الگوهای غلط در زندگی مشترک
الگوهای غلط در زندگی مشترک کسی میتواند لباس زیبا و فاخری را به بهترین شکل ممکن بدوزد که ابتدا الگوی آن را به خوبی کشیده باشد. لباسی که دارای الگویی پر از اشتباه است یا سرسری و بیتوجه ترسیم شده معلوم است که یا به تن گشاد میشود یا تنگ. …
الگوهای غلط در زندگی مشترک
کسی میتواند لباس زیبا و فاخری را به بهترین شکل ممکن بدوزد که ابتدا الگوی آن را به خوبی کشیده باشد. لباسی که دارای الگویی پر از اشتباه است یا سرسری و بیتوجه ترسیم شده معلوم است که یا به تن گشاد میشود یا تنگ. پس آنچه در ابتدا مهم است داشتن الگویی مناسب است که تمام مسائل مربوط را رعایت کرده باشد.
زندگی مشترک هم همین است. تا وقتی از الگوهای غلط در زندگی_مشترک خود استفاده کنیم روی خوشی، آرامش و سعادت را نخواهیم دید. پس لازم است ابتدا بدانیم این الگوهای غلط کدام موارد هستند. اصلا شاید ما ناخواسته از این الگوها استفاده میکنیم:
برای ما خیلی راحت است انتقاد کنیم. راحت و با هیچ پیش نیازی همسرمان را با انواع ادبیات منفی و ناامیدکننده به رگبار انتقاد ببندیم؛ بدون اینکه حواسمان باشد چه آسیبی به همسرمان میرسانیم و یا اصلا بدانیم اصول انتقاد چیست و چه هدفی در آن نهادینه شده است.
این الگوی انتقادی که در بیشتر مواقع همراه با غر زدن صورت میگیرد به حدی مخرب است که پایههای زندگی را سست، اعصاب ادامه زندگی را متزلزل و روند بهبود شرایط زندگی را با حالتی معکوس روبرو میکند.
به زعم شما، همسرتان حق ندارد به شما بگوید بالای چشمتان ابروست. انتقاد از رفتارتان حتی اگر از راهش صورت بگیرد از دید شما نابجا و غلط است و این در شرایطی است که از الگوی_دفاعی استفاده میکنید. در حقیقت کسانی از الگوی دفاعی استفاده میکنند که قادر به پذیرش اشتباهات خود نیستند. روی نظر خود پافشاری داشته و خلق و خویشان از انعطافپذیری تهی است و از همه بدتر اینکه در مقابل انتقاد همسر موضع گرفته و دست به سرزنش او میزند.
در حقیقت این الگو به هیچ عنوان اجازه گفتگوی دو سویه و با هدف پیشرفت یکدیگر را در رفع اشتباهات و مشکلات نمیدهد چرا که کسی که شروع به گفتگوی منتقدانه میکند با کسی روبرو میشود که در این شرایط دستانش را روی گوشهایش گذاشته تا متوجه هیچ حرفی خلاف میل خود نشود.
فقط اطاعت است و مطیع بودن از کلام همسر بدون ابراز عقیده و حتی بیان و بروز احساسات به نحوی که کسی نمیداند در دل این فرد چه میگذرد. این افراد به راحتی زیر سلطه همسر میروند و شما با تصور آن میتوانید بفهمید چه زندگی سخت و بیانگیزهای در حال رقم خوردن است.
کسی که در زندگی خود از الگوی_کنارهگیری استفاده میکند خودش را در گفتگوهای زناشویی مشارکت نمیدهد و اگر با نظری مخالف میل خود روبرو شود آن را بیان نمیکند. این گونه است که جای مشورت و گفتگوی سازنده و تعاملی که در خور یک زوج باشد در زندگی مشترک خالی خواهد بود.
اما کسانی که از الگوی کنترلکننده استفاده میکنند زیاد حرف میزنند و آمار همه چیز را در میآورند. مدام در حال سوال کردن هستند و رفت و آمد، نشست و برخاست، خوردن و خوابیدن و حتی فکر کردن همسرشان را میپرسند. از طرفی اگر گفتگو به صورتی که دوست ندارد در حال پیش رفتن باشد با خودخواهی بحث را عوض میکند.
در حقیقت همه چیز باید تحت کنترل این افراد باشد. این صفت گاهی به دلیل شک و بدبینی است و گاهی هم به دلیل حس سلطهای است که در وجود فرد وجود دارد اما هر چه هست زندگی را با الگویی غلط مواجه میکند.
یادتان باشد زمانی میتوانید زندگی مشترک با اهداف و نتایج مناسبی را تجربه کنید که از الگوهای مناسب استفاده نمایید. الگویی که فکر همه جای زندگی را کرده و میداند چطور راه را پیش ببرد تا همه در آن احساس شادی و رضایت و آرامش داشته باشند.