سوتی های گرفته شده از سریال فاصله ها
قرار بود آقا سعید و بانو (بیتا) برای کار به کارگاه مبلسازی عمورضا بروند. عمورضا از پسرش میخواهد تا به آن دو نفر فرم استخدام بدهد. او وارد دفتر کار پدرش میشود. کشوی اصلی میز کار پدر را میکشد و دو برگ کاغذی که انگار تنها موجودی کشو هستند را …
قرار بود آقا سعید و بانو (بیتا) برای کار به کارگاه مبلسازی عمورضا بروند. عمورضا از پسرش میخواهد تا به آن دو نفر فرم استخدام بدهد. او وارد دفتر کار پدرش میشود. کشوی اصلی میز کار پدر را میکشد و دو برگ کاغذی که انگار تنها موجودی کشو هستند را بیرون میآورد و در اختیار سعید قرار میدهد.
برای “مرغ پخته” این سئوال پیش میآید که چرا فرم استخدام که چندان مورد نیاز مدیر ارشد یک چنین کارگاهی نیست، اینقدر دم دست و در اصلیترین کشوی میز باشد؟ چرا باید فقط دو فرم استخدام (تاکید میشود فقط دو فرم استخدام) در کشوی میز باشد؟
* * *
مشتری خریدش را میکند، از فروشنده (که یا محسن است یا ساسان یا فرهاد) خداحافظی میکند و خارج میشود. البته در همین حین یک نفر (که یا سعید است یا مرضیه یا رضا یا علی) وارد مغازه میشود و گفتگو بین بازیگران شروع میشود.
این صحنه بارها و بارها در فاصلهها تکرار و تکرار شد. جالب است که در زمان گفتگوی بازیگران در مغازههای این مجموعه نیز هیچ مشتریای وارد مغازه نمیشود. چگونه است که تا قبل از ورود دوربین به مغازه، مشتریها در رفت و آمد هستند اما به محض آغاز گفتگوی بازیگران دیگر هیچ فردی برای خرید وارد مغازه نمیشود؟
* * *
دو مثال ساده بالا نشان میدهد دکوپاژ و میزانسن در فاصلهها مشکل اساسی دارد و صحنهها با کمترین هماهنگی لازم برای فیلمبرداری آماده شدهاند.
راستی چرا آرم همه ماشینهای فاصلهها به طرز ناشیانهای از جلوی آنها کنده شدهاند؟
سلام. ما که نشد ببینیم -فقط تعریفش رو از دیگران شنیدیم. میگفتن بعد نبود.حالا سوتی که زیاد داشت.یه کمی هم روش ضعیف کار شده بود- با وجود داشتن بازیگران جدید و خوب می شه میانگین گرفت .بد نبود اما می تونست خیلی بهتر از این باشه. با تشکر