کد خبر : 166250 تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۰:۰۰

از بین بردن تنبلی با روش های زیر

سستی و کاهلی نه تنها روح انسان را مورد آزار قرار می دهد بلکه به جسم او آسیب می رساند و فرد را بیمار می کند. شخص تنبل قادر نیست که مانند سایر افراد تجربیات و مهارت های ارزشمند را در زندگی کسب کند، برای ناتوانی های ارادی خود از …

از بین بردن تنبلی با روش های زیر

سستی و کاهلی نه تنها روح انسان را مورد آزار قرار می دهد بلکه به جسم او آسیب می رساند و فرد را بیمار می کند. شخص تنبل قادر نیست که مانند سایر افراد تجربیات و مهارت های ارزشمند را در زندگی کسب کند، برای ناتوانی های ارادی خود از دروغ و دلیل تراشی استفاده می کند، با تمسک به این ابزارها، اعتبار خود را میان مردم از دست می دهد، اجتماع نیز تمایلی به برقراری ارتباط با آن فرد ندارد و احساس تنهایی پس از مدتی گریبانگیر شخص می شود. همچنین ممکن است که تنبلی در فرد منجر به اختلالات روانی چون افسردگی، ترس ها، اختلال در خواب، اضطراب، پایین آمدن سطح ادراک و… شود. حتی تنبلی موجب اختلال جسمی نیز می شود، محققان فشار خون پایین و کم کاری تیرویید را از پیامدهای تنبلی می دانند.

به تاخیر انداختن کارها و تنبلی از ۳ ناراحتی منشا می گیرد:

الف ) احساس خود کم بینی
به طور نسبی هر کس در مواقعی احساس خود کم بینی می کند. یعنی شخصیت خود را در جایگاهی پایین تر از آنچه هست می بیند و از این نظر دچار ناراحتی می شود یااعتماد به نفس خود را از دست می دهد و احساس بی ارزشی می کند.این احساس از آن جهت در شخص ایجاد می شود که:
-۱هرکسی دوست دارد کارش را هرچه بهتر و کاملتر انجام دهد.
-۲اعتماد و محبت دیگران را نسبت به خود جلب کند.
-۳با رفتاری مجدانه بر تصورات باطل خود که از ضعف شخصیت سرچشمه می گیرد، غلبه ورزد.
خصوصیات یاد شده در رفتار هر کس به طور نسبی دیده می شود.

گاهی به دلایل مختلف موفق نمی شوید که کارتان را به موقع انجام دهید و در نتیجه احساس شرمندگی می کنید. احیانا به خودتان می گویید :(( من آدم بدی هستم ، چون کارم را به موقع انجام نداده ام )). خوب کسی که در ارزش وجود خود شک می کند طبیعی است که آمادگی انجام کار خوب را ندارد.

از کار کردن نهراسید و تنها به خوب ارائه کردن آن توجه نداشته باشید، چون همیشه قضاوت درباره کار انجام نشده، پوچ و بی حاصل است. اگر شما به ایده آل می اندیشید، یعنی می خواهید هر کاری را به بهترین شکل انجام دهید ولی نمی توانید ، طبعا ناراضی می شوید.

نارضایتی عاملی است که شما را از فعالیت بعدی بازمی دارد و دیگرحاضر نخواهید بود آن کار را ادامه دهید و این وضع در شما ابتدا به صورت بهانه جویی و سرانجام عادت ظهور خواهد کرد. شما باید بدانید مقصود از کار، انجام آن به نحو احسن نیست. هر کار خوب و ظاهرا بی ایراد، خالی از نقص نخواهد بود.

پس سختگیر نباشید و به خود اعتماد داشته باشید. یکی از دلایل بی علاقگی، عدم اعتماد به نفس است، پس خود را باور کنید.

ب ) پایین بودن سطح تحمل (سرخوردگی)
یکی از علل سرخوردگی یا پایین بودن سطح تحمل ، به ((خود رسیدن)) وافراط است؛ مثلا افراط در خوردن، افراط در خوشی، زیاده روی در مصرف مواد مخدر وغیره. عوامل یاد شده موجب ((سرخوردگی)) نمی شوند، ولی بتدریج زمینه را برای آن مهیامی کنند.

پرتوقعی در حقیقت عامل مستقیم سرخوردگی است. دوست دارید درآزمون ادبیات انگلیسی حتما نمره ۲۰ بگیرید یا لااقل نمره ۱۸ و ۱۹، در غیر این صورت ترجیح می دهید به تحصیلتان ادامه ندهید. این همان پرتوقعی است که از آن یاد کردیم و طرز فکری است که شما را به تنبلی سوق می دهد، زیرا ترس دارید که توقع شما در حدانتظارتان نباشد و به این دلیل کوشش و سعی لازم را به کار نمی برید، در نتیجه نسبت به کار بی علاقه می شوید.

در حقیقت ، توقع بیش از حد برای کسب موفقیت هرچه بیشتر ، شما را دچار ترس و فرار از کار کرده است..

هرگاه در کاری به نتیجه بالاتر از میزان استعداد و توانایی خودفکر کنید، باید بدانید به جای این که به ادامه آن تشویق شوید، به بیزاری و انزجار از آن سوق داده خواهید شد؛ چراکه توانایی شما نمی تواند بیش از حد کارآیی تان در آنباشد. بدون واهمه درباره نتیجه کار به فعالیتهای خود بپردازید.

وقتی میزان توقع شما بیش از حد توانای تان است ، کار برای شما کسل کننده خواهد بود.
تنها اشتغال به کار، شما را از اندیشه های مزاحم نجات خواهد دادو بتدریج درمی یابید که به سوی موفقیت گام برمی دارید و در کارتان احساس به روزی می کنید. شما در هر کاری که شروع می کنید، باید از پیش خود را برای مواجهه با برخی مشکلات آماده کنید. این احتمال کاملا طبیعی و منطقی است. نباید با خود بگویید: «به علت مشکلاتی که وجود دارد آن کار را دوست ندارم.» پس در مواجهه با مشکلات شکیباباشید. به خود تلقین کنید که می توانید آن را به شکلی دلخواه انجام دهید. خود این فکر به شما نیرو می دهد که در جهت مقصود پیش بروید.

ج ) خشم
بسیاری از تنبلی ها نتیجه خشم و پرتوقعی است؛ مثلا شاگردی از ترس مردود شدن، انجام تکالیف درسی خود را عقب می اندازد و از آن نظر که نمی تواند آن رابه طور کامل انجام دهد، بهانه تراشی می کند. مثلا تقصیر را به گردن هم اتاقی خود می اندازد، استادش را مقصر می داند که تکلیف مشکل برای او تعیین کرده است. والدینش رامقصر می داند که او را به مدرسه برده اند و نسبت به معلمان و والدین خود احساس دشمنی می کند.

به جای این که از دست خود عصبانی باشد و خود را مقصر بداند، همه تقصیرها را به گردن دیگران می اندازد!

در بررسی آماری که در این مورد به عمل آمده، معلوم شده علت عمده تنبلی در افراد، پرتوقعی و پایین بودن سطح تحمل آنهاست که به خصومت و تنفر آنها ازاشخاص می انجامد.

  بسیاری از تنبلی ها نتیجه خشم و پرتوقعی است

راهکارهایی برای کنار گذاشتن تنبلی

مقدمات را آماده کنید:
پیش از شروع هر کاری، مقدمات آن را فراهم کنید. هر قدر درباره کاری، بیشتر آگاهی داشته باشید و از قبل مقدمات آن را آماده کرده باشید، تسلط شما برای انجام آن کار بیشتر خواهد بود و سرعت عمل شما بیشتر می شود.

از کم شروع کنید:
از خودتان بپرسید آیا انجام این کار محول شده به مدت ۱۵ دقیقه سخت و دشوار است؟ اما با کمی دقت متوجه می شوید که این گونه نیست. با این روش مشاهده خواهید کرد بعد از مدتی از انجام همان کارها لذت خواهید برد.

به خود پاداش بدهید:
بزرگ‌ترین نیروی انگیزه بخش در جهان، شور و هیجان و رضایت از کاری است که انجام می‌دهید. اگر احساس کنید که پاداش تلاش خود را می‌گیرید انگیزه‌ای برای کار بیشتر به دست می‌آورید؛ اما اگر کاری که می‌کنید هرگز به قدر کافی خوب نباشد ، زندگی، فعالیتی کسل‌کننده و بی‌نشاط می‌شود. اشخاص موفق و مفید اغلب به دلیل کاری که می‌کنند به خود امتیاز می‌دهند و احساس هیجان دارند.

صبر و تحمل داشته باشید:
این تصور را که برای انجام هر کار باید سریع پاداش بگیرید، از خودتان دور کنید. این طرز فکر باعث می شود، نتوانید به اهداف بلندمدت تان برسید.

قاطعیت نشان دهید:
خیلی‌ها به علت نداشتن قاطعیت و موافقت کردن با انجام کارهایی که علاقه‌ای به انجام آن ندارند، مسامحه می‌کنند. البته همه ما در مواقعی برای کمک به دیگران تن به انجام کارهایی می‌دهیم که به آن علاقه‌ای نداریم، اما اگر احساس کنید شما باید همیشه آری بگویید و همه را راضی کنید ، می‌تواند مساله‌ساز شود. ممکن است بیش از حد خود را متعهد کنید و به جای آن که برخوردی صادقانه داشته باشید ، تن به مسامحه دهید و آنوقت کار مهم تری را با تاخیر انجام دهید.

موانع روانی را شناسایی کنید:
کمبود انرژی یکی از عوامل تاثیرگذار بر تنبلی است. مراقب سطح انرژی خود باشید. ورزش کنید و صبح ها صبحانه ای کامل و انرژی زا نوش جان کنید. به نظر می رسد که شروع یک روز کاری بدون خوردن یک صبحانه خوب مانند رفتن به جنگ بدون مهمات است! بنابراین شما باید موانع روانی فعالیت های خود را شناسایی کنید و پیش از شروع هر فعالیتی انرژی روانی خود را تقویت کنید. کارهایی مانند یک استراحت کوتاه یا خوردن غذای مورد علاقه تان و … می تواند انرژی احساسی شما را برای جدیت بیشتر در انجام کارهای تان تقویت کند.

از دیگران کمک بگیرید:
برای انجام کامل یک کار سعی کنید از دیگران کمک بگیرید، موضوع را با آنها در میان بگذارید. انگیزه های خارجی حس انجام وظیفه شما را برمی انگیزاند و به انجام کار تشویق می کند.

از کلمه باید استفاده نکنید:
تنبل‌ها بیشتر به خود می‌گویند: باید آن نامه‌ها را بنویسم ، باید شروع کنم. عبارت‌های بایددار معمولا موثر نیستند، زیرا احساسی از گناه تولید می‌کند و در نتیجه شرایطی فراهم می‌کنند که شما از انجام آن خودداری می‌کنید. در همان لحظه که به خود می‌گویید : «باید این کار را بکنم» احتمالا این اندیشه را در سر دارید …«اما حالا به انجام آن مجبور نیستم، تا فرصتی دیگر صبر می‌کنم.» گاهی اوقات هر چه بیشتر به خود بگویید که باید کاری صورت دهید، انجامش به همان اندازه دشوار می‌شود.

محدودیت زمانی تعیین کنید:
برای انجام کارهای مهم خود، یک ضرب الاجل زمانی تعیین کنید و با تمام وجود به آن متعهد باشید. همچنین شما باید چشم اندازهای بزرگ اما اهداف کوچک داشته باشید. اهداف بزرگ وقتی محقق می شوند که به مجموعه ای منسجم از اهداف کوچک تبدیل شوند.

مثبت فکر کنید:
وقتی به کاری که از انجامش طفره رفته‌اید فکر می‌کنید ، احتمالا ناراحت می‌شوید و ترجیح می‌دهید کار دیگری بکنید. علتش این است که به خود پیام‌های منفی می‌دهید و در اثر آن خود را گناهکار و شکست خورده می‌بینید. می‌توانید برخورد با این افکار منفی را بیاموزید تا تحت تاثیر آنها قرار نگیرید. این افکار را یادداشت کنید. کار بسیار مهمی است.

اجازه بدهید تکرار کنم. علت طفره‌روی شما از کار این است که درباره آن به طرزی غیرمنطقی و غیرواقع‌بینانه فکر می‌کنید. وقتی از کاری اجتناب می‌کنید، همیشه درباره چیزی خود را فریب می‌دهید.اگر انام کاری برایتان سخت است ، نگرش خود را نسبت به انجام آن تغییر دهید .

افکار منفی را دور کنید:
افکار مثبت غیر واقع بینانه و داشتن انتظارات بیش از حد از خود، نیز مانند افکار منفی می تواند تنبلی را تشدید کند. برنامه روزانه تان را خیلی شلوغ نکنید. فهرست کارهایی را که باید انجام دهید بیش از ظرفیت جسمی خود در نظر نگیرید.

وقت مشخصی را تعیین کنید:
(مثلا چهارشنبه از ساعت ۱۰ تا ۱۵/۱۰ دقیقه) و این وقت را منحصرا به انجام کاری که به تعویق انداخته‌اید اختصاص دهید. خواهید دید که همین ۱۵ دقیقه کوشش، کل مشکل تعلل ورزی شما را از میان برمی‌دارد.

در به عهده گرفتن کاری که از آن پرهیز دارید شجاع باشید.یک عمل شجاعانه می‌تواند همه ترس‌های شما را از میان ببرد. دیگر به خود نگویید عملکردتان باید خوب باشد. به خاطر داشته باشید که نفس عمل کردن بسیار مهم‌تر است.

کلمات ای کاش، آرزو و شاید را از فرهنگ لغات خود حذف کنید.این کلمات ابزار به تعویق‌اندازی کارها هستند. هر وقت این کلمات وارد ذهن شما می‌شوند ، جملات تازه‌ای را جانشین آنها کنید. مثلا جمله «امیدوارم کارها رو به راه شوند» را به جمله «آن کار را عملی خواهم کرد» تبدیل کنید و این یکی را به زبان آورید.

کار را با موفقیت تمام کنید:
کاری را که شروع کرده اید باید تمام کنید. با این حال و اگر خسته هستید استراحتی کوتاه داشته باشید اما کار را متوقف نکنید. هیچ چیز خسته کننده تر از ناتمام گذاشتن کارها نیست اما وقتی کاری را با موفقیت به پایان می رسانید موجی از انرژی و اعتماد به نفس، یک باره به سوی شما باز می گردد.

نگاه دقیقی به زندگی خود بیندازید:
ببینید اگر می‌دانستید فقط ۶ ماه دیگر زنده خواهید بود، آیا همین روش‌ها و همین کارها را انتخاب می‌کردید؟ اگر نه بهتر است کارهایی که «می‌خواهید» انجام دهید، زیرا به طور نسبی هر چه دارید همین  است. اگر ابدیت زمان را در نظر بگیریم، ۳۰ سال یا ۶ ماه فرقی با هم ندارند. زندگی شما لحظه‌ای بیش نیست و تاخیر در هر کاری بی‌معنی است.

خودتان را مجبور نکنید:
به جای استفاده از واژه «باید» برای انجام کارها، سعی کنید مزایای ملموس و منطقی آن کار را در ذهن خود برجسته کنید. ذهن ناخودآگاه شما از حس تحکم و اجبار بیزار است.

زمان حال را با دقت بررسی کنید:
ببینید اکنون از چه چیزی اجتناب می‌کنید و شروع به مقابله و مبارزه با ترس از زندگی مثبت و سازنده کنید. به تعویق اندازی موجب نگرانی نسبت به امری در آینده می‌شود و این نگرانی جانشین زمان حال شما می‌شود. اگر آن امر به صورت «اکنون» در آید نگرانی نسبت به آینده طبعا باید از بین برود.

اگر دلتان می‌خواهد دنیا تغییر کند، شکوه و شکایت نکنید،کاری بکنید به جای این که لحظات خود را با انواع نگرانی‌های اختلال‌آمیز نسبت به کارهای معوق مانده بگذرانید، با این نقطه ضعف فلاکت‌بار مبارزه کنید و پیوسته در لحظه حال زندگی کنید. یک فرد عمل‌کننده باشید، نه آرزوکننده، امیدوار یا انتقادکننده.

هیچ کاری نکنید:
اگر هیچ یک از روش های غلبه بر تنبلی روی شما جواب نمی دهد این روش را نیز می توانید امتحان کنید. بر روی یک صندلی بنشینید و برای مدتی سعی کنید هیچ کاری انجام ندهید و حتی فکر هم نکنید. به زودی خواهید دید که نمی توانید این همه انفعال را حتی برای نیم ساعت تحمل کنید در نتیجه ناخودآگاه بلند می شوید تا کاری انجام دهید.

در انجام کار متعهد باشید:
به هیچ وجه به کارهای غیرضروری نپردازید. این جا تنها جایی است که کمی تنبلی در آن مفید است. البته به شرطی که برای انجام آن، تاریخ مشخصی را در آینده مشخص کنید و به آن تاریخ متعهد باشید. جالب است بدانید که انجام کارها هنگامی که حس خوبی دارید بسیار راحت است اما شما نمی توانید برای انجام کارهای ضروری همیشه به حس و حال تان تکیه کنید. کارهای مهم را انجام دهید حتی وقتی حس خوبی ندارید.

به لذت پایان کار فکر کنید:
وقتی قصد انجام کاری را دارید ولی مدام آن را به تعویق می اندازید دائم درباره آن احساس گناه می کنید اما وقتی کاری را که می توانید تا ۲ ماه دیگر انجام دهید همین حالا به انجام رسانید، ذهن تان در این ۲ ماه آسوده تر می شود. هرگاه ذهن شما تمایل به تسلیم در برابر لذت های زودگذر و کوچک ناشی از توقف انجام فعالیت را داشت، لذت های عمیق حاصل از پایان یافتن کار را در ذهن خود برجسته و با جزئیات کامل آن را مرور کنید.

تنبلی را فراموش کنید:
پیش از اقدام به هر کاری، باید برچسب هایی را که احتمالا تاکنون به خودتان درباره اهمال کاری تان می زدید فراموش کنید. به جای این که انتظار داشته باشید حس تنبلی هیچ گاه به سراغ تان نیاید، بکوشید این حس را مدیریت و بیشتر اوقات از آن اجتناب کنید. اگر می خواهید برنامه شما به دلیل تنبلی با گذشت زمان متوقف نشود، لازم است در طول این مسیر دایم انگیزه های خود را با ابزارهای مثبت تقویت کنید؛ مثلا به حس خود در زمان هایی که کار مهمی را با موفقیت به پایان رساندید، بیندیشید. چند تجربه موفق در زمینه غلبه بر تنبلی را به یاد آورید و مدام نتایج مثبت آن ها را در ذهن خود مرور کنید. هر گاه هم که در طول مسیر گرفتار تنبلی شدید، زیاد سخت نگیرید و دوباره از نو شروع کنید.

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : روانشناسی ، سبک زندگی بازدید 184 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php