نتايج جستجو مطالب برچسب : موفقیت در زندگی

۷ درس موفقیت از محمدعلی کلی

۷ درس موفقیت از محمدعلی کلی

محمدعلی، بوکسور افسانه‌ای و چهره‌ی سرشناس جنبش مدنی سیاه‌پوستان آمریکا بود که در سن ۷۴ سالگی بر اثر اختلالات تنفسی درگذشت.

او در سال ۱۹۶۰ در المپیک رم که به عنوان یک بوکسور آماتور ظاهر شد، توانست مدال طلا را از آن خود کند. محمدعلی، تنها بوکسوری بود که سه بار پشت سر هم عنوان قهرمانی سنگین‌وزن جهان را به دست آورد.

محمدعلی که از او به عنوان «افسانه‌ی تکرارنشدنیِ دنیای بوکس» یاد می‌شود، خارج از میدان ورزش هم کُنشگری پرشور در زمینه‌ی برابری نژادی و آزادی مذهب بود. او به دلیل اعتقادات مذهبی و مخالفتش با جنگ ویتنام از خدمت در ارتش آمریکا سرباز زد و به جرم فرار از خدمت نظامی دستگیر شد. دادگاه امریکا کِلی را از مقامش خلع کرد و مجوز مشت‌زنی‌اش را از او گرفت.

علی که با نام «کبیر» (The Greatest) نیز معروف بود، در چندین مبارزه‌ی تاریخی‌ از جمله سه مبارزه با جو فریزر و یک مبارزه با جرج فورمن، ظاهر شد. وی در طول زندگی حرفه‌ای‌اش، ۵۶ برد و تنها ۵ باخت در کارنامه‌ی خود به ثبت رساند. موفقیت پیاپی علی، سبک مبارزه‌اش (مثل پروانه رقصیدن و مثل زنبور نیش زدن)، کُری خواندنش و اصطلاحاتی که به کار می‌برد، او را به یک اسطوره تبدیل کرد.

نشریه‌ی آمریکایی اسپورتس ایلوستریتِد (Sports Illustrated) در سال ۱۹۹۹ علی را به عنوان «ورزشکار قرن» معرفی کرد و بی‌بی‌سی به او لقب «شخصیت ورزشی قرن» را داد.

۷ درس موفقیت از محمدعلی کلی

۱- الان رنج بکش

قبل از اینکه زیر نورافکن‌ها برقصم، در خیابان‌ها دویده‌ام.

برای هر لحظه از وقتی که برای موفقیت گذاشته‌ام عذاب می‌کشیدم، اما

ادامه مطلب / دانلود

جملات ناب گاندی برای موفقیت در زندگی

جملات ناب گاندی برای موفقیت در زندگی

ماهاتما گاندی نیازی به معرفی ندارد. همه مردی را که رهبری ملت هند برای استقلال از سلطه انگلیس در سال ۱۹۴۷ بر عهده داشت می شناسند. پس بیایید به بررسی چند نکته از عقاید گاندی بپردازیم.

۱- خودتان را تغییر دهید.

شما باید مظهر تغییری باشید که می خواهید در جهان ببینید.

به عنوان انسان بزرگترین دروغ ما در مورد توانایی مان در ساخت دوباره جهان نیست – این افسانه عصر اتم است. بلکه توانایی ما در ساخت مجدد خودمان است.

۲- شما تحت کنترل هستید.

هیچ کس بدون اجازه من نمی تواند مرا آزرده کند.

احساس شما و

ادامه مطلب / دانلود

۹ مورد از عباراتی که افراد باهوش در مکالمه ها به‌کار نمی برند

۹ مورد از عباراتی که افراد باهوش در مکالمه ها به‌کار نمی برند

دیگران حرف‌های ما را بسیار متفاوت‌تر از آنچه منظور ماست،‌ تفسیر می‌کنند. وقتی شما بدون ملاحظه چیزی می‌گویید، حرف‌های‌تان منجر به ایجاد احساسی بد در سایرین می‌شود. این اشتباهات زمانی اتفاق می‌افتد که ما در مورد چیزی که اطلاعی از آن نداریم اظهار نظر می‌‌کنیم. درک پیامدهای حرف‌ها نیاز به آگاهیِ اجتماعی دارد که به معنای توانایی درک احساسات و موقعیت سایر افراد است. در این مقاله شما با ۹ عبارتی آشنا می‌شوید که افراد باهوش هرگز در مکالمه‌ها به‌کار نمی‌برند.

موسسه‌ی تلنت اسمارت (TalentSmart) با آزمایشِ هوشِ عاطفیِ (EQ) بیش از یک میلیون نفر، کشف کرده که آگاهی اجتماعی،‌ مهارتی است که بسیاری از افراد از آن بی‌بهره هستند. ما دچارِ کمبودِ آگاهیِ اجتماعی هستیم زیرا اغلب بر حرف‌هایی که می‌خواهیم در جوابِ سایرین بدهیم و

ادامه مطلب / دانلود

۹ عبارتی که هرگز افراد باهوش در مکالمه ها استفاده نمی کنند

۹ عبارتی که هرگز افراد باهوش در مکالمه ها استفاده نمی کنند

دیگران حرف‌های ما را بسیار متفاوت‌تر از آنچه منظور ماست،‌ تفسیر می‌کنند. وقتی شما بدون ملاحظه چیزی می‌گویید، حرف‌های‌تان منجر به ایجاد احساسی بد در سایرین می‌شود. این اشتباهات زمانی اتفاق می‌افتد که ما در مورد چیزی که اطلاعی از آن نداریم اظهار نظر می‌‌کنیم. درک پیامدهای حرف‌ها نیاز به آگاهیِ اجتماعی دارد که به معنای توانایی درک احساسات و موقعیت سایر افراد است. در این مقاله شما با ۹ عبارتی آشنا می‌شوید که افراد باهوش هرگز در مکالمه‌ها به‌کار نمی‌برند.

موسسه‌ی تلنت اسمارت (TalentSmart) با آزمایشِ هوشِ عاطفیِ (EQ) بیش از یک میلیون نفر، کشف کرده که آگاهی اجتماعی،‌ مهارتی است که بسیاری از افراد از آن بی‌بهره هستند. ما دچارِ کمبودِ آگاهیِ اجتماعی هستیم زیرا اغلب بر حرف‌هایی که

ادامه مطلب / دانلود

آن چه خوشبختی و موفقیت یک زندگی مشترک را تضمین می کند، آشنایی با مهارت های زندگی مشترک و به کارگیری آن هاست.

۴ توصیه مفید به آقایون برای موفقیت در زندگی مشترک

یک کارشناس ارشد روان شناسی بالینی گفت: همان طور که می دانید برای داشتن یک زندگی مشترک موفق، کافی است بدانید چگونه باید با همسرتان رفتار کنید. آن چه خوشبختی و موفقیت یک زندگی مشترک را تضمین می کند، آشنایی با مهارت های زندگی مشترک و به کارگیری آن هاست؛ بنابراین اگر می خواهید زندگی خوبی داشته باشید، مطالعه ادامه این مطلب را از دست ندهید.

۱- نیاز به امنیت

اولین فاکتور برای تجربه یک زندگی مشترک موفق، تقدیم احساس امنیت به همسر است. مرد، ستون خانواده است و

ادامه مطلب / دانلود

تقویت مهارتهای زندگی ویژه زوج های جوان

تازه ازدواج کرده‌اید و هنوز رگ خواب همسرتان دستتان نیامده است؟! نمی‌دانید چطور خواسته‌تان را به همسرتان بگویید که به او بر نخورد و غرور مردانه‌اش جریحه‌دار نشود؟! باما همراه باشید تا زیر و بم های زندگی مشترک را برایتان بگوییم.

نیازها یکی‌ است؛ زبان آدم‌ها متفاوت است
نیازهای انسان‌ها تفاوت چندانی با هم ندارد بلکه آدم‌ها به خاطر تفاوت در فرهنگ‌های متفاوت، به شیوه‌های مختلفی رشد می‌کنند و مثل هم نیستند، بنابراین نیازهایشان به شیوه‌های مختلفی بیان می‌شود و تفاوت آنچنانی با هم ندارد. در واقع همه آدم‌ها نیازهای زیستی، روانی- اجتماعی و عاطفی دارند اما به‌دلیل سبک متفاوت زندگی‌شان، نحوه بیان نیازهایشان هم با هم متفاوت است.

وقتی آدم‌ها با خصوصیات و هیجان‌های دیگران، با شیوه و سبک زندگی که در آن بزرگ شده‌اند، آشنا نباشند، در روابط بین‌فردی خود دچار مشکل می‌شوند و این اتفاق به‌صورت پررنگ‌تری در روابط بین زن و شوهرها خود را نشان می‌دهد. برای جلوگیری از این مشکلات، باید چند نکته را به خاطر بسپاریم: در بحث‌های مختلف زندگی، مهارتی به عنوان حل مساله وجود دارد و اولین اصل حل مساله این است که بپذیریم «من و همسرم دو آدم متفاوت هستیم و دلیلی ندارد مثل هم باشیم» و این تفاوت ناشی از سبک‌های زندگی و شیوه‌های متفاوت تربیتی است.

شما زنانه می‌بینید و او مردانه!
بپذیرید شما و همسرتان دو جنسیت متفاوت دارید و بسیاری از ویژگی‌های رفتاری افراد، مرتبط با جنس‌شان است، جنس زنانه و جنس مردانه. به همین دلیل نوع نگاه افراد در قالب جنسیت بسیار متفاوت از یکدیگر است و مساله‌ای که برای یک خانم بسیار جذاب است ممکن است برای همسرش جذاب نباشد یا ماجرایی که برای یک آقا جالب است، لزوما مورد پسند همسرش نیست! پس باید دقت کنیم که جنسیت در نوع نگاه، بیان و ابراز احساسات‌مان متفاوت است. اما همه اینها آموختنی است و تمام این رفتارها از بروز عواطف و احساسات، نحوه صحبت کردن، ابراز وجود، درک کردن دیگران و همچنین نحوه مذاکره همه مهارت‌های آموختنی هستند، بنابراین مسائل ژنتیکی نقشی در آنها ندارند و غیرقابل‌حل نیستند.

غرورش را نشکنید
در مقایسه‌های بین مردها، مسائلی به خصوص مثل جربزه، عرضه داشتن و لیاقت داشتن را نباید دستکاری کرد. فرض کنید خانمی بعد از یک مهمانی، به همسرش می‌گوید: «ما و فلانی، هر دو همزمان ازدواج کردیم؛ اما ببین وضع زندگی آنها چطور است و زندگی ما چطور!» نباید فراموش کنیم که توانمندی، هوش و امکانات آدم‌ها با هم متفاوت است و همین تفاوت‌هاست که باعث ایجاد فاصله‌های اجتماعی، اقتصادی و طبقاتی می‌شود.

اگر همیشه قرار باشد یک خانم همسرش را سرزنش کند، این حرف‌ها نه‌تنها کمکی به رشد همسرش نمی‌کند، که اعتماد به‌نفس او را کاهش داده، از توانایی‌هایی که هم که دارد کم می‌کند و به شدت احساس خشم و کینه نسبت به فردی که با او مقایسه شده از خود نشان می‌دهد و این رفتار را در قالب بی‌احترامی، پرخاشگری و… نسبت به کسی که با او مقایسه شده، بروز می‌دهد. در ضمن، وقتی آقایی ببیند که مدام با دیگران مقایسه می‌شود، اول از همه از همسرش منزجر می‌شود چون فکر می‌کند خانم برایش ارزش قائل نیست و داشته‌هایش- مهربانی و… – را نادیده می‌گیرد و فقط امکانات مادی زندگی دیگران را به رخش می‌کشد.

راه رسیدن به هدفتان اینجاست!
اگر خواسته‌ای از همسرتان دارید و مثلا می‌خواهید داشته‌هایتان را رشد دهید، اول به نقاط قوت، قدرت و مثبت او، چه به لحاظ رابطه عاطفی و چه از نظر موقعیت اجتماعی و خانوادگی اشاره کرده، پررنگشان کنید و در موردش صحبت کنید.

همه باید یاد بگیرند
همه آدم‌ها، چه کسانی که تازه تصمیم به ازدواج گرفته‌اند و چه زوج‌هایی که ۲۰-۱۰ سال از زندگی مشترک‌شان می‌گذرد، نیازمند آموزش مهارت‌های زندگی هستند. همه اشکال در روابط بین زوج‌ها به خاطر عدم آگاهی افراد و نبود ابزار و امکانات آموزشی است. به کلاس‌ها و کارگاه‌ها و سمینارها ی مرتبط با مهارت های ارتباطی، فردی و خانوادگی بروید و مهارت‌های خود را تقویت کنید و سطح کیفیت روابط فردی و زناشویی خود را ارتقا دهید.

ادامه مطلب / دانلود

چگونه ترس از ازدواج را از بین ببریم؟

ازدواج یکی از مهم‌ترین تصمیمات زندگی هر جوانی است و داشتن ترس و اضطراب از این انتخاب سرنوشت‌ساز کاملا طبیعی است. اغلب جوانان به این می‌اندیشند که مبادا ازدواج ناموفقی داشته باشند یا بعدها از ازدواج شان پشیمان شوند، از این می‌ترسند که شاید درباره طرف مقابل قضاوت درستی نداشته باشند و تصمیمی بگیرند که آینده‌شان را تباه کند.
اگر شما هم دچار این ترس ها هستید، برای مقابله با نگرانی هایتان به این راهکارها متوسل شوید:

علت ترس را مشخص کنید
بسیاری از افراد از خود ازدواج نمی‌ترسند، بلکه از حواشی و احتمالاتی که شاید درصد وقوع آنها بسیار اندک است ترس و وحشت زیادی دارند. در جستجوی شناخت عواملی باشید که در اجتناب شما از ازدواج نقش دارد، برای خود معین کنید که دقیقا از چه چیز می‌ترسید؛ با مروری بر گذشته، شرایط زندگی، باورهای خود خواهید توانست علت اصلی مشکل‌تان را پیدا کنید. پس از یافتن عوامل درستی و نادرستی آنها را بر اساس تفکر خود زیر سوال ببرید و نتیجه را در برگه‌ای برای خود یادداشت کنید.

آیا عوامل تاثیرگذار بر ترس شما از ازدواج واقعا موانع غیرقابل حلی است یا این که می‌توان آنها را حل کرد؟ احساس می‌کنید بعد از ازدواج چه تغییری در زندگی‌تان اتفاق بیفتد؟ و… بهتر است تمام صحنه‌هایی که باعث ایجاد ترس در شما می‌شود و بدترین تصویر ذهنی را که باعث انصراف شما از ازدواج می‌شود، مجسم کنید، سپس به این مطلب بیندیشید که چگونه می‌توانید برترس‌تان فائق آیید و اوضاع را بهبود بخشید.

برای زندگی‌تان برنامه‌ریزی کنید
پیش از اقدام به ازدواج تکلیف خود و زندگی آینده‌تان را معلوم کنید. چقدر برای پذیرفتن یک نفر در کنارتان آمادگی دارید؟ چگونه همسری را دوست دارید؟ چه کسی مسئول تامین مالی زندگی خانوادگی‌تان خواهد بود؟ آیا تمایل دارید شاغل باشید؟ کجا زندگی خواهید کرد؟ هر کس در زندگی مشترک آینده‌تان مسئول چه کارهایی خواهد بود؟ انجام چه کارهایی توسط همسرتان شما را ناراحت می‌کند؟ و…
بعد از یافتن پاسخ پرسش‌ها و مشخص کردن تکلیف زندگی آینده، می‌توانید با در دست داشتن دورنمایی از زندگی مشترک با طرف مقابل‌تان مواجه شوید، اگر چه شاید مطرح کردن نظرات و سوالاتتان قدری مشکل باشد، اما بدانید این امر چیزی از اهمیت قضیه کم نمی‌کند و شما موظفید همه چیز را راجع به خود و برنامه زندگی‌تان‌ با کسی که قصد زندگی با او را دارید در میان بگذارید. بی‌شک مرحله پرسش و پاسخ، شما را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کرده و گاه حتی شما را با مشکلات پیش روی خود آشنا می‌کند.

سراغ مناسب‌ترین‌ها بروید
گاهی شما ترس از ازدواج ندارید بلکه از ازدواج با شخص بخصوصی می‌ترسید، باید بدانید ‌شناخت نداشتن از طرف مقابل علت اصلی ترس از ازدواج و تردید در انتخاب است؛ مثلا او را بدرستی نمی‌شناسید یا در مورد خصوصیات اخلاقی او دچار تردید هستید و واقعا نمی‌دانید بین کلام و عملش هماهنگی وجود دارد یا خیر؟ در چنین شرایطی لازم است اول از همه با خود صادق باشید و به منطق‌تان اعتماد کرده، تصمیم بگیرید و فرد مناسبی را برای ازدواج انتخاب کنید. بررسی کنید و ببینید معیارهای ازدواج‌تان چیست و این فرد منتخب تا چه حد با معیارهای شما هماهنگی دارد، از سوی دیگر میزان تلاش خود را برای شناختش بیشتر کنید، با بزرگ‌ترها و افراد صاحب‌نظر و اهل فن صحبت کنید و نظر آنها را هم جویا شوید.

انتظارات و توقعات خود را بهینه‌سازی کنید
هیچ‌کس کامل نیست؛ نه شما و نه فرد مقابل‌تان،بنابراین اگر انتظار ازدواج با کسی را دارید که زندگی‌تان را زیر و رو کند، مطمئن باشید سخت در اشتباهید و هیچ فردی را نمی‌توانید پیدا کنید که با چنین خیالات خامی حاضر به زندگی با شما باشد. ساده‌لوحانه است اگر تصور کنید بعد از ازدواج همه چیز خوب و عالی پیش برود و صلح و آرامش کامل در هر ثانیه و هر روز زندگی مشترک‌تان جاری باشد. اختلاف در عقاید و سلایق، سوءتفاهم، اختلاف و مشاجره و… جزء جدایی‌ناپذیر هر ازدواجی است و صد البته جستجوی روش‌هایی برای سازگاری با همسر و یافتن راه‌هایی برای غلبه بر مشکلات از جمله کلیدهای موفقیت در هر ازدواجی است؛ در واقع نگاه منطقی و واقع‌بینانه در مورد ازدواج یکی از راه‌های اصلی غلبه بر ترس از ازدواج است، به همین دلیل توصیه می‌کنیم تفکرات اشتباه خود را اصلاح کنید و بپذیرید که ازدواج فرآیندی پویاست و موفقیت آن منوط به تلاش سخت دوجانبه است، همچنین بهتر است خود را برای عبور از بحران‌های زندگی آماده کنید و برای بهبود آن از خود مایه بگذارید.

  در مورد پیامدهای ازدواج‌تان صادق و واقع‌بین باشید

شناخت‌تان را عمیق کنید
به دنبال شناخت اولویت‌ها و جنبه‌های مهم زندگی خود و طرف مقابل‌تان باشید و در جنبه‌های مهم ازدواج به توافق برسید. هرچه بیشتر یکدیگر را بشناسید و از روحیات و خلقیات هم آگاه شوید، بهتر می‌توانید به انتخاب‌تان اعتماد کنید و با اطمینان بیشتری به ادامه رابطه بیندیشید. به دنبال رفع ابهامات باشید؛ هرچه مسائل مبهم کمتری در میان باشد، درصد موفقیت رابطه افزایش می‌یابد، اگرچه وجود اختلاف نظر در هر رابطه‌ای کاملا طبیعی است. به حرف‌های طرف مقابل‌تان به دقت گوش دهید و دیدگاه‌های شخصی او را مدنظر داشته باشید، بهتر است راجع به انتظارات، باورها، عقاید، علاقه مندی‌ها و… سوال کنید و توضیحات بیشتری بخواهید، همچنین در نهایت احترام و ادب نقطه‌نظرهای شخصی‌تان را نیز به او انتقال دهید. اگر در مورد پیامدهای ازدواج‌تان صادق و واقع‌بین باشید بی‌شک خواهید توانست معنا و مفهوم واقعی ازدواج را درک کرده و به راحتی متوجه این مطلب شوید که آیا فرد مورد نظرتان با شرایط فعلی شما همخوانی دارد یا خیر.

درباره نگرانی‌هایتان گفت‌وگو کنید
صحبت کردن راجع به ترس‌ها و نگرانی‌ها نه‌تنها نشانه ضعف شما نیست بلکه نشانه‌ای از قدرت شناخت شما نسبت به خویش است. بدون هیچ رودربایستی یا سانسور افکار و هیجاناتتان در مورد علت دلواپسی‌هایتان با طرف مقابل حرف بزنید. مثلا برخی دختران هراس دارند که بعد از ازدواج فرصت ادامه تحصیل را از دست بدهند و به همین دلیل تا به پایان نرساندن تحصیلاتشان ترجیح می‌دهند به ازدواج فکر نکنند. گاهی در میان گذاشتن نگرانی‌ها با فرد مقابل به شما کمک می‌کند بتوانید مساله را به اتفاق او رفع و رجوع کنید.

رازهای موفقیت را بشناسید
صحبت با افرادی که ازدواج موفقی داشته‌اند، یکی از موثرین روش‌های غلبه بر ترس از ازدواج است. از آنان بخواهید اسرار موفقیت‌شان را با شما در میان بگذارند، این افراد می‌توانند به شما اطمینان دهند که آنها نیز مانند شما قبل از ازدواج ترس‌ها و نگرانی‌هایی داشته‌اند اما بعد از ورود به زندگی مشترک توانسته‌اند نگاه خود را به زندگی تغییر دهند و برای مشکلاتشان دنبال چاره باشند. چگونگی مدیریت زندگی، راهنمایی‌ها و توصیه‌های آنان را جدی بگیرید و برای ازدواج شاد و موفق خود برنامه ریزی کنید. همچنین همیشه یادتان باشد هیچ‌گاه به دنبال کسی نگردید که بتوانید با او زندگی کنید، بلکه همیشه به فکر کسی باشید که بدون او قادر به زندگی نباشید.

مشاوره پیش از ازدواج فراموش نشود
ترس از ازدواج تا حدی طبیعی است اما اگر خارج از حد طبیعی باشد باید آن را جدی بگیرید چه بسا این ترس افراطی نشانه‌ای از عدم آمادگی فرد برای ازدواج محسوب می‌شود. حتما پیش از اقدام برای انتخاب شریک زندگی و تشکیل زندگی مشترک برای مشاوره‌های پیش از ازدواج به یک مشاور مراجعه کنید، البته این بدان معنا نیست که شما مشکل دارید بلکه می‌خواهید از توصیه‌های حرفه‌ای یک متخصص برای انتخاب همسر استفاده کنید. اطلاعات و گفت‌وگوهای صریح و بی‌پرده تحت نظر یک شخص سوم متخصص، می‌تواند به شما کمک کند تا تصمیم نهایی خود را برای ازدواج با اطمینان بیشتری اتخاذ کنید. اگرچه گذراندن دوره‌های آمادگی ازدواج، آموزش‌هایی از قبیل شیوه‌های درست انتخاب همسر، روش‌های شاد زیستن در زندگی زناشویی، آشنایی با تفاوت‌های شخصیتی زنان، مردان و… بسیار مفید است و نقش موثری در کاهش و غلبه بر ترس شما از ازدواج خواهد داشت.

ادامه مطلب / دانلود

چندی پیش مطلبی را در خصوص غلبه بر تنبلی منتشر کردیم که در آن به طور ویژه در خصوص تکیه بر اراده صحبت شده بود، حال آن‌ که ضعف در اراده به عنوان یکی از عوامل ایجاد تنبلی در افراد قابل بحث است.

نکاتی پرکاربرد در زندکی افراد کم اراده

وقتی ما در توصیف خصوصیات شخصی می‌شنویم یا می‌گوییم فلانی کم اراده است، فردی ناموفق و غالبا ناراحت تجسم می‌شود که توانایی انجام هیچ کاری را به صورت کامل و به تنهایی ندارد.

اگر این رفتارها برای شما آشناست و حتی تجربه آن را دارید، نگران نباشید چرا که شما تنها نیستید. در حقیقت افراد زیادی هستند که با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند. اما این بدان معنی نیست که کم‌ارادگی یک مشخصه ذاتی است بلکه انتخاب شماست. شما به خودتان و توانایی‌هایتان باور ندارید و برای شما ساده‌تر آن است که در مواجه با کارها بگویید «من نمی‌توانم»!
اما واقعیت این است که شما می‌توانید هر کاری را که اطرافیان‌تان انجام می‌دهند، انجام دهید و شاید حتی در به انجام رساندن امور از آن‌ها موفق‌تر باشید. تنها لازم است که بخواهید. شما هم می‌توانید عادات غذایی سالم کسب کنید، تمرین‌های ورزشی منظم انجام دهید، پروژه‌های نفس‌گیر کاری را به پایان رسانید و به اهداف خود دست یابید.

بنا به تعریف انجمن روانشناسی آمریکا، «اراده» توانایی مقاومت در برابر وسوسه‌های کوتاه مدت برای بدست آورده اهداف بلند مدت است.
برای یک زندگی شاد و موفق شما به اراده نیاز دارید و اگر فکر می‌کنید به اندازه کافی در این زمینه قوی نیستید، این چند راهنمایی ممکن است برای شما مفید باشد.

۱ – مثبت بیاندیشید

تفکر مثبت می‌تواند زندگی شما را بهبود دهد، یک روز کسل‌کننده و تاریک را روشن سازد، حس خوب و نگاه خوب ایجاد کند و در نتیجه آن شما روابط موثرتری برقرار خواهید کرد و فرد موفق‌تر و سالم‌تری خواهید بود. افراد مثبت‌اندیش ارده بیشتری برای تحقق اهداف خود دارند، در نتیجه اگر فرد کم اراده‌ای هستید کار را از پرورش نگرش مثبت آغاز کنید.

یادبگیرید که چگونه بر شرایط و روزهای سخت لبخند بزنید و در برابر وسوسه‌ها مقاومت کنید تا زندگی شما قابل تحمل‌تر و شادتر باشد.

۲ – غذای سالم بخورید

اگر لازم باشد باید بارها بارها یادآوری کرد که غذای سالم بخورید. یک برنامه غذایی سالم کلید جسم و روح سالم است و درنتیجه شما سطح انرژی بیشتر، اراده بیشتر و در نهایت زندگی طولانی‌تری خواهید داشت. خوردن یک صبحانه مناسب در ابتدای روز به شما کمک می‌کند تا انرژی لازم را برای فعالیت‌های روزمره کسب کنید، وزن خود را کنترل کنید و در برابر مشکلاتی که در طول روز با آن مواجه می‎شوید آسان‌تر و عاقلانه‌تر رفتار کنید.

نکته جالب این است که زمانی که به واسطه عادات غذایی سالم اندام شما متناسب شد، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنید و نوع حضور شما در جامعه و محیط کاری پررنگ‌تر خواهد شد و موفق‌تر خواهید بود. هم چنین شما به میان وعده‌ و شام مناسب و سالم و میزان کافی آب در طول روز احتیاج دارید که پاسخ‌گوی نیازهای بدن شما باشد.

۳ – فعال باشید

برای داشتن جسمی سالم و ورزیده علاوه بر رعایت رژیم‌های غذایی سالم و داشتن ذهنی مثبت‌اندیش باید فعالیت کنید. عادات قدیمی لم دادن جلوی تلویزیون و یا ساعت‌ها با لپ‌تاپ و ابزارهای اجتماعی سرگرم بودن را ترک کنید.
نیازی نیست برای انجام فعالیت‌های جسمی خود را مقید باشگاه‌های ورزشی و یا قوانین خاصی کنید، یک پیاده‌روی ساده، تمیز و مرتب کردن خانه، بازی با بچه‌ها و یا رفت و آمد از پله به جای آسانسور می‌تواند تاثیرگذار باشد.

۴ – از شر حسادت و دشمنی خلاص شوید

افرادی که اراده و اعتماد به نفس کافی ندارند تمایل به حسادت و دشمنی با دیگران دارند. حسادت می‌تواند زندگی موفق‌ترین افراد را هم به تباهی بکشد و شما را از مولد بودن و شادی‌های معمول زندگی محروم کند و خود سرآغاز بیماری‌های روحی از جمله اضطراب و افسردگی و به تبع آن بیماری‌های جسمی باشد.

اگر از بند اسارت حسادت و دشمنی رها شوید و حواس‌تان را متمرکز زندگی خودتان کنید کم‌کم اراده و اعتماد به نفس بیشتری خواهید یافت.

۵ – خود را با دیگران مقایسه نکنید

این که دوستان و اطرافیان شما اراده بیشتری برای انجام کار مشخصی دارند بدان معنی نیست که از شما بهتر و قویتر هستند. اعتماد داشته باشید که ممکن است توانایی و اراده شما حتی بیشتر از آن‌ها باشد و فقط شما نیاز به زمان و مسیری دارید که توانایی شما کشف شود.

الگوبرداری و تکرار یکسری از عادات افراد موفق و بااراده می‌تواند برای شما بسیار کارآمد باشد، اما به یاد داشته باشید این بدان معنا نیست که زندگی شخصی خود را مختل کنید و با الگوبرداری کورکورانه در زندگی فرد دیگری زندگی کنید. خودتان باشید و ازآن مهم‌تر خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان افتخار کنید.

۶ – استرس خود را کاهش دهید

به طور قطع بسیاری از شما اثرات سوء و مشکلاتی را که استرس برای سلامت، آرامش و رفاه ما ایجاد می‌کند می‌دانید. در این خصوص مطلبی در خصوص نقش استرس در ساز و کار مغز انسان منتشر خواهد شد که می‌تواند در روشن شدن برخی از زوایای مخرب استرس کمک‌کننده باشد. در زندگی‌های امروزی تنش‌ها و فشارهای روزمره به گونه‌ای است که تجویز نسخه «استرس نداشته باش» به یک شوخی بیشتر شبیه است تا یک پیشنهاد راه‌گشا. چیزی که برای ما اهمیت ویزه دارد کنترل سطح استرس است!

بنابراین اگر احساس می‌کنید همواره مضطرب هستید و استرس زیاد سلامت و زندگی شما را به خطر انداخته است، باید روش‌های مقابله با استرس بیاموزید. به عنوان یک راه حل ساده و در دسترس پیاده‌روی، تنفس عمیق و طبیعت‌گردی می‌تواند در کاهش و کنترل سطح استرس مفید باشد.

۷ – کتاب‌های انگیزشی بخوانید

به اعتقاد من کتاب خواندن یک روش قدرتمند است که به ما کمک می‌کند تا احساس بهتری داشته باشیم، تکنیک‌های بهتر زندگی کردن را بیاموزیم، برای مشکلات خود راه‌حل‌های مناسب بیابیم و در نهایت خواندن چند صفحه از یک کتاب انگیزشی می‌تواند در افزایش اراده و بهبود سطح زندگی ما موثر باشد.

طبق معمول مقالات گذشته یادآوری می‌کنیم که از خواندن کتاب‌های اینترنتی اجتناب کنید و اگر در خانه حس و حال خواندن کتاب را ندارید، قرار گرفتن در محیط کتابخانه از آن‌جهت که شما را از حواس پرتی و وسوسه‌های روزمره دور می‌کند و عده‌ای را مشغول کتاب خواندن می‌بینید، می‌تواند به شما کمک کند که به خواندن موضوعات مورد علاقه خود شوق و تمایل پیدا کنید.

۸ – قلب خود را از عشق لبریز کنید

وقتی که در خصوص عشق صحبت می‌کنیم منظورمان تجربه یک رابطه عاشقانه و داشتن یک شریک عشقی نیست، بلکه منظور دوست داشتن جنبه‌های مختلف حیات است. لیستی از افراد، کارها، مکان‌ها، غذاها و هر آن‌چه که دوست دارید را تهیه کنید. شاید در طول روز به سادگی از کنار این علایق گذر می‌کنید و آن‌ها را نادیده می‌گیرید. دوست داشتن هر یک از جنبه‌های زندگی به شما انگیزه و بهانه برای تلاش و ادامه حیات می‌دهد.

همه شما می‌توانید کارهای بزرگ انجام دهید و ارداه پولادین داشته باشید، تنها باید بخواهید و در مسیر صحیح گام بردارید.

ادامه مطلب / دانلود

مثبت اندیشیدن آدمی را در رسیدن به اهداف زندگی یاری می کند و سبب افزایش شور ، نشاط و کارآمدی و سازندگی می شود. به گزارش خبرآنلاین، برای رشد و گسترش نگرش مثبت به آینده در خود باید:

چگونه در زندگی مثبت اندیش باشیم؟

۱ – جایگاه های سودمند و خوشایند را در ذهن خود مجسم کنید.

۲ – هنگام سخن گفتن از واژگان مثبت بهره ببرید.

۳ – همواره کوشش کنید اندیشه های منفی و خطا را از ذهن خود دور کنید.

۴ – به جنبه های مثبت و سازنده زندگی تان نگاه کنید.

۵ – با دارندگان اندیشه های مثبت، رفت و آمد کنید.

۶ – از فیلم ها و داستان های الهام بخش سود جویید.

۷ – آن چیزی را در ذهن خود ببینید که دوست دارید رخ دهد.

۸ – بیاموزید که بر اندیشه های خودتان چیره باشید.

۹ – کارهایی را در ذهن خود تکرار کنید که در شما انگیزه می آفریند.

۱۰ – تمرکز و مراقبه را بیاموزید و تمرین کنید.

۱۱ – مهارت شاد بودن و شاد زیستن را بیاموزید.

۱۲ – توجه داشته باشید که حتی برداشتن یک گام به سوی مثبت اندیشی، سبب رفتارهای نو و شادی آفرین در زندگی تان می شود.

۱۳ – ورزش را فراموش نکنید.

۱۴ – به خنده و خوشی اهمیت بدهید.

۱۵ – به جای ناتوانایی های تان، توانمندی های تان را ببینید.

۱۶ – در برابر ناداشته های تان، داشته های تان را ببینید.

۱۷ – در کنار نگاه واقع بینانه به زندگی، منفی بافی را از خودتان دور کنید.

۱۸ – باور به « نمی توانم » را فراموش کنید.

ادامه مطلب / دانلود

همه ما تا به حال درباره افراد موفق و رمز و رازهای رسیدن‌شان به موفقیت مطالبی خوانده ایم یا حرف‌هایی شنیده ایم. به گزارش تسنیم، آن چه در ادامه می خوانید اندکی متفاوت از آن هایی خواهد بود که خوانده یا شنیده اید.

آشنایی با نحوه موفقیت این افراد مشهور...

۱ – بیل گیتس / یک ساعت مطالعه :

بیل گیتس رئیس شرکت مایکروسافت هر شب قبل از خواب حدود یک ساعت درباره تمامی مسائل نظیر سیاست و اخبار اقتصادی روز مطالعه می کند. دانشگاه اسکز در سال ۲۰۰۹ مطالعاتی انجام داد که بر اساس آن ۶ دقیقه مطالعه روزانه می تواند استرس را تا ۶۸ درصد کاهش دهد. از دیگر خواص مطالعه در بلند مدت، به تاخیر انداختن ابتلا به آلزایمر گزارش شده است.

۲ – دکتر چارلز چیسلر / خاموش کردن تلفن همراه و وسایل الکترونیکی :

دکتر چارلز چیسلر رئیس دانشگاه هاروارد آمریکا بر این باور است که نور آزاد شده از صفحه تلفن های همراه باعث فرستادن پیام هایی به ذهن ما می شود که ذهن ما را فعال نگاه می دارد و باعث می شود دستور آزادسازی مواد شیمیایی به هنگام خواب در بدن به تعویق بیفتد که برای خواب ما مشکل آفرین می شود. اگر می خواهید شب ها راحت و آسوده بخوابید تلفن همراه خود را در اتاق دیگری و دور از دسترس قرار دهید.

۳ – ورا وانگ / انجام فعالیت های خلاقانه :

ورا وانگ که باید لقب معروف ترین طراح مد و لباس جهان را به او داد، همواره قبل از خواب به طراحی می پردازد. شاید بهترین زمان برای انجام فعالیت های خلاقانه در سکوت و آرامش شب باشد. مطالعات نشان می دهد که افرادی که سحر خیز هستند به هنگام شب در انجام فعالیت های خلاقانه موفق تر عمل می کنند. این گونه افراد به هنگام شب بهتر می توانند مسائل منطقی را تحلیل کنند و همچنین راحت تر به ارتباطات بین ۲ موضوع پی می برند و در نتیجه در فعالیت ها و عملیات های خلاقانه موفق تر ظاهر می شوند.

۴ – فردریک اسمیت / برنامه ریزی برای روز بعد :

مدیر شرکت اکسپرس آمریکا که بزرگ ترین شرکت های هواپیمایی باری دنیا شناخته می شود، همواره قبل از خواب به بررسی برنامه روز بعد خود می پردازد و بنابراین صبح ها به راحتی می تواند بعد از بیدار شدن بلافاصله به سراغ فعالیت روز و آن چه باید انجام دهد برود. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که آن دسته از کسانی که شب ها قبل از خواب برنامه روز بعدی خود را آماده می کنند می توانند به مراتب انسان های موفق تری باشند و بعد از مدتی پیشرفت ها و قدم های بزرگی در زندگی برمی دارند.

ادامه مطلب / دانلود

اگر عادت دارید همیشه پاسخ مثبت بدهید، برایتان نه گفتن ممکن است دشوار باشد اما یادگیری این مهارت بخش مهمی از مدیریت استرس و تسهیل کردن زندگی است. با تمرین متوجه میشوید نه گفتن برایتان آسان تر میشود.

یاد بگیریم چگونه نه بگوییم...

Beauty woman showing her hand palms. Selective focus.

شاید به ظاهر، این که همیشه به همه پاسخ مثبت بدهید راحت تر باشد، اما به چه قیمتی؟ تا به حال فکر کرده اید شاید پاسخ منفی در بسیاری از مواقع گزینه بهتر و مفیدتری برای رهایی از استرسهای زیاد است.
احساس میکنید به خاطر تعهدات و وظایف زیادی که به عهده گرفته اید، ظرفیتتان پر شده است؟ تلاش میکنید با عجله کارهای زیادی را در زمان کوتاه انجام دهید؟ اگر چنین است با یادگیری “نه” گفتن به راحتی میتوانید از این استرسها رها شوید.

چرا باید “نه” بگویم؟

اگر به همین شیوه ادامه دهید بعید است که از تعداد درخواستها و تقاضاها از شما کاسته شود و شما نیز نمیتوانید زمان بیشتری به روز خود اضافه کنید. اگر “نه” گفتن را یاد نگیرید مجبور هستید همیشه زیر بار اینهمه مسئولیت قرار بگیرید و زندگی خود را با استرس زیاد همراه کنید. نه گفتن کار ساده ای نیست اما تنها راه کاهش استرس است. به یاد داشته باشید که سنگینی بار مسئولیت امری فردی است. اگر همکار شما مسئولیتهای زیادی را به عهده میگیرد و به نظر میرسد با آن مشکلی ندارد، به این معنی نیست که این امر در مورد شما نیز صادق است. تنها شما هستید که میدانید چه مقدار مسئولیت برایتان کافی است و نباید بیشتر از آن را قبول کنید.

برای “نه” گفتن به دلایل زیر توجه کنید:

_  نه گفتن به معنی خودخواهی نیست. وقتی وظیفه جدیدی را نمیپذیرید به این معنی است که مسئولیتهایی که در حال حاضر به عهده دارید برایتان اهمیت دارد و نمیخواهید در انجام آنها کوتاهی رخ دهد.

_  نه گفتن به شما اجازه میدهد کارهای جدیدی را امتحان کنید. این که همیشه کاری را انجام میداده اید دلیل نمیشود برای همیشه انجام آن را به عهده بگیرید. با نه گفتن فرصت پیدا میکنید علایق و کارهای جدیدی را دنبال کنید.

_  همیشه پاسخ مثبت به درخواستها خوب نیست. وقتی بیش از حد مسئولیت به عهده میگیرید تحت استرس شدیدی قرار میگیرید و احتمال احساس خستگی و از پا در آمدنتان بیشتر میشود.

_ بله گفتن باعث میشود دیگران از انجام آن کار ناتوان شوند. به عبارت دیگر وقتی “نه” میگویید راه را به روی فرد باز میگذارید تا خود دست به کار شود. ممکن است نتوانند همانند شما عمل کنند اما اشکالی ندارد، در نهایت راه خود را پیدا میکنند.
چه زمانی نه بگوییم
گاهی اوقات به راحتی نمیتوان تصمیم گرفت چه کارهایی ارزش صرف زمان و توجه شما را دارند. با استفاده از راهبردهای زیر تعهدات، فرصتها و مسئولیتهایی را که برایتان پیش می آیند، ارزیابی کنید:

_ بر اساس اولویت بر کارها تمرکز کنید . اولویتها و وظایف خود را پیش از این که مسئولیت جدیدی را بپذیرید، بررسی کنید. از خود بپرسید آیا این مسئولیت جدید برایتان مهم است. اگر کاری برایتان مهم است، مسلما باید آن را بپذیرید و اگر چنین نیست، آن را قبول نکنید.

_ میزان استرس پاسخ مثبت را بسنجید. آیا کار جدیدی که میخواهید قبول کنید، تعهد بلند مدت است یا کوتاه مدت؟ مثلا کمک مالی به مدرسه نسبت به پذیرفتن مسئولیتی مانند تعمیرات مدرسه، زمان خیلی کمتری نیاز دارد. اگر پذیرفتن کاری برایتان ماهها استرس به همراه می آورد آن را نپذیرید به جای آن از راههای دیگری کمک کنید.

_ به خود اجازه احساس گناه ندهید. تقاضایی را که ترجیح میدهید رد کنید، به خاطر احساس گناه یا دِین قبول نکنید . این کار احتمالا منجر به استرس و ناخشنودی بیشتر میشود.

_ پیش از تصمیم گیری فکر کنید. اگر دوستی از شما دعوت کرده به مهمانی یا مراسمی بروید پیش از این که پاسخی به او بدهید، فرصت بخواهید و مدتی به آن فکر کنید و ببینید آیا پیشنهاد یا درخواست او با برنامه شما سازگاری دارد یا نه. اگر نمیتواند مدت زیادی برای پاسخ شما صبر کند، حداقل مدت کوتاهی به آن فکر کنید و سپس پاسخ دهید.

چگونه “نه” بگوییم؟

نه! به همین سادگی بگویید نه تا وظایفی را که نمیتوانید انجام دهید، قبول نکنید. ممکن گاهی پاسخ منفی به همین سادگی نباشد. در اینجا توصیه هایی ارائه شده که هنگام نه گفتن باید به یاد داشته باشید:

_  نه بگویید. از استفاده از واژه نه نترسید. مراقب عبارتهای جایگزینی که دربردارند تردید هستند مانند عبارت “مطمئن نیستم”، “فکر نکنم بتونم” و از این قبیل جملات تردیدی باشید چون به این معنی برداشت میشود که ممکن است بعدا پاسختان مثبت باشد.

_  پاسختان را طولانی نکنید. دلیل خود برای امتناع از پذیرش درخواست را بیان کنید اما آن را زیاد طول ندهید. از توضیح دادن زیاد یا توجیه کردن خودداری کنید.

_ صادق باشید. برای نپذیرفتن مسئولیت، دلیل نسازید. بیان واقعیت همیشه بهترین راه برای نه گفتن به دوستان، عزیزان یا همکاران است.

_ محترمانه برخورد کنید. معمولا دلایل زیادی برای طرف مقابل وجود دارد که میخواهد شما درخواستی را قبول کنید بنابراین در حالی که محترمانه پاسخ منفی میدهید، با تعریف و تایید تلاش فرد، احترام خود به خواسته او را نشان دهید.

_ خود را برای تکرار درخواست آماده کنید. ممکن است تقاضای مورد نظر چندین بار از شما درخواست شود و لازم است چندین بار پاسخ منفی خود را اعلام کنید تا دیگران آن را بپذیرند. در این شرایط فقط با ارامش همان پاسخ خود را (با ذکر دلیل اولیه یا بدون آن) تکرار کنید.

ادامه مطلب / دانلود

با رعایت و بهره گیری از این روش ها سبک زندگی تان تغییر خواهد کرد و شیوه زندگی روزمره تان دگرگونی اساسی خواهد یافت.

روش های معجزه آسا برای تغییر سبک زندگی

اگر بعضی از عادت ها را کنار بگذاریم زندگی رنگ بهتری به خود خواهد گرفت. البته در اینجا قصد نداریم کارهای خارق العاده ای را انجام دهیم و تنها پنج دقیقه برای این کارها کافی است.
شاید این عادت ها را در طول سال ها انجام داده باشید، ولی حالا زمان آن رسیده که این عادت ها را ترک کنید. هفت عادت بسیار کوچکی که به شما آرامش می بخشد.

زمانی که از خواب بیدار می شوید، تختخوابتان را مرتب کنید

باید این کار را درست و مرتب انجام دهید. این کار دو مزیت اصلی برای شما دارد. اول اینکه بلافاصله پس از بیدار شدن یک کار را درست انجام داده اید و در طول روز نیز تاثیر آن کار را خواهید دید. دومین مزیت آن این است که پس از سپری کردن یک روز پرتلاطم و بازگشت به منزل، تختخواب تمیز و مرتب به شما حس خوبی می دهد. ظاهر مرتب آن شما را یاد موفقیت صبح خواهد انداخت.

هر چیز را سر جای خودش بگذارید

مهم نیست در طول روز از چه چیزهایی استفاده می کنید، مهم این است که همه چیز را سر جای خودش بگذارید. آیا واکس زدن کفش هایتان تمام شده است؟ پس همین حالا واکس و فرچه را سر جای خود بگذارید. ظرف های آشپزخانه را در کابینت مخصوص خود قرار دهید. کتاب ها را نیز سر جای خودشان در قفسه یا کتابخانه قرار دهید. شک نکنید به محض اینکه به این کار عادت کنید، تاثیرات آن را در زندگی عادی خود خواهید دید.
امورات زندگی تان می توانید به راحتی سامان دهی کنید و از طرف دیگر، هر وقت به چیزی احتیاج داشتید دم دست است.

آشغال ها را قبل از خواب جمع کنید

آیا می دانستید که کیسه پلاستیک زباله در سال ۱۹۵۷ ساخته شد؟ آیا می دانستید باید از آن برای جمع کردن زباله ها استفاده کنید؟! این کار ۵ دقیقه هم طول نمی کشد. اغلب ما شب ها خسته ایم و توان انجام کاری را نداریم. ظرف ها در ظرف شویی ریخته شده و لباس ها نیز در کف زمین افتاده است. احتمالا مجله و روزنامه ای که خوانده اید نیز بر روی میز افتاده است. یکی از اتفاقات رایج زندگی اکثر ما همین صحنه است که اغلب آن را به روز بعد موکول می کنیم.
روز بعد هم می آید. صبح زود به جای اینکه برنامه آتی را مرور کنیم، باید ذهن خود را معطوف به انجام کارهای روز قبل کنیم. شاید به همین دلیل همیشه زمان کم می آوریم!

برنامه روزانه خود را یادداشت کنید

برخی افراد فهرست های طولانی از برنامه های آینده خود تهیه می کنند و جوابی هم نمی گیرند. بهتر است فقط برنامه روزانه خود را یادداشت کنید. به یاد داشته باشید که نیازی نیست کارهای جزئی را بر روی آن بنویسید. مسائل مهم تنها بر روی آن نوشته می شوند. حواستان باشد که بیش از سه برنامه را بر روی آن ننویسید، زیرا در این صورت تنها سه کار را باید هر روز انجام دهید.

 خوش بین باشید

بسیاری از افراد همیشه اخمی بر روی چهره و چروک هایی بر روی پیشانی خود دارند. آن ها به همه چیز شک دارند، از جمله به شغل جدید، مسئولیت جدید یا چیز جدیدی که همسرشان به آن ها بگوید.

 با غریبه ها هم مانند دوستان خود رفتار کنید

نیازی نیست برای کسانی را که خیلی نمی شناسید مدام اخم کنید و با آن ها محتاطانه رفتار کنید. اگر با لبخند و بدون غرض یا دیگران صحبت کنید خواهید دید که آن ها جذب شخصیت شما خواهند شد و تصمیم می گیرند که به شما کمک کنند. قرار نیست این کار را با هدف خاصی انجام دهید. چون هم شما و هم دیگران در مسیر سختی به نام زندگی حرکت می کنید و اگر دوستانی را زندگی خود داشته باشید، این مسیر هموارتر خواهد شد.

کمی بهتر لباس بپوشید!

وقتی که می خواهید با دوستانتان به تماشای یک مسابقه بیرون بروید، نیازی نیست شلوار معمولی و تی شرت بپوشید. به عبارت دیگر، از حالت عادی هر چیز، کمی شیک تر لباس بپوشید. این کار باعث می شود خودتان احساس خوبی داشته باشید.
این هفت کار باعث می شود تا شکل و شمایل کلی زندگی تان به طور کلی تغییر کند، زیرا هر تغییر تاثیر فراوانی بر زندگی خواهد گذاشت.

ادامه مطلب / دانلود

شما نمی توانید به راستی کسی را دوست داشته باشید و عاشقش باشید، مگر اینکه او را به طور عمیق و دقیق بشناسید  و به طور حتم نمی توانید کسی را بشناسید مگر اینکه بتوانید با او صحبت و گفتگو کنید……

موفقیت در زندگی با دلنوازی های زنانه

گفتگوی همسران ابزار اصلی رابطه اگاهانه است. همسرانی که طوری برنامه ریزی می کنند که قادر باشند در سالهای آتی زندگی خود نیز با یکدیگر گفتگو کنند، به نحو بهتری بر زندگی و روابط شان تسلط دارند. شاید احساس شود که تبعیت از برخی قواعد مربوط در ابتدا غیر طبیعی و تصنعی است. اما همچنان که مهارتهای مربوط به شنیدن حرف همسرتان، انعکاس گفته هایش، تایید او و همدلی با وی را تمرین کنید آنها برای شما به صورت ماهیت ثانویه در می آید.

یک زن یا یک مرد وقتی به درستی دنیای همسرش را نشناسد و کلا با مفهوم دنیای جنس مخالف آشنایی نداشته باشد قطعا نمی تواند رابطه ای عمیق با همسرش برقرار کند.

شاید یک زن به زعم خود تمام تلاشهای لازم برای جلب نظر همسرش را بکند اما در نهایت احساس کند که اصلا به نتیجه مطلوب نرسیده است. این دست نتایج عمدتا تحت تاثیر عدم شناخت کافی طرفین از دنیای یکدیگر است.

در ادامه این مقاله سعی داریم راهنمایی های کلی به زنان ارایه دهیم تا بتوانند راحت تر و موثر تر با دنیای مردانه همسرشان، ارتباط برقرار کنند:

تعریف و تمجید: همان طور که زنان می‌خواهند بدانند که خوب به نظر می‌رسند، بوی مطبوع می‌دهند و یا کار بخصوصی را به خوبی انجام می‌دهند؛ مردان نیز شنیدن این حرف ها را دوست دارند. بشر دوست دارد که مورد تمجید و تعریف دیگران قرار گیرد، این امر به آنها کمک می‌کند که درباره خودشان احساس بهتری داشته باشند. همچنین به طرز تفکر انها اعتبار می‌بخشد و به آنها اعتمادبنفس و اطمینان می‌دهد. پس کمی به شوهرتان توجه داشته باشید و از او قدردانی و تعریف نمایید.

موفقیت در دلنوازی (محبوب بودن، خواستنی بودن): تمایل به خواستنی بودن بخش جداناپذیر هر ارتباطی است و گاهی مردان نگرانند که نکند در این زمینه به قدر کفایت خوب نباشند. لذا حتی اگر شوهرتان در تمام اوقات به طور کامل ارضا کننده و رضایت بخش نیست؛ شما سعی کنید به نکات مثبت وجودی وی اشاره داشته باشید و این نکات را بزرگتر از ضعفهایشان مورد نظر قرار دهید.

قدردانی از تمام کارهایی که می‌کند: اغلب مردان به سختی کار می کنند و سعی می‌کنند علاقه و توجه شان به خانواده را عمدتا از این طریق نشان دهند. گاهی اوقات آنها به این خواسته‌ها می رسند و گاهی هم اینطور نمی شود(یعنی گاه در تامین معاش خانواده واقعا موفق هستند و برخی از مواقع دیگر نیز به نتیجه دلخواه خود نمی رسند). آنها فقط توقع دارند  که شما به تلاش آنها توجه دارید و از آنها قدردانی می‌کنید.

امشب مسابقه فوتبال می بینیم: هر چند ممکن است این مطلب بیشترشوخی به نظر برسد اما واقعیت این است که مردان تمایل دارند به آنچه آنها علاقه دارند شما هم علاقمند باشید و خواهان شنیدن این هستند که هر کاری که باعث خوشحالی آنها می‌شود تاثیری این چنینی در شما نیز دارد. پس تلاش کنید که کارهای مورد علاقه او را انجام دهید و با فهم و درک سرگرمی های آنها می توانید آنها را به شدت خوشحال کنید.

تکیه گاهم هستی: مردان می خواهند که مورد نیاز باشند. آنها می خواهند قوی، قابل اعتماد و حمایت‌گر باشند و دوست دارند که بفهمند شما به آنها استناد می‌کنید، رویشان حساب می‌کنید و نیازمند آنها هستید. اکنون بسیاری از زنان شاغل هستند، تحصیلات بالایی دارند و … لذا مردان کمتر و کمتر از قبل (از لحاظ مالی) تکیه گاه مالی زنان هستند. پس سعی کنید با برنامه ریزی و مدیریت مالی لازم در زندگی مشترک، کاری کنید که همسرتان علی رغم استقلال مالی شما، هنوز احساس موثر بودن در زندگی شما را بکنند.

هشدار!

دانستن مواردی که مردان دوست ندارند بشنوند نیز خالی از لطف نیست.  بیشتر مردان به شنیدن این مطالب علاقه‌ای ندارند:

سرزنش و انتقاد: واقعیت این است که اگر مرد شما از سرکار به منزل آمد و شما او را به خاطر تمام کارهایی که به اشتباه و غلط انجام داده سرزنش کنید به نوعی دچار لرزش می‌شود. انتقاد سازنده هم به هر حال انتقاد است پس بهتر است تا ایجاد یک فرصت مناسب به شوهرتان استراحت دهید.

چیزی که از پس آن برنمی‌آیند: هیچ کس(خصوصا مردان) دوست ندارد و نمی خواهد که به او گفته شود در انجام یکسری کارها خوب نیست. پس مواقعی که شوهرتان از عهده کاری برنمی‌آید به او چیزی نگویید احتمالا خود او می‌داند که کار را به خوبی انجام نداده است و از شما آگاهتر است. در آینده هم از او نخواهید این کار را انجام دهد.

ادامه مطلب / دانلود

هر چه در زندگی بیشتر شاد باشی، درهای موفقیت بیشتری به رویت باز می شود و موهبت های بیشتری نصیبت می شود.

۷ توصیه جادویی برای موفقیت

دلت می خواهد ۲۴ ساعت زندگی ات توام با موفقیت باشد؟ حتماً جوابت مثبت است. با تمرکز بر موارد زیر می توانی طعم موفقیت را در زندگی بچشی:

۱- حواست به نتیجه نهایی باشد، والسلام

اجازه نده افکار منفی و ناجور تو را از هدف اصلی دور کند. هر اتفاقی که برایت می افتد به خاطر نگرش گذشته خودت است. نگران این نباش که چطور باید به چیزی که دلت می خواهد برسی. در اصل یکی از عمده ترین موانع زندگی ات این است که در روند رسیدن به اهدافت وسواس به خرج دهی. کافی است حواست را بر پایان کار متمرکز کنی.

۲- اصلاً نگران نباش

هر چه در زندگی بیشتر شاد باشی، درهای موفقیت بیشتری به رویت باز می شود و موهبت های بیشتری نصیبت می شود. فقط خودت مسئول زندگی ات هستی. وقتی فرکانس ذهن خود را بر شادی و امید تنظیم کنی، نیرومندترین انرژی در کائنات هم قادر نیست آن را از تو پس بگیرد.

۳- هرگز از کلمه «سخت» استفاده نکن

روزی چند بار این واژه را از زبان دیگران می شنوی یا خودت چند بار آن را بر زبان می آوری؟ هر زمان این کلمه را ادا می کنی، ضمیر ناخودآگاهت مطابق این واژه، سختی را به شکل های مختلف در زندگی تحویل تو می دهد. چه باید کرد؟ فوراً کلمه «آسان و بی دردسر» را جایگزین آن بکن.

۴- حواست به گفتارت باشد

مهم نیست به چه زبانی حرف می زنی. تو با کلام خود، نیت درونی، رویاها، احساسات، هویت و خصوصیات خود را آشکار می کنی. تو با گفتارت با دیگران ارتباط برقرار می کنی و آنها را از نحوه نگرش خودت اگاه می کنی و اتفاق های زندگی ات را رقم می زنی. کلام تو حکم شمشیری دولبه و جادویی دارد. در عین حال که قادر است به زیباترین رویاهایت جامه عمل بپوشاند، قادر است همه چیز زندگی ات را نیز تباه کند. قدرت جادویی تو بستگی به کلام تو دارد. پس قبل از به زبان آوردن هر حرفی اول به آن فکر کن.

۵- ذهنت را عالی بذرافشانی کن

ذهن تو حکم زمینی حاصلخیز دارد که مرتب دانه هایی در آن کشت می شود. این دانه ها در واقع همان نگرش، نظرها، افکار و ایده های تو هستند. هر چه در ذهنت بکاری، همان را درو می کنی.

۶- ترس را رها کن

ترس یعنی عدم اعتماد به خود. زمانی که به خودت اطمینان نداری، چطور می توانی به دنیا اعتماد کنی؟ وقتی خیال می کنی در این دنیا هیچ کس، حتی خدا هم هوای تو را ندارد، در تو این حس به وجود می آید که خودت باید همه چیز را کنترل کنی. در این صورت دچار دلهره و ترس می شوی چون نمی توانی به تنهایی همه چیز را در زندگی ات کنترل کنی. هر چه بیشتر خودت را دوست بداری و به خودت اعتماد داشته باشی، زندگی بیشتر با تو کنار می آید و از تو پشتیبانی می کند.

۷- عشق را انتخاب کن

تو هر لحظه حق انتخاب داری. اکنون عشق را انتخاب می کنی یا نفرت را؟ عشق الهی همیشه می درخشد. حتی از لابلای ابرهای تیره و تار زندگی گاهی افکار منفی خودت باعث می شود مجرای واقعی عشق بسته شود. در چنین مواقعی سعی کن عشق الهی را پیدا کنی تا از تابش آن به آرامش برسی.

مطمئن باش با به کارگیری راهکارهای بالا درهای موفقیت به سویت باز می شود.

ادامه مطلب / دانلود
از نظر برخی از جوانان امروز، این دیگران هستند که باید شرایط، محیط و فضای اجتماعی مناسبی را مهیّا کنند تا او به موفقیت برسد.

اسرار و نکات ریز موفقیت

هر یک از ما به قصد تشکیل یک خانواده ی موفق اقدام به ازدواج کرده ایم. اما چرا برخی در این مهمترین مرحله زندگی موفق می شوند و برخی شکست می خورند؟ خانواده موفق ، محصول جامعه پیشرفته است  و یا سنتی؟ والدین چه تاثیری در نگاه جوانان، به این امر دارند؟ امروزه اساساً خیلی از تردیدها و تأخیرهای جوانان در امر ازدواج، به دلیل نداشتن حس موفقیت درباره ی خانواده و والدین شان است. به همین دلیل جوان، پیوسته در تردید و تأمل می ماند که با چگونه ازدواجی به موفقیت دست پیدا می کند؟! به ویژه این که اقتضای فرهنگی جامعه ی ما نسبت به ازدواج، به گونه ای است که غالباً سعی و خطایی هم در آن پذیرفته نمی شود. در واقع فرهنگ و سنّت ما با تأکید بر یک انتخاب، حساسیت و لزوم یک انتخاب شایسته را برای جوان دو چندان می کند.

متاسفانه نگاه غالب جوان های امروز نسبت به موفقیت، نگاهی مصرفی است. از نظر جوان امروز، این دیگران هستند که باید شرایط، محیط و فضای اجتماعی مناسبی را مهیّا کنند تا او به موفقیت برسد. مثلاً اگر از او درباره ی شغل آینده اش سوال شود، پاسخ می دهد: «یک مغازه ی سه نبش برایم تهیه کنید، فلان مبلغ سرمایه نیز در اختیارم بگذارید تا ثابت کنم که می توانم بسیار در کسب و کار موفق باشم!» یا درباره ی ازدواج می گوید: «همسری خوب و بساز با خانواده ای فهیم برایم پیدا کنید، آن وقت موفقیتم را در زندگی به شما ثابت خواهم کرد!»

چنین جوانی به موفقیت نرسیده؛ بلکه تنها آن را مصرف کرده است. در مورد مسائل مادی به عنوان مثال، اگر خانواده ای استطاعت حمایت مالی جوانش را نداشته باشد ، او به دیگر دوستان خود با چشم حسرت نگاه می کند و والدینش را به دلیل عدم این حمایت سرزنش می کند.البته با توجه به مسائل امروز، در صورت امکان، بهتر است خانواده ها جوانشان را حمایت مالی کنند، اما در اینجا منظور نوع نگاه ما به موفقیت است.

ساختاری که خداوند برای دنیا نهاده است، اصلاً چنین ساختاری نیست. ما باید تولید کننده ی موفقیت باشیم نه مصرف کننده ی آن. باید خود سفره ی موفقیت را با تمام ملزومات آن پهن کنیم؛ نه این که چنین سفره ای از قبل پهن شده باشد و ما فقط زحمت نشستن بر سر آن را بکشیم.

جالب است بدانید بیشتر ثروتمندان جهان ، ثروتشان را به دست آورده اند و ارثی به آنها نرسیده است.همه دانشمندان جهان خودشان به علم و دانش رسیده اند و استاد شده اند، نه اینکه والدینشان دست آنها را گرفته اند و بر روی صندلی موفقیت نشانده باشند.

موفقیت اکتسابی است، چیزی است که باید تلاش کرد و ایجادش کرد. البته یک سوی آن توفیق الهی است؛ که صد البته خداوند هیچ منعی برای توفیق بندگان خود قرار نداده است. خداوند در قرار دادن تقدیر ابایی ندارد. او می خواهد که همه ی ما موفق باشیم. اصلاً او ما را برای موفق بودن خلق کرده است. تمام آنچه که ما را به موفقیت با شکست می رساند، در دستان خود ماست. داشتن چنین باوری، پیش نیازی مهم برای رسیدن به موفقیت است.

«امیرالمومنین (علیه السلام) توفیق را رحمت و عنایت خدای مهربان و از کشش های پروردگار دانسته، ایشان توفیق را اساس کامیابی و خوشبختی و کلید نرمی و مدارا می داند.»

پس به خاطر داشته باشیم که داشتن خانواده ی موفق، تابع برخورد پدر و یا مادرمان نیست. تابع شرایط اقتصادی جامعه نیست. حتی پایین یا بالا بودن قیمت مسکن نیز دلیل بر موفقیت و با شکست ما نیست. نگوییم: «اگر می خواهید خانواده ای موفق داشته باشیم، قیمت مسکن را پایین بیاورید، اشتغال ایجاد کنید، سطح رفاه عمومی را بالا ببرید.» البته این ها عوامل کمک کننده است اما هرگز کافی نیست، چنانچه کشور های پیشرفته و توسعه یافته ، آمار بالای طلاق و افسردگی دارند.

اساساً باید نگاه خود را عوض کنیم. اگر باور کنیم که عامل موفقیت هر فردی، در وجود خودش است، نیمی از مسیر موفقیت را پیموده ایم. اگر بالاترین نعمت های دنیا را نزد خود فرض کنیم، باز هم نمی توانند عامل موفقیت ما باشند. این سعی و تلاش ماست که به زندگیمان ارزش و اعتبار می دهد.

یک خانم نباید بگوید «موفقیت در این است که بهترین شوهر دنیا نصیبم شود؛» چون بهترین شوهر عالم نصیب زنانی همچون همسر نوح و لوط (علهیم السلام) و امام حسن مجتبی (علیه السلام) شد، اما آن ها نتوانستند موفق باشند.

اسرار و نکات ریز موفقیت

یک آقا نباید بگوید: «موفقیت در این است که زن خوبی نصیبم شود». آیا همه ی همسران پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) خوب بودند؟ با این وجود چه کسی تردید دارد که پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) بهترین الگوی همسر موفق است؟ آیا فرعون که همسری شایسته مانند آسیه داشت، موفق بود؟

خداوند کلید موفقیت هر انسانی را به دست خود او داده است. و می فرماید: «ان الله لا یغیر ما یقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» «خدا سرنوشت هیچ قومی را تغیر نمی دهد تا آنکه خودشان تغییر کنند.» همه چیز دست اوست. عزّت و ذلّت، خوشبختی و بدبختی در دستان اوست. اما خود گفته است آنچه به دست من است را به دست شما داده ام. شما تغییر دهید تا من هم تغییر دهم؛ شما موفّق شوید تا من هم موفّقتان کنم.

موفقیت در زندگی خانوادگی، تابع اموری اکتسابی است؛ که عزم، اراده و مسئولیت پذیری فرد را طلب می کند.

پس یادمان باشد ، زندگی را باید ساخت، اگر در مرحله ای لرزید، نترسید با قدرت و اراده جلو بروید و بازسازیش کنید، آن وقت است که طعم شیرین زندگی موفق را خواهید چشید.

ادامه مطلب / دانلود
ما در عصر طلایی بشر زندگی می کنیم. در هیچ برهه ای از زمان مانند امروز، برای رسیدن به آنچه که توانایی اش را دارید فرصت و امکانات وجود نداشته است.

12 کلید اصلی موفقیت

 شما می توانید بقیه ی عمرتان را با استفاده از این مقاله، به موفقیت و خوشبختی بیشتر دست یابید.

این مقاله، 12 کلید اصلی را به شما پیشنهاد می کند:

1-تفکر خود را تغییر دهید

طرز فکر شما درباره ی خودتان ، توانایی هایتان و استعدادتان، تعیین کننده ی آنچه که امروز هستید و آنچه که در آینده خواهید بود می باشد. خوشبختانه، خودپنداری شما اکتسابی است. یعنی با کنترل کامل واژه ها، تصاویر و ایده هایی که وارد ذهن تان می شوند ، می توانید کنترل کامل آینده ی خود را در دست بگیرید .

2- زندگی تان را تغییر دهید

شما به عنوان یک استعداد محض ، با توانایی های نامحدود در زمینه های بسیاری به این دنیا پا می گذارید. گاهی با یاد آوری نتایج مخرب دوران کودکی، می توانید سهوا ترس از شکست، ضرر و طرد شدن را در خود ایجاد کنید. بهتر است با خلاص شدن از این هیجانات منفی،  انرژی ذخیره شده ی خود را آزاد می کنید و زندگی تان را تغییر می دهید.

3-آرزوهای بزرگ داشته باشید

نقطه ی شروع زندگی واقعی که برای شما امکان پذیر است ، ایجاد تصویر هیجان انگیزی از زندگی آینده است .فرض کنید در زندگی شخصی ، مادی و خانوادگی، می توانستید همانی باشید که می خواستید. بنابراین اهداف تان را به طور واضح بر روی کاغذ بیاورید. سپس پشت آن، طرح هایتان را برای رسیدن به آن اهداف به طور مفصل و جزء به جزء بنویسید تا رویاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید .

4- تصمیم بگیرید که خودکفا شوید

همین امروز تصمیم بگیرید که کنترل کامل زندگی مالی خود را در دست بگیرید . شروع به انجام کارهایی بکنید که دیگران برای این که به لحاظ مالی مستقل شوند همان کارها را انجام دادند و درست از همان جایی شروع کردند که شما امروز ایستاده اید. دقیقا تعیین کنید که چقدر می خواهید پول دربیاورید ، آن را نگه دارید؛ این مقادیر را برای خود به عنوان هدف تعیین کنید و تمام مدت به آنها فکر کنید . هر کاری که دیگران انجام داده اند شما نیز می توانید انجام بدهید. مطمئن باشید که با کار بیشتر ، می توانید سود بیشتری را نصیب خود کنید . پس نترسید و شروع کنید!

5- مسئولیت زندگی خود را برعهده بگیرید

همین امروز تصمیم بگیرید که مسئولیت زندگی خود را 100 درصد قبول کنید ، بدون این که به خاطر هر اتفاقی که می افتد کسی را سرزنش کنید یا عذر و بهانه ای بیاورید . از نیروی شخصی خود برای کنترل افکار ، گفته ها و اعمالتان استفاده کنید . خودتان سرنوشت تان را رقم بزنید.

6-به بهترین تعهد بدهید

بزرگترین پاداش ها و بیشترین احساس رضایت ، نصیب آنهایی می شود که در کاری که انجام می دهند بهترین هستند . تصمیم بگیرید که در زمینه ی کاری خود به 10 درصد افرادی که در اوج هستند بپیوندید . عملکرد برتر را به عنوان هدف خود تعیین کنید ، برنامه ریزی کنید ، بعد هر روز برای بهتر شدن تلاش کنید.

7- اطرافیان را مهم بشمارید

کیفیت و کمیت روابط شما بیشتر از سایر عوامل بر روی موفقیت و سعادت شما تأثیر خواهد گذاشت . زندگی تان را بر اساس ایجاد و حفظ روابطی با کیفیت بالا و اعتماد بالای طرفین نسبت به یکدیگر سازمان بدهید . برای این که دامنه ی ارتباطات خود را وسیع تر کنید ، مرتبا شبکه سازی کنید . با کسانی که هدف شان مثبت بودن و رسیدن به موفقیت است،  گروه “مغز متفکر” تشکیل دهید.

8- مانند یک نابغه فکر کنید

وجود شما از یک مغز و بدنی که آن را حمل می کند تشکیل یافته است . شما همانی نیستید که فکر می کنید هستید ؟ بلکه شما ، نتیجه ی تفکر خود هستید . شما قادر هستید تا بهتر و موثرتر از قبل فکر کنید . وقتی مانند موفق ترین و زیرک ترین افراد فکر کنید ، به زودی نتایجی را خواهید گرفت که آنها گرفتند.

12 کلید اصلی موفقیت

9- نیروی درونی خود را آزاد سازید

امروزه ایده ها  ، اصلی ترین منبع موفقیت هستند . برای کمک به خودتان در رسیدن به اهداف تان ، هر چقدر ایده های بیشتری داشته باشید ، در زمان مناسبی ، ایده ی مناسبی نیز به ذهنتان خطور خواهد کرد . توانایی شما برای ارائه ایده های جدید نامحدود است . بنابراین آینده تان نیز نامحدود است.

10- آینده ی خود را بسازید

داشتن توانایی برای نگاه به آینده و برداشتن گام هایی که آینده ای را که آرزویش را دارید تضمین کند ، یک روش ضروری فکر کردن است که در طول تاریخ ، اکثر افراد موفق آن را پیشه ی خود ساخته اند . موثرترین افراد از قبل برای زندگی خود به دقت برنامه ریزی می کنند و حداکثر تلاش خود را می کنند تا هر اتفاق بدی را پیش بینی کنند . در نتیجه ، بهتر از اطرافیان خود فکر می کنند و تصمیم می گیرند.

11- درستی و دلیری

وقتی زندگی تان را بر اساس دو ویژگی راستی و درستی و جرأت و دلیری سازمان می دهید، تمام درها به رویتان باز می شوند و حقیقتا شخص خوشبختی می شوید . در نتیجه ، می توانید با داشتن یک زندگی صادقانه  ، شهامت و جرات پیدا کنید و تفکر و زندگی تان را تغییر می دهید.

12- هیچ محدودیتی وجود ندارد

هیچ محدودیت واقعی درباره ی آنچه که می توانید باشید ، وجود ندارد ؛ مگر این که خودتان این محدودیت ها را ایجاد کنید . شما فرد کاملا خوب و بی نهایت با استعدادی هستید . چیزهای مهمی در زندگی وجود دارد که اگر شدیدا طالب آن باشید و برای رسیدن به آن وقت زیادی بگذارید و تلاش بی اندازه ای بکنید ، قطعا به آنها می رسید.

کلید موفقیت این است: با توکل به خدای متعال، همین امروز شروع کنید، و هرگز آن را رها نکنید.

ادامه مطلب / دانلود

به گزارش میهن فال به نقل از مجله خلاقیت: تصور به دنیا آمدن یک نابغه فرازمینی که بسیار باهوش تر و تواناتر از ما فناپذیران است حس کنجکاویمان را تحریک می کند. رابرت گرین نویسنده کتاب محبوب «48 قانون قدرت» مخالف این موضوع است. از نظر او شیفتگی و کشش ما نسبت به نوابغ و اعجوبه ها: «ساختگی است. کاملا ساختگی است.» و می گوید استعداد استثنائی با سخت کار کردن به دست می آید. گرین در آخرین کتاب خود به نام «مهارت» زندگی افراد فوق العاده موفق را بررسی کرده است و می گوید به هیچ عنوان چیزی به نام موفقیت و برتری ذاتی و غیراکتسابی وجود ندارد.

پنج قدم مهم برای استیو جابز شدن!

در واقع آن دسته از سیاستمداران، کارفرمایان، دانشمندان، ورزشکاران و هنرمندانی که در زمینه تخصصی شان از بقیه یک سر و گردن بالاتعرند، به گفته گرین از احساس بصری سطح بالایی برخوردارند. این انسان های موفق دو ویژگی وجدان کاری و تمرکز استوار را در صدر صفات مثبت شان دارند. در مصاحبه ای که این نوسنده با سایت اینترنتی ما داشته می گوید: «موفقیت ارتباطی با توانایی های مادرزادی یا برتری های ذاتی ندارد، در اینجا مسئله سطح تجربه و چونگی عملکرد مطرح است. دیگر وقت آن رسیده که خودمان را از تفکرات منسوخ نبوغ و خلاقیت ذاتی رها کنیم.»

گرین برای رسیدن به این جملات و در میان گذاشتن نصایحش با دیگران راه زیادی را طی کرده است؛ چیزی حدود بیش از 20 هزار ساعت تحقیق و مطالعه برای نوشتن پنج کتاب اخیرش.

گرین در کتاب مهارت، تحیقاتی پیرامون شبهه نبوغ مادرزادی دو تن از موفق ترین های تاریخ انجام داده: موتزارت و انیشتین. مثلا زمانی که موتزارت 9 ساله بود چیزی حدود 10 هزار تا 20 هزار ساعت برای تمریناتش زمان می گذاشت. این عدد برابر زمانی است که یک انسان معمولی ممکن است بین بیست تا سی سالگی اش برای کار و تمرین بگذارد. انیشتین هم موفقیتش را مدیون مقاومت و پشتکار خود می داند.

در ادامه پیشنهادات گرین برای کارفرمایی را می خوانید که خیلی مشتاقند استیو جابز بعدی باشند.

1- موضوعی را برای تامل انتخاب کنیدکه عمقیا به آن علاقمندید

گرین معتقد است: «افراد خبره و بسیار موفق، از لحاظ شخصی و احساسی خودشان را وقف کارشان کرده اند.» این همانتعهد شخصی است که فرد به یک موضوع، مشکل یا مهارت دارد. تعهدی که نهایتا انگیزه ای باشد برای ساعت های طولانی تمرینش و حس کنجکاوی پر تب و تابی را که برای صعود به درجه «مهارت» نیاز دارد، تحریک کند. «در غیر این صورت هرگز انرژی، صبر، پشتکار و توانایی لازم برای کنارآمدن با انتقادهای دیگران را نخواهید داشت، خیلی سریع تسلیم می شوید و نمی توانیددر مقابل زشتی هایی که این جهان به سمت شما پرتاب می کند مقاومت کنید.»

2- تحصیلات اضافی و ناکارآمد را کنار بگذارید و تجربی یاد بگیرید

به گفته گرین آموزش کارفرمایی در مدارس کار پوچی است: «کارفرما بودن یعنی ساختن. مثل بازی لگو است.» بهترین راه برای تبدیل شدن به یک صاحبکار موفق و خوب، ساختن کسب و کار است.

گرین به شکست مفتضحانه اولین شرکت های اتومبیل سازی فورد اشاره کرده است و می گوید: «انسان به طور ذاتی و از نظر روانشناختی دوست دارد در شکست هایش کنکاش کند، چرا که پس از هر شکستش درس مهمی می آموزد.»

اگر نمی خواهید کسب و کار خودتان را راه بیندازید، دست کم در شرکت های کوچک کار کنید و تا جایی که می توانید به مهارت ها و توانایی هایتان بیفزایید. از شرکت های بزرگ و مدارس تجارت دوری کنید. گرین می گوید: «شما به عنوان کارفرما قرار است افرادی را استخدام کنید که کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی هستند، آنها هم قرار است همان اصول اولیه را که آموزش دیده اند برایتان بیاورند، نه چیز بیشتر.»

3- به این فکر نکنید که حتما دردوران بیست تا سی سالگی تان پولدار شوید

«اینقدر به این موضوع فکر نکنید که هر طور شده یک میلیارداول را به دست آورید. هوش و حواستان را جمع یاد گرفتن کنید. شما اینجایید که تا می توانید برای راه اندازی کسب و کار خودتان تجربه کسب کنید.»

گرین در ادامه می گوید پنج تا ده سال پس از اتمام دانشگاه، بهترین زمان برای تجربه جمع کردن است نه پول جمع کردن. در این چند سال خیلی بیشتر از اینکه بتوانید پول دربیاورید می توانید یاد بگیرید.

4- پس از کسب تجربه کافی، وقت انتخاب یک مربی مناسب است

گرین می گوید وقتی می خواهید یک مربی مناسب برای خودتان انتخاب کنید، دنبالکسی باشید که در حال حاضر آینه پنج تا ده سال آینده شما باشد. اگر می خواهید از یک استاد ماهر به عنوان مربی استفاده کنید منتظر بمانید تا زمانی که خودتان تقریبا بدنه یک کار را پی ریزی کرده باشید.

او در ادامه اضافه می کند که یک رابطه نظارت و مشاوره سالم مانند رابطه والدین و فرزند است. یک مربی خوب باید از شما بزرگتر و تخصصش به آنچه برای آینده تان در نظر دارید نزدیک باشد. البته شخصیت هم خیلی مهم است. به نظر رابرت گرین: «شما کسی را می خواهید که با روحتان سازگار باشد. اگر از آن دسته افراد بسیار سرکش و یاغی هستید، به نظر بعید می رسد که از مربیان محافظه کار و مشاوره های از آن دست خیلی خوشتان بیاید.»

5- انعطاف پذیر و خلاق باشید

گرین در کتابش مصاحبه ای با پل گراهام، کار فرمای برنامه نویسی کامپیوتر و بنیانگذار ویاوب داشته است – شرکتی که در سال 1998 میلادی توسط یاهو تشکیل شد تا فروشگاه یاهو را ایجاد کند و به عنوان شریک Y Combinator، کاتالیزری (شتاب دهنده ای) برای کارفرمایان تازه کار باشد.

گرین در روند یک مصاحبه کاری بسیار رقابتی در Y Combinator گفت: «گراهام دقیقا میتواندبگوید چه کسی زوکربرگ بعدی و چه کسی بلااستفاده خواهد بود.» ایجاد یک شرکت، به ناچار، شما را با چالش های غیرمنتظره ای مواجه می کند و توانایی تان در تنظیم مسیر مناسب برای مقابله با این شگفتی های غافلگیرکننده، بسیار حیاتی است.

ادامه مطلب / دانلود
بجای آنکه بگوییم به چه چیزی فکر نکنید ،به شما خواهیم گفت تا به چه چیزهایی فکر کنید تا موفق باشید.

افکار معجزه آسا

افراد خوش بین ، موفق و کارآمد ، علاوه بر جستجوی چیزهای خوب و ارزشمند ، هفت جهت یابی یا روش کلی “فکر کردن”‌ دارند . مواردی که در این مقاله می آید، هفت موردی است که این افراد ، اکثر اوقات به آنها فکر می کنند :

1- درباره ی آینده فکر می کنند

افراد خوش بین ،  ضمن اینکه در زمان حال زندگی می کنند و از “الان” خود لذت می برند ، آینده نگر نیز هستند . آنها اکثر اوقات به آینده فکر می کنند و درباره ی آن حرف می زنند ، آنها بیشتر به چیزی که می خواهند برسند فکر می کنند و درباره ی آن حرف می زنند ، نه درباره ی آنچه که در گذشته اتفاق افتاده است . آنها در مورد آنچه که در آینده برایشان امکان پذیر است ، یک تصویر واضح و هیجان انگیز می سازند .

2- در مورد اهداف شان فکر می کنند

آنها هدفمند هستند . آنها اکثر اوقات به اهداف شان فکر می کنند و درباره ی آنها حرف می زنند . آنها بعد از این که آینده ی ایده ال خود را در عالم خیال مجسم کردند ، اهداف و طرح هایشان را به طور واضح و مشخص بر روی کاغذ می آورند و هر روز بر روی آنها کار می کنند . آنها تمام توجه و انرژی خود را بر آن متمرکز می کنند و با استفاده از اهداف شان بر روی آینده ی خود کنترل دارند .

3- به برتری فکر کنید

افراد خوش بین ، برتری جو هستند . آنها تعهد می کنند تا در هر کاری که انجام می دهند بهترین باشند و به 10 درصد افراد برتر در زمینه ی تخصصی خود ، هر چه که باشد ، بپیوندند . آنها زمینه های نتیجه بخش کلیدی خود را شناسایی می کنند و برای خود معیارهای عملکرد برتر را در هر کدام از زمینه ها تعیین می کنند و هر روز بر روی رشد و پیشرفت خود کار می کنند و هرگز رشد ترقی را متوقف نمی سازند .

4- به راه حل فکر می کنند

آنها به دنبال راه حل هستند . آنها بیشتر به راه حل فکر می کنند تا به مشکل پیش آمده . آنها در مورد آنچه که باید انجام گیرد فکر می کنند نه در مورد کسی که باید سرزنش شود . آنها از روش های تفکر خلاق برای شعله ور کردن خلاقیت خود استفاده می کنند . آنها به اهداف شان به عنوان مشکلاتی نگاه می کنند که باید حل شوند و بر این باورند که هر نوع مشکلی ، راه حل منطقی دارد که باید پیدا شود .

5- به نتایج فکر می کنند

افراد خوشبخت و موفق ، شدیدا به نتیجه فکر می کنند . آنها از قبل برای هر روز خود به دقت برنامه ریزی می کنند . آنها کارهای روزمره ی خود را به ترتیب اولیت فهرست وار می نویسند . سپس بر روی فعالیت هایی که با انجام آنها می توانند از وقت خود به بهترین نحو استفاده کنند ، کاری می کنند . آنها آنقدر کار انجام می دهند که به عنوان سودمند ترین افراد از لحاظ اقتصادی شناخته می شوند . آنها به خاطر کار زیادی که انجام می دهند به قدری موثر و کارا هستند که خیلی زود به جلو حرکت می کنند و در کار و دنیای اطراف ، نقش بزرگی ایفاء می کنند .

افکار معجزه آسا

6- به رشد و ترقی فکر می کنند

افراد با عملکرد بالا ، رشد و ترقی را مدنظر خود قرار می دهند . آنها دائما مطالعه می کنند ، به برنامه های آموزشی – شنیداری گوش می کنند و در واحدهای درسی اضافی و سمینارها شرکت می کنند . آنها مصمم هستند تا درزمینه ی تخصصی خود همیشه در اوج باشند . آنها می دانند که آینده متعلق به افراد صاحب صلاحیت است. آنها می دانند که زندگی یک مسابقه است و آنها نیز در آن مسابقه شرکت دارند و تصمیم گرفتند که پیروز شوند .

7- به عمل فکر می کنند

شاید مهمتر از هر مرحله ی دیگر ، افراد کاملا موفق ، شدیدا عمل گرا هستند . آنها به این فکر می کنند که همین حالا چه کاری می توانند انجام دهند تا سریع تر به سمت اهداف شان حرکت کنند . دائما در حال جنب و جوش هستند . آنها کارشان را به موقع انجام می دهند و همیشه حس ضرورت دارند . آنها در هر زمینه ای اطلاعات دارند و بیشتر از افراد عادی کار می کنند . هر چقدر کار بیشتری انجام می دهند ارزشمند تر می شوند و نتیجه ی بیشتری به دست می آورند.

ادامه مطلب / دانلود

با پایان یافتن ماه مبارک رمضان هنوز هم مهمانی‌های دیگری نیز در راه است که هر دو گروه چه آن کسانی که توفیق حضور در این مهمانی آسمانی را داشتند و چه آن عده که خود را محروم کردند، می‌توانند در آن حضور یابند.

خداوند باز هم مهمانی دارد!؟

تحقیق غمی در دل های این افراد وجود دارد که از به زبان آوردن آن عاجز و ناتوان هستند.اما با این حال چه می توان در این بارگاه با عظمت به زبان آورد که سراسر رحمت و بخشش و غفران و مهربانی است.

چرا که این اولین و آخرین ضیافت الهی نبوده است و با پایان یافتن ماه مبارک رمضان هنوز هم مهمانی های دیگری نیز در راه است که هر دو گروه چه آن کسانی که توفیق حضور در این مهمانی آسمانی را داشتند و چه آن عده که خود را محروم کردند،می توانند در آن حضور یابند و از امواج خروشان دریای رحمت خداوند بهره مند گردند،چنانچه خداوند متعال در حدیثی قدسی می فرماید:

« أهلُ طاعَتی فی ضِیافَتی، و أهلُ شُکری فی زِیادَتی، و أهلُ ذِکرِی فی نِعمَتی، و أهلُ مَعصِیَتی لا اُویِسُهُم مِن رَحمَتی؛ إن تابُوا فأنا حَبیبُهُم، و إن دَعَوا فَأنا مُجِیبُهُم»: خداوند متعال فرمود: فرمانبردارانِ از من در میهمانى من هستند، و سپاسگزارانِ از من در فزایندگى من، و یاد کنندگانِ من در نعمت من، و نافرمانانِ خود را از رحمتم نومید نمى گردانم. اگر توبه کردند، من دوست آنها هستم و اگر (مرا) خواندند، جواب گویشان هستم.»(بحار الأنوار:ج ۷۷،ص۴۲)

* مهمانی خداوند هنوز تمام نشده است:«أهلُ طاعَتی فی ضِیافَتی»

در اولین فراز از این حدیث زیبا و خواندنی خداوند متعال می فرماید که درست است که من در طول سال یک مهمانی ویژه برای آسمانی شدن زمینیان برگزار می کنم،اما این مهمانی اولین و آخرین نیست و در ماه های دیگر نیز ضیافت های بسیاری برای بندگان خود برگزار می کنم تا همه توفیق حضور در ضیافت من را بدست آورند.

* در مهمانی خداوند چه شروط و معیارهایی لازم است؟

اولین شرط حضور در مهمانی خداوند و بهره مندی از نعمت های ویژه خداوند اطاعت است،چرا که خداوند در این حدیث قدسی می فرماید: افرادی که زندگی آنها در مدار آیات و دستورات و توصیه های طلایی خداوند است در مهمانی او هستند وگرنه افرادی که سبک زندگی خود را بر مدار شیطان تنظیم کرده اند نمی توانند بر سر این سفره حضور پیدا کنند.

و طبق آیات الهی در قرآن مجید اولین گام برای اطاعت الهی،توبه و استغفار است،و برکات این سفره آن قدر گسترده است که با همین اولین گام می توانید از نعمت های بی حد و حصر این ضیافت بهره مند شوید چنانچه در سوره هود می خوانیم:

«وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ یُۆْتِ کلَّ ذی فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّی أَخافُ عَلَیْکمْ عَذابَ یَوْمٍ کبیرٍ: و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید، (تا اینکه‏) شما را با بهره‏مندى نیکویى تا زمانى معیّن بهره‏مند سازد، و به هر شایسته نعمتى از کرَم خود عطا کند، و اگر رویگردان شوید من از عذاب روزى بزرگ بر شما بیمناکم»(هود:۳)

طبق این فراز حدیث قدسی مهمانی خداوند دائمی بوده است و هر فردی در هر برهه ای از زمان می تواند در این ضیافت حضور یابد،منتهی با کسب معیارها و شرائطی که اولین و آخرین آن همان اطاعت از خدا و رسول خداست که رمزی برای بهره مند شدن از رحمت بی کران الهی است:

«وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّکمْ تُرْحَمُون: خدا و رسول را فرمان برید، باشد که مشمول رحمت قرار گیرید.» (آل‏عمران:۱۳۲)

* مهارتی برای موفقیت در زندگی:«و أهلُ شُکری فی زِیادَتی»

در این قسمت با یکی دیگر از وعده های حتمی خداوند آشنا می شویم،وعده ای که با معیار سپاسگذاری بیان شده است و به انسان هایی که روحیه شکرگزاری را در شخصیت خود قرار داده اند،نوید موفقیت در ابعاد مختلف زندگی را می دهد،نوید و وعده ای که می تواند هم موقعیت اقتصادی ما را متحول کند و هم موقعیت معنوی را با صعود مواجه کند و این همان وعده حتمی خداوند متعال در آیات الهی است که فرمود:

«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکمْ لَئِنْ شَکرْتُمْ لَأَزیدَنَّکمْ وَ لَئِنْ کفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی‏ لَشَدید: و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعاً سپاسگزارى کنید، (نعمت‏) شما را افزون خواهم کرد، و اگر ناسپاسى نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.»(إبراهیم:۷)

* بهره مندی از نعمت های ویژه خداوند« و أهلُ ذِکرِی فی نِعمَتی»

مسلما همه موجودات در این دنیا از نعمت های خداوند بهره مند می شوند و این همان رحمت عامی است که برای بهره مندی از آن نه انسان بودن شرط است و نه اعتقاد به خداوند و دین و عقیده خاصی،بلکه هر موجودی می تواند از این رحمت گسترده بهره مند شود،اما خداوند متعال نعمت های ویژه ای دارد که آنها را تنها در اختیار افرادی قرار می دهد که همواره به یاد او باشند و هیچ گاه او را در مراحل مختلف زندگی فراموش نکنندو این ویژگی یکی از مهمترین اسرار خوشبختی و موفقیت در دنیا و آخرت است که در آیات متعددی به آن اشاره شده است:

«فَإِذا قُضِیَتِ الصَّلاهُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْکرُوا اللَّهَ کثیراً لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ: و چون نماز گزارده شد، در (روى‏) زمین پراکنده گردید و فضل خدا را جویا شوید و خدا را بسیار یاد کنید، باشد که شما رستگار گردید.»(الجمعه:۱۰)

وقتی خداوند علاقه و عشق خود را ابراز می کند« إن تابُوا فأنا حَبیبُهُم، و إن دَعَوا فَأنا مُجِیبُهُم »

به راستی چقدر شنیدن صدای عشق آن هم از زبان خداوند لذت بخش و آرامش دهنده جسم و جان است وقتی حتی اینچنین با گناهکاران درگاهش سخن می گوید و آنان را از اقیانوس بی کران عشق خود آگاه می سازد که اگر توبه کنند من دوست آن ها هستم و اگر مرا بخوانند یقینا پاسخگوی آنان خواهم بود و آدمی تا چه مقدار می تواند گرفتار مادیات باشد که این صدای عشق و علاقه آفریدگار خود را با گوش جان نشوند و هنوز در بارگاه شیطان حضور دارند.

این حدیث قدسی وسیله ای برای ابراز عشق و علاقه خداوند به تمامی بندگان خود چه گناهکار و چه متقی است و آدمی تا زمانی که این صدای عشق را با گوش جان بشنود می تواند در خان گسترده رحمت الهی حضور پیدا کند اما آن هنگام که به تعبیر قرآن مجید کر و لال و کور شود«صُمٌّ بُکمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُون: کرند، لالند، کورند؛ بنابراین به راه نمى‏آیند.»(البقره:۱۸) دیگر امیدی برای بازگشت او وجود نخواهد داشت.

نگران نباشید خداوند باز هم مهمانی دارد!

ادامه مطلب / دانلود

چطور از اشتباهات گذشته تجربه کسب کنیم؟

مثل بسیاری از مدیران عامل، من هم از سرویسی استفاده می‌کنم که وقتی در خبرها به اسم شرکتم اشاره می‌شود، آن خبر برای من ایمیل شود. صبح روز نهم نوامبر 2009 اولین تیتر خبری که مشاهده کردم این بود: «کالسکه‌های شرکت مک لارن مرجوع شد.»

در متن این خبر آمده بود که شرکت مک لارن که من از سال 2001 مدیر عامل آن شده بودم، تعداد یک میلیون از کالسکه‌های تولیدی خود را که موجب جراحت دست 12 کودک شده، مرجوع کرده است. اطلاعاتی که در خبرها آمده بود درست بود، اما انتظار نداشتم این خبر را در روزنامه‌های آن روز بخوانم.

بعد از راهنمایی‌هایی که از کمیسیون امنیت کالاهای مصرفی (CPSC) دریافت کرده بودیم، قصد داشتیم در روز دهم نوامبر بیانیه‌ای در مورد این موضوع صادر کنیم، اما خبرهایی که منتشر شده بود، همه چیز را جلوتر از برنامه‌ریزی ما فاش کرد و به عقیده من، این روند ناعادلانه و نادرست بود. مک لارن هشداری را مبنی بر جمع کردن کالسکه‌های مشکل دار خود از بازار دریافت نکرده بود و ما با توجه به افزایش گزارش‌هایی که از زخمی شدن، کبود شدن و بریدن دست بچه‌ها به علت گیر کردن در لولای زین دو نوع از مدل کالسکه هایمان دریافت کرده بودیم، داوطلبانه برای حل این مشکل واکنش نشان داده بودیم.

این اتفاق‌ها تنها در آمریکا و تنها با دو مدل از کالسکه‌های ما رخ داده بود. ما به مدت چند ماه با کمیسیون امنیت کالاهای مصرفی همکاری کرده بودیم تا طرحی را ایجاد کنیم که صاحبان این کالسکه‌ها را از خطر موجود آگاه کنیم و برای کسانی که می‌خواهند و هر مدل از کالسکه‌های ما را خریداری کرده‌اند، پوشش‌های محافظ تهیه کنیم.

این بدون شک بهترین کار ممکن بود، اما خبری که علیه ما منتشر شده بود، به هیچ یک از این موارد اشاره نکرده بود. همچنین توضیحی نداده بود که کلیه کالسکه‌های موجود در بازار عملا لولاهای مشابهی دارند.

آن روز صبح، به سرعت به سوی دفتر کارم رفتم و همه مدیران اجرایی ارشد شرکت و نیز تیم پروژه مرجوعی‌ها را فراخواندم تا در مورد جوابگویی به این خبر صحبت کنیم. اولین دغدغه من این بود سوءتفاهمی را که به سرعت در حال انتشار بود، تصحیح کنم. دیگر مجراهای خبری هم به این موضوع پرداخته بودند. کم کم تماس مشتری‌هایمان شروع شد و بسیاری از آنها به وضوح ناراحت و نگران بودند.

ما امیدوار بودیم که فراخوان مرجوع کردن کالسکه‌ها، به مردم در مورد ریسک‌های بزرگ‌تر استفاده از هر کالسکه‌ای آگاهی دهد، نه فقط مشکل لولاها. در عوض، ما مجبور شدیم دفاع از برندمان را آغاز کنیم، اما بدون تایید CPSC تمایلی به اظهار نظر عمومی نداشتیم. بنابراین با آژانس تماس گرفتیم تا ببینیم آیا می‌توانیم بیانیه مان را زودتر منتشر کنیم یا نه. چند ساعت طول کشید تا آژانس پاسخ مثبت به ما بدهد، اما تا آن زمان ما هم تلاش خودمان را متوقف نکرده بودیم.

همچنین با مشکل بزرگتر و زیان‌آورتری روبه‌رو بودیم. کارشناسانی که به ما مشاوره می‌دادند – از جمله CPSC – ارزیابی کرده بودند که در 30 روز اول طرح جمع آوری کالسکه ها، ما حدود 50 هزار درخواست پوشش محافظ دریافت می‌کنیم که 5 درصد از کل یک میلیون کالسکه‌ای که در بازار داشتیم را دربرمی گرفت. به منظور محکم کاری، خودمان را برای دو برابر این تعداد آماده کرده بودیم.

یعنی کارمندان بیشتری را برای مدیریت سفارش‌های تلفنی، ایمیل‌ها و اجرای کار استخدام کردیم و ظرفیت رایانش ابری (Cloud Computing) را طوری تنظیم کردیم تا از بار اضافی وب‌سایت‌مان جلوگیری کنیم. اما در روز نهم نوامبر که آن خبر منتشر شد، هیچ یک از اینها آماده نبود. در واقع ما در این زمینه غفلت کرده بودیم و باید پیش‌بینی فاش شدن این خبر را می‌کردیم و حداقل آمادگی آن را در خودمان ایجاد می‌کردیم.

وقتی خبر منتشر شد و باعث شد هزاران والدین نگران با ما تماس بگیرند، اولین اتفاقی که افتاد این بود که سیستم‌های ارتباطی ما دچار اختلال شد. کسانی که تماس می‌گرفتند، مدت‌ها با بوق اشغال مواجه می‌شدند، ایمیل‌های آنها به ما نمی‌رسید و وب سایت شرکت از کار افتاد.

من و همکارانم مجبور شدیم از موبایل‌ها و ایمیل‌های شخصی مان برای ارتباط با هم استفاده کنیم تا به ارزیابی موقعیت به وجود آمده بپردازیم. تیم IT شرکت هم بی‌وقفه کار می‌کرد تا سیستم‌های ارتباطی را به شرایط عادی برگرداند. خیلی زود دریافتیم که به هر چیزی بیش از برنامه ریزی‌هایی که انجام داده بودیم، احتیاج داریم. مثلا 10 کارمند اضافی استخدام کرده بودیم، اما به 40 نفر احتیاج داشتیم، یا 125 هزار پوشش محافظ برای کالسکه‌ها تولید کرده بودیم، اما بیش از سه برابر آن تعداد نیاز داشتیم.

در شرایطی قرار گرفته بودیم که باید نیازهایمان را اولویت‌بندی می‌کردیم و البته ناامیدی ما به اوج خود رسیده بود. طبق برنامه‌ریزی ما پاسخگویی به کالاهای مرجوعی قرار بود ظرف چند ماه صورت گیرد، اما اکنون شرایط ورزشکاری را داشتیم که ناگهان مجبور شده مسابقه مهم خود را یک روز زودتر انجام دهد.

این شرایط نفسگیر، دو هفته ادامه داشت و بعد از آن تقریبا کلیه ارتباطات ما با مشتری به وضعیت اول برگشت و توانستیم پوشش‌های محافظ اضافی را از مراکز تولید به فروشگاه هایمان در نقاط مختلف با هواپیما منتقل کنیم.

ایمنی، اولویت اول

فراخوان جمع آوری محصول، به خصوص به دلایل ایمنی برای من خیلی دردناک بود. اولویت اول مک لارن همیشه حفظ ایمنی بوده است. مردم همیشه قیمت بالا و زیبایی کالسکه‌های ما را با مدل‌های مشابه در بازار مقایسه می‌کنند، اما این موضوع به این دلیل است که کالاهای ما با قوی‌ترین و بهترین مواد اولیه ساخته می‌شوند و با بالاترین استانداردهای صنعتی آزمایش می‌شوند؛ حتی با اینکه برای این موضوع ملزومات قانونی در آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر وجود ندارد. اما از نظر ما، مهم نیست کودک در کجا زندگی می‌کند، بلکه امنیت او باید همواره مورد توجه قرار بگیرد.

مشکل صنعتی جهانی

مک لارن به دلیل این تعهد به کیفیت بالا، موفقیت بزرگی را نصیب خود کرده است. مک لارن برندی برجسته با دفاتر مهندسی در هنگ‌کنگ، مرکز طراحی در انگلستان، برون سپاری تولید و شبکه توزیع گسترده در مناطق مختلف جهان است.

چنین ساختاری به روش‌های مختلف به شرکت کمک کرده است.

همیشه متمرکزسازی تولید و مدیریت برند، پایداری کیفیت را تضمین می‌کند، در حالی که فروش داخلی و تیم‌های ارتباطی می‌توانند تصمیم بگیرند که چه استراتژی‌هایی برای بازارهای آنها بیشترین کاربرد را دارد، اما طی بحرانی که در آمریکا برای ما به وجود آمد، عدم وجود یک بدنه مدیریتی همه جانبه، همکاری جهانی را مشکل کرده بود.

تاخیری که ناخواسته بود

چند ماه قبل از انتشار آن خبر و بعد از اینکه ما با افزایش گزارش‌های مربوط به صدمات بدنی در آمریکا مواجه شدیم، یک تیم تحقیقاتی تعیین کردیم که به موضوع رسیدگی کند. پس از مشاوره‌های فراوان و همفکری با دیگر مدیران شرکت در سراسر جهان، تصمیم گرفتیم دو روش را مد نظر قرار دهیم. اول اینکه در دفترچه راهنمای کلیه کالسکه‌های تولیدی شرکت در سراسر دنیا، بندی به عنوان هشدار در مورد نحوه استفاده را اضافه کنیم. دوم اینکه، به گروه‌های ناظر و قانون گذار در آمریکا و دیگر بازارهای مناسب نزدیک شویم.

در نتیجه گزارشی به CPSC فرستادیم و از آنها درخواست برگزاری جلسه کردیم. چند هفته بعد، آژانس روز 12 اوت را برای برگزاری جلسه تعیین کرد و ما مجبور شدیم کلیه مهندسین و مدیران اجرایی شرکت را از تعطیلات تابستانی گرد هم آوریم. در روز جلسه تصمیم گرفتیم تا ماه سپتامبر پوشش‌های محافظی برای لولای کالسکه‌ها تهیه کنیم و چون اقدام ما به مرجوع کردن کالا داوطلبانه بود، طبق برنامه‌ریزی ما این کار سه هفته زمان می‌برد.

اما رفت و آمد مکرر به مکان CPSC کار ما را به تاخیر‌انداخت و مجبور شدیم تاریخ دهم نوامبر را برای انتشار بیانیه تعیین کنیم. البته هدف ما فقط مرجوع و اصلاح کردن کالسکه‌ها نبود، بلکه قصد داشتیم والدین را نسبت به مسائل امنیتی کودکان بیشتر آگاه کنیم. بنابراین، چند ماه منتهی به 10 نوامبر را در امور مختلف سرمایه‌گذاری کردیم، از جمله: کارشناسان ایمنی محصول، تولید و حمل و نقل پوشش‌ها، مدیران مشاور پروژه با مدارک MBA برای نظارت بر مرجوعی ها، توسعه دسترسی به خرده‌فروشان و همان طور که قبلا گفتم، استخدام نیروهای اضافی.

اشتباهات ما چه بود؟

ما اشتباهات زیادی داشتیم. اگر مشاوران خوبی بکار گرفته بودیم، می‌توانستیم پیش‌بینی کنیم که یک افشاگری رسواگرایانه، چقدر زود و ساده می‌تواند رخ دهد و در آن صورت یک استراتژی جامع برای واکنش به هر سناریوی ممکن آماده می‌کردیم.

وقتی خبر منتشر شد، واکنش ما کاملا بداهه بود. در آن روز، گذشته از مصاحبه با تلویزیون محلی، با هیچ یک از نمایندگان مطبوعات هم صحبت نکردم. چند روز پس از آن، مصاحبه‌ای با روزنامه فایننشیال تایمز داشتم، اما حتی این ارتباط محدود انتقاد فراوان مطبوعات را برانگیخت (اینکه آقای رستگار چرا در میان بحران کالاهای مرجوعی خود، فرصت مصاحبه کردن دارد؟). بنابراین من و همکارانم به اشتباه تصمیم گرفتیم به هیچ وجه مصاحبه نکنیم.

بدون شک، واکنش تند احساسی و کاهش فروش جهانی ما قابل پیش‌بینی بود. گزارشگران، قانون‌گذاران و مصرف‌کنندگان در کانادا، بریتانیا، اروپا و ژاپن می‌پرسیدند که چرا مک لارن فراخوان مرجوع کردن کالسکه‌ها را در کشورهای آنها اعلام نکرده است. در حقیقت، ما در مورد اقدام در سطح جهان از CPSC مشورت خواسته بودیم. پاسخ آنها این بود که جراحت‌ها در آمریکا اتفاق افتاده و مربوط به شعب شرکت در آمریکا است.

ما نسبت به این نگرش تردید داشتیم، اما توصیه CPSC را رعایت کردیم. اما در واقع، این تصمیم اشتباه بود. مهم‌ترین دلیل آن این بود که فراخوان «مرجوع کردن» کالاها در کشورهای مختلف معانی متفاوتی دارد. مثلا در آمریکا به معنی انجام یک کار اصلاحی است، مثل ما که می‌خواستیم پوشش‌های محافظ لولا به کالسکه‌ها اضافه کنیم. اما در انگلستان این مفهوم یعنی کالایی معیوب است و باید تعویض شود یا مبلغی که بابت آن پرداخت شده، پس داده شود.

پاسخ منفی ما مثل انفجاری از یک بازار به بازار دیگر سرو صدا به پا کرد و به دلیل عدم متمرکزسازی مدیریت مک‌لارن، هماهنگ‌سازی یک پاسخ جهانی کار دشواری بود. توزیع‌کننده ما در کانادا از انجام هر کاری سلب مسوولیت کرده بود. شعبه انگلستان از ارتباط با رسانه‌ها خودداری می‌کرد.

همچنین در حین بحران ما یک موسسه روابط عمومی را به کار گرفته بودیم که این کار ما هم اشتباه بود. توصیه این شرکت – از پیشنهاد عذرخواهی کردن گرفته تا محدود کردن حضور فیزیکی من در رسانه‌ها به دلیل لهجه غیرانگلیسی – با تمایل ما برای دفاع علنی از کالاهایمان و ارتباط مستقیم با مشتریان، سازگار نبود.

درس‌های ارزشمند

آن روزهای بحران، با اینکه یکی از سخت‌ترین دوران زندگی کاری من و البته تاریخ مک لارن بود، اما درس‌های خوبی از آن فراگرفتم؛ درس‌هایی در مورد خودم، نقشم به عنوان مدیر عامل و روش‌های مدیریت یک شرکت بزرگ جهانی.

اول اینکه، به این نتیجه رسیدم که باید کلیه سهام‌داران، خرده‌فروشان، مشتریان و کارمندان شرکت را تحسین کنم، چرا که رفتار آنها بسیار هوشمندانه، منطقی و دلگرم کننده بود. حتی در اوج بحران، بسیاری از والدین بیانیه‌های حمایتی صادر کرده بودند. در ضمن، کارمندان شرکت که تحت فشار کاری شدیدی قرار داشتند، عملکرد بسیار خوبی از خود نشان دادند و بسیاری از افرادی که به دلیل رفع بحران آنها را استخدام کرده بودیم، هنوز هم با ما کار می‌کنند.

به طور کلی، بعد از پشت سر گذاشتن یک دوره رکود بعد از فراخوان مرجوع کردن کالسکه ها، فروش ما اکنون دوباره قوت گرفته و برند ما همچنان از حمایت شدید مشتریان برخوردار است. دوم اینکه، فراخوان جمع‌آوری کالا به تیم مدیریت ارشد مک لارن نشان داد که این شرکت باید انسجام بیشتری در سراسر دنیا داشته باشد و به فکر ایجاد موسسه‌ای تحت نام «مک لارن واحد» بیفتد که هدف آن مالکیت کلیه شعبه‌های تحت یک چتر واحد جهانی است.

و سومین و مهم‌ترین نکته اینکه، مک لارن باید نقش مدیریتی بزرگ‌تری در صنعت خود ایفا کند تا دیگر برندها، تولیدکنندگان، خرده‌فروش‌ها و قانون‌گذاران را در سراسر دنیا به سوی رعایت استانداردهای اجباری با تعاریف مشترک، فرآیندهای یکسان و پروتکل‌های یکنواخت سوق دهد.

اتفاق آن سال موجب شد دریابیم که مک لارن شرکتی کوچک با نام بسیار بزرگ است و بنابراین ما می‌توانیم بر صنعت‌مان تاثیر بگذاریم.

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 1 از 2 12 بعدی
css.php