کد خبر : 249621 تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ - ۹:۳۳

حکایت های گلستان سعدی: باب هشتم، آداب 103

خوردن ترشی کُند و بیحال می گردد اما دندان قاضیان با خوردن شیرینی (رشوه). (1) قاضی چو به‌رشوت بخورد پنج خیار (2) ثابت کند از بهرِ تو دَه خربُزه‌زار 1- دندان قاضیان با شیرینی کند شدن: به علتی از قبیل رشوه از اظهار حق باز ایستادن. 2- رِشوت یا رُشوت: …

حکایت های گلستان سعدی: باب هشتم، آداب 103

خوردن ترشی کُند و بیحال می گردد اما دندان قاضیان با خوردن شیرینی (رشوه). (1)

قاضی چو به‌رشوت بخورد پنج خیار (2)

ثابت کند از بهرِ تو دَه خربُزه‌زار

1- دندان قاضیان با شیرینی کند شدن: به علتی از قبیل رشوه از اظهار حق باز ایستادن.

2- رِشوت یا رُشوت: (رشوه)؛ آنچه بر کسی دهند تا کارسازی به ناحق کند، و در فارسی قدیم آنرا پاره گویند.

3- معنی شعر: اگر به قاضی پنج خیار رشوه دهی برایت ده زمین جالیز را ثابت خواهد کرد.

سعدی بزرگ در این حکایت مبتنی بر فساد اخلاق قاضیان که ظاهراً در شرایط و محیط آن روزگار عملی مذموم ولی متأسفانه رایج بود، علاوه بر جنبه های دیگر همچون رشوه خواری و غیره یاد می کند.

جوانِ گوشه‌نشین، شیرمردِ راه خداست

که پیر خود نتواند ز گوشه‌ای برخاست

جوانِ سخت می‌باید که از شهوت بپرهیزد

که پیرِ سُست‌رغبت را خود آلت برنمی‌خیزد

1- داروغه(شحنه): مسئول حفظ نظم و امنیت جامعه – رییس پاسبانان

2- سست رغبت: بی میل و اراده

پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، داستان کوتاه و بلند بازدید 574 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php