کد خبر : 82665 تاریخ انتشار : شنبه ۹ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۹

شعری زیبا از فروغ فرخزاد میروم خسته…

 به در خواست کار بران میروم خسته و افسـرده و زار   سـوی منزلگــه ویرانه خویش به خـدا می برم از شهـــر شما   دل شوریــده و دیوانــه خویش می برم تا که در ان نقطه دور   شستشویش دهم از رنگ گنـاه  شستشویش دهم از لکه عشــق   زین …

شعری زیبا از فروغ فرخزاد میروم خسته...

 به در خواست کار بران

میروم خسته و افسـرده و زار

 

سـوی منزلگــه ویرانه خویش

به خـدا می برم از شهـــر شما

 

دل شوریــده و دیوانــه خویش

می برم تا که در ان نقطه دور

 

شستشویش دهم از رنگ گنـاه

 شستشویش دهم از لکه عشــق

 

زین همـــه خواهش بیجا وتباه

می برم تا زتو دورش ســـازم

 

زتو ،ای جلــــوه امید محــــال

می برم زنـــده بگورش سازم

 

تا از این پس نکنــد یاد وصال

ناله می لرزد،می رقصد اشک

 آه ، بگــــذار که بگریزم مـــن

از تو ، ای چشمه جوشان گناه

 

شایـد آن به کـه بپرهیـــزم من

بخـــدا غنچـــــه شـــادی بودم

 

دست عشق آمد و از شاخـم چید

شعلــه آه شد م ، صــد افسوس

 

که لبــم باز بر آن لب نرسیـــد

عاقبت بنــد سفـــر پایـــم بست

 

میروم، خنده به لب،خونین دل

می روم از دل من دست بردار

 

ای امیـــــد عبث بی حاصــــل…

فروغ فرخزاد

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : ادبیات و مذهب بازدید 1,471 بار
دیدگاهتان را بنویسید

نیلو در تاریخ 11 فروردین 1393 گفته : پاسخ دهید

عاطفه عاشقتم………………..میسی……………بوووووووووووووووووووس

عاطفه در تاریخ 11 فروردین 1393 گفته : پاسخ دهید

خواهش گلمم ههه فهمیدی به در خواست تو بوده؟خخخخ
چه تابلوام من

css.php