کد خبر : 13293 تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۷:۴۷

حال و هوای اعتماد!!

   اگر بخواهید برای خرید به فروشگاهی بروید که هیچ آشنایی قبلی با آن ندارید و جنسی را انتخاب کرده و قصد خرید آن را داشته باشید و در این هنگام، فروشنده شروع به تعریف از جنس مورد نظر شما کند،‌ چقدر به گفته‌های او اعتماد می‌کنید؟ اگر گذرتان به …

 


 اگر بخواهید برای خرید به فروشگاهی بروید که هیچ آشنایی قبلی با آن ندارید و جنسی را انتخاب کرده و قصد خرید آن را داشته باشید و در این هنگام، فروشنده شروع به تعریف از جنس مورد نظر شما کند،‌ چقدر به گفته‌های او اعتماد می‌کنید؟


حال و هوای اعتماد!!

اگر گذرتان به بیمارستانی افتاده باشد و ناچار به بستری کردن بیمار خود شده باشید، پس از ترخیص، فهرست بلند بالایی از داروهای مصرفی بیمارستان  و سایر اقلام درمانی در اختیار شما قرار ‌گیرد، شما پس از پرداخت وجه قابل پرداخت به بیمارستان، ‌چه اندازه به آن فهرست اعتماد می‌کنید؟

اگر همسایه‌ای یا یکی از اقوام، تقاضای مبلغی پول از شما کند، چقدر به گفته‌های او برای بازپس دادن وجه در زمان وعده داده شده اعتماد خواهید کرد؟اگر هنگام رانندگی،‌ فردی با تکان دادن دست از شما تقاضای کمک برای رساندن وی به مقصدی مشخص کند، چقدر به او اعتماد کرده و حاضر به کمک او می‌شوید؟

اگر مجبور به مراجعه به کلانتری شده و نسبت به حادثه پیش آمده برای خود قصد شکایت و رسیدگی به آن را داشتید، تا چه حد امیدوار خواهید بود که به شکایت شما سریعا رسیدگی شده و شما در زمان لازم به حقوق خود دست یابید؟

اگر قصد رفتن به یکی از دستگاه‌های اجرایی برای رفع نیاز و مشکل پیش رو را داشته باشید،‌ چقدر به زمان انجام کار اداری خود در آن دستگاه اجرایی مطابق با استاندارد موجود اطمینان دارید؟…ده‌ها نمونه از این سوالات را صرف نظر از درستی یا نادرستی انجام آنها در ذهن خود مرور کنید و یک پاسخ برایشان داشته باشید که محور آنها اعتماد به سایرین باشد. آیا در مجموع خود را در برابر این پرسش نمی‌بینید که چرا اعتماد عمومی در سطح جامعه کم شده است؟اساسا اعتماد چیست؟ اعتماد طبق تعریف فرهنگ معین، تکیه کردن بر واگذشتن کاری به کسی و سپردن چیزی به کسی است .

اعتماد عمومی رکن سرمایه اجتماعی در هر جامعه‌ای به شمار می رود و فاصله زیاد اعتماد در خانواده با اعتماد به کسانی که در زمره خانواده نیستند،‌ نشانه‌ای از سطح ناکافی سرمایه اجتماعی در آن جامعه است

در سطح اجتماعی، اعتماد ، اطمینان داشتن به جامعه و نظام اجتماعی است که شامل خانواده، اقوام، همسایگان، ‌دوستان و آشنایان و دولت و مسوولان می‌شود.بی‌اعتمادی حس ناخوشایندی به لحاظ داشتن بار روانی آن است. حسی که اغلب ما آن را تجربه کرده‌ایم؛ اما موضوع این جاست که بی‌اعتمادی،‌ حالا بیماری جامعه شده است. این بیماری توان فکری را از جامعه می‌گیرد و آن را مثل فردی همیشه نگران می‌کند.سالها پیش یک پیمایش ملی در سطح 28 استان کشور انجام شده بود که نشان داد 52 درصد مردم صداقت و راستگویی در جامعه را کم می‌دانند و هر چه سطح تحصیلات بالاتر می‌رود، باور به صداقت و راستگویی مردم کاهش می‌یابد.

همچنین 73 درصد مردم تظاهر و دورویی در جامعه را زیاد می‌دانند. بررسی میزان اعتماد مردم به یکدیگر هم نشان داده بود که 88 درصد مردم اعضای خانواده خود  را بسیار زیاد و زیاد ،‌49 درصد اقوام و خویشان را بسیار زیاد و زیاد  و 44 درصد مردم هم ، دوستان خود را بسیار زیاد و زیاد قابل اعتماد می‌دانند.این آمار اگرچه به نقش مهم خانواده در ایران در موضوع حفظ اعتماد اشاره دارد اما آن جا نگران‌کننده می‌شود که وقتی اعتماد، پا را از خانواده فراتر می‌گذارد ، کمرنگ‌تر می‌شود.

این درحالیست که اعتماد عمومی رکن سرمایه اجتماعی در هر جامعه‌ای به شمار می رود و فاصله زیاد اعتماد در خانواده با اعتماد به کسانی که در زمره خانواده نیستند،‌ نشانه‌ای از سطح ناکافی سرمایه اجتماعی در آن جامعه است.باید این موضوع را بسیار جدی گرفت که هر جامعه ای که اعضای غیرقابل اعتماد بیشتری داشته باشد، در مورد پذیرفتن قوانین هم مشکلات جدی خواهد داشت و همین امر مشکلات اجتماعی بعدی را به دنبال خواهد داشت.

مردم اگر ببینند در جامعه اسلامی کوچکترین مفسده اقتصادی هم از نظر مسوولان دور نمانده و با پاسخی عبرت‌آموز مواجه می‌شود، یا با کسانی که به خود اجازه تجاوز به حریم افراد و حقوق فردی و اجتماعی دیگران را می‌دهند برخورد قضایی محکمی صورت می‌گیرد، به دولت و دستگاه قضایی اعتماد کرده و به دنبال آن اعتماد عمومی مثل آبی جاری و زلال در تمام جامعه جریان می‌یابد

از نگاه جامعه‌شناختی، سطح پایین اعتماد عمومی موجب بروز رفتارهای ضد اجتماعی می‌شود و به تبع آن، ‌دروغ‌پردازی، کلاهبرداری، ‌تقلب‌، کم‌فروشی، هرج و مرج و قانون‌شکنی،‌ بی‌مسۆولیتی، کم‌کاری، انواع جرایم و ده‌ها مشکل دیگر پدیدار می‌شود.البته پرواضح است که انتظار مدینه فاضله از جامعه را نمی‌توان داشت بطوریکه همه خوب باشند،‌هیچ کس رفتار ضد اجتماعی نداشته باشد و همه بطور مطلق به هم اعتماد کنند؛ بلکه منظور آن است که اعتمادی عمومی مثل سد محکمی برای جامعه در برابر پیشگیری از بیماری‌های اجتماعی است و این سد از سطحی برخوردار است که وقتی مایه آن کاهش یافت باید علامت خطر آن را جدی گرفت.

این علائم خطر از تغییر رفتارهای اجتماعی مردم نمایان می‌شود. چیزی که امروز در جامعه ما هم در مجموع تحت عنوان کاهش اعتمادی عمومی خود را نشان داده است. اغلب ما در بحث اعتماد عمومی کم می‌آوریم و بسیار محتاطانه‌تر از قبل عمل می‌کنیم. این درحالیست که اعتماد اجتماعی،‌ ضمانت فعالیتهای اجتماعی است  و  بدون آن نظم اجتماعی برقرار نمی‌شود.

برای حفظ کالای ارزشمند اعتماد عمومی چه باید کرد؟این که طبق همان پیمایش ملی، بیش از 72 درصد مردم ندانند این روزها آدم  خوب چه کسی و آدم بد کیست؟ یا 70 درصد مردم ندانند که دیندار واقعی و متظاهر و ریاکار کیست؟ نشانگر آن است که دیوار اعتماد پر از رنگ‌کاری‌های نامطلوب شده که نیازمند پاکسازی و در اصصلاح عامیانه‌تر، سفیدکاری لازم دارد. یعنی اعتماد عمومی را باید به گونه‌ای احیا کرد که مردم در سایه آن به احساس آرامش و اطمینان دست یابند؛ در غیر این صورت بی‌اعتمادی جامعه را خسته و فرسوده خواهد کرد.

به نظر می‌رسد از آن جا که  اعتماد عمومی، رکن مهم ساختار یک جامعه ایده‌آل است، مبارزه با مفاسد اقتصادی و نیز مفاسد اجتماعی از مهمترین راهکارهاست. مردم اگر ببینند در جامعه اسلامی کوچکترین مفسده اقتصادی هم از نظر مسوولان دور نمانده و با پاسخی عبرت‌آموز مواجه می‌شود، یا با کسانی که به خود اجازه تجاوز به حریم افراد و حقوق فردی و اجتماعی دیگران را می‌دهند برخورد قضایی محکمی صورت می‌گیرد، به دولت و دستگاه قضایی اعتماد کرده و به دنبال آن اعتماد عمومی مثل آبی جاری و زلال در تمام جامعه جریان می‌یابد و حیات پاکی را به جامعه می‌بخشد.

مسوولان هم به عنوان الگوی عملی مردم، باید در انجام مسوولیت‌ها و اجرای بموقع وعده‌ها، به خود سخت‌گیری کنند؛ چرا که بی‌توجهی به همین موضوع، پایه بی‌اعتمادی در بین مردم است و ضررهای جبران‌ناپذیر دارد؛ همچنین اجرای قانون توسط شهروندان را جدی بگیرند؛ چرا که قانون‌شکنی رابطه دو طرفه در اعتماد عمومی را به شدت متزلزل می‌کند و خود، مقدمه هرج و مرج و بی‌تفاوتی در جامعه می‌شود؛ در ادامه، با هر عاملی که به اعتماد عمومی لطمه می‌زند به شدت مقابله کنند؛ مانند کم‌فروشی، ‌گران‌فروشی و احتکار، تجاوز به حقوق یکدیگر در جامعه تا مردم هم از این اجرای قانون درس اعتماد بگیرند. چراکه به نظر می‌رسد مادامی که نظم اجتماعی در جامعه به هر دلیلی رعایت نشود، ‌دامنه بی‌اعتمادی، وسیع‌تر می‌شود.

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : سبک زندگی بازدید 315 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php