کد خبر : 248049 تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶ - ۶:۴۷

حکایت های گلستان سعدی: باب هشتم، آداب 78: پرسیدن چیزی که نمی دانی

سزاوار نیست که دارویی را بدون مجوز پزشک مصرف کردن و راهی را بدون راهنما طی کردن. این عمل موافق نظر خردمندان و بزرگان نیست. روزی از امام محمد غزالی پرسیدند: چگونه در علم و دانش بدین جایگاه بزرگ رسیدی؟ ایشان گفتند: از آن رو که آنچه را که نمی …

حکایت های گلستان سعدی: باب هشتم، آداب 78: پرسیدن چیزی که نمی دانی

سزاوار نیست که دارویی را بدون مجوز پزشک مصرف کردن و راهی را بدون راهنما طی کردن. این عمل موافق نظر خردمندان و بزرگان نیست.

روزی از امام محمد غزالی پرسیدند: چگونه در علم و دانش بدین جایگاه بزرگ رسیدی؟ ایشان گفتند: از آن رو که آنچه را که نمی دانستم هیچگاه از پرسیدن آن نترسیدم.

امیدِ عافیت آن‌گه بود موافقِ عقل

که نبض را به طبیعت‌شناس بنمایی (1)

بپرس هر چه ندانی که ذُلِ پرسیدن

دلیلِ راهِ تو باشد به عِزِّ دانایی (2)

1- امید بهبودی زمانی میسر می شود که آدمی خود را به اهل علم بسپارد.

2- هر آنچه را نمی دانی بپرس، که این ذلت دلیلی بر بزرگواری و دانایی تو خواهد شد.

پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»

4/5 - (1 امتیاز)
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، داستان کوتاه و بلند بازدید 938 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php