کد خبر : 220999 تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۳

حکایت های گلستان سعدی: باب اول، حکایت 20 – بنیاد ظلم از اندک شروع شود

روایت کرده اند: براى انوشیروان عادل در شکارگاهى، گوشت شکارى را کباب کردند، نمک در آنجا نبود، یکى از غلامان به روستایى رفت تا نمک بیاورد. انوشیروان به آن غلام گفت: نمک را به قیمت روزانه (نه کمتر) خریدارى کن، تا آیین نادرستى را بنیانگذارى و در نتیجه روستا خراب …

حکایت های گلستان سعدی: باب اول، حکایت 20 – بنیاد ظلم از اندک شروع شود

روایت کرده اند: براى انوشیروان عادل در شکارگاهى، گوشت شکارى را کباب کردند، نمک در آنجا نبود، یکى از غلامان به روستایى رفت تا نمک بیاورد. انوشیروان به آن غلام گفت: نمک را به قیمت روزانه (نه کمتر) خریدارى کن، تا آیین نادرستى را بنیانگذارى و در نتیجه روستا خراب نگردد.

به انوشیروان گفتند: اندکى کمتر از قیمت خریدن، چه آسیبى مى رساند؟

انوشیروان پاسخ داد: بنیاد ظلم در آغاز، از اندک شروع شده و سپس به طور مکرر بر آن افزوده شده و زیاد گشته است.

اگر ز باغ رعیت ملک، خورد سیبى

برآورند غلامان او درخت از بیخ

به پنج، بیضه که سلطان ستم روا دارد

زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ

پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»

3.5/5 - (8 امتیاز)
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، داستان کوتاه و بلند بازدید 2,453 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php