شاهنامه خوانی: داستان پنجاه و ششم، پادشاهی پوران دخت و آزرم دخت و فرخ زاد
شاهنامه خوانی: داستان پنجاه و ششم، پادشاهی پوران دخت و آزرم دخت و فرخ زاد پادشاهی پوران دخت شش ماه بود. بالاخره دختری به نام پوران که از نژاد ساسان بود را یافتند و بر تخت نشاندند. پوران دخت گفت: نمیخواهم کسی درویش بماند و همه را توانگر میکنم. از …
شاهنامه خوانی: داستان پنجاه و ششم، پادشاهی پوران دخت و آزرم دخت و فرخ زاد
پادشاهی پوران دخت شش ماه بود. بالاخره دختری به نام پوران که از نژاد ساسان بود را یافتند و بر تخت نشاندند.
پوران دخت گفت: نمیخواهم کسی درویش بماند و همه را توانگر میکنم. از کشور بدخواهان را دور خواهم کرد و بر آئین شاهان رفتار میکنم. سپس پیروزخسرو را طلبید و به او گفت: به خاطر کاری که با شاه کردی باید مجازات شوی پس او را به کرهاسبی بستند و به گردنش هم پالهنگی زدند و سواران با کمند کره را به تاختن تحریک کردند تا خون از بدن او روان شد و جان داد. بعد از شش ماه که از پادشاهی پوران گذشت بیمار شد و مرد.
رها کن ز چنگ این سپنجی سرای
پادشاهی آزرم دخت چهار ماه بود. دختر دیگری که بر تخت نشست آزرم بود. دستور داد تا کارها بر اساس سنت و عدالت اجرا شود. من با زیردستان بهخوبی رفتار میکنم و اگر کسی گناهی کرد از گناهش میگذرم اما اگر کسی از پیمان من بگذرد او را به دار میآویزم. همه بر او آفرین گفتند و از ترک و روم و هند و چین برایش هدایا فرستادند اما بعد از چهار ماه او نیز مرد.
پادشاهی فرخ زاد یک ماه بود. از جهرم فرخ زاد را آوردند و شاه ایران نامیدند. او نیز گفت: من فرزند شاهان هستم و جز نیکویی و ایمنی در جهان نمیخواهم. هرکس راستی پیشه کند او را ارجمند میدارم.همه دوستان را گرامی میدارم و همه زیردستان چه دوست و چه دشمن همه در امانند. همه بر او آفرین کردند اما بعد از یک ماه او نیز مرد. بدینصورت که بندهای چون سرو سهی داشت که سیهچشم و زیبا بود. او عاشق پرستاری شد و به او پیغام داد اگر با من بهجایی بیایی به تو پول زیادی میدهم. پرستار جواب نداد و نزد فرخ زاد جریان را تعریف کرد. فرخ زاد عصبانی شد و بند بر پای غلام بست و او را به زندان انداخت اما بعد از زمانی او را بخشید و بازگرداند. غلام به خاطر کینهای که از او داشت زهر در شراب او ریخت و شاه بعد از یک هفته مرد.
نگه کن کزو چند یابی تو بهر
از کتاب «شاهنامه تصحیح شده» اثر دکتر محمد دبیر سیاقی و برگردان به نثر اثر فریناز جلالی