کد خبر : 181055 تاریخ انتشار : پنجشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۸:۰۸

سیلی محکم ابلیس به فرعون!

می‌گویند روزی فرعون خوشه‌ای انگور در دست داشت و مشغول خوردن بود در این هنگام ابلیس نزد او آمد و گفت: آیا کسی هست که بتواند این خوشه انگور را به مروارید تبدیل کند؟ فرعون گفت: نه! ابلیس به وسیله سحر و جادو آن خوشه‌ انگور را به خوشه مروارید …

سیلی محکم ابلیس به فرعون!

می‌گویند روزی فرعون خوشه‌ای انگور در دست داشت و مشغول خوردن بود در این هنگام ابلیس نزد او آمد و گفت: آیا کسی هست که بتواند این خوشه انگور را به مروارید تبدیل کند؟

فرعون گفت: نه!

ابلیس به وسیله سحر و جادو آن خوشه‌ انگور را به خوشه مروارید تبدیل کرد.

فرعون تعجب کرد و گفت: واقعا که تو مردی استادی هستی! ابلیس با شنیدن این جمله، سیلی محکمی بر گردن او زد و گفت: مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند، تو چگونه با این حماقت ادعای خدایی می‌کنی؟!

منبع: جوامع الحکایات و لوامع الروایات نوشته سدیدالدین محمد عوفی.

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، مذهبی بازدید 399 بار
دیدگاهتان را بنویسید

محسن در تاریخ 6 بهمن 1396 گفته : پاسخ دهید

این داستانتون متاسفانه ناقصه…
فکر میکنم نتیجه‌ی خوبی ازش گرفته نشد و نمیشه…
انتهای ضلالت و گمراهی رو در پیش داره این داستان ناقص.
یا علی مدد.

css.php