عشق واقعی یک مرد به همسرش + عکس
این مرد که سلیم رخروخ نام دارد در سال 1375 با این زن ازدواج کرده و حاصل زندگی مشترکشان یک فرزند است. همسر این مرد به دلیل مرگ والدینش به فاصله 20 روز از یکدیگر به بیماری فلج دچار شد و از آن روز تاکنون قادر به حرکت و تکلم …
این مرد که سلیم رخروخ نام دارد در سال 1375 با این زن ازدواج کرده و حاصل زندگی مشترکشان یک فرزند است. همسر این مرد به دلیل مرگ والدینش به فاصله 20 روز از یکدیگر به بیماری فلج دچار شد و از آن روز تاکنون قادر به حرکت و تکلم نیست.
این مرد که سرایدار یک مدرسه بوده و در یک اتاق با همسر و فرزند خود زندگی خوبی را سپری میکرده اینک هر روز صبحانه را برای همسر خود مهیا میکند و وقتی برای کار بیرون میرود خود را موظف میداند که مرخضی گرفته و به خانه بازگردد تا خانه را تمیز و ناهار را برای همسر خود آماده کند. او نه تنها غذا را برای خود و همسر و فرزندش آماده میکند بلکه غذا را در دهان همسر بیمار خود میگذارد چرا که او قادر به غذا خوردن نیست.
سلیم علاوه بر این کارها، داروی همسرش را نیز باید سر وقت بدهد. او روزی دوبار به خاطر غذا و دارو دادن به همسرش مرخصی میگیرد و دوباره به کارش باز میگردد. این مرد میگوید شبها به طور میانگین سه الی چهار بار بیدار میشود تا همسرش که قادر به غلتزدن نیست را این پهلو و آن پهلو کند تا زخم بستر نگیرد.
او میگوید: در این سالها بارها متوجه شدم که همسرم درحال درد کشیدن است اما به خاطر اینکه خواب هستم و برای رعایت حالم، مرا بیدار نکرده است.
خیلیی از زنها هستن که هر روز هر ماه هر سال از شوهر مریضشون پرستازی میکنند بعد تازه خود مرده هم قدرشونو نمیدونه.متاسفانه تو دنیا ازین مردهای خوب از 1میلیون فقط یکی پیدا میشه.نه دروغ میگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه داره این کارو واسه رضای خدا میکنه پس تو اینترنت پخش کردنش دیگه واسه چیه با این حال خدا خیرش بده خیلی کم پیش میاد یکی همچین کاری بکنه
جای همچین مردی تو بهشته.خدابهش عمرباعزت بده
خدا خیرش بده . زندگی یعنی همین دیگه . یعنی زن و شوهر باید تو خوشیا و ناخوشیاشون با هم باشن. اصلا هم نباید به انتقادات و سرزنش های دیگران اهمیت بدن. چه زن باشه چه مرد. ایشالا خدا به همه سلامتی و دل خوش بده و از نظر مالی هم مشکلی نداشته باشن تا همه بتونن از زندگیشون لذت ببرن.
چون یه مرد داره برای همسرش فداکاری میکنه همه ازش تقدیر و تشکر میکنن اما اگه یه زن از شوهره مریضش مراقبت میکرد همه می گفتن اینجاش کمه اینجاش زیاد و وظیفه اس