کد خبر : 241495 تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۷

۵ چیزی که هرگز نباید در زندگی بپذیرید

۵ چیزی که هرگز نباید در زندگی بپذیرید خیلی وقت ها در زندگی مان، در نهایت چیزی را کم‌تر از شایستگی‌مان است می‌پذیریم، فقط به این خاطر که می‌ترسیم اوضاع‌مان را تغییر دهیم. شاید باور یک ایده‌ی ناملموس و چشم‌پوشی از آسودگی حاصل از احساس آشنایی در ابتدا دشوار، ترسناک، …

۵ چیزی که هرگز نباید در زندگی بپذیرید

۵ چیزی که هرگز نباید در زندگی بپذیرید

خیلی وقت ها در زندگی مان، در نهایت چیزی را کم‌تر از شایستگی‌مان است می‌پذیریم، فقط به این خاطر که می‌ترسیم اوضاع‌مان را تغییر دهیم. شاید باور یک ایده‌ی ناملموس و چشم‌پوشی از آسودگی حاصل از احساس آشنایی در ابتدا دشوار، ترسناک، و شدیدا ناراحت‌کننده باشد.

پرداختن به زندگی‌ای که خود حقیقی‌مان را به نمایش نمی‌گذارد خلاقیت، انگیزه‌ی موفقیت، و شوق‌مان را به زندگی از بین می‌برد. بسیاری از آدم‌ها فقط به این خاطر گرفتار افسردگی می‌شوند که احساس می‌کنند گیر کرده‌اند و نمی‌دانند به کدام سو بروند، اما مجبور نیستید به کم قانع باشید. می‌توانید برای بیش‌تر از آن تلاش کنید، و باید تا هروقت امکان دارد این کار را بکنید. ما وارد این زندگی نشدیم که بی‌خطر و آسوده باشیم؛ آمده‌ایم که همه‌چیز را زیر و رو کنیم، و به خودمان ثابت کنیم می‌توانیم همان زندگی را داشته‌باشیم که همیشه در رویاهای‌مان تصور می‌کردیم.
شما هرگز نباید این ۵ چیز را در زندگی بپذیرید:

۱- حد وسط

“عمیق‌ترین ترس‌مان این نیست که ضعیف هستیم. عمیق‌ترین ترس‌مان این است که بی‌نهایت قدرتمند هستیم.”- ماریان ویلیامسون

تا به حال چندبار به خودتان گفته‌اید نمی‌توانید کاری را انجام دهید؟ تا به حال چند بار اجازه داده‌اید آن ندای درونی پرتردید و منفی شما را از آن‌چه واقعا می‌خواهید بازدارد و باعث شود به راحتی کوتاه بیایید؟ از امروز شروع کنید، از این به بعد اجازه ندهید آن ندای درونی زندگی‌تان را کنترل کند؛ آن را با قدرت اعتماد به‌نفس و خودباوری‌تان را ساکت کنید. اجازه ندهید ترس از شکست شما را از تلاش بیش‌تر بازدارد. دست‌کم می‌توانید از شکست درس بگیرید، و از آن به عنوان انگیزه‌ای برای برداشتن قدم بعدی در زندگی‌تان استفاده کنید.

تغییر دردناک است، اما اگر فقط به این دلیل که فکر می‌کنید آن‌چه را برای موفقیت لازم است ندارید چیز کم‌تری را انتخاب کنید و بپذیرید، خیلی عذاب‌آورتر خواهدبود.

۲- روابط منفی

روابطی که فقط باعث ناراحتی‌تان می‌شوند دیگر نباید جایی در زندگی‌تان داشته‌باشند. شاید در ابتدا قطع رابطه با آدم‌هایی که مدت‌ها است آنها را می‌شناسید دشوار به‌نظر برسد، اما نباید به این روابط اجازه بدهید هم‌چنان اشتیاق‌تان را به زندگی از بین ببرند. باید اطراف‌تان را با آدم‌هایی پر کنید که مانند شما نگرشی بلندپروازانه و مشتاق به زندگی دارند؛ اجازه ندهید آدم‌هایی که انرژی منفی می‌دهند در زندگی‌تان جایی داشته‌باشند. آنها فقط شما را گمراه می‌کنند و از امیدها و آروزهای‌تان دورتان می‌کنند.

بی‌هیچ تردیدی از آدم‌هایی که مانع شکوفا شدن بهترین استعداد‌های‌تان شما می‌شوند دوری کنید.

۳- از شغل تان نفرت دارید

متاسفانه امروزه این مورد درباره‌ی اکثریت نیروی کار صدق می‌کند. براساس گزارشی از سازمان کنفرانس بورد (the Conference Board) ۵۲.۳درصد امریکایی‌ها از کارشان ناراضی هستند. حتی بعضی از پژوهش‌ها رقم‌های بیش‌تری را گزارش کرده‌اند، که نشان می‌دهد بیش‌تر آدم‌ها برای تامین نیازهای‌شان به کاری راضی شده‌اند که از آن نفرت دارند. بیش‌تر شغل‌هایی که امروزه داریم خیلی در خدمت این سیاره و آدم‌های‌اش نیستند و ما را بیش‌تر از پیش از هم دور می‌کنند. یک شغل نباید صرفا وسیله‌ای برای تامین نیازها باشد؛ باید رضایت‌بخش و الهام‌دهنده باشد و شما را به چالش بکشد. باید باعث شود احساس کنید در زندگی‌تان هدف دارید، باید در زندگی‌تان ارزش‌افزایی کند. شاید ترسناک یا غیرممکن به‌نظر برسد، اما شما می‌توانید کاری را که باعث بدبختی‌تان می‌شود ترک کنید.

فقط به این خاطر که می‌توانید صورت‌حساب‌های‌تان را بپردازید به کاری را که از آن نفرت دارید راضی نشوید؛ شما می‌توانید هرکاری را دوست دارید انجام دهید، فقط باید سخت‌کوش و متعهد باشید. اما این تلاش‌ها نتیجه‌بخش خواهدبود، چون در نهایت به کاری مشغول می‌شوید که حتی باور نمی‌کنید کار باشد.

۴- زندگی در مکانی که شما را خوشحال نمی کند

بسیاری از آدم‌ها، اغلب از سر ترس، تمام زندگی‌شان به یک‌جا پایبند می‌مانند. آنها از بی‌پولی، ترک محلی که سال‌ها در آن زندگی کرده‌اند، پیدا کردن دوستان جدید، و غیره می‌ترسند. آیا بهتر نیست به جای ماندن در محلی که به آن تعلق ندارید، شانس‌تان را امتحان کنید و ببینید یک شهر جدید چه‌چیزهایی برای عرضه دارد؟ اصلا شاید یک کشور دیگر برای‌تان مناسب‌تر باشد؛ نکته این است که زندگی ما کوتاه است، و نباید آن را صرف نگرانی بابت عواقب کارها بکنیم. باید از زمان‌مان عاقلانه استفاده کنیم و از این سفر لذت ببریم، چون تجربه‌های‌مان از ما آدم بهتری می‌سازد.

برای این‌که به عنوان یک انسان رشد کنید، باید از دل‌تان پیروی کنید و چیزهای جدید را امتحان کنید؛ درغیر این‌صورت، زندگی راکد و یک‌نواخت می‌شود، اما مجبور نستید چنین زندگی‌ای داشته‌باشید.

۵- زندگی بر اساس قواعد دیگران

اگر تا به حال این را درنیافته‌اید، باید بدانید زندگی هرکس براساس نگاهی است که به آن دارد. دیدگاه و نظرات هرکس متفاوت است، چون هرکس زندگی را از نقطه نظر خودش می‌بیند. به همین دلیل، هرگز نباید استانداردهای دیگران را درمورد نحوه‌ی زندگی‌تان بپذیرید. شاید آن ایده‌ها برای آن شخص مناسب باشند، اما برای شما مناسب نیستند.

اجازه ندهید دیگران به شما بگویند چه‌طور باید زندگی کنید؛ فقط شما می‌توانید این تصمیم را برای خودتان بگیرید. شما این نمایش‌نامه را می‌نویسید، و شما باید طبق نظر و دیدگاه خودتان آن را اجرا کنید. فقط شما می‌توانید داستان خودتان را بنویسید، بنابراین اجازه ندهید آدم‌های دیگر این کار را برای‌تان انجام دهند.

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : اسلاید ، روانشناسی ، سبک زندگی بازدید 352 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php