کد خبر : 232525 تاریخ انتشار : شنبه ۹ دی ۱۳۹۶ - ۸:۰۸

غیبت و پیامدهای آن

غیبت و پیامدهای آن یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یغْتَبْ بَعْضُکمْ بَعْضاً أَ یحِبُّ أَحَدُکمْ أَنْ یأْکلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیتاً فَکرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ[1] ای کسانی که ایمان آورده اید! از بسیاری گمان ها …

غیبت و پیامدهای آن

غیبت و پیامدهای آن

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یغْتَبْ بَعْضُکمْ بَعْضاً أَ یحِبُّ أَحَدُکمْ أَنْ یأْکلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیتاً فَکرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ[1]

ای کسانی که ایمان آورده اید! از بسیاری گمان ها دوری کنید، زیرا بعضی گمان ها گناه است. و (در کار دیگران) تجسّس نکنید و بعضی از شما دیگری را غیبت نکند، آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ (هرگز) بلکه آن را ناپسند می دانید و از خدا پروا کنید، همانا خداوند بسیار توبه پذیر مهربان است.

نکته ها:

در ادامه آیه قبل، این آیه نیز به عواملی چون سوءظن، تجسّس و غیبت، که صلح و صفا و اخوّت میان مؤمنان را به هم می زند اشاره می کند.

در قرآن، به حسن ظن سفارش شده و از گمان بد نسبت به دیگران نهی گردیده است. در سورۀنور می خوانیم: «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیراً»[2] چرا در بارۀشنیده های خود نسبت به مردان و زنان با ایمان، حسن ظن ندارید؟

همان گونه که آیۀنهم این سوره، برای امنیت و حفظ جان مردم، همۀمسلمانان را مسئول مبارزه با یاغی و تجاوزگر دانست، این آیه نیز برای حفظ آبروی مردم؛ سوءظن، تجسّس و غیبت را حرام کرده است.

امروزه حقوق دانان جهان، از حقوق بشر حرف می زنند، ولی اسلام به مسائلی از قبیل تمسخر، تحقیر، تجسّس و غیبت توجّه دارد که حقوق دانان از آن غافلند.

هیچ گناهی مثل غیبت به درّندگی بی رحمانه تشبیه نشده است. آری، حتّی حیوانات درنده هم نسبت به هم جنس خود تعرّض نمی کند.

اقسام سوء ظن و بدگمانی

سوء ظن اقسامی دارد که بعضی پسندیده و برخی ناپسند است:

1- سوءظن به خدا، چنانکه در حدیث می خوانیم: کسی که از ترس خرج ومخارج زندگی ازدواج نمی کند، در حقیقت به خدا سوء ظن دارد؛ گویا خیال می کند اگر تنها باشد خدا قادر است رزق او را بدهد، ولی اگر همسر داشته باشد، خدا قدرت ندارد. این سوءظن، مورد نهی است.

2- سوء ظن به مردم، که در این آیه از آن نهی شده است.

3- سوء ظن به خود، که مورد ستایش است. زیرا انسان نباید به خود حسن ظن داشته باشد و همه کارهای خود را بی عیب بپندارد. حضرت علی علیه السلام در برشمردن صفات متّقین در خطبه همام می فرماید: یکی از کمالات افراد باتقوا آن است که نسبت به خودشان سوء ظن دارند.

آری، افرادی که خود را بی عیب می دانند، در حقیقت نور علم و ایمانشان کم است و با نور کم، انسان چیزی نمی بیند. اگر شما با یک چراغ قوّه وارد سالنی بزرگ شوید، جز اشیای بزرگ چیزی را نمی بینید، ولی اگر با نور قوی مانند پرژکتور وارد سالن شدید، حتّی اگر چوب کبریت یا سنجاقی در سالن باشد می توانید آن را ببینید.

افرادی که نور ایمانشان کم است، جز گناهان بزرگ چیزی به نظرشان نمی آید و لذا گاهی می گویند: ما که کسی را نکشته ایم! از دیوار خانه ای که بالا نرفته ایم! و گناه را تنها این قبیل کارها می پندارند، امّا اگر نور ایمان زیاد باشد، تمام لغزش های ریز خود را نیز می بینند و به درگاه خدا ناله و استغفار می کنند.

اگر کسی نسبت به خود خوش بین شد، هرگز ترقّی نمی کند. او مثل کسی است که دائماً به پشت سر خود و به راههای طی شده نگاه می کند و به آن مغرور می شود، ولی اگر به جلو نگاه کند و راههای نرفته را ببیند، خواهد دانست که نرفته ها چند برابر راههای رفته است!

توجّه به این نکته لازم است که معنای حسن ظن؛ سادگی، زودباوری، سطحی نگری و غفلت از توطئه ها و شیطنت ها نیست. امّت اسلامی هرگز نباید به خاطر حسن ظن های نابجا، دچار غفلت شده ودر دام صیادان قرار گیرد.

غیبت و پیامدهای آن

غیبت آن است که انسان در غیاب شخصی چیزی بگوید که مردم از آن خبر نداشته باشند و اگر آن شخص بشنود، ناراحت شود. [3]

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: دست از سر مرده ها بردارید و بدی های آنان را بازگو نکنید، کسی که مُرد، خوبی هایش را بیان کند. [4]

امام صادق علیه السلام فرمود: غیبت کننده اگر توبه کند، آخرین کسی است که وارد بهشت می شود و اگر توبه نکند، اوّلین کسی است که به دوزخ برده می شود. [5]

امام رضا علیه السلام از امام سجاد علیه السلام نقل می کند که هر کس از ریختن آبروی مسلمانان خود را حفظ کند، خداوند در قیامت لغزشهای او را نادیده می گیرد. [6]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: هر کس زن یا مردی را غیبت کند، تا چهل روز نماز و روزه اش پذیرفته نمی شود. [7]

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: در قیامت هنگامی که نامۀاعمال انسان به دست او داده می شود، عدّه ای می گویند: چرا کارهای خوب ما در آن ثبت نشده است؟ به آنها گفته می شود: خداوند، نه چیزی را کم و نه چیزی را فراموش می کند، بلکه کارهای خوب شما به خاطر غیبتی که کرده اید از بین رفته است. در مقابل افراد دیگری، کارهای نیک فراوانی در نامۀعمل خود می بینند و گمان می کنند که این پرونده از آنان نیست، به آنها می گویند: به واسطۀغیبت شدن، نیکی های کسی که شما را غیبت کرده، برای شما ثبت شده است. [8]

سؤال: چرا در روایات کیفر یک لحظه غیبت کردن، محور نابودی عبادات چند سالۀانسان بیان شده است؟ آیا این نوع کیفر عادلانه است؟

پاسخ: همان گونه که غیبت کننده در یک لحظه، آبرویی را که مؤمن سال ها به دست آمده می ریزد، خداوند هم عباداتی را که او سال ها بدست آورده از بین می برد. بنابراین محو عبادات چندساله، یک کیفر عادلانه است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله در آخرین سفر خود به مکه فرمودند: خون و مال و آبروی مسلمان، محترم است، همان گونه که این ماه ذی الحجه و این ایام حج محترم است. [9]

در روایات، نام غیبت کننده در کنار کسی آمده که دائماً شراب می خورد. «تحرم الجنه علی المغتاب و مدمن الخمر»[10] کسی که غیبت می کند و شراب می نوشد، از بهشت محروم است.

بر اساس روایات، کسی که عیوب برادر دینی خود را پی گیری (و برای دیگران نقل) کند، خداوند زشتی های او را آشکار می کند. [11]

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: یک درهم ربا، از سی و شش زنا بدتر است و بزرگ ترین ربا، معامله با آبروی مسلمان است. [12]

در حدیث می خوانیم: نشستن در مسجد به انتظار نمازِ جماعت، عبادت است البتّه مادامی که منجر به غیبت نشود. [13]

پیامبر صلی الله علیه و آله در آخرین خطبه خود در مدینه فرمودند: اگر کسی غیبت کند، روزۀاو باطل است. [14] یعنی از برکات وآثار معنویی که یک روزه دار برخوردار است، محروم می شود.

اگر از بدن انسان زنده قطعه ای جدا شود، امکان پر شدن جای آن هست، ولی اگر از مرده چیزی کنده شود، جای آن همچنان خالی می ماند. غیبت، بردن آبروی مردم است و آبرو که رفت دیگر جبران نمی شود. «لَحْمَ أَخِیهِ مَیتاً»

جبران غیبت

برای جبران غیبت هایی که در گذشته مرتکب شده ایم، در صورتی که غیبت شونده زنده و در قید حیات است؛ اگر به او بگوییم که ما غیبت تو را کرده ایم ناراحت می شود، به گفته بعضی مراجع تقلید[15]، نباید به او گفت، بلکه باید بین خود و خداوند توبه کرد و اگر امکان دسترسی به شنوندگان غیبت است، به گونه ای با ذکر خیر و تکریم آن فرد، تحقیر گذشته را جبران کنیم و اگر غیبت شونده ناراحت نمی شود، از خود او حلالیت بخواهیم؛ اما اگر غیبت شونده از دنیا رفته است، باید توبه کرده و از درگاه خداوند عذرخواهی کنیم که البتّه خداوند توبه پذیر و بخشنده است.

شیخ طوسی در شرح تجرید، بر اساس حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: اگر غیبت شونده، غیبت را شنیده است، جبران آن به این است که نزد او برویم و عذرخواهی کرده و حلالیت بخواهیم، امّا اگر نشنیده است، باید هرگاه یادی از غیبت شونده کردیم، برای او استغفار نماییم. «ان کفاره الغیبه أن تستغفر لمن اغتبته کلما ذکرته»[16]

موارد جواز غیبت

در مواردی، غیبت کردن جایز است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

1- در مقام مشورت در کارهای مهم؛ یعنی اگر شخصی دربارۀدیگری در مورد ازدواج و گزینش و مسئولیت دادن و. . . مشورت خواست، ما می توانیم عیب های آن فرد را به مشورت کننده بگوییم.

2- برای ردّ سخن و عقیدۀباطلِ اشخاصی که دارای چنین اعتقاداتی هستند، نقل سخن و عیب سخن آنها جایز است، تا مبادا مردم دنباله رو آنها شوند.

3- برای گواهی دادن نزد قاضی، باید حقیقت را گفت گرچه غیبت باشد.

4- برای اظهار مظلومیت، بیان کردن ظلم ظالم مانعی ندارد.

5- کسی که بدون حیا و آشکارا گناه می کند، غیبت او مانعی ندارد ندارد.

6- برای ردّ ادعاهای پوچ، غیبت مانعی ندارد. کسی که می گوید: من مجتهدم، دکترم، سیدم، و ما می دانیم که او اهل این صفات نیست، جایز است به مردم آگاهی دهیم تا فریب نخورند.

شنیدن غیبت

وظیفه شنونده، گوش ندادن به غیبت ودفاع از مؤمن است. در حدیث می خوانیم: «الساکت شریک القائل»[17] کسی که غیبت را بشنود و سکوت کند، شریک جرم گوینده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس غیبتی را بشنود و آن را ردّ کند، خداوند هزار باب شرّ را در دنیا و آخرت بر او می بندد، ولی اگر ساکت بود و گوش داد، گناه گوینده نیز برای او ثبت می شود. و اگر بتواند غیبت شونده را یاری کند، ولی یاری نکند، در دو دنیا خوار و ذلیل می شود. [18]

در روایتی، غیبت کردن؛ کفر و شنیدن و راضی بودن به آن، شرک دانسته شده است. [19]

در آیۀ36 سوره اسراء می خوانیم: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کلُّ أُولئِک کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا» هر یک از گوش و چشم و دل انسان، در قیامت مورد بازخواست قرار می گیرند.

بنابراین ما حق شنیدن هر حرفی را نداریم.

پیام ها:

1- ایمان، تعهّدآور است و باید از یک سری افکار و اعمال دوری نماید. یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا. . . (ایمان، با سوءظن و تجسّس و غیبت سازگار نیست.)

2- برای دوری از گناهان حتمی، باید از گناهان احتمالی اجتناب کنیم. (بنابراین از آنجایی که برخی گمان ها گناه است، باید از بسیاری گمان ها، دوری کنیم. ) اجْتَنِبُوا کثِیراً. . . إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ.

3- در جامعۀایمانی، اصل بر اعتماد، کرامت و برائت انسان ها است. «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»

4- برای جلوگیری از غیبت باید زمینه های غیبت را مسدود کرد. (راه ورود به غیبت، اوّل سوء ظن و سپس پیگیری و تجسّس است، لذا قرآن به همان ترتیب نهی کرده است. ) اجْتَنِبُوا کثِیراً مِنَ الظَّنِ. . لا تَجَسَّسُوا وَ لا یغْتَبْ

5- گناه، گرچه در ظاهر شیرین و دلنشین است، ولی در دید باطنی و ملکوتی،

خباثت و تنفّرآور است. «یأْکلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیتاً» (باطن غیبت، خوردن گوشت مرده است و درباره هیچ گناهی این نوع تعبیر بکار نرفته است.)

6- از شیوه های تبلیغ و تربیت، استفاده از مثال و تمثیل است. أَ یحِبُّ أَحَدُکمْ. . .

7- در شیوه نهی از منکر، از تعبیرات عاطفی استفاده کنیم. لا یغْتَبْ. . . أَ یحِبُّ أَحَدُکمْ أَنْ یأْکلَ لَحْمَ أَخِیهِ

8- غیبت و بدگویی از دیگران حرام است، از هر سنّ و نژاد و مقامی که باشد. لا یغْتَبْ. . . («أَحَدُکمْ» شامل کوچک و بزرگ، مشهور و گمنام، عالم و جاهل، زن و مرد و. . . می شود.)

9- مردم باایمان، برادر و هم خون یکدیگرند. «لَحْمَ أَخِیهِ»

10- همان گونه که مرده قدرت دفاع از خود را ندارد، شخصی که مورد غیبت قرار گرفته است، چون حاضر نیست، قدرت دفاع ندارد. «مَیتاً»

11- غیبت کردن، نوعی درّندگی است. «یأْکلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیتاً»

12- غیبت، با تقوا سازگاری ندارد. لا یغْتَبْ. . . وَ اتَّقُوا اللَّهَ

13- تقوا، انسان را به سوی توبه سوق می دهد. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ»

14- در اسلام بن بست وجود ندارد، با توبه می توان گناه گذشته را جبران کرد. لا یغْتَبْ. . . إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ

15- عذرپذیری خداوند، همراه با رحمت است. «تَوَّابٌ رَحِیمٌ»

16- توبه پذیری خداوند، جلوه ای از رحمت اوست. «تَوَّابٌ رَحِیمٌ»[20]

پی نوشت ها

[1] سوره حجرات، آیه 12

[2] نور، 12.

[3] وسائل، ج 8، ص 600 و 604.

[4] نهج‏الفصاحه، حدیث 264.

[5] مستدرک، ج 9، ص 117.

[6]. بحار، ج 72، ص 256.

[7] بحار، ج 72، ص 258.

[8] بحار، ج 72، ص 259.

[9] شرح نهج‏البلاغه، ابن‏ابى‏الحدید، ج 9، ص 62.

[10] بحار، ج 72، ص 260.

[11] محجّه البیضاء، ج 5، ص 252 از سنن ابى‏داود ج 2، ص 568.

[12] بحار، ج 72، ص 222.

[13] کافى، ج 2، ص 357.

[14] محجّهالبیضاء، ج 5، ص 254.

[15] از آیهاللَّه گلپایگانى قدس سره پرسیدم: آیا لازم است به دیگران بگوییم که ما غیبت شما راکرده‏ایم تا ما را حلال کنند؟ فرمود: نه، زیرا او ناراحت مى‏شود و ناراحت کردن مسلمان، خود گناه دیگرى است. پس جبران غیبت، استغفار است و حلالیّت خواستن در همه جا لازم نیست.

[16] وسائل، ج 8، ص 605.

[17] غررالحکم.

[18] وسائل، ج 8، ص 606.

[19] بحار، ج 72، ص 226.

[20] محسن قرائتى، تفسیر نور، 10جلد، مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن – تهران، چاپ: 4، 1389.

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، مذهبی بازدید 640 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php