب از سایت میهن فال است که از شما دعوت می کنیم تا با جزئیات این مطلب همراه ما باشید.

ناگفته های زندگی حبیب خواننده پس از بازگشت به ایران

هرچند در بازه های زمانی مختلف شایعاتی درباره انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت حبیب مطرح شد اما هیچ کدام از این شایعات رنگ واقعیت نگرفت. حبیب در گفتگویی تفصیلی کوشیده درباره بخشهایی کمتر شنیده شده از زندگیش پس از بازگشت به ایران سخن گوید.

احمدی نژاد امضاء کرد و سه روزه مجوز گرفتم

حبیب درباره دیدار با اسفندیار رحیم مشایی مشاور محمود احمدی نژاد می گوید: دیدار کوتاهی با مشایی در دفترشان داشتیم. دوستی که نزدیکی به دولت وقت داشت نامه ای تنظیم کرد و پیش احمدی نژاد برد. ایشان هم بلافاصله امضا کردند و به ارشاد رسید. سه روزه مجوز گرفتم تا بتوانم آلبوم ضبط کنم تا اینکه شخصی که مایل به سرمایه گذاری بود مرا برد پیش آقای مشایی. به چه دلیل نمی دانم.

مشایی گفت اگر برگردید خوشحال می شویم
وی ادامه می دهد: مشایی خواستند مرا ببینند و گفتند اینجا وطن شماست و اگر برگردید خوشحال می شویم. برخوردشان خیلی خوب بود. وقتی فهمیدند تا سال ۶۲ ایران بودم برایشان جالب بود.

آقازاده خزعلی زیر قولش زد…

حبیب که طی حضور در ایران قطعه ای دوصدایی با عنوان “محکوم” را با حسین خزعلی فرزند آیت ا.. خزعلی که با نام هنری “سمیر زند” فعالیت می کند خوانده است خاطره خوشی از این همکاری ندارد.

وی در شرح این ماجرا می گوید: درباره آهنگ “محکوم” باید بگویم شخصی{سمیر زند} به من زنگ زد و گفت اگر اجازه دهید من یک خط با شما بخوانم و من گفتم مخارجش بالاست. وی ابتدا همه شرایط را فراهم کرد و من رفتم و خواندم.

وی ادامه می دهد: اما وی شیطنت کرد و برخلاف ابتدای کار که گفت فقط یک خط می خواند دو سه خط خواند. البته من در عرض ۱۵ دقیقه خوانندگی را یادش دادم و در نهایت آهنگ ضبط شد و یک روز به من زنگ زد و گفت کلی از اساتید به من گفته اند دیگر خودت میتوانی بخوانی اما در نهایت زیر قولش زد و پول مرا تسویه نکرد.

این آدمها خطرناک هستند

حبیب می افزاید: من با ایشان{سمیر زند} قرارداد نداشتم و اطمینان کردم. هیچ وقت کلاه سر کسی نگذاشتم و دوست هم ندارم کسی کلاه سرم بگذارد. حضرت علی(ع) می گوید اگر کسی خواست سرت کلاه بگذارد نگذار ولی اگر کسی کلاه سرت گذاشت بدانید که کلاه سر خودش گذاشته.

حبیب تاکید می کند: این جوان بعد از آن جریان چند بار پیام داد و عذرخواهی کرد. حتی یک بار از دوبی زنگ زد و من قطع کردم. این آدمها خطرناک هستند.

ماجرای بازداشت در ماسال

یکی دیگر از اتفاقات پیرامون حبیب حین حضور در ایران شایعه بازداشت او در ماسال بود. حبیب خودش در این باره می گوید: کل ماجرا سوءتفاهم بود. ماجرا از این قرار بود که عده ای می خواستند از طریق من سایتشان پرطرفدار شود و من اجازه ندادم…گفتم حاضرم با همه سربازان پاسگاه عکس بگیرم و به آنها امضاء دهم اما با شما عکس نمی گیرم.

اصلا موزیک گوش نمی دهم! البته آهنگهای اصفهانی را شنیده ام و اگر بخواهد حتما همکاری می کنم

حبیب درباره دامنه علاقه موسیقایی اش بیان می دارد: اصلا حرفی از موسیقی پاپ نزنید. من اصلا موزیک گوش نمی کنم. ماشینی که از شمال من را به تهران می آورد اصلا نباید موزیک پخش کند! البته این را بگویم آهنگهای اصفهانی را شنیده ام. اصفهانی بخواهد با من کار کند حتما این کار را می کنم.

چاووشی در ایران، بهترین است

خواننده قطعات “مرد تنهای شب” و “مادر” با اشاره به صدای محسن چاووشی بیان می دارد: در فیلمی به نام “سنتوری” به نظرم محسن چاووشی شعر و ملودیهای خوبی انتخاب کرده بود و شعر و ملودی هایی که چاووشی انتخاب میکند در ایران، بهترین است.

بعد از فوت پاشایی فهمیدم چقدر بااحساس می خواند

حبیب محبیان درباره مرتضی پاشایی چنین می گوید: بعد از فوت مرتضی پاشایی آهنگهایش را گوش دادم و بعد فهمیدم که چقدر بااحساس می خواند. او شعرهای قشنگ و احساسی را انتخاب می کرده.

هیچ خواننده لس آنجلسی نمی تواند برگردد

حبیب شایعات مربوط به بازگشت خوانندگان لس آنجلسی را هم رد کرده و اظهار می دارد: کسی که بخواهد بازگردد باید چند سال صبر کند و در جامعه نباشد. من توصیه میکنم اگر می خواهند بیایند ۲ تا ۳ سال در جامعه ظاهر نشوند و اگر تحمل دارند برگردند. هیچ خواننده لس آنجلسی نمی تواند برگردد و خبرهایی که می شنوید کذب است.

محمد قاری قرآن است

محمد محبیان فرزند حبیب هم مانند پدر صدای خوبی دارد. حبیب درباره فعالیتهای کنونی محمد می گوید: محمد دانشجوی طب سنتی است و در آمریکا درس می خواند…محمد پسر بسیار باسوادیست بخصوص در زمینه اسلام شناسی. محمد یک زمانی در یک مسجد در لس آنجلس اذان می گفت. قاری قرآن هم هست…

ادامه مطلب / دانلود

در این مطلب گفتگوی ویدیویی رضا رشید پور با امیر تتلو را که به تازگی در فضای مجازی منتشر شده است، می پردازیم. با این مطلب از سایت میهن فال با عنوان: متن مصاحبه ویدیویی رضا رشید پور با امیر تتلو  همراه باشید.

متن مصاحبه ویدیویی رضا رشید پور با امیر تتلو

رضا رشید‌پور مجری تلویزیون با امیر تتلو خواننده‌ی زیر زمینی یک مصاحبه‌ی ویدئوئی انجام داده است.

این دومین برنامه‌ی ویدئویی رضا رشید‌پور است که با عنوان «دید در شب» تولید می‌شود و از طریق سایت «آپارات» در دسترس مخاطبان قرار می‌گیرد.

گزیده‌ای از پاسخ‌های تتلو به رشیدپور بدین شرح است:- هدف من معروفیت و ثروت بود. من به همه این ها رسیدم اما دیدم هدف اینجا نیست. هدف اصلی خیلی بالاتر از این حرف هاست.

– یک بچه چهارساله به مادرش می گوید برای عمو تتلم دعا کن.

– رفته بودم خانه بخرم یک خانمی حدودا ۵۰ ساله در را باز کرد گفت اقای تتلو من خودم یک تتلیتی هستم !

– من چند سال پیش یک ادم دیگری بودم. اما هر چه جلو رفتم خودم را درست کردم.

– من اگر خارج از کشور رفتم بخاطر این بود که در ایران زندگی نداشتم. من پول پیش خانه در ایران نداشتم. اما هیچ وقت پل های پشت سرم را خراب نکردم. سیاسی کار نکردم. دختر بی حجاب در ویدئوهایم نیاوردم.

– بغ نبغو یک بازی در پیج من بود. و اصلا حرف زشتی نیست.نه فحش است و نه بی احترامی. شخصیت من این است. من بغبغو ام. ایا چنین ادمی نمی تواند برای انرژی هسته ای کشورش بخواند.؟

– من برای انرژی هسته ای نخواندم که مجوز بگیرم.

– من بچه طلاق هستم. بچه طلاق بدی هم هستم و از لحاظ مالی زیر خط فقر بودیم. حتی من ومادرم برای دریافت کمک از کمیته امداد فرم پر کرده بودیم

– من خودم را اصلاح کرده ام. و الان به مرحله ای رسیده ام که میتوانم کشورم را اصلاح کنم.

– دوست داشتم جای علی کریمی را در پرسپولیس بگیرم. جای علی کریمی نشستن کاری ندارد. مگر علی کریمی هشت تا پا دارد.؟

– مگر قیافه من چه ایرادی برای فوتبال بازی کردن دارد؟ الان تیموریان مثل من دم دارد.(اشاره به موهایش) ریش هایش هم کم پشت است وگرنه مثل من ریش میگذاشت.!

_ بعد از چهارده سال نام من به زشتی در رسانه ی ملی برده شد.

– گر ببینم کسانی که درجنگ هستند از بودن من انرژی می گیرند مانند صادق اهنگران برای انها می خوانم .

– اگر کسی فحش خورده حتما حقش بوده که فحش خورده. من هیچ وقت به هوادارانم نگفته ام که فحش دهند.

– دنبال مجوز گرفتن از وزارت ارشاد نیستم.

– دوست دارم کارهای فرهنگی و ملی و حتی کارهای مذهبی انجام دهم.

– اگر کمی وجدان داشته باشی میبینی که کار شهدا نیاز به مجوز ندارد.

ادامه مطلب / دانلود

سلنا گومز یکی از خوانندکان پرطرفدار آمریکایی است. در این مطلب از سایت میهن فال جدیدترین عکس های سلنا گومز + بیوگرافی را برای شما عزیزان همراه در نظر گرفته ایم. با ما همراه باشید.

مروری بر زندگی شخصیت‌های هنری و ورزشی مشهور جهان به لطف شبکه‌های اجتماعی و موج سلفی بازی، آسان و جذاب شده است که گفتار امروز، نگاهی دارد به زندگی خصوصی سلنا گومز در قاب تصاویر سلفی.

سلنا گومز، خواننده جوان این روزهای امریکا، سلبریتی میلیونری هست که معتاد شبکه‌های اجتماعی و به خصوص سلفی گرفتن می‌باشد. سلنا، مانند لیدی گاگا علاقه زیادی به سلفی گرفتن درست زمانی که از خوب بلند می‌شود دارد. سلفی گرفتن سلبریتی های دنیای هنر و موسیقی در رختخواب با عروسک و حتی بدون آرایش، یکی از داغ‌ترین سوژه‌های خبری نشریات و پرتال‌های اینترنتی هنری به شمار می‌رود که اینستاگرام و فیس بوک، نقش زیادی در عمومی سازی آن دارد.

سلنا گومز، خواننده و بازیگر بیست و سه ساله امروز امریکاست که به خاطر آلبوم‌های موسیقی پاپ، شهرت و اعتبار بین المللی کسب کرد. در ۲۷ فوریه ۲۰۱۱، سلنا با خوانندهٔ کانادایی “جاستین بیبر” در جشن اسکار “ونتی فر” حضور یافت و بعد از چندین ماه گمانه زنی‌ها وجود رابطهٔ عاشقانه بین این دو نفر تأیید شد. این زوج به سرعت مورد توجه بسیاری از رسانه‌ها قرار گرفتند و توسط آن‌ها به “جلنا” (ج برگرفته از “جاستین” و لنا برگرفته از “سلنا”) معروف شدند. سلنا گومز در سال ۲۰۰۸ میلادی سفیر یونیسف شد. او جوان‌ترین سفیر یونیسف است. در اولین کار او در یونیسف برای کمک کردن به کودکان به غنا سفر کرد. وی در یونیسف برنامه‌ها و کنسرت‌های خیریه اجرا کرده است.

البته سلنا گومز فقط در اینستاگرام فعالیت ندارد و فعالیتش در فیس بوک و به ویژه درتوییتر هم بااستقبال گسترده مخاطبانش همراه شده است. توییتر ایشان در نشانی https://www.twitter.com/selenagomez صدها هزار مخاطب دارد. حذف یکی از تصاویرش در اینستاگرام، چند روزی هست که سوژه رسانه‌های غربی شده است. اطلاعات تکمیلی را در Mirror دنبال کنید.

جدیدترین عکس های سلنا گومز + بیوگرافی

جدیدترین عکس های سلنا گومز + بیوگرافی

جدیدترین عکس های سلنا گومز + بیوگرافی

جدیدترین عکس های سلنا گومز + بیوگرافی

جدیدترین عکس های سلنا گومز + بیوگرافی

جدیدترین عکس های سلنا گومز + بیوگرافی

جدیدترین عکس های سلنا گومز + بیوگرافی

جدیدترین عکس های سلنا گومز + بیوگرافی

جدیدترین عکس های سلنا گومز + بیوگرافی

جدیدترین عکس های سلنا گومز + بیوگرافی

ادامه مطلب / دانلود

حتما شما هم از بینندگان پر و پا قرص برنامه جناب خان هستید. اگر این طور است با این مطلب از سایت میهن فال همراه باشید چرا که عکس های محمد بحرانی (جناب خان) / بیوگرافی کامل را برای شما عززان همراه در نظر گرفته ایم. با ما همراه باشید.

عکس های محمد بحرانی (جناب خان) / بیوگرافی کامل

محمد بحرانی (متولد ۱۳۶۰ در شیراز) صدا پیشه و بازیگر ایرانی است.

تولد : ۱۳۶۰شیراز

محل زندگی : تهران

ملیت : ایران ایرانی

پیشه : صداپیشه، عروسک‌گردان، بازیگر و شاعر و مجری

زمینه فعالیت : سینما و تلویزیون

همسر(ها) : مهناز خطیبی

زندگی

بحرانی دارای مدرک لیسانس بازیگری از دانشگاه تهران و مدرک کارشناسی ارشد کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس است. وی از سال ۱۳۸۰ وارد تلویزیون شد و اکثر کارهایش کودک و عروسکی بوده است.علاقهٔ بحرانی به نمایش عروسکی از جشنواره‌های تئاتر عروسکی دانشجویی آغاز شد. او که در آن دوران چند کار در این حیطه داشت، با گذر زمان به این موضوع علاقه‌مند شد. در سال ۱۳۸۰ در همین حین مریم سعادت که داور یکی از این جشنواره‌ها بود کارِ وی پسندید و از او برای کار در یک برنامهٔ تلویزیونی دعوت کرد. از همان‌جا بود که فعالیت او در این مسیر جدی شد.اکثر کارهای وی از سال ۱۳۸۰ که او وارد تلویزیون شده در ژانر کودک و کارهای عروسکی بوده است.

بحرانی با وجودی که در ابتدای شروع به کار در این حیطه چندان اصراری به کار در این حوزه نداشت که دلیل آن را ناآگاهی از جزئیات این حوزه می‌داند، وقتی چندی پس از شروع کار و آشنایی‌اش با گروه به این نتیجه رسید که پشت‌صحنهٔ کارهای کودک در مقایسه با سایر ژانرها لطیف‌تر، سالم‌تر و انسانی‌تر است. او این ویژگی را دوست داشت و همین باعث ماندگاری‌اش در این زمینه شد. با این وجود او دوست دارد که ژانرهای دیگر را نیز تجربه کند، کما این که در تله‌تئاترها و سینما نیز بازی کرده اشت.

از جمله کارهای بحرانی پیش از ورود به مجموعهٔ کلاه‌قرمزی مجموعه‌های استاد همه‌چی‌دون، شهر کودکان بود. از دیگر کارهای او می‌توان به مجموعهٔ «با ما کاش باشی» اشاره کرد که وی در این مجموعه صداپیشهٔ عروسک آقاشجاع است.

آشنایی محمد بحرانی با گروه کلاه‌قرمزی در ابتدا به واسطهٔ همکاری مشترک وی با ایرج طهماسب و حمید جبلی در فیلم «رفیق بد» بود؛ ولی در اصل از طریق امیر سلطان‌احمدی، عروسک‌گردان پسرعمه زا، که در کلاه‌قرمزی ۸۸ حضور داشت و یکی از دوستان بحرانی بود به گروه معرفی شده است. این بازیگر در یکی از آخرین فعالیت‌های هنری خود صدا پیشهٔ عروسک جناب خان در برنامهٔ خندوانه به کارگردانی رامبد جوان حضور داشته است.

فعالیت‌ها

سینمایی

۱۳۸۶ رفیق بد

۱۳۹۲ طبقه حساس

۱۳۹۳ نزدیکتر

۱۳۹۳ فرار از قلعه رودخان

بازیگری تلویزیونی

تله تئاتر یغمای باشکوه خورشید (فرهاد محسن پور)

مجموعه مکتب خانه غیرانتفاعی (عیسی یوسفی پور)

یه کوچه، یه خونه (عیسی یوسف‌پور، علیرضا فرح‌جود)

صدا پیشگی

ببعی (کلاه قرمزی)

آقوی همساده (کلاه قرمزی)

استاد همه‌چی‌دون (استاد همه‌چی‌دون)

جناب خان در کوچه مروارید و خندوانه

وی همچنین در نمایش عروسکی کنسرت حشرات صدا پیشه، عروسک‌گردان و شاعر بوده است.

خوانندگی

وی پیش از جام جهانی فوتبال و لیگ جهانی والیبال به‌همراه امیر سلطان‌احمدی موزیک‌ویدئوهایی در حمایت از تیم ملی منتشر کرد.

کاراکتر برجسته

بحرانی بخش عمده‌ای از شهرت خود را وامدار شخصیت عروسکی آقوی همساده و ببعی در ویژه‌برنامه‌های نوروزی کلاه قرمزی است، وی درباره نحوه آشنایی با کارگردان این پروژه (ایرج طهماسب) می‌گوید:

آشنایی ما به زمانی برمی‌گردد که در فیلم «رفیق بد» با آقای طهماسب و جبلی همکاری کردم و در نقشی کوتاه بازی کردم. سال ۱۳۹۰ آنها برای یک شخصیت جدید دنبال صداپیشه بودند. امیر سلطان‌احمدی که عروسک‌گردان «پسرعمه‌زا» است از دوست‌های قدیمی من است. او از سال ۸۸ با گروه همکاری کرده و مرا پیشنهاد کرد. من هم رفتم و تست صدا دادم و با گروه همراه شدم.

عکس های محمد بحرانی (جناب خان) / بیوگرافی کامل

عکس های محمد بحرانی (جناب خان) / بیوگرافی کامل

عکس های محمد بحرانی (جناب خان) / بیوگرافی کامل

عکس های محمد بحرانی (جناب خان) / بیوگرافی کامل

عکس های محمد بحرانی (جناب خان) / بیوگرافی کامل

عکس های محمد بحرانی (جناب خان) / بیوگرافی کامل

ادامه مطلب / دانلود

در این مطلب پای صحبت های نیلوفر امینی فر و همسرش ایمان احمدی نشسته ایم که ماجرای ازدواجشان را برایمان تعریف کنند. گفتنی است نیلوفر امینی فر از مجریان جوان و توانمند تلویزیون می باشد. با سایت میهن فال همراه باشید با : گفتگویی خواندنی با نیلوفر امینی فر و همسرش

گفتگویی خواندنی با نیلوفر امینی فر و همسرش

با نیلوفر امینی فر مجری تلویزیون در شرکت محل کار همسرش درمورد نحوه آشنایی و ازدواج با همسرش صحبت کردیم که در ادامه می خوانید :

از داستان آشنایی شروع کنیم.

– نیلوفر: آشنایی ما به شش سال پیش برمی گردد. یکی از همکاران برای اجرای یک برنامه از من خواستند به این شرکت بیایم. من آمدم و با ایشان به توافق نرسیدم اما ایمان جان من را دید و با من به توافق رسید.

برای کار به توافق نرسیدید، برای ازدواج به توافق رسیدید؟

– نیلوفر: بله. البته پروسه آشنایی و ازدواج و … طول کشید. ایمان پیشنهاد داد و من بعد از یک سال و نیم، دو سال قبول کردم و با هم ازدواج کردیم.

عشق خانم مجری معروف و همسرش!

اولین هدیه ای که برایت گرفت؟

– نیلوفر: ایناهاش (به انگشترش اشاره می کند) این انگشتر است و باورت نمی شود من هنوز هم بعد از کلی هدیه های دیگر که از ایمان گرفته ام ولی هنوز این را دستم می کنم چون اولین هدیه بود و برایم خیلی دوست داشتنی است و دقیقا هم باب سلیقه من است.

آقای احمدی شما از خواستگاری بگویید.

– ایمان: من به ایشان پیشنهاد دادم که درباره ازدواج با هم صحبت کنیم و زیر نظر خانواده ها با هم آشنا شدیم.

– نیلوفر: یعنی از ابتدا مادر من و خانواده ایشان در جریان بودند و خود این خیلی به ما کمک کرد. من همیشه می گویم آشنایی باید حتما زیر نظر خانواده ها باشد چون خیلی جریان فرق می کند.

یک اتفاق جالبی که در بدو آشنایی ما افتاد این بود که یک روز ایمان به من گفت من خیلی برای ازدواج با تو مصمم هستم، من همینطوری فقط برای اینکه ببینم او چه می کند گفتم باید با بابام صحبت کنی. بعد چند روز پدرم از دانشگاه به من تلفن زد گفت: «ایمان احمدی کیه آمده دانشگاه و سراغ من را گرفته؟» که من مجبور شدم همه داستان را تعریف کنم و بگویم. دو سه ساعت بعد بابا به خانه آمد و گفت: «اگر واقعا تصمیم به ازدواج گرفته ای، حتما با آقای احمدی ازدواج کن، خیلی پسر خوبی است».
نیلوفر امینی فر و همسرش

گفتگویی خواندنی با نیلوفر امینی فر و همسرش

آقای احمدی رمز موفقیت شما در همان دیدار اول چه بود؟

– ایمان: من رو بازی کردم. یعنی آن چیزی که در دلم بود را با زبانم یکی کردم و سعی کردم از همان برخورد اول صداقت داشته باشم.

اولین رستورانی که با هم رفتید؟

– ایمان: یکی از خاطرات قشنگ ما به اولین باری برمی گردد که با هم رستوران رفتیم. زمانی که رابطه ما رسمی شد و با هم به رستوران رفتیم، یکی از چیزهایی که خیلی خوشم آمد بی آلایشی نیلوفر بود. برخلاف یک عده که معمولا کلاس می گذارند و بعد معلوم می شود واقعیت درون شان چیز دیگری است، من به نیلوفر گفتم چی میل دارید؟ گفت چلوکباب کوبیده. غذا را گرفتیم، شروع کرد گوجه را با برنج خرد کردن و کباب را هم تیکه کرد و …

و لابد سعی هم داشتی که کباب کم نیاید در مقابل برنج؟

– نیلوفر: (می خندد) بله.

– ایمان: خیلی برای من جالب بود که چقدر خودش است.

– نیلوفر: این می تواند یک راهکار باشد برای دخترهایی که می خواهند ازدواج کنند: چلوکباب کوبیده!

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 1 از 2 12 بعدی
css.php