کد خبر : 85000 تاریخ انتشار : شنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۸

اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93

  چنان ﭼﻮﺑﯽ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﯿﻨﻢ ﮐﺮﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ که ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺳﮑﻮﺕ ﺗﻠﺦ ﻣﺘﺮﺳﮏ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ… • • • هر صبح که سپیده سلام می دهد یا کریم ها به پنجره ی اتاقم سر می زنند چه مانوس شده ایم ما من منتظر صدای بالشان، آنها مشتاق سفره ی نانشان حیران مانده …

 اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93

چنان ﭼﻮﺑﯽ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﯿﻨﻢ ﮐﺮﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ

که ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺳﮑﻮﺕ ﺗﻠﺦ ﻣﺘﺮﺳﮏ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ…



هر صبح که سپیده سلام می دهد

یا کریم ها به پنجره ی اتاقم سر می زنند

چه مانوس شده ایم ما

من منتظر صدای بالشان، آنها مشتاق سفره ی نانشان

حیران مانده ام

کجا بالهایت بسته شد

که دیگر به انتظار دلم مشتاقانه سر نزدی؟



کسی چه می داند؟

شاید روزی بیاید که حال من هم خوب شود

هوا خوب شود، عشق خوب شود و تو خوب من شوی



کاش میدانستی هوایت که به سرم می زند

دیگر در هیچ هوایی نمی توانم نفس بکشم

عجب نفسگیر است هوای بی تو؟



نگاه تو تلخ

اشک های من شور

یادت شیرین

زندگی بامزه ای دارم


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



برای من همانقدر که خواستنی هستی

دست نیافتنی هم هستی



بی خیال خیالت میشوم

همان خیالی که هیچوقت سهم من نبود



سخته واسه خوشبخت شدن کسی دعا کنی

که یه روز واسه خوشبخت کردنت قسم میخورد



گفتند فراموشت کنم

اما به یاد آوردنت هر روز

درد آورترین شکل فراموشیست



در تمام داروخانه ها موجود است

نرم کننده موی سر

نرم کننده پوست دست

کاش میشد برای نرم کردن دل تو هم نسخه ای گرفت



حالا ما که هیچ

اما امیدوارم عکس های شما

توی سال جدید ۲نفره باشه


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



صدایت در گوشم زمزمه می شود

نگاهت در ذهنم مجسم

ولی من تو را می خواهم نه خیالت را



رو به رویم سراب

پشت سر خاطرات

نازنینم، کدامین طرف سوی توست؟



هیچوقت بی خداحافظ کسی را ترک نکن

نمیدانی چه درد بدی است

پیر شدن در خم کوچه های انتظار…



جانم باش تا به لبم برسی

می خواهم همه ببیند

با تو جان به لب شدم لعنتیِ دوست داشتنی



یادت را از من نگیر

بگذار من هم مثل سهراب بگویم

دلخوشی ها کم نیست



روزی که این عکس ۲نفره را گرفتیم

نمیدانستیم کدامیک از ما

آن را با چشم های خیس تماشا میکند



پشت پلک کدام قصه به خواب رفته ای

که هر شب قصه ی آمدنت را می گویم

و نمی آیی!؟



امشب یک جمله ی تلخ مهمان من باش
بگذار یادم نرود

که مرا در شبی رو به انتهای زمستان

به هیچ خدایی نسپردی و رفتی



میگویند زمان طلاست اما من چشیدم

دروغ میگویند، زمان آتش است

ثانیه به ثانیه اش میسوزاند

و تا به شعله ات نکشد نمیگذرد


یکی بود، یکی نبود

من موندم و اون نموند

من دیدم و اون ندید

من خواستم و اون نخواست

من التماس کردم و اون نشنید

من هستم و اون رفته

من خستم و اون



چه جمله ی غریبی است“فراموشت می کنم”

وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی



روزها بی تو می گذرند

و شب ها با تو نمی گذرند

تمام درد من این است


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



روزچون تیر و کمان اگرچه نزدیک

ولی پیوستن ما نهایتش فاصله بود

من کاناپه ای پوسیده در باران

تو سربازی دورافتاده با گلوله ای در پهلو

چقدر دیر همدیگر را پیدا کردیم



راستش را بخواهی امروز هیچ اتفاق خاصی رخ نداد

فقط حدود ظهر باران کوتاهی بارید اما زار زار



تو راحت فراموش می کنی

باز دل می بری، باز دل می بازی

و من به خط کشیدن روی دیوارها ادامه می دهم



فرو می ریزد عاقبت

سقف خانه ای

که جای خالی ات ستون های آن باشد



اگر خبری از من نشد نگران نشو

یک فاتحه بخوان



از روزی که تصمیم به رفتن گرفته ای

بلاتکلیفی بین ما موج میزند

مثلا همین دل من

نمیداند با تو بیاید؟ یا پیش من بماند؟



پشت این عکس نمی تواند دیوار باشد

من پشت این عکس با تو قدم زده ام


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



دیروز دستش تو دستت بود

امروز بغضش تو گلوت



گاهی اوقات حسرتِ تکرارِ یک لحظه

دیوانه کننده ترین حس دنیاست



تداعی نشو اینقدر در این همه خیابان

در این همه آدم



خدایا حالم خوب نیست

یک مسکن قوی می خواهم بدون تجویز روزگار هم

“مرگ”میدهی؟



روزهایم با یاد تو

و شب هایم با خواب تو سر میشوند



پای رفته را میتوان برگرداند اما دل رفته را هرگز



ﮐﺎﺵ ﻣﯽﺷﺪ ﺁﺩﻡ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻤﯿﺮﺩ

و ﺑﻌﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﺩ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺧﺎﮐﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺘﮑﺎﻧﺪ

و ﮔﺮﺩﻫﺎﯾﺶ ﺑﻤﺎﻧﺪ

ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺶ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ ﺑﻪ زندگی

ﺩﻟﺶ ﻧﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ



هیچ اتفاقی نیفتاده

ستون حوادث هنوز خالیست

زنده ام بی تو! باورت میشود؟

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : اس ام اس ، غمگین بازدید 728 بار
دیدگاهتان را بنویسید

sama در تاریخ 25 فروردین 1393 گفته : پاسخ دهید

عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

css.php