کد خبر : 129481 تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۳ - ۸:۴۵

راه حلی برای حل اختلافات

این آیه و آیاتى که در سوره صافات درباره حضرت یونس آمده استفاده مى‏شود که براى حل مشکل و یا در هنگام مشاجره و نزاع و هنگامى که کار به بن‏بست کامل مى‏رسد و هیچ راهى براى پایان دادن به نزاع دیده نمى‏شود، میتوان از قرعه استمداد جست. ذلِکَ مِنْ …

این آیه و آیاتى که در سوره صافات درباره حضرت یونس آمده استفاده مى‏شود که براى حل مشکل و یا در هنگام مشاجره و نزاع و هنگامى که کار به بن‏بست کامل مى‏رسد و هیچ راهى براى پایان دادن به نزاع دیده نمى‏شود، میتوان از قرعه استمداد جست.

راه حلی برای حل اختلافات

ذلِکَ مِنْ أَنبَاء الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیکَ وَمَا کُنتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُون أَقْلاَمَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَمَا کُنتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ (آل عمران ـ 44)

این [جمله‏] از اخبار غیب است که به تو وحى مى‏کنیم، و [گرنه‏] وقتى که آنان قلم هاى خود را [براى قرعه ‏کشى به آب‏] می‏افکندند تا کدام یک سرپرستى مریم را به عهده گیرد، نزد آنان نبودى و [نیز] وقتى با یکدیگر کشمکش مى‏کردند نزدشان نبودى.

سرپرستى مریم‏

این آیه اشاره به گوشه دیگرى از داستان مریم مى‏کند و مى‏فرماید: “آنچه را درباره سرگذشت مریم و زکریا براى تو بیان کردیم، از خبرهاى غیبى است که به تو وحى مى‏کنیم” (ذلِکَ مِنْ أَنبَاء الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیکَ)

زیرا این داستان ها به این صورت (صحیح و خالى از هرگونه خرافه) در هیچ یک از کتب پیشین که تحریف یافته است، وجود ندارد و سند آن تنها وحى آسمانى قرآن است.

سپس در ادامه این سخن مى‏گوید: “در آن هنگام که آنها قلم هاى خود را براى (قرعه‏کشى و) تعیین سرپرستى مریم در آب افکندند، تو حاضر نبودى و نیز هنگامى که (علماى بنى اسرائیل براى کسب افتخار سرپرستى او) با هم کشمکش داشتند حضور نداشتى” و ما همه اینها را از طریق وحى به تو گفتیم (وَمَا کُنتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُون أَقْلاَمَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَمَا کُنتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ)

همان گونه که در تفسیر آیات قبل گفته شد، مادر مریم پس از وضع حمل، نوزاد خود را در پارچه‏اى پیچید و به معبد آورد و به علما و بزرگان بنى اسرائیل خطاب کرد که این نوزاد براى خدمت خانه خدا نذر شده است، سرپرستى او را به عهده بگیرید.

از آنجا که مریم از خانواده‏اى بزرگ و معروف به پاکى و درستى (خانواده عمران) بود، عابدان بنى اسرائیل، براى سرپرستى او بر یکدیگر پیشى مى‏گرفتند، و به همین جهت چاره‏اى جز قرعه نیافتند.

به کنار نهرى آمدند و قلم ها و چوب هایى که به وسیله آن قرعه مى‏زدند حاضر کردند و نام هر یک را به یکى از آنها نوشتند، هر قلمى در آب فرو مى ‏رفت برنده قرعه نبود، تنها قلمى که روى آب باقى ماند، قلمى بود که نام زکریا بر آن نوشته شده بود. راه حلی برای حل اختلافات

به این ترتیب سرپرستى زکریا نسبت به مریم مسلم شد و در واقع از همه سزاوارتر بود زیرا علاوه بر دارا بودن مقام نبوت، شوهر خاله مریم بود.

قرعه آخرین راه حل اختلاف‏

از این آیه و آیاتى که در سوره صافات درباره یونس آمده، استفاده مى‏شود که براى حل مشکل و یا در هنگام مشاجره و نزاع و هنگامى که کار به بن‏بست کامل مى‏رسد و هیچ راهى براى پایان دادن به نزاع دیده نمى‏شود، مى‏توان از قرعه استمداد جست.

همین آیات به ضمیمه روایات پیشوایان اسلام سبب شده که قاعده قرعه به عنوان یکى از قواعد فقهى در کتب اسلامى شناخته شود و از آن بحث گردد اما قرعه مشروط به وجود بن‏بست کامل است؛ بنابراین هرگاه طریق دیگرى براى حل مشکل پیدا شود از قرعه نمى‏توان استفاده کرد. راه حلی برای حل اختلافات

طرز قرعه‏کشى در اسلام صورت خاصى ندارد بلکه مى‏توان از چوبه‏هاى تیر یا سنگ ریزه یا کاغذ و مانند آن طورى استفاده کرد که تبانى و زدوبند در آن راه نداشته باشد. روشن است که در اسلام از طریق قرعه‏کشى نمى‏توان برد و باخت کرد: زیرا این موضوع مشکلى نبوده که براى حل آن متوسل به قرعه شویم و چنان درآمدى مشروع نیست.

این نکته نیز لازم به یادآورى است که قرعه تنها مخصوص منازعات و اختلافات میان مردم نیست بلکه بن‏بست هاى دیگر را نیز مى‏توان با آن گشود مثلاً همان طور که در احادیث وارد شده، اگر انسان منحرفى با گوسفندى آمیزش جنسى کند، سپس آن را در میان گله گوسفندان رها نماید و شناخته نشود باید به قید قرعه یکى از آنها را خارج ساخت و از خوردن گوشت آن اجتناب نمود زیرا کنار گذاشتن همه آنها زیان بزرگى است و استفاده از گوشت همه آنها نیز جایز نمى‏باشد. در اینجا قرعه حل مشکل مى‏کند.

بحث لغوی آیه:

(أَنْباءِ الْغَیْبِ) یعنى اخبار غیبى از قبیل داستان حضرت مریم و مادرش و قصه حضرت زکریا و پسرش حضرت یحیى می باشد که آنها را در مقالات قبلی توضیح دادیم.

پیام‏های آیه:

انبیاء از طرف خدا بر گوشه‏اى از غیب آگاه مى‏شوند. «مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ» (یکى از جلوه‏ هاى اعجاز قرآن، گزارشات غیبى و نقل نهفته ‏هاى تاریخ است).

حکایت ‏هاى قرآن، تنها از طریق وحى براى رسول خدا کشف شد و قبل از آن نه در کتابى بود و نه در سینه‏اى. «مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ»

یکى از راه هاى شناخت تاریخ پیشینیان، وحى است. «ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ»

یکى از راه هاى حلّ اختلاف، قرعه است. «یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ» (امام باقر علیه السلام فرمود: اوّلین کسى که مورد قرعه قرار داده شد، مریم علیها السلام بوده، و این قرعه‏کشى در زمان یتیمى آن حضرت بوده است.) (من لایحضر، ج 3، ص 51 بحار، ج 14، ص 192.) راه حلی برای حل اختلافات

یک گذشت از مادر و این همه کرامت براى فرزند. «نَذَرْتُ»، «أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ» (مادرِ مریم با آنکه سال ها صاحب فرزند نمى‏شد، ولى به خاطر نذرى که کرده است از فرزند دلبندش مى‏گذرد و در مقابل، بزرگان بنى اسرائیل براى سرپرستى او سر و دست مى‏شکنند)

بزرگان، در قبول مسئولیّت ‏هاى مقدّس با هم رقابت مى‏کنند. «أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ»

منابع:

تفسیر نور، ج 2

تفسیر نمونه، ج 2

من لا یحضرالفقیه، ج 3

بحارالانوار، ج 14

تفسیر آسان، ج 2

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، دین و احکام بازدید 219 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php