کد خبر : 1149
تاریخ انتشار : سه شنبه ۵ مرداد ۱۳۸۹ - ۲۲:۰۸
نگاهی به «هفت دقیقه تا پاییز»
و درد هنوز ادامه دارد… «دوباره اغتشاش و تشویش، دوباره ترسها و کلمههای جویده روی لبها، دوباره نگاههای مشکوک و پرسشهای بیجواب » «هفت دقیقه تا پاییز» یک اتفاق مرکزی و پرتعلیق دارد که فیلم را به دو نیمه قبل و بعد حادثه (هم به لحاظ فرم و هم به …
و درد هنوز ادامه دارد…
«دوباره اغتشاش و تشویش، دوباره ترسها و کلمههای جویده روی لبها، دوباره نگاههای مشکوک و پرسشهای بیجواب »
«هفت دقیقه تا پاییز» یک اتفاق مرکزی و پرتعلیق دارد که فیلم را به دو نیمه قبل و بعد حادثه (هم به لحاظ فرم و هم به لحاظ قصه) تقسیم میکند. قبل از تصادف، روایتی کلاسیک و معمول از زندگی دو زوج جوان میبینیم که اولی (نیما و میترا) زندگی به ظاهر آرام و بیدغدغهای دارند و پناهگاه زوج دوم (فرهاد و مریم) هستند. در این نیمه، فیلمساز با فوکوس روی مشکلات و تناقضات رفتاری زوج دوم، آنها را محور قصه قرار میدهد. با پیشروی داستان و پس از تصادف، زندگی آرام نیما و میترا در وضعیتی تکاندهنده قرار میگیرد و فیلمنامه با چرخشی اشکار، تمرکزش را (هر چند نامنسجم) روی نمایش بحران پیش آمده و تاثیرش بر زندگی میترا، میگذارد. البته به موازات این، با ورود به جزئیات روابط میان فرهاد و مریم درمییابیم که آنها حتی از برقراری یک دیالوگ ساده نیز عاجزند و بعد از ردوبدل شدن هر جمله، دیالوگشان تبدیل به مونولوگی تحقیرآمیز علیه دیگری میشود. در نیمه دوم، مخاطب برخلاف روایت ساده نیمه اول با روایتی پیچیده و تودرتو مواجه است که فیلم را به درامی روانشناسانه تبدیل میکند. پیغام تلفنی و حضور چندباره زن سعید (مخصوصا حضورش در مراسم سارا و نگاه معنادارش به اتاق میترا) یا نشان دادن چک پولهای داخل کیف مریم که معلوم نیست چگونه بدست آمده، دو تکه اصلی این پازلاند که مربوط است به خیانت مرد به زن و دیگری خیانت زن به مرد.
دسته بندی : سینما
بازدید 443 بار