حکایت های گلستان سعدی: باب هشتم، آداب 105
از حکیمی پرسیدند: از هیچ یک از چند درخت معروفی که خداوند عزیز و بزرگ آفریده است هیچ کدام صفت آزاده (1) ندارند. چرا سرو را آزاده خطاب می کنند با وجود اینکه هیچ میوه ای نمی دهد. گفت: برای هر کدام از آن درختان وقت و زمان معینی برای …
از حکیمی پرسیدند: از هیچ یک از چند درخت معروفی که خداوند عزیز و بزرگ آفریده است هیچ کدام صفت آزاده (1) ندارند. چرا سرو را آزاده خطاب می کنند با وجود اینکه هیچ میوه ای نمی دهد. گفت: برای هر کدام از آن درختان وقت و زمان معینی برای سبز شدن و پژمرده شدن وجود دارد اما سرو از این قاعده بیرون است و همیشه سبز و سر خوش است و این صفت آزادگان است که سردی و گرمی روزگار در منش و رفتار آنها تاثیری ندارد.
بر آنچه مىگذرد دل مَنِه، که دجله بسی
پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد
گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
وَرَت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
1- آزاده: نجیب و وارسته، فروتن
2- معنی شعر: بر هر چیز گذرا دل مبند همچنان که رود دجله بعد از خلیفه وقت، به راه خود ادامه خواهد داد.
اگر توان آن را داری که بخشنده باشی مانند نخل کریم باش و اگر توان آن را نداری مانند سرو فروتن و جوانمرد باش.
پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»
معنی درس صفت آزادگان
خر ها می شه بعدش جواب حکیم را هم بدین