کد خبر : 228322 تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۷

حکایت های گلستان سعدی: باب دوم، حکایت 34 – صبر و تحمل در برابر نا اهلان

گروهى از افراد بى پروا و بى بند و بار، به سراغ عارف وارسته اى آمدند و به او ناسزا گفتند و او را کتک زدند و رنجاندند، او نزد مرشد راه شناس خود رفت و از وضع نابسامان روزگار، گله کرد. مرشد راه شناس به او گفت: اى فرزند! …

حکایت های گلستان سعدی: باب دوم، حکایت 34 – صبر و تحمل در برابر نا اهلان

گروهى از افراد بى پروا و بى بند و بار، به سراغ عارف وارسته اى آمدند و به او ناسزا گفتند و او را کتک زدند و رنجاندند، او نزد مرشد راه شناس خود رفت و از وضع نابسامان روزگار، گله کرد. مرشد راه شناس به او گفت: اى فرزند! لباس عارفان، لباس تحمل و صبر است، حوصله داشته باش و ناگواریها را با عفو و بزرگوارى و مقاومت، بر خود هموار ساز:

دریاى فراوان نشود تیره به سنگ

عارف که برنجد، تنک آب است هنوز

گر گزندت رسد تحمل کن

که به عفو از گناه پاک شوى

اى برادر چو خاک خواهى شد

خاک شو پیش از آنکه خاک شوى

پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»

3.8/5 - (21 امتیاز)
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، داستان کوتاه و بلند بازدید 6,383 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php