هر کدام از نامهاى خدا در قرآن کریم، ناظر به برخى از صفات اوست. تنها نامى که به تمام صفات و کمالات الهى اشاره دارد و به تعبیر دیگر، جامع تمام صفات جمال و جلال است «الله» است. به همین دلیل، سایر اسماى خداوند غالباً صفت براى کلمهى «اللّه» ذکر مىشود، مانند: «فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (بقره/ 226) و «فَإِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ». (بقره/ 227؛ نمونه/ ج 1/ ص 20)

عظمت و قداست نام الهى
نام الهى از چنان عظمت و قداستى برخوردار است که اگر به هنگام ذبح حیوان ذکر شود، آن حیوان حلال، وگرنه گوشت آن حیوان حرام مىگردد. از این رو، قرآن کریم به صورت سلب و ایجاب آن را مطرح مىکند. گاهى مىفرماید: از آن حیوانى که نام خدا بر آن برده نشده، نخورید؛ «وَلاَ تَأْکُلُواْ مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ» (انعام/ 121) گاهى مىفرماید: از آن حیوانى که نام خدا بر آن برده شده، بخورید؛ «فَکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ إِن کُنتُمْ بِآیَاتِهِ مُۆْمِنِینَ». (انعام/ 118؛ محاضرات)
«اللّه» جامع ترین نام خداوند متعال
هر کدام از نامهاى خدا در قرآن کریم، ناظر به برخى از صفات اوست. تنها نامى که به تمام صفات و کمالات الهى اشاره دارد و به تعبیر دیگر، جامع تمام صفات جمال و جلال است «الله» است. به همین دلیل، سایر اسماى خداوند غالباً صفت براى کلمهى «اللّه» ذکر مىشود، مانند:
«فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (بقره/ 226) و «فَإِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ». (بقره/ 227؛ نمونه/ ج 1/ ص 20)
معناى اللّه
«اللّه» اسم است براى ذات واجب الوجود که مستجمع جمیع صفات کمال است. این نام بزرگ خداوند که اختصاص به ذات خود او دارد، در سراسر قرآن کریم دو هزار و هشتصد و دوازده بار ذکر شده است.
بعضى معتقدند که کلمهى «اللّه» اسم وضع شدهاى است و مشتق نیست، چنان که خلیل گفته است و برخى دیگر گویند که مشتق است و در اشتقاق آن اختلاف کردهاند، بعضى آن را مشتق از «اله، یأله» مىدانند که مصدر به معناى اسم مفعول است.
«اله» یعنى «معبود» و برخى آن را مشتق از «وله» به معناى تحیر و سرگردانى دانستهاند؛ یعنى عقول و اندیشههاى انسانها در بارهى او متحیر و سرگردان است. (دایره الفراید/ ج 2/ ص 1)
ویژگى نام مقدّس اللّه
هر اسمى، جز کلمهى «اللّه» هرگاه حرفى از آن کم شود، معنایش به هم مىخورد. زیرا اگر«الف» حذف گردد، «للّه» مىشود. قرآن مىفرماید: «وَلَلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرضِ» (جاثیه/ 27)
و اگر «لام» اول حذف گردد، «له» مىشود. قرآن مىفرماید: «لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ». (طه/ 6)
اگر «لام» دوم حذف گردد، «هو» مىشود. قرآن مىفرماید: «وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ». (قصص/ 70؛ روح البیان/ ج 1/ ص 398)
آغاز هر کار به نام خداوند
1- «بسم اللّه الرحمن الرحیم» سرآغاز کتاب الهى است، «بسم اللّه» نه تنها در ابتداى قرآن، بلکه در آغاز همهى کتب آسمانى بوده است.
2- حرکت و توقف کشتى نوح به نام خدا بود؛ «بِسْمِ اللّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا». (هود/ 41)
3- حضرت سلیمان وقتى ملکهى سبا را به ایمان به خداوند فرا خواند، دعوتنامهى خود را با جملهى «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» براى او فرستاد.
4- «بسم اللّه» رمز آن است که در شروع کار نیاز به دلگرمى و امید و رحمت است و مبدأ و منشأ همهى قدرتها و امیدها و رحمتها خداست. از این رو، بعد از کلمهى «اللّه» رحمن و رحیم به کار رفته است. پیامبر نیز رسالت خویش را با نام خدا شروع کرد؛ «اقرأ باسم ربّک». (نور/ ج 1/ ص 12)
5- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: هر کار مهمى که بدون نام خدا شروع شود، بىفرجام است؛ «کلّ أمر ذى بال لم یذکر فیه بسم اللّه الرّحمن الرّحیم فهو أبتر». (بحار/ ج 19/ ص 60)
6- ابن عباس مىگوید که از على علیه السلام پرسیدم: چرا سورهى برائت «بسم اللّه» ندارد؟
فرمود: «بسم اللّه» امان و مایهى امنیت است و در سورهى برائت امان وجود ندارد و فرمان جنگ داده شده است؛ «لأنّها أمان و برائه، نزلت بالسّیف لیس فیها أمان». (مستدرک الوسائل/ ج 2/ ص 33)
7- امام صادق علیه السلام مىفرماید: هرگز «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» را ترک نکن، گرچه بخواهى بعد از آن شعرى بخوانى؛ «لا تدع بسم اللّه الرّحمن الرّحیم و ان کان بعده شعر». (نور الثقلین/ ج 1/ ص 6)
8- امام حسن عسگرى علیه السلام مىفرماید: گفتن بسم اللّه یارى خواستن از خداوند در جمیع شئون زندگى است؛ «بسم اللّه اى أستعین على أمورى کلّها باللّه». (نور الثقلین/ ج 1/ ص 12)
9- امام باقر علیه السلام مىفرماید: بسم اللّه نزدیکترین اسم به اسم اعظم خداوند است؛ «بسم اللّه الرحمن الرحیم أقرب الى اسم اللّه الأعظم من ناظر العین الى بیاضها». (نور الثقلین/ ج 1/ ص 21)
واقعا عالی بود