کد خبر : 22381 تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۲ - ۴:۰۸

شما یادتون نمیاد!

شما یادتون نمیاد ، توی خاله بازی یه نوع کیک درست میکردیم به اینصورت که بیسکوییت رو توی کاسه خورد میکردیم و روش آب میریختیم ، اییییی الان فکرشو میکنم خیلی مزخرف بود چه جوری میخوردیم ما ••••••••••میهن فال•••••••••• شما یادتون نمیاد ، انگشتامونو تو هم کلید میکردیم یکیشونو قایم …

شما یادتون نمیاد!

شما یادتون نمیاد ، توی خاله بازی یه نوع کیک درست میکردیم به اینصورت که بیسکوییت رو توی کاسه خورد میکردیم و روش آب میریختیم ، اییییی الان فکرشو میکنم خیلی مزخرف بود چه جوری میخوردیم ما

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد ، انگشتامونو تو هم کلید میکردیم یکیشونو قایم میکردیم اینو میخوندیم : بر پاااا . . .
بر جاااا… . . . کی غایبه ؟ مرجاااان . . . دروغ نگو من اینجااام . . .

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد ، اون موقعها یکی میومد خونه مون و ما خونه نبودیم ، رو در مینوشتن : آمدیم منزل ،تشریف نداشتید !

••••••••••شما یادتون نمیاد••••••••••

شما یادتون نمیاد افسانه توشی شان رو !!

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد : تو دبستان سر کلاس وقتی گچ تموم میشد ، خدا خدا میکردیم معلم به ما بگه بریم از دفتر گچ بیاریم !
همیشه هم گچ های رنگی زیر دست معلم زود میشکست ، بعدم صدای ناهنجار کشیده شدن ناخن روی تخته سیاه !

••••••••••میهن فال••••••••••

آتیش آتیشم ، آتیش آتیشم ، اینجا رو آتیششش میزنم ، اونجا رو آتیششش میزنم ، همه جا رو آتیششش میزنم !

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد، بچه که بودیم به آهنگها و شعرها گوش میدادیم و بعضی ها رو اشتباهی میشنیدیم و نمی فهمیدیم منظورش چیه ، بعد همونطوری غلط غولوط حفظ میکردیم !

••••••••••شما یادتون نمیاد••••••••••

شما یادتون نمیاد ، برای درس علوم لوبیا لای دستمال سبز میکردیم و میبردیم سر کلاس پز میدادیم

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد : دختره اینجا نشسته گریه می کنه زاری میکنه از برای من یکی رو بزن ! یه نفر هم مینشست اون وسط توی دایره ، الکی صدای گریه کردن درمیآورد !

••••••••••شما یادتون نمیاد••••••••••

شما یادتون نمیاد : چی شده ای باغ امید، کارت به اینجا کشید ؟ دیدم اجاق خاموشه ، کتری چایی روشه ، تا کبریتو کشیدم، دیگه هیچی ندیدم !

••••••••••شما یادتون نمیاد••••••••••

شما یادتون نمیاد، اون مسلسل های پلاستیکی سیاه رو که وقتی ماشه اش رو میکشیدی ترررررررررررررترررررررررر ررر صدا میداد !

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد ، با مدادتراش و آب پوست پرتقال ، تارعنکبوت درست می کردیم !

••••••••••شما یادتون نمیاد••••••••••

شما یادتون نمیاد ، تابستونا که هوا خیلی گرم بود، ظهرا میرفتیم با گوله های آسفالت تو خیابون بازی میکردیم ! بعضی وقتا هم اونها رو میکندیم میچسبوندیم رو زنگ خونه ها و فرار میکردیم !

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد ، خط فاصله هایی که بین کلمه هامون میذاشتیم یا با مداد قرمز بود یا وقتی خیلی میخواستیم خاص باشه ستاره می کشیدیم !

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد ، برگه های امتحانی بزرگی که سر برگشون آبی رنگ بود و بالای صفحه یه “ برگه امتحان ” گنده نوشته بودن !

••••••••••شما یادتون نمیاد••••••••••

شما یادتون نمیاد ، وقتی دبستانی بودیم قلکهای پلاستیکی سبز بدرنگ یا نارنجی به شکل تانک یا نارنجک بهمون می دادند تا پر از پولهای خرد دو زاری پنج زاری و یک تومنی دوتومنی بکنیم که برای کمک به رزمندگان جبهه ها بفرستند

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد ، با آب قند اشباع شده و یک نخ ،نبات درست میکردیم میبردیم مدرسه !

••••••••••شما یادتون نمیاد••••••••••

شما یادتون نمیاد ، همسایه ها تو حیاط جمع می شدن رب گوجه می پختن . بوی گوجه فرنگی پخته شده اشتها برانگیز بود ، اما وقتی می چشیدیم خوشمون نمیومد ، مزه گوجه گندیده میداد !

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد : زندگی منشوری است در حرکت دوار ، منشوری که پرتو پرشکوه خلقت با رنگهای بدیع و دلفریبش آنرا دوست داشتنی ، خیال انگیز و پرشور ساخته است . این مجموعه دریچه ایست به سوی… . . .
دیری دیری ریییییینگ : داااااستانِ زندگی ی ی ی – تیتراژ سریال هانیکو

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد ، تو کلاس وقتی درس تموم میشد و وقت اضافه میآوردیم ، تا زنگ بخوره این بازی رو میکردیم که یکی از کلاس میرفت بیرون ، بعد بچه های تو کلاس یک چیزی رو انتخاب میکردند ، اونکه وارد میشد ، هرچقدر که به اون چیز نزدیک تر میشد ، محکمتر رو میز میکوبیدیم !

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد ، یکی از بازی محبوب بچگیمون کارت جمع کردن بود ، با عکس و اسم و مشخصات ماشین یا موتور یا فوتبالیستها ، یا ضرب المثل یا چیستان . . .

••••••••••شما یادتون نمیاد••••••••••

شما یادتون نمیاد ، دبستان که بودیم، هر چی میپرسیدن و میموندیم توش ، میگفتیم ما تا سر اینجا خوندیم !

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد، قدیما  پشه نیش می زد  جاشو  پانسمان می کردن الان  دیگه  بی رگ شدن نیش درست حسابی هم نمی زنن!  پشه هم پشه های قدیم

••••••••••شما یادتون نمیاد••••••••••

شما یادتون نمیاد قدیما میگفتن شیخ بهائی یه در واسه حرم امام رضا درست کرده بوده تنها انسان های خوب ازش میگذشتن

••••••••••شما یادتون نمیاد••••••••••

یه خط کشا بود 250 تومن می خریدیم محکم میزدیم دور دستمون حلقه می شد

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد ، قدیما سیستم عامل ها داس بودن با NC واسه خاموش کردن ِ کامپیوتر باید تایپ می کردی ” Park ” تا اجازه می داد کامپیوتر خاموش بشه .

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد ، قدیما ، توپ پلاستیکی می خریدیم می کردیم تو هم ، کلی هم ذوق می کردیم باهاش .

••••••••••میهن فال••••••••••

شما یادتون نمیاد قدیما با مداد رنگی شهر می ساختیم ، توش بنگاه ماشین و ایستگاه پلیس و آتش نشانی می ذاشتیم و شهردار می شدیم .

••••••••••میهن فال••••••••••
شما یادتون نمیاد(شایدم بیاد..)..قدیما تلویزیون خاله بهار و بستنیا رو میذاشت.. همیشه بعد از دیدنش هوس بستنی می کردم!
+
بستنیا..بستنیا!
دست کی بالا؟
دست بچه ها!

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : جالب و خواندنی ، سرگرمی بازدید 868 بار
دیدگاهتان را بنویسید

آزاده در تاریخ 26 بهمن 1392 گفته : پاسخ دهید

سلام خیلی قشنگ بود مرسی میهن فال ‏:‏* کلی یاد بچیگیام افتادم ‏:‏) ولی واقعا بعضیاشو من یادم نمیاد! ‏:‏)))‏

نانا در تاریخ 23 بهمن 1395 گفته : پاسخ دهید

سلام‌آزاده‌جان‌

مینا در تاریخ 13 خرداد 1392 گفته : پاسخ دهید

عالی بود . ممنونممممممممممممممممم . منو بردی به دوران گذشته اساسی ، زیبا

sara در تاریخ 13 خرداد 1392 گفته : پاسخ دهید

عالی بود ، خاطره هامونو زنده کردین ، یک دنیا ممنون…

shima در تاریخ 13 خرداد 1392 گفته : پاسخ دهید

خیییییلی خوب بود مرسی منو برد تو دوران بچگیام. بازم ممنون

css.php