کد خبر : 152169 تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۰:۵۱

علت ناامیدی در افراد چیست + راه درمان ناامیدی

رویا ها برای روان مانند اکسیژن برای ریه ها هستند. اگر به سمت آنها حرکت کنیم هورمون های شادی آزاد خواهند شد، و با نادیده گرفتن آنها احساسات بد را تقویت کرده ایم. ناامیدی و افسردگی شاید چیزی جز دلسرد شدن ذهن شما نسبت به امکان شکل گرفتن رویا هایتان …

علت ناامیدی در افراد چیست + راه درمان ناامیدی

رویا ها برای روان مانند اکسیژن برای ریه ها هستند. اگر به سمت آنها حرکت کنیم هورمون های شادی آزاد خواهند شد، و با نادیده گرفتن آنها احساسات بد را تقویت کرده ایم.

ناامیدی و افسردگی شاید چیزی جز دلسرد شدن ذهن شما نسبت به امکان شکل گرفتن رویا هایتان نباشد. شاید فکر کنید در حال حاضر رویایی ندارید و به خاطر بی توجهی به رویاهایتان دلسرد و افسرده هم نیستید ولی اگر به گذشته خود نگاه کنید خواهید دید که در زندگی خود نسبت به کارهای مختلفی شور و شوق داشته اید ولی چون برای بدست آوردن آن برنامه ریزی و تلاشی نکرده بودید خود به خود آنها را نادیده گرفته اید.

بعضی ها برای رویاهای خود می جنگند و امید و خوش بینی را در ذهن خود زنده نگه می دارند. تا بتوانند سعادتی را که در نظر دارند در آینده بدست آورند. در حالیکه دیگر افراد رویا های خود را در ضمیر نا خودآگاه خود دفن می کنند و تا آخر عمر نا امید و افسرده باقی می مانند.

علل ناامیدی
– شکست های پی در پی در زندگی : یکی از علل احساس ناامیدی در زندگی، شکست و انتظار شکست می باشد. اگر شما همیشه انتظار شکست را داشته باشید و توانمندی های خود را باور نداشته باشید، احساس خوبی در زندگی نخواهید داشت.

– یکنواختی در زندگی : انسان فطرتا زیبایی طلب بوده و دوست دارد با تنوع زندگی کند؛ چنانچه محیط زندگی یا فرایند زندگی یکنواخت باشد، روند تغییر و تبدّل انرژی روانی با خلل مواجه می گردد. گاهی انسان به تغییرات اندکی در زندگی نیاز دارد. مثل گردش، تفریح و یا حتی تغییر چیدمان منزل.

– عدم برآورده شدن نیازها : رفع نیازها احساس لذت در زندگی را به دنبال دارد. در واقع نیازها به عنوان یکی از انگیزه های حیاتی هستند. اگر نیازها نبودند انسان در زندگی بسیاری از دلخوشی ها را از دست می داد و خیلی از فعالیت ها را ترک می کرد. حال این نکته نیز حایز اهمیت است که اگر نیازها به درستی و به موقع و متناسب پاسخ داده نشوند می تواند منجر به احساس سستی و بی حوصلگی در فرد شود.

– کم بودن فعالیت های زندگی : رکود و نداشتن مشغله کافی در زندگی و بیکاری و داشتن ساعات زیادی که نمی دانیم با چه فعالیت هایی آن را پر کنیم و یا پر کردن آن با فعالیت های غیر مفید و بی ارزش می تواند به احساس سستی و بی حوصلگی منجر گردد.

– نداشتن عزت نفس و اعتماد به نفس : اگر ارزش های وجودی خودتان را نشناسید و آنها را باور نکنید راجع به خودتان و زندگی تان احساس خوبی نخواهید داشت. تنها انسان هایی احساس خوبی در زندگی دارند که احساس خوبی نسبت به خودشان دارند و خودشان را به عنوان انسانی خوب و کارآمد قبول دارند.

– شغل نامناسب : چنانچه کاری را انجام می دهید که به آن علاقه ندارید خیلی طبیعی است که از آن احساس لذت نکنید، و هنگامی که می خواهید به کار مشغول شوید بدترین احساس را داشته باشید، و همیشه در زندگی احساس خستگی کنید. دو چیز در زندگی باعث نیک بختی و احساس لذت در زندگی است : یکی همسر دلخواه و مناسب و دیگری شغل متناسب و دلخواه.

– مناسب نبودن رشته تحصیلی : اگر رشته تحصیلی شما مورد علاقه تان نباشد یا مطابق با استعدادهای شما نباشد، پیشرفت چندانی در آن رشته نخواهید داشت و تحصیل به مسئله بغرنج و عذاب آورتبدیل خواهد شد.

یکی از علل احساس ناامیدی در زندگی، شکست و انتظار شکست می باشد

راهکارهایی برای درمان ناامیدی
– تقویت ایمان: عامل زیربنایی احساس و رفتار انسان ایمان به خداست. با ایمان به خداست که می توان سخت ترین کارها را انجام داد و از آن لذت برد. بنابراین راهکار لذت بردن از زندگی تقویت ایمان است.

– اتفاقات را بپذیرید؛هر چیزی که برایتان اتفاق می‌افتد را بپذیرید، ‌بسیاری از افراد می‌خواهند از زیر بار احساسات غم‌انگیز شانه خالی کنند چرا که برای آنها دردناک است اما تنها پذیرفتن واقعیت است که آنها را آرام خواهد کرد.

– خانه را به محل شادی تبدیل کنید؛بدون شک، احساس ناامیدی از شکست‌های مکرر و شادی‌های اندکی که مردم به دنبالشان هستند بوجود می‌آیند.

– برنامه ریزی منظم برای زندگی؛ برای زندگی خود برنامه ریزی جامعی داشته باشید، که در برگیرنده ساعاتی برای تحصیل یا اشتغال، کارهای شخصی، تفریحات سالم، عبادت، استراحت و غیره باشد. برنامه تان را بر روی برگه نوشته و آن را به دقت مورد اجرا قرار دهید و به هر گونه پیشرفت و موفقیت خود پاداش دهید.
پاداش شما می تواند تحسین خود، رفتن به گردش، خوردن غذای مورد علاقه یا پرداختن به هر کار مورد علاقه ای باشد.

– داشتن تفریحات سالم در زندگی؛ بصورت هفتگی یک وعده غذایی را در دامان طبیعت بخورید.

– داشتن باغچه ؛باغچه کوچکی داشته باشید و در منزل از گلدان و گل استفاده نمایید.

– تقویت روابط صمیمی و سازنده با دیگران؛ همه ما انسان ها نیاز به محبت و پذیرش داریم و این محبت و پذیرش بیشتر از ناحیه دوستان ارضا می گردد. این ارضای نیاز است که احساس لذت و خوشی به انسان می بخشد. بنابراین ابراز وجود و پذیرشی که از یک دوست صمیمی حاصل می شود می تواند تاثیر زیادی بر احساس مثبت ما در زندگی داشته باشد. پس سعی کنید اولا دوستان خوبی انتخاب کنید؛ دوستانی که شما را به یاد خدا بیندازند و در شرایط سختی شما را رها نسازند و همیشه یار و یاور و غمخوار شما باشند، و ثانیا روابط خود را با آنها بیشتر کنید.

– شرکت در جمع و مباحث جمعی؛ سعی کنید بیشتر در جمع باشید. البته جمعی که شما را تایید کند نه اینکه طرد یا تحقیر کند.

– انجام دادن عبادت؛ نماز اول وقت اهمیت ویژه ای بدهید. و سعی کنید هر روز مقدار معینی قرآن بخوانید و در معنای آن تدبّر نمایید.

– سعی کنید افکار منفی را از خود دور کنید و آنها را با افکار صحیح جایگزین کنید؛ بجای اینکه فکر کنید فردی ناتوان یا بد شانس هستید به این فکر کنید که کسانی هستند که شرایطشان از شما بدتر است. کسانی که از سرپناه محرومند. کسانی که با خانواده معتاد درگیرند و یا درگیر مشکلات مالی هستند.

– انجام دادن ورزش؛ بصورت مرتب روزانه نیم ساعت ورزش کنید.

– داشتن سرگرمی؛ سرگرمی های علمی و هنری داشته باشید و ساعاتی از روز را به کارهای مورد علاقه خود سپری کنید.

– افکار تحقیر کننده را از خود دور کنید.

– در انجام رفتارهاى اجتماعى کوچک و در محیطهایی که بیش‏تر احساس راحتى مى‏ کنید، فعال باشید. این کار را از سلام کردن، احوالپرسى، جواب سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنیدن با اطرافیان و استادان در بیرون از کلاس آغاز کنید و با تمرین به کارهاى بزرگ‏تر و مهم‏تر گسترش دهید. البته این کارها در صورتی توصیه می شود که حمل بر غرض ورزی نشود و زمینه از بین رفتن آبروی انسان نگردد.

– درکارهای اجتماعی شرکت کنید؛تلاش کنید که در کارهاى اجتماعى در محیط خانه، مدرسه و دانشگاه مانند اردو و بازى‏ هاى دسته جمعى شرکت کنید و نقش فعالى را بپذیرید.

– تلقین مثبت را فراموش نکنید. به خود تلقین کنید که من از بقیه چیزی کم ندارم. خیلی نقاط مثبت دارم که خیلی از افراد ندارند. من نباید ترسی از حضور در جمع داشته باشم. همه کسانی که به راحتی در حضور استاد صحبت می کنند در توانایی ها و استعداد ها با من همتراز می باشند و جای نگرانی نیست.

– فهرستى از ده لغت یا عبارت – که بیانگر ویژگى‏هاى مثبت شخصیت شما است – تهیه کنید و روزى چند بار آنها را در قالب جمله کاملى بخوانید ؛ مثلاً بگویید: «من باهوش هستم» و… .

– هرگز خود را سرزنش نکنید.

– سعی کنید دوستانی خوب و مومن برای خود انتخاب کنید و ارتباطتان را با این دوستان بیشتر کنید.

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : روانشناسی ، سبک زندگی بازدید 2,204 بار
دیدگاهتان را بنویسید

مهدی نجفی پور در تاریخ 12 شهریور 1397 گفته : پاسخ دهید

سلام
جانبازان اعصاب وروان.که بیشترین افراد سرخورد.بیحال.افسرده.ناامید.مریض روحی هستن .اینها چه کاری انجام دهند.دیگرداروهای اعصاب برآنان تاثیری ندارد.بیشترساعات عمرشان را درمنزل سپری میکنند.قبلادرسالهای گذشته(دهه70)این افراد را به اماکن تفریحی وزیارتی و…….مبردنند.ولی درچند دهه اخیر. حال وحوای ازاین جانبازان اعصاب روان نمی پرسندوآنان رابحال خودشان واگذاشته اند.شاید برای رفع شکایات اقداماتی انجام دهند.ولی درکل هیچ توجه ی به این جانبازان عزیز که دردوران جنگ تلاشهای زیادی کردند.که سرزمینمان مان بدست متجاوزانرنیافتد.نکرده اند.وباخیال آسوده به این مشگل براحتی گذرکردد.

محمد در تاریخ 31 مرداد 1396 گفته : پاسخ دهید

ممنونم از راهنمایی های خوبتون

css.php