نتايج جستجو مطالب برچسب : پیامک جدید

اس ام اس جدید اسفند ۹۴ (سری دوم)

اس ام اس جدید اسفند ۹۴ (سری دوم)

من از جهنم گریخته ام

از خودم

و به تو پناه آورده ام زیبای من

بگذار

با قلب تو زندگی کنم

که قلب تو بی کینه می تپد

ای آخرین امید، پناهم بده

گریز سختی داشته ام

من از چشمانم بیرون زده ام

از دهانم بیرون ریخته ام

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس جدید و زیبا اسفند ۹۴

اس ام اس جدید و زیبا اسفند ۹۴

عقربه‌های ساعت را خواب کرده‌ام

تا اینقدر نبودنت را نشمارند!

آنقدر عرض کوچه را در انتظارت قـدم زدم؛

که یـادم رفت کدام سمت کوچه بـن بست است.

حالا دیگر از هر طرف بیایی فرقی نمی کند؛

غریبه ای

جایت خالی!

چقدر هوا

برای داشتن‌ات

خوب است…

ادامه مطلب / دانلود

دلنوشته غمگین قرار نبوده…

دلنوشته غمگین قرار نبوده...

قرار نبوده تا نم باران زد

دستپاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر بگیریم

که مبادا مثل کلوخ آب شویم

قرار نبوده این همه

در محاصره سیمان و آهن طبقه روی طبقه برویم بالا …

تا به حال بیل زده اید؟

باغچه هرس کرده اید؟

آلبالو و انار چیده اید؟

کلاً خسته از یک روز کار یَدی به رختخواب رفته اید؟

آخ که با هیچ خواب دیگری قابل مقایسه نیست …

این چشم ها برای نور مهتاب یا نور ستارگان کویر،

برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان،

برای خیره شدن به جاریِ آب شاید

اما برای ساعت پشت ساعت، روز پشت روز،

شب پشت شب خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشده اند …

قرار نبوده خروس ها دیگر به هیچ کار نیایند

و ساعت های دیجیتال به جایشان صبح خوانی کنند …

آواز جیرجیرک های شب نشین حکمتی داشته حتماً،

که شاید لالایی طبیعت باشد برای به خواب رفتن ما

تا قرص خواب لازم نشویم

و این طور شب تا صبح پرپر زدن اپیدمی نشود …

من فکر می کنم قرار نبوده کار کردن، جز بر طرف کردن غم نان،

بشود همه دار و ندار زندگی مان، همه دغدغه زنده بودن مان …

قرار نبوده این طور از آسمان دور باشیم

و سی سال بگذرد از عمرمان

و یک شب هم زیر طاق ستاره ها نخوابیده باشیم …

قرار نبوده کرِم ضد آفتاب بسازیم

تا بر علیه خورشید عالم تاب و گرما و محبتش، زره بگیریم و جنگ کنیم …

قرار نبوده چهل سال از زندگی رد کنیم

اما کف پایمان یک بار هم بی واسطه کفش لاستیکی یا چرمی

یک مسافت صد متری را با زمین معاشرت نکرده باشد …

قرار نبوده من از اینجا و شما از آنجا،

صورتک زرد به نشانه دوست داشتن برای هم بفرستیم …

چیز زیادی از زندگی نمی دانم،

اما همین قدر می دانم که این همه قرار نبوده ای که برخلافشان اتفاق افتاده،

همگی مان را آشفته و سردرگم کرده!

آنقدر که فقط می دانیم خوب نیستیم

اما سر در نمی آوریم چرا …

قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی

ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی،خنده های مصنوعی

آواز های مصنوعی، دغدغه های مصنوعی …

هر چه فکر می کنم می بینم

قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم

تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم

قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم

از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم

بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود

باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند

دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند

ادامه مطلب / دانلود
اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

مات شدم از رفتنت
هیچ میز شطرنجی هم در میان نبود
این وسط فقط یک دل بود که دیگر نیست


اس ام اس غمگین و دلشکسته


چقدر باورش سخت است
باوراین که روزهای من بدون مواظب خودت باش های تو
شب میشود
چه کسی میداند عمق این فاجعه را؟


گاهی باید یک نفر دست به صورتت بزند
و نقاب خنده ات را بیندازد
آن وقت در آغوشت بگیرد یک دل سیر گریه کنی
گریه ات که تمام شد در گوشت زمزمه کند :
دیوونه من باهاتم دیگه هیچوقت گریه نکن


بیا جایمان را عوض کنیم
دلم تنگ شده برای اینکه کسی عاشقم باشد


من ازت خاطره دارم
چجوری یادت بیارم
ما روزای خوبی داشتیم
همشون رو جا گذاشتیم
چند روز میشه که نیستی اما انگاری یه ساله
بیشتر از این نمیتونم بی تو خوشبختی محاله


به حریم من که پا میگذاری
کفشهایت را در بیاور
اینجا مطهر است
اینجا انسانیت حکم فرماست
پا به حریم من که میگذاری مرد باش
منظورم نر نیست
منظورم مرداست
زن قداست دارد
برای بودن با او باید مرد باشی نه
نر


ارام بگیر دلم
تنگ نشو برایش
مگر نشنیدی جمله ی اخرش را
چیزی بینمان نبوده

لبخند بزن
عکاس مدام این جمله را تکرار می کند
اصلا برایش مهم نیستکه در وجودت
حتی یک بهانه برای لبخند نیست


بگو از کدام راه برخواهی گشت ؟ می خواهم گل بگیرمش آسوده از انتظار دست در جیب و سوت زنان به زندگیم برگردم


توی خواب و خیالم
هنوز دستاتو میگیرم
میدونم که نمیای
ولی من برات میمیرم


اس ام اس غمگین و دلشکسته


اس ام اس غمگین93

شبیه مه شده بودی
نه میشد در آغوشت گرفت
ونه آنسوی تو را دید
تنها میشد در تو گم شد
که شدم



یک شب آنقدر با خودکار ودفترم کلنجار رفتم
که خودکار دیگر نای نوشتن نداشت
ودفتر جای نوشتن
ومن هنوز نتوانستم با چه زبانی بنویسم که تنهایم


دلی که شکسته شد رو گچ چاره نکردگل گرفتمش


دوست عزیزم
گاهی هیچ کس را نداشته باشی بهتر است
داشتن بعضی ها تنها ترت می کند


اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

اخرش خاطره هاجداییه
نفرین بی گناهی وفریادبی صداییه
نفرین به من که عشقت ازیادم نمیره
کاشکی بی تابت نبودم
کاشکی احساسم بمیره


درد من تنهاییم نیست
درد من این است
که هرروز از خودم میپرسم
مگر خودش مرا انتخاب نکرد؟



اس ام اس غمگین


هرآمدنی رفتنی داردقبول
آمدنت قشنگ بوداماچراانقدربیرحمانه رفتی


گاهی چقدردلت
برای یک خیال راحت تنگ میشود


سخت نیست پیشش باشی و بدونی که هیچوقت و تحت هیچ شرایطی بهش نمیرستی؟؟؟
این بدترین درد دنیاس

یه وقتایی که یه جور دیگه ای دوست دارم
وقتایی که لج می کنی و می خوای یه چیزی رو به زور ثابت کنی
خود به خود یه تای ابروم بالا می ره و زل می زنم به چشای وحشیت
نمی دونی اذیت کردنت توی این مواقع چه حالی می ده که به دو ساعت منت کشی بعدش می ارزه


لالا لالا نخواب دنیا خسیسه
واسه کمتر کسی خوب می نویسه
یکی لبهاش همیشه غرق خندست
یکی پلکاش تو خوابم خیسه خیسه



روز

تو راحت فراموش می کنی

باز دل می بری ، باز دل می بازی

و من به خط کشیدن روی دیوارها ادامه می دهم !



فرو می ریزد عاقبت

سقف خانه ای

که جای خالی ات ستون های آن باشد !



یکی بود ، یکی نبود

من موندم و اون نموند

من دیدم و اون ندید

من خواستم و اون نخواست

من التماس کردم و اون نشنید

من هستم و اون رفته !

من خستم و اون…



راستش را بخواهی امروز هیچ اتفاق خاصی رخ نداد

فقط حدود ظهر باران کوتاهی بارید اما زار زار



خدایا حالم خوب نیست

یک مسکن قوی می خواهم بدون تجویز روزگار هم

“مرگ” میدهی ؟؟؟

 

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های زیبا با طعم سیگار

همیشه می گویی ترک کن این سیگارهای لعنتی را

به تو قول می دهم که به زودی ترک کنم این خودِ لعنتی را!



دود سیگار با یه روح بیمار

عکس دونفره ی ما روی دیوار

دو سه روزه بیکار

توی خونه بیدار

اشکایی که میچکه روی گیتار!



ساکت و خیره به عکست

بوی سوختنی می آید!

به خودم می آیم، لعنتـــــــــــــی

آخرین سیگار هم ته گرفت!



یادش بخیر که گشتم با تو شبی هم آغوش

زنگ صدای قلبت قرنیست مانده در گوش

اکنون من و سراب و سیگار نیمه خاموش

حرفی دگر نمانده، یادم تو را فراموش



خاموش شدی در من

درست مثل سیگاری نیمه که پرت کرده باشند میان جوی!



این سیگار که در دست من است

می سوزد و صدایش در نمی آید

درست مثل خود من در دست خاطرات تو!



سیگار را باهیچ چیز عوض نمی کنم

برگرد، ثابت کن دروغ میگویم!



سیگار بهانه‌ است

درد میکشم!



دنیا عجیب است

آدمها رنگارنگ، دود سیگارها یکرنگ!



سیگارهای تلخ مرا به خوابهای شیرین بردند

کاش می توانستم خوابهایم را به تصویر بکشم!



دلم سیگار می خواهد ولی نه برای کشیدن

برای داغ کردن دستی که خوبی میکند!



از وقتی رفته ای، در خانه هرج و مرج شده

سیگارهایم به گلدان های مظلوم شمعدانی زور میگویند!

وای از



روزی که شریک خاطره هایت یک شماره خاموش باشد

و یک سیگار روشن!



ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻫﺎﯾﻢ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺧﻮﺩﻡ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ

ﺩﺭﺩ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻥ ﺍﺯﻫﻢ؛ ﻧﺦ ﺑﻪ ﻧﺦ!



شعرهایم مثل خاکستر سیگار می سوزند

تا تو را بسازند!



قهوه ى درون فنجانم فردا را نشانم میدهد

خطوط زیر چشمم دیروز را

و حلقه هاى سیگارم رویایى ترین لحظات امروزم را…



ﮐﺒﺮﯾﺖ ﺑﮑﺶ ﺗﺎ ﺳﺘﺎره اﯼ ﺑﻪ ﺷﺐ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﻨﯿﻢ

ﻭ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ!



دیروز دست هایش میان دست هایم بود

امروز عکسش و فردا سیگار!



نمیدانم من بازیچه دست سیگارم یا او بازیچه دست من

مهم نیست چون این بازی برنده ندارد چون هر دو میبازیم عمر را…



ﻣﻦ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﺳﺮﺩﺭﺩ ﻭ ﺳﯿﮕﺎﺭ

ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺷﺐ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﻪ ﺍﺻﺮﺍﺭ

ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺳﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺭﻡ ﺭﻓﺖ ﺑﻪ ﺍﺟﺒﺎﺭ

ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ

ﻣﻦ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﺳﺮﺩﺭﺩ ﻭ ﺳﯿﮕﺎﺭ



کاش روزهای زندگیم کوتاه بود

به تعداد نخهای یک پاکت سیگار

کم است میدانم اما با عشق تو دود میشدند و بر باد می رفتند!



و ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﻣﺜﻞ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﯿﮕﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ

ﺩﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺒﯽ ﺑﺮﻓﯽ، ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﮐﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ!



و مرگ مُردن نیست و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست

من مردگان بیشماری را دیده ام که راه میرفتند

حرف میزدند، سیگار میکشیدند!



خیلی حالش خراب بود

از زمین و زمان بریده بود

مدام سیگار میکشید

رفتم تو زندگیش

خیلی طول نکشید که حالش خوب شد

تشکر کرد و رفت تو زندگی یکی دیگه!

حالا من سالهاست که مدام سیگار میکشم!



بعضیا تو زندگیه آدم هستن که هرچقدر اذیتت کنن

هرچقدر ناراحتت کنن باز آدم یادش میره

و دلت واسشون تنگ میشه و حتی سیگارم نمیتونه جاشونو پر کنه!

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های زیبا با طعم سیگار

به چه آسانی ترکم کردی

و من به چه آسانی سال هاست که در ترک همین پک آخرم

می کِشد، می کِشی، می کِشم

او ناز تو را

تو عشق او را

و من…

فندکم کجاست؟

سیگار امروز هم

به علامت همدری با من خیال خاموش شدن ندارد

همچنان می سوزد!

ﺩﻳﮕﺮ ﺗﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﻴﮕﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﻧﻤﯽ ﺭﻳﺰﻡ

ﺷﺎﻳﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﺷﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻫﻤﻴﻦ ﻫﺎ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭستت ﺩﺍﺷﺘﻢ!

اوضاع حالم چطوره دکتر؟

دکتر: همراهت کسی هست؟

آره تو جیبم؛ سیگار و فندکم…

عادت ندارم سیگارم را با آتش دیگران روشن کنم!

دلم با آتش دیگران سوخت برایم کافی بود

حالا که هستی کام می گیرم از عمق “بودنت”

و دود می کنم همه فاصله ها را با یک پک عمیق از “داشتنت”

یک نخ سیگار کشیدم

و هرکس دید گفت: چه نقاش زبردستی؟

بیخود از این شهر به آن شهر نکن

تو همین جایی، داخل همین پاکت، لابه لای همین چند نخ سیگار

من باید تو را دود کنم که نمی کنم

نخی سیگار مانده برایم

برای همه دلتنگی هایم

من و شب و تنهایی و سیگار

کوله بار غم و تکیه بر دیوار

پک اول به حرمت دلم

پک بعدی به حرمت دلت

به حرمت دلم که بی صدا شکست

به حرمت دلت که باور نکرد و رفت

عشق من

این بار که از کنار من گذشتی واژه ای تلخ بگو

تا با آن سیگاری روشن کنم

و دنیا را در دود

به پشت میز همان کافه همیشگی برگردانم

شاید داخل فنجان قهوه تصویر تازه ای پیدا کنیم

سیگارم

را از پنجره می تکانم…

دنیای شما زیر سیگاری من است

سیگارم چه خوب درک می کند مرا…

وای که چه زیبا کام میدهد…

این نو عروس هر شب تنهایی هایم…

لباس سپیدش را تا صبح برایم می سوزاند…

و من تا صبح بر لبانش بوسه می زنم…

سیگار های مدام ماه

توی کوچه های کپک زده

چشم های خواب رفته اش را به انزوای دلگیر رهگذری مدام هدیه می دهد

و نگاه دلگیر تو زمزمه خمار خیابان می شود

آه سیگار سیگار زجر رفتنت را میکشم

و پاکت پاکت توی تنهایی خیابان پرت میشوم

با نفس های تو

من دود می شوم

و تو برای خودت دود میکنی

امروز بازهم سیگار کشیدم

آرام، زیاد، با احساس…

همه ی تورا، همه ی آنچه که از تو با من باقی مانده بود را دود کردم

با همین بهمن های کوچک دوست داشتنی…

بازهم پاسخ نَـئشه ی من به این سوال مسخره

مــرگ یا زندگــی؟!

قطعآ مــرگ

همیشه دو نخِ آخر سیگارت رو پشت به پشت بکش

تا سیگارِ آخر زیاد تنهایی نکشد

حقیقت این زندگی همان سیگار هایی بود که خاکستر می شدند

و خاکسترهایی که هیچ گاه سیگار نمی شدند..

حماقت این زندگی همان چترهایی بود که ابلهانه در برابر روشنایی باز می کردم

همین که فهمید غم دارم آتش گرفت…

به خودت نگیر رفیق!

سیگارم را گفتم…

سیگار را روشن میکنم و کام میگیرم

افکارم دود میشوند و سیگار تمام میشود

ته سیگار برایم میشود ته دنیا و من پرت میشوم

در بستر این کابوس که تو رفته ای…

نمیدانم جنس سیگارم خوب نیست یا جنس خاطراتم؟

آخر بدجوری میسوزد دلم!

یادت عادت است

همین روزها ترک میکنم

مثل سیگار که ماهاست نخ آخریست که روشن میکنم

سیگار میسوزه، کم میشه ولی تکرار میشه

من میسوزم، کم میشم ولی دیگر تکرار نمیشم

به همان اندازه که دود سیگارم از من دورتر می شود

یاد تو به من نزدیکتر می شود…

بقال گفت سیگار گران شده، ترک نمیکنی؟

با خودم گفتم کاش بدانی چقدر گران تمام شد تا سیگاری شدم…

میدانم اگر روزی دیگر سیگار هم نکشم

از آدمای روزگارم درد میکشم

وقتی نفهمی کی سیگارت را روشن کردی و کی کشیدی

و کی خاموشش کردی یعنی یک جای کار می لنگد بدجور…

تلخ ترین قصه دنیاست

صبح تا شب بخندی اما شب تا صبح تنهایی سیگار بکشی

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس عاشقانه و احساسی شهریور 92

قلبم آسمون می شه به شوق خوابیدن ستاره ی وجودت

کاش از میون همه ی ستاره ها تو سهیل نشی!

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

بمان با من که من بی تو صدایی خسته در بادم

در این اندوه بی پایان بمان تنها تو در یادم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

برای پریدن لازم نیست پرنده باشم

همین که تو بخندی بال در می آورم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

کاش می توانستم تورا آنگونه بخندانم

تا سیر شوی از خندیدن با کسانی که لیاقت لبخندت را ندارند!

تقصیر من چیست که نمی توانم نقش بازی کنم؟

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

اینجا همانجاست که نباید باشی

غم انگیز است اگر تو را نخواهد

مسخره است اگر نفهمی

احمقانه است اگر اصرار کنی

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

عشق از میدان مین خطرناک تر است

مین عمل نکرده پایت را از کار می اندازد

خاطره ی عمل نکرده قلبت را

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

آمده بودم به‌ تو بگویم هنوز دوستت دارم

اما بر زبانم این‌ طور آمد که هر وقت دلت خواست حرف بزنی تماس بگیر!

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

ماهی اسیر تنگ باشی و یارت در دریا

باله ات زخمی و گریه ی بی صدا واویلا

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

وقتی نیستی یا دلم می گیرد یا باران

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

این پیام فقط جهت زدن حاضری در دفتر رفاقت بود تا بدونی بیادتم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

وصیت کردم بعد مرگم قلبمو اهدا کنند

اما گفتند اجازه ی صاحبش لازمه اجازه می دی؟

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

ناز آن چشمی که سویش مال ماست

ناز آن زلفی که تارش مال ماست

ناز آن چوپان که سازش مال ماست

ناز آن دوستی که قلبش یاد ماست

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

از تنهایی پرسیدم برای عشقم چه بنویسم

گفت: بنویس ما را چون روزگار فراموش مکن

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

دلم دل نیست، دریا نیست ، مرداب است

که موجی هم سراغش را نمی گیرد

نه میل زیستن دارد نه می میرد…

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

بس است
 میهمان داریم
 بیا و آبروداری کن

نگذار بفهمند پشت این نقاب خندان خیس می شوی

با چشمانم هستم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

زندگی تلخ ترین خواب من است

خسته ام خسته ازاین خواب بلند. . .

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

مرا دوست داشته باش اما تجربه ام نکن

برای آموختن ابزار مناسبی نیستم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

نمى دانم چرا بعد از تو

آسمان چشم هایم همیشه ابرى است

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

کاش تو که آسمان شدی

من مث دریا می شدم

عکست می افتاد روی موج هام

من با تو تنها می شدم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

از آدمها بگذر!

ناراحت این نباش که چرا جاده ى رفاقت با تو همیشه یک طرفه است !

مهم نیست

 اگر همیشه یک طرفه اى شاد باش که چیزى کم نگذاشته اى و بدهکار خودت ، 

رفاقتت و خدایت نیستى

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

قسمتى ازمتن موجود نیست

بقیه ى متن هم موجودنیست

اصلأ متنی درکارنیست

فقط خواستم بگم بیادتم!

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

یادمان باشد که قصه ى کودکمان را با یکى بود یکى نبود آغاز نکنیم

از ابتدا بیاموزیمشان اگر یکى نباشد دیگرى هم نیست

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

نمی دانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند

می گویند حساسیت فصلی است

آری من به فصل فصل این دنیای بی توحساسم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

دلتنگی هایم را با کدام قایق خیالی روانه دل دریاییت کنم تا بدانی دلتنگتم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

دوستی ها کمرنگ

بی کسی ها پیداست

راست گفتی سهراب

آدم اینجا تنهاست

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

ازمن دلیل دوست داشتنت رامی پرسند!

آخر چطور عظمت روحت را برایشان شرح دهم؟

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس غمگین و دلشکسته

ما گول خوردیم وقتی گفتند “سلام سلامتی می آورد”
ما از همان روز که به عشق گفتیم “سلام” تا به امروز تب کرده ایم!
چه سلامی؟ چه علیکی؟ ما جوابی هم از عشق نگرفتیم…
.
.
.

پر از اشکم ولی میخندم به سختی
به قول فروغ که میگفت:
شهامت میخواهد سردباشی و گرم بخندی!.
.
.

ﻫﻤــــﻮﻥ ‫‏ﭼﻨﺪ‬ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﻪ
ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻫﺎﻣﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ
ﺑﻔﻬـــــــــﻤﻢ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﺍﻣـــــــﯿﺪﻭﺍﺭﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﺩﻧﯿـــــــﺎﻡ
ﺑــــــﺎﻭﺭﮐﻦ . . .
.
.
.
تو برو ، من هم برای اینکه راحت بروی میگویم:
باشد، برو خیالی نیست …
اما کیست که نداند بی تو تنها چیزی که هست خیال توست …
.
.
.
می گویند:
خوش به حالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند، نه ابرو…!
.
.
.
از تو گفتن سوزش چشم می آورد و از تو نگفتن تورم گلو
بگویم یا نگویم؟
.
.
.
هیچکس بعد هیچکس نمرده
ولی …
خیلیا بعد از خیلیا ، دیگه زندگی نکردن. . .
.
.
.
ﮔﺎﻫﯽ ﻣﻌﺸﻮﻕ،
ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﯼ، ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﺪ!
ﻫﺮ ﭼﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪﺍﺵ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﺪ،
ﭼﺸﻢ ﻣﯽﺑﻨﺪﯼ، ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﺶ!
ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﻨﯽ، ﻧﯿـﺴﺖ!
ﻫﺮﮔﺎﻩ،
ﺩﯾﺪﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ،
ﺻﻤﯿﻤﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ،
ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﮕﻮ
.
.
.
آنقدر از حادثه پرم که وقتی به خانه می رسم،
تلویزیون لم می دهد روی کاناپه تا مرا تماشا کند !
.
.
.
سخت است . . .
“او” کردنِ “تویى” که همه زندگى “من” بود!
.
.
.
می خوآهی بـــــــروی؟
بـَهآنه می خــــــواهی؟
بگذار مـَن بهانه رآ دستت بدهم
برو و هر کس پرسید چــــــــــــرآ
بگو: لجــــــوج بود, همیشـــــه سـَرسختآنه عآشــــــقم بود
بگو: فـَریآد می کرد,  همه جآ فریـاد می کرد که مرآ می خوآهد
.
.
.
یـــه حرفهائیــم هســت توی زندگـــی کـه فقط میتونی به دیــوار اتاقــت بگــی!
.
.
.
در شهری که بوی عید نیست…
چه فایده…
جوانه ی درختان…
نور خورشید…
لباس نو…
من تنها با تو عید را می خواستم…
.
.
.
ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﮕﻴﺮی ﺑﻴﺎیی ﻭ ﺻﺤﻨﻪ ﻫﺎی ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ کنی؟
ﺑﻌﺪ ﺑﺮﺍی ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﻟﻢ یک ﺭﻭﺯ ﺁﻓﺘﺎبی بکشی ﻛﻪ ﻧﻮﺭ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺗﺎ ﻣﻴﺎﻧﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ…
راستی ﻣﻦ ﺭﻭی ﺻﻮﺭﺗﻢ ﻫﻢ یک ﺧﻨﺪﻩ می ﺧﻮﺍﻫﻢ، ﻧﺮﺥ ﺧﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﮔﺮﺍﻥ ﻧﻴﺴﺖ؟
.
.
.
حــال و روز زنــدگــی مـن را،
وقـتــی نبـاشـی یــک کـلمه تــوصیــف می کنــد
الـفـــاتحه…
.
.
.
گاهی بی صدا نگاهت میکنم…
مرا ببخش برای این نگاه های پنهانی،
شاید اگر بغضم فرو نشیند
صدایت کنم…
.
.
.
او هـــــم آدم اســـــت
اگر دوســـــتت دارم هایت را نشـــــنیده گرفت
غـــــصـــــه نـــــخور
اگـــــر رفـــــت گـــــریـــــه نـــــکـــــن
یـک روز چــشــم های یک نــفـــر عاشــقــش میکند
یک روز معــــنی کــــم محــــلی را مــــیفهمد
یک روز شکــــستن را درک مــــیکند
آن روز میـــــفهـــــمـــــد کـــــه
آه هایی کـــــه کشـــــیدی از ته قلبـــــت بوده . . .
.
.
.
بهش گفتم دیگه نمی خوامت!
خندید و رفت!
تازه فهمیدم شوخی من حرف دلش بود. . .
.
.
.
حالا که رفتهــ ای،
ساعتهــــا به این می اندیشم
که چرا زنــــده ام هنـــوز؟
مگـه نگفتـــه بــودم بی تــــو میمیرم؟
خدا یادش رفته استــــــ مرا بکشــــد،
یا تــــــو قرار استــــــ برگردی؟!
.
.
.
دست سرنوشت را…
بـایـــــــد قطــــــــع ڪـــــــرد…
او دزد ” آرزوهـــــــای ” مـن اســــــت
.
.
.
تلخ میگذرد این روزها!
که قرار است از تو…
که آرام جانمی برای دلم یک رهگذر معمولی بسازم…!
.
.
.
به پای هم پیر شدیم!
من ، و خیال تو. . .
.
.
.
دلـــم چه کــودکــانــه بَهــانــه ی تــو را میگیـــرد،
امـــا تــو بـــزرگـــانــه بِــه دِل نگیـــر…
فقـــط بگــــو: کــــودکـــ استـــ، نـِـمی فهمــد…
.
.
.
ﭼﻪ ﺣﻤﺎﻗﺘﯽ . . .
ﻣﯽ ﺭﺍﻧﯽ ﺍﻡ
ﻭ ﺑﺎﺯ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤﺖ،
ﭼﻪ ﻏﺮﻭﺭ ﺑﯽ ﻏﯿﺮﺗﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻦ..
.
.
.
بــ ـی هـَــوا رَفـتــی !
بــی” نـفـس ” مـــانــدَم. . .!
.
.
.
دردنـــــآک اســـــت
دوســـــتـَش بـدآری
و گمـــــآن کنی دوســـــتـَت دآرد
حــــآل آن کـِه
او یــِگــآنه هـَســــتی تو بآشـَـد
و تـــــو
یـــِــکی از هــزآران لــــــذت او …
.
.
.
دیوانه امـ میخـوانیـد
گاهــــی که از سـر بغـضـــ
گریـــه میکنمــــ
مجنـونـمـــ میخوانیــد
ای جـــماعـــــــت!
سازهایـــتــــان را کــــوکـــــ کنـــــید
تا به هر سـازی که شــما میخواهــید برقصمــــــ…
.
.
.
یه وقتایی باید رفت…!
اونم با پای خودت…!
باید جاتُ تو زندگی بعضی ها خالی کنی…!
درسته تو شلوغیاشون متوجه نمیشن چی میشه…!
ولی بدون…
یه روزی…
یه جایی…
بد جوری یادت می افتن که دیگه خیلی دیر شده خیلی…
.
.
.
هـر روز صفحه ی نیازمندیـهــا را زیر و رو میکنــم
میدانــم بالاخره
یک روز
به مــن لعنتی نیاز پــیدا میکنـــی. . .
.
.
.
شب را دوستـــ ــ ـ دارم…!
چرا که در تاریکـــ ـی..
چهره ها مشخــــــ ـص نیست!
و هر لحظــــــــ ـه..
این امیـــــ ـد..
در درونــــــ ــم ریشه می زند…
که آمده ای..
ولی من ندیده ام!
.
.
.
نمیدانم به مسافر دل بستم
یا
مسافر شد آنکه به او دل بستم. . .
.
.
.
با کسی باش که…
وقتایی که دلت گرفته…
حوصله نداری…
ناراحتی…
حس میکنی یه دنیا غم داری…
بلد باشه شادت کنه!
راه قلبتو بلد باشه!
تنهات نذاره!
.
.
.
مدت هاست …
بی آن که باشی؛
با تو زندگی کرده ام!
تلخ تر از این؟
.
.
.
گراهام بـــل عــــزیز!
تلفنی که زنـــگ نمی خورد که نیـــازی به اخــــتراع نداشت!!
حوصـــله ات ســـر رفته بود،
چــــسب قلـــــب اختراع می کردی
می چسباندیم روی ایـــن ترک های قلب صاحب مـــــرده مان
و غصـــه زنـــگ نخوردن تلفـــــنی که اختراعش نکرده ای را نمی خوردیم!
.
.
.
وقتی نیست نباید اشک بریزی
باید بگذاری بغض ها روی هم جمع شوند و جمع شوند
تا کوه شوند، تا سخت شوند،
همین ها  تو را میسازد
سنگت می کند درست مثل خودش!
باید یادت باشد حالا که نیست
اشکهایت را ندهی هرکسی پاک کند…میدانی؟
آخر هرکسی لیاقت تو و اشکهایت را ندارد
.
.
.
می دونی
باید بفهمی وقتی دلت می گیره…
تنهایی!
باید یاد بگیری از هیچ کس توقع نداشته باشی!
باید عادت کنی که با کسی درددل نکنی!
باید درک کنی که هر کس مشکلات خودشو داره!
باید بفهمی وقتی
ناراحتی…
دلتنگی…
یا بی حوصله ای…
هیچ کس حوصله ی تو رو نداره!
دیگه باید فهمیده باشی همه رفیقِ وقتای خوشی اند!
.
.
.
مـے ترسم از نبوבنت و از بوבنت بیشتر…!
نـבاشتنت ویرانم میڪنـב وבاشتنت متوقفم…!
وقتـے نیستـے ڪسـے را نمـے خواهم و وقتـے هستے تورا میخواهم..!
رنگهایم بے تو سیاه است وבر ڪنارت خاڪسترے ام…!
خـבاحافظے ات به جنونم میکشـב و سلامت به پریشانے ام…!
بے تو בلتنگم وباتو بیقرار…
بے توخسته ام وباتو בر فرار…!
בرخیال مــלּ بمان… از ڪنار مــלּ برو…!!
مــלּ خو گرفته ام به نبوבنت…!
از سڪوتم بترس …
وقتی ڪـﮧ ساڪـــت می شوم ….
لابـב همـﮧ ے בرב בل هایم را بـرבه ام پیش خـــבا … !
.
.
.
آدم ها می آیند…
خودشان را نشان می دهند…
وقتی که برایت مهم نیست…
اصرار می کنند!
اصرار برای اثبات وجودشان،
برای اثبات بودنشان…
و ماندنشان!
اصرار می کنند که تو نیز باشی همراهشان…
همان آدم ها،
وقتی که پذیرفتی بودنشان را،
ماندنشان را…
وقتی که باورشان کردی…
می روند!
به بهانه‌های پوچ!
به بی‌بهانگی!
به سادگی!
می روند…
می روند…
و تو می مانی با باوری که…!

ادامه مطلب / دانلود

جملات عاشقانه

امروز برایت یک عینک نو خریدم …
آخر تازگی ها ، حتی در اوج نزدیکی هم مرا نمی بینی . . .
::

جملات عاشقانه
::
گاهی تنها ماندن تمرین بدی نیست ، زیرا در همه حال باید منتظر بی وفایی بود . . .
::

جملات عاشقانه
::
میدانم داشتنت آرزوی محالیست اما به دوست داشتنت که میتوانم افتخارکنم . . .
::

جملات عاشقانه
::
آرزو کن با من
که اگر خواست زمستان برود
گرمی ِ دست ِ تو اما باشد
آرزو کن با من
“ما” ی ما ” من” نشود
سایه ات از سر ِ تنهایی ِ من کم نشود . . .
::

جملات عاشقانه
::
بدون گذرنامه ازخیالم عبورخواهی کرد
مهربانیت را مرزی نیست . . .
::

جملات عاشقانه
::
ازشیشه باش اما به همه بگو ازسنگم…
مردم این زمانه همه به دنبال شکستنند….
::

جملات عاشقانه
::
بـرچیـن از لبــانـ ِ من بغـض کـالـی را کـه
تـُرش از نبـوسیـدن روی تــوست
::

جملات عاشقانه
::
مرا با این بالش و این دو تا ملافه و این سه تا شکلات
روی میزت راه می‌دهی؟
می‌شود وقتی می‌نویسی
دست چپت توی دست من باشد؟
اگر خوابم برد
موقع رفتن
جا نگذاری مرا روی میز!
از دلتنگیت می‌میرم…
::

جملات عاشقانه
::
وقتی می‌گویی حالت چه‌گونه است؛
حالم خوب می‌شود . . .
::

جملات عاشقانه
::
گفت : دوستت دارم
هر چه گشتم مثل تو پیدا نشد
گفتم : خوب گشتی ؟
گفت : آره
گفتم : اگه دوستم داشتی نمی گشتی . . .
::

جملات عاشقانه
::
دَسـتـخـط تــــو
راضــی ام نمــی کنــــد
کـاش دسـت تو بود . . .
::

جملات عاشقانه
::
مرا کجا صدقه کرده ای که مدام بلای بی تو بودن سرم میاد !
::

جملات عاشقانه
::
به اندازه ی …..
بی خیال ….
تو فکر کن دوستت ندارم
من از پس اندازه گرفتنش بر نمی آیم !
::

جملات عاشقانه
::
امروز خاطراتت را سوزاندم اما بوی خوش هیزمش بیقرارم کرد . . .
::

جملات عاشقانه
::
عزیزم من خیلی وقته کارت قرمزمو گرفتم
فقط دارم آروم آروم زمینو ترک میکنم واسه وقت کشی . . .
::

جملات عاشقانه
::
برای گفتن نامت بهانه لازم نیست . . .
کافیست زبان باز کنم
کلمات خودشان
دنبال تو می گردند … !
::

جملات عاشقانه
::
من و تو از همان روز اول،
محکوم به از دست دادن بودیم!
تو، همان یک ذره احساست را…
و من…
تمام زندگی ام را . . .
::

جملات عاشقانه
::
بـــــــــــــی منطــق ترین عضو بـد نـــــــم
چشمهـــــــــایم اند
مــــی بیننـــــد ڪـه دیــــگر دوستـــــم نـداری
امــــا هنـــوز تشنــه دیدنت هستند . . .
::

جملات عاشقانه
::
دستانت رو دور گردنم حلقه کن
این دوست داشتنی ترین شالگردن شب های سرد من است ؛ باور کن . . .
::

جملات عاشقانه
::
گفته بودی برایت چیزی بنویسم
چیزی نمی نویسم !
چشم هایم را که بخوانی
برای ســـــــــــال ها از تو نوشتن کافی است . . .
::

جملات عاشقانه
::
تـا کــی بــه انـتـظـار گـذاری بـه زاری ام
باز آی بعد از این همه چشم انتظاری ام
در سیـنه پنهـان کـرده ام گنـجیـنه ای از داغ غم
تا می توانی سعی کن ای عشق، در ویرانی ام
::

جملات عاشقانه
::
چه “شوری” میزند دلم وقتی…
در چشم دیگران
انقدر “شیرین” میشوی !
::

جملات عاشقانه
::
باران که می بارد ، دلم برایت تنگ تر می شود
راه می افتم ، بدون چتر ! من بغض میکنم ، آسمان گریه !
::

جملات عاشقانه
::
من مانده ام و۱۶جلد لغت نامه که هیچکدام ازواژه هایشان
مترادف *دلتنگی*های لعنتی نمیشود!
کاش دهخدا میدانست دلتنگی درد دارد…نه معنا
::

جملات عاشقانه
::
بعضی حرف ها را فقط دست ها به هم میزنند
فقط دستها…
هزاران بوسه بر دستان خوشصحبتت . . .
::

جملات عاشقانه
::
هوا سرد است اما سرما نمیخورم
تو نگران نباش ، کلاهی که سرم گذاشتی تا گردنم را پوشانده است . . .

::

جملات عاشقانه
::

منبع: radsms.com

ادامه مطلب / دانلود

از مهربانی

لبریز می شود

پیاله ی جانم،

وقتی به یاد تو می افتم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن با مردم بی درد ندانی که چه دردیست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به امید نگاهت ایستادن
به روی شانه هایت سر نهادن
خوشتر از این آرزویی است
دهان کوچکت را بوسه دادن

بقیه در ادامه مطلب

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ادامه مطلب / دانلود
css.php