نتايج جستجو مطالب برچسب : پدر خوب

همکاری زن و شوهر در ارتباط با فرزندان اهمیت زیادی دارد. مخصوصا پدرها از نظر این که فرزندانشان از نظر جسمی و روحی قوی شده، اعتماد به نفس پیدا کنند و بتوانند به راحتی عقاید خود را بگویند نقش مهمی به عهده دارند.

پدر خوب

پدرانی که به بچه های خود توجه لازم را دارند و با آن ها ارتباط خوبی دارند می توانند آن ها را طوری تربیت کنند که در برخورد با مسایل مختلف از خود آمادگی نشان دهند، با دیگران ارتباط بهتری داشته و از قدرت فکری برخوردار باشند.

 یک پدر خوب چه مشخصاتی باید داشته باشد؟

داشتن ارتباط لازم

بچه هایی که پدر و مادر آن ها جدا شده اند، کمتر پدر خود را می بینند. ازاین جهت توصیه شده است که این گونه پدرها باید حداکثر کوشش خود را به کار برند تا ارتباط آن ها با فرزندانشان قطع نشود.

 برخی از مادرانی که از شوهر خود جدا شده اند بچه ها را بر علیه پدرشان تحریک می کنند و با بدگویی از پدر سعی می کنند ارتباط آن ها را قطع کنند.بنابراین کوشش زیاد از قبیل تلفن کردن، مکاتبه، فرستادن هدایا و غیره برای جلوگیری از این قطع رابطه ضرورت دارد.

در مواقعی که پدر به مسافرت یا مأموریت می رود باید با وسایل ممکن با بچه های خود ارتباط داشته باشد و آن ها را از محبت های خود برخوردار کند.کمبود یا نبودن این ارتباط می تواند موجب آن باشد که بچه در امور تحصیلی پیشرفت نداشته با روحیه ای ضعیف و رفتاری خشونت آمیز با دیگران برخورد داشته باشد.

قبول مسئولیت

کمک های پدر و مادر در کارهای مربوط به بچه در تربیت و پرورش او اثر زیاد دارد. پدرهایی که قدری از زحمات بزرگ کردن بچه ها را به عهده می گیرند موجب می شوند که کودک آن ها از محبت های پدرانه بهره ببرد، فردی با محبت و با عاطفه بار آید و به محیط خانواده دلبستگی و علاقه بیشتری داشته باشد.

تشویق کودک

وقتی کودک استعدادی از خود نشان می دهد یا سوال مشکلی را جواب می دهد تشویق پدر بیش از هر چیز او را خوشحال می کند. توجه به دختر و تشویق او اهمیت زیادی دارد. دخترها بیشتر به محبت و حمایت پدر نیاز دارند و پدر برای آن ها تکیه گاه روحی بزرگی محسوب می شود. روابط احساسی و عاطفی بین پدر و دختر اثرات روحی فراوان دارد و در زندگی و آینده دختر هم اثر می گذارد.

توجه به علائق

تنها احتیاجات مادی زندگی کودکان را تأمین کردن برای جلب محبت بیشتر آن ها کافی نیست. پدر باید به تمایلات و علائق آن ها نیز توجه داشته باشد. حضور پدر در جشن ها و مراسمی که بچه او در آن ها شرکت دارد یا حضور او در مسابقات ورزشی بچه ها به ان ها روحیه خوب می دهد و تا حد امکان شرکت کردن در بازی ها و سرگرمی های کودک، آن ها را به هم نزدیک تر می کند و نوعی پشتیبانی از آن ها به حساب می آید.

آموزش غیر مستقیم

بعضی از بچه ها کارهایی می کنند که پدرشان با آن موافق نیست. اگر به آن ها اعتراض شود یا مورد انتقاد و تنبیه قرار گیرند ناراحت می شوند و ممکن است به رابطه آن ها لطمه وارد شود. در این گونه موارد می توان به طور غیر مستقیم آن ها رامتوجه اشتباه خود کرد. مثلا اگر تحرک لازم را ندارند بهتر است آن ها را با بچه هایی که بازی و ورزش سرگرمی آن هاست و روحیه خوب و بدن قوی دارند آشنا کرد تا به ورزش و تحرک بدنی روی آورند.

قانع کردن به جای مشاجره

گاهی بچه ها تصمیماتی می گیرند که به عقیده پدر آن ها درست نیست. در این مواقع اگر پدر به جای عصبانی شدن خودداری به خرج دهد و درباره نظر خود توضیحاتی بدهد و گفته هایش نشان دهنده خیر خواهی و محبت او باشد، این امکان وجود دارد که فرزند توصیه های او را بپذیرد و این گفتگو باعث صمیمانه شدن بیشتر روابط آن ها شود.

خاطرات خوب

داستان ها و قصه های دلچسب و شوخی ها و بذله گویی های آموزنده موجب شادی بچه ها می شود و محیط خانواده را با نشاط و خوشی همراه می کند. کودکان با شنیدن قصه، اندیشه و تفکر خود را به کار می گیرند و برخی از داستان ها به عنوان خاطره در ذهن آن ها باقی می ماند.

مطرح کردن مشکلات

ممکن است پدر در زندگی با مشکلاتی مواجه شود یا اینکه او را از کار اخراج کنند. برخی عقیده دارند که گفتن اینگونه  مسائل به بچه ها روحیه آن ها را خراب می کند.در حالی که عده ای از روان شناسان معتقدند که سرانجام بچه به ناراحتی پدر و این که او با مشکلی مواجه شده پی خواهد برد. بهتر است بچه ها نیز به عنوان اعضاء خانواده به حساب آورده شوندو مشکلات با حضور آن ها مطرح شود. این روش باعث می شود که اعضاء خانواده بیشتر به هم نزدیک شوند و همکاری داشته باشند. گاهی فرزندان داوطلبانه در صرفه جویی ها شرکت می کنند و یاد می گیرند که اعضاء خانواده باید برای حل مشکلات با یکدیگر همکاری کنند.

توافق پدر و مادر

هر چه زن و شوهر با یکدیگر صمیمی تر و مهربان تر باشند بچه ها آرامش فکری و روحی بیشتری پیدا می کنند. اختلاف و نزاع پدر و مادر روحیه کودکان را خراب می کند و باعث اضطراب و نگرانی آن ها می شود. بنابراین پدرهایی که کوشش می کنند در محیط خانه آرامش و توافق برقرار باشد از این طریق نیز محبت خود را نسبت به کودکان خویش نشان می دهند.

ادامه مطلب / دانلود

هوویی برای مادر

معمولاً می شنویم که پدر علاقه شدید و خاصی به دخترش دارد و نگاه های سرشار از عشق او را همه از همان روزهای تولد مشاهده می کنند…

به جرات می توان گفت که همه مردها آرزو دارند روزی پدر شوند. دختر یا پسر بودن فرزند به واقع برای پدر و مادر تقاوتی ندارد. اما معمولاً می شنویم که پدر علاقه شدید و خاصی به دخترش دارد و نگاه های سرشار از عشق او را همه از همان روزهای تولد مشاهده می کنند.

دختر و پسر هر دو مایه افتخارند وقتی آزمایشات، باروری یک خانم را تایید می کند همسر او در رابطه با دختر یا پسر بودن فرزندش تفکر می کند. اما وقتی در سونوگرافی جنسیت جنین مشخص می شود هر یک از زن و مرد به شکل گوناگون در رابطه با فرزندش تفکر کرده و نگرانی، برنامه و خواست های مخصوص به خودش را دنبال می کند. این مسئله در بین همه مردان یکسان نیست و در درجه اول به دوران کودکی خود او برمی گردد. برخی از مردان تصور می کنند که می توانند در آینده پدر خوبی برای یک دختر باشند و گروه دیگر خود را پدری ایده آل برای یک پسر می دانند.

اگر پدر در محیطی پدرسالار بزرگ شده باشد که در آن ارجحیت با پسر بوده است معمولا مرد از اینکه جنسیت فرزندش دختر است، ناراحت خواهد شد. اگر این حس به قدری شدید باشد که بعد از تولد هم ادامه یابد احتمال دارد فرزند دختر به دلیل جنسیت خود در خانواده تحقیر شود. اما این به آن معنا نیست که پدری که منتظر تولد پسری است و پس از سونوگرافی متوجه شود به زودی صاحب دختری می شود نتواند پدر خوبی باشد.خوشبختانه روزگار عوض شده است. بسیاری از مردان به داشتن دختر افتخار می کنند چون زنان نیز توانسته اند مانند مردان تحصیل و کار کنند و سبب افتخار پدر شوند و… که این نکته می تواند تا حد زیادی نگرانی پدر و مادر را در مورد آینده دخترشان برطرف کند. اما این نمی تواند تنها دلیل این علاقه شدید باشد. با این حال، تصوراتی هستند که در زندگی همه ما سایه افکنده است.

** پدر برای دختر نوعی «تایید»است و روابط بین آن دو به طور ناخودآگاه برای هر دو طرف اهمیت و برتری خاصی دارد. مهم این است که معمولا این رابطه که از همان ماه اول تولد آغاز می شود همیشه تعادل ندارد و گاهی یک رابطه بسیار نزدیک و عاطفی و گاهی یک رابطه با فاصله بین پدر و دختر شکل می گیرد. از آنجایی که دختر بچه ها شیرین تر و نازتر هستند و خود را بیشتر پیش پدر محبوب و لوس می کنند و در یک کلمه بسیار مورد علاقه پدر هستند. ناز و نوازش پدرانه نسبت به دختر برای همه آشناست و پدر سعی دارد تا نهایت عشقش را به دختر کوچولویش ابراز کند. اما توجه داشته باشید، اگر محدودیت هایی برای کوچولوی نازنین که از 20 تا 18ماهگی سعی می کند ناز بیاورد، قائل نشویم، مشکلاتی در آینده پیش خواهد آمد. به عبارت دیگر، برای اینکه او را برای ارتباط با دیگر مردان در آینده آماده کنیم، از همین الان باید فاصله هایی را در نظر بگیریم.

** رابطه پدر با دختر و تاریخچه زندگی شخصی گاهی نوعی رابطه دختر و پدر به تاریخچه زندگی شخصی پدر هم بازمی گردد. برخی مردان دوست دارند همان رابطه ای را با دخترشان ایجاد کنند که با مادرشان داشته اند و برخی دیگر عشقی را نثار او می کنند که نتوانسته اند تجربه کنند. نکته مهم اینجاست که پدر در ارتباط با دختر گذشته را رها کند و سعی نماید در زمان حال زندگی کند. برخی مردان از داشتن دختر خوشحال می شوند چون رابطه خوبی با پدر خود نداشته اند. برای این دسته از افراد داشتن پسر به معنی تبدیل شدن به همان پدری است که آنها در کودکی از او خرسند نبوده اند. در حالی که داشتن دختر سبب می شود وزن تاریخ گذشته سبک تر شده و مرد بتواند رابطه جدیدی با فرزند خود ایجاد کند.

** پدر به دختر دنیا را می شناساند پدر برای دختر و پسر حکم کسی را دارد که بین فرزند و مادر جدایی می اندازد. مادر فرزند را به دنیا می آورد و پدر دنیا را به او می شناساند. در واقع پدر غریبه شناسانده شده ای است که او را از دستان قدرتمند مادر جدا کرده و در پناه خود به او هویتی مستقل در جهان می بخشد. در واقع این پدر است که دختر را به سمت دیگران فرستاده و به او دویدن و پریدن، رقصیدن و دیگر توانایی های فیزیکی را می آموزاند. وی همچنین حامی همیشگی دختر در فعالیت های اجتماعی و هوشی است و به تربیت و آموزش او اهمیت زیادی می دهد. در ضمن پدر اولین مردی است که به عنوان نمونه جنس مذکر دختر با او آشنا می شود و دوست داشتن جنس مذکر را می آموزد.

** عقده ادیپ سن 3 تا 6 سالگی اصطلاحا سن عقده ادیپ نام دارد. این مرحله، مرحله ای ساختاری برای رشد کودک است. در صورتی که این مرحله به خوبی گذرانده شود و تعادلات هورمونی برقرار شود، دختر بچه قادر خواهد بود در سن بلوغ دوست دار جنس مذکر باشد. در واقع در این سن دختر عشقی را نسبت به مادر خود احساس می کند و فورا به حضور یک جداکننده خود از مادرش یعنی پدر پی می برد. پدر که از نظر او غریبه ای است که مادر را به سمت خود جلب می کند و مایه شادی او است، او را ناراحت می کند چون عشق مادر نسبت به او را کاهش داده است. در این مرحله دختر در تضاد با مادر قرار می گیرد و سعی می کند عشق پدر را به جای مادر به سمت خود جلب کند. در همین موقع است که متوجه می شود مادر او، همسر پدر و مورد علاقه اوست و او نمی تواند همسر پدر خود باشد.

مهم ترین وظیفه پدر در این سن مقابله با دختر و روشن کردن این مساله برای اوست که او جایگاه فرزندی دارد و نمی تواند جای همسر او باشد. تنها در این صورت است که دختر در سن جوانی به دیگر مردان علاقه نشان خواهد داد. در واقع در این مرحله ادیپ دختر ابتدا با از دست دادن عشق مادر و سپس پدر ـ برخلاف پسر که عشق مادر را از دست نمی دهد ـ بزرگ می شود.

** والدین الگو هستند تمامی روان شناسان بر این موضوع اتفاق نظر دارند که پیروز شدن کودک برعقده ادیپ به نوع رفتار زوجین بستگی دارد. نقش مهم پدر جدا کردن دختر از مادر و پس از آن ارزش نهادن به او به عنوان دخترش است. پدر باید با صحبت و رفتارهای صحیح این مسئله را مدیریت کند. دختر بچه ها در یک برهه زمانی آرزو دارند پدر را فقط برای خود داشته باشند. آنها حتی دوست دارند مادر را نیز از این رابطه دور نگه دارند؛ چرا که او را برای خود رقیب می دانند. دختر به پدری نیاز دارد که او را دوست داشته باشد و در ضمن با عشق ورزیدن به مادر به دختر بیاموزد که باید تبدیل به زنی دوست داشتنی توسط مرد در آینده شود. مردی که به همسرش اظهار عشق نمی کند این احساس را به دختر آموزش نداده و عشق را در آینده در او خفه می کند.

** از حدود نباید گذشت برخی پدرها علاقه بیش از حدی به دختر نشان می دهند. به عنوان مثال، همانند همسرشان فرزند دخترشان را مدام به آغوش کشیده و می بوسند و به جای نامیدن او با نام خودش او را همانند همسر خود «عزیزم» می خوانند. شاید نگاه پدر به فرزند حتی با این گونه رفتار تغییر نکند اما فرزند دختر این گونه تصوری ندارد. عشق پدر در او نفوذ کرده و مانع گذشتن او از عقده ادیپ و رشد عاطفی او خواهد شد.

در این شرایط پدر باید هوشمندانه بر این رفتارها کنترل داشته باشد و به او بگوید: «من تو را خیلی دوست دارم، اما همسر مادرت نیز هستم. تو نیز وقتی بزرگ شدی با مردی متناسب با خودت ازدواج می کنی.»

** پدر، نقش در رشد خانمی دختر ها دارند. شناخت پدر از حالات زنانگی دختر یکی از مسائل بسیار مهم و حائز اهمیت است. به عنوان مثال، او باید به دخترش بگوید که زیباست، چه لباسی به او می آید، برای تولدش هدایایی مثل عروسک، گردنبند و … بدهد.

اگر دختر از طرف پدر احساس شناخت و توجه نکند و یا بر عکس، به شیوه ای افراطی خانم ها را جنس برتر و ارزشمندتر بداند، در رشد شخصیت او در آینده و حتی پذیرش جنسیت خود دچار مشکلاتی می شود.

ادامه مطلب / دانلود
css.php