کد خبر : 228826 تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۱

حکایت های گلستان سعدی: باب دوم، حکایت 37 – کمترین نشانه برادران با صفا

از دانشمند بزرگى پرسیدم: نشانه اخلاق برادران باصفا چیست؟ در پاسخ گفت: کمترین نشانه برادران باصفا آن است که، مراد خاطر یاران را بر مصالح خود مقدم دارد، که فرزانگان گفته اند: برادرى که تنها در بند خویش است و از تو غافل مى باشد، او را برادر نخوان بلکه …

حکایت های گلستان سعدی: باب دوم، حکایت 37 – کمترین نشانه برادران با صفا

از دانشمند بزرگى پرسیدم: نشانه اخلاق برادران باصفا چیست؟

در پاسخ گفت: کمترین نشانه برادران باصفا آن است که، مراد خاطر یاران را بر مصالح خود مقدم دارد، که فرزانگان گفته اند: برادرى که تنها در بند خویش است و از تو غافل مى باشد، او را برادر نخوان بلکه او بیگانه است.

همراه اگر شتاب کند همره تو نیست

دل برکسى نبند که دل بسته تونیست

چو نبود خویش را دیانت و تقوا

قطع رحم بهتر از مودت قربى

یاد دارم در مورد این شعر، شخصى مدعى من شد و به من اعتراض کرد و گفت: خداوند در قرآن از قطع رحم نهى کرده و به دوستى خویشان امر فرموده است (2) و آنچه را که تو در این شعر گفته اى، برخلاف قرآن است،

گفتم: اشتباه مى کنى، بلکه موافق با قرآن است مگر نشنیده اى که خداوند در قرآن مى فرماید:…

و ان جاهداک لتشرک بى ما لیس لک به علم فلا تطعهما /عنکبوت آیه ۸

(به پدر و مادر خود نیکی کنید و اگر آنها تلاش کنند که براى من همتایى قرار دهى که به آن علم ندارى، از آنها پیروى نکن.)

بنابراین قطع رحم و ترک اطاعت از آنها در بعضى از موارد رواست.

هزار خویش که بیگانه از خدا باشد

فداى یک تن بیگانه کاشنا باشد

پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، داستان کوتاه و بلند بازدید 463 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php