کد خبر : 67610 تاریخ انتشار : یکشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۲:۵۹

راه‌های انس با قرآن از دیدگاه روایات

از اوّلین شبی که قرآن بر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرود آمد، سرزمین تشنه از معنویت حجاز در معرض رحمت الهی قرار گرفت و ابواب ارتباط با این منبع فیض الهی برقرار شد و قرآن، حلقه اتّصال آسمان و زمین گردید. انس با کلام وحی و زمزمه …

از اوّلین شبی که قرآن بر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرود آمد، سرزمین تشنه از معنویت حجاز در معرض رحمت الهی قرار گرفت و ابواب ارتباط با این منبع فیض الهی برقرار شد و قرآن، حلقه اتّصال آسمان و زمین گردید. انس با کلام وحی و زمزمه آیات آن در شبانه روز به گونه‌ای بود که پیامبر (صلی الله عیله و آله)، خانه افراد را از صوت قرآن صاحبان آن‌ها می‌شناخت.1 عده‌ای به قرائت، عده‌ای به حفظ و گروهی به تدبّر در آیات الهی پرداختند و جامعه اسلامی نیز در حال عمل کردن به این آیات نورانی بود.

راه‌های انس با قرآن از دیدگاه روایات

با وجود این، چرا قرآن می‌گوید که در قیامت، پیامبر (صلی الله عیله و آله) از مهجوریت قرآن شکایت دارد؟ آیا آن حضرت از امّت زمان خود گله می‌کند یا از مسلمانان بعد از آن دوران؟

به نظر می‌رسد با توجّه به ارتباط و علاقه‌ای که بین اصحاب و پیامبر (صلی الله عیله و آله) در آن زمان بوده است، این شکایت، متوجّه دوران بعد از پیامبر (صلی الله عیله و آله) باشد. روایت معتبری ذیل آیه: «رب انّ قومی اتّخذوا هذا القرآن مهجوراً» 2 پیدا نشده که منشأ قضاوت صحیح باشد؛ ولی با توجّه به آنچه گذشت، احتمال اینکه امّت بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله) مشمول این شکایت باشند، بیشتر است.

برای خارج شدن قرآن از مهجوریت، این مجموعه نوشتار در پی آن است که روایات وارد شده در مورد قرآن را به صورتی نظام‌مند در آورد. حاصل این سیر طولی که در روایات مربوط به قرآن انجام شده، این خواهد بود که هر کس به فراخور ظرفیت و توان خویش از قرآن بهره گیرد و عدم توانایی در یک مرحله، او را از مراحل قبل محروم نکند.

این مجموعه پنج قسمت خواهد داشت که در اولین قسمت «انس با قرآن» تعریف شده و در چهار قسمت بعد، نظامی که در روایات مربوط به انس با قرآن وجود دارد، بررسی خواهد شد به طوری که هر کس به فراخور حال خویش می‌تواند از این منبع فیض الهی بهره گیرد.

و اما امروز: اُنس با قرآن

 «انس» در لغت، معنایی مقابل «وحشت» دارد 3 و انس انسان به چیزی، بدین معناست که از آن، هیچ وحشت و اضطرابی ندارد و همراه با آن به آرامش می‌رسد. انسانِ کمال طلب، فقط به امور مادّی بسنده نمی‌کند و به سوی هدف‌های والاتری گام بر می‌دارد؛ لذا وحشت و تنهایی خود را در پناه امور معنوی زائل می‌کند. در روایات، به انس با علم و معرفت به قرآن و ذکر خدا سفارش شده است.

امام علی (علیه السلام) فرمود: «هر کس با قرآن انس گیرد، از جدایی دوستان، وحشتی نخواهد داشت».4 ایشان همچنین در جواب گروهی که هنگام سفر از ایشان توصیه‌ای خواسته بودند، فرمود: اگر به دنبال مونسی می‌گردید، قرآن برایتان کافی است.5 آن حضرت در مناجات خویش با خدا چنین زمزمه می‌کند: «اللّهمّ انّک آنسُ الآنسین لأولیائک… إن أوحَشَتْهُمُ الغربه آنسهم ذِکرُک».6 پروردگارا! تو برای دوستانت مأنوس‌ترین مونس‌هایی و اگر غربتْ آنان را به وحشت اندازد، یاد تو مونس تنهایی آن‌هاست.

امام سجاد (علیه السلام) فرمود: «اگر هم هیچ موجودی بر روی زمین زنده نماند و من تنها باشم، مادام که قرآن با من

راه‌های انس با قرآن از دیدگاه روایات

 است، وحشتی نخواهم داشت».7 تعبیرات این چنین در سخنان ائمه (علیهم السلام) فراوان وجود دارد و معمولاً برای تأکید بر موضوعات مهم، این گونه سخن گفته‌اند؛ خصوصاً در مورد قرآن که «تبیاناً لکلّ شیء» 8 است.

آنچه انسان در مسیر هدایت به آن نیاز داشته باشد، در قرآن پیدا می‌کند. حتّی اگر انسان در معرض ترنّم آیات الهی قرار گیرد و به آیات آن گوش بسپارد و قصد التذاذ معنوی از آن را نداشته باشد، به ایمانش افزوده می‌شود و احساس آرامش می‌کند: «انّما المۆمنون اذا ذکر اللّه وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً».9 آنهایی که در محافل قرآنی حضور داشته‌اند و تا اندازه‌ای با معانی آن نیز آشنا بوده‌اند، با شنیدن آیات رحمت به شوق آمده و مسرور گشته‌اند و از شنیدن آیات عذاب، حالت حزن به خود گرفته‌اند و در مجموع، ایمانشان استوارتر گشته است؛ چرا که قرآن، هم می‌تواند موجبات لذّت معنوی را فراهم کند و هم کتاب عمل باشد. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «به دنبال مونسی بودم که در پناه آن، آرامش پیدا کنم، آن را در قرائت قرآن یافتم» 10.

به لطف حضرت باری در قسمت آینده مراحل اول و دوم انس با قرآن را برایتان تبیین خواهد شد.

پی نوشت:

1- صحیح البخاری، ج 4، ص 1547 (ح 3991)؛ صحیح مسلم، ج 4، ص 1944 (ح 24999)

2- سوره فرقان، آیه 30

3- معجم مقاییس اللغه، ابن فارس، ج 1، ص 145؛ تاج العروس، جلال الدین السیوطی، ج 8، ص 188

4- غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد الآمِدی، ح 8790

5- جامع الأخبار، محمد بن محمد الشعیری، ص 511 (ح 1431)

6- نهج البلاغه، خطبه 227

7- تفسیر العیاشی، ج 1، ص 23(ح 23)

8- سوره نحل، آیه 89

9- سوره انفال، آیه 2

10- مستدرک الوسائل، میرزا حسین النوری، ج 12، ص 174

فصلنامه علوم حدیث، ش 13

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، مذهبی بازدید 626 بار
دیدگاهتان را بنویسید

زهره در تاریخ 14 بهمن 1392 گفته : پاسخ دهید

قران ؛من شرمنده توام

قران من شرمنده توام؛اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه

اِمان آوازت بلند می شودهمه از هم می پرسند”چه کس مرده است؟”

چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است.

قران ؛من شرمنده توام اگر تو را از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام.

یکی ذوق می کند که تو را بر روی برنج نوشته ،یکی ذوق می کند که تو را

فرش کرده،یکی ذوق می کند که تو را با طلا نوشته،یکی به خود می بالد

که تو را در کوچکترین قطع ممکن منتشر کرده و…

ایا واقعا خدا تو را فرستاده تا ما موزه سازی کنیم؟

قران ،من شرمنده توام اگر حتی انان که تو را می خوانند وتو را می

شنوند،ان چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره

می نشینند…اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند”احسنت…” گویی مسابقه نفس است .

قران من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای؛حفظ کردن تو با

شماره صفحه…؛خواندن تو از آخر به اول…؛یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟

ای کاش آنان که تو را حفظ کرده اند،حفظ کنی ،تا اینچنین تو را اسباب مسابقات هوش نکنند.

خوشا به حال کسی که دلش رحلی است برای تو.

آنان که وقتی تو را می خوانند چنان حظ می کنند،گویی که قران همین الان

به ایشان نازل شده است.آنچه ما با قران کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیده ایم…
واقعاً شرمنده ایم قرآن

css.php